Forwarded from آکادمی استارتاپ و کارآفرینی
💢من هر سال 22 کیلو دی اکسیدکربن را جذب می کنم تاشما بهتر نفس بکشید.از شما می خواهم بگذارید زنده بمانم!
13 فروردین حواسمان به درختان و فضای سبز باشد.
با طبیعت مهربان باشیم.
@startups_academy
13 فروردین حواسمان به درختان و فضای سبز باشد.
با طبیعت مهربان باشیم.
@startups_academy
Forwarded from موفقیت و توسعه فردی
🌴🌴🌴🌴
💢در روز طبیعت (13 فروردین) با طبیعت مهربان باشیم.
🌳امروز کیسه زباله یادمان نرود
🌳امروز زباله ها را در طبیعت باقی نگذاریم
🌳امروز برای تهیه آتش شاخه درختان را نشکنیم
🌳...
و بدانیم:
زباله جمع کردن وظیفه نیست، زباله نریختن وظیفه است.
@success_pd
💢در روز طبیعت (13 فروردین) با طبیعت مهربان باشیم.
🌳امروز کیسه زباله یادمان نرود
🌳امروز زباله ها را در طبیعت باقی نگذاریم
🌳امروز برای تهیه آتش شاخه درختان را نشکنیم
🌳...
و بدانیم:
زباله جمع کردن وظیفه نیست، زباله نریختن وظیفه است.
@success_pd
💢شاگرد اول بودم ، پدرم یادم داده بود،که من همیشه درس بخوانم ، وقتی مهمان می آید زود بیایم سلام کنم و بروم ! آرام آرام مهمانهای ما خیلی کم شدند چون مادرم غیر مستقیم گفته بود حواس مرا پرت می کنند !
عیدها همه اش خانه بودیم و من نمی دانستم سیزده بدر یعنی چه ؟
وقتی مدرسه می رفتم، پدرم خودش مرا می رساند آخه مادرم گفت بود نکنه توی سرویس مدرسه حرف بد یاد بگیرم .
پدرم مرا خیلی دوست داشت! وحتی می گفت زنگ تفریح به حیاط نروم !چون ممکن است بچه ها دعوایم کنند !
ومن نه تنها زنگ تفریح مدرسه که تمام زنگهای تفریح عمرم را در اتاقی درس خواندم ! مایه افتخار پدر بودم ! شاگرد اول !
وقتی پدر مرا به مدرسه می رساند شیشه ی اتومبیل را بالا می زد که مبادا حرفی بشنوم ومن تا مسیر مدرسه ریاضی کار می کردم!
وقتی سر سفره می آمدم باید به فیزیک فکر می کردم چون پدرم می گفت نباید لحظه ها را از دست بدهم !
چقدر دلم می خواست یکبار برف بازی کنم ، اما مادر پنجره را بسته بود ومی گفت پنجره باز شود من مریض می شوم
من حتی باریدن برف را هم ندیده ام !
من همیشه کفشهایم نو بود چون باآنها فقط از درب مدرسه تا کلاس می رفتم !!من حتی یک جفت کفش در زندگی ام پاره نکردم و مایه افتخار پدرم بودم !
من شاگرد اول تیزهوشان بودم ! تمام فرمول های ریاضی وفیزیک را بلد بودم
ولی نمی توانستم یک لطیفه تعریف کنم !
و حالا یک پزشکم ! چه فرقی دارد تو بگو یک مهندس ! پزشکی که تا الان نخندیده است ،مهندسی که شوخی بلد نیست!
من نمی دانم چطور باید نان بخرم !من نمی دانم چطور باید کوهنوردی بروم!
با اینکه بزرگ شده ام اما می ترسم باکسی حرف بزنم ! چون ممکن است حرف بد یاد بگیرم !
من شاگرد اول کلاس بودم ! اما الان نمیدانم اگر مثلا مراسم عروسی دعوت شوم چگونه بنشینم ، اگر مراسم عزاداری بروم چه بگویم !
همسایه مان برای ما آش نذری آورده بود نمی دانستم چه اصطلاحی بکار ببرم
یک روز باید بنشینم برای خودم جوک تعریف کنم ! یک روز باید یک پفک نمکی را تا آخر بخورم !یکروز می خواهم زیر برف بروم ! یک روز می خواهم داد بکشم ، جیغ بزنم !من شاگرد اول کلاسم اما از قورباغه می ترسم ، از گوسفند می ترسم ، مایه افتخار پدر حتی از خودش هم می ترسد !
*راستی پدرها ومادرهای خوب و مهربان به فکر شاگرد اول های کلاس باشید*
*و اگر مادرم را دیدید بگویید پسرش شاگرد اول کلاس درس و شاگرد آخر کلاس زندگی است.*
✍کانال مدیریت منابع انسانی
@life_skills2022
عیدها همه اش خانه بودیم و من نمی دانستم سیزده بدر یعنی چه ؟
وقتی مدرسه می رفتم، پدرم خودش مرا می رساند آخه مادرم گفت بود نکنه توی سرویس مدرسه حرف بد یاد بگیرم .
پدرم مرا خیلی دوست داشت! وحتی می گفت زنگ تفریح به حیاط نروم !چون ممکن است بچه ها دعوایم کنند !
ومن نه تنها زنگ تفریح مدرسه که تمام زنگهای تفریح عمرم را در اتاقی درس خواندم ! مایه افتخار پدر بودم ! شاگرد اول !
وقتی پدر مرا به مدرسه می رساند شیشه ی اتومبیل را بالا می زد که مبادا حرفی بشنوم ومن تا مسیر مدرسه ریاضی کار می کردم!
وقتی سر سفره می آمدم باید به فیزیک فکر می کردم چون پدرم می گفت نباید لحظه ها را از دست بدهم !
چقدر دلم می خواست یکبار برف بازی کنم ، اما مادر پنجره را بسته بود ومی گفت پنجره باز شود من مریض می شوم
من حتی باریدن برف را هم ندیده ام !
من همیشه کفشهایم نو بود چون باآنها فقط از درب مدرسه تا کلاس می رفتم !!من حتی یک جفت کفش در زندگی ام پاره نکردم و مایه افتخار پدرم بودم !
من شاگرد اول تیزهوشان بودم ! تمام فرمول های ریاضی وفیزیک را بلد بودم
ولی نمی توانستم یک لطیفه تعریف کنم !
و حالا یک پزشکم ! چه فرقی دارد تو بگو یک مهندس ! پزشکی که تا الان نخندیده است ،مهندسی که شوخی بلد نیست!
من نمی دانم چطور باید نان بخرم !من نمی دانم چطور باید کوهنوردی بروم!
با اینکه بزرگ شده ام اما می ترسم باکسی حرف بزنم ! چون ممکن است حرف بد یاد بگیرم !
من شاگرد اول کلاس بودم ! اما الان نمیدانم اگر مثلا مراسم عروسی دعوت شوم چگونه بنشینم ، اگر مراسم عزاداری بروم چه بگویم !
همسایه مان برای ما آش نذری آورده بود نمی دانستم چه اصطلاحی بکار ببرم
یک روز باید بنشینم برای خودم جوک تعریف کنم ! یک روز باید یک پفک نمکی را تا آخر بخورم !یکروز می خواهم زیر برف بروم ! یک روز می خواهم داد بکشم ، جیغ بزنم !من شاگرد اول کلاسم اما از قورباغه می ترسم ، از گوسفند می ترسم ، مایه افتخار پدر حتی از خودش هم می ترسد !
*راستی پدرها ومادرهای خوب و مهربان به فکر شاگرد اول های کلاس باشید*
*و اگر مادرم را دیدید بگویید پسرش شاگرد اول کلاس درس و شاگرد آخر کلاس زندگی است.*
✍کانال مدیریت منابع انسانی
@life_skills2022
💢جورج مک لورین ، اولین سیاهپوست پذیرفته شده در دانشگاه اوکلاهما در سال 1948 ، مجبور شد در گوشه ای دور از هم کلاسهای سفیدپوست بنشیند. اما نام او به عنوان یکی از سه دانشجوی برتر دانشگاه در فهرست افتخارات باقی ماند. در اینجا بخشی از سخنان وی آمده است:
′ ′ برخی از همکاران به من بعنوان یک حیوان نگاه می کردند ، هیچکس به من کلمه ای یاد نداد ، به نظر می رسید که استادان در کنار من هستند اما سوالات من را نمی پذیرفتند اما من آنقدر خود را متعهد کردم و قوی شدم که بعداً آنها به من رجوع میکردند تا جواب سوالات خود را از من دریافت کنند. تنها سلاحی که می تواند جهان را متحول کند ... "آموزش" است
@life_skills2022
′ ′ برخی از همکاران به من بعنوان یک حیوان نگاه می کردند ، هیچکس به من کلمه ای یاد نداد ، به نظر می رسید که استادان در کنار من هستند اما سوالات من را نمی پذیرفتند اما من آنقدر خود را متعهد کردم و قوی شدم که بعداً آنها به من رجوع میکردند تا جواب سوالات خود را از من دریافت کنند. تنها سلاحی که می تواند جهان را متحول کند ... "آموزش" است
@life_skills2022
🌲 همراهان گرامی 🌲
ضمن تبریک نوروز و آغاز سال ۱۴۰۴، چند کانال ارزشمند خدمت شما تقدیم می شود.
🔸شاید رمز توسعه فردی و موفقیت شغلی شما در یکی از نکاتی باشد که در این کانال ها ارائه شده است.
👇👇👇👇👇👇👇👇
📲 هوش مصنوعی در کسب وکار
@management_ai
💸 آکادمی اقتصاد ایران
@monetary_academy
💢مدیریت رفتار سازمانی
@organizationalbehavior
✅مهارت های مدیریت
@management_skill
🈵 برنامه ریزی و مدیریت زمان
@planing_tm
⭕️تکنیک های مدیریت
@management_technique
❌مدیریت به زبان ساده
@management_simple
🈷 مهارت های زندگی
@life_skills2022
🆗 موفقیت و توسعه فردی
@success_pd
💲 هوش مالی
@fqskill
✝ تفکر استراتژیک
@strategym_academy
🉑 تعالی منابع انسانی
@hrm_academy
📠 مدرسه کسب وکار
@business_school2022
💄ترفند بازاریابی
@tarfandbazaryabi
🏦 آکادمی استارتاپ و کارآفرینی
@startups_academy
🎯 تغییر و تحول سازمانی
@transformation_m
🆗 مدیریت کسب وکار MBA &DBA
@mba_event
ضمن تبریک نوروز و آغاز سال ۱۴۰۴، چند کانال ارزشمند خدمت شما تقدیم می شود.
🔸شاید رمز توسعه فردی و موفقیت شغلی شما در یکی از نکاتی باشد که در این کانال ها ارائه شده است.
👇👇👇👇👇👇👇👇
📲 هوش مصنوعی در کسب وکار
@management_ai
💸 آکادمی اقتصاد ایران
@monetary_academy
💢مدیریت رفتار سازمانی
@organizationalbehavior
✅مهارت های مدیریت
@management_skill
🈵 برنامه ریزی و مدیریت زمان
@planing_tm
⭕️تکنیک های مدیریت
@management_technique
❌مدیریت به زبان ساده
@management_simple
🈷 مهارت های زندگی
@life_skills2022
🆗 موفقیت و توسعه فردی
@success_pd
💲 هوش مالی
@fqskill
✝ تفکر استراتژیک
@strategym_academy
🉑 تعالی منابع انسانی
@hrm_academy
📠 مدرسه کسب وکار
@business_school2022
💄ترفند بازاریابی
@tarfandbazaryabi
🏦 آکادمی استارتاپ و کارآفرینی
@startups_academy
🎯 تغییر و تحول سازمانی
@transformation_m
🆗 مدیریت کسب وکار MBA &DBA
@mba_event
Forwarded from مدرسه تحلیل داده دقیقه
موفقیت یک محصول تنها به ایدههای خلاقانه بستگی ندارد. مدیریت درست محصول از مرحله ایدهپردازی تا عرضه و توسعه، نقش حیاتی در موفقیت آن دارد. دوره آموزشی «مدیریت محصول» طراحی شده است تا شما را با اصول، ابزارها و تکنیکهای کلیدی این حوزه آشنا کند و در یک دوره زمانی فشرده، شما را برای تبدیلشدن به یک مدیر محصول حرفهای آماده سازد. اگر میخواهید محصولاتی بسازید که نیاز واقعی کاربران را برآورده کند و حضوری موثر در بازار داشته باشد، این دوره بهترین نقطه شروع برای شماست.
#دوره_آموزشی_آنلاین
🎓 امیرخسرو بهادری | مدیر محصول شرکت استرالیایی Dirodi، مدیـر سـابق در تیمهای برنامهریزی و تحقیقات بازار پاکشوما، BAT و هولدینگ کوبلدارو، فارغالتحصیل کارشناسی ارشد مهندسی صنایع از دانشگاه صنعتی شریف
30%
برای پرداخت کامل: pdfR30
20%
برای پرداخت قسطی: pdFr20
d-learn.ir/pdmn?utm=hpd
@dlearn_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from تعالی منابع انسانی
"افرادی كه در سختی بزرگ میشوند، میل دارند كه فرزندانشان حتیالمقدور زندگی راحتی داشته باشند.
💢به این ترتیب، تربیتی را از آنها دریغ میكنند كه در دوران سختی به آنها كمك كرده بود تا خود را بیابند.
🦋 چنین والدینی مرا به یاد آن پرورش دهندۀ پروانه میاندازد كه از دیدن مشقات پروانهها هنگام بیرون آمدن از پیله ناراحت میشد. بنابراین روزی از روی ترحم، شكافی در پیله یك پروانه ایجاد كرد تا راحتتر از آن خارج شود. آن پروانه هرگز قدرت كافی برای پرواز كردن نیافت."
✍چارلز_اف_کترینگ
@hrm_academy
💢به این ترتیب، تربیتی را از آنها دریغ میكنند كه در دوران سختی به آنها كمك كرده بود تا خود را بیابند.
🦋 چنین والدینی مرا به یاد آن پرورش دهندۀ پروانه میاندازد كه از دیدن مشقات پروانهها هنگام بیرون آمدن از پیله ناراحت میشد. بنابراین روزی از روی ترحم، شكافی در پیله یك پروانه ایجاد كرد تا راحتتر از آن خارج شود. آن پروانه هرگز قدرت كافی برای پرواز كردن نیافت."
✍چارلز_اف_کترینگ
@hrm_academy
Forwarded from تهران دیتا-دانشگاه تهران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from تعالی منابع انسانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 حرف گوش نکردن بچه ها چیکار کنیم؟ چرا هر چی میگم، فرزندم گوش نمیده؟
استاد فردوسی
پینوشت ایستارتاپس: اگه کار مدیریتی یا تدریس نیز انجام می دهید، به این نکته تربیتی توجه ویژه داشته باشید تا بین شما و کارکنان یا دانشجویان تان شکاف ایجاد نشود..
✍ایستارتاپس
@hrm_academy
استاد فردوسی
پینوشت ایستارتاپس: اگه کار مدیریتی یا تدریس نیز انجام می دهید، به این نکته تربیتی توجه ویژه داشته باشید تا بین شما و کارکنان یا دانشجویان تان شکاف ایجاد نشود..
✍ایستارتاپس
@hrm_academy
Forwarded from ABPMP-CBPP
https://www.tg-me.com/ABPMP_CBPP
#BPM #CBPP #ABPMP #فرایند
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
💢یکی بود و یکی نبود: بازاندیشی در نظام آموزش و پرورش
✍️عین اله عابدی
عبارت «یکی بود و یکی نبود»، که در فرهنگ و سنت پارسیزبانان ریشهای عمیق دارد، بیش از یک آغاز ساده برای قصههای قدیمی است. این فراز کوتاه، که در ظاهر تنها درآمدی برای روایتهای عامهپسند به نظر میرسد، در باطن خود مفاهیم چندلایهای را حمل میکند که از ادبیات و فلسفه تا روانشناسی، عرفان و جامعهشناسی امتداد مییابد. اما پرسش اینجاست: آیا ما، بهویژه در نظام آموزشی و تربیتیمان، توانستهایم از این گنجینه فرهنگی بهره ببریم و دانشآموزان را به تأمل و اندیشه درباره آن وادار کنیم؟ یا اینکه از کنار این فراز کوتاه، مانند بسیاری از داشتههای فرهنگیمان، به آسانی گذشتهایم؟
خوانش های متنوع و لایههای معنایی «یکی بود و یکی نبود»
۱. خوانش ادبی: این عبارت، دریچهای به دنیای خیال است که با ایجاد تضاد میان «بودن» و «نبودن» ، ذهن را برای پذیرش روایتی شگفتانگیز آماده میکند. اما آیا در کلاسهای درس، دانشآموزان فرصتی یافتهاند تا این شگرد ادبی را بکاوند و از آن بهعنوان ابزاری برای خلاقیت و داستانسرایی استفاده کنند؟
۲. خوانش فلسفی: «یکی بود» به هستی و «یکی نبود» به نیستی اشاره دارد؛ پارادوکسی که میتواند پرسشهایی عمیق درباره وجود و ماهیت واقعیت در ذهن ایجاد کند. و یا به مفهوم «نسبیت واقعیت» اشاره کند شاید «یکی بود» نمایانگر حقیقت فردی و «یکی نبود» نشاندهنده ادراک متفاوت دیگران از همان واقعیت باشد. آیا تمهیدی برای معلمان وجود داشته که دانشآموزان را به چنین تأملاتی هدایت کنند، یا درسها تنها به حفظ کردن و تکرار محدود شدهاند؟
۳. خوانش عرفانی: عرفا معتقدند همه چیز از «یکی» (خدا) نشأت گرفته و «یکی نبود» اشاره به جهان مادی و ظاهری دارد که گذرا و فانی است. این جمله به وحدت وجود و فناپذیری کثرت اشاره دارد. اما آیا در نظام تربیتی ما، جایی برای بحث درباره مفاهیم متعالی و شهودی وجود دارد، یا همهچیز در سطح مادی و ملموس نگه داشته میشود؟
۴. خوانش روانشناختی: «یکی بود» میتواند نماد خودآگاه و «یکی نبود» نشاندهنده ناخودآگاه باشد؛ بخشی از وجود ما که پنهان است ولی تأثیرگذار. این عبارت میتواند آینهای از تعامل خودآگاه و ناخودآگاه باشد. آیا روانشناسی ذهن و خلاقیت در آموزش ما جایگاهی دارد، یا دانشآموزان تنها به مثابه ظرفهایی برای انباشت اطلاعات دیده میشوند؟
۵. خوانش سیاسی: «یکی بود» ممکن است اشاره به طبقه حاکم باشد و "یکی نبود" به مردم عادی که گویی آنها وجود ندارند و یا در تصمیم گیری ها نقش ندارند و یا قانون گذار در پرداخت حقوق و مزایا گاهی برخی اقشار و اصناف را می بیند و برخی را نادیده میگیرد. آیا در مدرسه زمینه نقد کمی و کیفی عدالت و توجه به اقشار مختلف جامعه وجود دارد؟
۶.خوانش اجتماعی : «یکی بود و یکی نبود» گاه به دوگانگیهای زندگی اشاره دارد: مانند داستان اهورامزدا و اهریمن، دو نیروی خیر و شر که بهصورت دوگانهی روشنایی و تاریکی معرفی میشوند. این نگاه، بازتابی از فرهنگی است که در آن «با هم بودن و با هم ساختن» کمتر دیده میشود و «بودن» یکی، به «نبودن» دیگری گره خورده است. این الگو، از روابط شخصی تا ساختارهای اجتماعی، ریشهای عمیق دارد. اما آیا آموزش و پرورش ما این الگو را نقد کرده و دانشآموزان را به سوی همافزایی و همکاری هدایت میکند؟
نقد نظام آموزشی در پرتو «یکی بود و یکی نبود»
اگر یک نظرسنجی ساده از دانشآموزان انجام دهیم و بپرسیم آیا این جمله را شنیدهاند و آیا در کلاس درس درباره آن گفتگو شده، احتمالاً پاسخها نگران کننده خواهد بود. بسیاری شاید آن را فقط در قصههای مادربزرگها شنیده باشند. این غفلت، نشانهای از سطحینگری در نظام تربیتی ماست که به جای تعمیق در مفاهیم فرهنگی و تشویق به تفکر انتقادی، به انتقال اطلاعات خام و امتحانمحور بسنده کرده است. تصور کنید در کلاسی، معلم از دانشآموزان بپرسد: «چرا قصهها با یکی بود و یکی نبود شروع میشوند؟ آیا نمیشود گفت یکی بود، دیگری هم بود، همه با هم بودند؟» این پرسش میتوانست خلاقیت، فلسفه و نقد اجتماعی را برانگیزد. اما آموزش ما اغلب به جای چگونه اندیشیدن، چه اندیشیدن را میآموزد. آموزش و پرورش، که باید بستری برای پرورش همکاری، همدلی و تفکر جمعی باشد، اغلب به رقابت و فردگرایی دامن زده است. نتیجهاش نسلی است که شاید این جمله را شنیده باشد، اما هرگز مجالی برای اندیشیدن به آن نیافته؛ نسلی گرفتار در چرخهی «بودن یکی و نبودن دیگری»، که کمتر به ارزش«با هم بودن» میاندیشد. برای برونرفت از این وضعیت، باید پرسید: آیا زمان آن نرسیده که آموزش و پرورشمان، به جای پرورش افرادی خودمحور که بودنشان به نبودن دیگران وابسته است، نسلی تربیت کند که همدلی، همکاری و "همه با هم بودن" را قدر بداند؟
@life_skills2022
✍️عین اله عابدی
عبارت «یکی بود و یکی نبود»، که در فرهنگ و سنت پارسیزبانان ریشهای عمیق دارد، بیش از یک آغاز ساده برای قصههای قدیمی است. این فراز کوتاه، که در ظاهر تنها درآمدی برای روایتهای عامهپسند به نظر میرسد، در باطن خود مفاهیم چندلایهای را حمل میکند که از ادبیات و فلسفه تا روانشناسی، عرفان و جامعهشناسی امتداد مییابد. اما پرسش اینجاست: آیا ما، بهویژه در نظام آموزشی و تربیتیمان، توانستهایم از این گنجینه فرهنگی بهره ببریم و دانشآموزان را به تأمل و اندیشه درباره آن وادار کنیم؟ یا اینکه از کنار این فراز کوتاه، مانند بسیاری از داشتههای فرهنگیمان، به آسانی گذشتهایم؟
خوانش های متنوع و لایههای معنایی «یکی بود و یکی نبود»
۱. خوانش ادبی: این عبارت، دریچهای به دنیای خیال است که با ایجاد تضاد میان «بودن» و «نبودن» ، ذهن را برای پذیرش روایتی شگفتانگیز آماده میکند. اما آیا در کلاسهای درس، دانشآموزان فرصتی یافتهاند تا این شگرد ادبی را بکاوند و از آن بهعنوان ابزاری برای خلاقیت و داستانسرایی استفاده کنند؟
۲. خوانش فلسفی: «یکی بود» به هستی و «یکی نبود» به نیستی اشاره دارد؛ پارادوکسی که میتواند پرسشهایی عمیق درباره وجود و ماهیت واقعیت در ذهن ایجاد کند. و یا به مفهوم «نسبیت واقعیت» اشاره کند شاید «یکی بود» نمایانگر حقیقت فردی و «یکی نبود» نشاندهنده ادراک متفاوت دیگران از همان واقعیت باشد. آیا تمهیدی برای معلمان وجود داشته که دانشآموزان را به چنین تأملاتی هدایت کنند، یا درسها تنها به حفظ کردن و تکرار محدود شدهاند؟
۳. خوانش عرفانی: عرفا معتقدند همه چیز از «یکی» (خدا) نشأت گرفته و «یکی نبود» اشاره به جهان مادی و ظاهری دارد که گذرا و فانی است. این جمله به وحدت وجود و فناپذیری کثرت اشاره دارد. اما آیا در نظام تربیتی ما، جایی برای بحث درباره مفاهیم متعالی و شهودی وجود دارد، یا همهچیز در سطح مادی و ملموس نگه داشته میشود؟
۴. خوانش روانشناختی: «یکی بود» میتواند نماد خودآگاه و «یکی نبود» نشاندهنده ناخودآگاه باشد؛ بخشی از وجود ما که پنهان است ولی تأثیرگذار. این عبارت میتواند آینهای از تعامل خودآگاه و ناخودآگاه باشد. آیا روانشناسی ذهن و خلاقیت در آموزش ما جایگاهی دارد، یا دانشآموزان تنها به مثابه ظرفهایی برای انباشت اطلاعات دیده میشوند؟
۵. خوانش سیاسی: «یکی بود» ممکن است اشاره به طبقه حاکم باشد و "یکی نبود" به مردم عادی که گویی آنها وجود ندارند و یا در تصمیم گیری ها نقش ندارند و یا قانون گذار در پرداخت حقوق و مزایا گاهی برخی اقشار و اصناف را می بیند و برخی را نادیده میگیرد. آیا در مدرسه زمینه نقد کمی و کیفی عدالت و توجه به اقشار مختلف جامعه وجود دارد؟
۶.خوانش اجتماعی : «یکی بود و یکی نبود» گاه به دوگانگیهای زندگی اشاره دارد: مانند داستان اهورامزدا و اهریمن، دو نیروی خیر و شر که بهصورت دوگانهی روشنایی و تاریکی معرفی میشوند. این نگاه، بازتابی از فرهنگی است که در آن «با هم بودن و با هم ساختن» کمتر دیده میشود و «بودن» یکی، به «نبودن» دیگری گره خورده است. این الگو، از روابط شخصی تا ساختارهای اجتماعی، ریشهای عمیق دارد. اما آیا آموزش و پرورش ما این الگو را نقد کرده و دانشآموزان را به سوی همافزایی و همکاری هدایت میکند؟
نقد نظام آموزشی در پرتو «یکی بود و یکی نبود»
اگر یک نظرسنجی ساده از دانشآموزان انجام دهیم و بپرسیم آیا این جمله را شنیدهاند و آیا در کلاس درس درباره آن گفتگو شده، احتمالاً پاسخها نگران کننده خواهد بود. بسیاری شاید آن را فقط در قصههای مادربزرگها شنیده باشند. این غفلت، نشانهای از سطحینگری در نظام تربیتی ماست که به جای تعمیق در مفاهیم فرهنگی و تشویق به تفکر انتقادی، به انتقال اطلاعات خام و امتحانمحور بسنده کرده است. تصور کنید در کلاسی، معلم از دانشآموزان بپرسد: «چرا قصهها با یکی بود و یکی نبود شروع میشوند؟ آیا نمیشود گفت یکی بود، دیگری هم بود، همه با هم بودند؟» این پرسش میتوانست خلاقیت، فلسفه و نقد اجتماعی را برانگیزد. اما آموزش ما اغلب به جای چگونه اندیشیدن، چه اندیشیدن را میآموزد. آموزش و پرورش، که باید بستری برای پرورش همکاری، همدلی و تفکر جمعی باشد، اغلب به رقابت و فردگرایی دامن زده است. نتیجهاش نسلی است که شاید این جمله را شنیده باشد، اما هرگز مجالی برای اندیشیدن به آن نیافته؛ نسلی گرفتار در چرخهی «بودن یکی و نبودن دیگری»، که کمتر به ارزش«با هم بودن» میاندیشد. برای برونرفت از این وضعیت، باید پرسید: آیا زمان آن نرسیده که آموزش و پرورشمان، به جای پرورش افرادی خودمحور که بودنشان به نبودن دیگران وابسته است، نسلی تربیت کند که همدلی، همکاری و "همه با هم بودن" را قدر بداند؟
@life_skills2022
Forwarded from Harmony HR
📣 پکیج طلایی سیستمسازی منابع انسانی
بیش از 700 فایل در سرفصلهای زیر:
🟣تحلیل و گریدینگ شغل
🟣کارسنجی و زمانسنجی
🟡جذب، استخدام و جامعهپذیری
🟣 برنامهریزی نیروی کار
🟣 آموزش، توسعه و مدیریت دانش
🟡مدل شایستگی و کانون ارزیابی
🟣مدیریت عملکرد و پاداش
🟣 عارضهیابی و تحول سازمانی
🟡جانشینپروری و مدیریت استعداد
🟣 تدوین و پیادهسازی استراتژی
🟣 طراحی سیستم حقوق و مزایا
🟡طبقهبندی شاغلین
🟣کارآموزی منابع انسانی
🟣 طراحی نظام پیشنهادات
🟡مدیریت ریسک، ایمنی و بهداشت
🟣 نگهداشت و خروج
🟣مدیریت سرمایه فکری
🟡 مدیریت دادههای منابع انسانی
🔻15% تخفیف قبل افزایش قیمت امسال
📍همراه با پشتیبانی و مشاوره اجرا
⭕️برای دریافت نمونه و تهیه با شماره یا آیدی زیر ارتباط بگیرید:
📞09128436563
📡@alamdarihr
🔗 Harmonyhr.ir
بیش از 700 فایل در سرفصلهای زیر:
🟣تحلیل و گریدینگ شغل
🟣کارسنجی و زمانسنجی
🟡جذب، استخدام و جامعهپذیری
🟣 برنامهریزی نیروی کار
🟣 آموزش، توسعه و مدیریت دانش
🟡مدل شایستگی و کانون ارزیابی
🟣مدیریت عملکرد و پاداش
🟣 عارضهیابی و تحول سازمانی
🟡جانشینپروری و مدیریت استعداد
🟣 تدوین و پیادهسازی استراتژی
🟣 طراحی سیستم حقوق و مزایا
🟡طبقهبندی شاغلین
🟣کارآموزی منابع انسانی
🟣 طراحی نظام پیشنهادات
🟡مدیریت ریسک، ایمنی و بهداشت
🟣 نگهداشت و خروج
🟣مدیریت سرمایه فکری
🟡 مدیریت دادههای منابع انسانی
🔻15% تخفیف قبل افزایش قیمت امسال
📍همراه با پشتیبانی و مشاوره اجرا
⭕️برای دریافت نمونه و تهیه با شماره یا آیدی زیر ارتباط بگیرید:
📞09128436563
📡@alamdarihr
🔗 Harmonyhr.ir
Forwarded from برنامه ریزی و مدیریت زمان
💢سیاهچاله جلسات
آیا تقویم شما شبیه این است که توسط "سیاهچاله جلسات" بلعیده شده است؟ 🕳️⏳ ما ساعتها را در جلسات میگذرانیم، اما چقدر از آن واقعاً سازنده است؟ در بسیاری از سازمانها، جلسات به یک فعالیت پیشفرض تبدیل شدهاند، یک پرکننده زمان به جای حلکننده مشکل. ما جلسات را برای خود جلسات برنامهریزی میکنیم، اغلب بدون دستور کار مشخص یا نتیجه مطلوب. این منجر به اتلاف وقت، ناامیدی و احساس گرفتار شدن در یک چرخه بیپایان از بحثهای غیرمولد میشود.
بیایید صادق باشیم: آیا ما مشکلات را حل میکنیم یا فقط دور خودمان میچرخیم؟ برای فرار از "سیاهچاله جلسات"، باید در مورد نحوه استفاده از زمان خود هدفمندتر باشیم. این به معنای تعیین دستور کارهای روشن، دعوت از شرکتکنندگان ضروری و تمرکز بر نتایج قابل اجرا است. ما باید از خود بپرسیم: آیا این جلسه واقعاً ضروری است؟ آیا میتوانیم به همان هدف از طریق یک ایمیل سریع یا یک تماس تلفنی کوتاه برسیم؟ بیایید زمان خود را پس بگیریم و جلسات را به ابزاری برای بهرهوری تبدیل کنیم، نه یک حوضچه زمان.
تجربه شما برای جلسات مؤثر چیست؟
✍ Hrhub
@planing_tm
آیا تقویم شما شبیه این است که توسط "سیاهچاله جلسات" بلعیده شده است؟ 🕳️⏳ ما ساعتها را در جلسات میگذرانیم، اما چقدر از آن واقعاً سازنده است؟ در بسیاری از سازمانها، جلسات به یک فعالیت پیشفرض تبدیل شدهاند، یک پرکننده زمان به جای حلکننده مشکل. ما جلسات را برای خود جلسات برنامهریزی میکنیم، اغلب بدون دستور کار مشخص یا نتیجه مطلوب. این منجر به اتلاف وقت، ناامیدی و احساس گرفتار شدن در یک چرخه بیپایان از بحثهای غیرمولد میشود.
بیایید صادق باشیم: آیا ما مشکلات را حل میکنیم یا فقط دور خودمان میچرخیم؟ برای فرار از "سیاهچاله جلسات"، باید در مورد نحوه استفاده از زمان خود هدفمندتر باشیم. این به معنای تعیین دستور کارهای روشن، دعوت از شرکتکنندگان ضروری و تمرکز بر نتایج قابل اجرا است. ما باید از خود بپرسیم: آیا این جلسه واقعاً ضروری است؟ آیا میتوانیم به همان هدف از طریق یک ایمیل سریع یا یک تماس تلفنی کوتاه برسیم؟ بیایید زمان خود را پس بگیریم و جلسات را به ابزاری برای بهرهوری تبدیل کنیم، نه یک حوضچه زمان.
تجربه شما برای جلسات مؤثر چیست؟
✍ Hrhub
@planing_tm
💢درگیر تصمیمات بزرگ هستید؟ ریاضیات میگوید از قانون ۳۷ درصد استفاده کنید!
■زندگی پر از لحظاتی است که باید از میان گزینههای متعدد یکی را انتخاب کنید؛ از خرید خانه یا ماشین گرفته تا انتخاب شریک زندگی یا کارمند. این تصمیمات میتوانند چنان سخت باشند که گاهی دچار سردرگمی شوید. اما ریاضیات یک راهکار ساده و جذاب برای بهبود شانس شما در انتخاب بهترین گزینه ارائه کرده است: قانون ۳۷ درصد. این قانون که از یک مسئله کلاسیک ریاضی به نام «مسئله منشی» (Secretary Problem) الهام گرفته شده است، به شما کمک میکند در مواجهه با گزینههای زیاد، بهترین تصمیم ممکن را بگیرید.
□«مسئله منشی» یکی از مسائل معروف در ریاضیات و آمار است که اولین بار در دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در این مسئله، فرض بر این است که شما قصد دارید یک منشی استخدام کنید. تعداد مشخصی از متقاضیان برای این شغل وجود دارند که به ترتیب و تصادفی به شما معرفی میشوند. شما میتوانید هر متقاضی را ارزیابی کرده و رتبهبندی کنید، اما پس از رد کردن یک نفر، دیگر نمیتوانید به او بازگردید. هدف این است که بهترین منشی را انتخاب کنید.
●این مسئله نشان میدهد که چگونه میتوان شانس انتخاب بهترین گزینه را به حداکثر رساند. این مسئله نهتنها در ریاضیات، بلکه در زندگی روزمره نیز کاربرد دارد، مانند انتخاب شریک زندگی، خرید خانه، یا حتی تصمیمگیری در مورد پروژههای کاری.
○قانون ۳۷ درصد یا همان «قانون بهینهسازی توقف» (Optimal Stopping Rule) یک ابزار ریاضی برای کمک به تصمیمگیری در شرایطی است که تعداد زیادی گزینه دارید و باید یکی از آنها را انتخاب کنید. این قانون بر اساس تحلیلهای آماری طراحی شده و هدف آن به حداکثر رساندن احتمال انتخاب بهترین گزینه ممکن است.
■فرض کنید n گزینه برای انتخاب دارید و باید آنها را یکی پس از دیگری بررسی کنید. نکته مهم این است که: بعد از رد کردن یک گزینه، نمیتوانید به آن بازگردید.
باید یک گزینه را در نهایت انتخاب کنید.
میخواهید بهترین گزینه ممکن را پیدا کنید.
□قانون ۳۷ درصد میگوید: ابتدا ۳۷ درصد از گزینهها را صرفاً ارزیابی کنید و هیچ تصمیمی نگیرید. سپس، اولین گزینهای که بهتر از همه گزینههای قبلی بود، انتخاب کنید. این روش احتمال انتخاب بهترین گزینه را به حدود ۳۷ درصد افزایش میدهد، که در مقایسه با روشهای تصادفی یا بدون برنامه، شانس بسیار بهتری ارائه میدهد.
●این عدد از تحلیلهای ریاضی دقیق به دست آمده است. وقتی تعداد گزینهها (n) بسیار زیاد شود، بهترین نقطه توقف برای ارزیابی، تقریباً برابر با یک بر روی e است، که e عدد نپر (عدد طبیعی معروف ریاضیاتی) و حدوداً برابر با ۲.۷۱۸ است. مقدار یک بر روی e تقریباً ۰.۳۷ یا همان ۳۷ درصد است.
○این نتیجه از یک مدل احتمالاتی به دست آمده که نشان میدهد اگر شما گزینههای اولیه را برای یادگیری الگوهای کیفیت رد کنید، احتمال اینکه بتوانید بهترین گزینه را در ادامه شناسایی کنید، حداکثر خواهد بود.
■فرض کنید میخواهید از میان ۱۰۰ متقاضی شغلی یک نفر را انتخاب کنید: شما ۳۷ نفر اول را بررسی میکنید اما هیچکدام را انتخاب نمیکنید. هدف شما در این مرحله یادگیری است: متوجه میشوید که یک متقاضی خوب چه ویژگیهایی دارد. از نفر ۳۸ به بعد، اولین متقاضیای که از همه افراد قبلی بهتر باشد را انتخاب میکنید. این روش باعث میشود که شما شانس بیشتری برای انتخاب بهترین فرد داشته باشید، حتی اگر برخی از گزینههای خوب اولیه را رد کرده باشید.
□چالشها و محدودیتها:
• از دست دادن بهترین گزینه در ابتدای لیست: اگر بهترین گزینه در میان ۳۷ درصد اول باشد، با این روش آن را از دست میدهید!
• فرضیات سادهشده: قانون ۳۷ درصد فرض میکند که شما میتوانید کیفیت گزینهها را بهدرستی ارزیابی کنید. در دنیای واقعی، این ارزیابی ممکن است به دلیل اطلاعات ناقص یا عوامل ذهنی، دقیق نباشد.
• زمان و هزینه: اگر گزینهها زیاد باشند یا ارزیابی آنها زمانبر باشد، ممکن است اجرای این قانون دشوار شود.
@life_skills2022
■زندگی پر از لحظاتی است که باید از میان گزینههای متعدد یکی را انتخاب کنید؛ از خرید خانه یا ماشین گرفته تا انتخاب شریک زندگی یا کارمند. این تصمیمات میتوانند چنان سخت باشند که گاهی دچار سردرگمی شوید. اما ریاضیات یک راهکار ساده و جذاب برای بهبود شانس شما در انتخاب بهترین گزینه ارائه کرده است: قانون ۳۷ درصد. این قانون که از یک مسئله کلاسیک ریاضی به نام «مسئله منشی» (Secretary Problem) الهام گرفته شده است، به شما کمک میکند در مواجهه با گزینههای زیاد، بهترین تصمیم ممکن را بگیرید.
□«مسئله منشی» یکی از مسائل معروف در ریاضیات و آمار است که اولین بار در دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در این مسئله، فرض بر این است که شما قصد دارید یک منشی استخدام کنید. تعداد مشخصی از متقاضیان برای این شغل وجود دارند که به ترتیب و تصادفی به شما معرفی میشوند. شما میتوانید هر متقاضی را ارزیابی کرده و رتبهبندی کنید، اما پس از رد کردن یک نفر، دیگر نمیتوانید به او بازگردید. هدف این است که بهترین منشی را انتخاب کنید.
●این مسئله نشان میدهد که چگونه میتوان شانس انتخاب بهترین گزینه را به حداکثر رساند. این مسئله نهتنها در ریاضیات، بلکه در زندگی روزمره نیز کاربرد دارد، مانند انتخاب شریک زندگی، خرید خانه، یا حتی تصمیمگیری در مورد پروژههای کاری.
○قانون ۳۷ درصد یا همان «قانون بهینهسازی توقف» (Optimal Stopping Rule) یک ابزار ریاضی برای کمک به تصمیمگیری در شرایطی است که تعداد زیادی گزینه دارید و باید یکی از آنها را انتخاب کنید. این قانون بر اساس تحلیلهای آماری طراحی شده و هدف آن به حداکثر رساندن احتمال انتخاب بهترین گزینه ممکن است.
■فرض کنید n گزینه برای انتخاب دارید و باید آنها را یکی پس از دیگری بررسی کنید. نکته مهم این است که: بعد از رد کردن یک گزینه، نمیتوانید به آن بازگردید.
باید یک گزینه را در نهایت انتخاب کنید.
میخواهید بهترین گزینه ممکن را پیدا کنید.
□قانون ۳۷ درصد میگوید: ابتدا ۳۷ درصد از گزینهها را صرفاً ارزیابی کنید و هیچ تصمیمی نگیرید. سپس، اولین گزینهای که بهتر از همه گزینههای قبلی بود، انتخاب کنید. این روش احتمال انتخاب بهترین گزینه را به حدود ۳۷ درصد افزایش میدهد، که در مقایسه با روشهای تصادفی یا بدون برنامه، شانس بسیار بهتری ارائه میدهد.
●این عدد از تحلیلهای ریاضی دقیق به دست آمده است. وقتی تعداد گزینهها (n) بسیار زیاد شود، بهترین نقطه توقف برای ارزیابی، تقریباً برابر با یک بر روی e است، که e عدد نپر (عدد طبیعی معروف ریاضیاتی) و حدوداً برابر با ۲.۷۱۸ است. مقدار یک بر روی e تقریباً ۰.۳۷ یا همان ۳۷ درصد است.
○این نتیجه از یک مدل احتمالاتی به دست آمده که نشان میدهد اگر شما گزینههای اولیه را برای یادگیری الگوهای کیفیت رد کنید، احتمال اینکه بتوانید بهترین گزینه را در ادامه شناسایی کنید، حداکثر خواهد بود.
■فرض کنید میخواهید از میان ۱۰۰ متقاضی شغلی یک نفر را انتخاب کنید: شما ۳۷ نفر اول را بررسی میکنید اما هیچکدام را انتخاب نمیکنید. هدف شما در این مرحله یادگیری است: متوجه میشوید که یک متقاضی خوب چه ویژگیهایی دارد. از نفر ۳۸ به بعد، اولین متقاضیای که از همه افراد قبلی بهتر باشد را انتخاب میکنید. این روش باعث میشود که شما شانس بیشتری برای انتخاب بهترین فرد داشته باشید، حتی اگر برخی از گزینههای خوب اولیه را رد کرده باشید.
□چالشها و محدودیتها:
• از دست دادن بهترین گزینه در ابتدای لیست: اگر بهترین گزینه در میان ۳۷ درصد اول باشد، با این روش آن را از دست میدهید!
• فرضیات سادهشده: قانون ۳۷ درصد فرض میکند که شما میتوانید کیفیت گزینهها را بهدرستی ارزیابی کنید. در دنیای واقعی، این ارزیابی ممکن است به دلیل اطلاعات ناقص یا عوامل ذهنی، دقیق نباشد.
• زمان و هزینه: اگر گزینهها زیاد باشند یا ارزیابی آنها زمانبر باشد، ممکن است اجرای این قانون دشوار شود.
@life_skills2022
Forwarded from هشتگ تبلیغ تخصصی
😵توی این وضعیت اقتصادی، اگه سواد مالیتو بالا نبری به غول «تورم» میبازی😵
🎯 بعد از عضویت در کانال زیر👇👇👇
یهو به خودت میای میبینی هم سطح مالیت تغییر کرده هم موجودی حسابت!😎
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from موفقیت و توسعه فردی
💢خلاصه کتاب امروز: “بزرگ فکر کن” – دیوید جوزف شوارتز
ایده اصلی کتاب:
اندازه موفقیت تو به اندازه تفکراتت بستگی دارد. اگر یاد بگیری بزرگتر فکر کنی، میتوانی به اهداف بزرگتری هم برسی.
نکات کلیدی:
1. باور به خودت، اولین قدم موفقیت است
• اگر باور داشته باشی که میتوانی موفق شوی، ذهن و رفتارت به گونهای تنظیم میشود که این موفقیت را ممکن میکند.
• افراد موفق بیشتر از دیگران به تواناییهایشان ایمان دارند.
2. افکار منفی، دشمن رشد هستند
• اگر مدام به مشکلات و موانع فکر کنی، آنها را بیشتر میکنی.
• به جای تمرکز بر کمبودها، به راهحلها فکر کن.
3. محیط اطرافت را کنترل کن
• با افرادی معاشرت کن که طرز فکرشان تو را رشد میدهد.
• افرادی که مدام ناامید و منفیباف هستند، تو را در همان سطح نگه میدارند.
4. بزرگ فکر کردن یعنی اهداف بلندپروازانه داشتن
• بیشتر مردم اهداف کوچک دارند، چون از شکست میترسند.
• اگر هدف بزرگی انتخاب کنی، انگیزه بیشتری برای رسیدن به آن خواهی داشت.
5. عملگرا باش و نگذار ترس متوقفت کند
• بیشتر مردم صبر میکنند تا “زمان مناسب” برسد، اما زمان مناسب هیچوقت خودش نمیآید.
• اقدام کن، حتی اگر هنوز ۱۰۰٪ آماده نیستی.
تفکرات تو دنیای تو را میسازد. اگر بزرگ فکر کنی، مسیرهای جدیدی برای رشد و موفقیت پیدا خواهی کرد. جرأت کن بزرگتر از چیزی که امروز هستی فکر کنی!
✍ مدیران ایران
@success_pd
ایده اصلی کتاب:
اندازه موفقیت تو به اندازه تفکراتت بستگی دارد. اگر یاد بگیری بزرگتر فکر کنی، میتوانی به اهداف بزرگتری هم برسی.
نکات کلیدی:
1. باور به خودت، اولین قدم موفقیت است
• اگر باور داشته باشی که میتوانی موفق شوی، ذهن و رفتارت به گونهای تنظیم میشود که این موفقیت را ممکن میکند.
• افراد موفق بیشتر از دیگران به تواناییهایشان ایمان دارند.
2. افکار منفی، دشمن رشد هستند
• اگر مدام به مشکلات و موانع فکر کنی، آنها را بیشتر میکنی.
• به جای تمرکز بر کمبودها، به راهحلها فکر کن.
3. محیط اطرافت را کنترل کن
• با افرادی معاشرت کن که طرز فکرشان تو را رشد میدهد.
• افرادی که مدام ناامید و منفیباف هستند، تو را در همان سطح نگه میدارند.
4. بزرگ فکر کردن یعنی اهداف بلندپروازانه داشتن
• بیشتر مردم اهداف کوچک دارند، چون از شکست میترسند.
• اگر هدف بزرگی انتخاب کنی، انگیزه بیشتری برای رسیدن به آن خواهی داشت.
5. عملگرا باش و نگذار ترس متوقفت کند
• بیشتر مردم صبر میکنند تا “زمان مناسب” برسد، اما زمان مناسب هیچوقت خودش نمیآید.
• اقدام کن، حتی اگر هنوز ۱۰۰٪ آماده نیستی.
تفکرات تو دنیای تو را میسازد. اگر بزرگ فکر کنی، مسیرهای جدیدی برای رشد و موفقیت پیدا خواهی کرد. جرأت کن بزرگتر از چیزی که امروز هستی فکر کنی!
✍ مدیران ایران
@success_pd
💢جنگ خواهد شد؟
▪️توصیه هایی برای تشکیل سبد دارایی
برای بسیاری از کنشگران اقتصادی این سوال مطرح است که آیا تقابل ایران و صهیونیستها به جنگ منجر خواهد شد یا نه؟
پاسخ به سوال فوق کمی سخت است، اما تنها چیزی که از آن اطمینان دارم این است که اولا کیفیت جنگ بسیار متفاوت از قبل شده است و تجهیزات بسیار دقیقتر شدهاند. ثانیاً واکنش ایران به هرگونه حمله به تاسیسات اقتصادی سنگین خواهد بود و منجر به قطع شریانهای اقتصادی اسراییل و بازگشت کشورهای عربی به «عصر حجر» خواهد شد.
به بیان دیگر، از یک طرف حملات نسبت به قدیم بسیار دقیقتر شده است و در صورت حمله صهیونیستها به تأسیسات نظامی ایران احتمالاً تلفات جانبی انسانی و اقتصادی بالایی را شاهد نخواهیم بود. از طرف دیگر، حمله به تأسیسات اساسی اقتصاد ایران منجر به جنگی جهانی خواهد شد.
همه طرفها این مسیله را میدانند و بنابراین تمام تلاششان را خواهند کرد تا مسیر تعامل به آن سمت نرود. حتی بعید نیست که ترامپ تصمیم به توافقی شیرین برای ایران بگیرد و در این صورت احتمالاً شبیه پیشبینی کارتون سیمپسون ها، توسط خود صهیونیستها ترور خواهد شد!
به نظر حقیر اگر کل فضای ممکن را شامل جنگ، توافق و فضای خاکستری(مذاکره و مقاومت) بدانیم، احتمال وقوع جنگ یا توافق بسیار پایین است. ترامپ یک تاجر است و به خوبی میداند بعضی کارها تا چه میزان برای اقتصاد آمریکا خطرناک است. بنابراین شبیه به عقبنشینی از مواضع تند خود در رابطه با غزه، در بسیاری موارد دیگر هم عقبنشینی خواهد کرد. تصور کنید که اگر کوچکترین تنش جدی در خلیج فارس اتفاق بیفتد اقتصاد آمریکا و اروپا باید با نفت ۲۰۰ دلاری کنار بیاید!
جمعبندی اینکه سناریوهای حدی بسیار نامحتمل هستند. این یعنی مثلا بازار سهام در کوتاه مدت نه رفع تحریم جدی را شاهد خواهد بود(که بقول آن دوست بزرگوار پرواز پنگوئن ها را ببینیم)، و نه جنگ جدی را. و برای نرخ ارز هم، در همه سناریوها، پایین آمدن پایدار نخواهیم داشت.
در هر صورت برای سرمایه گذاری باید اصول آن مثل تشکیل سبد دارایی رعایت شود تا ریسکهای مختلف پوشش داده شود.
به عنوان کسی که نسبت به بازار سرمایه متعصب است میتوانم توصیه کنم که بعضی از سرمایهگذاری های فیزیکی طلا، سکه و ملک را به همتایان آنها در بازار سرمایه (مثل صندوقهای طلا، صندوقهای املاک و مستغلات و...) تبدیل کنید.
▫️▫️▫️سرمایهگذاری در صندوقهای طلا و سکه و املاک و... چند ویژگی مثبت دارد:
۱-نقدشوندگی بسیار بالا:
اگر شما مبلغ کمی پول لازم داشته باشید نمیتوانید یک درصد از آپارتمانتان را بفروشید، اما میتوانید تعدادی از اوراق صندوق املاک را بفروشید و دو روز بعد پول در کارتتان باشد. البته توجه داشته باشید که نقدشوندگی دشمن افرادی است که رفتارهای هیجانی دارند.
۲- هزینه مالیات کمتر:
طبق قانون جدید، از معاملات ملک مالیات اخذ خواهد شد. با خرید صندوق های املاک و مستغلات میتوانید هم از رشد قیمت املاک بهرهمند شوید و هم مالیات کمتری بپردازید.
۳- امکان بازتنظیم فوری سبد (مثلا استفاده از فرصتهای بازار سهام):
فرض کنید یک آپارتمان زیر قیمت برای خرید وجود دارد. در این حالت میتوانید با فروش مقدار دلخواه از صندوق املاک، آن آپارتمان را خریداری کنید. یا اینکه با تحلیل به این نتیجه برسید که سهام فلان شرکت رشد قیمت خواهد داشت. نقدشوندگی بالای صندوقها باعث میشود براحتی در چند ثانیه از بازار املاک و یا طلا به بازار سهام شیفت کنید.
✍کانال اقتصاد رفتاری
@life_skills2022
▪️توصیه هایی برای تشکیل سبد دارایی
برای بسیاری از کنشگران اقتصادی این سوال مطرح است که آیا تقابل ایران و صهیونیستها به جنگ منجر خواهد شد یا نه؟
پاسخ به سوال فوق کمی سخت است، اما تنها چیزی که از آن اطمینان دارم این است که اولا کیفیت جنگ بسیار متفاوت از قبل شده است و تجهیزات بسیار دقیقتر شدهاند. ثانیاً واکنش ایران به هرگونه حمله به تاسیسات اقتصادی سنگین خواهد بود و منجر به قطع شریانهای اقتصادی اسراییل و بازگشت کشورهای عربی به «عصر حجر» خواهد شد.
به بیان دیگر، از یک طرف حملات نسبت به قدیم بسیار دقیقتر شده است و در صورت حمله صهیونیستها به تأسیسات نظامی ایران احتمالاً تلفات جانبی انسانی و اقتصادی بالایی را شاهد نخواهیم بود. از طرف دیگر، حمله به تأسیسات اساسی اقتصاد ایران منجر به جنگی جهانی خواهد شد.
همه طرفها این مسیله را میدانند و بنابراین تمام تلاششان را خواهند کرد تا مسیر تعامل به آن سمت نرود. حتی بعید نیست که ترامپ تصمیم به توافقی شیرین برای ایران بگیرد و در این صورت احتمالاً شبیه پیشبینی کارتون سیمپسون ها، توسط خود صهیونیستها ترور خواهد شد!
به نظر حقیر اگر کل فضای ممکن را شامل جنگ، توافق و فضای خاکستری(مذاکره و مقاومت) بدانیم، احتمال وقوع جنگ یا توافق بسیار پایین است. ترامپ یک تاجر است و به خوبی میداند بعضی کارها تا چه میزان برای اقتصاد آمریکا خطرناک است. بنابراین شبیه به عقبنشینی از مواضع تند خود در رابطه با غزه، در بسیاری موارد دیگر هم عقبنشینی خواهد کرد. تصور کنید که اگر کوچکترین تنش جدی در خلیج فارس اتفاق بیفتد اقتصاد آمریکا و اروپا باید با نفت ۲۰۰ دلاری کنار بیاید!
جمعبندی اینکه سناریوهای حدی بسیار نامحتمل هستند. این یعنی مثلا بازار سهام در کوتاه مدت نه رفع تحریم جدی را شاهد خواهد بود(که بقول آن دوست بزرگوار پرواز پنگوئن ها را ببینیم)، و نه جنگ جدی را. و برای نرخ ارز هم، در همه سناریوها، پایین آمدن پایدار نخواهیم داشت.
در هر صورت برای سرمایه گذاری باید اصول آن مثل تشکیل سبد دارایی رعایت شود تا ریسکهای مختلف پوشش داده شود.
به عنوان کسی که نسبت به بازار سرمایه متعصب است میتوانم توصیه کنم که بعضی از سرمایهگذاری های فیزیکی طلا، سکه و ملک را به همتایان آنها در بازار سرمایه (مثل صندوقهای طلا، صندوقهای املاک و مستغلات و...) تبدیل کنید.
▫️▫️▫️سرمایهگذاری در صندوقهای طلا و سکه و املاک و... چند ویژگی مثبت دارد:
۱-نقدشوندگی بسیار بالا:
اگر شما مبلغ کمی پول لازم داشته باشید نمیتوانید یک درصد از آپارتمانتان را بفروشید، اما میتوانید تعدادی از اوراق صندوق املاک را بفروشید و دو روز بعد پول در کارتتان باشد. البته توجه داشته باشید که نقدشوندگی دشمن افرادی است که رفتارهای هیجانی دارند.
۲- هزینه مالیات کمتر:
طبق قانون جدید، از معاملات ملک مالیات اخذ خواهد شد. با خرید صندوق های املاک و مستغلات میتوانید هم از رشد قیمت املاک بهرهمند شوید و هم مالیات کمتری بپردازید.
۳- امکان بازتنظیم فوری سبد (مثلا استفاده از فرصتهای بازار سهام):
فرض کنید یک آپارتمان زیر قیمت برای خرید وجود دارد. در این حالت میتوانید با فروش مقدار دلخواه از صندوق املاک، آن آپارتمان را خریداری کنید. یا اینکه با تحلیل به این نتیجه برسید که سهام فلان شرکت رشد قیمت خواهد داشت. نقدشوندگی بالای صندوقها باعث میشود براحتی در چند ثانیه از بازار املاک و یا طلا به بازار سهام شیفت کنید.
✍کانال اقتصاد رفتاری
@life_skills2022