Telegram Web Link
🔹 نااستادان و نادانشجویان؟!

عبدالحسین آذرنگ کتابی دارد با عنوان «استادان و نااستادانم» (انتشارات جهان کتاب، 1390) که خودزندگینامه سلوک علمی اوست و می‌کوشد تا مرز میان استادی و نااستادی را مشخص کند و خواندنش لطف بسیار دارد. او در مقایسه جوّ دانشجویی پرشور #دانشگاه شیراز و دانشگاه تازه‌تأسیس اصفهان در میانه دهه 1340 به نکته‌ای بسیار بدیع اشاره می‌کند و می‌نویسد «اکثریت دانشجویان این دانشکده را کارکنان آموزش و پرورش و #کارمندان دولت تشکیل می‌دادند که مدرک کارشناسی را برای ارتقاهای اداری‌شان لازم داشتند. ... وقتی عصرها در راهروهای شلوغ دانشکده ادبیات دانشگاه اصفهان از میان کارمندان دانشجوشده می‌گذشتم و دو فضای متفاوت را با هم مقایسه می‌کردم، تازه می‌فهمیدم که تأثیر دانشجویان و ترکیب آن‌ها بر استادان شاید دست کمی از تأثیر استادان بر دانشجویان نداشته باشد. تأثیر نادانشجویی بر نااستادی، کم ازتأثیر نااستادی بر نادانشجویی نیست.» (ص. 46)
استادی خصیصه‌ای نیست که یک بار در معلمان دانشگاه پدید آید و مستدام بماند. استادانی با انگیزه‌های فراوان، خوب‌ درس‌خوانده و با #انگیزه اثربخشی وارد دانشگاه شده‌اند و دست آخر بر اثر رویه‌های آکادمیک و تعامل با دانشجویان بی‌انگیزه، ساکت و بدون پرسشگری، به تدریج به «مردار دانشگاهی» بدل شده‌اند. همان گونه که جامعه فاقد ظرفیت و امکان پرسشگری، صاحبان قدرت را در نخوت سیاسی و مرگ فکری غرق می‌کند، دانشجوی ناپرسشگر و بی‌انگیزه استادان را به نااستادان بدل می‌سازد. 
اگر کارمندان دانشجو‌شده دهه 1340 با آن تعداد اندک پذیرش دانشجو در آن زمان، نادانشجویانی بودند که نااستادی را برمی‌انگیختند، نظام دانشگاهی در ایران دو سه دهه اخیر شاهد سیلی از نادانشجویان بوده است. دانشگاه‌ها – چنان که آذرنگ ذکر می‌کند – از قبل انقلاب جایی برای نادانشجویان و کارمندهای نیازمند ارتقا بودند، اما در سال‌های بعد از انقلاب، ابتدا دانشگاه آزاد، بعد مجموعه دانشگاه‌های دولتی و پس از آن یک دو جین دانشگاه‌های مختلف و از جمله دانشگاه‌های وابسته به دستگاه‌های دولتی، پذیرای سیلی از کارمندان دانشجوشده بودند. دانشگاه قرار نبود علمی به ایشان بیفزاید که از مسیر کاربست آن علم و دانش ارتقا یابند یا به‌واسطه افزایش عملکردشان مستحق ارتقا شوند. قاعده ارتقای اداری آن بود که هر مدرک بالاتر، حقوق و مزایای بیشتر به همراه داشت.
نااستادان در دانشگاه‌های کشور – و تقریباً در عمده دانشگاه‌های دنیا – تعداد بیشتر و غلبه کمّی دارند. ورود فزاینده نادانشجویان نیز به تدریج فضای دانشگاهی را به سمت رخوت بیشتر برد. نادانشجویان به‌واسطه مشغله‌های کاری، غیبت از کلاس‌ها، فشار بر اساتید برای کاستن از #کیفیت و دشواری دروس، و دست آخر متمسک شدن به لطایف‌الحیل برای دور زدن قواعد دانشگاهی و کسب #نمره، روح دانشگاهی را تحت فشار قرار دادند.
دانشگاه در کنار همه مصائبش، از جمله این واقعیت که راه‌های ورود نااستادان به آن از گذشته هموارتر شده بود، به معضل کارمندان دانشجو‌شده نیز گرفتار آمده بود و ایشان عمدتاً هیچ انگیزه‌ای برای رعایت نظم دانشگاهی، روح علمی، پرسشگری و مطالبه کردن دانش نداشته و ندارند. این فرایند سبب شده نااستادان نااستادتر، و استادان پیشین نیز به نااستادی متمایل‌تر شوند. استاد به تدریج به آب راکدی بدل می‌شود که سنگ‌پرانی هیچ کودک پرشوری یا شنای هیچ مرغابی‌ای آرامش آب را به هم نمی‌زند و به این ترتیب استاد و دانشجو در فرایند قتل انگیزه‌ها و روح علمی یکدیگر مشارکت می‌جویند و نوعی مقاتله شکل می‌گیرد.
انصاف باید داشت که این تأثیر و تأثر نااستادان و نادانشجویان و پدیدار شدن چرخه‌ای بدشگون از کشتن روح علمی متقابل، فقط محصول کارمندان دانشجوشده نیست. آموزش عالی توده‌ای در کنار جامعه‌ای انباشته از بیکاری که تحصیلات آکادمیک در آن تا اندازه زیادی گزینشی ناگزیر است، سیلی از دانشجویان را راهی کلاس‌های درس می‌کند که با وصف نادانشجو بیشتر سازگارند. این گروه نیز به سهم خود در خلق نااستادی سهیم‌اند.
ترکیبی از خصایص نظام اداری در ایران که ارتقای شغلی در آن تابع سازوکارهای شایسته‌گزین نیست و مدارک تحصیلی را بیش از اندازه ارج می‌نهد، ضعف بخش خصوصی که به عوض مدارک تحصیلی، کارآمدی‌ها را معیار ارتقا قرار دهد، آموزش عالی توده‌ای، تأمین مالی نامناسب دانشگاه و روی آوردن آن به تأمین مالی از طریق مدرک‌فروشی، چرخه‌ای از اثر متقابل نااستادان و نادانشجویان را تقویت کرده که هر دو فعالانه به کشتن انگیزه‌ها و روح دانشگاهی در یکدیگر مشغول‌اند.

📝 دکتر محمد فاضلی ( دانشگاه شهید بهشتی)



🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔️ @kheshtekaj
💢 3 عاملی که باعث «مرگ مدرسه» می‌شود؟

📌مدرسه‌ای که صرفا بر data تأکید دارد، روح خود را از دست داده است، چون «اطلاعات» در دسترس همه هست. بنابراین، اطلاعات دادن کاری عبث است.
مدرسه برای زنده ماندن نیاز به «دانش» دارد و با دانش است که مدرسه حیات خود را استمرار می‌بخشد.

🔹 وقتی از مرگ صحبت می‌کنیم، با دو تعریف از مرگ مواجه هستیم؛
یک «مرگ کالبدی» که طی آن جسم و فیزیک از بین می‌رود.
اما مرگ معنای دومی هم دارد و آن «مرگ روحی» است.
اصطلاحی داریم تحت عنوان «مرده متحرک» و آن وضعیتی است که جسم حرکت می‌کند اما روحی ندارد.
اما چه زمانی می‌توان از «مرگ روحی مدرسه» سخن گفت؟ هنگامی که مدرسه نقش ویژه‌اش را ایفا نکند و به تعبیری انتظار ما را برآورده نکند.
اینجا مجددا این پرسش مطرح می‌شود که «نقش ویژه مدرسه» چیست؟

🔹 دکتر علی شریعتی، در کتاب «فلسفه تعلیم و تربیت» مقایسه‌ای بین نظام آموزشی گذشته و نظام آموزشی جدید و مدرن انجام داده است.
او معتقد است که آموزش و پرورش جدید و مدرن بر لیاقت و شایستگی بنا شده اما آموزش و پرورش قدیم ما بر «فضیلت» تأکید دارد.
به عبارتی روح مدارس ما در گذشته فضیلت بوده است و کوشیده تا «انسان فضیلت‌مند» تربیت کند، این در حالی است که هدف از آموزش در آموزش و پرورش مدرن، تربیت یک انسان لایق برای انجام یک کار و مهارت است و به تعبیری «تربیت متخصص» است.

🔹 اما فارغ از نقش ویژه مدرسه چه چیزی باعث «مرگ مدرسه» می‌شود؛ افراد بسیاری در این خصوص اظهارنظر کرده‌اند،
برخی بر این باورند که آزمون گرفتن، مرگ آموزش است و اگر دانشگاه‌ها و مدارس ما تست‌محور شدند، در این فضا تنها «رقابت» اهمیت می‌یابد و روح مدرسه می‌میرد.

🔹دوم، اطلاعات محور شدن مدارس و آموزش و پرورش است. واقعیت این است که مدرسه‌ای که صرفا بر data تأکید دارد، روح خود را از دست داده است، چون «اطلاعات» در دسترس همه هست. بنابراین، اطلاعات دادن کاری عبث است.
مدرسه برای زنده ماندن نیاز به «دانش» دارد و با دانش است که مدرسه حیات خود را استمرار می‌بخشد.

🔹سومین مسأله‌ای که می‌تواند به مرگ مدرسه بینجامد «انتقال فرهنگ» است.
واقعیت این است که اگر مدرسه‌ای رسالت خود را انتقال فرهنگ بداند، روح خود را از دست داده است.
ما به فرهنگ نیاز داریم ولی به «پالایش فرهنگ» و نه صرفاً «انتقال فرهنگ» نیازمندیم. فرهنگ‌ها با همه ارزشی که دارند باید با دانش‌آموز به اشتراک گذاشته شود و در جریان این اشتراک‌گذاری است که «تفکر انتقادی» در باب فرهنگ هم به دانش‌آموز آموزش داده می‌شود نه اینکه او صرفاً دریافت‌کننده فرهنگ باشد چون هیچ فرهنگی مصون از انتقاد نیست.

✍🏻 دکتر خسرو باقری؛ استاد فلسفه تعلیم و تربیت


🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔️ @kheshtekaj
⁉️ اعتبار مدرسه در حال صعود یا نزول؟


🔴 امروزه آموزش و پرورش بطور ناباورانه ای با ابعاد مختلف زندگی انسان‌ها پیوند خورده است ، به گونه ای که کمتر فرد یا افرادی خارج از دایره آن قرار می گیرند. اصولا گفته می شود که مسیر سعادت افراد الزاما با طی مسیر همین مدرسه محقق می شود !
در مسیر تقویت نقش رسمی مدرسه در تربیت ، متقابلا نقش سنتی نهاد خانواده در این زمینه تضعیف و بشکلی خانواده همکار درجه دوم مدرسه برای موفقیت برنامه های آموزشی - پرورشی شناخته شده است .
با این همه نه در ایران بلکه در دنیا انتقاد از نهاد مدرسه رو به فزونی گرفته است . مدارس اکنون با نیاز های فردی و جمعی فاصله چشمگیر گرفته اند . گر چه همه چیز در طی یکصد سال اخیر در جوامع دچار تغییر و دگرگونی شده است اما مدرسه ها همچنان پایبند به روال سنتی خود و مقاوم در برابر تغییر هستند به همین طریق معلمان به مانند گذشته آموزش می بینند و خود نیز اینگونه آموزش می دهند . حیرت آور نیست اگر کسی که یکصد سال پیش مرده ، امروز زنده شود و بگوید که فقط مدارس هستند که تغییر نکرده اند!
بی انگیزگی دانش آموزان به روش‌های تدریس و نحوه اداره کلاسهای درس باعث شده تا آنها اغلب همچون اجساد مومیایی شده ، به گونه ای منفعلانه کلاس‌های درس را تحمل کنند تا از تنبیه ساختار اجتماعی مبتنی بر نظام مدرسه به دور بمانند . چنین حضوری بی رمق با نتایج مطالعات معتبر نیز همخوان است که اغلب از ناچیز و نابهره ور بودن کم و بیش نظام های آموزشی حکایت دارد .
در چنین هنگامه ای است که دیدگاه مدرسه زدایی ایوان ایلیج نیز همچنان طرفداران خود را می پروراند . آنهایی که معتقدند دوران مدرسه سالاری بسیار پیش از این به سر آمده است .
بنظر می رسد اعتماد بیش از اندازه به نهاد مدرسه در حال افول است تا صعود !
شواهد آشکارا از چنین وضعیتی خبر می‌دهند هر چند بار آمدگان وابسته به آن بخواهند هزار دلیل بیاورند که چنین نیست اما بعید است کسی باور کند!
اکنون قدرت اسطوره ای مدارس در سعادتمند ساختن دانش آموزان بیش از اندازه با حباب مواجه شده است . آنچه که مدرسه را همچنان با ابهتی ظاهری و زوال ناپذیر نمایان می سازد ، چاره ناپذیری ادامه حیات آن است که همه ساختار اجتماعی بر اساس نتایج آن شکل گرفته است.
در ایران نتایج آزمون‌های تطبیقی و ملی می گویند که نظام آموزشی در مواجهه با بحران کیفیت است . پدیده های اجتماعی هم نشان قابل دفاعی از تولیدات مدارس ندارند! مشکلات تحصیلکرده ها در این جامعه اگر بیشتر از تحصیل ناکرده نباشد قطعا کمتر از آنها هم نیست!
با این همه بنظر می رسد مدارس حداقل با دورنمایی نزدیک قابل حذف از ساختار کنونی جوامع نباشد اما با ادامه وضعیت کنونی هم خیر چندانی را هم عاید نمی سازند. نهاد مدرسه اکنون در حالت کماست و برای درمان آن باید صداهای متفاوت را شنید و با دیدگاه‌هایی جدید با مساله مواجه شد .


🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔 @kheshtekaj
مدرسه بروند که چه بشود؟

👈دکتر علی سرزعیم

شکوفه‌های آینده‌ساز امروز به مدرسه می‌روند. ما هم که مدرسه می‌رفتیم، نسل قبل ما را به چشم شکوفه‌های آینده‌ساز می‌دید. اما دریغ و درد که بخش مهم و طلایی فرزندان دهه پنجاه و شصت در ناکارآمدی، انجام نشدن اصلاحات و تحریم تلف شده و می‌شود و حالا گویی مأموریت توسعه ایران بر دوش متولدین دهه هفتاد و هشتاد قرار می‌گیرد، اگر بتوانند. مدرسه می‌روند تا به توسعه کمک کنند.

سوال، این مدارس که قرار است سازندگان توسعه تربیت کنند، به فرزندان ما چه می‌آموزند؟ برخی فکر می‌کردند مدرسه ابزار قدرت است تا دانش‌آموزان را به اطاعت وادارد. دیگرانی مشکل کشور را ناشی از کمبود تخصص می‌دانستند و و مدرسه را مقدمه دانشگاه، تا آدم متخصص در آن‌جا پرورش یابد. اما حالا متخصص هم زیاد داریم، حتی برای صادرات مغز، اما گره توسعه ناگشوده مانده است.

حالا گروه‌هایی قدری ناامید شده و نوعی فردگرایی را دنبال می‌کنند. خانواده‌ها دنبال تربیت فرزندی هستند که هرچه سریعتر شهروند جهانی شود یعنی در کشوری دیگر جایگاه مناسبی بیابد. زبان‌آموزی و فرستادن فرزند به پانسیونی در خارج، خریداران خودش را دارد.

شعبات مختلف مدارس نخبه‌پرور الگوی مریم میرزاخانی را به ذهن و ضمیر نوجوانان تزریق می‌کنند و گویی ناخودآگاه به آنها القا می‌کنند نجات از ایران تنها راه رهایی و سعادت است. پیگیری سعادت از مسیر المپیادها رونق یافته است.

⭕️☑️ رکود بازار کار و بیکاری فزاینده مهندسان و دیگر دانش‌آموختگان دانشگاهی، تلنگری به برخی خانواده‌ها زده تا سعادت فرزندشان را در تحصیل دانشگاهی نجویند و از مدرسه چنین انتظاراتی را در سر نپرورانند.

⭕️ خیلی از والدین دنبال مهارت زندگی برای فرزندان‌شان هستند. آن‌ها می‌خواهند فرزندان‌شان راه زیستن در دنیای پر از افسردگی، سروکار داشتن با یک همکار بداخلاق، مدیریت زمان در میان انبوه کارها، فشار برای تعادل بین کار و زندگی، ضرورت عرضه توانمندی‌ها و مهارت‌ها، اهمیت ائتلاف‌سازی و شبکه‌سازی، کار گروهی، مقابله با زیرآب‌زنی‌ها و توطئه، اهمیت حیاتی خشم، متقاعدسازی و تبلیغ، سواد رسانه‌ای و چگونگی مواجهه با اخبار و پیام‌ها، شیوه مواجهه با جنس مخالف و ارضای مناسب نیاز جنسی، سواد مالی و شیوه مناسب حفظ و افزایش پس‌انداز را بیاموزند.

⭕️ نسل دهه پنجاه و شصت زمان و انرژی زیادی صرف انتگرال یگانه و دوگانه و سه‌گانه کرد، اما این آموخته‌ ها به کار اکثریت این نسل نیامد. نظام آموزشی هم خیلی کند، بالاخره به برخی تغییرات تن داده و کتاب‌ها و مطالب درسی اندکی تغییر کرده است اما هنوز مهارت تست‌زنی و آزمون‌های بی‌فایده المپیاد بر نظام آموزش غلبه دارند.

⭕️ آموزش و پرورش باید در میان جامعه‌ای که یکدست نیست و تکثر و تنوع تضاد ذاتی آن است، به مهارت همزیستی مسالمت‌آمیز با حساسیت بیشتری بنگرد.

شکاف‌‌های قومی، مذهبی، طبقاتی و فرهنگی در این جامعه فعال‌اند. این جامعه مثل هر جامعه‌ای، متنوع و متکثر است و باید آدمیانش هنر و مهارت زیستن در تکثر را بیاموزند. این همان چیزی است که آموزش و پرورش ما فعلاً به فرزندان‌مان نمی‌آموزد.


🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔️ @kheshtekaj
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⁉️ آیا مدارس کنجکاوی و پرسشگری را سرکوب می کنند؟



🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔️ @kheshtekaj
⁉️ پایه‌های فرهنگی دموکراسی و توسعه، کجا شکل می‌گیرد؟  آمادگی ذهنی برای رواداری و آزادمنشی و الگوهای رفتاری موافق توسعه از کجا می‌آیند؟ بسیاری از فیلسوفان و محققان تعلیم و تربیت پاسخ می‌دهند: خانه و مدرسه.

🔺حدود ۵۰ سال پیش پائولو فریره فیلسوف و معلم برزیلی در کتاب «آموزش ستمدیدگان» هشدار داد که نظام آموزشی می‌تواند دیکتاتورهای کوچک تولید کند به‌گونه‌ای که وقتی بزرگ شدند، هر جا باشند، دیکتاتوری کنند.

🔺نیم قرن پیش از فریره، جان دیویی در کتاب «دموکراسی و آموزش‌و‌پرورش» گفته بود که دموکراسی در مدرسه شکل می‌گیرد و کودکی که در مدرسه و در فرایند آموزش، گفت‌وگو و رواداری و مدارا و تعامل آزادمنشانه را نیاموزد هرگز در بزرگسالی نمی‌تواند نقش یک شهروند دموکرات را بازی کند.

🔺ایوان ایلیچ هم با انتشار کتاب «مدرسه زدایی از جامعه» نشان داده بود که مدرسه تولید کننده توهم دانش است نه خود دانش، و لازم است آموزش را از حالت رسمی و سازمانی خارج کنیم؛ چرا که مدرسه اجازه کسب مهارت نمی‌دهد و استعدادهای انتقادی و خلاق کودکان را سرکوب می‌کند.

🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔️ @kheshtekaj
🔶توسعه آموزش و پرورش راز و رمز پیشرفت سنگاپور


◀️ سنگاپور، داستان موفقیت فوق العاده‌ای به‌شمار می‌رود، بطوریکه توانست در کمتر از ۵۰ سال، از جزیره‌ای فقیر و فاقد درآمد و با آمار بالای بی‌سوادی، تبدیل به کشوری بشود که در ردیف کشور‌های توسعه یافته و پیشرفته قرار بگیرد.
سنگاپور در دوران استعمار و پس از آن هم از وضعیت ستیز و اختلاف بین اقلیت‌های قومی و دیگر اقشار جامعه رنج می‌برد؛ و پس از استقلال و جدایی از مالزی در سال ۱۹۶۵، نخست وزیر سنگاپور (لی کوان یو) متوجه شد که آموزش و پرورش تنها راهی است که از طریق آن می‌توان بر مشکلات جامعه سنگاپور غلبه کرد؛ و عملا به ایجاد یک نظام آموزشی شایسته‌سالار پرداخت و این نظام هم مدل مورد نیاز محقق شدن سیاست‌های اقتصادی مالزی را تشکیل داد که امروزه به آن دست یافت. ویژگی بارز سیستم آموزشی سنگاپور، وجود معلمان، مدیران با کفایت و مجرب و رهبران توانمند با توانایی ایجاد چشم‌انداز‌های بلندمدت متمایز می‌شود.

سنگاپور دارای نظامی آموزشی است که از سیستم ۶.۲.۲ پیروی می‌کند و برنامه‌های درسی‌اش به‌خوبی تدوین شده‌اند و معیار‌های آن با روش‌های نوین یادگیری، و روش‌های سنجش و ارزیابی همسویی دارند. سیستم حکومتی سنگاپور دستخوش بسیاری از جنبش‌های اصلاحی شد، که
بارزترین آن‌ها در سال ۱۹۹۷ و زمانی بود که که دولت دست به یک اقدام اصلاح‌طلبانه زد که با عنوان (مدل متمرکز بر توانایی سنگاپور) شناخته شد، که هدف آن تاسیس مدارس جدیدی بود که (مدارس تفکر) نام داشت.

🔸این مدل بر چهار محور متمرکز شده است، که عبارتند از:
#استفاده از معلمان مجرب،
#مستقل بودن مدارس،
#لغو سیستم بازرسی،
#تقسیم‌بندی مدارس به چهار گروه.
🔶سنگاپور در سال ۲۰۰۶، چهارمین اقدام اصلاح‌طلبانه را تحت نظام جدیدی با عنوان «آموزش کمتر، یادگیری بیشتر» عملی ساخت؛ و به لطف این دو سیستم آموزشی، سنگاپور توانست در آزمون‌های بین المللی به موفقیتی چشمگیر برسد و رتبه‌ای در سطح بالا در میان کشور‌ها به خود اختصاص دهد.



🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔️ @kheshtekaj
🔲⭕️ ایراد کار کجاست؟

🔹اطلاعاتی که ما در طول دوره تحصیلی به خورد بچه‌هایمان می‌دهیم، زباله است ...

🔸 بچه توانایی فکرکردن ندارد. اگر قرار باشد دانش‌آموز در دبیرستان دانش بیاموزد ابتدا باید فکرکردن بیاموزد و بعد یاد بگیرد فلان قله کجاست. کاری که ما می‌کنیم، تزریق اطلاعات زاید در ذهن دانش‌آموزانمان است.

🔹 بخش بزرگی از نظام آموزشی ما اطلاعات زایدی می‌دهد که به درد زیستن او یا لذت‌بردن  انسان‌بودنش نمی‌خورد. در دبستان باید زیستن را بیاموزیم و در دبیرستان فکرکردن و در دانشگاه باید تخصص بیاموزیم و عمل‌کردن. ما این فاصله را نداریم از اول دبستان، اطلاعات در ذهن بچه می‌ریزیم و استرس می‌دهیم بدون اینکه فکرکردن را بیاموزد.

🔸با نسلی روبه‌رو هستیم که ١٢ سال تحت استرس شدید بوده است. اگر ما در خیابان تصادف کردیم و دعوا می‌کنیم مقصرش آموزش‌وپرورش است؛ زیرا ما از کودکی ١٢ سال با کابوس و استرس از خواب بیدار شده‌ایم. این فرد تا بزرگ شود اعصابی برایش نمی‌ماند. این بلایی که ما سرمان آمده، برآمده از نظام آموزشی ماست و این نتیجه استرس‌های مداومی است که ذره‌ذره در حال تزریق به وجود افراد جامعه‌مان هستیم. این افراد نمی‌توانند توسعه بیافرینند.


🔹 اگر بخواهیم آموزش‌وپرورش را به یک موتور توسعه تبدیل کنیم و انسان‌های توسعه‌آفرین از این سیستم بیرون بیایند، قبل از هر چیزی باید اولویت‌بندی نظام سیاسی تغییر کند. نه اینکه اولویت دولت صرفا بودجه بیشتر باشد، بلکه باید بدانیم این کشور را باید آدم‌های آن بسازند. 

🖋 محسن رناني



🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔️ @kheshtekaj
🔴 «نظام آموزشی ایران سیستمی بیش از حد استاندارد و با کمترین انعطاف پذیری است. چرا که در این سیستم یک محتوای درسی واحد برای تمام مدارس کشور ارائه میشود و بچه های روستاهای دورافتاده ایران، همان کتاب های درسی را میخوانند که بچه های پایتخت نشین در تهران آنها را میخوانند.
... این نظام به شدت انعطاف ناپذیر و مقاوم در برابر تغییر و تحول است و در پاسخگویی به تقاضاها و نیازهای نهادهای محلی ناتوان است و مهارت ها و مفاهیمی در آن آموزش داده میشود که چندان مفید و ضروری نیست
... به طور کلی میتوان گفت که برنامه های درسی و تحصیلی در سطوح مختلف مدارس ایران، بیش از حد شلوغ و متراکم است. به طوری که خروجی آن یکسری افراد مملو از اطلاعات خاص هستند که نه برای زندگی شخصی شان مفید است نه برای کشور و عموم جامعه
... دانش آموزان ابتدایی، با انتظاراتی اندک، کودکان وحشت زده اند که به شیوه اتوماتیک و ماشینی به پرسش های معلم پاسخ میدهند. تنها هنگامی که برای زنگ تفریح آزاد گذاشته میشوند یا هنگامی که مدرسه را ترک میکنند، طبیعی و راحت به نظر میرسند».

◀️ خواندید؟! اشتباه نکنید. این گزارش مربوط به سال ۱۴۰۲ نیست. گزارش مشاوران ماوراء بحار است که در سال ۱۳۲۸ تنظیم شده است، درباره "طرح توسعه هفت ساله دولت ایران با تأکید بر بخش آموزش"

💠 گزارش مشاوران ماوراء بحار از طرح توسعه هفت ساله دولت ایران با تاکید بر بخش آموزش بيانگر اين نكته بسيار مهم است که مسائل امروز آموزش و پرورش همان مسائلی است که در حدود 70 سال پیش عنوان شده است. ریشه مشکلات و معضلات آموزش و پرورش سابقه اي به اندازه تاریخ تشكيل آن دارد. برخی از مسائل و مشکلات موجود آموزش و پرورش ریشه در محيط بیرون آن دارند از جمله اینکه هیچگاه آموزش و پرورش دغدغه اصلی و در اولویت کاری دولت ها نبوده است چون بودجه مناسب، نظام جذب نیروی انسانی منسجم و ویژه، آزمون های استاندارد، نظام دریافت و پرداخت مناسب و... برای آن پیش بینی نکرده اند.



🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔️ @kheshtekaj
🔴 سازوکارهای معیوبی که در تمام طرح های تحولی آموزش و پرورش همچنان وجود دارند!

🔸 کتابهای درسی یکسان با طراحی و تدوین یکسان بدون توجه به خصوصیات و تفاوتهای فردی و استعدادهای شاگردان و شرایط محیطی
🔸 الگوی ارزیابی کورکورانه و محدودشدن در اهداف آموزشی قابل سنجش در این الگوی ارزیابی
🔸 موفق و ناموفق خواندن و کم استعداد و پر استعداد شمردن شاگردان مختلف بر اساس این الگوی ارزیابی کورکورانه، و انگ زدن به آنها بر این اساس
🔸 آزمونهای با جوابهای از پیش تعیین شده همگرا و درمانده شدن سازوکارهای آموزشی در مقابل تفکر واگرا
🔸 حاکم شدن روش سخنرانی معلم، کتاب درسی، مشق و آزمون

🖋 #اردوان_مجیدی

🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔️ @kheshtekaj
🔴 آموزش و پرورش کارخانه ای و تلاش دانش آموزان برای رسیدن به نمره بیست...


🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔️ @kheshtekaj
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠آهنگ زیبای "آجری دیگر در دیوار" اثری از پینک فلوید

Pink Floyd - Another Brick In The Wall

🔶️ بخش دوم این آهنگ که بیشتر از همه به خاطر جملهٔ «ما هیچ آموزشی نیاز نداریم» مشهور است. این یک آهنگ اعتراضی بر ضد تدریس انعطاف‌ناپذیر و دشوار به‌طور کلی و مدارس شبانه‌روزی به‌طور خاص است که موجب شد این ترانه در بسیاری کشورها منع شود.

🔷️ در قسمتی از نسخه فیلم، بچه‌ها روی یک نوار نقاله، درون دستگاهی مانند چرخ گوشت می‌روند و به شکل سوسیس بیرون می‌آیند! به این معنی که مدرسه و سیستم آموزشی، می‌خواهند همه بچه‌ها را به یک شکل که از نظر آنها «استاندارد» هستند، دربیاورند و هیچ ارزشی برای فردیت و یکتا بودن هر دانش آموز، قائل نمی‌شوند. تا این که بچه‌ها از ظلم و زورگویی مدرسه به تنگ می‌آیند، لباس فرمشان را در می‌آورند شورش می‌کنند...

🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔 @kheshtekaj
📚 انجمن شاعران مرده
👤 نانسی کلاین بالم

✍🏻 داستان کتاب انجمن شاعران مرده از این قرار است که یک معلم ادبیات انگلیسی نوگرا به نام کیتینگ وارد دبیرستان بسیار قانونمند و خشک ولتون با مدیری متعصب می‌شود. مدرسه ولتون با این قوانین اداره می‌شود: سنت، افتخار، انضباط، سرافرازی. اما کیتینگ مفاهیم تازه‌ای را مطرح می‌کندکه قوانین سنتی مدرسه را به چالش می‌کشد. او در آموزه‌هایش بسیار از غنیمت‌شمردن دم و لذت بردن از زندگی کوتاه این جهانی می گوید و به شاگردانش درس «مرگ‌آگاهی» می‌دهد. افکار معلم جدید، حال و هوای دانش‌آموزان را تغییر می‌دهد و آن‌ها انجمنی به نام انجمن شاعران مرده برای دیدارهای خودشان تشکیل می‌دهند. این افکار به مذاق جامعه متعصب مدرسه خوش نمی‌آید. از این رو آنها در صدد اخراج معلم که حالا در میان شاگردانش مریدان زیادی دارد برمی‌آیند...


🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔️ @kheshtekaj
انجمن_شاعران_مرده_نانسی_کلاین_بام.zip
1 MB
📗 انجمن شاعران مرده
👤 نانسی کلاین بام


🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔️ @kheshtekaj
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
◀️ مدارس ناکارآمد ما. دیگر بس است!

▶️ "Our failing schools. Enough is enough!"

🔴 چرا سیستم آموزشی ما خیلی شبیه به همان سبکی است که ۵۰ سال قبل بود؟ مانند همین الان، میلیونها دانش‌آموز در آن زمان در مدارس ناموفق بودند و این بخاطر آن است که ما به مدل تجاری چسبید‌ه‌ایم که به وضوح کار نمی‌کند.

🔶 جفری کانادا وکیل مدافع آموزشی، سیستم را تشویق به بررسی داده‌ها، فکر کردن به مشتریها و انجام تغییرات سیستماتیک می‌کند تا به این طریق به تعداد بیشتری از بچه‌ها در جهت بهتر شدن کمک کند.

🎥 ارائه جفری کانادا در همایش ted

🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔 @kheshtekaj
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 چگونه مدرسه، دانشگاه و امتحان ذهن شما را نابود می کند؟

⁉️چگونه می‌توانیم خلاق شویم؟

🎥دکتر مسعود درخشان استاد اقتصاد دانشگاه علامه و فارغ التحصیل اقتصاد آکسفورد و LSE


🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔️ @kheshtekaj
#اندکی_تامل

الو سلام !
سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان ؟
- بله .. بفرمایید!
. -ببخشید . خواستم بدونم شما چه کار می کنید؟
-ممنون از سوال خوبتون. مابچه های با استعداد درخشان شما رو شناسایی و برای پیشرفت بیشتر حمایت می کنیم.
-احسنت ! ... چه کار خوبی. میشه بگید چطور این کارو می کنید؟
-بله ! ما تستها و آزمونهایی داریم که در پایان دوره ابتدایی و راهنمایی با اونا مشخص می کنیم کدوم یک از بچه های شما مستعد ترن.
-با تست؟ ...عجیبه !
-چی عجیبه؟!
- ...هیچی! بگذریم. ممکنه بگید کدوم استعداد هارو شناسایی می کنید؟
-پدر جان انگار مارو گرفتیا! ما بچه های تیزهوش رو شناسایی می کنیم. هوش هم همون IQ دیگه! ...افتاد؟!

-بله ! خیلی وقته افتاده ... راستش دیگه همه میدونن که حداقل ۹ نوع هوش و استعداد تو همه انسانها وجود داره :
هوش زبانی
هوش موسیقایی
هوش جسمی حرکتی
هوش میان فردی
هوش بصری مکانی
هوش درون فردی
هوش هستی گرا
هوش طبیعت گرا
هوش منطقی

و متاسفانه شما فقط دو نوع هوش منطقی و زبانی رو هوش میدونید.
- خب مگه چه عیبی داره ؟!
-عیب که خیلی داره. اولینش اینه که بچه ها رو به خاطر رشد دو نوع هوش، دچار غرور تله هوش می کنید.
نتیجه اش هم این میشه که این بنده های خدا تا آخر عمر، بدون اینکه بفهمن در یک تفکر بسته و محدود باقی میمونن.
. - دوم : بقیه بچه ها هم که برچسب ضعیفتر خوردن نادیده گرفته میشن. درحالی که ممکنه تو انواع دیگه هوش سرآمد و نابغه باشن. میدونین با این کار چه بلایی سر اعتماد به نفسشون میاد؟
-سوم اینکه همون بچه های به اصطلاح تیزهوش رو به چاله مهندسی و پزشکی هل میدید. جامعه رو از وکیلا و هنرمندا و نویسنده ها و بازیگرا و ورزشکارا و طراحای بزرگی محروم می کنید.
-چهارم ...
الو؟!
قطع شد......

◀️ بخشی از کتاب : همه باهوش‌اند اگر ....
🖋تالیف : مهدی محسنی


🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔️ @kheshtekaj
#معرفی_کتاب

📚همه باهوشند اگر ...
🖋 اثر مهدی محسنی

◀️ همه آدمها باهوشند اما هوش هر کس با هرکس فرق می کند. حداقل 9 هوش در همه انسانها وجود دارد که میزان  هر کدام از آنها در اشخاص، متفاوت است. بیشترین هوشی که اندازه گیری می شود هوش منطقی و زبانی است که به آن ای کیو می گویند. اما همه آدمها مثل هم نیستند هر کس فرمول شخصی خود را دارد. هر کس در کاری بهتر از دیگران است و ما باید استعداد های خود را بشناسیم تا در انتخاب های مهم زندگی خود موفق باشیم. در کشور های پیشرفته با استفاده از هوش های چندگانه، روش آموزش و پرورش خود را تغییر داده اند. ما نیز می توانیم از خود و خانواده خودمان شروع کنیم. ما باید دنبال راهکار و ‌محرک هایی برای پرورش و کشف استعدادهای خود و فرزندانمان باشیم.

فهرست
مقدمه 1- افسانه IQ 2- تفاوت... نه برتری 3- هوش های چندگانه 4- شتاب دهنده ها 5-  ترمز های هوش 6- تله هوش 7- شناخت هوشها 8- پل های هوش 9- خانواده هوشمند 10- پیشرفت تحصیلی 11- انتخاب رشته و گرایش 12- دوپینگ 13- سیبل مقابل 14- لذت تدریس 15- مدرسه هوشمند 16- انجمن شاعران مرده 17- ام ای تی چیست؟



🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔️ @kheshtekaj
♨️ نسل عقب‌مانده‌ای که می‌خواهد نسل نو را آموزش بدهد!

🔹یادداشتهای زندگی روزانه

💢 نظام آموزش و پرورش ما احتمالا از عقب‌مانده‌ترینها در نوع خود در جهان است. انبوهی از مهملات غیرضروری را طی دوازده سال بر ذهن کودکان و نوجوانان تحمیل می‌کنند و بعد با وقاحت تمام، مثلا کلیپی را پخش می‌کنند که در آن مجری یک مسابقه‌ی معلومات عمومی از یک شرکت‌کننده سوالاتی درباره‌ی فلان‌الدوله و کودتای فلان و ... می‌پرسد و چون او از پاسخ دادن عاجز می‌ماند، نتیجه می‌گیرند که اوه! چه ابلهی‌ست او!

💢ابله آن نظام آموزشی‌ای‌ست که چنین دانش‌آموزانی تربیت کرده، وگرنه چرا یک دانش‌آموز یا یک دیپلمه باید بداند از بین کوارتز، فلدسپات و میکا، کدامشان سخت‌ترند؟

💢 یا رییس‌الوزرای احمدشاه در زمان کودتای سوم اسفند که بوده؟ یا نام یَک‌یَک فقها و فلاسفه‌ی عصر صفوی به چه کار فردای دانش‌آموز می‌آید؟

💢مشخصا بیشتر اطلاعاتی که در طول تحصیل عمومی به دانش‌آموزان می‌دهند، بیهوده است و چون بچه‌ها مغز دارند، این چرندیات را پس از پایان امتحانات، از حافظه پاک می‌کنند و این یک واکنش ناخوادگاه مغز انسان است در برابر اطلاعاتِ زوریِ بیهوده.

♨️بله ما باید کمی از علوم تجربی بدانیم اما آن بخشی که در زندگی روزانه به درد می‌خورد مثلا درباره‌ی فشار خون و تغذیه‌ی سلامت‌محور ولی جزییات تقسیم میتوز و میوز و ساختار سلولی و ... اگر این بچه نخواهد پزشک و بیولوژیست بشود به چه دردی می‌خورد؟

💢  ریاضیاتی که در اروپا در سالهای دوم و سوم رشته‌ی ریاضی در دانشگاه به دانشجو یاد می‌دهند، در کتاب درسی دبیرستانهای ما چه غلطی می‌کند؟

💢وقتی قرار نیست بچه‌هایی در آینده در رشته‌های هنر تحصیل کنند، این حجم بحث تخصصی هنر در کتاب درسی مدارس چه ضرورتی دارد؟ درست است که همه باید تاریخ بیاموزند اما چقدر از تاریخ را و چه تاریخی را؟ تاریخی که در مدارس آموزانده می‌شود باید هویت ملی و فرهنگی و اجتماعی را در سطح عمومی در ذهن مخاطب بنشاند؛
حفظ کردن فهرستی که می‌گوید

⁉️ کدام وحشی سر کدام وحشی را بریده و به جای او نشسته به چه درد دانش‌آموز می‌خورد؟

💢 سطح آموزشهای عمومی (دبستان و دبیرستان) باید دانش‌آموزان را برای انتخاب رشته‌های دانشگاهی یا شغلی آینده‌شان و نیز برای کسب مهارتهای کاربردی در زندگی روزانه یاری و راهنمایی کند نه بیشتر.

⁉️چه ضرورت عقلی و علمی‌ای ایجاب می‌کند که همه، همه چیز بیاموزند؟ تقریبا نیمی از دروس مدارس برای دانش‌آموزانی که می‌خواهند به رشته‌های علوم انسانی بروند به‌کلی زاید و بی‌ارزش و مایه‌ی اتلاف عمر و وقت است و برعکس هم‌چنین نیمی از اطلاعات زوریِ موجود در کتابها برای کسانی که می‌خواهند وارد رشته‌های تجربی و ریاضی بشوند. همچنین است برای بچه‌هایی که به رشته‌های دیگری علاقه‌مندند.

💢بچه‌ها هم البته بلدند چه کنند و این نسل دیگر می‌داند که کتابهای مدرسه صرفاً برای نمره است و دانشِ مفید و کاربردی و مهارتهای زندگی را باید از منابع دیگری بجوید. من برای دانش‌آموزان نسل جدید نگران نیستم، نگرانِ نسل عقب‌افتاده‌ی مولفان و مدیران و برنامه‌نویسان آموزش و پرورشم که تقریبا تمام کنترلشان بر جامعه‌ی مخاطب را از دست داده‌اند و این برای آینده‌ی کشور زیبنده نیست.

💢 کتابهای درسی در حال از دست دادن مطلق اعتبارشان در برابر منابع دیگرند (این بلایی است که علاوه بر آموزش و پرورش،  صداوسیما هم سالهاست که به دست خودش به سر خودش آورده).

💢 علاوه بر وجود انبوهی غلط در کتابهای درسی (که آن هم به جای خود باید بررسی شود) اصلاحِ نگاهِ داده‌محور در آموزش و پرورش باید در اولویت قرار بگیرد؛

📌 می‌شود اطلاعات تمام کتابهای موجود را به یک‌سوم یا یک‌چهارم کاهش داد و در عوض راه و رسم زندگی را به دانش‌آموزان آموخت و نسلی داناتر، ماهرتر و سالمتر تربیت کرد.


✍️ ابراهیم موسی پور بشلی


◀️ به راستی عملکرد سازمان پژوهش وبرنامه ریزی، پژوهشگاه مطالعات  آموزش و پرورش و پژوهشکده های سازمان های اقماری و استانی ، و نیز این همه  استاد و هیات  علمی در دانشگاه فرهنگیان ، وابسته به پهن پیکرترین  دستگاه ملی ، برای عبور از این وضعیت سنتی و نمره محور در این سال ها چه دستاوردی داشته اند ، و تا کی بناست این شیوه منسوخ  بیهوده ومتکی بر محفوظات به درد نخور در زندگی ادامه یابد، .هیچ گونه مهارتی در مدارس آموخته نشود!؟



🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔️ @kheshtekaj
📃 آموزش‌وپرورش ایران و تناقضات فراوان

🖌مزبان حبیبی

آموزش در ایران چند ویژگی بارز و آشکار دارد که به هیچ عنوان قابل انکار نیست:

۱. طبقاتی بودن،
وجود مدارس دولتی و خصوصی
وجود بیش از ۲۰ نوع مدرسه دولتی
وجود چندین نوع مدرسه خصوصی

۲. دسته‌بندی رسمی،
طی بخشنامه‌های کاملا رسمی، مدارس ایران حتی در هر قسمت از این مدارس، خود طبقه بندی های کاملا رسمی وجود دارد بر اساس:
شهرستان محل استقرار
میزان شهریه
دسترسی به امکانات
و ‌..

۳. تضاد منافع،
تقریبا تمام وزرای سابق و فعلی آموزش‌وپرورش، با مدارس یا آموزشگاه‌های خصوصی ارتباطات ویژه دارند.
کدام‌یک از اعضای شورای عالی آموزش‌وپرورش، با مدارس خصوصی ارتباط نداشته و ندارد؟

۴. نگاه نئولیبرالی به آموزش،
در هیچ یک از کشورهای دنیا، حتی کاپیتالیستی و لیبرال و ...، نگاه اقتصادی به آموزش‌وپرورش مشاهده نمی‌شود اما در ایران و در بالاترین مرجع اجرایی کشور، هدف به وضوح بهره‌وری در مدارس بوده‌است.
بهره‌وری، بن‌مایه نظریه نئولیبرالیسم در اقتصاد است که در ابتدای قرن گذشته در کشورهایی مانند آمریکا اجرا شد.

۵. تحقیر تعمدی معلم،
در سی سال خدمت در کسوت معلمی، هرگز هیچ‌یک از وزرا و تصمیم‌گیران حوزه آموزش را دلسوز که نه حتی نسبت به معلم بی‌طرف هم ندیدم و نگرش تحقیرآمیز آنان به معلم، از رفتار و گفتارشان کاملا هویدا بود.

۶. عدم حضور معلمان و دانش‌آموزان در فرآیند تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی در آموزش‌وپرورش یک درد دیرینه و در شرایط فعلی غیرقابل درمان است.

۷. بی‌پناه بودن معلم و دانش‌آموز،
به یاد ندارم که مشکلات واقعی معلمان و کلاس‌های درس از زبان وزیر آموزش‌وپرورش یا نمایندگان مجلس بیان شده باشد مگر در زمانی که به حضور معلم در کلاس درس نیاز داشته‌اند یا حضور او در انتخابات!

۸. حقوق ناچیز معلم،
حقوق معلم در ایران به‌طور میانگین در هر ماه حدود ۳۰۰ دلار است در حالی‌که میانگین حقوق معلمان در دنیا حدود ۴۵۰۰ دلار در ماه است.

۹. سرانه شرم‌آور دانش‌آموزی،
سرانه دانش‌آموزی که از تقسیم کل بودجه آموزش بر تعداد دانش‌آموزان به‌دست می‌آید در بودجه سال جاری ایران ۲۵۶ دلار است و متوسط سرانه دانش‌آموزی در دنیا ۹،۳۱۳ دلار و در برخی از کشورها بیش از ۱۵,۰۰۰ دلار است.

۱۰. انتخاب مخفیانه وزیر،
تا قبل از قطعی شدن معرفی وزیر آموزش‌وپرورش به مجلس شورای اسلامی، تقریبا هیچ معلم و دانش‌آموزی از فرآیند انتخاب آن اطلاع ندارد.

۱۱. بدنه فربه وزارت،
وزارت آموزش‌وپرورش در ایران با ۱۵ میلیون نفر جمعیت دانش‌آموزی، بیش از ۳۰۰ هزار نفر پرسنل غیرمعلم دارد که ارتباطی با مدارس ندارند در حالی‌که وزارت آموزش در کشور فنلاند با حدود ۶۵۰ هزار نفر دانش‌آموز، فقط ۳۰۰ نفر پرسنل دارد!

۱۲. وجود دو سیستم حقوقی کاملا مجزا،
در وزارت آموزش‌وپرورش دو سیستم پرداخت حقوق وجود دارد که یکی مربوط به معلمان و کسانی است که ابلاغ معلمی دارند که شامل بخش عمده پرسنل ادارات مناطق و نواحی نیز می‌باشد و سیستم حقوقی دوم که حقوق ستاد وزارت و برخی از خودی‌ها بر اساس آن پرداخت می‌شود.
پاداش معلمان گاهی تا بیش از دو سال تأخیر در پرداخت دارد در حالی‌که ستادی‌ها حداکثر یک ماه پس از بازنشستگی، پاداش خود را دریافت می‌کنند.

📌 حتی مشاهده شده که برخی از ستادی‌ها، همسران یا نزدیکان خود را ده روز قبل از بازنشستگی به ستاد منتقل می‌کنند تا بلافاصله بعد از بازنشستگی، پاداش خود را دریافت کنند.

در مورد حق‌الزحمه اداری، مأموریت و ... هم وضعیت همین است.

۱۳. محتوای ناکارآمد،
در نگارش محتوای آموزشی برای مقاطع مختلف تحصیلی، فقط بخش کوچکی از معلمان حضور دارند و انتخاب این بخش نیز غالبا با یک رانت خاص اتفاق می‌افتد، در بسیاری از مواقع، محتوای آموزشی توسط افرادی تولید می‌شود که هرگز تدریس در کلاس‌های درس را تجربه نکرده‌اند و با چالش‌های آن کاملا بیگانه هستند.

۱۴. وجود رانت‌های متفاوت،
رانت‌های متفاوتی در وزارت آموزش‌وپرورش وجود دارد، از این دست رانت‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
قرارداد بیمه، لباس فرم مدارس، سرویس دانش‌آموزان، بیمه دانش‌آموزی، خرید خدمات آموزشی، تامین شیر مدارس، نوسازی مدارس، سهم مدارس خاص، قرارداد سرویس ادارات، چاپ توزیع کتاب، دفتر تألیف، کتب کمک درسی و ... ، که هر کدام چندین هزار میلیارد تومان رانت را شامل می‌شود.


🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔️ @kheshtekaj
2025/07/08 06:28:48
Back to Top
HTML Embed Code: