Forwarded from خشت کج | نقد نظام آموزشی
کتاب Deschooling (مدرسه زدایی از جامعه) اثر ایوان ایلیچ از جمله آثاری است که در آن به ضرورت دگرگون سازی نظام آموزشی اشاره می شود.
او ادعا می کند که مدرسه ؛ تدریس را با یادگیری، نمرات را با تحصیلات، دیپلم را با شایستگی، حضور در مدرسه را با موفقیت، و به ویژه، فرآیند را با ماهیت اشتباه می گیرد. او می نویسد که مدارس به دستاوردهای واقعی پاداش نمی دهند، فقط به فرآیندها پاداش می دهند. مدارس اراده و توانایی فرد برای خودآموزی را مهار می کنند و در نهایت منجر به ناتوانی روانی می شوند. او ادعا می کند که تحصیل اجباری تمایل طبیعی افراد به رشد و یادگیری را منحرف می کند و آن را با تقاضای آموزش جایگزین می کند. علاوه بر این، آموزش نهادینه شده به دنبال تعیین کمیت غیرقابل سنجش رشد انسانی است.
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
او ادعا می کند که مدرسه ؛ تدریس را با یادگیری، نمرات را با تحصیلات، دیپلم را با شایستگی، حضور در مدرسه را با موفقیت، و به ویژه، فرآیند را با ماهیت اشتباه می گیرد. او می نویسد که مدارس به دستاوردهای واقعی پاداش نمی دهند، فقط به فرآیندها پاداش می دهند. مدارس اراده و توانایی فرد برای خودآموزی را مهار می کنند و در نهایت منجر به ناتوانی روانی می شوند. او ادعا می کند که تحصیل اجباری تمایل طبیعی افراد به رشد و یادگیری را منحرف می کند و آن را با تقاضای آموزش جایگزین می کند. علاوه بر این، آموزش نهادینه شده به دنبال تعیین کمیت غیرقابل سنجش رشد انسانی است.
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
👍1
یادگیریِ حقیقی، تنها میتواند عملِ مردمِ آزاد با فراغتِ خاطر باشد | ایوان ایلیچ
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍4👏1
Forwarded from خشت کج | نقد نظام آموزشی
education1.mp4
31.1 MB
🔴 فیلم کوتاه دوئل، ساخته پاول کوتسکی
◀️ تعلیم و تربیت ماشینی امروز، و نبردی برای رهائی از آن!
🔹 فیلم فوق نشان دهنده نظام آموزشی متمرکز و مبتنی بر رفتار گرایی است. سری سازی در آموزش و یادگیرنده منفعل و عدم توجه به تفاوتهای یادگیرندگان و... که در نظام های آموزشی سنتی وجود دارد. محتوا محوری و بی توجهی به خلاقیت و تفکر انتقادی و... همگی در فیلم نشان داده می شود و البته در نهایت عدم کارایی و خستگی و انزجار یادگیرنده از آموزش.
❌ در واقع بر اساس این نوع نظام آموزشی یادگیرنده ظرفی برای انباشت اطلاعات است ، لوح سفیدی که در آن هر نقشی می توان زد.
💠 فیلم بالا بسیار نزدیک به نظام های آموزشی کشورهای در حال توسعه از جمله کشور خودمان است، ( یعنی یک نظام و نسخه آموزشی ثابت و روتین برای جامعه ی آموزشی، بدون در نظر گرفتن تفاوت ها و استعدادهای فردی). این فیلم نشان دهنده نظام آموزشی است که بر سه محور بخوان ،حفظ کن و امتحان بده استوار است این نظام آموزشی تنها به بعد کمیت توجه دارد و دانش پژوهان آن به سان کودکان چهار ساله هستند که دیوان حافظ را حفظ اند ولی معنا و مفهوم آن را نمی دانند.
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
◀️ تعلیم و تربیت ماشینی امروز، و نبردی برای رهائی از آن!
🔹 فیلم فوق نشان دهنده نظام آموزشی متمرکز و مبتنی بر رفتار گرایی است. سری سازی در آموزش و یادگیرنده منفعل و عدم توجه به تفاوتهای یادگیرندگان و... که در نظام های آموزشی سنتی وجود دارد. محتوا محوری و بی توجهی به خلاقیت و تفکر انتقادی و... همگی در فیلم نشان داده می شود و البته در نهایت عدم کارایی و خستگی و انزجار یادگیرنده از آموزش.
❌ در واقع بر اساس این نوع نظام آموزشی یادگیرنده ظرفی برای انباشت اطلاعات است ، لوح سفیدی که در آن هر نقشی می توان زد.
💠 فیلم بالا بسیار نزدیک به نظام های آموزشی کشورهای در حال توسعه از جمله کشور خودمان است، ( یعنی یک نظام و نسخه آموزشی ثابت و روتین برای جامعه ی آموزشی، بدون در نظر گرفتن تفاوت ها و استعدادهای فردی). این فیلم نشان دهنده نظام آموزشی است که بر سه محور بخوان ،حفظ کن و امتحان بده استوار است این نظام آموزشی تنها به بعد کمیت توجه دارد و دانش پژوهان آن به سان کودکان چهار ساله هستند که دیوان حافظ را حفظ اند ولی معنا و مفهوم آن را نمی دانند.
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
👍4
🔴 علیه یکسان سازی آموزشی
آموزش و پرورش کودکان یکی از مهمترین نیازهای بشر است که در طول سالهای مختلف حیات بشری شیوه های مختلفی به منظور برآوردن آن ارائه شده است. در دنیای مدرن امروز نیز نظام های آموزشی عمدتا در جوامع غربی و با توجه به زمینه های اجتماعی و فرهنگی آنها به وجود آمده و سپس به سراسر نقاط جهان صادر شده اند.
اما پرسش اینجاست که تعیین شاخص های تعلیم و تربیت در جهان مدرن به عهده کیست؟ و آیا در تشخیص و تعریف این شاخص ها بازار، تبلیغات، مصرف، فاصله طبقاتی و ... تاثیر گذار نیستند؟ یا این شاخص ها در نظام های مختلف فکری بر مبنای عدالت یا آزادی تعیین نشده اند؟
آیا می توان ساده اندیشانه امکانات آموزشی و شرایط تحصیلی را نگاه کرد و بی گمان نتیجه گرفت که وضع بهتری در انتظار این کودکان خواهد بود؟
و آیا یک سیستم آموزشی که فرضا در جامعه ای غربی موفقیت آمیز بوده است می تواند به عنوان نسخه ای بی بدیل برای دیگر جوامع جهان معرفی شود؟
در غیابِ داورِ بی طرف، از کجا می توان نتیجه گرفت که مثلا کودک در یک دهکده مرتفع در مغولستان تربیتی سالم تری دارد یا کودکی مشابه در شهری در کشور فنلاند؟
نظام های آموزشی باید با توجه به نیازها و استعدادهای شخصی هر کودک و ویژگی های شخصیتی او و زمینه های فرهنگی و اجتماعی خاص هر جامعه طراحی شوند. به مهد کودک ها و مدارس گوناگونی که چشم و گوش بسته شیوه آموزشی خاصی را به نحو کامل از فلان جامعه غربی تقلید می کنند و بر اجرای بی کم و کاست آن در جامعه ای متفاوت تاکید دارند باید به دیده شک و تردید نگریست.
همواره باید به هوش باشیم که در بوق و کرنا کردن شیوه خاصی از زندگی و بی بدیل جلوه دادن آن، ما را از طرح پرسش های سودمند بی نیاز نکند. به زبان عامیانه تر، عقلمان به چشم مان نباشد.
🖋رضا تسلیمی طهرانی
@taslimi_tehrani
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
آموزش و پرورش کودکان یکی از مهمترین نیازهای بشر است که در طول سالهای مختلف حیات بشری شیوه های مختلفی به منظور برآوردن آن ارائه شده است. در دنیای مدرن امروز نیز نظام های آموزشی عمدتا در جوامع غربی و با توجه به زمینه های اجتماعی و فرهنگی آنها به وجود آمده و سپس به سراسر نقاط جهان صادر شده اند.
اما پرسش اینجاست که تعیین شاخص های تعلیم و تربیت در جهان مدرن به عهده کیست؟ و آیا در تشخیص و تعریف این شاخص ها بازار، تبلیغات، مصرف، فاصله طبقاتی و ... تاثیر گذار نیستند؟ یا این شاخص ها در نظام های مختلف فکری بر مبنای عدالت یا آزادی تعیین نشده اند؟
آیا می توان ساده اندیشانه امکانات آموزشی و شرایط تحصیلی را نگاه کرد و بی گمان نتیجه گرفت که وضع بهتری در انتظار این کودکان خواهد بود؟
و آیا یک سیستم آموزشی که فرضا در جامعه ای غربی موفقیت آمیز بوده است می تواند به عنوان نسخه ای بی بدیل برای دیگر جوامع جهان معرفی شود؟
در غیابِ داورِ بی طرف، از کجا می توان نتیجه گرفت که مثلا کودک در یک دهکده مرتفع در مغولستان تربیتی سالم تری دارد یا کودکی مشابه در شهری در کشور فنلاند؟
نظام های آموزشی باید با توجه به نیازها و استعدادهای شخصی هر کودک و ویژگی های شخصیتی او و زمینه های فرهنگی و اجتماعی خاص هر جامعه طراحی شوند. به مهد کودک ها و مدارس گوناگونی که چشم و گوش بسته شیوه آموزشی خاصی را به نحو کامل از فلان جامعه غربی تقلید می کنند و بر اجرای بی کم و کاست آن در جامعه ای متفاوت تاکید دارند باید به دیده شک و تردید نگریست.
همواره باید به هوش باشیم که در بوق و کرنا کردن شیوه خاصی از زندگی و بی بدیل جلوه دادن آن، ما را از طرح پرسش های سودمند بی نیاز نکند. به زبان عامیانه تر، عقلمان به چشم مان نباشد.
🖋رضا تسلیمی طهرانی
@taslimi_tehrani
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
#معرفی_کتاب
📚 مرگ مدرسه؟ گفتارهای انتقادی در آموزش و پرورش ایران
🖋به کوشش مرتضی نظری
🔷️انتشارات: مشق شب با همکاری اندیشکده آموزش و پرورش عصر ایران و کافه خرد
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
📚 مرگ مدرسه؟ گفتارهای انتقادی در آموزش و پرورش ایران
🖋به کوشش مرتضی نظری
🔷️انتشارات: مشق شب با همکاری اندیشکده آموزش و پرورش عصر ایران و کافه خرد
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍3
خشت کج | نقد نظام آموزشی
#معرفی_کتاب 📚 مرگ مدرسه؟ گفتارهای انتقادی در آموزش و پرورش ایران 🖋به کوشش مرتضی نظری 🔷️انتشارات: مشق شب با همکاری اندیشکده آموزش و پرورش عصر ایران و کافه خرد 🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی 🆔️ @kheshtekaj
کتاب «مرگ مدرسه؟» یکی از کتابهای اخیر در زمینه بررسی مسائل آموزش و پرورش ایران است که مجموعه مقالات یا سخنرانیهای اساتید بنام علوم اجتماعی را در خود گردآورده است. به طور کلی مقالات طیف نسبتا گستردهای از مباحث و مسائل آموزش و پرورش ایران را بررسی میکنند از نظام آموزشی گرفته تا تدریس و نقش معلم، از اهمیت درس انشاء گرفته تا رویکردهای نوین آموزشی جهان. مقالات به نحوی انتخاب شده اند که تقریبا همپوشانی اندکی از نظر موضوع با هم دارند و در کنار یکدیگر میتوانند تصویر روشنتری از وضعیت عمومی نهاد آموزش و شرایط معلمان و دانشآموزان همچنین سیاستگذاران آموزشی به دست دهند.
در ذیل مقالات این مجموعه به طور بسیار خلاصه معرفی میشود:
خسرو باقری:
۱- سهم آموزش و پرورش در تعبیر رویای تمدن اسلامی (این مقاله سهم رابطه بیناتمدنی ما با سایر تمدنها خصوصا تمدن غربی، فرهنگ و آموزش و پرورش را در تمدنسازی بررسی میکند.)
۲- تربیت شهروند عقلانی چگونه؟ (نویسنده در این مقاله از خصوصیات عقل سپس شهروند و نهایتا اینکه چطور نظام آموزشی میتواند به تربیت شهروندان عقلانی کمک کند، مینویسد)
محسن رنانی
۱- کودکی و توسعه در ایران (در این مقاله مطرح میشود که نقش حیاتی کودکان در برنامههای توسعه در ایران مورد غفلت قرار گرفته و هر قدمی در مسیر توسعه باید ابتدا بر روی کودکان سرمایهگذاری و برنامهریزی نماید)
۲- غفلت از آموزش و پرورش یعنی غفلت از توسعه (در این مقاله نیز سهم مغفول مانده آموزش و پرورش در برنامههای توسعه مطرح میشود و اینکه با چند تغییر اندک نیز میتوان به اصلاح نظام آموزشی پرداخت و از آن در مسیر تربیت انسان «توانمند» و نه لزوما «دانشمند» برای طی مسیر توسعه استفاده کرد)
نعمتالله فاضلی
۱- انشاء و معلمی (در این مقاله ارزش درس انشاء و به طور کلی مفهوم نویسندگی و تولید دانش شفاهی و کتبی توسط معلمان و دانشآموزان و اهمیت آن بهزعم نویسنده بیان میشود و سلسلهمراتب دروس مورد نقد قرار میگیرد)
۲- مدرسه بهمثابه میدان معنا (این مقاله مدرسه را فارغ از یک مکان و ساختمان مشخص و سنتی بلکه با اشاره به کارکرد آن برای خلق معنا، خواه از طریق سنتی و خواه جدید، تعریف میکند و از آموزشهای جدید و غیررسمی که میتواند جایگزین یا مکمل مدرسه باشد صحبت به میان میآید)
مقصود فراستخواه
آموزش و پرورش و خلقیات ایرانی (در این مقاله به تاریخ آموزش و پرورش از ایران باستان تا زمان کنونی پرداخته میشود خصوصا نسلهای کنشگران آموزش نوین پس از دارالفنون امیرکبیر تا به امروز معرفی مینماید)
جعفر محمدی
۱- قتل کودکی در نظام آموزشی ایران (در این مقاله به این موضوع پرداخته میشود که مدارس و نظام آموزشی ما با روحیات و روانشناسی کودکی در تعارض است و باید اصلاح شود)
۲- نظام آموزشی ایران به همین مضحکی است! (در این مقاله نیز برخی رویکردهای نوین آموزشی در جهان و امکان پیادهسازی آنها در کشور بررسی میشود و پیشنهاد میشود که نظام آموزشی ما از تمرکز و یکسانسازی دست برداشته و به رویکردهای مختلف، مجال ظهور و بروز دهد)
۳- تنها راه اصلاح ایران در ۳۰ سال آینده (در این مقاله نیز اهمیت آموزش پیش از دبستان و دبستان و نقش آن در توسعه کشور بررسی میشود)
مرتضی نظری
۱- چیستی تفکر انتقادی در آموزش و پرورش ( این مقاله چیستی تفک رانتقادی و موانع آن رد در نظام آموزشی ما میکاود)
۲- بیست تغییر ضروری در آموزش و پرورش ( نویسنده تغییراتی که باید در نظام آموزشی رخ دهد را به سه دستی کلی تقسیم میکند: تغییرات نگرشی، تغییرات ارتباطی و اجتماعی، و تغییرات ستادی-مدیریتی)
۳- شش پرهیز ضروری در برخورد با پدیدههای نو (نویسنده با ارجاع به تاریخ، نحوه برخورد ما با پدیدههای نو را نقد کرده و چند توصیه مطرح میکند)
۴- مدارس ما، پاسخهای کهنه به پرسشهای نو (نویسنده با نقد نظام آموزشی ما، تغییرات و اصلاحاتی که باید در فلسفه و رویکرد صورت گیرد را برمیشمرد)
زندهیاد محمدامین قانعی راد
در نظام آموزشی کنونی اکنون کودک بیارزش میشود (نویسنده در این مقاله با نقد سیستم آموزشی و ناسازگاری آن با روحیات کودکانه، مدرسهگریزی و کتابگریزی را در دانشآموزان و بعدها در بزرگسالان نتیجه ناهماهنگی نظام مدرسه با روانشناسی و جامعه شناسی کودکی میداند که با تمرکز بر آینده کودک، اکنون او در مدارس لطمه میبیند).
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍4
💢 واگرایی در پرسش های امتحان 💢
سال ها پیش همکاری داشتیم که همواره یک گونه پرسش داشت و در زمان فرارسیدن آزمون ها(امتحانات)، همان را با سربرگ تازه آماده می کرد و امتحان می گرفت، این کار او به مدت ده سال ادامه یافت تا محتوای کتاب تغییر کرد.
🔅در بسیاری از موارد دیگر پرسش ها تکرار می شوند به طوری که آزمون دهنده ها پرسش ها را حفظ هستند.
🔸پرسش هایی که تیترها را به سوال تبدیل می کنند هم فراوان است؛
فلان مسأله را توضیح دهید، تعریف یا بیان کنید و ...
√ این پرسش ها به گونه ای هستند که آزمون دهنده تنها موضوعات جزوه یا کتاب را به پاسخنامه انتقال می دهد.
🔅آزمون هایی که مسأله محور نیستند به رشد اندیشه و در پی آن به آفرینش دانش و معرفت کمک چندانی نمی کنند. تمام این گونه پرسش ها همگرا هستند.
❇️ در این جا به یک نمونه برای تقویت تفکر واگرا در پرسش ها می پردازم؛
√ پرسش های انتقادی
این گونه پرسش ها می تواند از دانش، منش و روش استاد و معلم یا کتاب و نظریه ی خاصی باشد. همواره در این پرسش ها، از آزمون دهنده خواسته می شود که تنها به بیان آن چه که خوانده اکتفا و آن را درست فرض نکند بلکه به تحلیل متفکرانه بپردازد.
🔸به عبارت دیگر در این پرسش ها ارائه پاسخ هایی که دانش آموز و دانشجو از پیش می داند منظور نیست، بلکه باید به تحلیل و بررسی انتقادگونه یک متن یا مسأله پرداخته و آن را پذیرش، رد و یا اصلاح کند. سپس با بکارگیری خلاقیت خود، پیشنهاد و راهکار و یا پاسخ متفاوتی از آنچه که از پیش می دانسته ارائه دهد.
←در گونه ای دیگر، مدرس از شاگرد خود می خواهد که اندیشه و رفتار او را در آموزش و تربیت در طول نیمسال نقد و بررسی کند.
✔️ در نبود آموزش شیوه های درست تفکر واگرا، چنین پرسش هایی حتی اگر با شیوه ها و انتقادهای نادرست هم همراه باشد به تقویت اندیشه خلاق و واگرا کمک می کند. البته به جهت ناآشنا بودن با این نوع پرسش ها بهتر است پیش از آزمون نمونه هایی از این دست تمرین شود و نمره دهی در آزمون با آسان گیری همراه باشد.
✍ #دکتر_وحید_باصری
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
سال ها پیش همکاری داشتیم که همواره یک گونه پرسش داشت و در زمان فرارسیدن آزمون ها(امتحانات)، همان را با سربرگ تازه آماده می کرد و امتحان می گرفت، این کار او به مدت ده سال ادامه یافت تا محتوای کتاب تغییر کرد.
🔅در بسیاری از موارد دیگر پرسش ها تکرار می شوند به طوری که آزمون دهنده ها پرسش ها را حفظ هستند.
🔸پرسش هایی که تیترها را به سوال تبدیل می کنند هم فراوان است؛
فلان مسأله را توضیح دهید، تعریف یا بیان کنید و ...
√ این پرسش ها به گونه ای هستند که آزمون دهنده تنها موضوعات جزوه یا کتاب را به پاسخنامه انتقال می دهد.
🔅آزمون هایی که مسأله محور نیستند به رشد اندیشه و در پی آن به آفرینش دانش و معرفت کمک چندانی نمی کنند. تمام این گونه پرسش ها همگرا هستند.
❇️ در این جا به یک نمونه برای تقویت تفکر واگرا در پرسش ها می پردازم؛
√ پرسش های انتقادی
این گونه پرسش ها می تواند از دانش، منش و روش استاد و معلم یا کتاب و نظریه ی خاصی باشد. همواره در این پرسش ها، از آزمون دهنده خواسته می شود که تنها به بیان آن چه که خوانده اکتفا و آن را درست فرض نکند بلکه به تحلیل متفکرانه بپردازد.
🔸به عبارت دیگر در این پرسش ها ارائه پاسخ هایی که دانش آموز و دانشجو از پیش می داند منظور نیست، بلکه باید به تحلیل و بررسی انتقادگونه یک متن یا مسأله پرداخته و آن را پذیرش، رد و یا اصلاح کند. سپس با بکارگیری خلاقیت خود، پیشنهاد و راهکار و یا پاسخ متفاوتی از آنچه که از پیش می دانسته ارائه دهد.
←در گونه ای دیگر، مدرس از شاگرد خود می خواهد که اندیشه و رفتار او را در آموزش و تربیت در طول نیمسال نقد و بررسی کند.
✔️ در نبود آموزش شیوه های درست تفکر واگرا، چنین پرسش هایی حتی اگر با شیوه ها و انتقادهای نادرست هم همراه باشد به تقویت اندیشه خلاق و واگرا کمک می کند. البته به جهت ناآشنا بودن با این نوع پرسش ها بهتر است پیش از آزمون نمونه هایی از این دست تمرین شود و نمره دهی در آزمون با آسان گیری همراه باشد.
✍ #دکتر_وحید_باصری
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍2
Forwarded from خشت کج | نقد نظام آموزشی
📍عبور از مدرسه در جهانِ جدید
◀️ کلیشه های کُشنده
✍ مرتضي نظری
🔸از تغييرات مهم در مديريتِ جريان جديد ياددهي و يادگيری، «عبور از پیش بینی پذیری» است. شما قطعاً با این جمله تکراری و بسیار غیرطبیعی که عموماً در آغاز فصل های کتاب درسی می آید، آشنایید. عباراتی شبیه این مضمون: «انتظار است دانش آموزان عزيز پس از مطالعه این فصل به نتایج زیر برسند»!
این انتظارات از پیش فرض شده، از دانش آموز و حتی معلم، غیر عقلی هست. چه کسي گفته و از کجا معلوم دانش آموزان بعد از فهم مطالب یک فصل از کتاب درسی دقیقاً به همان نتیجه ای برسند که مؤلفان کتاب درسی از قبل پیش بینی کرده اند؟ شاید دنیای ذهنی آنها چیز جدید و متفاوتی کشف کرد که با این روش قالبی، ناخودآگاه او را در یک مسیر معین کانالیزه می کنيم و امکانِ متفاوت دیدن و تراوش ذهنی جدید را از او سلب کرده ایم!
🔸وقتی جریان آموزش، پیش بینی پذیر شد و انتظار داشتیم تا یادگیرندگان در ابعاد مشخص و موزائیکی رشد کنند، خلاقیت بروز نمی کند. نتیجه چنین نگاه کلیشه ای به تربيت آن هم در بهترین دوران رشد، ناتوان پروری است.
🌏 برگرفته از کانال تربیت و توسعه
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
◀️ کلیشه های کُشنده
✍ مرتضي نظری
🔸از تغييرات مهم در مديريتِ جريان جديد ياددهي و يادگيری، «عبور از پیش بینی پذیری» است. شما قطعاً با این جمله تکراری و بسیار غیرطبیعی که عموماً در آغاز فصل های کتاب درسی می آید، آشنایید. عباراتی شبیه این مضمون: «انتظار است دانش آموزان عزيز پس از مطالعه این فصل به نتایج زیر برسند»!
این انتظارات از پیش فرض شده، از دانش آموز و حتی معلم، غیر عقلی هست. چه کسي گفته و از کجا معلوم دانش آموزان بعد از فهم مطالب یک فصل از کتاب درسی دقیقاً به همان نتیجه ای برسند که مؤلفان کتاب درسی از قبل پیش بینی کرده اند؟ شاید دنیای ذهنی آنها چیز جدید و متفاوتی کشف کرد که با این روش قالبی، ناخودآگاه او را در یک مسیر معین کانالیزه می کنيم و امکانِ متفاوت دیدن و تراوش ذهنی جدید را از او سلب کرده ایم!
🔸وقتی جریان آموزش، پیش بینی پذیر شد و انتظار داشتیم تا یادگیرندگان در ابعاد مشخص و موزائیکی رشد کنند، خلاقیت بروز نمی کند. نتیجه چنین نگاه کلیشه ای به تربيت آن هم در بهترین دوران رشد، ناتوان پروری است.
🌏 برگرفته از کانال تربیت و توسعه
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
👍3❤2
در جوامع امروز فرهنگ غالبا به شیوه ای مستقیم و با واسطه خانواده و نهادهای آموزشی به کودک منتقل می شود. رجوع به دیدگاه های اغلب جامعه شناسان حوزه آموزش نشان می دهد که نهادهای خانواده و مدرسه وظیفه دارند ارزش ها و هنجارهای اجتماعی را به کودک انتقال دهند و آنها را در او «درونی» کنند. کودکان به مدرسه فرستاده می شوند تا به شهروندانی نرمال، مطیع، کنترل شده، متمدن و منضبط تبدیل شوند. شهروندانی که نظم تثبیت شده و مستقر بر جامعه را با اندک تغییراتی ادامه می دهند و به این شکل تضمین می کنند که جامعه از مسیر اصلی خود منحرف نخواهد شد. کودکان در مدرسه نوعی «طرد فضایی» را تجربه می کنند و تحت تسلط گفتمان های علمی قرار می گیرند تا ریسک پذیری، سرخوشی و عدم آینده نگری آنها کنترل و محدود شود.
شیوه رایج انتقال فرهنگ به کودکان در خانواده و مدرسه قاتل استعدادها و توانایی های ذاتی آنها است. خانواده و مدرسه می خواهند به مانند کارخانه، کودکانی یک شکل و استاندارد تولید کنند. با استناد به آرای میشل فوکو، مدرسه دقیقا همان کارکردی را ایفا می کند که کارخانه، بیمارستان، آسایشگاه روانی، سربازخانه و زندان آن را انجام می دهند. کودکان لباس های یک شکل و یک رنگ به تن می کنند، در فواصل زمانی مشخص در کلاس حاضر می شوند و مواد درسی استاندارد و از پیش تعیین شده ای را مطالعه می کنند و امتحان می دهند. در اینجا استعدادها، علایق و خلاقیت های کودکان سلاخی می شوند تا فرهنگ رسمی جامعه به آنها حقنه شود.
در برابر، کودکان تنها هنگامی می توانند از مواهب بالقوه فرهنگ بهره مند شوند که آن را به شکل طبیعی و خود انگیخته و در جریان بازی های آزاد هر روزه خویش تجربه کنند. انتقال فرهنگ تنها هنگامی به روش صحیح انجام می گیرد که آنها الگوهای موجود را به شیوه ای غیر مستقیم و دلبخواه فهم کنند و پس از تشخیص سودمندی و کاربرد پذیریشان آنها رادر زندگی حال و آینده خویش به کار بندد.
اگر بخواهیم، کودکی و فرهنگ را با میراث طبیعی در ارتباط قرار دهیم می توانیم بگوییم که تجربه طبیعت و حضور در طبیعت یکی از مهمترین نیازهای کودک است نیازی که متاسفانه در اغلب جوامع دنیا به درستی به آن پاسخ داده نمی شود. امروزه کودکان از «فقر طبیعت» رنج می برند و «محرومیت از طبیعت» را تجربه می کنند. آنها تمام وقت خود را در آپارتمان های کوچک و فضاهای سربسته ای چون مدرسه می گذرانند.
اکنون می توان پرسید، چگونه می توان ارزشمندی طبیعت و دوستی و حفاظت از آن را در کودکان برجسته نمود؟ به یقین آموزش رسمی و تاکید مستقیم بر نگهداری از میراث طبیعی از سوی والدین و نهادهایی چون مدرسه نه تنها کارساز نیست بلکه در بسیاری موارد می تواند به نتایج معکوس منجر شود.
تکرار این جمله کلیشه ای به کودکان که «منابع طبیعی در حال انقراض است و باید در این زمینه کاری کرد» تنها هراس و وحشت را در آنها بر می انگیزد و شاید موجب بی تفاوتی و اهمال آنها در مورد حفاظت از طبیعت شود. در برابر، تنها راه ایجاد ارتباط پایدار کودک و طبیعت، فراهم کردن امکان حضور کودک در طبیعت و بازی رها و آزاد او در فضاهای طبیعی است. اگر کودک خود به نحو مستقیم و بی واسطه به تجربه طبیعت بپردازد و لذت بازی در طبیعت را احساس کند احتمال کمتری دارد که به دوست ارزشمند خود آسیب رساند.
به بیان دیگر، کودک باید تا جای ممکن با طبیعت آمیخته شود تا خود را بخشی از طبیعت بداند، نه آنکه خود را موجودی مستقل از طبیعت و به تعبیر مارکس «بیگانه از طبیعت» متصور شود.
متاسفانه کودکان و بزرگسالان امروز غالبا طبیعت را به عنوان یک شیء بیرونی در نظر می گیرند که در مقاطعی از زندگی با آن مواجه می شوند. اکنون کودکان «بیگانه از طبیعت»، مرغ و گاو و گوسفند را در شکل گوشت های بسته بندی در فروشگاه در نظر می گیرند و متوجه ارتباط لباس و پشم و ... نمی شوند. آنها درختان، گیاهان و حشرات را تنها موجوداتی انیمیشنی می دانند که به واسطه گوشی های موبایل یا صفحات تلویزیون در زندگی آنها حضور دارند. اگر کودکان متوجه ارتباط تنگاتنگ و ارگانیک خود با طبیعت شوند به تدریج نوعی «اخلاق مراقبت» در آنها شکل می گیرد و در نتیجه امیدواری در مورد حفظ میراث طبیعی افزایش خواهد یافت. در غیر اینصورت، هر چقدر هم در این مورد به اصطلاح «فرهنگ سازی» شود بی حاصل خواهد بود.
کودکانی که با جان و دل با طبیعت انس بگیرند و با «اخلاق مراقبت» آمیخته شوند در آینده مدیران، مهندسان و معمارانی خواهند بود که اجازه بهره برداری ناموجه و نامعقول از طبیعت را نخواهند داد.
🖋 رضا تسلیمی طهرانی
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
شیوه رایج انتقال فرهنگ به کودکان در خانواده و مدرسه قاتل استعدادها و توانایی های ذاتی آنها است. خانواده و مدرسه می خواهند به مانند کارخانه، کودکانی یک شکل و استاندارد تولید کنند. با استناد به آرای میشل فوکو، مدرسه دقیقا همان کارکردی را ایفا می کند که کارخانه، بیمارستان، آسایشگاه روانی، سربازخانه و زندان آن را انجام می دهند. کودکان لباس های یک شکل و یک رنگ به تن می کنند، در فواصل زمانی مشخص در کلاس حاضر می شوند و مواد درسی استاندارد و از پیش تعیین شده ای را مطالعه می کنند و امتحان می دهند. در اینجا استعدادها، علایق و خلاقیت های کودکان سلاخی می شوند تا فرهنگ رسمی جامعه به آنها حقنه شود.
در برابر، کودکان تنها هنگامی می توانند از مواهب بالقوه فرهنگ بهره مند شوند که آن را به شکل طبیعی و خود انگیخته و در جریان بازی های آزاد هر روزه خویش تجربه کنند. انتقال فرهنگ تنها هنگامی به روش صحیح انجام می گیرد که آنها الگوهای موجود را به شیوه ای غیر مستقیم و دلبخواه فهم کنند و پس از تشخیص سودمندی و کاربرد پذیریشان آنها رادر زندگی حال و آینده خویش به کار بندد.
اگر بخواهیم، کودکی و فرهنگ را با میراث طبیعی در ارتباط قرار دهیم می توانیم بگوییم که تجربه طبیعت و حضور در طبیعت یکی از مهمترین نیازهای کودک است نیازی که متاسفانه در اغلب جوامع دنیا به درستی به آن پاسخ داده نمی شود. امروزه کودکان از «فقر طبیعت» رنج می برند و «محرومیت از طبیعت» را تجربه می کنند. آنها تمام وقت خود را در آپارتمان های کوچک و فضاهای سربسته ای چون مدرسه می گذرانند.
اکنون می توان پرسید، چگونه می توان ارزشمندی طبیعت و دوستی و حفاظت از آن را در کودکان برجسته نمود؟ به یقین آموزش رسمی و تاکید مستقیم بر نگهداری از میراث طبیعی از سوی والدین و نهادهایی چون مدرسه نه تنها کارساز نیست بلکه در بسیاری موارد می تواند به نتایج معکوس منجر شود.
تکرار این جمله کلیشه ای به کودکان که «منابع طبیعی در حال انقراض است و باید در این زمینه کاری کرد» تنها هراس و وحشت را در آنها بر می انگیزد و شاید موجب بی تفاوتی و اهمال آنها در مورد حفاظت از طبیعت شود. در برابر، تنها راه ایجاد ارتباط پایدار کودک و طبیعت، فراهم کردن امکان حضور کودک در طبیعت و بازی رها و آزاد او در فضاهای طبیعی است. اگر کودک خود به نحو مستقیم و بی واسطه به تجربه طبیعت بپردازد و لذت بازی در طبیعت را احساس کند احتمال کمتری دارد که به دوست ارزشمند خود آسیب رساند.
به بیان دیگر، کودک باید تا جای ممکن با طبیعت آمیخته شود تا خود را بخشی از طبیعت بداند، نه آنکه خود را موجودی مستقل از طبیعت و به تعبیر مارکس «بیگانه از طبیعت» متصور شود.
متاسفانه کودکان و بزرگسالان امروز غالبا طبیعت را به عنوان یک شیء بیرونی در نظر می گیرند که در مقاطعی از زندگی با آن مواجه می شوند. اکنون کودکان «بیگانه از طبیعت»، مرغ و گاو و گوسفند را در شکل گوشت های بسته بندی در فروشگاه در نظر می گیرند و متوجه ارتباط لباس و پشم و ... نمی شوند. آنها درختان، گیاهان و حشرات را تنها موجوداتی انیمیشنی می دانند که به واسطه گوشی های موبایل یا صفحات تلویزیون در زندگی آنها حضور دارند. اگر کودکان متوجه ارتباط تنگاتنگ و ارگانیک خود با طبیعت شوند به تدریج نوعی «اخلاق مراقبت» در آنها شکل می گیرد و در نتیجه امیدواری در مورد حفظ میراث طبیعی افزایش خواهد یافت. در غیر اینصورت، هر چقدر هم در این مورد به اصطلاح «فرهنگ سازی» شود بی حاصل خواهد بود.
کودکانی که با جان و دل با طبیعت انس بگیرند و با «اخلاق مراقبت» آمیخته شوند در آینده مدیران، مهندسان و معمارانی خواهند بود که اجازه بهره برداری ناموجه و نامعقول از طبیعت را نخواهند داد.
🖋 رضا تسلیمی طهرانی
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍3
@EbrahimKhodaee
Mohadesi
🔴 پانزده مشکل در آموزش و پرورش ایران به روایت دکتر حسن محدثی گیلوایی، جامعه شناس
🔷️ از تمرکزگرایی، تاکید بر حفظیات و خادمسازی خانوادهها، تا بی توجهی به زبان مادری و بی ارتباطی با زندگی
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔷️ از تمرکزگرایی، تاکید بر حفظیات و خادمسازی خانوادهها، تا بی توجهی به زبان مادری و بی ارتباطی با زندگی
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تیر خلاص به مدرکگرایی! بیکاری ۵۷ درصدی فارغالتحصیلان دانشگاهی
🔹 آمارها میگویند ۵۷ درصد فارغالتحصیلان سال ۹۷ شاغل نیستند.
🔹همچنین آمارها نشان میدهد فقط حدود ۳۴ درصد فارغالتحصیلان دانشگاههای دولتی شاغل هستند.
🔹جزئیات بیشتر از آمار بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهها را در این ویدئو تماشا کنید.
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔹 آمارها میگویند ۵۷ درصد فارغالتحصیلان سال ۹۷ شاغل نیستند.
🔹همچنین آمارها نشان میدهد فقط حدود ۳۴ درصد فارغالتحصیلان دانشگاههای دولتی شاغل هستند.
🔹جزئیات بیشتر از آمار بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهها را در این ویدئو تماشا کنید.
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍3
#معرفی_کتاب
🔷️ نشت نشا
"نشت نشا" عنوان کتابی از رضا امیرخانی، داستاننویس برجسته ایرانی، است. در این اثر، به تحلیل و بررسی دلایل پدیدهی فرار مغزها، یا به عبارت دیگر "نشت نشا" پرداخته میشود. این مقاله به شما توضیح میدهد که چگونه وجود روابط در برخی از سازمانها و دانشگاهها، همچنین مشکلات موجود در فضای علمی کشور و فاصله بین دانشگاه و زندگی مردم، ممکن است عامل اصلی این پدیده باشند.
در ادامه این مقاله، تنها راه مقابله با این پدیده به عنوان "نشت نشا" به شما توضیح داده میشود و آن نیاز است که علم را به شیوهای بومیسازی کنیم. علمی که در دانشگاهها وجود دارد، به عنوان علمی غیربومی معرفی میشود و تا زمانی که این علم به عنوان ترجمهای نادقیق و بیاثر از علم تجربی غربی وجود داشته باشد، پدیده فرار مغزها به نظر میآید که امری غیرطبیعی است.
امیرخانی این مقاله را در سال ۱۳۸۰ هجری شمسی نوشته است، و این اثر توسط انتشارات قدیانی منتشر شده است. این مقاله نه تنها به یادگیری عمیقتر از علل پدیده نشت نشا کمک میکند، بلکه نقدهای مهمی به وضعیت علمی و آموزشی کشور ارائه میدهد.
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔷️ نشت نشا
"نشت نشا" عنوان کتابی از رضا امیرخانی، داستاننویس برجسته ایرانی، است. در این اثر، به تحلیل و بررسی دلایل پدیدهی فرار مغزها، یا به عبارت دیگر "نشت نشا" پرداخته میشود. این مقاله به شما توضیح میدهد که چگونه وجود روابط در برخی از سازمانها و دانشگاهها، همچنین مشکلات موجود در فضای علمی کشور و فاصله بین دانشگاه و زندگی مردم، ممکن است عامل اصلی این پدیده باشند.
در ادامه این مقاله، تنها راه مقابله با این پدیده به عنوان "نشت نشا" به شما توضیح داده میشود و آن نیاز است که علم را به شیوهای بومیسازی کنیم. علمی که در دانشگاهها وجود دارد، به عنوان علمی غیربومی معرفی میشود و تا زمانی که این علم به عنوان ترجمهای نادقیق و بیاثر از علم تجربی غربی وجود داشته باشد، پدیده فرار مغزها به نظر میآید که امری غیرطبیعی است.
امیرخانی این مقاله را در سال ۱۳۸۰ هجری شمسی نوشته است، و این اثر توسط انتشارات قدیانی منتشر شده است. این مقاله نه تنها به یادگیری عمیقتر از علل پدیده نشت نشا کمک میکند، بلکه نقدهای مهمی به وضعیت علمی و آموزشی کشور ارائه میدهد.
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍2👎1
خشت کج | نقد نظام آموزشی
#معرفی_کتاب 🔷️ نشت نشا "نشت نشا" عنوان کتابی از رضا امیرخانی، داستاننویس برجسته ایرانی، است. در این اثر، به تحلیل و بررسی دلایل پدیدهی فرار مغزها، یا به عبارت دیگر "نشت نشا" پرداخته میشود. این مقاله به شما توضیح میدهد که چگونه وجود روابط در برخی از…
◀️ بخشی از کتاب نشت نشا :
به دانش جوی کشاورزی مان آموزش می دهیم که از جنگل ها چه گونه محافظت کند. به او توصیه می کنیم که در آب و هوای مرطوب چه درختانی را به عمل آورد. به او یاد می دهیم که حفظ ِ محیط ِ زیست چه اهمیتی دارد ... بنده خدا از زیر ِ آن پنجاه تومانی ِ بزرگ که بیرون آمد، کویر می بیند و بیابان و کوهستان! پرس و جو می کند و می فهمد که اصالتاً از تکست ِ اروپایی درس خوانده است. رمق ِ دانش جوی مهندسی مان را می کشیم که یاد بگیرد چه گونه طراحی کند. به زور کتاب ِ طراحی ِ اجزای جوزف ادوارد شیگلی را طی ِ شش واحد تنقیه اش می کنیم که خوب حالی اش شود. حالا او می تواند مسائل ِ سه بعدی ِ نامعین ِ انتزاعی را حل کند. مثلاً طراحی ِ شترگلوی توالت ِ فرنگی ِ پلاستیکی ِ مقاوم در برابر ِ حرارت ِ بالای 2000 درجه! بعد می بینیم این با مستراح های سنتی ما جور در نمی آید، استادان به این نتیجه می رسند که سنت ها را قاتی اش کنند. نتیجه این می شود که دانش جو روی کاغذ آفتابه ای مسی طراحی می کند که لوله اش در برابر امواج مایکروویو! مقاومت ِ خوبی دارد! این ها شوخی نیست. این عین ِ سؤالی است که زمان ِ ما در درس ِ انتقال ِ حرارت به عنوان ِ پروژه به دانش جویان داده بودند :
«طراحی کنید پره ی شوفاژی را به صورت ِ مثلث ِ متساوی الساقین با قاعده ی a و زاویه ی رأس o که از انتهای آن وزنه ای به وزن ِ M آویزان است، به صورتی که کمترین خمش (خیز) را داشته باشد، و توأماً بیش ترین انتقال ِ حرارت را. ضمناً به دلیل ِ محدودیت ِ جا، ماده ای را برای ساخت ِ آن انتخاب کنید که کم ترین ضریب ِ انبساط ِ طولی را داشته باشد ...» یک مسأله ی مشکل ِ پارامتریک! یک لغز! یک چیستان ِ مزخرف! و البته از دید ِ آقایان، انتهای سؤال ِ علمی. علم به معنای ترجمه ای ِ آن. برای حل ِ آن تصویر ِ سیاه و سفید ِ جد و ابائت پیش ِ چشمت می آید و از ریاضی ِ دبستان تا معادلات ِ دیفرانسیل ِ دو را باید از بر باشی. اما ... خیال می کنی با حل ِ آن گرهی از مشکلات ِ فروبسته ی این مملکت حل می شود؟ فرداروز که فارغ التحصیل و جویای کار، رفتی در یک ساخت مان و زیر ِ دست ِ یک تأسیساتی شروع کردی به نصب ِ شوفاژ، جرینگی می فهمی که این مسأله نه به درد ِ دنیایت خورده است و نه به درد ِ آخرت. دو زاری ات می افتد و می فهمی که دانش جویان ِ زرنگ تر از تو، همان موقع این را دریافته بودند که چنین مسائلی را دودره می کردند و از رو دست ِ تو کپی می کردند.
می بینی چیزهایی را آموخته ای که در هیچ جای این مملکت کاربرد ندارد. چهارسال یا شش سال یا هشت سال زنده گی ِ دانش جویی، فقط تو را از زنده گی ِ واقعی دور کرده است. همین. تازه نه فقط به اندازه ی همین مدتی که صرف کرده ای که پاره ای اوقات به قاعده ی یک عمر از زنده گی پرت می افتی! چرا؟ برای این که دانش گاه، دست گاه ِ فکری ِ تو را قرم قات کرده است. چیزهایی یادت داده است که در هیچ کجای این ملک به کارت نمی آید. و اتفاق را در ممالکی که از ایشان علم را ترجمه کرده ایم، بیش تر به کار می آید. چه باید کرد تا خود را عاطل و باطل نپنداریم؟ راهی نداری جز این که بروی سراغ ِ اصل ِ سرچشمه و مظهر ِ آب ...
دانش گاه ِ ما از زنده گی ِ مردم ِ کشورش فاصله گرفته است. نه دانش گاه که کل ِ سیستم ِ آموزشی ِ ما از چنین داء معضل و کار ِ بی بیرون شدی رنج می برد. سؤالی از بیرون به دانش گاه ِ ما ارائه نمی شود. صنعت هرگز دانش گاه را در حد و اندازه ای نمی داند که از او سؤال بپرسد. او طاقت ِ دیدن ِ ریخت ِ اتو کشیده ی یک استاد ِ متفرعـن را ندارد که بدون ِ این که حتا تا به حال یک قابلمه ی واقعی طراحی کرده باشد، از صدر و ذیل ِ صنعت انتقاد کند. دانش گاه هم تون ِ گفت و گو با صنعت گر ِ روغنی ِ دست به آچار ِ خسیس را ندارد. کسی که حتا حاضر نیست یک بخش ِ یک اتاقه ی تحقیق و توسعه (R&D) در کارخانه اش راه بیاندازد. هر دو هم حق دارند. یا دست ِ کم این گونه می پندارند.
در همه جای دنیا دانش گاه ساخته می شود تا مشکلات ِ علمی ِ آن کشور را حل نماید، اما در جهان ِ سوم مسأله جور ِ دیگری است. این جا دانش گاه ساخته نشده است. دانش گاه ترجمه شده است. لذاست که می بینی دانش گاه به جای حل ِ مشکلات ِ مملکت ِ ما، مشکلات ِ ممالک ِ دیگر را حل می کند!
نشت ِ نشا یک امرِ طبیعی است. یعنی اگر دانش جوی مهندسی بعد از پایانِ تحصیل به این نتیجه نرسد که بایستی برای زندهگیِ علمی به خارج از کشور برود، یک تصمیم غیرِعقلانی گرفته است.
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
به دانش جوی کشاورزی مان آموزش می دهیم که از جنگل ها چه گونه محافظت کند. به او توصیه می کنیم که در آب و هوای مرطوب چه درختانی را به عمل آورد. به او یاد می دهیم که حفظ ِ محیط ِ زیست چه اهمیتی دارد ... بنده خدا از زیر ِ آن پنجاه تومانی ِ بزرگ که بیرون آمد، کویر می بیند و بیابان و کوهستان! پرس و جو می کند و می فهمد که اصالتاً از تکست ِ اروپایی درس خوانده است. رمق ِ دانش جوی مهندسی مان را می کشیم که یاد بگیرد چه گونه طراحی کند. به زور کتاب ِ طراحی ِ اجزای جوزف ادوارد شیگلی را طی ِ شش واحد تنقیه اش می کنیم که خوب حالی اش شود. حالا او می تواند مسائل ِ سه بعدی ِ نامعین ِ انتزاعی را حل کند. مثلاً طراحی ِ شترگلوی توالت ِ فرنگی ِ پلاستیکی ِ مقاوم در برابر ِ حرارت ِ بالای 2000 درجه! بعد می بینیم این با مستراح های سنتی ما جور در نمی آید، استادان به این نتیجه می رسند که سنت ها را قاتی اش کنند. نتیجه این می شود که دانش جو روی کاغذ آفتابه ای مسی طراحی می کند که لوله اش در برابر امواج مایکروویو! مقاومت ِ خوبی دارد! این ها شوخی نیست. این عین ِ سؤالی است که زمان ِ ما در درس ِ انتقال ِ حرارت به عنوان ِ پروژه به دانش جویان داده بودند :
«طراحی کنید پره ی شوفاژی را به صورت ِ مثلث ِ متساوی الساقین با قاعده ی a و زاویه ی رأس o که از انتهای آن وزنه ای به وزن ِ M آویزان است، به صورتی که کمترین خمش (خیز) را داشته باشد، و توأماً بیش ترین انتقال ِ حرارت را. ضمناً به دلیل ِ محدودیت ِ جا، ماده ای را برای ساخت ِ آن انتخاب کنید که کم ترین ضریب ِ انبساط ِ طولی را داشته باشد ...» یک مسأله ی مشکل ِ پارامتریک! یک لغز! یک چیستان ِ مزخرف! و البته از دید ِ آقایان، انتهای سؤال ِ علمی. علم به معنای ترجمه ای ِ آن. برای حل ِ آن تصویر ِ سیاه و سفید ِ جد و ابائت پیش ِ چشمت می آید و از ریاضی ِ دبستان تا معادلات ِ دیفرانسیل ِ دو را باید از بر باشی. اما ... خیال می کنی با حل ِ آن گرهی از مشکلات ِ فروبسته ی این مملکت حل می شود؟ فرداروز که فارغ التحصیل و جویای کار، رفتی در یک ساخت مان و زیر ِ دست ِ یک تأسیساتی شروع کردی به نصب ِ شوفاژ، جرینگی می فهمی که این مسأله نه به درد ِ دنیایت خورده است و نه به درد ِ آخرت. دو زاری ات می افتد و می فهمی که دانش جویان ِ زرنگ تر از تو، همان موقع این را دریافته بودند که چنین مسائلی را دودره می کردند و از رو دست ِ تو کپی می کردند.
می بینی چیزهایی را آموخته ای که در هیچ جای این مملکت کاربرد ندارد. چهارسال یا شش سال یا هشت سال زنده گی ِ دانش جویی، فقط تو را از زنده گی ِ واقعی دور کرده است. همین. تازه نه فقط به اندازه ی همین مدتی که صرف کرده ای که پاره ای اوقات به قاعده ی یک عمر از زنده گی پرت می افتی! چرا؟ برای این که دانش گاه، دست گاه ِ فکری ِ تو را قرم قات کرده است. چیزهایی یادت داده است که در هیچ کجای این ملک به کارت نمی آید. و اتفاق را در ممالکی که از ایشان علم را ترجمه کرده ایم، بیش تر به کار می آید. چه باید کرد تا خود را عاطل و باطل نپنداریم؟ راهی نداری جز این که بروی سراغ ِ اصل ِ سرچشمه و مظهر ِ آب ...
دانش گاه ِ ما از زنده گی ِ مردم ِ کشورش فاصله گرفته است. نه دانش گاه که کل ِ سیستم ِ آموزشی ِ ما از چنین داء معضل و کار ِ بی بیرون شدی رنج می برد. سؤالی از بیرون به دانش گاه ِ ما ارائه نمی شود. صنعت هرگز دانش گاه را در حد و اندازه ای نمی داند که از او سؤال بپرسد. او طاقت ِ دیدن ِ ریخت ِ اتو کشیده ی یک استاد ِ متفرعـن را ندارد که بدون ِ این که حتا تا به حال یک قابلمه ی واقعی طراحی کرده باشد، از صدر و ذیل ِ صنعت انتقاد کند. دانش گاه هم تون ِ گفت و گو با صنعت گر ِ روغنی ِ دست به آچار ِ خسیس را ندارد. کسی که حتا حاضر نیست یک بخش ِ یک اتاقه ی تحقیق و توسعه (R&D) در کارخانه اش راه بیاندازد. هر دو هم حق دارند. یا دست ِ کم این گونه می پندارند.
در همه جای دنیا دانش گاه ساخته می شود تا مشکلات ِ علمی ِ آن کشور را حل نماید، اما در جهان ِ سوم مسأله جور ِ دیگری است. این جا دانش گاه ساخته نشده است. دانش گاه ترجمه شده است. لذاست که می بینی دانش گاه به جای حل ِ مشکلات ِ مملکت ِ ما، مشکلات ِ ممالک ِ دیگر را حل می کند!
نشت ِ نشا یک امرِ طبیعی است. یعنی اگر دانش جوی مهندسی بعد از پایانِ تحصیل به این نتیجه نرسد که بایستی برای زندهگیِ علمی به خارج از کشور برود، یک تصمیم غیرِعقلانی گرفته است.
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍2👎1
Forwarded from خشت کج | نقد نظام آموزشی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ناتوانی مدرسه و دانشگاه برای تغییر دنیا
🎓 دکتر نیل تایسون، فیزیکدان و دانشمند آمریکایی و فارغالتحصیل هاروارد: فکر نمیکنم مدرسه و دانشگاه الان بتواند دنیا را تغییر بدهد.
اگر اینجا با انیشتین صحبت میکردیم، میتوانستیم ساعتها صحبت کنیم. اما هرگز یک سوال را از او نمیپرسیدیم. چه دانشگاهی رفتی؟ من هم میخواهم همان دانشگاه بروم. دلیل موفقیت بیشتر آدمها هیچ ربطی به دانشگاه ندارد.
دلیلش خلاقیتشان بوده، اشتیاقشان، بلندپروازیشان، کنجکاویشان که اینها را هم در مدرسه یاد نمیدهند متاسفانه.
مدرسه و دانشگاه شما را شبیه به لولهای خالی میبیند که از یکطرف با اطلاعات پُرت میکند.
یک امتحان میگیرند و یک نمره بهت میدهند. یک چندتا حرف قشنگ هم برایت میزنند.
میخواهیم اینها دنیا را تغییر بدهند؟ فکر نمیکنم.
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
🎓 دکتر نیل تایسون، فیزیکدان و دانشمند آمریکایی و فارغالتحصیل هاروارد: فکر نمیکنم مدرسه و دانشگاه الان بتواند دنیا را تغییر بدهد.
اگر اینجا با انیشتین صحبت میکردیم، میتوانستیم ساعتها صحبت کنیم. اما هرگز یک سوال را از او نمیپرسیدیم. چه دانشگاهی رفتی؟ من هم میخواهم همان دانشگاه بروم. دلیل موفقیت بیشتر آدمها هیچ ربطی به دانشگاه ندارد.
دلیلش خلاقیتشان بوده، اشتیاقشان، بلندپروازیشان، کنجکاویشان که اینها را هم در مدرسه یاد نمیدهند متاسفانه.
مدرسه و دانشگاه شما را شبیه به لولهای خالی میبیند که از یکطرف با اطلاعات پُرت میکند.
یک امتحان میگیرند و یک نمره بهت میدهند. یک چندتا حرف قشنگ هم برایت میزنند.
میخواهیم اینها دنیا را تغییر بدهند؟ فکر نمیکنم.
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
👍4👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در بعضی کشورها مثل بریتانیا و کانادا ساعاتی در هفته خیابانها جولانگاه کودکان است تا آزادانه بازی کنند. در این ویدیو با این طرح بیشتر آشنا شوید.
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍2❤1
🔴 در نظام آموزش و پرورش ما با یک مجموعه آزمون های سست و بی پایه، گروهی از دانش آموزان را استعدادهای درخشان می نامند و در مؤسسه های جداگانه امکانات تحصیلی بهتری برای آنها تهیه می کنند. گروهی را با عنوان المپیادهای علمی آموزش اختصاصی میدهند. این گروه در مسابقه های بین المللی شرکت میکنند و از نخبگان صحبت به میان می آید. یک مطالعه اولیه در نمودار جمعیتی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه خاستگاه و هدف های این گونه برنامه ها را به خوبی نشان میدهد. کم شدن آمار زادوولد در کشورهای توسعه یافته ضرورت جذب نیروی کار را از کشورهای دیگر پدید آورده است. نگاهی به طرح استعدادهای درخشان آزمونهای گوناگون و المپیادها و نتایج آماری نشان میدهد که این نیروها از کشورهای در حال توسعه جذب کشورهای توسعه یافته میشوند بنابراین زحمت از ما و برداشت از آنها...
🖋توران میرهادی
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🖋توران میرهادی
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍5👏1
🔶نامه ای به مدیر مدرسه پسرم
◀️ از پسرم بخواهید داستان بنویسد، شعر بگوید، مقاله بنویسد. بخواهید برای پژوهش فیلم بسازد، عکس بگیرد و برود در آزمایشگاه خطر کند. به او بگویید پژوهش فقط در کتابخانه نیست. برود وسط شهر جستجو کند، سوال بتراشد. از پسرم بخواهید در کارگاه با چوب و فلز و چکش و اره وسیله بسازد، اختراع کند. از آنها بخواهید اپلیکیشن بازی طراحی کنند، انیمیشن تولید کنند.
در بوفه مدرسه پسرم را دخالت دهید تا در کنار مسوول بزرگسال بوفه شیوه کاسبی را یاد بگیرد، حساب و کتاب و طرز برخورد با مشتری را. بگذارید خوراکیها را در قفسه بچیند. بار خالی کند و بعد کارتونها و مقواها را در سطل مخصوص بازیافتیها بیندازد.
بیشتر سرویسهای بهداشتی عمومی کشور ما بهداشتی نیستند! هر کاری لازم است بکنید تا پسرم و همه بچهها سرویسهای مدرسه را مثل سرویس خانههایشان نگه دارند.
از پسرم بخواهید شما و رفتار و برنامههای دبیران و مشاوران و معاونان را نقد کند. و از گفتن نترسد و برای این نقد توبیخ نشود. فکر کردن را بیاموزد و از او بخواهید برای حرفهایش دلیل بیاورد و تا قانع نشد دست نکشد. از مدرسه شما توقع دارم گفتوگو، سکه ی رایج باشد. رفتارهای پسرم را هم ارزیابی کنید و بخواهید در فضای امن گفتوگوی همکلاسیها از دوستانش راه حلهای کارآمد بگیرد. این کار موثرتر از تذکر و توبیخ دبیران است.
لطفا به دبیران مدرسه بگویید جواب سوالهای پسرم را ندهند. هر وقت سوال پرسید، کمکش کنند تا خودش دنبال پاسخ بگردد.
کاش صبحانه را در مدرسه بخورند و از پسرم بخواهید سفره پهن کند، چای دم کند، نان خرد کند و آخرش هم به همراه بچههای دیگر جمع کنند و بشویند.
ای کاش همین اول سال قلمو و رنگ و اسپری دهید تا کلاسشان را خودشان رنگآمیزی کنند. روی دیوارهایش به سلیقه روزآمدشان چیزهایی بنویسند، خطهایی بیندازند.
#مدرسه_زندگی
برگرفته از کانال مدرسه مصطفی
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
◀️ از پسرم بخواهید داستان بنویسد، شعر بگوید، مقاله بنویسد. بخواهید برای پژوهش فیلم بسازد، عکس بگیرد و برود در آزمایشگاه خطر کند. به او بگویید پژوهش فقط در کتابخانه نیست. برود وسط شهر جستجو کند، سوال بتراشد. از پسرم بخواهید در کارگاه با چوب و فلز و چکش و اره وسیله بسازد، اختراع کند. از آنها بخواهید اپلیکیشن بازی طراحی کنند، انیمیشن تولید کنند.
در بوفه مدرسه پسرم را دخالت دهید تا در کنار مسوول بزرگسال بوفه شیوه کاسبی را یاد بگیرد، حساب و کتاب و طرز برخورد با مشتری را. بگذارید خوراکیها را در قفسه بچیند. بار خالی کند و بعد کارتونها و مقواها را در سطل مخصوص بازیافتیها بیندازد.
بیشتر سرویسهای بهداشتی عمومی کشور ما بهداشتی نیستند! هر کاری لازم است بکنید تا پسرم و همه بچهها سرویسهای مدرسه را مثل سرویس خانههایشان نگه دارند.
از پسرم بخواهید شما و رفتار و برنامههای دبیران و مشاوران و معاونان را نقد کند. و از گفتن نترسد و برای این نقد توبیخ نشود. فکر کردن را بیاموزد و از او بخواهید برای حرفهایش دلیل بیاورد و تا قانع نشد دست نکشد. از مدرسه شما توقع دارم گفتوگو، سکه ی رایج باشد. رفتارهای پسرم را هم ارزیابی کنید و بخواهید در فضای امن گفتوگوی همکلاسیها از دوستانش راه حلهای کارآمد بگیرد. این کار موثرتر از تذکر و توبیخ دبیران است.
لطفا به دبیران مدرسه بگویید جواب سوالهای پسرم را ندهند. هر وقت سوال پرسید، کمکش کنند تا خودش دنبال پاسخ بگردد.
کاش صبحانه را در مدرسه بخورند و از پسرم بخواهید سفره پهن کند، چای دم کند، نان خرد کند و آخرش هم به همراه بچههای دیگر جمع کنند و بشویند.
ای کاش همین اول سال قلمو و رنگ و اسپری دهید تا کلاسشان را خودشان رنگآمیزی کنند. روی دیوارهایش به سلیقه روزآمدشان چیزهایی بنویسند، خطهایی بیندازند.
#مدرسه_زندگی
برگرفته از کانال مدرسه مصطفی
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍11
آموزشوپرورش آزاد
نگاهی به تجربههای ملی و بینالمللی
🔆 آموزشوپرورش جایگزین یا آلترناتیو ترم بسیار گستردهای است که شامل نظامها و نظریههای تعلیم و تربیت میشود که با نظریه غالب متفاوتاند. بنابراین مدارس مستقل و دموکراتیک، مدارس طبیعت، مشارکتی و … را ذیل این عنوان میتوانیم قرار دهیم. اگر به متنهای عمومی که راجع به آموزشوپرورش آلترناتیو نوشته شده مراجعه کنیم، میتوان به دو تا سه دهه پیش بازگشت. یعنی از آن زمان که آموزشوپرورش رسمی در قالب دولتهای ملی شروع به کار کرده، آموزشوپرورش آلترناتیو هم کار خود را شروع کرده است. متفکران مختلف از روابط نزدیک میان دانش آموزان، شکسته شدن سلسلهمراتب هرمی، تا تشکیل اجتماع پژوهشی و علمی، کلاسهای آزاد و سرفصلهای از پیش معین شدهای ندارد، برنامهای که با مشارکت بچهها تدوین شده و … گفتهاند. همچنین توجه به جنبههای مختلف هوش انسانی با این تأکید که آموزشوپرورش رسمی بیشتر بر هوش کمی و ریاضی تأکید میکند، صحبت از این است که هوش عاطفی، معنوی، اخلاقی و احساسی باید در برنامههای تعلیم و تربیت وارد شود. محوریت دانشآموز و رشد و شکوفایی فردی دانشآموز و احترام به هویت فردی و اقتدارزدایی از نظام تعلیم و تربیت و معلم و … ذیل یک برنامه تعلیم و تربیت کل نگرانه ارائه میشود. در کشورهای مختلف مدارس آلترناتیو تاریخ متفاوتی دارند. در ایران نیز برخی به دنبال مدارس آلترناتیو رفتهاند. از یک نفر نام ببریم که دین زیادی به ایشان داریم و ایشان سرکار خانم توران میرهادی است. توران میرهادی با تأسیس مدرسه فرهاد که از سال ۱۳۳۴ تا ۱۳۵۹ ادامه پیدا کرد، یک نوع ایرانی و بومی از مدارس آزاد و آلترناتیو را تأسیس کردند. تجربه نگاری های مختلفی شده از این کار. چگونه این سیستم مدرسه دانشآموز محور مدرسه است، خودش پژوهش میکند، خودش دست به عمل میزند، به کتابخانه میرود، تأکید بسیار زیادی که خانم میرهادی بر رقابتی نبودن مدرسه داشتند، توجه به مهارتهای اجتماعی و خودمدیریتی، مشارکت بچهها در اداره مدرسه و مختلط بودن مدرسه از ویژگیهای مدرسه خانم میرهادی است.
◀️ مدرسه سادبری ولی یک دیگر از این مدارس است که ۵۵ سال است در حال کار است. این مدرسه در سال ۱۹۶۸ تأسیس میشود. مؤسسین این مدرسه چند تا از والدینی بودند که به دنبال مدرسهای با اصول خودشان بودند. جمعی از والدین در این سال مدرسه را بهصورت آزمایشی راه میاندازند. در این مدرسه بچهها در اداره امور مدرسه حق اظهار نظر دارند. باید به تکتک افراد آموزش داده شود و مسئولیت آموزش بر عهده خود او گذاشته شود. فضای کلی مدرسه بهصورت ۴ هکتار در دل یک جنگل است که یک خانه بزرگ وسط مدرسه است. در همه جای این خانه کتاب و کامپیوتر است. در این مدرسه زنگ ندارد و زمان مشخصی برای رفتوآمد بچهها وجود ندارد. سن ثبتنام بچهها از ۴ سال به بالاست و تا سنین بالاتر هم میتوانند در مدرسه بمانند. مدرک رسمی آموزشوپرورش را ندارد اما دیپلمی به بچهها اعطا میشود که برای گرفتن آن باید پایاننامهای ارائه دهند. به سه سؤال جواب دهند: قبل از آمدن به مدرسه چه میکردند؟ در سالهای مدرسه چه کردند؟ حال که میخواهند بروند قرار است چهکارهایی انجام دهند؟
هر هفته در مدرسه جلسهای تشکیل میشود و بچهها در مورد قوانینی که در مدرسه تشکیل میشود صحبت میکنند و بازبینی و بازنگری میکنند. در مدرسه ترکیب سنی وجود دارد. بچهها در همه سنین آزادند که در کنار هم باشند و هیچ تفکیک سنی وجود ندارد. تلقیای از یادگیری در مدرسه وجود دارد. سطح یادگیری مبتنی بر کنجکاویهای اولیه. سطح دیگری یادگیری بر اساس سرگرمی است. یادگیریای که در سادبری ولی رخ میدهد، این است که خود فرد برای آن انگیزه دارد و هیچ چیزی نمیتواند مانع آن شود. زمان و وقت کافی دارند که خودشان انتخاب کنند که چه چیزی را دوست دارند انتخاب کنند. طبیعتاً ارزیابی این نوع یادگیری نیز بر عهده خود فرد خواهد بود. بطالت در سادبری ولی به رسمیت شناخته میشود. بطالت چیزی است که ما از آن گریزانیم و سعی میکنیم وقتمان را با کاری پر کنیم. اما در سادبری ولی، مشاهده اینکه بچهها کار خاصی انجام ندهند چیز عجیبی نیست. در این مدرسه بر خلاف سایر مدارس، چیزی به نام معلم و مدیر نداریم. تمام بزرگسالان بهعنوان کارمند شناخته میشوند و وظایف مختلفی دارند. مسئولیتشان این است که با بچهها همدردی کنند. به ازای هر ۱۵ کودک، یک کارمند وجود دارد. قرارداد کارمندان هم همیشگی نیست و بچهها حضور آنها را تعیین میکنند. بچهها از سنین مختلف کنار هم هستند و به همین خاطر همافزایی اتفاق میافتد...
🖋حسین شیخ رضایی و محبوبه گُلفِشانی
🔷️بر گرفته از:
https://mashghma.ir/
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
نگاهی به تجربههای ملی و بینالمللی
🔆 آموزشوپرورش جایگزین یا آلترناتیو ترم بسیار گستردهای است که شامل نظامها و نظریههای تعلیم و تربیت میشود که با نظریه غالب متفاوتاند. بنابراین مدارس مستقل و دموکراتیک، مدارس طبیعت، مشارکتی و … را ذیل این عنوان میتوانیم قرار دهیم. اگر به متنهای عمومی که راجع به آموزشوپرورش آلترناتیو نوشته شده مراجعه کنیم، میتوان به دو تا سه دهه پیش بازگشت. یعنی از آن زمان که آموزشوپرورش رسمی در قالب دولتهای ملی شروع به کار کرده، آموزشوپرورش آلترناتیو هم کار خود را شروع کرده است. متفکران مختلف از روابط نزدیک میان دانش آموزان، شکسته شدن سلسلهمراتب هرمی، تا تشکیل اجتماع پژوهشی و علمی، کلاسهای آزاد و سرفصلهای از پیش معین شدهای ندارد، برنامهای که با مشارکت بچهها تدوین شده و … گفتهاند. همچنین توجه به جنبههای مختلف هوش انسانی با این تأکید که آموزشوپرورش رسمی بیشتر بر هوش کمی و ریاضی تأکید میکند، صحبت از این است که هوش عاطفی، معنوی، اخلاقی و احساسی باید در برنامههای تعلیم و تربیت وارد شود. محوریت دانشآموز و رشد و شکوفایی فردی دانشآموز و احترام به هویت فردی و اقتدارزدایی از نظام تعلیم و تربیت و معلم و … ذیل یک برنامه تعلیم و تربیت کل نگرانه ارائه میشود. در کشورهای مختلف مدارس آلترناتیو تاریخ متفاوتی دارند. در ایران نیز برخی به دنبال مدارس آلترناتیو رفتهاند. از یک نفر نام ببریم که دین زیادی به ایشان داریم و ایشان سرکار خانم توران میرهادی است. توران میرهادی با تأسیس مدرسه فرهاد که از سال ۱۳۳۴ تا ۱۳۵۹ ادامه پیدا کرد، یک نوع ایرانی و بومی از مدارس آزاد و آلترناتیو را تأسیس کردند. تجربه نگاری های مختلفی شده از این کار. چگونه این سیستم مدرسه دانشآموز محور مدرسه است، خودش پژوهش میکند، خودش دست به عمل میزند، به کتابخانه میرود، تأکید بسیار زیادی که خانم میرهادی بر رقابتی نبودن مدرسه داشتند، توجه به مهارتهای اجتماعی و خودمدیریتی، مشارکت بچهها در اداره مدرسه و مختلط بودن مدرسه از ویژگیهای مدرسه خانم میرهادی است.
◀️ مدرسه سادبری ولی یک دیگر از این مدارس است که ۵۵ سال است در حال کار است. این مدرسه در سال ۱۹۶۸ تأسیس میشود. مؤسسین این مدرسه چند تا از والدینی بودند که به دنبال مدرسهای با اصول خودشان بودند. جمعی از والدین در این سال مدرسه را بهصورت آزمایشی راه میاندازند. در این مدرسه بچهها در اداره امور مدرسه حق اظهار نظر دارند. باید به تکتک افراد آموزش داده شود و مسئولیت آموزش بر عهده خود او گذاشته شود. فضای کلی مدرسه بهصورت ۴ هکتار در دل یک جنگل است که یک خانه بزرگ وسط مدرسه است. در همه جای این خانه کتاب و کامپیوتر است. در این مدرسه زنگ ندارد و زمان مشخصی برای رفتوآمد بچهها وجود ندارد. سن ثبتنام بچهها از ۴ سال به بالاست و تا سنین بالاتر هم میتوانند در مدرسه بمانند. مدرک رسمی آموزشوپرورش را ندارد اما دیپلمی به بچهها اعطا میشود که برای گرفتن آن باید پایاننامهای ارائه دهند. به سه سؤال جواب دهند: قبل از آمدن به مدرسه چه میکردند؟ در سالهای مدرسه چه کردند؟ حال که میخواهند بروند قرار است چهکارهایی انجام دهند؟
هر هفته در مدرسه جلسهای تشکیل میشود و بچهها در مورد قوانینی که در مدرسه تشکیل میشود صحبت میکنند و بازبینی و بازنگری میکنند. در مدرسه ترکیب سنی وجود دارد. بچهها در همه سنین آزادند که در کنار هم باشند و هیچ تفکیک سنی وجود ندارد. تلقیای از یادگیری در مدرسه وجود دارد. سطح یادگیری مبتنی بر کنجکاویهای اولیه. سطح دیگری یادگیری بر اساس سرگرمی است. یادگیریای که در سادبری ولی رخ میدهد، این است که خود فرد برای آن انگیزه دارد و هیچ چیزی نمیتواند مانع آن شود. زمان و وقت کافی دارند که خودشان انتخاب کنند که چه چیزی را دوست دارند انتخاب کنند. طبیعتاً ارزیابی این نوع یادگیری نیز بر عهده خود فرد خواهد بود. بطالت در سادبری ولی به رسمیت شناخته میشود. بطالت چیزی است که ما از آن گریزانیم و سعی میکنیم وقتمان را با کاری پر کنیم. اما در سادبری ولی، مشاهده اینکه بچهها کار خاصی انجام ندهند چیز عجیبی نیست. در این مدرسه بر خلاف سایر مدارس، چیزی به نام معلم و مدیر نداریم. تمام بزرگسالان بهعنوان کارمند شناخته میشوند و وظایف مختلفی دارند. مسئولیتشان این است که با بچهها همدردی کنند. به ازای هر ۱۵ کودک، یک کارمند وجود دارد. قرارداد کارمندان هم همیشگی نیست و بچهها حضور آنها را تعیین میکنند. بچهها از سنین مختلف کنار هم هستند و به همین خاطر همافزایی اتفاق میافتد...
🖋حسین شیخ رضایی و محبوبه گُلفِشانی
🔷️بر گرفته از:
https://mashghma.ir/
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍4
Forwarded from خشت کج | نقد نظام آموزشی
🔷️ آموزش ممنوع ( اسپانیایی : La Educación Prohibida ) یک مستند مستقل است که در سال 2012 منتشر شد. این فیلم شیوه های آموزشی جایگزین و مدارس غیرمتعارف در آمریکای لاتین و اسپانیا را مستند می کند و شامل رویکردهای آموزشی مانند آموزش عمومی ، مونته سوری ، آموزش مترقی ، والدورف ، آموزش خانگی است.
این مستند در 10 قسمت موضوعی تقسیم شده است که هر قسمت جنبه متفاوتی از آموزش را در زمینه مدرسه و خارج از آن ارائه می کند. موضوعات شامل تاریخچه نظام مدرسه، اقتدار و قدرت در مدارس، ارزشیابی و تفکیک دانش آموزان، کارکرد اجتماعی مؤسسات آموزشی و نقش معلمان و خانواده ها است.
این فیلم تقریباً 30 دقیقه انیمیشن و داستان دراماتیک تخیلی دارد که قسمت ها را به هم متصل می کند.
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
این مستند در 10 قسمت موضوعی تقسیم شده است که هر قسمت جنبه متفاوتی از آموزش را در زمینه مدرسه و خارج از آن ارائه می کند. موضوعات شامل تاریخچه نظام مدرسه، اقتدار و قدرت در مدارس، ارزشیابی و تفکیک دانش آموزان، کارکرد اجتماعی مؤسسات آموزشی و نقش معلمان و خانواده ها است.
این فیلم تقریباً 30 دقیقه انیمیشن و داستان دراماتیک تخیلی دارد که قسمت ها را به هم متصل می کند.
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
👍3