This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊🕯 ˓٭˛ ،
#استوری_ناب✨
#صلواعلیخیرالبشر🤍
و بـه امیـد آن روز که از نزدیـک گویمت
السلام علیکـم یا رسـول اللّـه🥺
بفداك روحی و جسمی یا حبیب اللّـه🕊
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
#استوری_ناب✨
#صلواعلیخیرالبشر🤍
و بـه امیـد آن روز که از نزدیـک گویمت
السلام علیکـم یا رسـول اللّـه🥺
بفداك روحی و جسمی یا حبیب اللّـه🕊
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
🕊🕯 ˓٭˛ ،
#پاداشی_برای_من_و_تو
دلم گرم اینست که هر گاه یادت کنم تو هم یادم میکنی...
در خلوتم یادت میکنم ...
لا إله إِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، لَهُ المُلْكُ وَلَهُ الحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ،
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
#پاداشی_برای_من_و_تو
دلم گرم اینست که هر گاه یادت کنم تو هم یادم میکنی...
در خلوتم یادت میکنم ...
لا إله إِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، لَهُ المُلْكُ وَلَهُ الحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ،
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊🕯 ˓٭˛ ،
#کلیپ
🎥ای نامدار میهنم ،ای راه رو راه حسین
ای غنچه باغ دلم....
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
#کلیپ
🎥ای نامدار میهنم ،ای راه رو راه حسین
ای غنچه باغ دلم....
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊🕯 ˓٭˛ ،
#آیا_ارزش_نداره_هر_لحظه_واسش_درود_بفرستیم
مردی که برای خشنودی امتش شبها را با گریه به صبح میرسانید.
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
#آیا_ارزش_نداره_هر_لحظه_واسش_درود_بفرستیم
مردی که برای خشنودی امتش شبها را با گریه به صبح میرسانید.
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊🕯 ˓٭˛ ،
#پیامبر ﷺ فرمودهاند: «خَيْرُكُمْ قَرْنِي» یعنی:
«بهترین شما [مسلمانان] کسانی هستند که در قرن من زندگی میکنند».
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
#پیامبر ﷺ فرمودهاند: «خَيْرُكُمْ قَرْنِي» یعنی:
«بهترین شما [مسلمانان] کسانی هستند که در قرن من زندگی میکنند».
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊🕯 ˓٭˛ ،
❄️نمیشه به زندگی
روزهای بیشتری اضافه کرد
ولی میشه به روزهامون
زندگی بیشتری ببخشیم
حـالِ خـوب نصیب لحظههات #رفیق😊
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
❄️نمیشه به زندگی
روزهای بیشتری اضافه کرد
ولی میشه به روزهامون
زندگی بیشتری ببخشیم
حـالِ خـوب نصیب لحظههات #رفیق😊
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊🕯 ˓٭˛ ،
#آرام_جانم
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
#آرام_جانم
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊🕯 ˓٭˛ ،
#تلنگر
قدرت نماز📿🔮
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
#تلنگر
قدرت نماز📿🔮
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊🕯 ˓٭˛ ،
#سخنرانی
🎙#مولانا_فقهی
🎥درد دل با دلشکسته،صدقه اخلاقی هست..
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
#سخنرانی
🎙#مولانا_فقهی
🎥درد دل با دلشکسته،صدقه اخلاقی هست..
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊🕯 ˓٭˛ ،
📽برگرد به سوی الله....
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
📽برگرد به سوی الله....
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊🕯 ˓٭˛ ،
🎙#نشید تَرَکتُ هوا....
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
🎙#نشید تَرَکتُ هوا....
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊🕯 ˓٭˛ ،
کاش یه روزی منم اینجا باشم...
با اشک ندامت تمام وجود خودم رو پاک کنم
اینقد زلال بشم و آرام مثل اون کودکی که فارغ از تمام رنج ها ست...🥹
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
کاش یه روزی منم اینجا باشم...
با اشک ندامت تمام وجود خودم رو پاک کنم
اینقد زلال بشم و آرام مثل اون کودکی که فارغ از تمام رنج ها ست...🥹
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊🕯 ˓٭˛ ،
#آرام_جانم
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
#آرام_جانم
اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈┈┈
Forwarded from کانال رسمی دفتر شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید
❇️ پیام شیخالاسلام مولانا عبدالحمید پیرامون حواشی ایجادشده در خصوص اعلام عید فطر
شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در پیامی مسائل پیشآمده پیرامون اعلام روز عید سعید فطر را «یک تفاوت دیدگاه فقهی» دانستند و با اشاره به «رفاقت دیرینه و محبت خاص» بین خود و شیخالحدیث مولانا عبدالرحمن چابهاری، همگان را به هوشیاری در مقابل کسانی که دنبال «سوء استفاده» و «ایجاد اختلافات برای منافع خود» هستند، توصیه کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر امامجمعهٔ اهلسنت زاهدان، متن این پیام به شرح ذیل است: 👇🏼
بسماللهالرحمنالرحیم
🔹 با توجه به اعلام عید و حلول ماه شوال در شب جمعه (1 اردیبهشت 1402)، برای برخی ابهاماتی ایجاد شده است، برخی نیز تلاش دارند از این قضیه سوءاستفاده کنند. بنابراین لازم است توضیحاتی در اینخصوص به اطلاع مردم عزیز برسانم.
🔹 شیخالحدیث مولانا عبدالرحمن حفظهالله، امامجمعهٔ محترم چابهار که یکی از شخصیتهای علمی و مطرح هستند، سابقهای طولانی در خدمات دینی و اجتماعی به جامعه دارند. بنده با مولانا چابهاری و همکاران و متعلقین ایشان محبت دارم و همواره در حق این شخصیت بزرگ و مجموعهٔ ایشان دعای خیر میکنم، مولانا و فرزندان و همکاران ایشان نیز با بنده و مجموعهٔ ما ارتباط نزدیک و محبت دارند و از دعای خیر آنان بهرهمند بودیم. بین بنده و مولانا چابهاری رفاقتی دیرینه و محبتی خاص وجود دارد.
🔹 پیرامون قضیهٔ اخیر و تصمیمِ اعلام عید فطر که با مشورت جمعی علما انجام گرفت، وقتی گزارشهای رؤیت هلال به ما رسید، به همکاران گفتم این گزارشها را به مولانا عبدالرحمن منتقل کنند، یکی از معاونان دارالعلوم زاهدان با ایشان تماس گرفته و روند رؤیت هلال را تشریح کرده بود. مولانا به «رعایت احتیاط» توصیه کرده بودند و بنده نیز همکاران را به بررسی بیشتر توصیه کردم. کارگروهی به این منظور تشکیل شد که گزارشهای دریافتی از مناطق مختلف را با دقت بیشتر بررسی کنند. در پایان به این جمعبندی رسیدیم که ماه رؤیت شده است. چون پاسی از شب گذشته بود، حدس این بود که احتمالا مولانا چابهاری استراحت میکنند. پس از جمعبندی و اعلام عید، مولانا تماس گرفتند و بنده گزارش و جمعبندی را به اطلاع ایشان رساندم، اما مولانا گفتند برای من تشفی صدر حاصل نشده و ما روز شنبه عید میگیریم، و تصریح کردند که شما این مسئله را یک اختلاف دیدگاه فقهی در نظر بگیرید. بنده نیز گفتم شما هر طور صلاح میدانید عمل کنید و ما نیز آن را یک مسئله فقهی تلقی میکنیم.
🔹 باید توجه داشت که این نوع مسائل پیش میآیند؛ نظرات و دیدگاهها میتوانند متفاوت باشند، اما نباید این تفاوت دیدگاه را «اختلاف» بهحساب آورد. اختلافنظر در اعلام روز عید هم صرفاً تفاوت دیدگاه است.
🔹 متأسفانه برخی در تلاش هستند از موضوع پیشآمده سوء استفاده کنند و بهخاطر منافع خود با برجستهکردن این مسئله، اختلاف بیندازند. ما به آنها اعلام میکنیم که إنشاءالله هیچ کسی نمیتواند بین ما و مولانا عبدالرحمن حفظهالله اختلاف بیندازد؛ چون ما باهم یکی هستیم و بین ما اختلافی نیست.
🔹 به مردم عزیز نیز توصیه و تأکید میکنم که از هرگونه اسائه ادب نسبت به علما خصوصا نسبت به حضرت مولانا عبدالرحمن چابهاری حفظهالله به شدت اجتناب کنند و بیدار و هوشیار باشند که شیاطین انسی و جنی در کمین هستند و میخواهند برای رسیدن به منافع خویش اختلاف و کدورت ایجاد کنند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
📝 (مولانا) عبدالحمید
امامجمعه اهلسنت زاهدان
🌿🌿🌿🌿🌿
⬇️به کانال رسمی پایگاه اطلاعرسانی مولانا عبدالحمید بپیوندید:
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADufFAhw4iVAJG7iTA
شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در پیامی مسائل پیشآمده پیرامون اعلام روز عید سعید فطر را «یک تفاوت دیدگاه فقهی» دانستند و با اشاره به «رفاقت دیرینه و محبت خاص» بین خود و شیخالحدیث مولانا عبدالرحمن چابهاری، همگان را به هوشیاری در مقابل کسانی که دنبال «سوء استفاده» و «ایجاد اختلافات برای منافع خود» هستند، توصیه کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر امامجمعهٔ اهلسنت زاهدان، متن این پیام به شرح ذیل است: 👇🏼
بسماللهالرحمنالرحیم
🔹 با توجه به اعلام عید و حلول ماه شوال در شب جمعه (1 اردیبهشت 1402)، برای برخی ابهاماتی ایجاد شده است، برخی نیز تلاش دارند از این قضیه سوءاستفاده کنند. بنابراین لازم است توضیحاتی در اینخصوص به اطلاع مردم عزیز برسانم.
🔹 شیخالحدیث مولانا عبدالرحمن حفظهالله، امامجمعهٔ محترم چابهار که یکی از شخصیتهای علمی و مطرح هستند، سابقهای طولانی در خدمات دینی و اجتماعی به جامعه دارند. بنده با مولانا چابهاری و همکاران و متعلقین ایشان محبت دارم و همواره در حق این شخصیت بزرگ و مجموعهٔ ایشان دعای خیر میکنم، مولانا و فرزندان و همکاران ایشان نیز با بنده و مجموعهٔ ما ارتباط نزدیک و محبت دارند و از دعای خیر آنان بهرهمند بودیم. بین بنده و مولانا چابهاری رفاقتی دیرینه و محبتی خاص وجود دارد.
🔹 پیرامون قضیهٔ اخیر و تصمیمِ اعلام عید فطر که با مشورت جمعی علما انجام گرفت، وقتی گزارشهای رؤیت هلال به ما رسید، به همکاران گفتم این گزارشها را به مولانا عبدالرحمن منتقل کنند، یکی از معاونان دارالعلوم زاهدان با ایشان تماس گرفته و روند رؤیت هلال را تشریح کرده بود. مولانا به «رعایت احتیاط» توصیه کرده بودند و بنده نیز همکاران را به بررسی بیشتر توصیه کردم. کارگروهی به این منظور تشکیل شد که گزارشهای دریافتی از مناطق مختلف را با دقت بیشتر بررسی کنند. در پایان به این جمعبندی رسیدیم که ماه رؤیت شده است. چون پاسی از شب گذشته بود، حدس این بود که احتمالا مولانا چابهاری استراحت میکنند. پس از جمعبندی و اعلام عید، مولانا تماس گرفتند و بنده گزارش و جمعبندی را به اطلاع ایشان رساندم، اما مولانا گفتند برای من تشفی صدر حاصل نشده و ما روز شنبه عید میگیریم، و تصریح کردند که شما این مسئله را یک اختلاف دیدگاه فقهی در نظر بگیرید. بنده نیز گفتم شما هر طور صلاح میدانید عمل کنید و ما نیز آن را یک مسئله فقهی تلقی میکنیم.
🔹 باید توجه داشت که این نوع مسائل پیش میآیند؛ نظرات و دیدگاهها میتوانند متفاوت باشند، اما نباید این تفاوت دیدگاه را «اختلاف» بهحساب آورد. اختلافنظر در اعلام روز عید هم صرفاً تفاوت دیدگاه است.
🔹 متأسفانه برخی در تلاش هستند از موضوع پیشآمده سوء استفاده کنند و بهخاطر منافع خود با برجستهکردن این مسئله، اختلاف بیندازند. ما به آنها اعلام میکنیم که إنشاءالله هیچ کسی نمیتواند بین ما و مولانا عبدالرحمن حفظهالله اختلاف بیندازد؛ چون ما باهم یکی هستیم و بین ما اختلافی نیست.
🔹 به مردم عزیز نیز توصیه و تأکید میکنم که از هرگونه اسائه ادب نسبت به علما خصوصا نسبت به حضرت مولانا عبدالرحمن چابهاری حفظهالله به شدت اجتناب کنند و بیدار و هوشیار باشند که شیاطین انسی و جنی در کمین هستند و میخواهند برای رسیدن به منافع خویش اختلاف و کدورت ایجاد کنند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
📝 (مولانا) عبدالحمید
امامجمعه اهلسنت زاهدان
🌿🌿🌿🌿🌿
⬇️به کانال رسمی پایگاه اطلاعرسانی مولانا عبدالحمید بپیوندید:
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADufFAhw4iVAJG7iTA
Telegram
کانال رسمی دفتر شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید
پایگاه اطلاع رسانی دفتر شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید حفظه الله
www.abdolhamid.net
فیسبوک:
www.facebook.com/AbdolhamidNet
توییتر:
twitter.com/AbdolhamidNet
یوتیوب:
https://www.youtube.com/c/AbdolhamidNet
اینستاگرام:
www.instagram.com/molanaabdolhamid
www.abdolhamid.net
فیسبوک:
www.facebook.com/AbdolhamidNet
توییتر:
twitter.com/AbdolhamidNet
یوتیوب:
https://www.youtube.com/c/AbdolhamidNet
اینستاگرام:
www.instagram.com/molanaabdolhamid
❤1
کانال رسمی دفتر شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید:
❇️ توضیح دفتر امام جمعۀ اهلسنت زاهدان دربارۀ واقعیت ماجرای شناسایی فردی مشکوک در مسجد مکی و اتفاقات پس از آن
🔸اخیراً برخی رسانهها و خبرگزاریهای حکومتی اقدام به انتشار اظهارات دیکتهشدۀ فرد مظنونی کردهاند که چند وقت پیش در دارالعلوم زاهدان شناسایی و برای تحقیقات بیشتر به مسئولان ادارۀ اطلاعات تحویل داده شد. دراینباره توضیحاتی با هدف تنویر افکار عمومی ارائه میشود: 👇🏽
🔹حوالی ساعت 23 و 30 دقیقۀ شنبه 27 خرداد 1402 انتظامات مسجد مکی با یکی از مسئولان دارالعلوم زاهدان تماس میگیرند و خبر میدهند که در پی گزارش طلاب به فرد مشکوکی برخوردهاند که شکل و شمایل طلبگی دارد، اما خود طلاب میگویند از طلاب دارالعلوم زاهدان نیست. تصمیم چیست؟ آن شب قرار بر آن میشود که روز بعد این موضوع با دقت بیشتری بررسی شود.
🔹روز بعد مشخص میشود که فرد یادشده مدتی بدون اینکه طلبۀ دارالعلوم زاهدان باشد در مسجد حضور داشته است. سپس بار دیگر اخیرا به مسجد آمده و بدون اطلاع مسئولین اسکان طلاب، مخفیانه و بدون هماهنگی در کلاس دورۀ حدیث اقامت گزیده است. این نکات باعث میشود نگهبانان و اعضای انتظامات مسجد با حساسیت بیشتری علت این کارش را از او جویا شوند.
🔹نامبرده در پاسخ، اظهارات متناقضی بیان میکند و سرانجام بدون هرگونه فشار و تهدیدی اظهار میکند که با هدف تجسس و شناسایی افرادی که اطراف مولانا عبدالحمید هستند، به دارالعلوم و مسجد مکی زاهدان آمده است.
🔹این سخنان بعد از ظهر همان روز به اطلاع شیخالاسلام مولانا عبدالحمید رسانده میشود و ایشان میگوید با خانواده و خویشاوندانش تماس بگیرید که چند نفر بیایند و تحویلش بگیرند و ببرند.
🔹بعد از نماز مغرب همان روز (یکشنبه 28 خرداد 1402) پیش از آنکه خانوادۀ فرد موردنظر به زاهدان بیایند او اظهارات دیگری را بیان میکند؛ از دو نفر نام میبرد و میگوید من به دستور آنها به زاهدان آمدهام. در زاهدان قرار بوده از یک فرد مقداری سم تحویل بگیرم و با آنها دستان خودم را آغشته کنم و پس از آن پیش مولانا عبدالحمید بروم و با ایشان دست بدهم و مصافحه کنم...
🔹پس از این اظهارات قضیه کاملاً عوض میشود. به مدیریت دارالعلوم زاهدان اطلاع داده میشود که فرد موردنظر چنین سخنانی مطرح کرده است. ایشان میگوید با توجه به نکاتی که مطرح کرده بهتر آن است که با مسئولان امنیتی هماهنگی شود و به جای خانواده به ادارۀ اطلاعات تحویلش بدهید.
🔹ساعت حول و حوش 22 و 30 دقیقۀ یکشنبه 28 خرداد 1402 با مأموران امنیتی تماس گرفته میشود و ماجرا به آنان گزارش میشود. آنها میگویند حالا که دیروقت است. فردا صبح به حوزه میآییم.
🔹روز بعد، دوشنبه 29 خرداد 1402، حوالی ساعت 10 و نیم صبح دو معاون مدیر کل اطلاعات استان همراه با یک کارشناس به حوزه میآیند و به دفتر امور مسجد میروند. آنان تا ساعت 14 قضیه را مورد بررسی قرار میدهند. فرد مورد نظر در حضور مسئولان امنیتی هم بدون اینکه فشاری بر او باشد تمام اظهارات خودش را تأیید میکند که بدون هرگونه تهدید و شکنجه آنها را بیان داشته است.
🔹متولیان امور مسجد و حوزه جهت طی شدن سیر قانونی ماجرا و نشان دادن حُسن نیت خود، فرد مظنون را به مسئولان امنیتی تحویل میدهند تا تحقیق و بررسی کنند و نتیجه را به مسئولان دارالعلوم زاهدان اعلام کنند، اما متأسفانه آنها جای مدعی و مدعیعلیه را تغییر میدهند و از طریق رسانهها و فضای مجازی اقدام به تشویش اذهان عمومی میکنند تا خطای افشاشده را پنهان نمایند، امری که باعث شده اعتماد به دستگاه امنیتی مخدوش شود. آنها با این عملکرد خود، راه را بر شکایت بردن پیش نهادهای امنیتی در چنین جریاناتی در آینده مسدود کردند.
🔹باید تصریح کرد که این واقعه ابتدا از سوی مجموعۀ دارالعلوم زاهدان رسانهای نشده و ادعایی در این مورد مطرح نشده است؛ هدف این بوده که اصل قضیه بررسی شود و التهابی ایجاد نشود، ولی وقتی بعضی رسانهها خبر را منتشر کردند برخی از مسئولان امنیتی خواستار تکذیب رسمی جریان شدند که در نتیجه، توضیحی از طرف دفتر امام جمعه اهل سنت زاهدان منتشر و اعلام شد که فرد مظنونی شناسایی شده و موضوع در دست بررسی است، ولی جزئیات جریان بخاطر جلوگیری از التهاب اعلام نشد.
🔹گفتنی است که خانوادۀ فرد یادشده از سوی برخی مسئولان در زاهدان تحت فشار قرار گرفتهاند که علیه مجموعۀ دارالعلوم زاهدان شکایت کنند، که آنان اجتناب کردهاند.
🔹لازم به ذکر است سناریوسازی، اعترافگیری با شکنجه و اعمال فشار در مرام و اعتقاد ما نیست و نه تنها هیچ جایی در مجموعۀ دارالعلوم و مسجد مکی زاهدان ندارد بلکه بارها از آن انتقاد شده است. 👇🏼
❇️ توضیح دفتر امام جمعۀ اهلسنت زاهدان دربارۀ واقعیت ماجرای شناسایی فردی مشکوک در مسجد مکی و اتفاقات پس از آن
🔸اخیراً برخی رسانهها و خبرگزاریهای حکومتی اقدام به انتشار اظهارات دیکتهشدۀ فرد مظنونی کردهاند که چند وقت پیش در دارالعلوم زاهدان شناسایی و برای تحقیقات بیشتر به مسئولان ادارۀ اطلاعات تحویل داده شد. دراینباره توضیحاتی با هدف تنویر افکار عمومی ارائه میشود: 👇🏽
🔹حوالی ساعت 23 و 30 دقیقۀ شنبه 27 خرداد 1402 انتظامات مسجد مکی با یکی از مسئولان دارالعلوم زاهدان تماس میگیرند و خبر میدهند که در پی گزارش طلاب به فرد مشکوکی برخوردهاند که شکل و شمایل طلبگی دارد، اما خود طلاب میگویند از طلاب دارالعلوم زاهدان نیست. تصمیم چیست؟ آن شب قرار بر آن میشود که روز بعد این موضوع با دقت بیشتری بررسی شود.
🔹روز بعد مشخص میشود که فرد یادشده مدتی بدون اینکه طلبۀ دارالعلوم زاهدان باشد در مسجد حضور داشته است. سپس بار دیگر اخیرا به مسجد آمده و بدون اطلاع مسئولین اسکان طلاب، مخفیانه و بدون هماهنگی در کلاس دورۀ حدیث اقامت گزیده است. این نکات باعث میشود نگهبانان و اعضای انتظامات مسجد با حساسیت بیشتری علت این کارش را از او جویا شوند.
🔹نامبرده در پاسخ، اظهارات متناقضی بیان میکند و سرانجام بدون هرگونه فشار و تهدیدی اظهار میکند که با هدف تجسس و شناسایی افرادی که اطراف مولانا عبدالحمید هستند، به دارالعلوم و مسجد مکی زاهدان آمده است.
🔹این سخنان بعد از ظهر همان روز به اطلاع شیخالاسلام مولانا عبدالحمید رسانده میشود و ایشان میگوید با خانواده و خویشاوندانش تماس بگیرید که چند نفر بیایند و تحویلش بگیرند و ببرند.
🔹بعد از نماز مغرب همان روز (یکشنبه 28 خرداد 1402) پیش از آنکه خانوادۀ فرد موردنظر به زاهدان بیایند او اظهارات دیگری را بیان میکند؛ از دو نفر نام میبرد و میگوید من به دستور آنها به زاهدان آمدهام. در زاهدان قرار بوده از یک فرد مقداری سم تحویل بگیرم و با آنها دستان خودم را آغشته کنم و پس از آن پیش مولانا عبدالحمید بروم و با ایشان دست بدهم و مصافحه کنم...
🔹پس از این اظهارات قضیه کاملاً عوض میشود. به مدیریت دارالعلوم زاهدان اطلاع داده میشود که فرد موردنظر چنین سخنانی مطرح کرده است. ایشان میگوید با توجه به نکاتی که مطرح کرده بهتر آن است که با مسئولان امنیتی هماهنگی شود و به جای خانواده به ادارۀ اطلاعات تحویلش بدهید.
🔹ساعت حول و حوش 22 و 30 دقیقۀ یکشنبه 28 خرداد 1402 با مأموران امنیتی تماس گرفته میشود و ماجرا به آنان گزارش میشود. آنها میگویند حالا که دیروقت است. فردا صبح به حوزه میآییم.
🔹روز بعد، دوشنبه 29 خرداد 1402، حوالی ساعت 10 و نیم صبح دو معاون مدیر کل اطلاعات استان همراه با یک کارشناس به حوزه میآیند و به دفتر امور مسجد میروند. آنان تا ساعت 14 قضیه را مورد بررسی قرار میدهند. فرد مورد نظر در حضور مسئولان امنیتی هم بدون اینکه فشاری بر او باشد تمام اظهارات خودش را تأیید میکند که بدون هرگونه تهدید و شکنجه آنها را بیان داشته است.
🔹متولیان امور مسجد و حوزه جهت طی شدن سیر قانونی ماجرا و نشان دادن حُسن نیت خود، فرد مظنون را به مسئولان امنیتی تحویل میدهند تا تحقیق و بررسی کنند و نتیجه را به مسئولان دارالعلوم زاهدان اعلام کنند، اما متأسفانه آنها جای مدعی و مدعیعلیه را تغییر میدهند و از طریق رسانهها و فضای مجازی اقدام به تشویش اذهان عمومی میکنند تا خطای افشاشده را پنهان نمایند، امری که باعث شده اعتماد به دستگاه امنیتی مخدوش شود. آنها با این عملکرد خود، راه را بر شکایت بردن پیش نهادهای امنیتی در چنین جریاناتی در آینده مسدود کردند.
🔹باید تصریح کرد که این واقعه ابتدا از سوی مجموعۀ دارالعلوم زاهدان رسانهای نشده و ادعایی در این مورد مطرح نشده است؛ هدف این بوده که اصل قضیه بررسی شود و التهابی ایجاد نشود، ولی وقتی بعضی رسانهها خبر را منتشر کردند برخی از مسئولان امنیتی خواستار تکذیب رسمی جریان شدند که در نتیجه، توضیحی از طرف دفتر امام جمعه اهل سنت زاهدان منتشر و اعلام شد که فرد مظنونی شناسایی شده و موضوع در دست بررسی است، ولی جزئیات جریان بخاطر جلوگیری از التهاب اعلام نشد.
🔹گفتنی است که خانوادۀ فرد یادشده از سوی برخی مسئولان در زاهدان تحت فشار قرار گرفتهاند که علیه مجموعۀ دارالعلوم زاهدان شکایت کنند، که آنان اجتناب کردهاند.
🔹لازم به ذکر است سناریوسازی، اعترافگیری با شکنجه و اعمال فشار در مرام و اعتقاد ما نیست و نه تنها هیچ جایی در مجموعۀ دارالعلوم و مسجد مکی زاهدان ندارد بلکه بارها از آن انتقاد شده است. 👇🏼
🔹تأکید میشود اظهارات دیکتهشدۀ فرد مذکور که در رسانههای وابسته انتشار یافته، کذب محض هستند. تبلیغات وسیعی که رسانههای وابسته به حکومت راه انداختهاند، پروپاگاندا، شانتاژ تبلیغاتی و مطالبی بدور از صداقت هستند. اگر مدعیالعموم میخواهد به توصیۀ اخیر رهبری عمل کند، باید با اینگونه رسانههای حکومتی که باعث تشویش اذهان عمومی شده و حقایق را وارونه جلوه میدهند، برخورد کند.
🔹این نکته هم قابل یادآوری است که اظهارات فرد مشارالیه که به جزئیات اهداف خود با ذکر اسامی طراحان پرداخته، ثبت و ضبط شده که با هدف جلوگیری از التهاب از انتشار آنها خودداری شده است.
🔹ضمناً افراد بازداشتشده از کارکنان دارالعلوم مکی زاهدان هیچ ارتباطی با جریان فوق ندارند و هدف از این بازداشتها فشار سیاسی و محدود کردن فعالیتهای رسانهای دارالعلوم و خاموش کردن صدای آن است. طرح ناکاممانده فرصتی را ایجاد کرد تا به همین بهانه افرادی را بازداشت کنند و فشار بیشتری بر مجموعۀ دارالعلوم زاهدان بیاورند.
📝دفتر امام جمعه اهل سنت زاهدان
7 تیرماه 1402
🌿🌿🌿🌿🌿
⬇️به کانال رسمی پایگاه اطلاعرسانی مولانا عبدالحمید بپیوندید:
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADufFAhw4iVAJG7iTA
🔹این نکته هم قابل یادآوری است که اظهارات فرد مشارالیه که به جزئیات اهداف خود با ذکر اسامی طراحان پرداخته، ثبت و ضبط شده که با هدف جلوگیری از التهاب از انتشار آنها خودداری شده است.
🔹ضمناً افراد بازداشتشده از کارکنان دارالعلوم مکی زاهدان هیچ ارتباطی با جریان فوق ندارند و هدف از این بازداشتها فشار سیاسی و محدود کردن فعالیتهای رسانهای دارالعلوم و خاموش کردن صدای آن است. طرح ناکاممانده فرصتی را ایجاد کرد تا به همین بهانه افرادی را بازداشت کنند و فشار بیشتری بر مجموعۀ دارالعلوم زاهدان بیاورند.
📝دفتر امام جمعه اهل سنت زاهدان
7 تیرماه 1402
🌿🌿🌿🌿🌿
⬇️به کانال رسمی پایگاه اطلاعرسانی مولانا عبدالحمید بپیوندید:
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADufFAhw4iVAJG7iTA
Telegram
کانال رسمی دفتر شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید
پایگاه اطلاع رسانی دفتر شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید حفظه الله
www.abdolhamid.net
فیسبوک:
www.facebook.com/AbdolhamidNet
توییتر:
twitter.com/AbdolhamidNet
یوتیوب:
https://www.youtube.com/c/AbdolhamidNet
اینستاگرام:
www.instagram.com/molanaabdolhamid
www.abdolhamid.net
فیسبوک:
www.facebook.com/AbdolhamidNet
توییتر:
twitter.com/AbdolhamidNet
یوتیوب:
https://www.youtube.com/c/AbdolhamidNet
اینستاگرام:
www.instagram.com/molanaabdolhamid
Forwarded from فتاوای احناف📚
💠 موضوع:خلافت و غدیرخم
___________________________
ســـــؤال⁉️: سلام عليكم ورحمة الله وبركاته وبعد در پاسخ سوال قبل در مورد تعیین یا انتصاب جانشینی ابوبکر رضی الله عنه توسط پیامبر اسلام ص فرمودید که پیامبر صلی الله علیه وسلم به اشاراتی که موجود است اشاره داشته به خلافت ابوبکر رضی الله عنه حال که شیعیان هم چنین اشاراتی دارند در ضمن امر خلافت امر به این مهمی چرا روشن صورت نگرفت که با اشاره باشد ؟!
در مورد غدیر هم این نکته قایل سوال است که رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم همه حاجیان را در آن گرما جمع کرد که بگوید علی علیه السلام دوست من است مگه علی دشمن رسول الله صلی الله علیه وسلم بود که پیامبر اسلام بگوید علی دوست من است وبینی بین الله اگر رسول الله صلى الله عليه وآله در غدیر گفته بود من کنت مولا فهذا ابوبکر مولا واقعا شما باز می گفتید مولا یعنی دوست .!؟
پاسخ✏️:
وعلیکم السلام و رحمة الله وبرکاته و مغفره
الحمدلله؛
اصولا شریعت اسلام قصد ندارد تا با تعیین خلافت بطور مشخص، عمل کند، چرا که مقصد شریعت اینست تا مسلمین با توافق خود شخصی را بعنوان خلیفه انتخاب کنند، و به خلیفه بیعت دهند. و لذا می بینیم که خداوند متعال در هیچ آیه ای از قرآن اشاره ای ولو کوچک به جانشینی فرد دیگری بعد از پیامبر صلی الله علیه وسلم نفرموده اند، و یا رسول خدا صلی الله علیه وسلم بطور صریح و واضح کسی را برای جانشینی بعد از خود معرفی نکردند..
البته با توجه به اینکه واضح و مبرهن است که بعد از وفات رسول خدا صلی الله علیه وسلم عده ای از قبایل تازه مسلمان شده همچون«غطفان» و «فزاره» و «بنیسلیم» مرتد شدند، و ابوبکر صدیق رضی الله عنه به جنگ با مرتدین شتافت و او کسی بود که اصرار داشت تا حتما با مرتدین جنگ کند، مشهور است که ابوبکر صدیق رضی الله عنه بود که به جنگ مرتدین رفت، و در آیه ای از قرآن به این مسئله اشاره دارد که: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِکَ فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ» (مائده 54).
یعنی: ایمؤمنان! هر کس از شما از دین خود برگردد پس به زودی خدا قومی را به عرصه میآورد که ایشان را دوست میدارد و ایشان نیز او را دوست میدارند» مراد از این قوم کهخدای سبحان آوردنشان را به عرصه وعده داده است، ابوبکر صدیق رضی الله عنه و لشکرش از صحابه و تابعیناند که بعد از رحلت رسول خدا صلی الله علیه وسلم با اهل رده (مرتدان) جنگیدند. ایشان خدای عزوجل را دوست میدارند و او نیز دوستشان میدارد و این کهآنان: «با مؤمنان مهربان و فروتن و بر کافران درشتطبع و سختگیرند» یعنی: در برابر مؤمنان عاطفه و شفقت و فروتنی و در برابر کفار، شدت و غلظت وگردنفرازی را به نمایش میگذارند و چون این وصف بزرگ که: «در راه الله جهاد میکنند و از ملامت هیچ ملامتگری نمیترسند» یعنی: آنان به حدی در عقیده و عمل خویش راسخ و پایدار و سرسخت هستند که اصلا به نیرنگهای دشمنان حق و حزب شیطان که به انگیزه حسد و بغض و نفرت از حق و اهل آن، مؤمنان را مورد تحقیر و تمسخر قرارداده و خوبیها و زیباییهایشان را زشت و کارنامهها ومفاخرشان را معیوب جلوهگر میسازند، هیچ ارزش و اهمیتی نمیدهند. «این» اوصافی که ذکر شد: «فضل الهی است که آن را به هرکه بخواهد میدهد وخداوند گشایشگر داناست».
این آیه ی قرآن بطور ضمنی اشاره ای به حقانیت انتخاب ابوبکر صدیق رضی الله عنه دارد، والله اعلم، چرا که خداوند متعال به تمجید آنکسانی می پردازد که به جنگ با مرتدین پس از وفات رسول خدا صلی الله علیه وسلم می پردازد، و بدون شک اگر بقول شیعه ابوبکر رضی الله عنه غاصب حق علی رضی الله عنه می بود!! خداوند متعال اینگونه به تمجید او نمی پرداخت.
اما آنچه که تشیع در مورد انتخاب علی رضی الله عنه بعنوان جانشین بعد از خود می گویند، هیچ دلیلی از قرآن کریم که صراحتا فرموده باشد که علی رضی الله عنه جانشین بعد از پیامبر صلی الله علیه وسلم است ندارند، مگر آنکه بخواهند با زور بعضی از آیات بی ربط را به خواسته ی خود مستند کنند، و یا هیچ حدیث صحیح از رسول خدا صلی الله علیه وسلم برای اثبات گفته ی خود ندارند، و حدیث مشهور به غدیر خم نیز ربطی به جانشینی کسی ندارد، بلکه مسئله به برائت علی رضی الله عنه از اتهاماتی بود که به وی نسبت می دادند،
بنابراین روش کار در انتخاب خلیفه، بر انتصاب و تعیین استوار نشده، بلکه توسط خود مردم انتخاب می شود. خلیفه در حکومت اسلامی بصورت شورایی انتخاب می شود
، ام
___________________________
ســـــؤال⁉️: سلام عليكم ورحمة الله وبركاته وبعد در پاسخ سوال قبل در مورد تعیین یا انتصاب جانشینی ابوبکر رضی الله عنه توسط پیامبر اسلام ص فرمودید که پیامبر صلی الله علیه وسلم به اشاراتی که موجود است اشاره داشته به خلافت ابوبکر رضی الله عنه حال که شیعیان هم چنین اشاراتی دارند در ضمن امر خلافت امر به این مهمی چرا روشن صورت نگرفت که با اشاره باشد ؟!
در مورد غدیر هم این نکته قایل سوال است که رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم همه حاجیان را در آن گرما جمع کرد که بگوید علی علیه السلام دوست من است مگه علی دشمن رسول الله صلی الله علیه وسلم بود که پیامبر اسلام بگوید علی دوست من است وبینی بین الله اگر رسول الله صلى الله عليه وآله در غدیر گفته بود من کنت مولا فهذا ابوبکر مولا واقعا شما باز می گفتید مولا یعنی دوست .!؟
پاسخ✏️:
وعلیکم السلام و رحمة الله وبرکاته و مغفره
الحمدلله؛
اصولا شریعت اسلام قصد ندارد تا با تعیین خلافت بطور مشخص، عمل کند، چرا که مقصد شریعت اینست تا مسلمین با توافق خود شخصی را بعنوان خلیفه انتخاب کنند، و به خلیفه بیعت دهند. و لذا می بینیم که خداوند متعال در هیچ آیه ای از قرآن اشاره ای ولو کوچک به جانشینی فرد دیگری بعد از پیامبر صلی الله علیه وسلم نفرموده اند، و یا رسول خدا صلی الله علیه وسلم بطور صریح و واضح کسی را برای جانشینی بعد از خود معرفی نکردند..
البته با توجه به اینکه واضح و مبرهن است که بعد از وفات رسول خدا صلی الله علیه وسلم عده ای از قبایل تازه مسلمان شده همچون«غطفان» و «فزاره» و «بنیسلیم» مرتد شدند، و ابوبکر صدیق رضی الله عنه به جنگ با مرتدین شتافت و او کسی بود که اصرار داشت تا حتما با مرتدین جنگ کند، مشهور است که ابوبکر صدیق رضی الله عنه بود که به جنگ مرتدین رفت، و در آیه ای از قرآن به این مسئله اشاره دارد که: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِکَ فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ» (مائده 54).
یعنی: ایمؤمنان! هر کس از شما از دین خود برگردد پس به زودی خدا قومی را به عرصه میآورد که ایشان را دوست میدارد و ایشان نیز او را دوست میدارند» مراد از این قوم کهخدای سبحان آوردنشان را به عرصه وعده داده است، ابوبکر صدیق رضی الله عنه و لشکرش از صحابه و تابعیناند که بعد از رحلت رسول خدا صلی الله علیه وسلم با اهل رده (مرتدان) جنگیدند. ایشان خدای عزوجل را دوست میدارند و او نیز دوستشان میدارد و این کهآنان: «با مؤمنان مهربان و فروتن و بر کافران درشتطبع و سختگیرند» یعنی: در برابر مؤمنان عاطفه و شفقت و فروتنی و در برابر کفار، شدت و غلظت وگردنفرازی را به نمایش میگذارند و چون این وصف بزرگ که: «در راه الله جهاد میکنند و از ملامت هیچ ملامتگری نمیترسند» یعنی: آنان به حدی در عقیده و عمل خویش راسخ و پایدار و سرسخت هستند که اصلا به نیرنگهای دشمنان حق و حزب شیطان که به انگیزه حسد و بغض و نفرت از حق و اهل آن، مؤمنان را مورد تحقیر و تمسخر قرارداده و خوبیها و زیباییهایشان را زشت و کارنامهها ومفاخرشان را معیوب جلوهگر میسازند، هیچ ارزش و اهمیتی نمیدهند. «این» اوصافی که ذکر شد: «فضل الهی است که آن را به هرکه بخواهد میدهد وخداوند گشایشگر داناست».
این آیه ی قرآن بطور ضمنی اشاره ای به حقانیت انتخاب ابوبکر صدیق رضی الله عنه دارد، والله اعلم، چرا که خداوند متعال به تمجید آنکسانی می پردازد که به جنگ با مرتدین پس از وفات رسول خدا صلی الله علیه وسلم می پردازد، و بدون شک اگر بقول شیعه ابوبکر رضی الله عنه غاصب حق علی رضی الله عنه می بود!! خداوند متعال اینگونه به تمجید او نمی پرداخت.
اما آنچه که تشیع در مورد انتخاب علی رضی الله عنه بعنوان جانشین بعد از خود می گویند، هیچ دلیلی از قرآن کریم که صراحتا فرموده باشد که علی رضی الله عنه جانشین بعد از پیامبر صلی الله علیه وسلم است ندارند، مگر آنکه بخواهند با زور بعضی از آیات بی ربط را به خواسته ی خود مستند کنند، و یا هیچ حدیث صحیح از رسول خدا صلی الله علیه وسلم برای اثبات گفته ی خود ندارند، و حدیث مشهور به غدیر خم نیز ربطی به جانشینی کسی ندارد، بلکه مسئله به برائت علی رضی الله عنه از اتهاماتی بود که به وی نسبت می دادند،
بنابراین روش کار در انتخاب خلیفه، بر انتصاب و تعیین استوار نشده، بلکه توسط خود مردم انتخاب می شود. خلیفه در حکومت اسلامی بصورت شورایی انتخاب می شود
، ام
Forwarded from فتاوای احناف📚
ا توجه شود که این شورا متشکل از کل مسلمانان و مردم نیست؟! بلکه متشکل از علما و معتمدین مردم و از لشکریان و کسانی که جزو نخبگان جامعه اسلامی هستند می باشند که بدانها اهل حل و عقد می گویند.
بعد از اینکه این شورا یعنی اهل حل و عقد شخص یا اشخاصی را مناسب منصب حاکم دانستند، آنها آن شخص یا اشخاص را به مسلمانان معرفی می کنند و از مردم می خواهند که به وی بیعت بدهند. حال اگر مردم به آن شخص بیعت دادند در اینصورت بعنوان حاکم و خلیفه مسلمانان تعیین می شود، بنابراین اصل بر انتخاب خلیفه، بصورت شورایی است.
چنانکه در سقیفه بنی ساعده انصار و مهاجرین تصمیم گرفتند ابوبکر را به خلافت برسانند، و قرار نیست که تمام مسلمانان مکه و مدینه در یک مکان جمع شوند و همه با هم تصمیم بگیرند! چرا که چنین چیزی نه لازم است و نه ممکن است! و حتی علی رضی الله عنه هم توسط کل مسلمین انتخاب نشد، بلکه در حقیقت گروهی از سران و رهبران و بزرگان و معتمدین مسلمین شخصی را انتخاب می کنند و سپس وی را به مردم معرفی می کنند تا اگر مردم خواستند با او بیعت کنند وگرنه شخص دیگری را انتخاب و معرفی کنند..
و همین امر در خصوص ابوبکر و علی رضی الله عنهما رخ داد، یعنی ابتدا گروهی از مسلمین آنها را انتخاب کردند و سپس از مردم خواستند به او بیعت دهند که مردم بعد از آن انتخاب به آنها بیعت دادند..
همچنین عمر رضی الله عنه نیز توسط مردم تایید شد، چرا که ابوبکر رضی الله عنه هرگز عمر رضی الله عنه را بعنوان جانشین بعد از خود منصوب نکرد، بلکه به مردم توصیه کرد تا او را انتخاب کنند و این دلالت بر انتصاب نیست و هرگز ابوبکر دستور و امر نکرده که عمر حتما و قطعا جانشین بعد از خودش باشد، بلکه وی را بعنوان کاندیدای مورد نظرش به مردم معرفی نمود و انتخاب نهایی را به مردم واگذار نمود تا اگر به وی بیعت دادند پس او خلیفه شود و اگر بیعت ندادند پس او خلیفه نخواهد شد و فرد دیگری را انتخاب کنند.
و همینطور عثمان رضی الله عنه که ابتدا توسط شورای شش نفره بعنوان کاندیدای مورد نظرشان انتخاب شد و سپس وی را به مردم معرفی کردند و از آنها خواستند تا با او بیعت کنند، و اگر مردم بیعت نمی کردند، قطعا آنها شخص دیگری را کاندید می کردند تا آنکه سرانجام شخصی مورد تایید مردم قرار بگیرد..
پس باید توجه نمود که: قرار نیست کل مردم و مسلمین در مکانی جمع شوند و همگی باهم مشورت کنند و سپس شخصی را انتخاب کنند، این تصور اشتباه و غیر منطقی است!
اصل واقعه غدیر خم بدین صورت بوده که:
حدیث غدیر از مهمترین دلایل شیعه بر اولویت علی به خلافت است تا آن که دربارة آن کتابی یازده جلدی تالیف شده که کتاب الغدیر است، و این حدیث را امام مسلم در صحیح خود از زید بن ارقم رضی الله عنه روایت کرده که گفت: در محل آبی به نام خمّ بین مکه و مدینه پیامبر در میان ما به سخنرانی ایستاد و بعد از حمد و ستایش خدا و موعظه گفت: اما بعد، ای مردم نزدیک است که فرستادة پروردگارم بیاد و من دعوت او را لبیک گویم و از میان شما بروم، من در میان شما دو چیز گران بها و مهم به یادگار میگذارم اول کتاب خدا که در آن هدایت و نور است، پس کتاب خدا را بگیرید و به آن چنگ زنید، و پیامبر به تمسک به کتاب خدا مردم را برانگیخت و تشویق کرد و سپس گفت: و اهل بیت خودم را در میان شما میگذارم شما را سفارش میکنم که در رفتار با اهل بیت من، خدا را مراعات کنید، و شما را سفارش میکنم که در رفتار با اهل بیت من خدا را مراعات کنید سه بار آنرا تکرار کرد. حسین (راوی حدیث از زید بن ارقم) به او گفت: اهل بیت او چه کسانی هستند ای زید؟ آیا زنانش از اهل بیت او نیستند؟
گفت: بله، ولی اهل بیت او کسانی هستند که صدقه و زکات برای آنها حرام است. گفت: آنها چه کسانیند؟ گفت: آنها آل علی و آل عقیل و آل جعفر و آل عباس میباشند.
گفت: بر همه اینها صدقه حرام شده است؟ گفت: بله.( مسلم کتاب فضائل الصحابه حدیث 2408.)
و ترمذی و احمد و نسائی در خصاص و حاکم این را اضافه کرده که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: هر کس من مولای او هستم علی مولای او است. و اضافههای دیگر نیز روایت شده است که فرمود: بار خدایا دوست بدار هر کس را که او دوست میدارد، و دشمن بدار کسی را که با او دشمنی میکند، و یاری کن کسی را که او یاری میکند، و خوار کن کسی را که او خوار میکند، و او را مدار حق قرار بده.
مهم این است که حدیثی که در صحیح مسلم آمده در آن هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست ذکر نشده است، ولی این جمله را ترمذی و احمد و نسائی و حاکم و غیره با سندهای صحیحی از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت کردهاند، و اما اضافههای دیگر مانند بار خدایا دوستان او را دوست بدار و با دشمنان او دشمن باش، بعضی از علما این اضافه را صحیح قرار دادهاند ولی در اصل صحیح نیست، و اما اینکه بار خدایا هر کس او را یاری میکند او را یاری کن و دشمنان او را خوار
بدار
بعد از اینکه این شورا یعنی اهل حل و عقد شخص یا اشخاصی را مناسب منصب حاکم دانستند، آنها آن شخص یا اشخاص را به مسلمانان معرفی می کنند و از مردم می خواهند که به وی بیعت بدهند. حال اگر مردم به آن شخص بیعت دادند در اینصورت بعنوان حاکم و خلیفه مسلمانان تعیین می شود، بنابراین اصل بر انتخاب خلیفه، بصورت شورایی است.
چنانکه در سقیفه بنی ساعده انصار و مهاجرین تصمیم گرفتند ابوبکر را به خلافت برسانند، و قرار نیست که تمام مسلمانان مکه و مدینه در یک مکان جمع شوند و همه با هم تصمیم بگیرند! چرا که چنین چیزی نه لازم است و نه ممکن است! و حتی علی رضی الله عنه هم توسط کل مسلمین انتخاب نشد، بلکه در حقیقت گروهی از سران و رهبران و بزرگان و معتمدین مسلمین شخصی را انتخاب می کنند و سپس وی را به مردم معرفی می کنند تا اگر مردم خواستند با او بیعت کنند وگرنه شخص دیگری را انتخاب و معرفی کنند..
و همین امر در خصوص ابوبکر و علی رضی الله عنهما رخ داد، یعنی ابتدا گروهی از مسلمین آنها را انتخاب کردند و سپس از مردم خواستند به او بیعت دهند که مردم بعد از آن انتخاب به آنها بیعت دادند..
همچنین عمر رضی الله عنه نیز توسط مردم تایید شد، چرا که ابوبکر رضی الله عنه هرگز عمر رضی الله عنه را بعنوان جانشین بعد از خود منصوب نکرد، بلکه به مردم توصیه کرد تا او را انتخاب کنند و این دلالت بر انتصاب نیست و هرگز ابوبکر دستور و امر نکرده که عمر حتما و قطعا جانشین بعد از خودش باشد، بلکه وی را بعنوان کاندیدای مورد نظرش به مردم معرفی نمود و انتخاب نهایی را به مردم واگذار نمود تا اگر به وی بیعت دادند پس او خلیفه شود و اگر بیعت ندادند پس او خلیفه نخواهد شد و فرد دیگری را انتخاب کنند.
و همینطور عثمان رضی الله عنه که ابتدا توسط شورای شش نفره بعنوان کاندیدای مورد نظرشان انتخاب شد و سپس وی را به مردم معرفی کردند و از آنها خواستند تا با او بیعت کنند، و اگر مردم بیعت نمی کردند، قطعا آنها شخص دیگری را کاندید می کردند تا آنکه سرانجام شخصی مورد تایید مردم قرار بگیرد..
پس باید توجه نمود که: قرار نیست کل مردم و مسلمین در مکانی جمع شوند و همگی باهم مشورت کنند و سپس شخصی را انتخاب کنند، این تصور اشتباه و غیر منطقی است!
اصل واقعه غدیر خم بدین صورت بوده که:
حدیث غدیر از مهمترین دلایل شیعه بر اولویت علی به خلافت است تا آن که دربارة آن کتابی یازده جلدی تالیف شده که کتاب الغدیر است، و این حدیث را امام مسلم در صحیح خود از زید بن ارقم رضی الله عنه روایت کرده که گفت: در محل آبی به نام خمّ بین مکه و مدینه پیامبر در میان ما به سخنرانی ایستاد و بعد از حمد و ستایش خدا و موعظه گفت: اما بعد، ای مردم نزدیک است که فرستادة پروردگارم بیاد و من دعوت او را لبیک گویم و از میان شما بروم، من در میان شما دو چیز گران بها و مهم به یادگار میگذارم اول کتاب خدا که در آن هدایت و نور است، پس کتاب خدا را بگیرید و به آن چنگ زنید، و پیامبر به تمسک به کتاب خدا مردم را برانگیخت و تشویق کرد و سپس گفت: و اهل بیت خودم را در میان شما میگذارم شما را سفارش میکنم که در رفتار با اهل بیت من، خدا را مراعات کنید، و شما را سفارش میکنم که در رفتار با اهل بیت من خدا را مراعات کنید سه بار آنرا تکرار کرد. حسین (راوی حدیث از زید بن ارقم) به او گفت: اهل بیت او چه کسانی هستند ای زید؟ آیا زنانش از اهل بیت او نیستند؟
گفت: بله، ولی اهل بیت او کسانی هستند که صدقه و زکات برای آنها حرام است. گفت: آنها چه کسانیند؟ گفت: آنها آل علی و آل عقیل و آل جعفر و آل عباس میباشند.
گفت: بر همه اینها صدقه حرام شده است؟ گفت: بله.( مسلم کتاب فضائل الصحابه حدیث 2408.)
و ترمذی و احمد و نسائی در خصاص و حاکم این را اضافه کرده که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: هر کس من مولای او هستم علی مولای او است. و اضافههای دیگر نیز روایت شده است که فرمود: بار خدایا دوست بدار هر کس را که او دوست میدارد، و دشمن بدار کسی را که با او دشمنی میکند، و یاری کن کسی را که او یاری میکند، و خوار کن کسی را که او خوار میکند، و او را مدار حق قرار بده.
مهم این است که حدیثی که در صحیح مسلم آمده در آن هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست ذکر نشده است، ولی این جمله را ترمذی و احمد و نسائی و حاکم و غیره با سندهای صحیحی از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت کردهاند، و اما اضافههای دیگر مانند بار خدایا دوستان او را دوست بدار و با دشمنان او دشمن باش، بعضی از علما این اضافه را صحیح قرار دادهاند ولی در اصل صحیح نیست، و اما اینکه بار خدایا هر کس او را یاری میکند او را یاری کن و دشمنان او را خوار
بدار
Forwarded from فتاوای احناف📚
و او را مدار حق قرار بده، دروغی است که به پیامبر صلی الله و سلم نسبت داده میشود.
شیعه از این حدیث استدلال میکنند و میگویند علی جانشین بلافصل پیامبر است و میگویند گفته پیامبر صلی الله علیه وسلم که فرمود: هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست، یعنی علی جانشین من است و مولی به معنای والی یعنی سروری که باید از او اطاعت کرد.
و همچنین از علی رضی الله عنه روایت شده که وقتی در رحبه در کوفه بود گفت: چه کسی از پیامبر ص شنید که در روز غدیر خم به من میگفت: هر کس من مولای او هستم پس علی مولای او است، آنگاه دوازده صحابی بدری گواهی دادند که ما شنیدهایم.
علت این سخن پیامبر صلی الله علیه وسلم به علی چه بود ؟
شیعه میگویند پیامبر در محل غدیر خم در هوای بسیار گرم مردم را که تعدادشان بیش از صد هزار نفر بود جمع کرد تا این قضیه را برای آنها بیان کند که هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست، و جملههای دیگری نیز به این اضافه میکنند.
علت این حدیث دو چیز بوده است :
اول: بریده بن الحصیب رضی الله عنه میگوید: خالد بن الولید کسی را پیش پیامبر صلی الله علیه وسلم فرستاد تا کسی را بفرستد که خمس را بگیرد(چون پیامبر خالد را برای جنگ یمن فرستاده بود و او بعد از پیروزی کسی را پیش پیامبر فرستاد تا غنیمت را تقسیم کند.)، آنگاه علی آمد و خمس را گرفت و سپس کنیزی از خمس را انتخاب کرد و با آن همبستر شد، بریده میگوید: از علی متنفر بودم و او را دیدم که غسل کرده بود، به خالد گفتم: آیا این را نمیبینی؟! وقتی پیش پیامبر صلی الله علیه و سلم آمدیم قضیه را با او در میان گذاشتم، پیامبر صلی الله علیه وسلم به من گفت: ای بریده آیا از علی متنفر هستی؟ گفتم: بله، فرمود: از او متنفر مباش او در خمس بیش از این حق دارد، در روایتی دیگر آمده است. که پیامبر به بریده گفت: هر کس من مولا و دوست او هستم علی هم مولا و دوست اوست.
دوم: بیهقی از ابی سعید روایت میکند که علی آنها را از سوار شدن بر شتران صدقه منع کرد، و فردی را به عنوان امیر آنها مقرر کرد و خودش قبل از آنها به سوی پیامبر صلی الله علیه وسلم حرکت کرد، سپس وقتی در میان راه آنها به او رسیدند دید که فردی که او آن را به عنوان امیر مقرر کرده به لشکریان اجازه داده که بر شتران سوار بشوند و دید که آثار سوار شدن از شتران نمایان است بنابراین علی خشمگین شد و نمایندهاش را سر زنش کرد.
ابو سعید میگوید: وقتی ما با پیامبر صلی الله علیه وسلم دیدار کردیم از سختگیری علی به او شکایت کردیم، و در روایتی دیگر آمده است که لباسهایی بود که آنها میخواستند بپوشند اما علی آنها را منع کرد و اجازه نداد که آن لباسها را بپوشند، آنگاه پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: باز ایست ای سعد بن مالک (ابو سعید) و سخنان ناشایستی به برادرت علی نگو، سوگند به خدا که تو میدانی او کار درستی کرده است، این را ابن کثیر با سند جید براساس شروط نسائی روایت کرده است و بیهقی و غیره آن را بیان کردهاند.
و ابن کثیر میگوید وقتی حرفهای زیادی دربارة علی از طرف آن لشکری که علی آنها را از سوار شدن بر شتران صدقه منع کرده بود و لباسها را از آنها پس گرفته بود، گفته شد. پیامبر وقتی از حج بازگشت و مناسک آن را انجام داد در راه مدینه در جایی به نام غدیر خم ایستاد و سخنرانی کرد و دامان علی را پاک دانست و جایگاه او را بالا برد و به فضیلت او گوشزد کرد تا آنچه در دل بسیاری از مردم جای گرفته بود را دور کند.
پس سبب بیان این حدیث این بود که آنها دربارة علی رضی الله عنه حرف زدند، و بنابراین پیامبر صلی الله علیه وسلم چیزی نگفت تا آن که به مدینه بازگشت چرا؟ چون این قضیه مخصوصاً به اهل مدینه ربط داشت چون کسانی که در مورد علی رضی الله عنه سخن گفته بودند از اهل مدینه بودند و آنها کسانی بودند که در جنگ با او همراه بودند.
غدیر خم محلی در جحفه است که تقریباً دویست و پنجاه کیلومتر از مکه فاصله دارد، و اینکه میگویند جایی است که از آن جا حجاج متفرق میشوند و هر یک به سویی میرود دروغ است. چون که محل جمع شدن حجاج مکه است، و از همان مکه از همدیگر جدا میشوند، و اهل مکه در مکه باقی میمانند، و اهل طائف به طائف بر میگردند، و یمنیها به یمن و عراقیها به عراق میروند، و همین طور هر کسی که حج خود را تمام میکند به شهرش باز میگردد و قبیلههای عربی از همان جا به سمت خیمههای خود میروند، پس فقط اهل مدینه و کسانی که در راه مدینه میرفتند با پیامبر همراه بودند، و در میان اینها پیامبر سخنرانی کرد و گفت هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست، اختلاف اهل سنت و شیعه در مفهوم و معنای کلمه مولا است، نه در اینکه پیامبر آن را گفته یا نگفته، شیعه میگویند من کنت مولاه یعنی کسی که من والی او هستم پس علی والی اوست، و اهل سنت میگویند مفهوم گفته پیامبر که من کنت مولاه فعلی مولاه، یعنی هر کس مرا دوست
شیعه از این حدیث استدلال میکنند و میگویند علی جانشین بلافصل پیامبر است و میگویند گفته پیامبر صلی الله علیه وسلم که فرمود: هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست، یعنی علی جانشین من است و مولی به معنای والی یعنی سروری که باید از او اطاعت کرد.
و همچنین از علی رضی الله عنه روایت شده که وقتی در رحبه در کوفه بود گفت: چه کسی از پیامبر ص شنید که در روز غدیر خم به من میگفت: هر کس من مولای او هستم پس علی مولای او است، آنگاه دوازده صحابی بدری گواهی دادند که ما شنیدهایم.
علت این سخن پیامبر صلی الله علیه وسلم به علی چه بود ؟
شیعه میگویند پیامبر در محل غدیر خم در هوای بسیار گرم مردم را که تعدادشان بیش از صد هزار نفر بود جمع کرد تا این قضیه را برای آنها بیان کند که هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست، و جملههای دیگری نیز به این اضافه میکنند.
علت این حدیث دو چیز بوده است :
اول: بریده بن الحصیب رضی الله عنه میگوید: خالد بن الولید کسی را پیش پیامبر صلی الله علیه وسلم فرستاد تا کسی را بفرستد که خمس را بگیرد(چون پیامبر خالد را برای جنگ یمن فرستاده بود و او بعد از پیروزی کسی را پیش پیامبر فرستاد تا غنیمت را تقسیم کند.)، آنگاه علی آمد و خمس را گرفت و سپس کنیزی از خمس را انتخاب کرد و با آن همبستر شد، بریده میگوید: از علی متنفر بودم و او را دیدم که غسل کرده بود، به خالد گفتم: آیا این را نمیبینی؟! وقتی پیش پیامبر صلی الله علیه و سلم آمدیم قضیه را با او در میان گذاشتم، پیامبر صلی الله علیه وسلم به من گفت: ای بریده آیا از علی متنفر هستی؟ گفتم: بله، فرمود: از او متنفر مباش او در خمس بیش از این حق دارد، در روایتی دیگر آمده است. که پیامبر به بریده گفت: هر کس من مولا و دوست او هستم علی هم مولا و دوست اوست.
دوم: بیهقی از ابی سعید روایت میکند که علی آنها را از سوار شدن بر شتران صدقه منع کرد، و فردی را به عنوان امیر آنها مقرر کرد و خودش قبل از آنها به سوی پیامبر صلی الله علیه وسلم حرکت کرد، سپس وقتی در میان راه آنها به او رسیدند دید که فردی که او آن را به عنوان امیر مقرر کرده به لشکریان اجازه داده که بر شتران سوار بشوند و دید که آثار سوار شدن از شتران نمایان است بنابراین علی خشمگین شد و نمایندهاش را سر زنش کرد.
ابو سعید میگوید: وقتی ما با پیامبر صلی الله علیه وسلم دیدار کردیم از سختگیری علی به او شکایت کردیم، و در روایتی دیگر آمده است که لباسهایی بود که آنها میخواستند بپوشند اما علی آنها را منع کرد و اجازه نداد که آن لباسها را بپوشند، آنگاه پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: باز ایست ای سعد بن مالک (ابو سعید) و سخنان ناشایستی به برادرت علی نگو، سوگند به خدا که تو میدانی او کار درستی کرده است، این را ابن کثیر با سند جید براساس شروط نسائی روایت کرده است و بیهقی و غیره آن را بیان کردهاند.
و ابن کثیر میگوید وقتی حرفهای زیادی دربارة علی از طرف آن لشکری که علی آنها را از سوار شدن بر شتران صدقه منع کرده بود و لباسها را از آنها پس گرفته بود، گفته شد. پیامبر وقتی از حج بازگشت و مناسک آن را انجام داد در راه مدینه در جایی به نام غدیر خم ایستاد و سخنرانی کرد و دامان علی را پاک دانست و جایگاه او را بالا برد و به فضیلت او گوشزد کرد تا آنچه در دل بسیاری از مردم جای گرفته بود را دور کند.
پس سبب بیان این حدیث این بود که آنها دربارة علی رضی الله عنه حرف زدند، و بنابراین پیامبر صلی الله علیه وسلم چیزی نگفت تا آن که به مدینه بازگشت چرا؟ چون این قضیه مخصوصاً به اهل مدینه ربط داشت چون کسانی که در مورد علی رضی الله عنه سخن گفته بودند از اهل مدینه بودند و آنها کسانی بودند که در جنگ با او همراه بودند.
غدیر خم محلی در جحفه است که تقریباً دویست و پنجاه کیلومتر از مکه فاصله دارد، و اینکه میگویند جایی است که از آن جا حجاج متفرق میشوند و هر یک به سویی میرود دروغ است. چون که محل جمع شدن حجاج مکه است، و از همان مکه از همدیگر جدا میشوند، و اهل مکه در مکه باقی میمانند، و اهل طائف به طائف بر میگردند، و یمنیها به یمن و عراقیها به عراق میروند، و همین طور هر کسی که حج خود را تمام میکند به شهرش باز میگردد و قبیلههای عربی از همان جا به سمت خیمههای خود میروند، پس فقط اهل مدینه و کسانی که در راه مدینه میرفتند با پیامبر همراه بودند، و در میان اینها پیامبر سخنرانی کرد و گفت هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست، اختلاف اهل سنت و شیعه در مفهوم و معنای کلمه مولا است، نه در اینکه پیامبر آن را گفته یا نگفته، شیعه میگویند من کنت مولاه یعنی کسی که من والی او هستم پس علی والی اوست، و اهل سنت میگویند مفهوم گفته پیامبر که من کنت مولاه فعلی مولاه، یعنی هر کس مرا دوست
