+پرسیدم چرا امتحان رزیدنتی قبول نشدی؟
-گفت سه دور مرور کردم و کم بود و باید ۵ دور میخوندم.
سال بعد مجدد قبول نشد و باز پرسیدم چرا؟
- گفت اگه یک ماه بیشتر وقت داشتم و مجدد مرور میکردم حتما نتیجه میگرفتم.
سال بعد باز نشد و مجدد پرسیدم چرا؟
-گفت باید جزوههای خلاصهی فلان موسسه را هم میخوندم.
سال بعد باز نشد و باز سال بعدش....
امسال سال ششمی است که امتحان رزیدنتی میدهد....
چقدر دلم برای افراد با سرشت کمالگرا و با پشتکار میسوزد، گویی کسانیاند که میخواهند از وسط دیوار بتنی با سر بگذرند و دائم سرشان را به دیوار میکوبند تا از درون آن راهی به بیرون پیدا کنند و وقتی میپرسی: خب این دیوار هنوز خراب نشده، راه حلت چیه؟
میگویند: سرم را کم کوبیدهام، اگر سرم را بیشتر بکوبم، خراب خواهد شد.
و من که همیشه در ذهنم، صورتِ زیبایِ روانِ آش و لاش شدهشان را تصور میکنم.
این افراد با سرشت پشتکار بالا (Persistence) در مواجهه با ناکامیها، «سمجتر و پر تلاشتر» میشوند و اصطلاحا شکلی از رفتار وسواسگونه پیدا میکنند ولی همهی راه حلها، جوابشان تلاش بیشتر نیست؛ وقتی مقصد شمال است، با سرعت بیشتر به جنوب رفتن، یعنی بیشتر نرسیدن. در دراز مدت این تلاشهای بینتیجه که حاصل نابینایی سرشت است (هر سرشتی به حقایقی نابیناست و به جبر، نمیتواند آنها را ببیند و آنجاها نیازمند کمک است و باید کورمال کورمال و با عصا راه برود) منجر به شکل گیری شخصیتی به نام «دیستایمیا» خواهد شد: شخصیت آدمهای بسیار پرتلاش و غرغرو که دائم مینالند و اعتماد به نفس کمی دارند و نمک غذای زندگیشان کم است و بیشتر اوقات بدخلقند و هرلحظه، احساس میکنی که همه چیز را رها خواهند کرد ولی باز فردا، نفر اولی اند که سرکار میآیند و نفر آخری هستند که میروند و متاسفانه بسیار سخت حرف کسی را میپذیرند که به آنها بگوید: عزیزتر از جانم، تکهی وجودم، یک لحظه صبر کن، تو را به خدا یک لحظه صبر کن، درب آنجاست...
البته که به آنها برای این کله شقیشان حق میدهم:
«اگر بپذیرند، با افسوس راه آمده و عمر رفته چه کنند؟»
عمریست مرا تیره و کاریست نه راست
محنت همه افزوده و راحت کم و کاست
شکر ایزد را که آنچه اسباب بلاست
ما را ز کس دگر نمیباید خواست
خیام
💬دکتر روح الله صدیق
-گفت سه دور مرور کردم و کم بود و باید ۵ دور میخوندم.
سال بعد مجدد قبول نشد و باز پرسیدم چرا؟
- گفت اگه یک ماه بیشتر وقت داشتم و مجدد مرور میکردم حتما نتیجه میگرفتم.
سال بعد باز نشد و مجدد پرسیدم چرا؟
-گفت باید جزوههای خلاصهی فلان موسسه را هم میخوندم.
سال بعد باز نشد و باز سال بعدش....
امسال سال ششمی است که امتحان رزیدنتی میدهد....
چقدر دلم برای افراد با سرشت کمالگرا و با پشتکار میسوزد، گویی کسانیاند که میخواهند از وسط دیوار بتنی با سر بگذرند و دائم سرشان را به دیوار میکوبند تا از درون آن راهی به بیرون پیدا کنند و وقتی میپرسی: خب این دیوار هنوز خراب نشده، راه حلت چیه؟
میگویند: سرم را کم کوبیدهام، اگر سرم را بیشتر بکوبم، خراب خواهد شد.
و من که همیشه در ذهنم، صورتِ زیبایِ روانِ آش و لاش شدهشان را تصور میکنم.
این افراد با سرشت پشتکار بالا (Persistence) در مواجهه با ناکامیها، «سمجتر و پر تلاشتر» میشوند و اصطلاحا شکلی از رفتار وسواسگونه پیدا میکنند ولی همهی راه حلها، جوابشان تلاش بیشتر نیست؛ وقتی مقصد شمال است، با سرعت بیشتر به جنوب رفتن، یعنی بیشتر نرسیدن. در دراز مدت این تلاشهای بینتیجه که حاصل نابینایی سرشت است (هر سرشتی به حقایقی نابیناست و به جبر، نمیتواند آنها را ببیند و آنجاها نیازمند کمک است و باید کورمال کورمال و با عصا راه برود) منجر به شکل گیری شخصیتی به نام «دیستایمیا» خواهد شد: شخصیت آدمهای بسیار پرتلاش و غرغرو که دائم مینالند و اعتماد به نفس کمی دارند و نمک غذای زندگیشان کم است و بیشتر اوقات بدخلقند و هرلحظه، احساس میکنی که همه چیز را رها خواهند کرد ولی باز فردا، نفر اولی اند که سرکار میآیند و نفر آخری هستند که میروند و متاسفانه بسیار سخت حرف کسی را میپذیرند که به آنها بگوید: عزیزتر از جانم، تکهی وجودم، یک لحظه صبر کن، تو را به خدا یک لحظه صبر کن، درب آنجاست...
البته که به آنها برای این کله شقیشان حق میدهم:
«اگر بپذیرند، با افسوس راه آمده و عمر رفته چه کنند؟»
عمریست مرا تیره و کاریست نه راست
محنت همه افزوده و راحت کم و کاست
شکر ایزد را که آنچه اسباب بلاست
ما را ز کس دگر نمیباید خواست
خیام
💬دکتر روح الله صدیق
♻️عفت ربطی به حجاب ندارد
کم سن و سال بودم
انقلاب شده بود و ما هم مثل بچه های محل عضو کتابخانه و بسیج مسجد بودیم .
آقا صادق که مربی قرآن ما بود ( بعدها شهید شد ) برای کاری مرا به منزل یکی از همسایگان مسجد که مربی خانم ها بود فرستاد .
در نیمه باز بود زنگ زدم سرم را پایین انداخته بودم و گاهی نیم نگاهی به داخل خانه می کردم حدود هفت هشتا پله می خورد تا اندرونی خانه ؛
دو سه باری زنگ زدم تا یک خانم از آن بالا پیدایش شد
حجاب به سر نداشت سرم رو پایین انداختم انتظار داشتم با مقنعه و چادر ظاهر بشه گویا سن و سال من را در حدی نمی دانست که بخواد حجاب بسر کنه .
پیغام آقا صادق را در حالی که سرم پایین بود دادم ... خانوم قربون صدقه من می رفت که مثلا من نجیب هستم و چشم بر نامحرم بسته ام .😊
آنچه را از جوانان تازه انقلاب کرده آموخته بودیم سر بزیری بود و بستن چشمها از نامحرم ؛
دوران خوبی بود و اما زود گذشت آن حال و هوا نتیجه انقلابی بود که یکدفعه حادثه شده بود و یک دفعه خیلی ها را عارف کرده بود اما طولی نینجامید تا متوجه شدیم .
هیچ چیز نمی تواند آدمی را در برابر نیاز نگاه کردن ، نیاز عشق ورزی و نیاز جنسی حفظ و عفیف نگاه دارد . الا برآوردن نیاز ؛
بدون تعارف وبطور طبیعی عفت عمومی نتیجه برآورده شدن نیازهای جنسی آحاد جامعه است .
با ارعاب و زور و تهدید و آموزش و تبلیغ نمی شود یک جامعه را عفیف و پاک نگاه داشت .
ازدواج و تامین جنسی همچون غذا خوردن و نوشیدن ، طبیعی و حیاتی است .
قریب به اتفاق تجاوزها. حتی تجاوز به محرم نتیجه عدم برآورده شدن نیاز جنسی است .
ما نباید فراموش کنیم انسان نیز گونه ای از حیوانات است با همان نیازها حتی شدیدتر ؛
جامعه ای که در آن زمینه ازدواج و اشتغال فراهم باشد همان جامعه خواسته یا ناخواسته عفیف می شود .
مقوله عفاف و حجاب ترویجی و آموزشی نیست بلکه طبیعت یک جامعه ساختار مند با رفع نیازهای جنسی و شغلی است .
حاکمیت بایست از رویاهای آسمانی و پیچیدن نسخه سیرو سلوکی پایین بیاید زمینه و شرایط ازدواج را فراهم کند . نیازهای آحاد جامعه را فراهم کند تا شاهد جامعه ای سالم و عفیف باشد .
هیچ جامعه ای با نمایش و هزینه کردهای تبلیغی و ارعاب و تهدید عفیف نشده و نخواهد شد .
این ره که می روید به ترکستان است .
✍ح-درویشی
کم سن و سال بودم
انقلاب شده بود و ما هم مثل بچه های محل عضو کتابخانه و بسیج مسجد بودیم .
آقا صادق که مربی قرآن ما بود ( بعدها شهید شد ) برای کاری مرا به منزل یکی از همسایگان مسجد که مربی خانم ها بود فرستاد .
در نیمه باز بود زنگ زدم سرم را پایین انداخته بودم و گاهی نیم نگاهی به داخل خانه می کردم حدود هفت هشتا پله می خورد تا اندرونی خانه ؛
دو سه باری زنگ زدم تا یک خانم از آن بالا پیدایش شد
حجاب به سر نداشت سرم رو پایین انداختم انتظار داشتم با مقنعه و چادر ظاهر بشه گویا سن و سال من را در حدی نمی دانست که بخواد حجاب بسر کنه .
پیغام آقا صادق را در حالی که سرم پایین بود دادم ... خانوم قربون صدقه من می رفت که مثلا من نجیب هستم و چشم بر نامحرم بسته ام .😊
آنچه را از جوانان تازه انقلاب کرده آموخته بودیم سر بزیری بود و بستن چشمها از نامحرم ؛
دوران خوبی بود و اما زود گذشت آن حال و هوا نتیجه انقلابی بود که یکدفعه حادثه شده بود و یک دفعه خیلی ها را عارف کرده بود اما طولی نینجامید تا متوجه شدیم .
هیچ چیز نمی تواند آدمی را در برابر نیاز نگاه کردن ، نیاز عشق ورزی و نیاز جنسی حفظ و عفیف نگاه دارد . الا برآوردن نیاز ؛
بدون تعارف وبطور طبیعی عفت عمومی نتیجه برآورده شدن نیازهای جنسی آحاد جامعه است .
با ارعاب و زور و تهدید و آموزش و تبلیغ نمی شود یک جامعه را عفیف و پاک نگاه داشت .
ازدواج و تامین جنسی همچون غذا خوردن و نوشیدن ، طبیعی و حیاتی است .
قریب به اتفاق تجاوزها. حتی تجاوز به محرم نتیجه عدم برآورده شدن نیاز جنسی است .
ما نباید فراموش کنیم انسان نیز گونه ای از حیوانات است با همان نیازها حتی شدیدتر ؛
جامعه ای که در آن زمینه ازدواج و اشتغال فراهم باشد همان جامعه خواسته یا ناخواسته عفیف می شود .
مقوله عفاف و حجاب ترویجی و آموزشی نیست بلکه طبیعت یک جامعه ساختار مند با رفع نیازهای جنسی و شغلی است .
حاکمیت بایست از رویاهای آسمانی و پیچیدن نسخه سیرو سلوکی پایین بیاید زمینه و شرایط ازدواج را فراهم کند . نیازهای آحاد جامعه را فراهم کند تا شاهد جامعه ای سالم و عفیف باشد .
هیچ جامعه ای با نمایش و هزینه کردهای تبلیغی و ارعاب و تهدید عفیف نشده و نخواهد شد .
این ره که می روید به ترکستان است .
✍ح-درویشی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
توصیه جان گاتمن روانشناس و نویسنده ی آمریکایی
دهم اردیبهشت را به نام روز ملی خلیج فارس نامیدهاند.
در طول تاریخ، خلیج فارس نه تنها بخشی از خاک ایران محسوب میشده و حاکمیت آن در دست ایرانیها بوده است بلکه به اذعان تمام منابع تاریخی موجود این پهنه آبی با عناوینی نظیر خلیج فارس، خلیج عجم، دریای فارس یا بحر فارس شناخته شده است.
نام خلیج فارس از جمله نامهای تاریخی است که از گذشته بسیار دور تاکنون در اسناد، قراردادها و مکاتبات مورد استفاده همه اقوام و ملتهای دور و نزدیک آن، از فارس و عرب، ترک و هندی تا اروپاییان قرار داشته است؛ خلیج فارس به عنوان مهمترین گذرگاه نفتی جهان با موقعیت تمدنی ایران پیوندی تنگاتنگ داشته و دارد.
در طول تاریخ، خلیج فارس نه تنها بخشی از خاک ایران محسوب میشده و حاکمیت آن در دست ایرانیها بوده است بلکه به اذعان تمام منابع تاریخی موجود این پهنه آبی با عناوینی نظیر خلیج فارس، خلیج عجم، دریای فارس یا بحر فارس شناخته شده است.
نام خلیج فارس از جمله نامهای تاریخی است که از گذشته بسیار دور تاکنون در اسناد، قراردادها و مکاتبات مورد استفاده همه اقوام و ملتهای دور و نزدیک آن، از فارس و عرب، ترک و هندی تا اروپاییان قرار داشته است؛ خلیج فارس به عنوان مهمترین گذرگاه نفتی جهان با موقعیت تمدنی ایران پیوندی تنگاتنگ داشته و دارد.
⚠️هشدار!
🔴اگر با "پلاستیک" مقابله نکنیم، هم زمین پاک را از دست می دهیم، هم سلامتی خود و عزیزانمان را...
شعار روز زمین ۲۰۲۴ «سیاره در مقابل پلاستیک» است که اکثرا در اذهان تصویر فضاهای شهری، روستایی و جاده ای تسخیرشده توسط کیسه های پلاستیکی پاره و آلوده را متصور می شود. اما مهم است بدانیم پلاستیک ها نه فقط در آن اندازه ها، بلکه در قامت کوچک ترین ذرات یعنی میکروپلاستیک ها، چه بر سر سلامتی تک تک ما می آورند.
میکروپلاستیک ها می توانند از تجزیه اشیاء پلاستیکی، لاستیک خودروها و یا لباسهای نایلونی ناشی شوند و یا حتی در استفاده از لوازم آرایشی و سایر کاربردهای مواد پلاستیکی. آنها اَشکال متنوعی دارند و مجموعه ای از ترکیبات شیمیایی و بیولوژیکی را در بر می گیرند.
میکروپلاستیکها می توانند از طریق بلع و استنشاق وارد بدن انسان شده، در اندام های مختلف جذب شوند و بر سلامتی ما اثر بگذارند.
چگونه؟
با آسیب رساندن به سلول ها که سبب واکنش های التهابی و ایمنی می شود.
شعار امسال روز زمین، فقط در حمایت از محیط زیست نیست. بلکه فراتر، مقابله با بیماری های کمین کرده علیه بشر است!
🔴اگر با "پلاستیک" مقابله نکنیم، هم زمین پاک را از دست می دهیم، هم سلامتی خود و عزیزانمان را...
شعار روز زمین ۲۰۲۴ «سیاره در مقابل پلاستیک» است که اکثرا در اذهان تصویر فضاهای شهری، روستایی و جاده ای تسخیرشده توسط کیسه های پلاستیکی پاره و آلوده را متصور می شود. اما مهم است بدانیم پلاستیک ها نه فقط در آن اندازه ها، بلکه در قامت کوچک ترین ذرات یعنی میکروپلاستیک ها، چه بر سر سلامتی تک تک ما می آورند.
میکروپلاستیک ها می توانند از تجزیه اشیاء پلاستیکی، لاستیک خودروها و یا لباسهای نایلونی ناشی شوند و یا حتی در استفاده از لوازم آرایشی و سایر کاربردهای مواد پلاستیکی. آنها اَشکال متنوعی دارند و مجموعه ای از ترکیبات شیمیایی و بیولوژیکی را در بر می گیرند.
میکروپلاستیکها می توانند از طریق بلع و استنشاق وارد بدن انسان شده، در اندام های مختلف جذب شوند و بر سلامتی ما اثر بگذارند.
چگونه؟
با آسیب رساندن به سلول ها که سبب واکنش های التهابی و ایمنی می شود.
شعار امسال روز زمین، فقط در حمایت از محیط زیست نیست. بلکه فراتر، مقابله با بیماری های کمین کرده علیه بشر است!