Telegram Web Link
عاشقِ آشتی‌ام

مثلِ هر انسانی
از دلت می‌دانی
خوب خود می‌خوانی:
کافر و منکرِ هر کینه و کفری شدنم،

نرم و گرمم چون گل
و زلالم چون آب
از ازل انسانم
همه‌اش احساسم
نه چو چوب و نه که سنگ و چُدنم،

دلِ من تا شیداست
با محبت پیداست:
مستم و پس هستم
بیشتر، بیشترک
در مسیرِ شدنم،

مِهی از معشوقم
دوست آری که هموست
من نه خود
خود نه منم.


آشتی آیینم
دوستی‌ها دینم
همه را خوب‌تر از خود زیبا
ذی‌حق و زیبنده
نه کسی را بنده
نه شر و شرمنده
وَ نه کس بی‌سروپا می‌بینم.

هر سحر بیدار است
هرکسی حق‌دار است
همدلی همدردی
همرهی آسان است
دردمندی نه که درد
درد را درمان است.

هرکسی قطع‌نظر از دینش
عُلقه یا آیینش
بی‌گمان مثل همه
انسان است
چه محال است گمان برده شود؟:
دوستی دشوار است.

هستی و هوشیاری
مستی و مِی‌خوانی
راز و ناز و زاری
خواری و خودخواهی
این‌همه با شادی
با رادی
آزادی
دوستی
دلداری
یادگار از یاریست
که جلالش بشکوه
وَ رها چونان روح
وَ جمالش جاریست
تا به بالم بر یار
تا بگویم هر بار
تو چنان کاشتی‌ام
تو چنین داشتی‌ام:
عاشقِ آشتی‌ام.

م. صحتی سردرودی


🌿@m_sehati🌿
آیا معاویه در سیاست ورزی واقع‌گرا بود؟

در ضمن پرسشی گفته‌اند: « برخی تحلیلگران سیاست ورزی معاویه را نوعی واقع‌گرایی سیاسی می‌دانند که موجب دوام و بقای حکومت او شد، تحلیل شما در این زمینه چیست؟».
در پاسخ گفته می‌شود: اگر واقعیت را منحصر در کسب قدرت و حفظ آن به هر قیمتی - ولو با خیانت و دروغ و تزویر و کشت و کشتار راه انداختن و خون‌های مردمان مظلوم را بی‌محابا ریختن – ببینیم و بدانیم همان‌طور که تشنگان قدرت و ستمگران خون‌آشام می‌دانند آن‌وقت ممکن است به‌نوعی معاویه را واقع‌گرا دانست ولی اگر انسانیت و اخلاق را از طرفی؛ و آینده و تاریخ را هم از طرفی دیگر نیز واقعیتی غیرقابل‌انکار ببینیم و بدانیم دیگر معاویه و امثال معاویه را که ازقضا در تاریخ بسیار بودند و هستند هرگز نمی‌توانیم واقع‌گرا بدانیم. گویی در اینجا سه واقعیت مهم نادیده گرفته‌شده است:
1 . به گواه تاریخ، واقع امر این است که گذشت زمان و آینده در تاریخ نیز واقعیتی انکارناپذیر است که دیر یا زود ستمگران، خودکامگان و مزوّران را رسوا می‌کند همان‌طور که معاویه و پسرش یزید را حتی توسط نوۀ معاویه – یعنی معاویه دوم – رسوا ساخت. حالا قدیس ساختن از معاویه هم برای تطمیع و تحمیقِ وهابی‌های تندرو و متحجر نمی‌تواند برای بن سلمان؛ ولیعهد عربستان مثمر ثمر باشد. خلاصه جا دارد گفت: تاریخ هم نوعی قیامت است و رسواگر ستمگران و افشاگر عوام‌فریبان.
2 . درنتیجه گفته می‌شود: پیروزی حقیقی و واقعی؛ پیروزی اخلاقی و انسانی است، نه پیروزی نظامی و زورکی. زیرا که برخلاف اولی؛ این‌یکی فقط حبابی از پیروزی است که زود از میان می‌رود. به قولِ قرآن: « ولی آنچه به مردم نفع می‌رساند از بین نمی‌رود و می‌ماند.»(سورۀ رعد، آیۀ 17 ). خلاصه آن‌که هرگز نمی‌میرد مرد نکونام است نه خون‌آشام. «مرده آن است که نامش به نکویی نبرند». انسان‌های واقع گر و پیروز ابراهیم، موسی، عیسی، محمد، علی، ماهاتما گاندی، نلسون ماندلا بودند، نه فرعون، کسری، قیصر، چنگیز، موسولینی و استالین.
3 . و اما آنچه چند صباحی موجب دوام و بقای حکومتِ معاویه شد نه سیاست ورزی و نه واقع‌گرایی معاویه هیچ‌یک نبود بلکه جهل مقدس و جهل جماعت بود که خود را با قاریان و حافظانِ الفاظ قرآن و غافلان از معنای آن به‌صورت فاحشی نشان داد و سوگمندانه هنوز هم به انواع مختلفی نشان می‌دهد.
محمد صحتی سردرودی
ششم فروردین 1404


🌿@m_sehati🌿
این پیروزیِ اخلاقی است که پیروزی حقیقی و ماندگار است

برخی از بزرگان و اساتید را دیدم که میان دو پیروزی:( 1. پیروزیِ اخلاقی ؛ 2 . پیروزیِ سیاسی) پیروزیِ اخلاقی را برگزیدند. یعنی چنان نبود که نتوانند به پیروزیِ سیاسی برسند بلکه می توانستند اما نخواستند اخلاق را فدای چند روز ریاست و حکومت کنند. حال اگر نگویم این بزرگترین درسی بود که از آن بزرگواران گرفتم ولیکن می توانم به صراحت بگویم که یکی از معدود درسهای بزرگ و مهم در همهء عمرم بود که از آن بزرگانِ نادره کار آموختم. البته آنان هرچند در زمانِ خودشان چنان که بایسته و شایسته بود شناخته نشدند و گاه حتی به ترسویی و ساده لوحی متهم گشتند اما گذشت زمان هرچه بیشتر پیش رفت حاکی از دوراندیشی و هوشمندیِ فوق العادهء ایشان بود.
باش تا صبح دولتش بدمد
این هنوز از سپیدهء سحرست.


محمد صحتی سردرودی/ 22 / 11 / 99


🌺@m_sehati🌺
این دانش و معرفت است که پیروزِ واقعی است نه زر و زور و تزویر

این پرسش پیوسته پیش روی همگان کم و بیش بوده است که دانش برتر است یا ثروت؟
در نگاهِ نخست و سطحی به نظر می رسد این دولتِ مادی یا قدرتِ سیاسی و نظامی است که به انسان عزّت و اعتبار می بخشد و کسانی موفقّ اند که بتوانند با اربابِ زر و زور به نوعی ساخت و پاخت کنند تا پست و پول و پله ای به چنگ زنند اما با کمی دقّت و ژرفنگری معلوم می شود واقعیّتِ امر چنین نیست و قضیّه از قرارِ دیگر است.
افزون بر مطالعاتِ ممتدّ در تاریخ، تجربۀ نیم قرن زیستِ اجتماعی آشکارا نشان می دهد که پیروزیِ پاک و پایدار، پیروزیِ معرفتی و اخلاقی است نه نظامی و سیاسی.
به نظر می رسد سه مثال از تاریخ معاصر بر این مهمّ بسنده باشد که به ترتیب گفته می شود:
1 . استخدامِ زر و زور و تزویر در طولِ چهل و اندی سال با همۀ ترفندهای تبلیغاتی و سیاسی نتوانست به شخصیّتِ اخلاقی و علمی و اجتماعیِ آیت الله سید کاظم شریعتمداری به عنوانِ «نخستین مرجعِ مخالفِ ولایت فقیه» خدشه ای وارد سازد بلکه نتیجه به عکس داد و او بیش از پیش در میان مردمِ آگاه و آزاداندیش محبوبیّت یافت و استبدادِ دینی را رسوا ساخت.
2 . قضیه به همین ترتیب در یورشِ ناجوانمردانه به شخصیّتِ آیت الله منتظری هم تکرار شد و باز نتیجه به عکس داد زیرا که معاندان با همۀ زر و زور و تزویرهای سازمان یافته و مستمرّشان هرگز نتوانستند در ترورِ شخصیّتِ آن مرجعِ شجاع و حقمدار پیروز شوند. شگفت این که هرچه بیشتر افترا بافتند خود و اربابشان را رسوای خاص و عام ساختند.
3 . حکیم و مفسّرِ بزرگِ قرآن علامه سید محمد حسین طباطبایی مثال سوم است که از همه گویاتر و رساتر این معنای مهم را می رساند: عاقبت این معرفت و دانش است که پیروز و سربلند از میدانِ زندگی بیرون می آید و در جهان می درخشد نه قدرت و حکومت و ریاستِ سیاسی و نظامی.
رقیبِ علّامه هرچند که افزون بر مقامِ مرجعیّت یک دهه هم قدرت و حکومتِ کشور را علی الاطلاق قبضه کرد و بیش از سه دهه هرچه توانست عرصه را بر او تنگ گرفت و در تحقیرش کوشید اما در نهایت این علامۀ اندیشه و معنویّت و اخلاق بود که پیروز گشت و همۀ هیمنه ها و دبدبه ها و کبکبه های رقیب را آرام و بی صدا شکست و به باد داد تا جایی که امروزِ روزگار حتی اعوان و انصارِ آن رقیب نیز با انتسابِ شاگردیِ خویش به علامه آبرو و اعتبار می جویند.
این همه توفیق را علامه فقط با اندیشه و دانش و اخلاق به دست آورد زیرا که او بر خلافِ رقیبانِ قدرتمندش در همۀ زندگی نه سهمی از زر برده بود نه زور و مقامی داشت. آری علامه با این که خود پیوسته در آتشِ فقر و ناداریِ مادی می سوخت افق های فراوانی را در عالمِ فکر به روی انسانها گشود و به نیکی نشان داد که علم و معرفت بسیار بهتر و برتر از ثروت و حکومت است. و اندیشه و دانشِ درست بیش از همه می پاید و می بالد.

محمد صحّتی سردرودی
29 آذر 1400

@m_sehati
عید سعید فطر ۱۴۰۴

یکشنبه ۳۰ ماه مبارک رمضان،

و دوشنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۴، ۳۱ مارس ۲۰۲۵، اول شوال ۱۴۴۶، عید سعید فطر است.

این عید سعید بر همه مؤمنان مبارک باد.
خدا را سپاسگزاریم که یک‌بار دیگر توفیق استفاده از برکات این ماه مبارک را پیدا کردیم.

عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

الوداع ای زمان طاعت و خیر
مجلس ذکر و محفل قرآن

مُهرِ فرمان ایزدی بر لب
نفْس در بند و دیو در زندان

عید بر عاشقان مبارک باد!
عاشقان! عیدتان مبارک باد

عید آمد به کفْ نشان وصال
عاشقان! این نشان مبارک باد

عید آمد و عید آمد وان بخت سعید آمد
برگیر و دُهُل می‌زن، کان ماه پدید آمد

با فطریه های خود مرهمی بر زخم آنها که ندارند باشیم.
در پرداخت فطریه امساک نکنیم، با سخاوت فطریه خود را مستقیما به فقرا یا مراکز خیریه بپردازیم.

https://kadivar.com/21694/
@Mohsen_Kadivar_Official

🌺@m_sehati🌺
🏴زجرکش کردنِ مرجع و مصلحی که مخالف ولایت‌فقیه بود🏴

✍️آیت‌الله شریعتمداری را زجرکش کردند. از سال‌ها پیش می‌دانستند که بیماری کشنده‌ای دارد باز رخصت ندادند از حبس و حصر خانگی به بیمارستان منتقل شود. بسیاری از بزرگان وساطت کرده بودند ولی رقیب گفته بود: « بگذارید شریعتمداری با بیماری خود بپوسد و بمیرد»! از شخص موثقی شنیدم: گاهی که برای رفع حاجت به دستشویی می‌رفت دارندگانِ پاس آب خانه را قطع می‌کردند! باز از شخص موثق و مکرمی شنیدم:
« بعضی وقت‌ها که دلتنگی غیرقابل تحمل می شد به خانمش می‌گفت: اندکی پرده پنجره را کنار بزن تا کمی حیاط خانه را ببینم ولی بلافاصله «دارندگان پاس» به پشت بام پای می‌کوبیدند و اعتراض می‌کردند که حق ندارید پرده را کنار زنید؛ شما با این کار خودتان می‌خواهید از پشت بام همسایه‌ها او را بکشید و شهیدش سازید تا خونش را به گردن نظام بیندازید»!

🏴مرگ مهندسی‌شده🏴
✍️مرگ آن مصلح بزرگ هم مهندسی‌شده بود. آیت‌الله منتظری در کتاب خاطرات می‌نویسد: ری‌شهری آمد و گفت: فردا شریعتمداری می‌میرد نکند تسلیتی بگویید، الآن دارم از بیت آیت‌الله گلپایگانی می‌آیم. به او هم گفتم که کاری نکند»!(نقل به مضمون).
چنان مهندسی کرده بودند که در روزهای تعطیل نوروز بمیرد/ زجرکش شود. وقتی‌که همه در صحراها و دشت‌ها به سیزده‌بدر رفته بودند و بی خبر از همه جا داشتند در جاده‌ها خسته‌وکوفته به خانه‌هایشان برمی‌گشتند. هنوز هم به‌دقت معلوم نیست که آن مظلوم را روز 13 یا شب 14 یا 12 فروردین کشتند تا جشنشان را به مناسب روز ج. ا.ا شادتر کنند. سپس خبر وقتی به مردم برسد که در شهرها نیستند تا بتوانند عکس‌العمل نشان دهند. ولی گویی غافل بودند که خبر کشته شدن ایشان وقتی به مردم می‌رسد که ازقضا روز شهادت حضرت موسی بن جعفر الکاظم (ع) بود. خلاصه را جاوید یاد آیت‌الله سید رضا صدر در رسالۀ موسوم به ولایت‌فقیه چنین نوشته است:
🔴نمی‌دانم اين فرمان هيجده مادهاى از سوى چه كسى صادرشده بود:

🔴۱ـ جنازه شريعتمدارى به بازماندگانش تحويل نشود.

🔴۲ـ از جنازه‌اش تشييع نشود.

🔴۳ـ به وصيتش عمل نشود.

🔴۴ـ در حسینیه‌اش غسل داده نشود.

🔴۵ـ سيد رضا صدر بر او نماز نخواند.

🔴۶ـ در حرم قم دفن نشود.

🔴۷ـ در حسینیه‌اش دفن نشود.

🔴۸ـ از اقامه مجالس ختم براى او ممانعت شود.

🔴۹ـ اگر كسى براى او اقامه عزا كرد زندانى شود.

🔴۱۰ـ كسى كه روز وفات امام هفتم پيراهن سياه بر تن داشت دستگير گردد.

🔴۱۱ـ سيد رضا صدر كه براى تسليت مصیبت‌زدگان رفته بود زندانى شود.

🔴۱۲ـ پسر شريعتمدارى در دم مرگ پدر حق سخن با پدر ندارد.

🔴۱۳ـ تلگراف‌های تسليت به مخاطبين نرسد.

🔴۱۴ـ كسى حق ندارد به خانه مصیبت‌زدگان برود.

🔴۱۵ـ مجالس هفته و چهل نبايستى براى او تشكيل شود.

🔴۱۶ـ صداى گريه نبايستى از خانه‌اش بلند شود.

🔴۱۷ـ روضه‌خوانی نبايد براى مصیبت‌زدگان روضه بخواند.

🔴۱۸ـ مصیبت‌زدگان اگر نزد كسى شكايت كنند ضدانقلاب خواهند بود.!
محمد صحتی سردرودی
12 فروردین 1404

🏴@m_sehati🏴
امروز 14 فروردین مصادف است با روز وفاتِ بسیار مظلومانۀ جاویدیاد آیت الله شریعتمداری که پس از سالها حبس و حصرِ بسیار سختِ خانگی به دستِ مستبدّانِ بی رحم زجرکش شد.
دریغا که پس از گذشت نزدیک به چهل سال هنوز هم مدّعیانِ اصلاح و نواندیشیِ دینی یک بار هم شده اعتراف نمی کنند که در حق آن مرجعِ مصلح و خلیق جفاها بسیار کردند بلکه با کمالِ پررویی اندیشه های ژرف و سخنانِ همیشه سبزِ او را به نامِ خود و همقطارانشان منتشر می کنند همانطور که همه مؤسسات علمی و فرهنگی، حتی اموال و آثارِ خصوصی و شخصیِ او را در اوائلِ دهه 60 مصادره کردند و پس نمی دهند.
آیا سپیدۀ سحر نزدیک نیست؟

🏴@m_sehati🏴
■ ۱۴ فروردین سالروز درگذشت آیت الله شریعتمداری است...


شاید به میزانی که آیت الله خمینی با نظام پهلوی دشمن بود آیت الله شریعتمداری به مشروطه نزدیک بود
پس از انقلاب، اختلاف دو آیت الله از همان رفراندوم جمهوری اسلامی آغاز شد، شریعتمداری می گفت بجای رفراندوم آری یا نه به جمهوری اسلامی، باید سوال این باشد که مردم چه نوع حکومتی می خواهند، همچنین شریعتمداری با اختیارات ولی فقیه در اصل ۱۱۰ قانون اساسی و پارادوکس حاکمیت ملی یا فردی مخالفت کرده بدان رای نداد.

حزب خلق مسلمان که در 5 اسفند 1357 اعلام موجودیت کرد، قویترین و پرشمارترین تشکل سیاسی پس از پیروزی انقلاب بود که حول محور آیت الله شریعتمداری تشکیل شد و بر نوعی از «اسلام سیاسی لیبرال» تمایل داشت.
میلیونها هوادار در شهرهای مختلف آذربایجان، قم، تهران و حتی در کردستان داشت، چون جنبش خلق مسلمان به رهبری شریعتمداری از خواسته های کردها حمایت می کرد:
«آذربایجان کردستان، قارداشلیغیز مبارک»
«آذریایجان کردستان، برادریتان مبارک»

پس از لو رفتن حرکت براندازانه مرحوم #قطب‌زاده، او در اعترافاتش، از آیت الله شریعتمداری به عنوان یکی از حامیان کودتا نام برد که باعث شد شریعتمداری تحت فشارهای شدید و اعدام چندتن از نزدیکانش به مصاحبه اجباری تن داد که صدا و سیما آن را هم بسیار سانسور و وارونه پخش کرد و همین، موجب تقویت انزوا و خانه‌نشینی وی تا آخر عمر گردیده و با وجود خدمات شایانی که به حوزه‌های علمیه و جامعه شیعیان نموده بود٬ در اقدامی بی‌سابقه توسط جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز از مرجعیت عزل گردید.
شریعتمداری انسانی میانه رو و مخالف خونریزی بود بنابراین، وقتی اوضاع رادیکالیزه شد بلافاصله، تسلیم گردیده و انحلال حزب خلق مسمان را اعلام کرد.
از این زمان، هجوم گسترده تقریبا تمامی گروهها به آیت الله آغاز شد اما گروههای چپی و حزب توده در راستای حذف نیروهای معتدل و ملی از جامعه ایران که از سوی #شوروی دیکته شده بود٬ بیشترین نقش را داشتند، سازمان فدائیان خلق که در حمله به #حزب_خلق_مسلمان و شریعتمداری، دمی فرصت را از کف نداد حزب خلق مسلمان را «توطئه سرمایه داری لیبرال» و شریعتمداری را «مرجع آمریکایی» دانسته از تمام دهقانان و زحمتکشان آذربایجان خواست که با وحدت خود، این توطئه ها را درهم بشکنند.: «...در تمام طول حاکمیت رژیم وابسته به امپریالسم شاه، آیت الله شریعتمداری هیچگاه در کنار مردم، در کنار زحمتکشان نبوده..».
(کار، 21 آذر1358، شماره37، ص10)

وقتی در 29دی، 11 نفر از حامیان خلق مسلمان در تبریز اعدام گشتند حزب توده که همواره از خشونت و از خون آشامی دفاع می کرد از اعدام فرزندان آذربایجان استقبال کرده و نوشت که چرا کم اعدام کرده اند!
و اعدام شدگان را اوباش نامیده و از عمل دادگاه انقلاب تبریز بخاطرِ اعدام «اوباشان و اشغال لانه فساد» یعنی مقرّ حزب خلق مسلمان پشتیبانی کرده و نوشت:
«...به ضدانقلابی زخم خورده نباید فرصت تجدید قوا داد و باید هر چه زودتر آنرا ریشه کن نمود».
(مردم، شماره143، مورخه25دی 1358، ص1)
روزنامه کار (ارگان سازمان فدائی) به رهبری فرخ نگهدار، حتی از موسوی تبریزی رئیس دادگاه انقلاب انتفاد می کرد که چرا بجای اعدام بیشتر و قاطعیت انقلابی، در مقابل اعضای حزب خلق مسلمان با آنها در پی سازش است!
(ضمیمه کار، 16دی 1358، شماره41، ص 1)

حملات بی امان صداوسیما و نشریات چپی و غیرچپی در حمله به شریعتمداری با عنوان «مرجع آمریکایی» بی امان ادامه یافت بی آنکه فرصت #جواب به او داده شود...
سرطان پروستاتِ آیت الله از درون و حملات ناجوانمردانه و گسترده مطبوعات و کتابهای پرشماری که تاریخ تیراژ کتاب را در کشور شکست، چنان فشار آوردند که سرانجام، منجر به نامه ی ملتمسانه اش در۴ اردیبهشت۱۳۶۳ به بنیانگذار جمهوری اسلامی شد:
«...وضع فعلی ما قابلِ بیان نیست و عبارتی حاضر ندارم که مقصود را روشن کند. همین‌قدر بگویم که کارد به استخوان رسیده است! زیرا از آقایان وعاظ و سخنران‌ها در نماز جمعه‌ها و غیره و در مجلس شورای اسلامی و در روزنامه‌ها، مطالبی به دروغ گفته می‌شود که مردم را تحریک می‌کند که خطر قریب‌الوقوع است...
خانواده و بچه‌ها و نوه‌ها نالان و گریان، در حال اضطراب و ناراحتی کامل به سرمی‌برند و خود حقیر مبتلا به مرض مهمی هستم که معلوم نیست و اجازه تشخیص و مداوا هم نمی‌دهند...
اکنون، شما را قَسَم می‌دهم به خدای لایزال و ارواح رسول اکرم و ائمۀ طاهرین و به روابط حسنۀ پنجاه‌ساله و ارادت قبلی که ادامه دارد، توجه فوری به حال ما بفرمایید و زکات قدرت و مقام را در این موقع، ادا فرمایید!...
اگر مقصود #بی‌آبرو کردن بوده، به ‌کلی حاصل گردید و اگر منظور #سلب_مرجعیت است، به مقصود رسیدید.
🔰قسمتی از آخرين يادداشت آيت‌ الله العظمی شریعتمداری

🔹مرحوم آیت الله شریعتمداری در ایام بستری در بیمارستان در مقدمه کتاب القضاء خود می نويسد: از چيزهایی که چون مادران جوان‌ مُرده باید بر آن گريست، اين است که پرسشهایی از من کرده و مرا بر پاسخ آن‌ها اجبار کردند و بعد از اینکه من به آن‌ها پاسخ دادم، آن را از تلويزيون پخش کردند، ولی نیمی از آنچه که مرا بر پاسخ آن اجبار کرده بودند، حذف کردند که در اثر اين ‌کار، موضوع کاملاً تحريف‌ شد؛ اين بدان مي‌مانَد که من گفته باشم: «لا الله الا الله» و آنان «لا اله» را پخش کنند و«الا الله» را پخش نکنند، و جاي شگفتي اين ‌جاست که خود قاضی نزد من اعتراف کرد که من چنين سانسورکردني را دستور داده‌ام! حال همه اين‌ها را خداوند می ‌بيند و او چه داور خوبی است.

🏴@m_sehati🏴
Forwarded from آسمانی
🎞کلیپی از آخرین بیانات آیت الله العظمی سید کاظم شریعتمداری ره ، در پاسخ به هجمه ی تهمت ها و بی اخلاقی هایی که برخی از مخالفین ایشان با توسل به قاعده ی غیر دینی مباهته علیه ایشان ایجاد کرده بودند...

👤آیت الله العظمی سید محمد کاظم شریعتمداری :

یک عده ای در غالب انقلابی بودن ظاهر می شوند و خود را مبارز می دانند ، همین ها اسباب اختلاف را ایجاد می کنند ؛ از یک طرف می گویند باید متحد شویم و از طرف دیگر اسباب نزاع و اختلاف را ایجاد می کنند؛

🔻می دانید چه می کنند ؟ به دروغ چه اعلامیه هایی می نویسند. افترا ها می زنند. تهمت ها می زنند ، همه جا چاپ می کنند ! سخنرانی می کنند! در رادیو و تلویزیون پخش می کنند! کار آنها می گیرد ، اما کسی که می خواهد جواب آنها را بدهد ، به او اجازه نمی دهند! حملات یکطرفه است. نه روزنامه ها جواب انها را منعکس می کند ، نه رادیو و تلویزیون. چه تهمت هایی که می زنند و خود را مخفی می کنند. اگر راست می گویید ، خودتان را چرا مخفی می کنید؟ اگر انسان های درستی هستید ، خودتان را نشان دهید و و رو در رو انتقاداتتان را مطرح کنید تا پاسختان را بگیرید از ما. این چه وضعی است که بدون حق دفاع ، مدام به ما تهمت و افترا می زنید؟ مگر مسلمان نیستید؟ مگر از خدا نمی ترسید؟ مگر به خدا و قیامت اعتقاد ندارید؟

🔻عزیزان! می دانید که چقدر بر ما تهمت و فشار وارد کرده اند! اما به خاطر خداوند متعال ، در مقابل این تهمت ها ، هیچ عکس العملی نشان نمی دهم ، صبر می کنم.در مقابل این مصیبت ها و فشار هایی که بر بنده بدین شکل وارد می کنند ، وظیفه ی خودم این را می دانم که صبر کنم و به شما هم می گیوم ، در برابر (هجمه تهمت ها و فشارهایی که به بنده می اورند) ، هیچ عکس العملی که باعث ایجاد تشنج شود یا خدایی نکرده نا امنی ایجاد کند و باعث اذیت و ناراحتی مردم شود ، نشان ندهید. فقط توجه داشته باشید که قضیه و ماجرا چیست و دعا کنید و از خدا بخواهید که خداوند خودش ، اصلاح کند امور را...

🔻آن کسانی که این تهمت ها و افترائات را به ما می زنند ، حساب انها را به خداوند و اجداد طاهرینم ، واگذار کردم! تا خودشان جوابشان را بدهند! من هیچ کاری غیر از این نخواهم کرد! خداوند متعال اسلام و مسلمین را قوت و کرامت عنایت فرماید...

📌دسترسی به این سخنرانی با کیفیتی دیگر ، در کانال ایشان :

https://www.tg-me.com/shariatmadari_ir/1443

____________

♨️شایان ذکر است ، آیت الله العظمی سید کاظم شریعتمداری در سال های اول انقلاب ، دامنه ی نفوذشان در کشور و علی الخصوص منطقه آذربایجان بسیار زیاد بود و چون اکثریت جمعیت ایران را ترک ها تشکیل می دهند و غالب ترک ها مقلد ایت الله شریعتمداری بودند، ایشان اگر در ان ایام خویشتن داری نمی کردند ، به راحتی می توانستند با استفاده از این دامنه ی نفوذ ، خود را به عنوان یکی از اصلی ترین گزینه های حاکمیت بر ایران مطرح کنند و بازی قدرت را در ایرانِ پس از انقلاب ، به صورت کامل تغییر دهند؛ اما همانگونه که در سخنرانی ایشان نیز به وضوح مشخص است ، ایشان به هیچ وجه تشنه ی قدرت نبودند و حتی به علاقمندان و شاگردانشان توصیه می کردند که مقابله به مثل نکنند و به توهین و افترا هایی که به ایشان بسته می شود ، حتی پاسخ ندهند...
_______

📌کانال چراغ مطالعه ، اخیرا به مناسبت سالگرد ارتحال ایت الله العظمی سید کاظم شریعتمداری ، اقدام به انتشار شرحی مختصر از زندگینامه و مطالب مربوط به ایشان کرده اند که از طریق لینک زیر می توانید به این مطالب دسترسی پیدا کنید :

https://www.tg-me.com/cheraghe_motaleeh/4098

...
برگی از کتاب تاریخ:

🏴@m_sehati🏴
پیشوای آیندۀ مذهب شیعه
پس از رحلت حضرت آیت الله العظمی بروجرودی، بزرگترین و مهمترین مسئله ای که برای جامعۀ علمیه و روحانیون و علماء طراز اول مطرح است، موضوع جانشینی و انتخاب شخصیت بزرگی است که پیشوائی شیعیان جهان را به عهده خواهند گرفت.
با تحقیق و جستجو و دقت کامل و کسب نظر علمای طراز اول، کسانی که ممکن است مورد توجه شیعیان واقع شوند و این مقام بزرگ و ارجمند را احراز کنند افراد زیر خواهند بود.
حضرت آیت الله سید کاظم شریعتمداری، فرزند مرحوم حجت الاسلام آقا سید حسن شریعتمداری که در سال ۱۳۲۲ هجری قمری متولد شده اند.
حضرت آیت الله حاج سید احمد خوانساری که در سال ۱۳۰۵ هجری
قمری تولد یافته اند.
حضرت آیت الله شیخ عبدالنبی اراکی
حضرت آیت الله حاج سید احمد زنجانی، متولد سال ۱۳۰۸ هجری قمری.
حضرت آیت الله سید محمد رضا گلپایگانی.
حضرت آیت الله سید شهاب الدین نجفی، متولد سال ۱۳۱۸ هجری قمری و چند تن دیگر از علمای طراز اول و مراجع تقلید.
آقایان فوق الذکر از جمله علماء طراز اول مقیم حوزۀ علميۀ قم می باشند و البته در نقاط دیگر ایران و در دنیای تشیع، علماء و بزرگان دیگری که اکنون مرجع تقلید هستند یافت می شوند که ممکن است صلاحیت مرجعیت تامّه را داشته باشند.

طرز انتخاب چیست؟
امروز آقای {محمد تقی}قمی دبیرکل دارالتّقریب اسلامی که مرکز آن در قاهره است در پاسخ پرسش خبرنگار ما راجع به جانشین امام اظهار داشت: یکی از مزایای خاص عالم روحانیت و تشیع آنست که زمان، سوابق و صلاحیت شخصی را که این مسئولیت سنگین را بعهده می گیرد تعیین می کند.
ریاست عالم تشیع پس از غیبت امام یا فقهای بزرگی است که از حيث علم، كامل و از حیث عدالت و پرهیزکاری نخبه باشند و مرجع تقلید همیشه از بین صدها، بلکه هزاران شخصی که هر يك به تقوى و فضیلت معروف هستند برگزیده می شود و طرز برگزیده شدن، آنطور که تصور شده به انتخاب مقام یا اشخاص مخصوصی نیست بلکه شخصیت و صلاحیت و مخصوصاً علم و تقواى علماء موجب می شود که یکی از آنان مرجعیت پیدا کنند، که از بین آنها یکی از آنان مرجعیت پیدا کنند.
در عالم شیعه خود به خود افکار به جانب شخصی که اصلح تشخیص داده می شود متوجه می گردد و همان تشخيص اهل حل و عقد و اهل فن فقاهت، خود مرجعیت را برای یکی دو نفر مسلّم می دارد و این که سئوال کرده اید که بطور معیّن چه شخصی این مقام را حائز خواهد شد باید بگویم که در حین حیات خود آن مرحوم اشخاصی بوده اند که به امور دینی مردم رسیدگی می کردند و خود آن بزرگوار هم تأییداتی داشته اند و البته آتیه، مردم را بیشتر با شخصیت های ذیصلاحیت آشنا خواهد کرد و قدر مسلم آن است که همیشه این حِصن محکم دین و تشیع، نگهبانانی داشته و اينك هم از نگهبانان قوی خالی نخواهد ماند. به هر حال مقام مخصوص یا اشخاص معینی، حتی از بین روحانیون و علماء طراز اول برای انتخاب پیشوای شیعیان جهان دورهم جمع نخواهند شد، بلکه هرکس صلاحیت بیشتری داشته باشد خود بخود مورد توجه مردم قرار خواهد گرفت و پیشوای شیعیان جهان می گردد.



#روزنامه_اطلاعات #پنجشنبه & 1340/1/10 #دهم_فروردین_ماه

🏴@m_sehati🏴
Forwarded from آسمانی
🔰پیش بینی مرجع دوراندیش آیت الله العظمی سید محمدکاظم شریعتمداری ، در مورد عاقبت انقلاب ایران که به حقیقت پیوست!

👤 آیت الله العظمی سید محمدکاظم شریعتمداری :

آقایان شما مرا بی دین ندانید، من به همه چیز معتقدم ، ولی دارم می­بینم که اینها شاه را بیرون می­کنند و نمی­توانند مملکت را اداره کنند، در نتیجه عقیده مردم نسبت به روحانیت تغییر می­کند و قهراً نسبت به دین هم سست می­شوند...

📗خاطرات آیت الله گرامی، ص315
...
انتشار ترجمه‌های عربی و ترکی
کتاب اسنادی از شکسته‌شدن ناموس انقلاب


همزمان با سی و نهمین سالگرد درگذشت مرحوم آقای شریعتمداری نسخه کاغذی ترجمه عربی و ترکی آذربایجانی کتاب منتشر شد. قسمتی از پیشگفتار اختصاصی مؤلف بر این دو ترجمه:

کتابی که بعد از چهارده سال هنوز در ایران امکان انتشار ندارد، ترجمه عربی آن در لندن و ترجمه ترکی آن در باکو منتشر می‌شود!

کتاب تحقیقی درباره یکی از شخصیت‌های تراز اول روحانی ایران از اوایل دهه چهل تا اواسط دهه شصت است.

سید کاظم شریعتمداری مهمترین رقیب فقهی سید روح‌الله خمینی بود. هم‌چنان‌که سید محمدحسین طباطبایی مهمترین رقیب سید خمینی در فلسفه و عرفان بود.

با این تفاوت که سید شریعتمداری اهل فعالیت سیاسی و ابراز نظر مخالف به شکل عمومی بود، اما سید طباطبایی چنین نبود. صرفا به‌ خواص مکررا گفته بود: نخستین شهید این انقلاب اسلام است.

این کتاب متمرکز بر مواجهه سید خمینی با سید شریعتمداری آن هم صرفا در سالهای پایانی حیات سید شریعتمداری است.

سید خمینی رهبر جمهوری اسلامی هم‌درس دیروز، یکی از مراجع تقلید بزرگ آن زمان، و بزرگترین رقیب فقهیش را به تدریج از فضای عمومی کشور حذف و سپس تا آخر عمر محصور کرد.

این کتاب بر اساس تحلیل بی‌طرفانه اسناد تاریخی تدوین شده است. بسیاری از این اسناد توسط حاکمان جمهوری اسلامی و خصوصا نهادهای امنیتی آن و در خاطرات روحانیون حکومتی منتشر شده است. لذا انکار آنها بسیار دشوار است.

جمهوری اسلامی ایران به مهمترین چهره‌ دینی خود ظلم کرده است و حقوق انسانی او را نادیده گرفته که بدیهی‌ترین آن ممانعت از اعزام بیمار مبتلا به سرطان به بیمارستان به مدت سه سال و ده ماه و هفت روز و نیز محدودیت فراوان در زمان کفن و دفن و ترحیم بوده است.

آنچه جمهوری اسلامی با سید شریعتمداری کرده است، نه اسلامی است، نه اخلاقی، و نه قانونی. ناموس انقلاب با این ستم‌ها شکسته شد.

بحث در مواضع سیاسی سید شریعتمداری یا سید خمینی نیست. بحث در شیوه مواجهه جمهوری اسلامی با علمای منتقد است.

این کتاب در زمره نخستین کارهای من از سنخ تاریخ اندیشه است. قبل از آن یکی دو دهه متمرکز در تحلیل انتقادی نظریه ولایت فقیه بودم.

از ابتدای دهه نود فقها را نه صرفا لای کتاب بلکه در صحنه اجتماع به عنوان انسان‌هایی که برای فضائل و رذائلشان، و برای حب و بغضهایشان باید حساب باز کرد مورد تحلیل انتقادی قرار دادم.

در تبارشناسی اندیشه و تحلیل نظریه در متن عمل اجتماعی آشکار می‌شود که گاه دین و سیاست محمل برخی خصلتهای بشری است،
و گاهی اساتید اخلاق بدترین بداخلاقی‌ها را مرتکب می‌شوند.

https://kadivar.com/21701/
@Mohsen_Kadivar_Official
تذییل: در شگفتم چرا در ترجمه واژه سید از عربی به فارسی به جای آقا همه جا همان سید به کار برده شده است!
🏴@m_sehati🏴
معرفی #کتاب "اسنادی از شکسته شدن ناموس انقلاب"

دوران شیفتگی و نفرت گذشته است. مشتاق درک حقیقتم. پرسشی چنگ در افکارم انداخته است: رهبران جمهوری اسلامی با منتقدان و مخالفان مسالمت‌جوی خود چگونه رفتار کرده‌اند؟ پاسخ به این پرسش را با مورد آیت‌الله شریعتمداری آغاز کردم. خلاصۀ پاسخ به این قرار است.
آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری (۱۳۶۵- ۱۲۸۴) یکی از مراجع تراز اول تقلید تشیع، پس از صدور بیانیۀ انتقادی علیه اختیارات ولایت فقیه در آستانۀ همه پرسی قانون اساسی جمهوری اسلامی در آذر ۱۳۵۸ از فضای عمومی کشور حذف شد، و به دنبال اتهام اطلاع از کودتای صادق قطب زاده از ۲۷ فروردین ۱۳۶۱ تا آخر عمر در خانۀ خود محصور شد و از رسانه‌های صوتی، تصویری و کاغذی و تریبونهای نمازجمعه و مجلس شورای اسلامی بی آن‌که حق دفاع از خود داشته باشد مورد هتک حیثیت قرار گرفت.
برای نخستین بار در تاریخ تشیع دو تشکل روحانی از شاگردان آیت‌الله خمینی یعنی جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم و جامعۀ روحانیت مبارز تهران همراه با ائمۀ منصوب جمعه در أوایل اردیبهشت ۱۳۶۱ رقیب رهبر را از مرجعیت خلع کردند. آیت الله شریعتمداری از آن تاریخ مورد سنگین ترین اتهامات و توهینها قرار گرفت، مرگ وی که در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۶۵ به دلیل تأخیر در اعزام به بیمارستان اتفاق افتاد به این سیلاب توهین و اتهام پایان نداد. هیچ‌یک از مراجع تقلید دهۀ شصت خلع مرجعیت آیت‌الله شریعتمداری را به رسمیت نشناختند، بلکه بقای بر تقلید وی را مجاز دانستند، هرچند در آن هیاهو و خفقان این صداها شنیده نشد و امکان انتشار عمومی نیافت.
نویسنده به عنوان یکی از مدافعان انقلاب ۱۳۵۷ و درس آموختۀ حوزۀ علمیۀ قم بر اساس مطالعه‌ و تفحص در کلیۀ اسناد موجود به این نتیجه رسیده است که زمامداران جمهوری اسلامی به ناحق آبروی رقیب بنیان‌گذار جمهوری اسلامی را ریخته او را از مرجعیت خلع کرده، به ایشان در زمان حصر به دلیل ممانعت از اعزام به بیمارستان به مدت سه سال و ده ماه و هفت روز و نیز در زمان کفن و دفن و ترحیم ظلم کردند.
این کتاب اولین دفتر از « مواجهۀ جمهوری اسلامی با علمای منتقد » است. در دفترهای مختلف این مجموعه، از یک سو آراء و دیدگاههای مراجع، فقها و علمای مخالف و منتقد جمهوری اسلامی تحلیل میشود، از سوی دیگر شیوۀ برخورد نظام جمهوری اسلامی با منتقدان قانونی و مخالفان مسالمت‌جو ارزیابی خواهد شد. این مجموعه نشان خواهد داد که بیشترین انتقاد از جمهوری اسلامی از آغاز از ناحیۀ مراجع و فقها صورت گرفته، هرچند به شدت سرکوب شده‌اند. اطلاعات مربوط به این انتقادات نیز یا به کلی حذف شده یا تحریف و قلب شده است. امیدوارم انتشار این مجموعه قدمی در تصحیح تاریخ معاصر ایران و تشیع از یک سو و تصحیح مشی و عملکرد زمامداران در قبال منتقدان قانونی و مخالفان مسالمت جو به حساب آید. بدون عبرت از گذشته نمی توان به اصلاح حال و آینده امید بست.
کتاب «اسنادی از شکسته ‌شدنِ ناموس انقلاب، نگاهی به سال‌های پایانیِ زندگیِ آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری» مجموعه‌ی ۴ مقاله و ۳۵ نقد آن است. مقالات چهارگانه: «اسنادی از مظلومیت آیت‌الله شریعتمداری»، «اسنادی از شکسته شدن ناموس انقلاب»، «ممانعت از اعزام بیمار سالمند مبتلی به سرطان به بیمارستان» و «اعادۀ حیثیت از آیت‌الله شریعتمداری» در آبان تا دی ۱۳۹۲ در جرس منتشر شده‌اند. غالب نقدها متعلق به طیف «دفتر تنظیم و نشر آثار امام خمینی» و منتشره در «پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران» است. متن کامل نقدها به ترتیب تاریخ بعد از هر مقاله آمده است.
ویرایش اول کتاب الکترونیکی در دی ۱۳۹۲، و ویرایش دوم آن در اردیبهشت ۱۳۹۴ در ۴۴۷ صفحه توسط وبسایت نویسنده منتشر شده است. تا کنون امکان انتشار این کتاب در کشور فراهم نشده است و نویسنده‌ی آن از خرداد ۱۳۸۸ از حق انتشار بلکه تجدید چاپ آثار خود در کشورش محروم است.

@Mohsen_Kadivar_Official

🏴@m_sehati🏴
🔸محکومیت حمله تروریستی اسراییل به ایران

🔹بیانیه نهضت آزادی ایران

شماره : ٢٧۵۶

@Nehzatazadiiran

بسمه تعالی
 
حمله وحشیانه دولت تروریست اسراییل در نخستین ساعات بامداد ٢٣ خرداد ١۴٠۴ که منجر به شهادت و مجروح شدن تعدادی از مردم غیرنظامی و بعضی فرماندهان ارشد نظامی و برخی متخصصان و مقامات هسته‌ای ایران شد، افزون بر آن که مهر تاییدی است بر ماهیت جنگ‌طلبانه و تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی، دلالت بر عدم پایبندی حاکمیت اسراییل به نظام بین‌الملل و تقابل راهبردی این رژیم جنایتکار با الزامات صلح جهانی دارد.

نهضت آزادی ایران، ضمن محکومیت این حملات تروریستی و غیرانسانی و تسلیت به ملت ایران و به‌ویژه خانواده‌های داغدار قربانیان، تاکید می‌کند که تداوم درگیری‌ها و فراگیر شدن این جنگ خانمان‌سوز، پیامدی جز انهدام زیرساخت‌های صنعتی و اقتصادی کشور و فشار فزاینده بر ملت ستمدیده‌ ایران ندارد.

از این رو، صرفنظر از اختلافاتی که با حاکمیت ایران دارد، با تمام ظرفیت در برابر تجاوز و خشونت‌آفرینی اسراییل می‌ایستد و مدافع استقلال، تمامیت ارضی و امنیت ملی ایران است.

نهضت آزادی ایران از سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای جامعه مدنی جهانی مشتمل بر تمامی احزاب بزرگ ملی و جنبش‌های ضدجنگ در تمامی کشورها می‌خواهد که هرچه سریع‌تر، نسبت به این اقدام جنگ‌طلبانه اسراییل، واکنش و مسئولیت‌پذیری نشان دهند و مانع از گسترش آتش جنگ فراگیری شوند که نخستین قربانیان آن، نه حکومت‌ها و بلکه کودکان و زنان و دیگر شهروندان غیرنظامی هستند.

نهضت آزادی ایران باور دارد که این اقدام تجاوزکارانه دولت راست‌گرای اسراییل که بی‌تردید با پشتیبانی و هماهنگی دولت ترامپ صورت پذیرفته است، متاثر از تضادهای درونی آن و جلوگیری از سقوط دولت نتانیاهو از طریق سنگ‌اندازی در مسیر مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا و ممانعت از توافقاتی است که می‌تواند در بردارنده صلح خاورمیانه و منافع ملی ایران باشد.

از این رو، از حاکمیت ایران می‌خواهد که با حضور فعالانه در مذاکرات هسته‌ای یکشنبه آینده و به دور از هرگونه شعارزدگی و هیجان، نقشه راهبردی اسراییل را که به درستی، بقای خود را در تداوم وقفه‌ناپذیر جنگ و خشونت سازمان‌یافته می‌بیند، خنثی ساخته و ناکام بگذارد.

نهضت آزادی ایران یادآوری می‌کند که نبرد ما با اسراییل، فراتر از رویارویی نظامی و در جبهه‌ای صورت می‌پذیرد که تبلور همبستگی ملی و ایستادگی وحدت‌آفرین مردم ایران در برابر هرگونه تجاوز و جنگ‌طلبی است.

از این رو، اعلام می‌دارد که در شرایط خطیر کنونی، در برابر جنگ و در کنار هم، مدافع استقلال، تمامیت ارضی و امنیت ملی ایران خواهیم بود و از ملت ایران درخواست دارد که از هر اقدام یا موضعی که منجر به تضعیف همبستگی ملی، توان دفاعی و امنیت ملی ایران شود، پرهیز کنند، تا از طریق بهره‌گیری از ظرفیت‌های مشارکت ملی، زمینه‌ای موثر برای عبور از شرایط بحرانی کنونی، مهار جنگ و مقاومت در برابرهجوم بیگانه و تروریسم دولت ضدبشری اسراییل فراهم آید.
 
نهضت آزادی ایران
٢٣ خرداد ١۴٠۴
 
@Nehzatazadiiran
2025/07/06 05:13:11
Back to Top
HTML Embed Code: