🍃🍎🍃
سلام بر زندگی

چو شمع صبحدمم شد ز مهر او روشن
که عمر در سر این کار و بار خواهم کرد

به یاد چشم تو خود را خراب خواهم ساخت
بنای عهد قدیم استوار خواهم کرد

حافظ
@mahbamehr

🍃🍎🍃
بذر

من بذر ياد تو را ، نيكي و مهربانيت را در جاي جاي حياتم كاشته ام !
هر صبح با رويش آفتاب ،ياد تو نيز در جانم ريشه مي دواند!
و من چون جنگلي سبز خواهم شد وقتي به ديدارم بيايي...

✍مهتاب مهرپرور
    @mahbamehr

🍃🍎🍃

لب آبی
گیوه‌ها را کندم، و نشستم، پاها در آب
من چه سبزم امروز
و چه اندازه تنم هوشیار است!
نکند اندوهی، سر رسد از پس کوه.
زندگی خالی نیست
مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست.
آری
تا شقایق هست
زندگی باید کرد...!

سهراب_سپهری
‌@mahbamehr

🍃🍎🍃

وقتی خدا می‌خواست تو را بسازد،
چه حال خوشی داشت،
چه حوصله‌ای!
اين موها، اين چشم‌ها...
خودت می‌فهمی؟
من همه اين‌ها را دوست دارم...

عباس‌معروفی

@mahbamehr

🍂🤎🍂
سلام بر پاييز

باز كن پنجره را
من تو را خواهم برد
به سرِ رودِ خروشانِ حيات،
آب اين رود به سرچشمه نمي گردد باز؛
بهتر آنست كه غفلت نكنيم از آغاز.
باز كن پنجره را صبح دميد!......

حمید_مصدق
@mahbamehr

🍂🤎🍂
درخت بلوط

مثل درخت بلوط دامنه ي كوهم !
نيمي پاييزم و نيمي بهار !
پاييز وجودم را تسخير كرده !
شكوه شكستن، زيستن ، تنهايي وعشق همه در وجودم زبانه ميكشد!

من پاييزي شدم !
زني در آستانه يك فصل سرد كه هنوز در دلش جوانه هاي بهاري غوغا مي كنند !
هنوز ميل به شكفتن ،سبز شدن بعد از تمامي اين خزان زودرس در وجودم فرياد مي زند!
من درخت بلوط دامنه كوهم ،يك زن…

✍️مهتاب مهرپرور
@mahbamehr

🍂🤎🍂

آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر؛ با آن پوستین سرد نمناکش
باغ بی‌برگی،
روز و شب تنهاست،
با سکوت پاک غمناکش
ساز او باران، سرودش باد
جامه‌اش شولای عریانی‌ست
ور جز اینش جامه‌ای باید
بافته بس شعله‌ی زرتار پودش باد
باغ نومیدان
چشم در راه بهاری نیست

گر زچشمش پرتو گرمی نمی‌تابد
ور برویش برگ لبخندی نمی‌روید
باغ بی‌برگی که می‌گوید که زیبا نیست؟
باغ بی‌برگی
خنده‌اش خونیست اشک آمیز
جاودان بر اسب یال افشان زردش می‌چمد در آن
پادشاه فصل‌ها ، پاییز

مهدی اخوان ثالث
@mahbamehr

🍂🤎🍂

ماه و مهري هاي عزيز ، پاييزتان مبارك…😍

@mahbamehr

🍂🤎🍂

در زندگی بعدیم
محال است «من» باشم.
خفته در پای تپه‌ای دور
گلی وحشی خواهم بود
که پروانه‌ها بر آن می‌آسایند
شاید هم بچیندش
کودکی که نمی‌داند جنگ چیست.

سنان_انطون
@mahbamehr

🍂🤎🍂

شهریور؛
آخرین قطره تابستان را می نوشم!
اما عطشم فروکش نمی کند!
تشنه ام و تشنگی ام را به پاییز می برم

به پاییز بگویید
ما یک‌ مشت منتظران خسته
امیدهایمان را...
از فصلی به فصل دیگر
کشان کشان می بریم...

روشنک آرامش
@mahbamehr

🍂🤎🍂
پادشاه

مثل خورشيدي که ناگهان چون جام زرینی از توی دریاچه بالا می آید ،از درون تاریک‌ترین بخش زندگی من طلوع کردی!

روزهایم با حضور تو زیبا شد، ای پادشاه شعرهای من....

✍مهتاب مهرپرور
@mahbamehr

🍂🤎🍂

گر ز دست زلف مشکینت خطایی رفت، رفت
ور ز هندوی شما بر ما جفایی رفت ،رفت

برق عشق ار خرمن پشمینه پوشی سوخت، سوخت
جور شاه کامران گر بر گدایی رفت، رفت

حافظ
@mahbamehr