Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
"خدایا، در این روز زیبا دعا میکنم دلم آروم باشه، نگاهم پر از امید بمونه و راههام به خوشبختی ختم بشه… خودت هوامو داشته باش، مثل همیشه."
❤1👍1👌1💯1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"امروز، سهشنبهای باشه که تهش بگیم:
چه روز خوبی بود!
چه حال خوبی داشتم!
چه دعای قشنگی اجابت شد…
خدایا
سهشنبهمون رو غافلگیرمون کن،
با همون خیری که تو بلدی و ما بلد نیستیم."
چه روز خوبی بود!
چه حال خوبی داشتم!
چه دعای قشنگی اجابت شد…
خدایا
سهشنبهمون رو غافلگیرمون کن،
با همون خیری که تو بلدی و ما بلد نیستیم."
❤1
پویا - اولین عشق
@moziku
لحظه هاتون مملو باشه از عشق...
❤️🌺❤️
❤️🌺❤️
Navazesh
Naser Zeynali
آهنگ جدید ناصر زینلے بہ نام نوازش
♾❤️🌺❤️
♾❤️🌺❤️
❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما بہ شادے نیازمندیم
همانگونہ ڪہ بہ هوا؛ و بہ عشق نیازمندیم
همانگونہ ڪہ بہ آب🥰👌
امروزتان مفرح
همانگونہ ڪہ بہ هوا؛ و بہ عشق نیازمندیم
همانگونہ ڪہ بہ آب🥰👌
امروزتان مفرح
🙏1
╲\ ╭ ✹
╭ ♥️ ╯
✹ ╯\╲
#طنزانه🚩
یکی از دوستام با یه پسر خیلی پولدار آشنا شده بود و تصمیم داشت هر طور شده باهاش عروسی کنه، تو یه مهمونی یه دفعه از دهنش پرید که 5 ساله دفتر خاطرات داره و همه چیزشو توش می نویسه، این آقا هم گیر داد که دفتر خاطراتت رو بده من بخونم!
از فردای اون روز مژگان و من نشستیم به نوشتن یه دفتر خاطرات تقلبی براش، من وظیفه قدیمی جلوه دادنش رو داشتم...،
10 جور خودکار واسش عوض کردم، پوست پرتقال مالیدم به بعضی برگه هاش...، چایی ریختم روش... مژی هم تا می تونست خودش رو خوب نشون داد و همش نوشت از تنهایی و من خیلی پاکم و اصلا دنبال مادیات نیستم و فقط انسانیت برام مهمه و... بعد از یک هفته کار مداوم، دفتر خاطرات رو بُرد تقدیم ایشون کرد. آقا پسر در ایکی ثانیه دفتر خاطرات رو بر فرق سر مژی کوبید و گفت: منو چی فرض کردی؟
این که سالنامه ۱۴۰۰ هست! تو 5 ساله داری توی این خاطره می نویسی؟ و این گونه بود که مژی هنوز مجرد است!😁😂
╭ ♥️ ╯
✹ ╯\╲
#طنزانه🚩
یکی از دوستام با یه پسر خیلی پولدار آشنا شده بود و تصمیم داشت هر طور شده باهاش عروسی کنه، تو یه مهمونی یه دفعه از دهنش پرید که 5 ساله دفتر خاطرات داره و همه چیزشو توش می نویسه، این آقا هم گیر داد که دفتر خاطراتت رو بده من بخونم!
از فردای اون روز مژگان و من نشستیم به نوشتن یه دفتر خاطرات تقلبی براش، من وظیفه قدیمی جلوه دادنش رو داشتم...،
10 جور خودکار واسش عوض کردم، پوست پرتقال مالیدم به بعضی برگه هاش...، چایی ریختم روش... مژی هم تا می تونست خودش رو خوب نشون داد و همش نوشت از تنهایی و من خیلی پاکم و اصلا دنبال مادیات نیستم و فقط انسانیت برام مهمه و... بعد از یک هفته کار مداوم، دفتر خاطرات رو بُرد تقدیم ایشون کرد. آقا پسر در ایکی ثانیه دفتر خاطرات رو بر فرق سر مژی کوبید و گفت: منو چی فرض کردی؟
این که سالنامه ۱۴۰۰ هست! تو 5 ساله داری توی این خاطره می نویسی؟ و این گونه بود که مژی هنوز مجرد است!😁😂
👍1
─┅═ೋ❅📘📖📒❅ೋ═┅─
#آیا_می_دانستید 💡
اصطلاح آدم هفت خط برای افراد زیرک و باهوش که معمولا رند و مکار هم هستند به کار میرود.
حال ببینم این عبارت از کجا آمده است.در زمان ساسانیان در بزمهای شاهانه، معمولا شراب در جامها که از شاخ گاو یا بزکوهی و... ساخته شده بود، ریخته میشد و چون این جامها هیچ پایهای نداشتند، مهمانان نمیتوانستند جامهای خود را پایین بگذارند، چون امکان داشت محتویات آن روی زمین بریزد؛ در نتیجه مجبور بودند جام را یکباره سر بکشند.اما برای اینکه کسی بیش از اندازۀ ظرفیت خود، بادهگساری نکند و از سر مستی با حرکت یا گفتار خود، احترام مجلس شاهانه را از بین نبرد؛ هر کدام از مهمانان، پیمانهای مخصوص به خود داشتند که براساس میزان توانائی صاحب آن در بادهگساری، خطی در داخل آن کشیده شده بوده که ساقی برای دارنده پیمانه فقط تا همان خط، شراب در پیمانهاش میریخت.
به مرور زمان تمامی پیمانههای شراب با هفت خط، مشخص و درجهبندی شدند و معمولا در مجالسی که پادشاه حضور داشت، میهمانان از سه تا شش خط شراب مینوشیدند.اما بودند افرادی که به آنها «لوطی» گفته میشد و تا هفت خط را شراب مینوشیدند، بدون آنکه مست شوند.این افراد را «هفت خط» مینامیدند، یعنی که آنها صاحب ظرفیت و زرنگ بوده و به رموز و فنون شرابخواری تسلط کامل داشتند.این اصطلاح به تدریج وارد فرهنگ عامه شد و برای افراد باهوش و زیرک مورد استفاده قرار گرفت.
#آیا_می_دانستید 💡
اصطلاح آدم هفت خط برای افراد زیرک و باهوش که معمولا رند و مکار هم هستند به کار میرود.
حال ببینم این عبارت از کجا آمده است.در زمان ساسانیان در بزمهای شاهانه، معمولا شراب در جامها که از شاخ گاو یا بزکوهی و... ساخته شده بود، ریخته میشد و چون این جامها هیچ پایهای نداشتند، مهمانان نمیتوانستند جامهای خود را پایین بگذارند، چون امکان داشت محتویات آن روی زمین بریزد؛ در نتیجه مجبور بودند جام را یکباره سر بکشند.اما برای اینکه کسی بیش از اندازۀ ظرفیت خود، بادهگساری نکند و از سر مستی با حرکت یا گفتار خود، احترام مجلس شاهانه را از بین نبرد؛ هر کدام از مهمانان، پیمانهای مخصوص به خود داشتند که براساس میزان توانائی صاحب آن در بادهگساری، خطی در داخل آن کشیده شده بوده که ساقی برای دارنده پیمانه فقط تا همان خط، شراب در پیمانهاش میریخت.
به مرور زمان تمامی پیمانههای شراب با هفت خط، مشخص و درجهبندی شدند و معمولا در مجالسی که پادشاه حضور داشت، میهمانان از سه تا شش خط شراب مینوشیدند.اما بودند افرادی که به آنها «لوطی» گفته میشد و تا هفت خط را شراب مینوشیدند، بدون آنکه مست شوند.این افراد را «هفت خط» مینامیدند، یعنی که آنها صاحب ظرفیت و زرنگ بوده و به رموز و فنون شرابخواری تسلط کامل داشتند.این اصطلاح به تدریج وارد فرهنگ عامه شد و برای افراد باهوش و زیرک مورد استفاده قرار گرفت.
📚دآســټـآݩک
جنگ عظیمی بین دو کشور درگرفته بود. ماهها از شروع جنگ میگذشت و جنگ کماکان ادامه داشت. سربازان هر دو طرف خسته شده بودند.
فرمانده یکی از دو کشور با طرحی اساسی، قصد حمله بزرگی را به دشمن داشت و آن طرح با چنان دقت و درایتی ریخته شده بود که فرمانده به پیروزی نیروهایش اطمینان کامل داشت. ولی سربازان خسته و دو دل بودند.
فرمانده سربازان خود را جمع کرد و در مورد نقشه حمله خود توضیحاتی داد. سپس سکهای از جیب خود بیرون آورد و گفت:
«سکه را بالا میاندازم. اگر شیر آمد پیروز میشویم و اگر خط آمد شکست میخوریم.»
سپس سکه را به بالا پرتاب کرد. سربازها با دقت چرخش سکه را در هوا دنبال کردند تا به زمین رسید. شیر آمده بود. فریاد شادی سربازان به هوا برخاست. فردای آن روز با نیرویی فوقالعاده به دشمن حمله کردند و پیروز شدند. پس از پایان نبرد، معاون فرمانده نزد او آمد و گفت:
«قربان آیا شما واقعا میخواستید سرنوشت کشور را به چرخش یک سکه واگذار کنید؟»
فرمانده لبخندی زد و گفت:
«بله» و سکه را به او نشان داد. هر دوطرف سکه شیر بود.
👤 آنتونی رابینز
🪂🪂🪂🪂🪂
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو
غمی
رو
به
من
دادی
که
حتی
دیگه
خودتم
نمیتونی ازم بگیریش...
غمی
رو
به
من
دادی
که
حتی
دیگه
خودتم
نمیتونی ازم بگیریش...
👍3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امروز، دلت رو به خدا بسپار و با تمام وجود بگو:
"خدایا، دلم رو از نگرانیها پاک کن، آرامش رو در قلبم جاری کن تا در هر لحظهاش، حضور تو رو احساس کنم. هر چیزی که برام میفرستی، از توست و من با ایمان به تو، به جلو میروم."
این روز، روزی است برای آرامش و امید، چون وقتی خدا با ماست، هیچ چیزی نمیتواند ما را شکست دهد.
"خدایا، دلم رو از نگرانیها پاک کن، آرامش رو در قلبم جاری کن تا در هر لحظهاش، حضور تو رو احساس کنم. هر چیزی که برام میفرستی، از توست و من با ایمان به تو، به جلو میروم."
این روز، روزی است برای آرامش و امید، چون وقتی خدا با ماست، هیچ چیزی نمیتواند ما را شکست دهد.
🌼🌸🌼
✍خوشبختی
حراج روزانه دنیاست!
اینکه ما قدمی برنمیداریم و
قیمت پیشنهاد نمیکنیم؛
داستان دیگریست.....
"خوشبختی" پیداکردنی نیست!
"خوشبختی" ساختنیست...
سه پند لقمان به پسرش :
در زندگی بهترین غذا را بخور ...
در بهترین رختخواب جهان بخواب ...
در بهترین خانه ها زندگی کن ...
پسر گفت :
ما فقیریم چطور این کارها را بکنم ؟
لقمان :
اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری ،
هر غذایی ، طعم بهترین غذای
جهان را میدهد .
اگر بیشتر کار کنی و دیرتر بخوابی ،
هر جا که بخوابی بهترین خوابگاه
جهان است ،
و اگر با مردم دوستی کنی ،
در قلب آنها جای میگیری ،
و آنوقت بهترین خانه های جهان
مال توست!
#انگیزشی
✍خوشبختی
حراج روزانه دنیاست!
اینکه ما قدمی برنمیداریم و
قیمت پیشنهاد نمیکنیم؛
داستان دیگریست.....
"خوشبختی" پیداکردنی نیست!
"خوشبختی" ساختنیست...
سه پند لقمان به پسرش :
در زندگی بهترین غذا را بخور ...
در بهترین رختخواب جهان بخواب ...
در بهترین خانه ها زندگی کن ...
پسر گفت :
ما فقیریم چطور این کارها را بکنم ؟
لقمان :
اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری ،
هر غذایی ، طعم بهترین غذای
جهان را میدهد .
اگر بیشتر کار کنی و دیرتر بخوابی ،
هر جا که بخوابی بهترین خوابگاه
جهان است ،
و اگر با مردم دوستی کنی ،
در قلب آنها جای میگیری ،
و آنوقت بهترین خانه های جهان
مال توست!
#انگیزشی
آدمها از شیشه نازکترند.. هم با محبت زیاد می شکنند، هم با بی تفاوتی ...
هم ترک بر میدارند از بی اعتمادی، هم از بارش احساسهای ناگهانی...
آدمها فولاد نیستند ، زمخت نیستند.. ظاهرشان هم باشد اما همه درونشان شکننده است ..چینیاند.. زیاد له شوند، خرد می شوند... زیاد بیتوجه بمانند، کدر و مات میشوند..
نزدیک شدن به آدمها، آداب دارد .. حوصله می خواهد.. راه و قلق دارد...
دور شدن از آدمها، آداب دارد... صبوری می خواهد.. آرامش می طلبد..
نمی شود از راه رسید و مدعی عشق شد...
نمی شود بی مهابا انتظار اعتماد داشت..
نمی شود هر سازی نواخته شد، با آن رقصید...
نمی شود تا همیشه از دیگران دور شد..
باید برای هم وقت و زمان صرف کنیم.. برای شناختن، اعتماد، باوری که هر رابطه لازمش دارد..
احساسی که سنگ بنای رابطه است..عشقی که راهش از شناختن می گذرد و صبوری که به بار می رساند ،هر چیزی را که منتظرش هستیم...
حواسمان به آدمها باشد.. شیشهی دلشان بشکند سخت بند می خورد..
ترک بردارند،براحتی سرپا نمی شوند.
بسیار زمان می خواهد تا الماس شوند.. که کار هر کسی نیست...
ظرف درونشان، نوازش عشق می خواهد..دور شدن از آنها، وقار می خواهد..
آدم، بند به ملاحظات دوستانه ست .. بند مهر ورزیدن..
مراقب "چینی نازک آدمها" باشیم.. مراقبِ دل هم .. مراقب انسانیت، معرفت..
مراقب تمام مفاهیم انسانی و عاطفی باشیم که اگر در عصر مدرن و ارتباطات، کمرنگ و خالی از معنای حقیقی شان شوند یا فراموش شوند از توجه و مهر و علاقه، آنچه می ماند بی روحی ماشینی و فیزیکی است . و دیگر چه چیزی آدمها را از دل و جان بهم مرتبط کند؟ ربطی که حال خوب و خوشی عاشقانه ایست که براحتی بدست نمی آید..
#نیلوفر_ثانی
هم ترک بر میدارند از بی اعتمادی، هم از بارش احساسهای ناگهانی...
آدمها فولاد نیستند ، زمخت نیستند.. ظاهرشان هم باشد اما همه درونشان شکننده است ..چینیاند.. زیاد له شوند، خرد می شوند... زیاد بیتوجه بمانند، کدر و مات میشوند..
نزدیک شدن به آدمها، آداب دارد .. حوصله می خواهد.. راه و قلق دارد...
دور شدن از آدمها، آداب دارد... صبوری می خواهد.. آرامش می طلبد..
نمی شود از راه رسید و مدعی عشق شد...
نمی شود بی مهابا انتظار اعتماد داشت..
نمی شود هر سازی نواخته شد، با آن رقصید...
نمی شود تا همیشه از دیگران دور شد..
باید برای هم وقت و زمان صرف کنیم.. برای شناختن، اعتماد، باوری که هر رابطه لازمش دارد..
احساسی که سنگ بنای رابطه است..عشقی که راهش از شناختن می گذرد و صبوری که به بار می رساند ،هر چیزی را که منتظرش هستیم...
حواسمان به آدمها باشد.. شیشهی دلشان بشکند سخت بند می خورد..
ترک بردارند،براحتی سرپا نمی شوند.
بسیار زمان می خواهد تا الماس شوند.. که کار هر کسی نیست...
ظرف درونشان، نوازش عشق می خواهد..دور شدن از آنها، وقار می خواهد..
آدم، بند به ملاحظات دوستانه ست .. بند مهر ورزیدن..
مراقب "چینی نازک آدمها" باشیم.. مراقبِ دل هم .. مراقب انسانیت، معرفت..
مراقب تمام مفاهیم انسانی و عاطفی باشیم که اگر در عصر مدرن و ارتباطات، کمرنگ و خالی از معنای حقیقی شان شوند یا فراموش شوند از توجه و مهر و علاقه، آنچه می ماند بی روحی ماشینی و فیزیکی است . و دیگر چه چیزی آدمها را از دل و جان بهم مرتبط کند؟ ربطی که حال خوب و خوشی عاشقانه ایست که براحتی بدست نمی آید..
#نیلوفر_ثانی
❤3