موقع شام درست کردن چشمم افتاد به شیر بادومی که گوشهی یخچال بود و خیلی وقت پیش خریده بودمش. تکونش دادم دیدم هنوز یکم توشه! تاریخ انقضاشو نگاه کردم که زده بود تا ۲۵ سپتامبر وقت داره و بوی بدی هم نمیداد بنابراین بنده گول خوردم با خودم گفتم خب هنوز فاسد نشده و بهتره همشو بخورم که تموم شه :)
آقااا چشمتون روز بد نبینه… نیمساعت نگذشت که یهو حالم بد شد و الان دو ساعته با دلپیچهی شدید درگیرم. دردم از یه طرف تب و لرز و سرگیجه از یه طرف دیگه ولم نمیکنه، حالوم بده شیر بادوم کونبلبلی رسما داره از درون باهام تصفیه حساب میکنه 😭
بیشتر از همه ناراحت اینم که نشششد غذای خوشمزهای که درست کردم رو بخوررمم 🗣️
Mistefa Dadar - aw pirjin
Mistefa Dadar
کۆڵانێ ئاو پرژێن دەکەم
یار دێ و دەڕوا، تۆز نەیگرێ
ههڕهوا دەڕوا، لەنجە دەکا
هێمنیم شپرزە دەکا
“but you’re too pretty to be single” actually I’m too pretty to be wasting my time and energy on lustful losers who lie and cheat
👏4
تا کی بنده بدون هیچ توضیح و خیلی بیدلیل توسط این و اون نادیده گرفته میشم رو نمیدونم اما دیگه به حدی رسیدم که واقعا حالم از معاشرت با آدمها بهم میخوره و از تجربهی مجدد این پدیده دیگه زده شدم
ببین بلوغ عاطفی یعنی اینکه کسی بتونه احساسات خودش رو بشناسه و روی اونها تسلط پیدا کنه یا داشته باشه و در عین حال نسبت به احساسات اطرافیانش حساس و مسئول باشه، قطعا بدون اینکه احساساتشون رو مدیریت یا کنترل کنه! حالا شخصی که بلوغ عاطفی داره حتی وقتی خسته یا گرفتار باشه، میدونه که ارتباط واقعی ارزشمنده بنابراین سعی میکنه با بقیه تعامل سازنده داشته باشه؛ این شامل گفتوگو، همدلی و به اشتراک گذاشتن درد و شادی (کار سختی هم نیست) اما برعکس، کسی که این بلوغ رو نداره حتی وقتی میتونه با یه کلمه یا نگاه ساده دل کسی رو آروم کنه ترجیح میده فرار کنه یا نادیده بگیره و واقعا دیگه به کتف چپم 🤷🏻♀️
👍1
یکی از بچهها بهم خبر داد گفت توی
مرکز شهر لیدز آقای گوز رو دیده واسه
خودش مشغول گشت و گذار 😍
مرکز شهر لیدز آقای گوز رو دیده واسه
خودش مشغول گشت و گذار 😍
من نباید اینجوری از این موضوع باخبر بشم!! این وظیفهی پلیس سگمصبه که باید فوری به من خبر بده چون مطمئنن از این موضوع باخبرننن ولی خب ریییدنننن
