فرهنگِ ریشهشناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی
stand
به این وسیلهٔ خیاطی «بشکاف» میگویند. بهنظرم، جا دارد از این ساخت (= فعل امر) در واژهسازی برای نام ابزار بیشتر بهره گرفت.
🔷 گمان میکنم «بگیر» معادل اندیشیدنیای برای stand میتوان باشد. پیشتر «نشست» را برای stand پیشنهاد کرده بودم.
🔷 معادل پیشنهادی خلاقانهٔ دکتر پاژین برای stand نیز «پاین» است. پیشنهاد آقای نیما پیلتن نیز «ایستند» است (ایست [بن مضارع] + ند؛ مانند خورَند).
#واژهسازی #نوواژه #استند #پاین #نشست #بگیر
#stand
🔷 گمان میکنم «بگیر» معادل اندیشیدنیای برای stand میتوان باشد. پیشتر «نشست» را برای stand پیشنهاد کرده بودم.
🔷 معادل پیشنهادی خلاقانهٔ دکتر پاژین برای stand نیز «پاین» است. پیشنهاد آقای نیما پیلتن نیز «ایستند» است (ایست [بن مضارع] + ند؛ مانند خورَند).
#واژهسازی #نوواژه #استند #پاین #نشست #بگیر
#stand
👍4👏1
دقایق زبانی
به این وسیلهٔ خیاطی «بشکاف» میگویند. بهنظرم، جا دارد از این ساخت (= فعل امر) در واژهسازی برای نام ابزار بیشتر بهره گرفت. 🔷 گمان میکنم «بگیر» معادل اندیشیدنیای برای stand میتوان باشد. پیشتر «نشست» را برای stand پیشنهاد کرده بودم. 🔷 معادل پیشنهادی…
«شیار لرزاننده» معادل رسمی برای rumble strip است. معادل تقریبی و گفتاری این واژهٔ انگلیسی «بیدارباش» است.
🔷 ساخت «بیدارباش» نیز امری است.
#واژهسازی #بیدارباش
🔷 ساخت «بیدارباش» نیز امری است.
#واژهسازی #بیدارباش
👍5❤2
دقایق زبانی
ایستند
با سپاس از اطلاعرسانی کاربر Radi، ایستند نیز برای معادل stand به فرسته اضافه شد.
❤3👍2
دقایق زبانی
کدام گزینه را برای «ویترین» میپسندید؟
در انگلیسی برای معادل ویترینِ فرانسوی، بستهبه بافتار، یا از showcase / display case استفاده میکنند یا از shop window. شخصاً تصور میکنم برای معادل «ویترین» دوهجایی در فارسی میتوان (یا حتی بهتر است) از آمیزواژه استفاده کرد.
شاید:
شیوار (شیشه + دیوار؛ دوهجایی)،
يا
پنشه (پنجره + شیشه؛ دوهجایی)
یا
گنشه (گنجه + شیشه، دوهجایی)
یا نوواژهٔ زیر که پیشتر پیشنهاد کرده بودم:
نماشه (نما + شیشه؛ سههجایی)
🔷 شینما (پیشنهاد استاد فروزندهفرد)، جامینه و آبگینه (پیشنهاد پیشین دکتر پاژین که در گزینههای نظرسنجی فراموش شده بودند).
#ویترین
شاید:
شیوار (شیشه + دیوار؛ دوهجایی)،
يا
پنشه (پنجره + شیشه؛ دوهجایی)
یا
گنشه (گنجه + شیشه، دوهجایی)
یا نوواژهٔ زیر که پیشتر پیشنهاد کرده بودم:
نماشه (نما + شیشه؛ سههجایی)
🔷 شینما (پیشنهاد استاد فروزندهفرد)، جامینه و آبگینه (پیشنهاد پیشین دکتر پاژین که در گزینههای نظرسنجی فراموش شده بودند).
#ویترین
🏆1
دقایق زبانی
با توجه به فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسیِ دکتر حسندوست، ریشهٔ واژهٔ «بهمن» (= ریزش تودهٔ انبوهی از برف) به چه برمیگردد؟
با توجه به فرهنگ ریشهشناختی فارسیِ دکتر حسندوست، ریشهٔ واژهٔ «شیرازه» به چه برمیگردد؟
Anonymous Quiz
23%
۱) ظاهراً از اسم علی شیرازی صحاف که در قرن پنجم هجری شمسی نسخ قرآنی را صحافی میکرد، گرفته شدهاست.
0%
۲) ظاهراً از ترکیب «شیراز» و «ه» حاصل شدهاست.
64%
۳) ظاهراً از ترکیب «شیر» (= ابریشم) و «ازا»، گرفتهشده از آزیدن/آژیدن (= سوراخ کردن)، حاصل شدهاست.
2%
۴) ظاهراً از ترکیب «شیرِ» درنده و «زه» (= رشته) حاصل شدهاست [ نک. زه (ش. ۵۴۹)].
11%
۵) ظاهراً تغییریافتهٔ واژهٔ «شیرازو» است. «ه» علامت معرفه در لهجهٔ شیرازی است.
❤1
Forwarded from فرهنگِ ریشهشناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی (javid pajin)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👎1
فرهنگِ ریشهشناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی
نظرسنجی بالا از کانال دکتر پاژین گرفته شده است. خودم بازیمایش (چهارهجایی) و هنربازی (چهارهجایی) را بیشتر از دیگر گزینهها ترجیح میدهم.
🔷 برای معادل سیرک، پیشنهاد خودم «شگرفه» (سههجایی) و «بازینه» (سههجایی) است.
#سیرک
🔷 برای معادل سیرک، پیشنهاد خودم «شگرفه» (سههجایی) و «بازینه» (سههجایی) است.
#سیرک
❤2
دقایق زبانی
نظرسنجی بالا از کانال دکتر پاژین گرفته شده است. خودم بازیمایش (چهارهجایی) و هنربازی (چهارهجایی) را بیشتر از دیگر گزینهها ترجیح میدهم. 🔷 برای معادل سیرک، پیشنهاد خودم «شگرفه» (سههجایی) و «بازینه» (سههجایی) است. #سیرک
در کنار «شگرفه» برای معادل سیرک، شاید «چشمگرمی»، به قیاس سرگرمی و دستگرمی، نیز اندیشیدنی باشد.
#سیرک
#سیرک
❤4🤡3🔥1
در رسانه، معادل گردهبردارانهٔ «سفیدشویی کردن» برای whitewashing دارد کمکم جای «ماستمالی کردن/ لاپوشانی کردن/ماله کشی کردن» را میگیرد.
whitewashing
an attempt to stop people finding out the true facts about a situation.
(The Cambridge Dictionary)
گواه ۱:
جهانگردان خارجی کارنامهٔ سیاه طالبان را سفیدشویی میکنند
گواه ۲:
ویدیویی از گروهی از زنان در سوریه منتشر شده که در حال سفیدشویی رژیم سلفی ابومحمد الجولانی هستند
#گردهبرداری
whitewashing
an attempt to stop people finding out the true facts about a situation.
(The Cambridge Dictionary)
گواه ۱:
جهانگردان خارجی کارنامهٔ سیاه طالبان را سفیدشویی میکنند
گواه ۲:
ویدیویی از گروهی از زنان در سوریه منتشر شده که در حال سفیدشویی رژیم سلفی ابومحمد الجولانی هستند
#گردهبرداری
👍4🤔3😐2❤1
دقایق زبانی
بهنظرم بد نیست روی پاکت سیگار این جمله هم نوشته شود: هر خاکسترزادی ققنوس نیست #کپیرایتینگ
چند ماه پیش، در تمرین گروه نیمکت، برای نامگذاری «استخر سالمندان» چند پیشنهاد ارائه کردم که دو تای برتر آنها، از دید خودم، بهقرار زیر بود:
آبدیدگان
تا ۱۲۰
🔷 پیشنهاد جالب آقای حسین حیدری «زندهدلان» و «پیرمرد و دریا» است.
#کپیرایتینگ
#copywriting
آبدیدگان
تا ۱۲۰
🔷 پیشنهاد جالب آقای حسین حیدری «زندهدلان» و «پیرمرد و دریا» است.
#کپیرایتینگ
#copywriting
👎5❤2👍1
دقایق زبانی
بهنام خدای زبانآفرین «بهگویی» یا «حُسن تعبیر» (euphemism) فرایندی است که طی آن واژهای که به هر دلیلی در فرهنگی ناخوشایند است جایگزین میشود یا تغییر میکند تا صورت پذیرفتنیای پیدا کند. به واژهٔ حاصل از این فرایند نیز «بهواژه» (euphemism) میگویند.…
بهنام خدای زبانآفرین
ناسزای تلطیفشده (minced oath) نوعی بِهگویی/حُسن تعبیر (euphemism) است که از طریق تغییر عمدی در املا یا تلفظ بخشی از یک دُشواژه، واژه یا عبارت توهینآمیز یا کفرگونه ساخته میشود تا ویژگیهای آزاردهنده کاهش یابد. شایان ذکر است گاهی استفاده از واژهها یا عبارتهای مقدس از این جهت که کاربردشان برای امور کماهمیت نیست توهینآمیز به شمار میآید. ازاینرو، چنین واژههایی نیز در انگلیسی دچار تغییر میشوند. برای این نمونهٔ اخیر، میتوان به استفادهٔ بیدلیل از God اشاره کرد که بهجای آن از gosh در کاربردهای غیرضروری استفاده میشود.
🔷 گفتنی است در بسیاری از زبانها چنین عبارتهایی وجود دارد. در زبان انگلیسی، برای بیشتر ناسزاها نسخههای تلطیفشده وجود دارد که برخی از آنها در تصویر آمده است.
🔷 نگارنده تصور میکند «زرشک» ناسزای تلطیفشده است و باید صورت تغییریافتهٔ واژهٔ بیادبانهٔ «زِر (زدن)» باشد، چراکه شباهت ظاهری و معنایی زیادی با هم دارند.
#ناسزای_تلطیفشده #زرشک
#minced_oath
Telegram: https://www.tg-me.com/language_niceties
Instagram: https://instagram.com/language_niceties
A. Parsazadeh
ناسزای تلطیفشده (minced oath) نوعی بِهگویی/حُسن تعبیر (euphemism) است که از طریق تغییر عمدی در املا یا تلفظ بخشی از یک دُشواژه، واژه یا عبارت توهینآمیز یا کفرگونه ساخته میشود تا ویژگیهای آزاردهنده کاهش یابد. شایان ذکر است گاهی استفاده از واژهها یا عبارتهای مقدس از این جهت که کاربردشان برای امور کماهمیت نیست توهینآمیز به شمار میآید. ازاینرو، چنین واژههایی نیز در انگلیسی دچار تغییر میشوند. برای این نمونهٔ اخیر، میتوان به استفادهٔ بیدلیل از God اشاره کرد که بهجای آن از gosh در کاربردهای غیرضروری استفاده میشود.
🔷 گفتنی است در بسیاری از زبانها چنین عبارتهایی وجود دارد. در زبان انگلیسی، برای بیشتر ناسزاها نسخههای تلطیفشده وجود دارد که برخی از آنها در تصویر آمده است.
🔷 نگارنده تصور میکند «زرشک» ناسزای تلطیفشده است و باید صورت تغییریافتهٔ واژهٔ بیادبانهٔ «زِر (زدن)» باشد، چراکه شباهت ظاهری و معنایی زیادی با هم دارند.
#ناسزای_تلطیفشده #زرشک
#minced_oath
Telegram: https://www.tg-me.com/language_niceties
Instagram: https://instagram.com/language_niceties
A. Parsazadeh
❤3🏆1
دقایق زبانی
بهنام خدای زبانآفرین ناسزای تلطیفشده (minced oath) نوعی بِهگویی/حُسن تعبیر (euphemism) است که از طریق تغییر عمدی در املا یا تلفظ بخشی از یک دُشواژه، واژه یا عبارت توهینآمیز یا کفرگونه ساخته میشود تا ویژگیهای آزاردهنده کاهش یابد. شایان ذکر است گاهی…
معادل فارسی «ناسزای تلطیفشده» برای minced oath را نگارنده عجالتاً انتخاب کرده است. گفتنی است فرهنگستان مصوبی برای این اصطلاح ندارد و در فرهنگ دوزبانهٔ زبانشناسی نیز مدخل نشده است.
معنای oath در این اصطلاح به شرح زیر است:
an offensive word, especially one that uses a name for God:
muttering/mouthing oaths
(The Cambridge Dictionary)
در معنای مورد نظر، oath هر واژهٔ نادرستی است که برای اظهار خشم یا تعجب استفاده میشود. این واژهها ممکن است واژههای بیادبانه و رکیک باشند یا واژههای مقدس. از آنجاکه این واژههای مقدس به قصد استمداد از خداوند استفاده نمیشوند، در فرهنگ انگلیسیزبانان نادرست و توهینآمیز تلقی میشوند.
پیشنهادهایم برای معادل oath در معنای یادشده بهقرار زیر است:
ناسزا (در معنای لفظی آن و با لحاظ کردن گسترش معنایی برای آن)،
سوگند (گردهبرداری)،
نادرستگویه،
خشمگویه (دقیق نیست ولی معمولاً این واژهها برای اظهار خشم گفته میشوند)،
بیراهگویه (از بد و بیراه گفتن گرفته شده)،
بیحرمتیگویه / بیحرمتیواژه (بیشتر شبیه تعریف است تا واژه، ولی دقیق است).
معنای mince نیز بهشرح زیر است:
. (transitive)
to soften or moderate, esp for the sake of convention or politeness
I didn't mince my words
(The Collins Dictionary)
به نظرم «تلطیفشده» معادل درخوری برای minced است ولی کمی بیش از اندازه عربیزده است. معادلهای دیگری هم که به ذهنم میرسد سره نیستند:
ملایمشده،
معتدلشده،
تحریفشده.
🔷 پیشنهاد کاربر Stard «هودشنام» برای oath در این معنا است. پیشنهاد استاد ملیح «دُژگویی» است.
معنای oath در این اصطلاح به شرح زیر است:
an offensive word, especially one that uses a name for God:
muttering/mouthing oaths
(The Cambridge Dictionary)
در معنای مورد نظر، oath هر واژهٔ نادرستی است که برای اظهار خشم یا تعجب استفاده میشود. این واژهها ممکن است واژههای بیادبانه و رکیک باشند یا واژههای مقدس. از آنجاکه این واژههای مقدس به قصد استمداد از خداوند استفاده نمیشوند، در فرهنگ انگلیسیزبانان نادرست و توهینآمیز تلقی میشوند.
پیشنهادهایم برای معادل oath در معنای یادشده بهقرار زیر است:
ناسزا (در معنای لفظی آن و با لحاظ کردن گسترش معنایی برای آن)،
سوگند (گردهبرداری)،
نادرستگویه،
خشمگویه (دقیق نیست ولی معمولاً این واژهها برای اظهار خشم گفته میشوند)،
بیراهگویه (از بد و بیراه گفتن گرفته شده)،
بیحرمتیگویه / بیحرمتیواژه (بیشتر شبیه تعریف است تا واژه، ولی دقیق است).
معنای mince نیز بهشرح زیر است:
. (transitive)
to soften or moderate, esp for the sake of convention or politeness
I didn't mince my words
(The Collins Dictionary)
به نظرم «تلطیفشده» معادل درخوری برای minced است ولی کمی بیش از اندازه عربیزده است. معادلهای دیگری هم که به ذهنم میرسد سره نیستند:
ملایمشده،
معتدلشده،
تحریفشده.
🔷 پیشنهاد کاربر Stard «هودشنام» برای oath در این معنا است. پیشنهاد استاد ملیح «دُژگویی» است.
❤2
دقایق زبانی
بهنام خدای زبانآفرین «بهگویی» یا «حُسن تعبیر» (euphemism) فرایندی است که طی آن واژهای که به هر دلیلی در فرهنگی ناخوشایند است جایگزین میشود یا تغییر میکند تا صورت پذیرفتنیای پیدا کند. به واژهٔ حاصل از این فرایند نیز «بهواژه» (euphemism) میگویند.…
بهتازگی در فجازی، کلیپی فراگیر شده است که در آن پسر سیزدهسالهای، عضو گروهی نیکوکار، میگوید: گروه ما به «کارتنخوابها» میگوید «آسمانخوابها»، چراکه آنها نیز مانند ما زیر آسمان خدا میخوابند.
🔷 استفاده از واژهٔ «آسمانخواب» بهجای «کارتنخواب» نمونهٔ بارزی از بهگویی است.
#بهگویی #بهگویه #کارتنخواب #آسمانخواب
🔷 استفاده از واژهٔ «آسمانخواب» بهجای «کارتنخواب» نمونهٔ بارزی از بهگویی است.
#بهگویی #بهگویه #کارتنخواب #آسمانخواب
🔥6👍4❤2🏆1
دقایق زبانی
تا آنجا که تا الآن بررسی کردهام، نچسبترین گردهبرداری مربوط به «نقطهنظر» میشود که ترجمهٔ واژهبهواژهٔ point de vue فرانسوی یا viewpoint انگلیسی است. بهجای «نقطهنظر» میتوان از «نظرگاه»، «نگرگاه» یا «دیدگاه» و بسیاری از مترادفهای بیحاشیه بهره برد.…
امروز در رسانه، اصطلاح «همهش تئاتره» را شنیدم که گردهبرداری از اصطلاح pure) theater) است. در فارسی، معمولاً میگوییم «همهش فیلمه» یا «همهش اداست».
#گردهبرداری
#گردهبرداری
👍7❤6
دقایق زبانی
ظاهراً دو اسم «روزبه» و «بهروز» معنای کمابیش یکسانی دارند. 🔷 در زبانشناسی، به این گونه واژهها که حروف یکسان دارند ولی ترتیبشان متفاوتاند anagram میگویند. برای نمونهٔ انگلیسی میتوان به silent و listen اشاره کرد. 🔷 پیشنهاد دکتر پاژین برای معادل anagram…
دو اسم «نازگل» و «گلناز» نیز دگرچینشاند. این دو اسمْ دگرچینش همریشه و هممعنایند که معنای یکسانی هم دارند.
🔷 «شادمهر» و «مهرشاد» (پیشنهاد استاد فروزندهفرد) و «مهرناز» و «نازمهر» (پیشنهاد کاربر Radravesh) نیز نمونههای دیگری از این طیفاند.
🔷 پیشنهاد آقای حیدری «امیر» و «ریما» و پیشنهاد کاربر Borzu «نیما» و «امین» است؛ هر دو دگرچینشی نامترادف و ناهمریشهاند.
#دگرچینه #دگرچینش #دگرچین #گلناز #نازگل
#anagram
🔷 «شادمهر» و «مهرشاد» (پیشنهاد استاد فروزندهفرد) و «مهرناز» و «نازمهر» (پیشنهاد کاربر Radravesh) نیز نمونههای دیگری از این طیفاند.
🔷 پیشنهاد آقای حیدری «امیر» و «ریما» و پیشنهاد کاربر Borzu «نیما» و «امین» است؛ هر دو دگرچینشی نامترادف و ناهمریشهاند.
#دگرچینه #دگرچینش #دگرچین #گلناز #نازگل
#anagram
❤4
دقایق زبانی
بهنام خدای زبانآفرین ناسزای تلطیفشده (minced oath) نوعی بِهگویی/حُسن تعبیر (euphemism) است که از طریق تغییر عمدی در املا یا تلفظ بخشی از یک دُشواژه، واژه یا عبارت توهینآمیز یا کفرگونه ساخته میشود تا ویژگیهای آزاردهنده کاهش یابد. شایان ذکر است گاهی…
آیا «زرشک» در معنای مورد نظر را باید ناسزای تلطیفشده برای «زِر (زدن)» دانست؟
Anonymous Poll
39%
۱) بهاحتمال زیاد، بله.
35%
۲) بهاحتمال زیاد، خیر.
26%
۳) نظری ندارم. میخواهم نتیجه را ببینم.
دقایق زبانی
آیا «زرشک» در معنای مورد نظر را باید ناسزای تلطیفشده برای «زِر (زدن)» دانست؟
آیا دوستانی که پاسخ «خیر» را زدند، توجیه قابل تأملی برای زرشک در معنای یادشده در نظر دارند؟
در صورت تمایل، میتوانند اینجا ذهنیت خود را بنویسند.
🌻
در صورت تمایل، میتوانند اینجا ذهنیت خود را بنویسند.
🌻
👏1
دقایق زبانی
بهنام خدای زبانآفرین آنتوان چخوف (۱۸۶۰ - ۱۹۰۴) اهمیت ویژهای به کاربرد و ارتباط جملههای داستان با یکدیگر میداد. وی معتقد بود تمامی عناصر داستان باید به منظور مشخص و قابل رصدی در داستان استفاده بشوند. 🔷 آنچه با آن عنوان «اصل تفنگ چخوف» در داستاننویسی…
بهنظرم، سادهانگاری است که داستاننویس برای نشان دادن زبان کودک «فقط» دست به تبدیل واژههای دشآوا بزند. مثلاً فقط بنویسد سوکس بهجای سوسک یا خولاکی بهجای خوراکی.
🔷 بشخصه افرودن واژههای مخصوص به دایرهٔ واژگانی کودک را طبیعی و باورپذیر میبینم. واژههایی مثل «عقبکی» یا «مثلنی» از این جملهاند.
#داستاننویسی #زبان_کودک
🔷 بشخصه افرودن واژههای مخصوص به دایرهٔ واژگانی کودک را طبیعی و باورپذیر میبینم. واژههایی مثل «عقبکی» یا «مثلنی» از این جملهاند.
#داستاننویسی #زبان_کودک
👍9👏1
Forwarded from Language with MßN
بله❗️👀
جالب است بدانید که در جزیره گینه نو و اطرافش، در بین جمعیتی تقریباً ۵ میلیونی، حدود ۱۰۰۰ زبان متمایز به کار میرود!
• #زبانگردی
~ @language_with_MBN 🍊
جالب است بدانید که در جزیره گینه نو و اطرافش، در بین جمعیتی تقریباً ۵ میلیونی، حدود ۱۰۰۰ زبان متمایز به کار میرود!
منبع: اطلس زبانها ترجمه دکتر گلفام و دکتر حسابی
• #زبانگردی
~ @language_with_MBN 🍊
