بچه که بودم روی دوچرخه انقدر تند رکاب میزدم که هیچ ماشینی بهم نرسه اما همیشه به ماشینها میباختم.
امروز که پشت ماشین بودم، دیدم یه بچه داره تند تند رکاب میزنه و نگام میکنه. پامو از روی گاز برداشتم و جاموندم، عقب افتادم تا آدم بزرگه، تا حقیقت، به رویای بچگی ببازه ..
#امیرعلی_ق
@majnonebidel
امروز که پشت ماشین بودم، دیدم یه بچه داره تند تند رکاب میزنه و نگام میکنه. پامو از روی گاز برداشتم و جاموندم، عقب افتادم تا آدم بزرگه، تا حقیقت، به رویای بچگی ببازه ..
#امیرعلی_ق
@majnonebidel
👏8❤5
🍃 يَا مَنْ قَلَّ لَهُ شُكْرِي فَلَمْ يَحْرِمْنِي وَ عَظُمَتْ خَطِيئَتِي فَلَمْ يَفْضَحْنِي وَ رَآنِي عَلَي الْمَعَاصِي فَلَمْ يَشْهَرْنِي
.
اي كه شكرم براي او اندک است ولی محرومم نساخت، و خطايم بزرگ شد، پس رسوايم نكرد، و مرا بر نافرماني ها ديد، ولي در بين مردم رسوايم نَنمود .
#دعای_عرفه
@majnonebidel
.
اي كه شكرم براي او اندک است ولی محرومم نساخت، و خطايم بزرگ شد، پس رسوايم نكرد، و مرا بر نافرماني ها ديد، ولي در بين مردم رسوايم نَنمود .
#دعای_عرفه
@majnonebidel
❤9👍1
نیستیم از دوریت با داغ حرمان نیستیم
دل پشیمان است لیکن ما پشیمان نیستیم
گر چه از دل میرود عشق به جان آمیخته
با وجود این وداع صعب گریان نیستیم
گو جراحت کهنه شو ما از علاج آسودهایم
درد گو ما را بکش در فکر درمان نیستیم
آنچه مارا خوار میکرد آن محبت بود و رفت
گو به چشم آن مبین مارا که ما آن نیستیم
ما سپر انداختیم اینک حریف عشق نیست
طبل برگشتن بزن ما مرد میدان نیستیم
یوسف دیگر به دست آریم وحشی قحط نیست
ما مگر درمصر یعنی شهر کاشان نیستیم
#وحشی_بافقی
@majnonebidel
دل پشیمان است لیکن ما پشیمان نیستیم
گر چه از دل میرود عشق به جان آمیخته
با وجود این وداع صعب گریان نیستیم
گو جراحت کهنه شو ما از علاج آسودهایم
درد گو ما را بکش در فکر درمان نیستیم
آنچه مارا خوار میکرد آن محبت بود و رفت
گو به چشم آن مبین مارا که ما آن نیستیم
ما سپر انداختیم اینک حریف عشق نیست
طبل برگشتن بزن ما مرد میدان نیستیم
یوسف دیگر به دست آریم وحشی قحط نیست
ما مگر درمصر یعنی شهر کاشان نیستیم
#وحشی_بافقی
@majnonebidel
❤5👍1
نــَـــبــْــض✨
نیستیم از دوریت با داغ حرمان نیستیم دل پشیمان است لیکن ما پشیمان نیستیم گر چه از دل میرود عشق به جان آمیخته با وجود این وداع صعب گریان نیستیم گو جراحت کهنه شو ما از علاج آسودهایم درد گو ما را بکش در فکر درمان نیستیم آنچه مارا خوار میکرد آن محبت بود و…
مصرع به مصرع این شعر ازش اوجِ لطافت و دلبستگیِ توام با مظلومیتِ عاشق به معشوق میباره... :))
تو به افسانهها و تئوریها اعتقاد داری؟!
Anonymous Poll
41%
آره، به نظرم واقعین و اعتقاد دارم بهشون
20%
نه،همشون خیالی و داستانیاند.اعتقاد ندارم
39%
نظری ندارم
عجیب نیست؟!
یک دنیا تو را نمیفهمد ،
و یک نفر جایِ تمامِ دنیا تو را خوب میفهمد...
#منصوره_ارغوان
@majnonebidel
یک دنیا تو را نمیفهمد ،
و یک نفر جایِ تمامِ دنیا تو را خوب میفهمد...
#منصوره_ارغوان
@majnonebidel
❤7😢2
ما با غم متولد شدیم و با غم بزرگ شدیم؛
و غم، در گوشت و تَن و استخوانمان روییده.
ما را از غم رهایی نیست...
#زهرا_صباغچی
+شرحِدلِایامدنیای #آبیعمیق من..
@majnonebidel
و غم، در گوشت و تَن و استخوانمان روییده.
ما را از غم رهایی نیست...
#زهرا_صباغچی
+شرحِدلِایامدنیای #آبیعمیق من..
@majnonebidel
😢7❤2👍1
و کافیست که تو قیافهی ناشادی بگیری تا من همهی شادی ها و خوشبختی های دنیا را در خطوطِ درهم فشردهی آن چهرهای که خدا می داند چقدر دوستش میدارم، گم کنم!
+از نامههای شاملو به آیدا
@majnonebidel
+از نامههای شاملو به آیدا
@majnonebidel
❤2
تاثير بعضيا تووی زندگی آدم، بيشتر از يه اسمه، بيشتر از مدت حضورشونه. انقدر زياد كه يه روز به خودت ميای و میبينی، همهی فكر و ذكرت شده يه نفر!
شايد اون يه نفر، هيچوقت نفهمِ كه باعث چه تناقضی توی زندگيت شده، اما تو میدونی كه اون، تنها دليل تنهاييت بوده و تو، توی همهی تنهايیات به اون پناه بردی.آرزو دادی و خاطره گرفتی! آدما، با آرزوهاشون به دنيا ميان،با خاطرههاشون میميرن. كاش، آخرين خاطرهای كه قبل از مرگ به ياد ميارم، تو باشی...
#پویا_جمشیدی
@majnonebidel
شايد اون يه نفر، هيچوقت نفهمِ كه باعث چه تناقضی توی زندگيت شده، اما تو میدونی كه اون، تنها دليل تنهاييت بوده و تو، توی همهی تنهايیات به اون پناه بردی.آرزو دادی و خاطره گرفتی! آدما، با آرزوهاشون به دنيا ميان،با خاطرههاشون میميرن. كاش، آخرين خاطرهای كه قبل از مرگ به ياد ميارم، تو باشی...
#پویا_جمشیدی
@majnonebidel
❤3
ز کمال ناتوانی به لب آمدست جانم
به طبیب من که گوید که چه زار و ناتوانم
به گمان این فکندم تن ناتوان به کویت
که سگ تو بر سر آید به امید استخوانم
اگر آنکه زهر باشد چو تو نوشخند بخشی
به خدا که خوشتر آید ز حیات جاودانم
ز غم تو میگریزم من ازین جهان و ترسم
که همان بلای خاطر شود اندر آن جهانم
نه قرار مانده وحشی ز غمش مرا نه طاقت
اثری نمانَد از من اگر اینچنین بمانم
#وحشی_بافقی
@majnonebidel
به طبیب من که گوید که چه زار و ناتوانم
به گمان این فکندم تن ناتوان به کویت
که سگ تو بر سر آید به امید استخوانم
اگر آنکه زهر باشد چو تو نوشخند بخشی
به خدا که خوشتر آید ز حیات جاودانم
ز غم تو میگریزم من ازین جهان و ترسم
که همان بلای خاطر شود اندر آن جهانم
نه قرار مانده وحشی ز غمش مرا نه طاقت
اثری نمانَد از من اگر اینچنین بمانم
#وحشی_بافقی
@majnonebidel
نــَـــبــْــض✨
ز کمال ناتوانی به لب آمدست جانم به طبیب من که گوید که چه زار و ناتوانم به گمان این فکندم تن ناتوان به کویت که سگ تو بر سر آید به امید استخوانم اگر آنکه زهر باشد چو تو نوشخند بخشی به خدا که خوشتر آید ز حیات جاودانم ز غم تو میگریزم من ازین جهان و ترسم که…
آقای وحشیِ بافقی لطیف!
شما شعرهایتان تماماً حس است و احساس.
شما شعرهایتان جان دارد...
♥️✨
شما شعرهایتان تماماً حس است و احساس.
شما شعرهایتان جان دارد...
♥️✨
اساسِ سخن، تفکّر است؛ و تنها انسان است که خداوند به او قدرت تفکّر بخشیدهاست. هیچ جانوری فکر نمیکند؛ به همین دلیل هم هیچ جانوری رنج نمیکشد و اندوهگین نمیشود. تفکّر، اساسِ رنج است؛ اساسِ اندوه. «و خداوند، انسان را در رنج آفریده تا او را بیازماید.» و انسان، به هزار مصیبت آزموده میشود.
#نادر_ابراهیمی
@majnonebidel
#نادر_ابراهیمی
@majnonebidel
👍3😢1
أَلسَّلامُ عَلَى الرَّضیـعِ الصَّغیرِ ...
شش ماهه را به سمت کوفیان گرفت.
داشت می گفت: ای قوم تنها این کودک برایم مانده.
که لحنش عوض شد و گفت:این را هم گرفتید..
🖤
#یا_باب_الحوائج
@majnonebidel
شش ماهه را به سمت کوفیان گرفت.
داشت می گفت: ای قوم تنها این کودک برایم مانده.
که لحنش عوض شد و گفت:این را هم گرفتید..
🖤
#یا_باب_الحوائج
@majnonebidel
❤15
تسبیحش را در دست گرفت، گفت: ما چه میدانیم از مفهوم ارباً اربا، چه میدانیم از جمع کردن پاره های تن عزیز از خاک؟!
بند تسبیح را پاره کرد ،هر تکهای در گوشه ای افتاد،به زیر پا رفت و لابه لای پاها گم شد.
گفت:بگردید دنبال دانه دانهاش،پاره های تسیبح را جمع کنید.
صدای زجه بالا رفت به آسمان رسید، گفت علی اکبرش که از اسب افتاد، بند دل حسین(ع) پاره شد، خود را به علیاش رساند ولی هر پاره اش را گوشه ای دید .قدمی می رفت و کمر خم می کرد و دانه ای بر می داشت ، نگو که حسین داشت تکه های پسرش را بر میداشت ...
#زهرا_صباغچی
💔🖤
#علیاکبرحسین(ع)
@majnonebidel
بند تسبیح را پاره کرد ،هر تکهای در گوشه ای افتاد،به زیر پا رفت و لابه لای پاها گم شد.
گفت:بگردید دنبال دانه دانهاش،پاره های تسیبح را جمع کنید.
صدای زجه بالا رفت به آسمان رسید، گفت علی اکبرش که از اسب افتاد، بند دل حسین(ع) پاره شد، خود را به علیاش رساند ولی هر پاره اش را گوشه ای دید .قدمی می رفت و کمر خم می کرد و دانه ای بر می داشت ، نگو که حسین داشت تکه های پسرش را بر میداشت ...
#زهرا_صباغچی
💔🖤
#علیاکبرحسین(ع)
@majnonebidel
😢13❤1
حساب عباس (ع) اما از حساب عالم و آدم جداست.گویی که در خلقت عباس،خدا از افق فتبارکالله خویش هم فراتر رفته است و عباس را چون نشان افتخاری بر سینه احسن الخالقین خویش آویخته!
#سیدمهدی_شجاعی
@majnonebidel
#سیدمهدی_شجاعی
@majnonebidel
❤9👏1
زینب (س) از دور تماشا می کرد، که حسین (ع)،
نیمه شب خارها را از زمین جمع میکرد...
🖤💔
#زهرا_صباغچی
@majnonebidel
نیمه شب خارها را از زمین جمع میکرد...
🖤💔
#زهرا_صباغچی
@majnonebidel
😢12❤5
😢10❤1