بنظرم بیشترین شانسی که یه ادم میتونه تو زندگی بیاره اینه که هجده نوزده سالگی با ادمای خوبی بُر بخوره.
@kolbemdosti👈❤️
@kolbemdosti👈❤️
انقدر ب وجود خودت متکی باش
که حضور یا غیاب هیچکس نتونه آرامشت رو به هم بزنه
انقدر که بتونی به تنهایی غذا بخوری
تنها بخوابی روی شفای روحت و درمان ذهنت و زخمهات کار کنی
و بدون نیاز به تایید کسی شکوفا بشی
و هروقت که تردید به سراغت اومد و ازت پرسید که تا کجا میتونی ادامه بدی
به یاد بیار که از چه مسیری عبور کردی تا به اینجا برسی تو همیشه قوی تر از اون چیزی هستی که فکر میکنی
@kolbemdosti👈❤️
که حضور یا غیاب هیچکس نتونه آرامشت رو به هم بزنه
انقدر که بتونی به تنهایی غذا بخوری
تنها بخوابی روی شفای روحت و درمان ذهنت و زخمهات کار کنی
و بدون نیاز به تایید کسی شکوفا بشی
و هروقت که تردید به سراغت اومد و ازت پرسید که تا کجا میتونی ادامه بدی
به یاد بیار که از چه مسیری عبور کردی تا به اینجا برسی تو همیشه قوی تر از اون چیزی هستی که فکر میکنی
@kolbemdosti👈❤️
پيامی برای ايرانيان قبل از ماه محرم!
بجای پرداخت ميلياردها تومان
به مداحان برای گرياندن شما
آن را هزينه خنداندن يتيمی کنيد...
@kolbemdosti👈❤️
بجای پرداخت ميلياردها تومان
به مداحان برای گرياندن شما
آن را هزينه خنداندن يتيمی کنيد...
@kolbemdosti👈❤️
عشق و ابراز علاقه رو نمیدونم اما مطمئنم "احترام" آدمها رو تا ابد کنار هم نگه میداره...
@kolbemdosti👈❤️
@kolbemdosti👈❤️
سه مهمان بدون خبر می آید
رزق و روزی، سرنوشت و مرگ
خدایا رزقمان را حلال
سرنوشتمان را زیبا
و مرگ با ایمان نصیب کن،
@kolbemdosti👈❤️
رزق و روزی، سرنوشت و مرگ
خدایا رزقمان را حلال
سرنوشتمان را زیبا
و مرگ با ایمان نصیب کن،
@kolbemdosti👈❤️
بهترین نصحیت زندگیمون رو
پائولو کوئیلو بهمون میکنه :
آدمهای تمام شده را
دیگر از نو شروع نکنید،
نه آنها مثل قبل خواهند بود،
و نه تو، و نه حتی رابطههایتان؛
تنهایی را ترجیح بده به تنهایی که
روحشان با تو نیست...
تنهایی تقدیر من نیست، ترجیح من است!!!
@kolbemdosti👈❤️
پائولو کوئیلو بهمون میکنه :
آدمهای تمام شده را
دیگر از نو شروع نکنید،
نه آنها مثل قبل خواهند بود،
و نه تو، و نه حتی رابطههایتان؛
تنهایی را ترجیح بده به تنهایی که
روحشان با تو نیست...
تنهایی تقدیر من نیست، ترجیح من است!!!
@kolbemdosti👈❤️
میگفت:
ما آدمهایِ «امروز را نَزیسته»
و مُضطرب در اندیشهی فرداییم...
و چه بَد احوالی...
@kolbemdosti👈❤️
ما آدمهایِ «امروز را نَزیسته»
و مُضطرب در اندیشهی فرداییم...
و چه بَد احوالی...
@kolbemdosti👈❤️
احترام به بزرگتر رو نمیفهمم؛ چرا باید صرفا بخاطر سن یکی بهش احترام گذاشت؟!
اتفاقا به نظر من آدم سن بالا زمان بیشتری داشته که درست رفتار کردن رو یاد بگیره و اگه شعور نداشته باشه،باید بیشتر هم به روش آورد.
@kolbemdosti👈❤️
اتفاقا به نظر من آدم سن بالا زمان بیشتری داشته که درست رفتار کردن رو یاد بگیره و اگه شعور نداشته باشه،باید بیشتر هم به روش آورد.
@kolbemdosti👈❤️
آرایشگری زندگی می کرد که سالها بچه دار نمی شد. او نذر کرد که اگر بچه دار شود، تا یک ماه سر همه مشتریان را به رایگان اصلاح کند. بالاخره خدا خواست و او بچه دار شد!
روز اول یک شیرینی فروش وارد مغازه شد. پس از پایان کار، هنگامی که قناد خواست پول بدهد، آرایشگر ماجرا را به او گفت. فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه اش را باز کند، یک جعبه بزرگ شیرینی و یک کارت تبریک و تشکر از طرف قناد دم در بود.
روز دوم یک گل فروش به او مراجعه کرد و هنگامی که خواست حساب کند، آرایشگر ماجرا را به او گفت. فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه اش را باز کند، یک دسته گل بزرگ و یک کارت تبریک و تشکر از طرف گل فروش دم در بود.
روز سوم یک مهندس ایرانی به او مراجعه کرد. در پایان آرایشگر ماجرا را به او گفت و از گرفتن پول امتناع کرد.
فرداى آن روز همه دوستان و آشنايان مهندس
دم در سلمانی صف کشیده بودند و غر
می زدند که پس این مردک چرا
مغازه اش را باز نمی کند.
@kolbemdosti👈❤️
روز اول یک شیرینی فروش وارد مغازه شد. پس از پایان کار، هنگامی که قناد خواست پول بدهد، آرایشگر ماجرا را به او گفت. فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه اش را باز کند، یک جعبه بزرگ شیرینی و یک کارت تبریک و تشکر از طرف قناد دم در بود.
روز دوم یک گل فروش به او مراجعه کرد و هنگامی که خواست حساب کند، آرایشگر ماجرا را به او گفت. فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه اش را باز کند، یک دسته گل بزرگ و یک کارت تبریک و تشکر از طرف گل فروش دم در بود.
روز سوم یک مهندس ایرانی به او مراجعه کرد. در پایان آرایشگر ماجرا را به او گفت و از گرفتن پول امتناع کرد.
فرداى آن روز همه دوستان و آشنايان مهندس
دم در سلمانی صف کشیده بودند و غر
می زدند که پس این مردک چرا
مغازه اش را باز نمی کند.
@kolbemdosti👈❤️
اگه دل کسی رو شکستی یا آبرویی رو به ناحق بردی
دیگه هیچوقت رو به هیچ آسمونی برای خوشبختیت
دعا نکن
@kolbemdosti👈❤️
دیگه هیچوقت رو به هیچ آسمونی برای خوشبختیت
دعا نکن
@kolbemdosti👈❤️
عجب مردمی داریم
نه دردت را میفهمند و نه حرفت را
با این حال باب دلشان
در موردت قضاوت میکنند
@kolbemdosti👈❤️
نه دردت را میفهمند و نه حرفت را
با این حال باب دلشان
در موردت قضاوت میکنند
@kolbemdosti👈❤️
دو سارق وارد یک ویلا شدند
و پس از جستجو گاو صندوق را پیدا کردند
بنابرین دزد بزرگ ان را با تجربه خود بدون نیاز به هیچ شکستگی باز کرد .و پول ها را بیرون اورد .
دزد بزرگ روی یکی از صندلی های دور میز نشست.
به دزد کاراموز جوانتر گفت:
ورق ها را از جیب خود بیرون بیاور
دزد جوان حیرت زده گفت :بیا فرار کنیم
قبل از این که وجود ما را احساس کنند
و اگر بخواهیم بازی کنیم در خانه بازی کنیم
سارق متخصص بشدت او را سرزنش کرد و گفت:
من رهبر هستم
همانطور که می گویم عمل کن
و یخچال را باز کن و سه قوطی پپسی و سه لیوان بیاور
مرد جوان ورق را اورد و ان ها شروع به بازی و نوشیدن کردن.
سارق متخصص گفت تلویزیون را روشن کن و صدای ان را بلند کن
مرد جوان تردید کرد و سارق متخصص شدیدا او را توبیخ کرد
.بنابراین سارق جوان که بشدت مات و مبهوت بود به حرف استادش کرد و فک کرد استاد دیوانه شده.... و از ترس لرزید زیرا ان ها را دستگیر کرده و به زندان می انداختند
صاحب قصر بیدار شد و تپانچه ای در دست گرفت و گفت:چیکار میکنید دزد ها؟هیچکس حرکت نکند وگرنه من شما را خواهم کشت ...دزد متخصص اهمیتی نمیداد و به دوست جوانش میگفت
بازی کن .... بازی کن... و به او توجه نکن
صاحب قصر به پلیس زنگ زد
پلیس امد و صاحب قصر به ان ها گفت
اینها دزد هستند و این پولی
را که جلوی ان هاست از خانه من سرقت کردند!!!
سارق متخصص به پلیس گفت
این مرد دروغگو است...او ما را دعوت کرد که بازی کنیم
در واقع بازی کردیم و او را بردیم
وقتی تمام پول خود را از دست داد اسلحه خود را بیرون اورد و گفت یا پول من را پس میدهی یا به پلیس تماس میگیرم و به ان ها میگویم شما دزد هستید
افسر به سه قوطی پپسی و پول های پراکنده روی میز نگاه کرد
همچنین به صدای بلند تلویزیون و به سارقانی که در حال بازی ورق بودند نگاه کرد و به هیچکس اهمیت نمیداد
او به صاحب قصر گفت :شما در خانه خود قمار بازی میکردید و وقتی شکست خوردید به ما زنگ زدید
اگر دوباره این موضوع را تکرار کنید شما را به زندان خواهم انداخت
سپس افسر به طرف در رفت که خارج شود
سارق متخصص به او گفت؛
جناب سروان ..اگر بیرون بروید و ما را اینجا بگذاریدممکن است ما را بکشد .... و این چنین شد که دو سارق با پول و تحت حفاظت پلیس از خانه خارج شدند
بنابراین سارقان بزرگ نه تنها ثروت جهان را می ربایند
بلکه تحت حمایت قانون این کار را انجام میدهند
@kolbemdosti👈❤️
و پس از جستجو گاو صندوق را پیدا کردند
بنابرین دزد بزرگ ان را با تجربه خود بدون نیاز به هیچ شکستگی باز کرد .و پول ها را بیرون اورد .
دزد بزرگ روی یکی از صندلی های دور میز نشست.
به دزد کاراموز جوانتر گفت:
ورق ها را از جیب خود بیرون بیاور
دزد جوان حیرت زده گفت :بیا فرار کنیم
قبل از این که وجود ما را احساس کنند
و اگر بخواهیم بازی کنیم در خانه بازی کنیم
سارق متخصص بشدت او را سرزنش کرد و گفت:
من رهبر هستم
همانطور که می گویم عمل کن
و یخچال را باز کن و سه قوطی پپسی و سه لیوان بیاور
مرد جوان ورق را اورد و ان ها شروع به بازی و نوشیدن کردن.
سارق متخصص گفت تلویزیون را روشن کن و صدای ان را بلند کن
مرد جوان تردید کرد و سارق متخصص شدیدا او را توبیخ کرد
.بنابراین سارق جوان که بشدت مات و مبهوت بود به حرف استادش کرد و فک کرد استاد دیوانه شده.... و از ترس لرزید زیرا ان ها را دستگیر کرده و به زندان می انداختند
صاحب قصر بیدار شد و تپانچه ای در دست گرفت و گفت:چیکار میکنید دزد ها؟هیچکس حرکت نکند وگرنه من شما را خواهم کشت ...دزد متخصص اهمیتی نمیداد و به دوست جوانش میگفت
بازی کن .... بازی کن... و به او توجه نکن
صاحب قصر به پلیس زنگ زد
پلیس امد و صاحب قصر به ان ها گفت
اینها دزد هستند و این پولی
را که جلوی ان هاست از خانه من سرقت کردند!!!
سارق متخصص به پلیس گفت
این مرد دروغگو است...او ما را دعوت کرد که بازی کنیم
در واقع بازی کردیم و او را بردیم
وقتی تمام پول خود را از دست داد اسلحه خود را بیرون اورد و گفت یا پول من را پس میدهی یا به پلیس تماس میگیرم و به ان ها میگویم شما دزد هستید
افسر به سه قوطی پپسی و پول های پراکنده روی میز نگاه کرد
همچنین به صدای بلند تلویزیون و به سارقانی که در حال بازی ورق بودند نگاه کرد و به هیچکس اهمیت نمیداد
او به صاحب قصر گفت :شما در خانه خود قمار بازی میکردید و وقتی شکست خوردید به ما زنگ زدید
اگر دوباره این موضوع را تکرار کنید شما را به زندان خواهم انداخت
سپس افسر به طرف در رفت که خارج شود
سارق متخصص به او گفت؛
جناب سروان ..اگر بیرون بروید و ما را اینجا بگذاریدممکن است ما را بکشد .... و این چنین شد که دو سارق با پول و تحت حفاظت پلیس از خانه خارج شدند
بنابراین سارقان بزرگ نه تنها ثروت جهان را می ربایند
بلکه تحت حمایت قانون این کار را انجام میدهند
@kolbemdosti👈❤️