Forwarded from سهند ایرانمهر
چه کسی میخواهد من و تو «ما» نشویم؟
(وحیدجلیلی ها دنبال چه هستند؟)
✍🏻 سهند ایرانمهر
درست همان زمانیکه مردم ایران، با همهی اختلاف سلیقهها و عقیدهها، در داخل و خارج از کشور، بدون هیچ دستور یا فراخوان و بپاخیز، از دلِ آوار و اضطراب، دوباره نام ایران را فریاد زدند؛ درست همان وقتیکه واژهی «وطن» از یک شعار تلویزیونی، به مفهومی زنده و جاندار در زبان و دل مردمان کوچه و خیابان تبدیل شد؛ و درست همان لحظههاییکه تهرانیِ خسته، اهوازی داغدار، کرمانشاهی مظلوم، بلوچستانی محروم، خوزستانی دردکشیده و آذربایجانی غیرتمند، دست در دست هم گذاشتند تا بگویند: خانه، اگرچه زخمیست، هنوز خانهی ماست ، در همین لحظات وحدتآفرین، وحید جلیلی دوباره دست به کار شد.
او که انگار فوبیای همبستگی ملی دارد، اینبار با شیطنتی آشنا در سیمایی که قرار بود صدای مردم باشد نه محفلی خاص، مدعی شده که داعیان این همبستگی ملی آن را با حذف نام خدا و پیغمبر و معنویت میخواهند و کشوری با چنین وحدتی به «آغل»شبیه است!
اما واقعاً چهکسی چنین چیزی گفته؟ چهکسی و کجا ادعا کرده که همبستگی ملی باید به بهای حذف معنویت و نامخدا و هویت تمام شود؟ اگر هم بوده چه کسی او را ترجمان خواست یک ملت دانسته؟معلوم نیست آقای جلیلی به نمایندگی از چه کسی یا چه جریانی، چنین دوگانهی جعلی و نادرستی را عَلَم میکند. معلوم نیست کدام وسوسه، او را وامیدارد تا معنویت را – آنهم در لباسی از انذار و نصیحت – بار دیگر به ابزاری برای ترساندن اربابان خودخوانده ایمان مردم و تحریض آنان به دشمنی با این همبستگی تبدیل کند.
جالب است؛ تا دیروز که صدای سُم ستوران متجاوز به گوش میرسید در همین صداوسیمایی که قحطالرجال دستساز، وحیدجلیلی را قائممقام امور فرهنگی آن کرده است به دهان مجریهایش تلقین میکرد که: «وقتی پای ایران در میان است، ارزشی و غیرارزشی نداریم»؛ آن موقع نه حرفی از آغل بود و نه هراسی از همبستگی ملی اما حالا که مردم بدون اجازهی کسی، خودجوش و صادقانه از وطن میگویند، دلِ ژولیدهموهای صوفینمای صداوسیما که لباس وکالت خدا را هم بر تن کردهاند، میلرزد که مبادا همبستگی ملی بدون نقش و اجازهی آنان شکل بگیرد !
واقعاً چه کسی چنین ایران زیبایی را آغل میبیند؟ آنکه میخواهد لحظهای وحدت ملی حفظ شود؟ یا آن سایهبازان، سایهنشینی که طاقت دیدن هیچ حرکتی بیرون از حصار دولتسایه خود را ندارند؟ چرا هر بار مردم از دل بحران، با شعور جمعی و احساس ملی سر برمیآورند، بلافاصله متهم میشوند به تقلای حذف خدا؟
وقت آن است که بپرسیم: آیا فقط آنچه را شما بهعنوان «نشانهی خدا» معرفی میکنید، باید معیار معنویت دانست؟ آیا ایمان را باید از وابستگی سیاسی سنجید یا از رفتار و خلوص دل ملت رنجدیده اما مقاوم؟ آیا این مردم، در دل تهدید و ویرانی، به جای نفی خدا، ایمان و وطن مصرح در « حب الوطن من الایمان»را معنا نکردند؟
حذف «بهنام خدا» نه خواستهی این مردم است و نه نتیجهی وحدت آنها. این، شعبدهبازی کسانیست که در هیاهوی دولت پنهان، نگرانند نه از حذف ایمان، که از حذف انحصار .
آنانی که از کوچکی خود، ملت را همانقدر کوچک میبینند که خدای عالمیان را غافل از آنکه «يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ».
کسی که در روزهای شکلگیری همبستگی ملی، به جای قدردانی از مردم، نگران دیدهنشدن مهر تأیید خودش است، نه مدافع دین است و نه حافظ وطن. او فقط تاجر دکان خویش است و هزارباره میگویم:باید تاختوتاز این افراد را نفوذ آشکار برای تفرق و تشتت تلقی کرد.
وطن زمانی به آغل تبدیل میشود که هر بار مردم، با خون دل و درد، پنجرهای از امید و اعتماد را باز میکنند، عدهای با چکش انحصار، آن پنجره را در هم میکوبند، آنهم با ادعای نمایندگی خدا!
فراموش نکنیم: کسی که همدلی و همبستگی ملی را با واژهی «آغل» از بهیمهنامه خود تحقیر میکند، حتی اگر با نام خدا سخن بگوید، بهکام خودپرستی و منیّت حرف زده، نه به سود ایمان.
فراموش نکنیم: خدایی که در قرآن، عظمتش مستقل از کفر و ایمان بندگان است، تجلی خود را در «ارادهی مردم» دیده، نه در ادعاهای امثال وحید جلیلی.
اکنون ملت ایران، دل در گرو یکدیگر و وطن دارند. ملت ایران این قدرت را از معنویتی یافتهاند که از جنس شهود است و با مختصات ذهنهای کوچک جور درنمیآید و اگر این دلهای لبریز از ایمان و مهر به وطن خواب را از شما بومانآفتابگریز میربایند پس زنهار که چشمان خمار از تراخمتان را امیدی به درمان نیست.
@sahandiranmehr
(وحیدجلیلی ها دنبال چه هستند؟)
✍🏻 سهند ایرانمهر
درست همان زمانیکه مردم ایران، با همهی اختلاف سلیقهها و عقیدهها، در داخل و خارج از کشور، بدون هیچ دستور یا فراخوان و بپاخیز، از دلِ آوار و اضطراب، دوباره نام ایران را فریاد زدند؛ درست همان وقتیکه واژهی «وطن» از یک شعار تلویزیونی، به مفهومی زنده و جاندار در زبان و دل مردمان کوچه و خیابان تبدیل شد؛ و درست همان لحظههاییکه تهرانیِ خسته، اهوازی داغدار، کرمانشاهی مظلوم، بلوچستانی محروم، خوزستانی دردکشیده و آذربایجانی غیرتمند، دست در دست هم گذاشتند تا بگویند: خانه، اگرچه زخمیست، هنوز خانهی ماست ، در همین لحظات وحدتآفرین، وحید جلیلی دوباره دست به کار شد.
او که انگار فوبیای همبستگی ملی دارد، اینبار با شیطنتی آشنا در سیمایی که قرار بود صدای مردم باشد نه محفلی خاص، مدعی شده که داعیان این همبستگی ملی آن را با حذف نام خدا و پیغمبر و معنویت میخواهند و کشوری با چنین وحدتی به «آغل»شبیه است!
اما واقعاً چهکسی چنین چیزی گفته؟ چهکسی و کجا ادعا کرده که همبستگی ملی باید به بهای حذف معنویت و نامخدا و هویت تمام شود؟ اگر هم بوده چه کسی او را ترجمان خواست یک ملت دانسته؟معلوم نیست آقای جلیلی به نمایندگی از چه کسی یا چه جریانی، چنین دوگانهی جعلی و نادرستی را عَلَم میکند. معلوم نیست کدام وسوسه، او را وامیدارد تا معنویت را – آنهم در لباسی از انذار و نصیحت – بار دیگر به ابزاری برای ترساندن اربابان خودخوانده ایمان مردم و تحریض آنان به دشمنی با این همبستگی تبدیل کند.
جالب است؛ تا دیروز که صدای سُم ستوران متجاوز به گوش میرسید در همین صداوسیمایی که قحطالرجال دستساز، وحیدجلیلی را قائممقام امور فرهنگی آن کرده است به دهان مجریهایش تلقین میکرد که: «وقتی پای ایران در میان است، ارزشی و غیرارزشی نداریم»؛ آن موقع نه حرفی از آغل بود و نه هراسی از همبستگی ملی اما حالا که مردم بدون اجازهی کسی، خودجوش و صادقانه از وطن میگویند، دلِ ژولیدهموهای صوفینمای صداوسیما که لباس وکالت خدا را هم بر تن کردهاند، میلرزد که مبادا همبستگی ملی بدون نقش و اجازهی آنان شکل بگیرد !
واقعاً چه کسی چنین ایران زیبایی را آغل میبیند؟ آنکه میخواهد لحظهای وحدت ملی حفظ شود؟ یا آن سایهبازان، سایهنشینی که طاقت دیدن هیچ حرکتی بیرون از حصار دولتسایه خود را ندارند؟ چرا هر بار مردم از دل بحران، با شعور جمعی و احساس ملی سر برمیآورند، بلافاصله متهم میشوند به تقلای حذف خدا؟
وقت آن است که بپرسیم: آیا فقط آنچه را شما بهعنوان «نشانهی خدا» معرفی میکنید، باید معیار معنویت دانست؟ آیا ایمان را باید از وابستگی سیاسی سنجید یا از رفتار و خلوص دل ملت رنجدیده اما مقاوم؟ آیا این مردم، در دل تهدید و ویرانی، به جای نفی خدا، ایمان و وطن مصرح در « حب الوطن من الایمان»را معنا نکردند؟
حذف «بهنام خدا» نه خواستهی این مردم است و نه نتیجهی وحدت آنها. این، شعبدهبازی کسانیست که در هیاهوی دولت پنهان، نگرانند نه از حذف ایمان، که از حذف انحصار .
آنانی که از کوچکی خود، ملت را همانقدر کوچک میبینند که خدای عالمیان را غافل از آنکه «يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ».
کسی که در روزهای شکلگیری همبستگی ملی، به جای قدردانی از مردم، نگران دیدهنشدن مهر تأیید خودش است، نه مدافع دین است و نه حافظ وطن. او فقط تاجر دکان خویش است و هزارباره میگویم:باید تاختوتاز این افراد را نفوذ آشکار برای تفرق و تشتت تلقی کرد.
وطن زمانی به آغل تبدیل میشود که هر بار مردم، با خون دل و درد، پنجرهای از امید و اعتماد را باز میکنند، عدهای با چکش انحصار، آن پنجره را در هم میکوبند، آنهم با ادعای نمایندگی خدا!
فراموش نکنیم: کسی که همدلی و همبستگی ملی را با واژهی «آغل» از بهیمهنامه خود تحقیر میکند، حتی اگر با نام خدا سخن بگوید، بهکام خودپرستی و منیّت حرف زده، نه به سود ایمان.
فراموش نکنیم: خدایی که در قرآن، عظمتش مستقل از کفر و ایمان بندگان است، تجلی خود را در «ارادهی مردم» دیده، نه در ادعاهای امثال وحید جلیلی.
اکنون ملت ایران، دل در گرو یکدیگر و وطن دارند. ملت ایران این قدرت را از معنویتی یافتهاند که از جنس شهود است و با مختصات ذهنهای کوچک جور درنمیآید و اگر این دلهای لبریز از ایمان و مهر به وطن خواب را از شما بومانآفتابگریز میربایند پس زنهار که چشمان خمار از تراخمتان را امیدی به درمان نیست.
@sahandiranmehr
Forwarded from کانال خبر ویژه 💯 (News 1)
طرح تشدید مجازات جاسوسی و همکاری با رژیم صهیونیستی و دولتهای متخاصم علیه امنیت و منافع ملی:
ماده ۱: هرگونه فعالیت اطلاعاتی، جاسوسی یا اقدامات عملیاتی به نفع رژیم صهیونیستی، دولتهای متخاصم مانند ایالات متحده یا گروههای وابسته، که برخلاف امنیت ملی باشد، افساد فیالارض محسوب شده و مشمول مجازات ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۹۲) است.
ماده ۲: هرگونه اقدام امنیتی، نظامی، اقتصادی، مالی، فناورانه یا مساعدت مستقیم و غیرمستقیم برای تقویت یا مشروعیتبخشی به رژیم صهیونیستی، افساد فیالارض بوده و مشمول مجازات ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی است.
ماده ۳: همکاری آگاهانه در موارد زیر به قصد کمک به رژیم صهیونیستی یا دولتهای متخاصم، افساد فیالارض محسوب میشود:
- الف: ساخت، تأمین، انتقال، معامله، حمل، نگهداری یا بهرهبرداری از سلاحهای گرم، سرد، شیمیایی، میکروبی، هستهای یا غیرمتعارف و قطعات آنها.
- ب: ساخت، تأمین یا بهرهبرداری از پهپادها، ریزپرندهها یا رباتهای هوشمند با کاربری نظامی، جاسوسی یا تخریبی.
- پ: اقدامات سایبری، اخلال در شبکههای ارتباطی یا زیرساختهای حیاتی و خرابکاری در اماکن عمومی یا خصوصی.
- ت: دریافت وجه یا اموال از جاسوسان یا سرویسهای اطلاعاتی بیگانه با علم به وابستگی آنها.
ماده ۴: فعالیتهای سیاسی، فرهنگی، رسانهای یا تبلیغی که موجب تفرقه، تضعیف روحیه عمومی یا خدشه به امنیت ملی شود، در صورت عدم شمول افساد فیالارض، به حبس تعزیری درجه ۳ و انفصال دائم از خدمات دولتی منجر میشود. ارسال تصاویر یا اخبار کذب به شبکههای معاند، حبس تعزیری درجه ۵ و انفصال دائم، و تجمعات غیرقانونی در زمان جنگ، حبس تعزیری درجه ۴ را در پی دارد.
ماده ۵: استفاده، خرید، فروش یا وارد کردن ابزارهای ارتباطی غیرمجاز مانند استارلینک، ممنوع بوده و به حبس تعزیری درجه ۶ و ضبط تجهیزات منجر میشود. تأمین یا توزیع بیش از ۱۰ عدد از این ابزارها با نیت مقابله با نظام، حبس تعزیری درجه ۴ را به دنبال دارد.
ماده ۶: جرائم تعزیری این قانون در زمان جنگ یا شرایط امنیتی و نظامی (به تشخیص شورای عالی امنیت ملی) تا ۳ درجه تشدید مجازات میشود، صرفنظر از ماهیت کشور یا گروه ذینفع.
ماده ۷: رسیدگی به جرائم این قانون خارج از نوبت و در شعب ویژه دادگاه انقلاب، به تعیین رئیس قوه قضائیه، انجام میشود.
ماده ۸: مفاد استجازه رئیس قوه قضائیه (مورخ ۲ مرداد ۱۳۹۷) درباره جرائم اقتصادی، برای جرائم این قانون از تاریخ تصویب لازمالاجراست.
ماده ۹: این قانون از زمان تصویب لازمالاجراست و شامل جرائمی میشود که پیش از تصویب آغاز شده یا مقدمات آن فراهم شده باشد، مگر اینکه مرتکبان ظرف ۳ روز خود و همکارانشان را به مقامات معرفی کنند.
این مصوبه هنوز به قانون تبدیل نشده و باید به تایید شورای نگهبان برسد.
ماده ۱: هرگونه فعالیت اطلاعاتی، جاسوسی یا اقدامات عملیاتی به نفع رژیم صهیونیستی، دولتهای متخاصم مانند ایالات متحده یا گروههای وابسته، که برخلاف امنیت ملی باشد، افساد فیالارض محسوب شده و مشمول مجازات ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۹۲) است.
ماده ۲: هرگونه اقدام امنیتی، نظامی، اقتصادی، مالی، فناورانه یا مساعدت مستقیم و غیرمستقیم برای تقویت یا مشروعیتبخشی به رژیم صهیونیستی، افساد فیالارض بوده و مشمول مجازات ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی است.
ماده ۳: همکاری آگاهانه در موارد زیر به قصد کمک به رژیم صهیونیستی یا دولتهای متخاصم، افساد فیالارض محسوب میشود:
- الف: ساخت، تأمین، انتقال، معامله، حمل، نگهداری یا بهرهبرداری از سلاحهای گرم، سرد، شیمیایی، میکروبی، هستهای یا غیرمتعارف و قطعات آنها.
- ب: ساخت، تأمین یا بهرهبرداری از پهپادها، ریزپرندهها یا رباتهای هوشمند با کاربری نظامی، جاسوسی یا تخریبی.
- پ: اقدامات سایبری، اخلال در شبکههای ارتباطی یا زیرساختهای حیاتی و خرابکاری در اماکن عمومی یا خصوصی.
- ت: دریافت وجه یا اموال از جاسوسان یا سرویسهای اطلاعاتی بیگانه با علم به وابستگی آنها.
ماده ۴: فعالیتهای سیاسی، فرهنگی، رسانهای یا تبلیغی که موجب تفرقه، تضعیف روحیه عمومی یا خدشه به امنیت ملی شود، در صورت عدم شمول افساد فیالارض، به حبس تعزیری درجه ۳ و انفصال دائم از خدمات دولتی منجر میشود. ارسال تصاویر یا اخبار کذب به شبکههای معاند، حبس تعزیری درجه ۵ و انفصال دائم، و تجمعات غیرقانونی در زمان جنگ، حبس تعزیری درجه ۴ را در پی دارد.
ماده ۵: استفاده، خرید، فروش یا وارد کردن ابزارهای ارتباطی غیرمجاز مانند استارلینک، ممنوع بوده و به حبس تعزیری درجه ۶ و ضبط تجهیزات منجر میشود. تأمین یا توزیع بیش از ۱۰ عدد از این ابزارها با نیت مقابله با نظام، حبس تعزیری درجه ۴ را به دنبال دارد.
ماده ۶: جرائم تعزیری این قانون در زمان جنگ یا شرایط امنیتی و نظامی (به تشخیص شورای عالی امنیت ملی) تا ۳ درجه تشدید مجازات میشود، صرفنظر از ماهیت کشور یا گروه ذینفع.
ماده ۷: رسیدگی به جرائم این قانون خارج از نوبت و در شعب ویژه دادگاه انقلاب، به تعیین رئیس قوه قضائیه، انجام میشود.
ماده ۸: مفاد استجازه رئیس قوه قضائیه (مورخ ۲ مرداد ۱۳۹۷) درباره جرائم اقتصادی، برای جرائم این قانون از تاریخ تصویب لازمالاجراست.
ماده ۹: این قانون از زمان تصویب لازمالاجراست و شامل جرائمی میشود که پیش از تصویب آغاز شده یا مقدمات آن فراهم شده باشد، مگر اینکه مرتکبان ظرف ۳ روز خود و همکارانشان را به مقامات معرفی کنند.
این مصوبه هنوز به قانون تبدیل نشده و باید به تایید شورای نگهبان برسد.
جنگ دوازده روزه علیه ایران و ایرانیان بود یا علیه جمهوری اسلامی؟ جنگ علیه حکومت مستقر بود یا علیه ایران؟
در ایام جنگ چه در فضای مجازی و چه در فضای حقیقی گفتوگوهای فراوانی میان محکومکنندگان تجاوز و مدافعان تجاوز درگرفت و هنوز نیز این گفتوگوها ادامه دارد.
به نظر اینجانب قریب به اتفاق این افراد در میهندوستی و ایراندوستی مشترکند اما در اینکه دفاع و تشویق یا محکومیت این تجاوز کدامیک مصداق ایراندوستی و وطندوستی است، اختلافنظر وجود دارد.
در این ویدئو تلاش کردم به این مسأله بپردازم و باور دارم با گفتوگو و اندیشیدن میتوان به نقاط مشترک فراوانی رسید.
https://youtu.be/CLMsABB27Ik
#برهانی_مدیا
در ایام جنگ چه در فضای مجازی و چه در فضای حقیقی گفتوگوهای فراوانی میان محکومکنندگان تجاوز و مدافعان تجاوز درگرفت و هنوز نیز این گفتوگوها ادامه دارد.
به نظر اینجانب قریب به اتفاق این افراد در میهندوستی و ایراندوستی مشترکند اما در اینکه دفاع و تشویق یا محکومیت این تجاوز کدامیک مصداق ایراندوستی و وطندوستی است، اختلافنظر وجود دارد.
در این ویدئو تلاش کردم به این مسأله بپردازم و باور دارم با گفتوگو و اندیشیدن میتوان به نقاط مشترک فراوانی رسید.
https://youtu.be/CLMsABB27Ik
#برهانی_مدیا
Forwarded from دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
محسن برهانی
Photo
دغدغه کاهش اعدام در ایران و مقالهای در مجله دانشگاه هاروارد
🖋️ در میانه خوف و رجای پساآتشبس و در رقابتی سخت و نفسگیر، تلاش ده ماهه ثمر داد و مقاله مشترک اینجانب و دوست گرامی جناب آقای محمدامین رادمند در مجله بسیار معتبر دانشگاه هاروارد (JOURNAL Of ISLAMIC LAW) با عنوان «نگاهی از درون شریعت برای کاهش مجازاتهای سالب حیات حدی در ایران» (An Intrinsic Sharia’a-Based Approach to Reducing Hudud Capital Punishment in Iran) دیروز نهم تیرماه منتشر گردید.
🖋️ در این مقاله تلاش شد این ایده به اثبات برسد که «آمار بالای اعدام» از ذاتیات نظام حقوقی مبتنی بر فقه نیست و اگر دغدغه جان انسانها را داشته باشیم با همین فقه موجود و همین نظام حقوقی میتوان میزان اعدامها را به کمتر از پنج درصد اعدامهای موجود کاهش داد.
🖋️ معمولاً مخالفان با مجازات اعدام، با نگاهی ساختاری تلاش دارند که با تغییر فقه و ساختار حقوقی ایران مطلوب خویش را پیگیری کنند. در این مقاله ضمن تبیین این رویکردها و با نگاهی واقعگرایانه، غیرساختارشکنانه و درون-فقهی تلاش شد گامی در مسیر کاهش حداکثری مجازات اعدام در ایران برداشته شود.
🖋️ به نظر اینجانب گام اول، درک حرمت جان انسانها و دغدغهمندی برای کاهش اعدام و فهم این حقیقت است که داشتن این میزان اعدام در ایران «ننگ» است. اگر این مهم درک شد راهکار موجود در مقاله برای کاهش مجازات اعدام -بدون برهم زدن ساختار حقوقی کشور- مطالبی برای گفتن دارد.
متن پیدیاف مقاله را میتوانید از آدرس زیر دانلود فرمایید:
https://journalofislamiclaw.com/current/article/view/346/202
🖋️
🖋️
🖋️
#محسن_برهانی
#اعدام
#هاروارد
#دانشگاه_هاروارد
🖋️ در میانه خوف و رجای پساآتشبس و در رقابتی سخت و نفسگیر، تلاش ده ماهه ثمر داد و مقاله مشترک اینجانب و دوست گرامی جناب آقای محمدامین رادمند در مجله بسیار معتبر دانشگاه هاروارد (JOURNAL Of ISLAMIC LAW) با عنوان «نگاهی از درون شریعت برای کاهش مجازاتهای سالب حیات حدی در ایران» (An Intrinsic Sharia’a-Based Approach to Reducing Hudud Capital Punishment in Iran) دیروز نهم تیرماه منتشر گردید.
🖋️ در این مقاله تلاش شد این ایده به اثبات برسد که «آمار بالای اعدام» از ذاتیات نظام حقوقی مبتنی بر فقه نیست و اگر دغدغه جان انسانها را داشته باشیم با همین فقه موجود و همین نظام حقوقی میتوان میزان اعدامها را به کمتر از پنج درصد اعدامهای موجود کاهش داد.
🖋️ معمولاً مخالفان با مجازات اعدام، با نگاهی ساختاری تلاش دارند که با تغییر فقه و ساختار حقوقی ایران مطلوب خویش را پیگیری کنند. در این مقاله ضمن تبیین این رویکردها و با نگاهی واقعگرایانه، غیرساختارشکنانه و درون-فقهی تلاش شد گامی در مسیر کاهش حداکثری مجازات اعدام در ایران برداشته شود.
🖋️ به نظر اینجانب گام اول، درک حرمت جان انسانها و دغدغهمندی برای کاهش اعدام و فهم این حقیقت است که داشتن این میزان اعدام در ایران «ننگ» است. اگر این مهم درک شد راهکار موجود در مقاله برای کاهش مجازات اعدام -بدون برهم زدن ساختار حقوقی کشور- مطالبی برای گفتن دارد.
متن پیدیاف مقاله را میتوانید از آدرس زیر دانلود فرمایید:
https://journalofislamiclaw.com/current/article/view/346/202
🖋️
🖋️
🖋️
#محسن_برهانی
#اعدام
#هاروارد
#دانشگاه_هاروارد
Journalofislamiclaw
View of An Intrinsic Sharīʿa-Based Approach to Reducing Ḥudūd Capital Punishments in Iran
Journal of Islamic Law. Publication of the Program in Islamic Law, Harvard Law School, Harvard University