Telegram Web Link
📍چند فعل عبارتی (phrasal verb) شبیه run out of که پرکاربرد هستن و معنی‌شون شبیه «تمام شدن یا کم آوردن چیزی» هست برات می‌ذارم:

💢use up
معنی: مصرف کردن کامل چیزی
مثال: I’ve used up all the paper for printing.
یعنی: همه کاغذهای چاپ رو مصرف کردم.
💢finish off
معنی: تمام کردن چیزی تا آخر
مثال: She finished off the cake by herself!
یعنی: خودش کیک را کامل تمام کرد!
💢get through
معنی: تمام کردن چیزی، معمولاً کار یا مواد
مثال: We got through all the cookies in one day.
یعنی: تمام شیرینی‌ها را در یک روز تمام کردیم.
💢burn through
معنی: سریع مصرف کردن چیزی
مثال: He burned through his savings in just a few months.
یعنی: در عرض چند ماه پس‌اندازش را تمام کرد.
💢be out of
معنی: نداشتن چیزی، تمام شدن چیزی
مثال: We are out of milk.
یعنی: شیرمون تموم شده.

@lovely_english
9🙏2
💢این ۱۰ جفت واژه انگلیسی که فقط در یک حرف با هم تفاوت دارند، همراه معنی فارسی‌شون:
1. cat — cut
گربه — بریدن / کوتاه کردن. (تفاوت: حرف وسط a → u)

2.bat — bit
خفاش / چوب بیسبال — گاز زد / مقدار کمی. (تفاوت: حرف وسط a → i)

3.pan — pen
تابه — خودکار / قلم. (تفاوت: حرف وسط a → e)

4.ship — shop
کشتی — مغازه / فروشگاه. (تفاوت: سومین حرف i → o)

5.night — light
شب — نور / روشنایی. (تفاوت: حرف اول n → l)

6. form — farm
شکل / فرم — مزرعه. (تفاوت: دومین حرف o → a)

7.stone — store
سنگ — مغازه / ذخیره کردن. (تفاوت: چهارمین حرف n → r)

8.hear — heat
شنیدن — گرما / گرم کردن. (تفاوت: آخرین حرف r → t)

9.lead — load
رهبری/سرب — بار / بارگذاری کردن. (تفاوت: دومین حرف e → o)

10.close — chose
بستن/نزدیک — انتخاب کردن (گذشته choose). (تفاوت: دومین حرف l → h)

@lovely_english
14👏2
What does the word “expand” mean?
معنی کلمه expand چیه؟
Anonymous Quiz
9%
expect
77%
extend
15%
explain
8👍3🙏3
متن انگلیسی:
In the future, I will travel to different countries, learn new languages, and work as a professional tour guide. I am also going to start my own YouTube channel about culture and history. One of my dreams is that I will write a book about my travel experiences.
📝 ترجمه فارسی:
در آینده، به کشورهای مختلف سفر خواهم کرد، زبان‌های جدید یاد خواهم گرفت و به عنوان یک راهنمای گردشگری حرفه‌ای کار خواهم کرد. همچنین قصد دارم یک کانال یوتیوب درباره فرهنگ و تاریخ راه‌اندازی کنم. یکی از رویاهایم این است که کتابی درباره تجربیات سفرم بنویسم.
🔍 تحلیل لغت:
travel = سفر کردن
different countries = کشورهای مختلف
learn new languages =
یاد گرفتن زبان‌های جدید
professional tour guide =
راهنمای گردشگری حرفه‌ای
start my own YouTube channel = راه‌اندازی کانال یوتیوب خودم
culture and history = فرهنگ و تاریخ
dreams = رویاها
experiences = تجربیات

📚 تحلیل گرامر:
📍I will travel / I will write → آینده ساده (Simple Future) با will + verb

📍I am going to start → آینده نزدیک (Be going to) برای چیزی که برنامه‌اش از قبل وجود دارد.

📍One of my dreams is that I will write... → جمله موصولی و ترکیب حال ساده + آینده.
استفاده از and برای اتصال افعال هم‌زمان در آینده.

@lovely_english
13🥰2
Forwarded from basicenglishlearner
💢 چند عبارت رسمی و غیررسمی برای درخواست کردن در انگلیسی همراه با ترجمه فارسی آوردم:

🔹 عبارات رسمی (Formal)
1 . Could you please help me with this?
ممکنه لطفاً در این زمینه به من کمک کنید؟
2. I would appreciate it if you could send me the details.
قدردان خواهم بود اگر بتوانید جزئیات را برایم ارسال کنید.
3. Would you mind giving me some advice?
ممکنه لطف کنید و کمی راهنمایی‌ام کنید؟
4.I was wondering if you could explain this point.
می‌خواستم بدونم آیا می‌تونید این نکته رو توضیح بدید؟

🔹 عبارات غیررسمی (Informal)
1. Can you help me with this?
می‌تونی تو این کار کمکم کنی؟
2.Can I borrow your book?
میشه کتابتو قرض بگیرم؟
3. Could you give me a hand?
می‌شه یه دستی بهم بدی؟ (یعنی کمکم کنی)
4.Do me a favor, please.
یه لطفی در حقم بکن، لطفاً.

👉 نکته:
در مکالمه‌های کاری و رسمی بهتره از
Could you... / Would you mind... استفاده بشه.

در مکالمه دوستانه یا روزمره معمولاً از
Can you... / Do me a favor... استفاده می‌کنن.

@basicenglishleaerner
9
📖 مکالمه رو به صورت خط به خط با ترجمه زیرش نوشتم:

Teacher: Good morning, Sara. How are you today?
معلم: صبح بخیر سارا. امروز حالت چطوره؟

Student: Good morning, Miss. I’m fine, thank you. How are you?
دانش‌آموز: صبح بخیر خانم. من خوبم، ممنون. شما چطورید؟

Teacher: I’m doing well. Did you finish your homework?
معلم: منم خوبم. مشق‌هات رو تموم کردی؟

Student: Yes, I did. Here it is.
دانش‌آموز: بله، انجام دادم. اینجاست.

Teacher: Great! You did a very good job.
معلم: عالیه! خیلی خوب کار کردی.

Student: Thank you, Miss.
دانش‌آموز: ممنون خانم.

@lovely_english
👍84🙏1
Forwarded from Ieltslearner
❤️ اصطلاحات با heart
♥️Change of heart →
تغییر عقیده یا احساس

She had a change of heart and decided to join us.
(نظرش عوض شد و تصمیم گرفت با ما بیاد.)

♥️Cross my heart →
قسم خوردن / قول جدی دادن
I’ll keep your secret, cross my heart.
(رازت رو نگه می‌دارم، قسم می‌خورم.)

,♥️Take something to heart →
چیزی رو به دل گرفتن
Don’t take his words to heart.
(حرفاشو به دل نگیر.)

♥️Have your heart set on (something) → خیلی خواستن چیزی
She has her heart set on studying abroad.
(او خیلی دوست داره خارج از کشور درس بخونه.)

♥️From the bottom of my heart →
از صمیم قلب
Thank you from the bottom of my heart.
(از صمیم قلبم ازت ممنونم.)

@ieltslearner
12👏1🙏1
🎓 لغات پرکاربرد در دانشگاه
(Useful University Vocabulary)

1️⃣ Professor – استاد دانشگاه
👉 Our professor gave us a new assignment.
(استاد ما یک تکلیف جدید داد.)

2️⃣ Lecture – سخنرانی / کلاس تئوری
👉 I have a lecture in history tomorrow.
(من فردا کلاس تاریخ دارم.)

3️⃣ Assignment – تکلیف
👉 We must submit the assignment by Friday.
(ما باید تا جمعه تکلیف رو تحویل بدیم.)

4️⃣ Library – کتابخانه
👉 The library is open until 8 p.m.
(کتابخانه تا ساعت ۸ شب باز است.)

5️⃣ Dormitory (Dorm) – خوابگاه
👉 I share a dormitory with three students.
(من خوابگاهم رو با سه دانشجو شریکم.)

6️⃣ Tuition fee – شهریه
👉 Tuition fees are increasing every year.
(شهریه‌ها هر سال در حال افزایش‌اند.)

7️⃣ Exam / Test – امتحان
👉 I’m nervous about the final exam.
(من درباره امتحان پایانی استرس دارم.)

8️⃣ Graduate – فارغ‌التحصیل شدن
👉 She will graduate next year.
(او سال آینده فارغ‌التحصیل می‌شود.)

@lovely_english
15🙏2
مکالمه طبیعی بین داروساز و خریدار دارو برات نوشتم همراه با ترجمه فارسی زیر هر جمله 👇

💬 Conversation:
At the Pharmacy (در داروخانه)

Pharmacist: Good afternoon! How can I help you today?
داروساز: عصر بخیر! امروز چطور می‌تونم کمکتون کنم؟

Customer: Hi! I have a headache. Can you give me something for it?
مشتری: سلام! سردرد دارم. می‌تونید چیزی برای این به من بدید؟

Pharmacist: Sure. Do you want tablets or syrup?
داروساز: حتماً. قرص می‌خواید یا شربت؟

Customer: Tablets, please. Something not too strong.
مشتری: لطفاً قرص. چیزی که خیلی قوی نباشه.

Pharmacist: I recommend these painkillers. Take one every six hours after meals.
داروساز: این مسکن‌ها رو پیشنهاد می‌کنم. هر شش ساعت یک عدد بعد از غذا بخورید.

Customer: Okay, thank you. How much is it?
مشتری: باشه، ممنون. قیمتش چقدره؟

Pharmacist: It’s five euros.
داروساز: پنج یورو میشه.

Customer: Here you are.
مشتری: بفرمایید.

Pharmacist: Thank you! Hope you feel better soon.
داروساز: ممنون! امیدوارم زودتر حالتون بهتر بشه.

Customer: Thanks! Have a nice day.
مشتری: مرسی! روز خوبی داشته باشید.

@lovely_english
13
اینم ۵ تا ضرب‌المثل انگلیسی دیگه با معنی فارسی 👇

1️⃣ Where there’s a will, there’s a way.
هر جا اراده‌ای باشد، راهی هم هست.
🪐 خواستن، توانستن است.

2️⃣ Honesty is the best policy.
راست‌گویی بهترین سیاست است.
🪐 یعنی صداقت همیشه بهتر از دروغ و پنهان‌کاریه.

3️⃣ Look before you leap.
قبل از پریدن نگاه کن.
🪐یعنی قبل از انجام کاری، خوب فکر کن و نتیجه‌اش رو بسنج.


4️⃣ Two heads are better than one.
دو فکر از یک فکر بهتره.
🪐 یعنی همکاری و مشورت، نتیجه‌ی بهتری می‌ده.

5️⃣ Rome wasn’t built in a day.
رم در یک روز ساخته نشد.
🪐 یعنی کارهای بزرگ نیاز به صبر و زمان دارن.

@lovely_english
19👏2👍1
یک مکالمه طبیعی بین استاد و دانشجو آوردم که می‌تونه برای تمرین زبان خیلی مفید باشه 👇
🎓 English Conversation (Between a Professor and a Student)

Professor: Good morning, Sarah. How’s your research going?
استاد: صبح بخیر سارا. تحقیق‌ات چطور پیش می‌ره؟

Sarah: Good morning, Professor. It’s going well, but I’m having trouble with the data analysis.
سارا: صبح بخیر استاد. خوب پیش می‌ره، ولی توی تحلیل داده‌ها مشکل دارم.

Professor: I see. Did you try using the new software I recommended?
استاد: متوجه‌ام. از نرم‌افزار جدیدی که پیشنهاد دادم استفاده کردی؟

Sarah: Yes, but I’m still not sure how to interpret the results.
سارا: بله، اما هنوز مطمئن نیستم چطور باید نتایج رو تفسیر کنم.

Professor: No problem. Let’s go over it together after class.
استاد: اشکالی نداره. بعد از کلاس با هم مرورش می‌کنیم.

Sarah: That would be great. Thank you so much!
سارا: عالیه. خیلی ممنونم!

Professor: You’re welcome. Keep up the good work.
استاد: خواهش می‌کنم. به همین تلاش ادامه بده.

@lovely_english
13👍5👏1
اینا چند تا اصطلاح گرامری کاربردی هستن که زبان‌آموزها زیاد باهاشون سر و کار دارن 👇

🔹 1. Subject = فاعل
👉 کسی یا چیزی که کار رو انجام می‌ده.
مثال: She runs fast. (او سریع می‌دود.)

🔹 2. Object = مفعول
👉 کسی یا چیزی که کار روی اون انجام می‌شه.
مثال: I love you. (من تو رو دوست دارم.)

🔹 3. Clause = بند
👉 جمله‌ای که فاعل و فعل داره.
مثال: I know that she is right.
اینجا “that she is right” یه clause هست.

🔹 4. Gerund = مصدر با ing
👉 فعلی که نقش اسم داره.
مثال: Swimming is fun. (شنا کردن سرگرم‌کننده‌ست.)
🔹 5. Infinitive = مصدر با “to”
👉 شکل “to + verb” مثل: to eat, to go
مثال: I want to sleep. (می‌خوام بخوابم.)


@lovely_english
15👏2😢1
اینم ۱۰ تا لغت پرکاربرد در مکالمات روزمره همراه با معنی فارسی 👇
Actually = در واقع، راستش
Anyway = به هر حال

Exactly = دقیقاً
Maybe = شاید

Really = واقعاً
Sure = حتماً / مطمئن

Almost = تقریباً
Together = با هم

Because = چون
Guess = حدس زدن


@lovely_english
17🙏2
پیج اینستاگرام زبان انگلیسی ما رو دنبال کنید👇👇

https://instagram.com/_u/lovely.english

کلی پست آموزشی خوب داریم اینجا☝️☝️☝️☝️
She isn’t tall enough ___ reach the top shelf.
Anonymous Quiz
20%
for
70%
to
10%
that
13🥰1
📚 نکته انگلیسی سطح پیشرفته:
"تفاوت‌های ظریف در معنی"

🔹 Assure vs. Ensure vs. Insure
این سه کلمه شبیه‌هم هستن، ولی معنی‌هاشون کمی با هم فرق دارن 👇

1️⃣ Assure → یعنی «اطمینان دادن» یا «رفع شک کردن»
➡️ I assure you that everything will be fine.
💬 من بهت اطمینان می‌دم که همه چیز خوب میشه.

2️⃣ Ensure → یعنی «مطمئن شدن از وقوع چیزی»
➡️ Please ensure that the door is locked.
💬 لطفاً مطمئن شو که در قفل شده.

3️⃣ Insure → یعنی «بیمه کردن» (معمولاً از نظر مالی)
➡️ We need to insure the car before traveling.
💬 باید ماشین رو بیمه کنیم قبل از سفر.

💡 نکته طلایی:
👉 به یه آدم assure می‌دی،
👉 از وقوع یه اتفاق ensure می‌شی،
👉 یه وسیله یا دارایی رو insure می‌کنی.


@lovely_english
15👏2👍1
🎯 پست آموزشی امروز: با کلمه “HAND”

👋 Let’s learn some useful expressions with “hand” 👇

1️⃣ give someone a hand → کمک کردن به کسی
Can you give me a hand with my luggage?
می‌تونی کمکم کنی وسایلمو بردارم؟


2️⃣ on the other hand → از طرف دیگه / در مقابل
I like summer. On the other hand, winter is cozier.
تابستون رو دوست دارم، ولی از طرف دیگه زمستون دنج‌تره.


3️⃣ in good hands → در امان بودن / جای خوبی بودن
Don’t worry, your cat is in good hands.
نگران نباش، گربه‌ت پیش آدم مطمئنیه.


4️⃣ wash your hands of something → دست از چیزی کشیدن / کنار گذاشتن
He washed his hands of the project.
اون از پروژه کنار کشید.


5️⃣ at hand → در دسترس / نزدیک
The exam is at hand!
امتحان نزدیکه! 😬

@lovely_english
12👏2
معنی کلمه‌ی «صادقانه» چیه؟
Anonymous Quiz
24%
Softly
61%
Frankly
15%
Politely
👍52🙏1
🎯 پست آموزشی: ۵ اصطلاح انگلیسی که بومی‌ها هر روز می‌گن 🇬🇧🗣️

1️⃣ No worries!
📖 معنی: اشکالی نداره / مهم نیست / نگران نباش 😊
مثلاً:
– Thanks for waiting!
– No worries!
– ممنون که صبر کردی!
– قابلی نداشت!

2️⃣ I’m not sure.
📖 معنی: مطمئن نیستم 🤔
مثلاً: I’m not sure where she is.
نمی‌دونم کجاست.

3️⃣ That makes sense.
📖 معنی: منطقیه / آره، درسته 👍
مثلاً: Oh, that makes sense now!
آهان، حالا منطقی شد!

4️⃣ You got it!
📖 معنی: حله! / گرفتی درست گفتی 👌
مثلاً: So I just email you later?
You got it!
پس بعداً برات ایمیل می‌زنم؟
درسته، حله!

5️⃣ I’m just kidding!
📖 معنی: شوخی کردم 😄
مثلاً: Don’t take it seriously, I’m just kidding!
جدی نگیر، شوخی کردم!

@lovely_english
9👍1
Forwarded from basicenglishlearner
🎥 پست آموزشی: مکالمه در فرودگاه ✈️

👩‍💼 At the Airport –
In Conversation

Officer: Can I see your passport, please?
مسئول: میشه گذرنامتون رو ببینم لطفاً؟

Traveler: Sure, here it is.
مسافر: حتماً، بفرمایید.

Officer: What’s the purpose of your trip?
مسئول: هدف از سفرتون چیه؟

Traveler: I’m here on vacation.
مسافر: برای تعطیلات اومدم.

Officer: How long will you stay?
مسئول: چقدر می‌مونید؟

Traveler: Just a week.
مسافر: فقط یه هفته.

@basicenglishlearner
3👍3👎1
2025/10/27 04:11:55
Back to Top
HTML Embed Code: