از پروردگار هر چه بیشتر بخواهی نزد او گرامیتر میشوی و از تو خشنود میشود و دوستت میدارد، اما از مخلوق هر چه بیشتر بخواهی نزد او کم ارزشتر و منفورتر میگردی.
• امام ابن قیم رحمه الله
• امام ابن قیم رحمه الله
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در یک برنامه تلوزیونی از یک راقی دعوت شده تا با خواندن و دمیدن قرآن بر یکی از افراد حاضر در برنامه اثبات کند که جن میتواند وارد بدن انسان شود و مشکلاتی برای او بوجود آورد.
واکنش تماشاچیان را به هنگام شنیدن آیات قرآن ببینید.
واکنش تماشاچیان را به هنگام شنیدن آیات قرآن ببینید.
✨از ذاڪرین باشیم✨
امام ابن_القيم رحمه اللّه:
📿مداومت بر ذڪر و یاد اللّه سبحانه و تعالـے در همه حال و همه جا از اسباب فراخ شدن سینه و برطرف شدن دلتنڪَے است،
ذڪر و یاد اللّه سبحانه و تعالـے تاثیر عجیبـے در توانمندے روحـے و معنویات و سعادت قلب دارد،
(در مقابل آن) سهل انڪَارے و غفلت از ذڪر و یاد اللّه متعال (است ڪه) تاثیر عجیبـے در دلتنڪَے و عذاب قلب دارد.🦋💫🪷
منبع زاد المعاد في هدي خير العباد (٢٤/٢)
امام ابن_القيم رحمه اللّه:
📿مداومت بر ذڪر و یاد اللّه سبحانه و تعالـے در همه حال و همه جا از اسباب فراخ شدن سینه و برطرف شدن دلتنڪَے است،
ذڪر و یاد اللّه سبحانه و تعالـے تاثیر عجیبـے در توانمندے روحـے و معنویات و سعادت قلب دارد،
(در مقابل آن) سهل انڪَارے و غفلت از ذڪر و یاد اللّه متعال (است ڪه) تاثیر عجیبـے در دلتنڪَے و عذاب قلب دارد.🦋💫🪷
منبع زاد المعاد في هدي خير العباد (٢٤/٢)
عشق نامرئی
در اوج گرمای تابستان و زیر آن آفتاب داغ، کارگری کیسهٔ سیمانی را به دوش میکشد...
اینجا، در این سرزمین دور از وطن، با این غربت و تنهایی و شرایط سخت...
در پایان ماه، تقریبا هر آنچه در آورده را به زن و بچهاش در آن سوی دریاها میفرستد و شکم خود را با کمترین غذای ممکن سیر میکند... با دوستانش در اتاقکی کوچک و تنگ یکجا میخوابد و سالها یک لباس کهنهٔ پاره را میپوشد... همان را میشوید و میپوشد و رفو میکند...
با تلفن همراه با خانوادهاش تماس میگیرد اما چیز زیادی از کلمات عاشقانه نمیداند و بلد نیست غزل و قصیده بگوید... با لحنی جدی با همسرش حرف میزند و تماس را به پایان میرساند...
در دنیای پر از فریب و نمایش، این نه عشق است نه دوست داشتن...
در دوران گلهای سرخ و استیکرهای واتساپ و قلبهای تپنده و شعر و غزلهای عاریهای و کلیپهای ترانه، کاری که کارگر زحمتکش ما با پوست سوخته انجام میدهد رمانتیک نیست...
در خانههای بسیاری، عشقی عمیق هست. عشقی فراتر از همهٔ غزلها و پاکتر از هرچه ترانه و صادقانهتر از همهٔ داستانها... عشقی که چشمهای پوشیده از زرق و برقِ فریب، آن را نمیبینند...
بله، کلمات خیلی قشنگ و رسا هستند، هدیه خوب است، اما آدمهایی هم هستند که همهٔ زندگیشان غزل است، غزلی که هزینهاش عمر است و سلامتی و کمخوابی و زحمت...
عشقی با لکنت زبان که بلد نیست خودش را به خوبی عرضه کند...
عشقی که ما نمیبینیم، عمیقتر و صادقانهتر از آن است که بشود بیانش کرد...
هر غذایی که خانوادهات برایت میپزند ابراز عشق است...
هر لباسی که میپوشی... همین که جای زندگیات همیشه تمیز است...
تو ای خانم خانه...
هر روزی که همسرت از سر کار میآید، یک قصیدهٔ عاشقانه است...
گذر از این شهر شلوغ برای رساندن مایحتاج زندگی به شما، جنونی است عاشقانه، خوشتر از جنون مجنون برای لیلی...
نگاهتان را عوض کنید... در جستجوی عشقی باشید که خانههایتان را پر کرده اما آن را نمیبینید... چه رسد به آنکه روایتش کنید...
عبدالله بلقاسم
#ترجمه
در اوج گرمای تابستان و زیر آن آفتاب داغ، کارگری کیسهٔ سیمانی را به دوش میکشد...
اینجا، در این سرزمین دور از وطن، با این غربت و تنهایی و شرایط سخت...
در پایان ماه، تقریبا هر آنچه در آورده را به زن و بچهاش در آن سوی دریاها میفرستد و شکم خود را با کمترین غذای ممکن سیر میکند... با دوستانش در اتاقکی کوچک و تنگ یکجا میخوابد و سالها یک لباس کهنهٔ پاره را میپوشد... همان را میشوید و میپوشد و رفو میکند...
با تلفن همراه با خانوادهاش تماس میگیرد اما چیز زیادی از کلمات عاشقانه نمیداند و بلد نیست غزل و قصیده بگوید... با لحنی جدی با همسرش حرف میزند و تماس را به پایان میرساند...
در دنیای پر از فریب و نمایش، این نه عشق است نه دوست داشتن...
در دوران گلهای سرخ و استیکرهای واتساپ و قلبهای تپنده و شعر و غزلهای عاریهای و کلیپهای ترانه، کاری که کارگر زحمتکش ما با پوست سوخته انجام میدهد رمانتیک نیست...
در خانههای بسیاری، عشقی عمیق هست. عشقی فراتر از همهٔ غزلها و پاکتر از هرچه ترانه و صادقانهتر از همهٔ داستانها... عشقی که چشمهای پوشیده از زرق و برقِ فریب، آن را نمیبینند...
بله، کلمات خیلی قشنگ و رسا هستند، هدیه خوب است، اما آدمهایی هم هستند که همهٔ زندگیشان غزل است، غزلی که هزینهاش عمر است و سلامتی و کمخوابی و زحمت...
عشقی با لکنت زبان که بلد نیست خودش را به خوبی عرضه کند...
عشقی که ما نمیبینیم، عمیقتر و صادقانهتر از آن است که بشود بیانش کرد...
هر غذایی که خانوادهات برایت میپزند ابراز عشق است...
هر لباسی که میپوشی... همین که جای زندگیات همیشه تمیز است...
تو ای خانم خانه...
هر روزی که همسرت از سر کار میآید، یک قصیدهٔ عاشقانه است...
گذر از این شهر شلوغ برای رساندن مایحتاج زندگی به شما، جنونی است عاشقانه، خوشتر از جنون مجنون برای لیلی...
نگاهتان را عوض کنید... در جستجوی عشقی باشید که خانههایتان را پر کرده اما آن را نمیبینید... چه رسد به آنکه روایتش کنید...
عبدالله بلقاسم
#ترجمه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸عنوان کلیپ: تفاوت میان تمدن اسلامی و تمدن غربی
🎤سخنران: دکتر سلطان العمیری
📄زیرنویس فارسی
⏱️مدت: ۹:۲۲
@lslam_video | ڤێــدیـوێ ئیســلامێ
🎤سخنران: دکتر سلطان العمیری
📄زیرنویس فارسی
⏱️مدت: ۹:۲۲
@lslam_video | ڤێــدیـوێ ئیســلامێ
ابن جوزی میگوید:
(از گناهان بپرهیزید، اگر در آنها چیزی جز کراهت ملاقات نباشد، پس همین عذاب برایش کافیست)
یعنی همین عذاب که احساس می کنی از ملاقات با خدا محروم می شوی، چون احساس می کنی از تو ناراضی است، به جای اینکه با او احساس راحتی کنی و در آرزوی دیدار با او در حالت رضایت باشی، برایت کافی است
پس من می گویم اگر در ازای عبادات...
پاداشی جز یقین به همراهی خدا نبود،
و یقین به اینکه خدا امورت را تدبیر میکند
نجاتت میدهد،مواظب توست،یاریات میدهد
و در اوج سختی ها دلیل آرامش توست
باز هم همین برایمان کافی بود
•أیاد قنیبی
(از گناهان بپرهیزید، اگر در آنها چیزی جز کراهت ملاقات نباشد، پس همین عذاب برایش کافیست)
یعنی همین عذاب که احساس می کنی از ملاقات با خدا محروم می شوی، چون احساس می کنی از تو ناراضی است، به جای اینکه با او احساس راحتی کنی و در آرزوی دیدار با او در حالت رضایت باشی، برایت کافی است
پس من می گویم اگر در ازای عبادات...
پاداشی جز یقین به همراهی خدا نبود،
و یقین به اینکه خدا امورت را تدبیر میکند
نجاتت میدهد،مواظب توست،یاریات میدهد
و در اوج سختی ها دلیل آرامش توست
باز هم همین برایمان کافی بود
•أیاد قنیبی
بیش از 15 هزار زن و کودک
در عرض چند ماه در غزه قتل عام شدهاند
اما سازمان حقوق بشر و جنبشهای فمنیستی
نگران وضعیت حقوق بشری زنان در افغانستان هستند
خون اهل غزه چه رسواگر بی رحمی شده
دیگر واژههای آرایش شده اما پوچ و هرزهای
مانند انسانیت،حقوق بشر و حقوق زنان
برای همیشه به زبالهدان تاریخ پیوستهاند
و دیگر هیچ اتفاقی نمیتواند آبروی بر باد رفتهی
انسانیت و حقوق بشر غربی را بازگرداند
در عرض چند ماه در غزه قتل عام شدهاند
اما سازمان حقوق بشر و جنبشهای فمنیستی
نگران وضعیت حقوق بشری زنان در افغانستان هستند
خون اهل غزه چه رسواگر بی رحمی شده
دیگر واژههای آرایش شده اما پوچ و هرزهای
مانند انسانیت،حقوق بشر و حقوق زنان
برای همیشه به زبالهدان تاریخ پیوستهاند
و دیگر هیچ اتفاقی نمیتواند آبروی بر باد رفتهی
انسانیت و حقوق بشر غربی را بازگرداند
Forwarded from .