This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آموزش زبان مشهدی در صدا سیما
یه جایی از کتاب
«تکه هایی از یک کل منسجم»
حرف قشنگی میزنه میگه:
آدمها را
از آنچه هستند،
تنهاتر نکنیم...!
«تکه هایی از یک کل منسجم»
حرف قشنگی میزنه میگه:
آدمها را
از آنچه هستند،
تنهاتر نکنیم...!
تا نیمه مردهام
روزی، وقتی گلویم از بغض خالی شد، خواهم گفت: «آدمها تا همیشه وقت ندارند. لبخند بزنید و مهربان باشید.» این جمله را بارها در کتابها خوانده بودم، در فیلمها دیده بودم، از آدمهای زیادی شنیده بودم.
اما معنیاش را وقتی فهمیدم که چیزی از دست رفته بود. که وقت تمام شده بود.
چند ماه پیش، در جلسهی نقد نمایشنامهی فروشنده، دکتر مهین شریفی پرسید: «به نظرت، فروشنده کی مرد؟» با اطمینان گفتم: «کمی از او وقتی مرد که پسرش او را در هتل پیدا کرد. کمی دیگر، وقتی همسرش داشت جورابهای کهنهاش را وصله میزد. یک تکهی بزرگترش هم، وقتی از شرکت اخراج شد. فقط تکهی آخرش در تصادف مُرد.»
آدمها یکدفعه نمیمیرند. یکدفعه تمام نمیشوند. مثلاً خودِ من—حالا، تا نیمه مردهام. روز و ساعت همهی آن خردهمرگها را هم به خاطر دارم. مرگها صدایی ندارند، بیآنکه کسی بفهمد، چیزی در تو کم میشود. نمیدانیم چند مرگِ دیگر فرصت داریم تا تمامشدن.
روزی، وقتی گلویم از بغض خالی شد، خواهم گفت: «مهربان باشید، اما نه آنقدر که کودک دستفروش دلتان را بلرزاند، نه آنقدر که دستهای پینهبسته راه نفستان را ببندد، نه آنقدر که هر روز، تکهای از خود را دفن کنید و بیصدا تمام شوید.»
روزی، وقتی گلویم از بغض خالی شد؛ روزی که تا خرخره مردم، خواهم گفت:« مهربان باشید. به خاطر خدا با خودتان مهربان باشید.»
الهه_افشار
سوگ
مهربانی
روزی، وقتی گلویم از بغض خالی شد، خواهم گفت: «آدمها تا همیشه وقت ندارند. لبخند بزنید و مهربان باشید.» این جمله را بارها در کتابها خوانده بودم، در فیلمها دیده بودم، از آدمهای زیادی شنیده بودم.
اما معنیاش را وقتی فهمیدم که چیزی از دست رفته بود. که وقت تمام شده بود.
چند ماه پیش، در جلسهی نقد نمایشنامهی فروشنده، دکتر مهین شریفی پرسید: «به نظرت، فروشنده کی مرد؟» با اطمینان گفتم: «کمی از او وقتی مرد که پسرش او را در هتل پیدا کرد. کمی دیگر، وقتی همسرش داشت جورابهای کهنهاش را وصله میزد. یک تکهی بزرگترش هم، وقتی از شرکت اخراج شد. فقط تکهی آخرش در تصادف مُرد.»
آدمها یکدفعه نمیمیرند. یکدفعه تمام نمیشوند. مثلاً خودِ من—حالا، تا نیمه مردهام. روز و ساعت همهی آن خردهمرگها را هم به خاطر دارم. مرگها صدایی ندارند، بیآنکه کسی بفهمد، چیزی در تو کم میشود. نمیدانیم چند مرگِ دیگر فرصت داریم تا تمامشدن.
روزی، وقتی گلویم از بغض خالی شد، خواهم گفت: «مهربان باشید، اما نه آنقدر که کودک دستفروش دلتان را بلرزاند، نه آنقدر که دستهای پینهبسته راه نفستان را ببندد، نه آنقدر که هر روز، تکهای از خود را دفن کنید و بیصدا تمام شوید.»
روزی، وقتی گلویم از بغض خالی شد؛ روزی که تا خرخره مردم، خواهم گفت:« مهربان باشید. به خاطر خدا با خودتان مهربان باشید.»
الهه_افشار
سوگ
مهربانی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خدایا...
اگه قراره دلی خوشحال بشه،
اگه قراره یه خبر خوب برسه،
اگه قراره یه گره وا شه،
اگه قراره یه دعای قشنگ مستجاب شه...
من دلم میخواد اون دل، دلِ عزیزام باشه.
اگه قراره دلی خوشحال بشه،
اگه قراره یه خبر خوب برسه،
اگه قراره یه گره وا شه،
اگه قراره یه دعای قشنگ مستجاب شه...
من دلم میخواد اون دل، دلِ عزیزام باشه.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سلام دوست من 🙋♀️آرزو میکنم امروزتون🫵
زیباتر از هر روز باشه🙏🎀🤍
بهترین آرزوها را بدرقه راهت می کنم رفیق
زیباتر از هر روز باشه🙏🎀🤍
بهترین آرزوها را بدرقه راهت می کنم رفیق
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لحظه های زندگیتون پر از شادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیشاپیش عید قربان🐑
مبارک بفرست
برای همه کسایی که دوستشون داری😍
مبارک بفرست
برای همه کسایی که دوستشون داری😍