چشم خود بستم که دیگرچشم مستش ننگرم
ناگهان دل داد زد دیوانه من می بینمش🪵🔥
ناگهان دل داد زد دیوانه من می بینمش🪵🔥
•
با تــ∝ــو خوشبخت ترین آدم این قافله ام
کم نشو دور نشو بی تــ∝ــو جهانم خاليست💚🏹🪵
#نرگس‌صرافیان‌طوفان
با تــ∝ــو خوشبخت ترین آدم این قافله ام
کم نشو دور نشو بی تــ∝ــو جهانم خاليست💚🏹🪵
#نرگس‌صرافیان‌طوفان
دور نباش
حتی همین قدر
که...
از تو،
تا من،
در یک پیراهن فاصله هست!
کاری نکن
دوستت دارم هایمان را گم کنیم!
دور نباش
در این دنیای کوچک
در این آغوش دنج!
نزدیک تر باش،از روح به جان،
نزدیک تر باش،از جان به تن،
نزدیک تر باش،از تن به من!
تو،خود من باش!❤️🪴
#حامد_نیازی
حتی همین قدر
که...
از تو،
تا من،
در یک پیراهن فاصله هست!
کاری نکن
دوستت دارم هایمان را گم کنیم!
دور نباش
در این دنیای کوچک
در این آغوش دنج!
نزدیک تر باش،از روح به جان،
نزدیک تر باش،از جان به تن،
نزدیک تر باش،از تن به من!
تو،خود من باش!❤️🪴
#حامد_نیازی
نتوانستم مثلِ این فیلم ها چمدانت را از دستت بکشم و پرتش کنم یک گوشه و در آغوشت بگیرم و بگویم که دوستت دارم...
نتوانستم نگهت دارم،
نتوانستم بگویم نرو،
فقط زل زدم به دسته ی چمدانت که دستانت را دورش حلقه کرده بودی و سفت چسبیده بودیش،
فقط زل زدم به صورتت که آن روسری سبز و قرمز بدجور خواستنی ترش کرده بود،
فقط زل زدم به چشمهایت که دو شیشه گرد قابشان گرفته بود،
من فقط نگاهت کردم؛
آخر نمیدانی دیدن یک زنِ چمدان به دستِ روسری سبز و قرمز به سر با آن چشم های قاب شده چه لذتی دارد که...
🥀🕊✨
#فاطمه_جوادی
نتوانستم نگهت دارم،
نتوانستم بگویم نرو،
فقط زل زدم به دسته ی چمدانت که دستانت را دورش حلقه کرده بودی و سفت چسبیده بودیش،
فقط زل زدم به صورتت که آن روسری سبز و قرمز بدجور خواستنی ترش کرده بود،
فقط زل زدم به چشمهایت که دو شیشه گرد قابشان گرفته بود،
من فقط نگاهت کردم؛
آخر نمیدانی دیدن یک زنِ چمدان به دستِ روسری سبز و قرمز به سر با آن چشم های قاب شده چه لذتی دارد که...
🥀🕊✨
#فاطمه_جوادی
پس از تو روزو شبو خانه شبیه همند...
و نیست پنجره ای سمت روشنی دیگر...
من بی تو اینک ضمیر مجهولیست،
که ما نمیشود انگار با تنی دیگر . . .♥️🥺
و نیست پنجره ای سمت روشنی دیگر...
من بی تو اینک ضمیر مجهولیست،
که ما نمیشود انگار با تنی دیگر . . .♥️🥺
🌨☂💜
در فصل باران،توی دستت چتر خواهم بود . . .
فصل زمستان هم برایت شال خواهم شد . . .
حتی اگر فکر پریدن در سرت باشد،
بی هیچ شکی روی دوشت بال خواهم شد . . .
در فصل باران،توی دستت چتر خواهم بود . . .
فصل زمستان هم برایت شال خواهم شد . . .
حتی اگر فکر پریدن در سرت باشد،
بی هیچ شکی روی دوشت بال خواهم شد . . .
بر راز عشق تو اگر سرپوش بگذارم،
یک روز از عمرم بماند،لال خواهم شد . . .🥀
سال گذشته،بدترین سال حیاتم بود،
امسال حتما مرد خوش اقبال خواهم شد . . .✨
یک روز از عمرم بماند،لال خواهم شد . . .🥀
سال گذشته،بدترین سال حیاتم بود،
امسال حتما مرد خوش اقبال خواهم شد . . .✨
🎼📇💜
در هیچ جای دفترو دیوان تو نیستی . . .
افتاده ام به جان خیابان،تو نیستی . . .
افتاده‌ام به پای تمامی خانه‌هاش،
زیبای سختگیر چه آسان تو نیستی . . .!
در هیچ جای دفترو دیوان تو نیستی . . .
افتاده ام به جان خیابان،تو نیستی . . .
افتاده‌ام به پای تمامی خانه‌هاش،
زیبای سختگیر چه آسان تو نیستی . . .!
داشتنت باید مزه‌ى توت فرنگى بدهد،
یا انار گلپر زده،
یا آش رشته مادر بزرگ تو غروب هاىِ جمعه
داشتنت باید بوىِ یاسِ رازقى بدهد،
یا بوىِ خاكِ باران خورده
نمیدانم ما كه نداشتیم !
اما داشتنت باید چیزِ خیلى قشنگى باشد♥️🪴
#مهیا‌زند
داشتنت باید مزه‌ى توت فرنگى بدهد،
یا انار گلپر زده،
یا آش رشته مادر بزرگ تو غروب هاىِ جمعه
داشتنت باید بوىِ یاسِ رازقى بدهد،
یا بوىِ خاكِ باران خورده
نمیدانم ما كه نداشتیم !
اما داشتنت باید چیزِ خیلى قشنگى باشد♥️🪴
#مهیا‌زند
باز هم شب شد
و باز هم‌خودم را به هر راهی میزنم
خَتم میشود به تو
مُشخصاً به چشمانت 👀🤍
و باز هم‌خودم را به هر راهی میزنم
خَتم میشود به تو
مُشخصاً به چشمانت 👀🤍
لعنت به ساده‌لوحی‌ات و آن دلِ خرت!
بهتت زده... شکسته در این شهر، باورت
به دست دوست یا که به آغوش امن عشق
این‌بار اعتماد کنی خاک بر سرت...💜🪴
بهتت زده... شکسته در این شهر، باورت
به دست دوست یا که به آغوش امن عشق
این‌بار اعتماد کنی خاک بر سرت...💜🪴
تخته کردم خانه‌ی دل ، قفل کردم سینه را
بعدِ تو ویران بمانَد خانه‌ی ویرانه‌ام ...🙈
بعدِ تو ویران بمانَد خانه‌ی ویرانه‌ام ...🙈