This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگه کسی مدام بهت میگه مراقب خودت باش
تو هم در جواب بگو: «منم دوستت دارم»
همینقدر کوتاه، همینقدر قشنگ🙃❤
تگ کن و بفرص براش🫴🕊
تو هم در جواب بگو: «منم دوستت دارم»
همینقدر کوتاه، همینقدر قشنگ🙃❤
تگ کن و بفرص براش🫴🕊
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
توی دل این روزای سخت،
فقط امید میتونه دستمون رو بگیره...
یه روز، دوباره میخندیم
و دنیا آرومتر میشه.
#رفیق
قوی بمون...
فقط امید میتونه دستمون رو بگیره...
یه روز، دوباره میخندیم
و دنیا آرومتر میشه.
#رفیق
قوی بمون...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من این بی رحمی را درک نمی کنم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بالاخره یه روزی همه چیز درست میشه...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎧 آهنگی فوق العاده زیبا از پانیا خواننده هوش مصنوعی با شعری از رهی معیری♥️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تابستونتون پر از خیر و برکت
با یه آرزو از ته دل:
خدایا،
بذار این تاریخ قشنگ،
آغاز آرامش ایرانمون باشه…
آغاز لبخند،
آغاز صلح.
آمین 🤍🇮🇷
🌱🌺🍃🌺🍃
با یه آرزو از ته دل:
خدایا،
بذار این تاریخ قشنگ،
آغاز آرامش ایرانمون باشه…
آغاز لبخند،
آغاز صلح.
آمین 🤍🇮🇷
🌱🌺🍃🌺🍃
من از جنگ میترسم چون جنگ سواد ندارد؛ چون شناسنامهٔ آدم ها را نمیخواند، دفتر مشق بچه ها را نمیخواند. قبالهٔ ازدواج نو عروسان را نمیخواند. مدرک دانشگاهی تحصیل کردگان را نمیخواند.
من از جنگ میترسم چون جنگ کور است؛ جوانی پسران را نمیبیند، زیبایی دخترکان را نمیبیند، فردای کودکان را نمیبیند، آرزوهای انسان را نمیبیند، رؤیاها و دلتنگیها و حسرتها را نمیبیند.
من از جنگ میترسم چون جنگ ادب ندارد، پایش را میگذارد روی خانهها، روی شهرها، روی آدمها، روی قلبها و عشقها و تمناها. روی تأسیسات اقتصادی که با سال ها خون دل ساخته شدهاند.
من از جنگ میترسم چون آشنا و غریب سرش نمیشود، خوب و بد سرش نمیشود. دیندار و بیدین نمیشناسد، پیر و جوان نمیشناسد، باسواد و بیسواد نمیشناسد، فقیر و غنی نمیشناسد، تر و خشک را نمیشناسد، پایش به هر جا که برسد همه را میسوزاند.
من از جنگ میترسم چون هر لباسی که بپوشد، هر نقابی که بزند، هر شعاری که بدهد، باز هم جنگ است و جنگ را از هر طرف که بنویسی گنج نخواهد شد، رنج خواهد شد. من از جنگ میترسم چون جنگ از همه انتقام میگیرد، از همه.
«نامه های خطخطی»
عرفان نظرآهاری
.
.
من از جنگ میترسم چون جنگ کور است؛ جوانی پسران را نمیبیند، زیبایی دخترکان را نمیبیند، فردای کودکان را نمیبیند، آرزوهای انسان را نمیبیند، رؤیاها و دلتنگیها و حسرتها را نمیبیند.
من از جنگ میترسم چون جنگ ادب ندارد، پایش را میگذارد روی خانهها، روی شهرها، روی آدمها، روی قلبها و عشقها و تمناها. روی تأسیسات اقتصادی که با سال ها خون دل ساخته شدهاند.
من از جنگ میترسم چون آشنا و غریب سرش نمیشود، خوب و بد سرش نمیشود. دیندار و بیدین نمیشناسد، پیر و جوان نمیشناسد، باسواد و بیسواد نمیشناسد، فقیر و غنی نمیشناسد، تر و خشک را نمیشناسد، پایش به هر جا که برسد همه را میسوزاند.
من از جنگ میترسم چون هر لباسی که بپوشد، هر نقابی که بزند، هر شعاری که بدهد، باز هم جنگ است و جنگ را از هر طرف که بنویسی گنج نخواهد شد، رنج خواهد شد. من از جنگ میترسم چون جنگ از همه انتقام میگیرد، از همه.
«نامه های خطخطی»
عرفان نظرآهاری
.
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اولین صبح پس از جنگ را بیاد خواهیم آورد ،آسمان آرام گرفته بود ،بی دود و آتش .
صدای خنده ی بی ملاحظه کودکی از دور به گوش می رسید ، صدایی که طنین امید به زندگی را زنده می کرد .
مادری با چشمان نمناک در تاریک و روشن بامداد بر سجاده خود برای سلامتی خانواده اش خدا را شکر میکرد .
شهر رنگ و بوی گذشته خود را باز می یافت و مردمان چون پرستوهای سفر کرده به خانه باز میگشتند.
دوباره بوی نان تازه حس زندگی را درخیابانهای تازه آب پاشی شده جاری می کرد ،و دردها آرام آرام جای خود را به یک بی حسی غریب میدادند .
هر چه بود گذشته بود و اثری ماندگار بر روح و روان خسته مان بجا گذاشته بود .
#الما_امینی
صدای خنده ی بی ملاحظه کودکی از دور به گوش می رسید ، صدایی که طنین امید به زندگی را زنده می کرد .
مادری با چشمان نمناک در تاریک و روشن بامداد بر سجاده خود برای سلامتی خانواده اش خدا را شکر میکرد .
شهر رنگ و بوی گذشته خود را باز می یافت و مردمان چون پرستوهای سفر کرده به خانه باز میگشتند.
دوباره بوی نان تازه حس زندگی را درخیابانهای تازه آب پاشی شده جاری می کرد ،و دردها آرام آرام جای خود را به یک بی حسی غریب میدادند .
هر چه بود گذشته بود و اثری ماندگار بر روح و روان خسته مان بجا گذاشته بود .
#الما_امینی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برات آرزو دارم
هرچه زودتر
یه حالِ بشدت خوب
به سراغت بیاد..!
از اون حال خوبایی که
از شادی و خنده،
مجالِ استوری کردنشو
پیدا نکنی...!
سلام وقت بخیر عزیزان
🧡჻ᭂ࿐🟤☕️
•┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
هرچه زودتر
یه حالِ بشدت خوب
به سراغت بیاد..!
از اون حال خوبایی که
از شادی و خنده،
مجالِ استوری کردنشو
پیدا نکنی...!
سلام وقت بخیر عزیزان
🧡჻ᭂ࿐🟤☕️
•┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
الهی…
سهم دلت، یه لبخند از ته دل،
سهم نگاهت، یه منظرهی امن،
و سهم قلبت، یه عشق بیمنت باشه…
الهی…
اونجایی که دلت لرزید، خدا قرصش کنه،
اونجایی که اشکت چکید، خدا لبخند بشونه،
و اونجایی که ناامید شدی،
خدا بیهوا نجاتت بده…
خدایابذار این تابستون
فصل رویش دعاهای قشنگمون باشه…
آمین
سهم دلت، یه لبخند از ته دل،
سهم نگاهت، یه منظرهی امن،
و سهم قلبت، یه عشق بیمنت باشه…
الهی…
اونجایی که دلت لرزید، خدا قرصش کنه،
اونجایی که اشکت چکید، خدا لبخند بشونه،
و اونجایی که ناامید شدی،
خدا بیهوا نجاتت بده…
خدایابذار این تابستون
فصل رویش دعاهای قشنگمون باشه…
آمین
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در اولین جمعهی تیر…
الهی،
سهم دلت بشه یه آرامش عمیق،
سهم نگاهت بشه نور، نه نگرانی…
الهی، هرکس که امروزشو با امید شروع کرده،
آخرش با یه خبر خوب، یه آغوش امن،
و یه لبخند واقعی تموم کنه…
خدایا،
بذار تیر،
فصل رویش دعاهای قشنگمون باشه…
آمین 🤍
الهی،
سهم دلت بشه یه آرامش عمیق،
سهم نگاهت بشه نور، نه نگرانی…
الهی، هرکس که امروزشو با امید شروع کرده،
آخرش با یه خبر خوب، یه آغوش امن،
و یه لبخند واقعی تموم کنه…
خدایا،
بذار تیر،
فصل رویش دعاهای قشنگمون باشه…
آمین 🤍
.
به انتظار پيامي نشسته ام
پيامي پر از شور و شوق
پيامی كه بشود با آن
رقصيد و خنديد
خسته شده ايم
بس كه هربار تماسی گرفته شد
پيامي فرستاده شد
دلی تنگ بود، حالی خراب بود
بغضی شكسته بود
خسته شده ايم بس كه
خستگی در تنمان مي ماند
بغض در گلويمان تلنبار ميشود
خسته شده ايم بس كه
حال خوب نمی شويم براي هم
درد مي دهيم دل مي شكنيم
و هرروز از خودمان مي پرسيم
مگر من نبايد لبخند بزنم؟
مگر من لياقت حال خوش ندارم ؟
پيامي خوش باشيد براي هم
اشك شوق باشيد برای هم
به جان خودتان قسم
اين روزها می گذرد، ما می گذريم
ولي حسرت نمی گذرد
عادل_دانتیسم
به انتظار پيامي نشسته ام
پيامي پر از شور و شوق
پيامی كه بشود با آن
رقصيد و خنديد
خسته شده ايم
بس كه هربار تماسی گرفته شد
پيامي فرستاده شد
دلی تنگ بود، حالی خراب بود
بغضی شكسته بود
خسته شده ايم بس كه
خستگی در تنمان مي ماند
بغض در گلويمان تلنبار ميشود
خسته شده ايم بس كه
حال خوب نمی شويم براي هم
درد مي دهيم دل مي شكنيم
و هرروز از خودمان مي پرسيم
مگر من نبايد لبخند بزنم؟
مگر من لياقت حال خوش ندارم ؟
پيامي خوش باشيد براي هم
اشك شوق باشيد برای هم
به جان خودتان قسم
اين روزها می گذرد، ما می گذريم
ولي حسرت نمی گذرد
عادل_دانتیسم
تمامشدنی ناابدی
پایان هر جنگ، آغاز شمارش ویرانیهاست؛ نه فقط ساختمانها، بلکه روانها هم.
پایانش روی کاغذ است؛ در روزنامهها، در گزارشها.
اما ادامهاش در جان آدمهاست؛ در خوابهای ناآرام. در غمِ خلفِ خنده.
آیا برای روانها هم آتشبس صادر میشود؟
سهیلا شیبانی
پایان هر جنگ، آغاز شمارش ویرانیهاست؛ نه فقط ساختمانها، بلکه روانها هم.
پایانش روی کاغذ است؛ در روزنامهها، در گزارشها.
اما ادامهاش در جان آدمهاست؛ در خوابهای ناآرام. در غمِ خلفِ خنده.
آیا برای روانها هم آتشبس صادر میشود؟
سهیلا شیبانی
من ک ندونستم این جنگ برای چی بود؟ چرا جنگ شد؟
چرا شروع شد؟
چرا تموم شد؟
منظور از جنگ چی بود؟
اصلا چه چیزی عايد هر دو طرف شد از این چنگ، غیر از خرابی مملکت و اشک و خون مردم ؟
میگم شاید هر دو طرف چند تا موشک اضافه داشتن،
گفتن اینا رو بهمدیگه بزنیم انبار جا نیس؛
یا چند نفر مردم اضافه داریم، بزنیم اینا رو بکشیم یکم جمعیت کم بشه...
یا هم ، یه کم سرمایهی ملی اضافه داریم، بزنیم مراکز و ساختمانها و غیره رو بترکونیم تا بعدا مردم رو بچاپیم و با هزینههای کلان دوباره بسازیم ...
خب من بیسوادم چ کنم،
شما بگین چرا ؟
من ک بعداز اتمام این بزن بزن،
نه غالب دیدم نه مغلوب،
چی شد؟ چی اومد؟چی رفت؟ چی گیر کرد؟ ندونستم خلاصه...🥱
ای باباااا... بیخیال غلمانی!
بشین سرِ جات خطخطییهاتو
بنویس!
تو کجا عقلت ب اون زیرزیرا قد میده آخه ...؟..😑🤐🤒😝
چرا شروع شد؟
چرا تموم شد؟
منظور از جنگ چی بود؟
اصلا چه چیزی عايد هر دو طرف شد از این چنگ، غیر از خرابی مملکت و اشک و خون مردم ؟
میگم شاید هر دو طرف چند تا موشک اضافه داشتن،
گفتن اینا رو بهمدیگه بزنیم انبار جا نیس؛
یا چند نفر مردم اضافه داریم، بزنیم اینا رو بکشیم یکم جمعیت کم بشه...
یا هم ، یه کم سرمایهی ملی اضافه داریم، بزنیم مراکز و ساختمانها و غیره رو بترکونیم تا بعدا مردم رو بچاپیم و با هزینههای کلان دوباره بسازیم ...
خب من بیسوادم چ کنم،
شما بگین چرا ؟
من ک بعداز اتمام این بزن بزن،
نه غالب دیدم نه مغلوب،
چی شد؟ چی اومد؟چی رفت؟ چی گیر کرد؟ ندونستم خلاصه...🥱
ای باباااا... بیخیال غلمانی!
بشین سرِ جات خطخطییهاتو
بنویس!
تو کجا عقلت ب اون زیرزیرا قد میده آخه ...؟..😑🤐🤒😝