محسن برهانی
Photo
خوانندگی زنان و مسأله حاکمیت قانون
روزنامه اعتماد ۱۴۰۳/۹/۲۷
✍️ محسن برهانی
خوانندگی زنان و در معرض قرار دادن هنر خوانندگی در نزد عموم يكی از موضوعاتي است كه از لحاظ فقهی و حقوقی نيازمند تأمل و بررسی است. سالهای متمادی است كه اين بخش از هنرمندی زنان در ايران با ممنوعيت مواجه شده و زنان نمیتوانند در اين عرصه هنرنمايی كنند. معمولاً ممنوعيت اين موضوع مستند به شريعت میشود و به تبع تلقی حرمت رفتار، هيچ مجوزی براي برگزاری كنسرت يا خوانندگی زنان صادر نمیشود. به تبع چنين استنادی و چنان حرمتی، اگر خانمی اقدام به خوانندگی نمايد ممكن است رفتار حرام و بدون مجوز قانونی او، مصداق برخي مواد قانون مجازات قرار گيرد. برخلاف برداشت بسياری از افراد، حرمت صدای زن از نظر فقهی امری مسلّم و اجماعی نيست و اصلاً در اين خصوص هيچ اتفاق نظری وجود ندارد فلذا بايستی ابتدائاً موضوع از نظر فقهی و شرعی بررسی گردد .…
بايد نظراً و عملاً قانون فصلالخطاب باشد و نبايد محدوديتها و ممنوعيتهايی به بخش عظيمی از شهروندان بار نمود بدون اينكه اين ممنوعيت مستند قوی شرعی يا قانونی داشته باشد. تحميل ممنوعيت و محروميت بر زنان و محروم كردن ايشان از برخی عرصههای هنر، بايستی مورد تجديدنظر و بازانديشی قرار گيرد و از ظرفيتهای فتاوای متكثر در اين موضوع استفاده شود تا نه تنها جامعه ايرانی ، بلكه جهانيان هنرنمايی زنان و دختران ايرانی را مشاهده و تحسين نمايند.
لینک یادداشت:
https://B2n.ir/u37120
روزنامه اعتماد ۱۴۰۳/۹/۲۷
✍️ محسن برهانی
خوانندگی زنان و در معرض قرار دادن هنر خوانندگی در نزد عموم يكی از موضوعاتي است كه از لحاظ فقهی و حقوقی نيازمند تأمل و بررسی است. سالهای متمادی است كه اين بخش از هنرمندی زنان در ايران با ممنوعيت مواجه شده و زنان نمیتوانند در اين عرصه هنرنمايی كنند. معمولاً ممنوعيت اين موضوع مستند به شريعت میشود و به تبع تلقی حرمت رفتار، هيچ مجوزی براي برگزاری كنسرت يا خوانندگی زنان صادر نمیشود. به تبع چنين استنادی و چنان حرمتی، اگر خانمی اقدام به خوانندگی نمايد ممكن است رفتار حرام و بدون مجوز قانونی او، مصداق برخي مواد قانون مجازات قرار گيرد. برخلاف برداشت بسياری از افراد، حرمت صدای زن از نظر فقهی امری مسلّم و اجماعی نيست و اصلاً در اين خصوص هيچ اتفاق نظری وجود ندارد فلذا بايستی ابتدائاً موضوع از نظر فقهی و شرعی بررسی گردد .…
بايد نظراً و عملاً قانون فصلالخطاب باشد و نبايد محدوديتها و ممنوعيتهايی به بخش عظيمی از شهروندان بار نمود بدون اينكه اين ممنوعيت مستند قوی شرعی يا قانونی داشته باشد. تحميل ممنوعيت و محروميت بر زنان و محروم كردن ايشان از برخی عرصههای هنر، بايستی مورد تجديدنظر و بازانديشی قرار گيرد و از ظرفيتهای فتاوای متكثر در اين موضوع استفاده شود تا نه تنها جامعه ايرانی ، بلكه جهانيان هنرنمايی زنان و دختران ايرانی را مشاهده و تحسين نمايند.
لینک یادداشت:
https://B2n.ir/u37120
روزنامه اعتماد
خوانندگي زنان و مساله حاكميت قانون
محسن برهاني
Forwarded from روانشناسی اجتماعی ایرانیان
اوج این مناظره آنجا بود که برهانی اصرار داشت بگوید اگر این قانون اجرا شود چه بلایی سر جامعه می آید
و
اقبالی اصرار داشت که نه! خیالتان راحت، ما توان اجرای این قانون را نداریم...
اوج مناظره آنجا بود که اقبالی گفت این قانون را "حداکثری" نوشته ایم ولی امید داشت که "حداقلی" اجرا شود...
امید داشت که رندوم پانیشمنت رقم بخورد...کسی، جایی، ناگهان، فارغ از خطایی که انجام داده، آنچنان با یکی از این مجازاتهای حداکثری به خاک سیاه بنشیند که بقیه حساب کار دستشان بیاید...
برهانی پرسید رندوم پانیشمنت، همان برخورد سلیقه ای است دیگر...
و اقبالی گفت نه!
اوج مناظره آنجا بود که آدم میفهمید، نویسندگان این قانون هم حتی،
بعد از همه هزینه های روانی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی که با اصرار بر این شبه قانون به کشور تحمیل کردند،
آخر آخرش امیدشان این بود که "نمی توان اجرایش کرد..."
https://youtu.be/Tfo5OYsaUMA?si=fYASfyv0BcjrwD2J
و
اقبالی اصرار داشت که نه! خیالتان راحت، ما توان اجرای این قانون را نداریم...
اوج مناظره آنجا بود که اقبالی گفت این قانون را "حداکثری" نوشته ایم ولی امید داشت که "حداقلی" اجرا شود...
امید داشت که رندوم پانیشمنت رقم بخورد...کسی، جایی، ناگهان، فارغ از خطایی که انجام داده، آنچنان با یکی از این مجازاتهای حداکثری به خاک سیاه بنشیند که بقیه حساب کار دستشان بیاید...
برهانی پرسید رندوم پانیشمنت، همان برخورد سلیقه ای است دیگر...
و اقبالی گفت نه!
اوج مناظره آنجا بود که آدم میفهمید، نویسندگان این قانون هم حتی،
بعد از همه هزینه های روانی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی که با اصرار بر این شبه قانون به کشور تحمیل کردند،
آخر آخرش امیدشان این بود که "نمی توان اجرایش کرد..."
https://youtu.be/Tfo5OYsaUMA?si=fYASfyv0BcjrwD2J
YouTube
مناظره محسن برهانی و ابوالفضل اقبالی | درباره قانون عفاف و حجاب
محسن برهانی: در لایحه جدید حجاب، تصاویر بیحجاب پروفایل بانوان یا پوشیدن لباسی که باعث تهییج شهوت باشد جرمانگاری شده است؛ این نه اجرایش ممکن است و نه دستگاه شهوتسنج داریم! قانون نباید قابلیت سوءاستفاده داشته باشد و باتلاق سلایق شود. اینکه یکمرتبه یک مسئله…
محسن برهانی
Photo
معرفی کتاب (۲): چرا ملتها شکست میخورند؟
✍️محسن برهانی
🔍در این ایام که همه ما ایرانیان درگیر وضعیت سخت معیشتی و ناترازی و سقوط ارزش پول و آلودگی هوا و بحرانهای محیط زیستی و فشار اقتصادی و … هستیم، فرصت برای اندیشیدن به این سؤال فراهم است که: چرا چنین شد؟ و چرا برخی دیگر از کشورها مسیر دیگری را به سمت رفاه پیمودند؟
🔍توسعه و رفاه یک مسأله حیاتی است و کتاب ارزشمند «چرا ملتها شکست میخورند» در مقام واکاوی «چرایی نابرابری» در جهان نگاشته شده است؛ چرا برخی کشورها توسعهیافتهاند و رفاه در آنجا موج میزند و چرا بسیاری از کشورها فقیرند و با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکنند.
🔍 در این کتاب به اثبات میرسد که توسعهیافتهگان در کشورهایی زندگی میکنند که «نهادهایی» دارند که سایرین ندارند؛ این نهادها ناظر به مناسبات میان «فرادستان» و «فرودستان» است و این «نهادهای سیاسی» هستند که «نهادهای اقتصادی» را شکل میدهند و نهادهای اقتصادی مولود و ثمره نهادهای سیاسی هستند.
🔍 «نهادهای اقتصادی فراگیر» برای فعالیت اقتصادی و توسعه رفاه انگیزه فراهم میکند و در این میان تضمین حقوق مالکیت امری محوری است زیرا تنها اشخاصی که از این حقوق بهرهمندند تمایل به سرمایهگذاری و افزایش بهرهوری دارند.
🔍 نهادهای اقتصادی فراگیر از نهادهای سیاسی فراگیر ناشی میشوند و نهادهای اقتصادی استثماری مولود نهادهای سیاسی استثماری هستند.
🔍 الیگارشی و حکومت گروههای خاص، آفت توسعه و رفاه است و با ساختار مبتنی بر نهادهای سیاسی اندکسالارانه نمیتوان به توسعه پایدار دست یافت و این کتاب تلاش دارد مبارزه با الیگارشی را آموزش دهد.
🔍برهههای سرنوشتساز تاریخی موقعیتهایی ایجاد میکنند برای شکستن الیگارشی و چه حساس است آن نقاط عطف تاریخی؛ تاریخ مملو است از انقلابها و جنبشهای براندازانهای که یک استبداد را جایگزین استبداد دیگر کردهاند.
🔍 در فصل یازدهم کتاب به مباحث مرتبط با «حاکمیت قانون» پرداخته میشود و متوجه میشویم که قانون باید مبتنی «کثرتگرایی» باشد و «حاکمیت قانون» امری متفاوت از «حکومت از طریق قانون» است. قطعاً این کثرتگرایی با مطلقهگرایی قابل جمع نیست و قطعاً قدرت مطلق، فساد مطلق به همراه میآورد.
🔍امروزه ملتها از آن رو شکست میخورند که نهادهای اقتصادی استثماریشان، انگیزههای مورد نیاز را برای پسانداز، سرمایهگذاری و نوآوری در مردم به وجود نمیآورند و نهادهای سیاسی استثماری از طریق تحکیمِ قدرت کسانی که از این بهرهکشی منتفع میشوند، به حمایت از نهادهای اقتصادی استثماری میپردازند.
🔍 بدون فهم کمونیسم یا همان مطلقهگرایی جدید در قرن بیستم، درک آنچه در پایان این قرن در فقیرترین مناطق جهان روی داد، ممکن نیست.
🔍شالوده نهادهای استثماری، فرادستانی هستند که نهادهای اقتصادی را در جهت ثروتمند کردن خویش و ابدی ساختن قدرت خود، به هزینه اکثریت عظیم جامعه سازمان میدهند و فقیرسازی جامعه نتیجه قهری این نهادهاست.
🔍شاه به لطف مردم، شاه است (گله از بهر حفظ چوپان نیست/بلکه چوپان برای خدمت اوست).
🔍 یادمان باشد که تاریخ همواره به شیوهای نامقدّر بال و پر میگشاید.
🔴 قطعاً مطالعه این کتاب ارزشمند، فرصت مغتنمی است برای تأمّل و باز شدن پنجرهای برای ذهن.
📚
📚
📚
#محسن_برهانی
#معرفی_کتاب
#چرا_ملتها_شکست_میخورند
#رابینسون
#عجماوغلو
محسن برهانی
https://www.tg-me.com/m_borhani57
✍️محسن برهانی
🔍در این ایام که همه ما ایرانیان درگیر وضعیت سخت معیشتی و ناترازی و سقوط ارزش پول و آلودگی هوا و بحرانهای محیط زیستی و فشار اقتصادی و … هستیم، فرصت برای اندیشیدن به این سؤال فراهم است که: چرا چنین شد؟ و چرا برخی دیگر از کشورها مسیر دیگری را به سمت رفاه پیمودند؟
🔍توسعه و رفاه یک مسأله حیاتی است و کتاب ارزشمند «چرا ملتها شکست میخورند» در مقام واکاوی «چرایی نابرابری» در جهان نگاشته شده است؛ چرا برخی کشورها توسعهیافتهاند و رفاه در آنجا موج میزند و چرا بسیاری از کشورها فقیرند و با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکنند.
🔍 در این کتاب به اثبات میرسد که توسعهیافتهگان در کشورهایی زندگی میکنند که «نهادهایی» دارند که سایرین ندارند؛ این نهادها ناظر به مناسبات میان «فرادستان» و «فرودستان» است و این «نهادهای سیاسی» هستند که «نهادهای اقتصادی» را شکل میدهند و نهادهای اقتصادی مولود و ثمره نهادهای سیاسی هستند.
🔍 «نهادهای اقتصادی فراگیر» برای فعالیت اقتصادی و توسعه رفاه انگیزه فراهم میکند و در این میان تضمین حقوق مالکیت امری محوری است زیرا تنها اشخاصی که از این حقوق بهرهمندند تمایل به سرمایهگذاری و افزایش بهرهوری دارند.
🔍 نهادهای اقتصادی فراگیر از نهادهای سیاسی فراگیر ناشی میشوند و نهادهای اقتصادی استثماری مولود نهادهای سیاسی استثماری هستند.
🔍 الیگارشی و حکومت گروههای خاص، آفت توسعه و رفاه است و با ساختار مبتنی بر نهادهای سیاسی اندکسالارانه نمیتوان به توسعه پایدار دست یافت و این کتاب تلاش دارد مبارزه با الیگارشی را آموزش دهد.
🔍برهههای سرنوشتساز تاریخی موقعیتهایی ایجاد میکنند برای شکستن الیگارشی و چه حساس است آن نقاط عطف تاریخی؛ تاریخ مملو است از انقلابها و جنبشهای براندازانهای که یک استبداد را جایگزین استبداد دیگر کردهاند.
🔍 در فصل یازدهم کتاب به مباحث مرتبط با «حاکمیت قانون» پرداخته میشود و متوجه میشویم که قانون باید مبتنی «کثرتگرایی» باشد و «حاکمیت قانون» امری متفاوت از «حکومت از طریق قانون» است. قطعاً این کثرتگرایی با مطلقهگرایی قابل جمع نیست و قطعاً قدرت مطلق، فساد مطلق به همراه میآورد.
🔍امروزه ملتها از آن رو شکست میخورند که نهادهای اقتصادی استثماریشان، انگیزههای مورد نیاز را برای پسانداز، سرمایهگذاری و نوآوری در مردم به وجود نمیآورند و نهادهای سیاسی استثماری از طریق تحکیمِ قدرت کسانی که از این بهرهکشی منتفع میشوند، به حمایت از نهادهای اقتصادی استثماری میپردازند.
🔍 بدون فهم کمونیسم یا همان مطلقهگرایی جدید در قرن بیستم، درک آنچه در پایان این قرن در فقیرترین مناطق جهان روی داد، ممکن نیست.
🔍شالوده نهادهای استثماری، فرادستانی هستند که نهادهای اقتصادی را در جهت ثروتمند کردن خویش و ابدی ساختن قدرت خود، به هزینه اکثریت عظیم جامعه سازمان میدهند و فقیرسازی جامعه نتیجه قهری این نهادهاست.
🔍شاه به لطف مردم، شاه است (گله از بهر حفظ چوپان نیست/بلکه چوپان برای خدمت اوست).
🔍 یادمان باشد که تاریخ همواره به شیوهای نامقدّر بال و پر میگشاید.
🔴 قطعاً مطالعه این کتاب ارزشمند، فرصت مغتنمی است برای تأمّل و باز شدن پنجرهای برای ذهن.
📚
📚
📚
#محسن_برهانی
#معرفی_کتاب
#چرا_ملتها_شکست_میخورند
#رابینسون
#عجماوغلو
محسن برهانی
https://www.tg-me.com/m_borhani57
Telegram
محسن برهانی
دکترای حقوق جزا و جرم شناسی؛عضو هیأت علمی دانشگاه تهران_دانشآموخته حوزه علمیه قم_وکیل دادگستری؛عضو کانون وکلای دادگستری مرکز
Forwarded from اندیشه ما
✅ نقد و بررسی ابعاد مختلف قانون حجاب و عفاف
🎙 دکتر محسن برهانی
🔴 چيزی كه انسان ميتواند ادعا كند اين است كه بر مبنای فقه سنتی و فقه رايج در حوزههای علمی هم به اين قانون انتقادهای جدي وارد است.
🔴 اين قانون مبتني بر يك پيشفرض است و آن پيشفرض اين است كه نظر قانونگذاران بر اين باور مستقر شد كه ما ميتوانيم با استفاده از ابزار كيفري و ايجاد محدوديت به صورت حداكثري براي افراد و ايجاد تهديد شغلي و رواني، ايجاد تهديد مالي و تهديد براي تحصيل، اشتغال، آزادي و اموال افراد، افراد را به اين سمت سوق بدهيم كه حجاب را رعايت كنند.
🔴 نميتوانيم بگوييم براساس قانون اساسي، اين قانون، قانون نيست. اما من اصطلاح شبهقانون را در مورد اين قانون به كار ميبرم يعني قانوني كه براساس ظواهر همه قواعد شكلي را در تقنين رعايت كرده اما از لحاظ محتوا هم مبتني بر پيشفرضهاي اشتباه است و هم محتوايش داراي مطالب غيرقابل قبول از لحاظ حقوقي، شرعي و عقلايي است و از جنبه سوم، آثار و تبعاتي دارد كه قطعا براي جامعه مفسدهانگيز است و تبعات دارد.
🔴آيا استفاده از اين ابزارهاي مختلف عليه بخش قابلتوجهي از جامعه، چه آثاري را بر دينگريزي و عدم اعتقاد و فاصلهگيري خانمها و آقايان و دختران جوان و زنان از اصل دين دارد. يعني دينگريزي الان يك دغدغه جدي است كه اگر اينگونه برخورد كرديم چه آثاري دارد. كمااينكه دلسوزان شريعت و نظام و مردم، زماني كه گشت ارشاد آن اقدامات را انجام ميداد از جنبه دينگريزي مردم به نقد موضوع ميپرداختند كه اقدام شما باعث دينگريزي است. اين يك دغدغه در ميان علما و انديشمندان ديني است
🔴آيا این قانون به رشد التزام به حجاب و محجبه بودن زنان و دختران كمك ميكند يا اينكه با توليد نوعي لجاجت اجتماعي، بر تعداد غيرمحجبهها در جامعه اضافه ميكند. پس دغدغه دو چيز است؛ دينگريزي و حجابگريزي. وقتي شما در قانون براي خانمهاي محجبه نوعي رانت شغلي و قضايي ايجاد كرديد، گفتيد مردم در خيابان اگر به خانمهاي غيرمحجبه توهين شود اينقدر مجازات دارد، اگر آن خانم محجبه باشد مجازاتش بيشتر است. در اين صورت نگاه مردم به موضوع حجاب به جاي اينكه يك نگاه ديني باشد، نگاهشان به حجاب يك موضوع سياسي ميشود. آنوقت بخشي از جامعه خانم محجبه را كه ميبينند نميگويند به حجاب اعتقاد دارند، ميگويند براي بهره بردن از بعضي منافع و رانتها محجبه شده. اين قضيه باعث ميشود حتي يك التزام عقيدتي توسط خانم محجبه هم مورد اتهام قرار بگيرد. فلهذا دينگريزي و حجابگريزي از دغدغههاي برخي بزرگان در حوزه علميه و برخي دينشناسان است و به همين خاطر برخي بزرگان علنا و برخي بزرگان به صورت خصوصي تذكر دادهاند
🔴 چرا مسير نوعي حرمتشكني نسبت به خودمان و اهانت به خودم را باز كنيم؟ وقتي ميدانم كه اينجا همدلي وجود ندارد، تقابل اجتماعي و سياسي وجود دارد، عرصه بينالمللي و تخصص من نيست اما وقتي در اين عرصه وجود دارد چه ضرورتي دارد چنين تقابلي را شكل بدهيم آن هم در اينكه جامعه تازه به يك آرامشي عادت ميكند. بخشهاي مختلف جامعه مثل هنرمندان و كارمندان را درگير كنيم. بخش عظيمي از اين قانون مبتني بر زيرآبزني است يعني اينكه هركس براي ديگري گزارش بدهد. رييس سازمان بايد دنبال كارمندان بيفتد. در اين مملكت كار ندارد؟ اين چه كاري است؟ همه به جان هم بيفتند و عليه هم گزارش بدهند ....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/9312-2/
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
🎙 دکتر محسن برهانی
🔴 چيزی كه انسان ميتواند ادعا كند اين است كه بر مبنای فقه سنتی و فقه رايج در حوزههای علمی هم به اين قانون انتقادهای جدي وارد است.
🔴 اين قانون مبتني بر يك پيشفرض است و آن پيشفرض اين است كه نظر قانونگذاران بر اين باور مستقر شد كه ما ميتوانيم با استفاده از ابزار كيفري و ايجاد محدوديت به صورت حداكثري براي افراد و ايجاد تهديد شغلي و رواني، ايجاد تهديد مالي و تهديد براي تحصيل، اشتغال، آزادي و اموال افراد، افراد را به اين سمت سوق بدهيم كه حجاب را رعايت كنند.
🔴 نميتوانيم بگوييم براساس قانون اساسي، اين قانون، قانون نيست. اما من اصطلاح شبهقانون را در مورد اين قانون به كار ميبرم يعني قانوني كه براساس ظواهر همه قواعد شكلي را در تقنين رعايت كرده اما از لحاظ محتوا هم مبتني بر پيشفرضهاي اشتباه است و هم محتوايش داراي مطالب غيرقابل قبول از لحاظ حقوقي، شرعي و عقلايي است و از جنبه سوم، آثار و تبعاتي دارد كه قطعا براي جامعه مفسدهانگيز است و تبعات دارد.
🔴آيا استفاده از اين ابزارهاي مختلف عليه بخش قابلتوجهي از جامعه، چه آثاري را بر دينگريزي و عدم اعتقاد و فاصلهگيري خانمها و آقايان و دختران جوان و زنان از اصل دين دارد. يعني دينگريزي الان يك دغدغه جدي است كه اگر اينگونه برخورد كرديم چه آثاري دارد. كمااينكه دلسوزان شريعت و نظام و مردم، زماني كه گشت ارشاد آن اقدامات را انجام ميداد از جنبه دينگريزي مردم به نقد موضوع ميپرداختند كه اقدام شما باعث دينگريزي است. اين يك دغدغه در ميان علما و انديشمندان ديني است
🔴آيا این قانون به رشد التزام به حجاب و محجبه بودن زنان و دختران كمك ميكند يا اينكه با توليد نوعي لجاجت اجتماعي، بر تعداد غيرمحجبهها در جامعه اضافه ميكند. پس دغدغه دو چيز است؛ دينگريزي و حجابگريزي. وقتي شما در قانون براي خانمهاي محجبه نوعي رانت شغلي و قضايي ايجاد كرديد، گفتيد مردم در خيابان اگر به خانمهاي غيرمحجبه توهين شود اينقدر مجازات دارد، اگر آن خانم محجبه باشد مجازاتش بيشتر است. در اين صورت نگاه مردم به موضوع حجاب به جاي اينكه يك نگاه ديني باشد، نگاهشان به حجاب يك موضوع سياسي ميشود. آنوقت بخشي از جامعه خانم محجبه را كه ميبينند نميگويند به حجاب اعتقاد دارند، ميگويند براي بهره بردن از بعضي منافع و رانتها محجبه شده. اين قضيه باعث ميشود حتي يك التزام عقيدتي توسط خانم محجبه هم مورد اتهام قرار بگيرد. فلهذا دينگريزي و حجابگريزي از دغدغههاي برخي بزرگان در حوزه علميه و برخي دينشناسان است و به همين خاطر برخي بزرگان علنا و برخي بزرگان به صورت خصوصي تذكر دادهاند
🔴 چرا مسير نوعي حرمتشكني نسبت به خودمان و اهانت به خودم را باز كنيم؟ وقتي ميدانم كه اينجا همدلي وجود ندارد، تقابل اجتماعي و سياسي وجود دارد، عرصه بينالمللي و تخصص من نيست اما وقتي در اين عرصه وجود دارد چه ضرورتي دارد چنين تقابلي را شكل بدهيم آن هم در اينكه جامعه تازه به يك آرامشي عادت ميكند. بخشهاي مختلف جامعه مثل هنرمندان و كارمندان را درگير كنيم. بخش عظيمي از اين قانون مبتني بر زيرآبزني است يعني اينكه هركس براي ديگري گزارش بدهد. رييس سازمان بايد دنبال كارمندان بيفتد. در اين مملكت كار ندارد؟ اين چه كاري است؟ همه به جان هم بيفتند و عليه هم گزارش بدهند ....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/9312-2/
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
اندیشه ما
محسن برهانی/ نقد وبررسی ابعاد مختلف قانون حجاب و عفاف
محسن برهانی چيزي كه انسان ميتواند ادعا كند اين است كه برمبناي فقه سنتي و فقه رايج در حوزههاي علمي هم به اين قانون انتقادهاي جدي وارد است. 🔴اين قانون مبتني بر يك پيشفرض است و آن پيشفرض اين است كه نظر قانونگذاران بر اين باور مستقر شد كه ما ميتوانيم با…
محسن برهانی
Photo
📗 معرفی کتاب (۳): قدرت بیقدرتان
✍️محسن برهانی
هاول در کتاب کوتاه و پرمعنا و پرنشانه «قدرت بیقدرتان»، تلاش میکند با زبانی ساده به تبیین نوع پیچیدهای از دیکتاتوری مدرن (پساتوتالیتر) و وضعیت جامعه و شهروندان در این ساختار بپردازد. عبارتهایی از کتاب عیناً تقدیم میگردد:
🔍 هدف نظام پساتوتالیتر فقط حفظ قدرت در دستان حلقه بستهی حاکم نیست بلکه نوعی اتوماتیسم کور، پدیدهی اجتماعی را سامان میدهد. نظام هیچ ارزشی برای افراد قائل نیست و افراد تنها سوخترسان این اتوماتیسم هستند. نظام پساتوتالیتر با کشاندن همه مردم به درون ساختار قدرت، همه را ابزار فعل توتالیته متقابل، یعنی اتوتوتالیته اجتماعی تبدیل میکند.
🔍 زندگی در این نظام آکنده از دورویی و ریا و دروغ است و نیاز نیست مردم همه این دروغها را باور کنند اما باید چنان رفتار کنند که گویی باورشان دارند یا باید در سکوت از کنارشان بگذرند زیرا بدین ترتیب بر نظام صحه میگذارند.
🔍 «زندگی در چنبره دروغ» یا «تلاش برای زیستن در دایره حقیقت»؟ هر شخص یا گروهی که به هر طریقی در برابر ملعبه شدن سر به شورش بردارد در واقع پا در «دایره زندگی در حقیقت» گذاشته است. اگر زیستن در چنبرهی دروغ ستون اصلی نظام باشد، پس جای شگفتی ندارد که مهمترین تهدید برای آن، زیستن در دایرهی حقیقت و واقعیت باشد. برای همین است که بیش از هر چیز دیگری سرکوب میشود.
🔍 در این نظام، اپوزیسیون گروهی هستند که میکوشند تن به قواعد بازی ندهند و منکر حق مطلق نظام بر زندگی افراد هستند و در برابر یکپارچگی قدرت که مبتنی بر همگانی کردن زیستن در چنبره دروغ است، ایستادگی میکنند و علیه ملعبهسازی نظام عصیان کرده و قامت راست میکنند و به فردیتشان عزت و کرامت میبخشند. کنترل تودرتوی نظام پساتوتالیتر، هر عمل یا بیان آزادانه و هر تلاشی برای زیستن در دایره حقیقت را لزوماً تهدیدی برای خودش و عملی صددرصد سیاسی به حساب میآورد.
🔍 حیات مستقل اجتماعی حیطهای است که در آن زیستن در دایره حقیقت بهشکلی آشکار محقق میشود. این حیات از دل زیستن در دایرهی حقیقت پدید میآید و باید برای ایجاد چنین حیاتی تلاش کرد و از آن حمایت نمود.
🔍 بند ۱۷ کتاب به جایگاه حقوق و قانون و نظام قضایی میپردازد که بسیار خواندنی است؛ مطالبه پایبندی به قوانین، عملی است در جهت زیستن در دایره حقیقت که کل ساختار دروغین را در نقطه اوج تظاهر و فریبکاری به مخاطره میاندازد.
📗مطالعه این کتاب فرصت مغتنمی است برای اهل اندیشه و آنانی که نسبت به جامعه دغدغه دارند.
📚
📚
📚
#محسن_برهانی
#قدرت_بیقدرتان
#واتسلاو_هاول
محسن برهانی
https://www.tg-me.com/m_borhani57
✍️محسن برهانی
هاول در کتاب کوتاه و پرمعنا و پرنشانه «قدرت بیقدرتان»، تلاش میکند با زبانی ساده به تبیین نوع پیچیدهای از دیکتاتوری مدرن (پساتوتالیتر) و وضعیت جامعه و شهروندان در این ساختار بپردازد. عبارتهایی از کتاب عیناً تقدیم میگردد:
🔍 هدف نظام پساتوتالیتر فقط حفظ قدرت در دستان حلقه بستهی حاکم نیست بلکه نوعی اتوماتیسم کور، پدیدهی اجتماعی را سامان میدهد. نظام هیچ ارزشی برای افراد قائل نیست و افراد تنها سوخترسان این اتوماتیسم هستند. نظام پساتوتالیتر با کشاندن همه مردم به درون ساختار قدرت، همه را ابزار فعل توتالیته متقابل، یعنی اتوتوتالیته اجتماعی تبدیل میکند.
🔍 زندگی در این نظام آکنده از دورویی و ریا و دروغ است و نیاز نیست مردم همه این دروغها را باور کنند اما باید چنان رفتار کنند که گویی باورشان دارند یا باید در سکوت از کنارشان بگذرند زیرا بدین ترتیب بر نظام صحه میگذارند.
🔍 «زندگی در چنبره دروغ» یا «تلاش برای زیستن در دایره حقیقت»؟ هر شخص یا گروهی که به هر طریقی در برابر ملعبه شدن سر به شورش بردارد در واقع پا در «دایره زندگی در حقیقت» گذاشته است. اگر زیستن در چنبرهی دروغ ستون اصلی نظام باشد، پس جای شگفتی ندارد که مهمترین تهدید برای آن، زیستن در دایرهی حقیقت و واقعیت باشد. برای همین است که بیش از هر چیز دیگری سرکوب میشود.
🔍 در این نظام، اپوزیسیون گروهی هستند که میکوشند تن به قواعد بازی ندهند و منکر حق مطلق نظام بر زندگی افراد هستند و در برابر یکپارچگی قدرت که مبتنی بر همگانی کردن زیستن در چنبره دروغ است، ایستادگی میکنند و علیه ملعبهسازی نظام عصیان کرده و قامت راست میکنند و به فردیتشان عزت و کرامت میبخشند. کنترل تودرتوی نظام پساتوتالیتر، هر عمل یا بیان آزادانه و هر تلاشی برای زیستن در دایره حقیقت را لزوماً تهدیدی برای خودش و عملی صددرصد سیاسی به حساب میآورد.
🔍 حیات مستقل اجتماعی حیطهای است که در آن زیستن در دایره حقیقت بهشکلی آشکار محقق میشود. این حیات از دل زیستن در دایرهی حقیقت پدید میآید و باید برای ایجاد چنین حیاتی تلاش کرد و از آن حمایت نمود.
🔍 بند ۱۷ کتاب به جایگاه حقوق و قانون و نظام قضایی میپردازد که بسیار خواندنی است؛ مطالبه پایبندی به قوانین، عملی است در جهت زیستن در دایره حقیقت که کل ساختار دروغین را در نقطه اوج تظاهر و فریبکاری به مخاطره میاندازد.
📗مطالعه این کتاب فرصت مغتنمی است برای اهل اندیشه و آنانی که نسبت به جامعه دغدغه دارند.
📚
📚
📚
#محسن_برهانی
#قدرت_بیقدرتان
#واتسلاو_هاول
محسن برهانی
https://www.tg-me.com/m_borhani57
Telegram
محسن برهانی
دکترای حقوق جزا و جرم شناسی؛عضو هیأت علمی دانشگاه تهران_دانشآموخته حوزه علمیه قم_وکیل دادگستری؛عضو کانون وکلای دادگستری مرکز