از نظر صداسیما همه تو دانشگاه حجابشون کامله و نحوه تشخیص دانشجوهای شر از معصوم فقط شال دور گردنشونه😂 دریغ از اینکه دانشگاهای ایران چه خبراااییههه،اینجا هر روز ویدیو های ارسالی دانشجوها از خوابگاه و دانشگاهشون میزاره برین ببینین چه خبره: >>>>>
🔞- @Daneshgah
🔞- @Daneshgah
#معرفی_کتاب
دوئل تصویر تقریبا حقیقی آشفتگی روحی روسها در پایان قرن گذشته است و انسان را به تامل در روابط انسانها وا میدارد. در پس این جهان، نویسنده در پی یافتن حقیقت است؛ حقیقتی که گویا هرگز کامل نمیشود.
📕 دوئل
👤 #آنتون_چخوف
《📚 @lBOOKl 》
دوئل تصویر تقریبا حقیقی آشفتگی روحی روسها در پایان قرن گذشته است و انسان را به تامل در روابط انسانها وا میدارد. در پس این جهان، نویسنده در پی یافتن حقیقت است؛ حقیقتی که گویا هرگز کامل نمیشود.
📕 دوئل
👤 #آنتون_چخوف
《📚 @lBOOKl 》
همه میگن خوبه آدم کینهشو بذاره کنار، اما من کینهمو دوست دارم. گاهی ازش مثل یه حیوون خونگی مراقب میکنم.
📕 دروغ های کوچک بزرگ
👤 #لیان_موریارتی
《📚 @lBOOKl 》
📕 دروغ های کوچک بزرگ
👤 #لیان_موریارتی
《📚 @lBOOKl 》
#داستایوفسکی رمان قمارباز رو تو ۲۶روز نوشته تا بدهیهای باختن تو قمار رو تسویه کنه
اینجا میشه رابطه انسان، شاهکار و تنگنا رو کامل فهمید.
《📚 @lBOOKl 》
اینجا میشه رابطه انسان، شاهکار و تنگنا رو کامل فهمید.
《📚 @lBOOKl 》
از کله سحر تا بوق سگ بیدار است و نمیدانم دنبال چی میگردد.
پدر پرسید: "دنبال چی میگردی؟
آیدین گفت: "دنبال خودم."
اوایل خیال میکردم حتما یک همزاد دارد که آزارش میدهد. گاه به ذهنم میآمد که اجنه تصرفش کردهاند، اما هیچکدام از این چیزها نبود. دانستم که خودش را آزار میدهد و هی فروتر میرود.
همهچيزش وارونه بود. عاشق شدنش هم به آدمیزاد نرفته بود. در تب عشق یک دختر ارمنی موبور میسوخت که اسمش سورمه بود. سالها در یک کارخانه چوببری کار کرد. هرچه پول درآورد کتاب خرید، و همهاش خیال میکرد شاعر است.
پدر پرسید: "دنبال چه میگردی؟"
گفت:"دنبال خودم."
#عباس_معروفی
#سمفونی_مردگان
《📚 @lBOOKl 》
پدر پرسید: "دنبال چی میگردی؟
آیدین گفت: "دنبال خودم."
اوایل خیال میکردم حتما یک همزاد دارد که آزارش میدهد. گاه به ذهنم میآمد که اجنه تصرفش کردهاند، اما هیچکدام از این چیزها نبود. دانستم که خودش را آزار میدهد و هی فروتر میرود.
همهچيزش وارونه بود. عاشق شدنش هم به آدمیزاد نرفته بود. در تب عشق یک دختر ارمنی موبور میسوخت که اسمش سورمه بود. سالها در یک کارخانه چوببری کار کرد. هرچه پول درآورد کتاب خرید، و همهاش خیال میکرد شاعر است.
پدر پرسید: "دنبال چه میگردی؟"
گفت:"دنبال خودم."
#عباس_معروفی
#سمفونی_مردگان
《📚 @lBOOKl 》
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پولی که در اختیار داریم وسیلهای برای آزاد بودن است،
پولی که به دنبالش هستیم وسیلهای برای بردگی ...
📕 اعترافات
👤 #ژان_ژاک_روسو
《📚 @lBOOKl 》
پولی که به دنبالش هستیم وسیلهای برای بردگی ...
📕 اعترافات
👤 #ژان_ژاک_روسو
《📚 @lBOOKl 》
یه دختره تازه اومده باشگاهمون ، مسئولیت باند و برعهده گرفته و تو این ده روز تازه داریم میفهمیم باشگاه یعنی چی ، از اول تا آخرش و همه پر انرژی تو دانسیم😂 ؛ دیروز دیدم از پلی لیستش پلی نمیکنه مستقیم هر چی این کاناله میذاره همون و پلی میذاره و باشگاه مثل بمب میره بالا :
@Music_bashgahi 🌱
@Music_bashgahi 🌱
#معرفی_کتاب
کتاب «اعترافات» اثر ژان ژاک روسو، به اندیشه های ذهنی زندگی این متفکر، از زمان کودکی تا سال های پایانی عمر می پردازد.
📕 اعترافات
👤 #ژان_ژاک_روسو
《📚 @lBOOKl 》
کتاب «اعترافات» اثر ژان ژاک روسو، به اندیشه های ذهنی زندگی این متفکر، از زمان کودکی تا سال های پایانی عمر می پردازد.
📕 اعترافات
👤 #ژان_ژاک_روسو
《📚 @lBOOKl 》
🎧 #کتاب_صوتی
داستانی است دربارهی خاطرهها و گم شدنشان. یک نامهی عاشقانه و درعینحال خداحافظی آهستهی یک پدربزرگ با نوهاش و یک پدر با پسرش است.
📕 و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر میشود
👤 #فردریک_بکمن
🎙 ایمان سلگی و مهرناز توکلی
《📚 @lBOOKl 》
داستانی است دربارهی خاطرهها و گم شدنشان. یک نامهی عاشقانه و درعینحال خداحافظی آهستهی یک پدربزرگ با نوهاش و یک پدر با پسرش است.
📕 و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر میشود
👤 #فردریک_بکمن
🎙 ایمان سلگی و مهرناز توکلی
《📚 @lBOOKl 》
آنچه هنوز تلخ ترین پوزخند مرا برمی انگیزد «چیزی شدن» از دیدگاه آنهاست. آن ها که می خواهند ما را در قالب های فلزی خود جای بدهند. آن ها با اعداد کوچک به ما حمله می کنند. آن ها با صفر مطلق شان به جنگ با عمیق ترین و جاذب ترین رویاها می آیند.
📕 بار دیگر شهری که دوست داشتم
👤 #نادر_ابراهیمی
《📚 @lBOOKl 》
📕 بار دیگر شهری که دوست داشتم
👤 #نادر_ابراهیمی
《📚 @lBOOKl 》