Telegram Web Link
دوستان را در دل رنج‌ ها باشد که آن به هیچ داروی خوش نشود ، نه به خفتن و نه به گشتن و نه به خوردن؛ الا به دیدار دوست ...

#مولانا
کتاب: فیه‌ ما فیه


کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
👍201👎4
مرگ و ابدیت

من می توانم با زمان بی پایانی که هنوز به وجود نیامده بودم، به عنوان وضعیتی کاملاً عادی و در واقع بسیار مطبوع، خود را برای زمان بی انتهای پس از مرگم که در آن وجود نخواهم داشت تسلی دهم.

زیرا ابدیت (پس از حیات) بدون من نمی تواند هولناک تر از ابدیت (پیش از حیات) بدون من باشد، چون این دو صرفاً با مداخله ی یک زندگی رویاگون ِ بی دوام متمایز می شوند.

#آرتور_شوپنهاور
کتاب: در باب حكمت زندگی


کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
👍129👎5
من برای شناخت بشریت به اینجا آمده ام به خاطر اینکه دلم میخواهد بفهمم مردی که مرد دیگری را میکشد در جست و جوی چیست و وقتی که آخرین گلوله را در بدن مردی فرو میکند به چه می اندیشد. من برای ثابت کردن عقیده ای که همیشه به آن معتقد بوده ام به اینجا آمده ام و آن پوچی و احمقانه بودن جنگ است و فکر میکنم جنگیدن قاطع ترین دلیل حماقت بشر است.

از هنگامی که به دنیا آمده ام گوشم را با کلمه وطن و پرچم پر کرده‌اند و همیشه به من آموخته‌اند که باید به شهید شدن و به شهادت رسیدن افتخار کرد و بالید و هرگز کسی به من نگفت که چرا کشتن به خاطر دزدی یک گناه بزرگ است در حالی که کشتن در لباس سربازی باعث افتخار.

#اوریانا_فالاچی
کتاب: زندگی جنگ و دیگر هیچ
ترجمه: لیلی گلستان


کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
👍210👎9
نمی‌توانستم راهی پیدا کنم که موجود ویژه‌‌ای در جهان باشم، ولی می‌توانستم راهی متعالی برای پنهان شدن پیدا کنم و برای همین نقاب‌های مختلف را امتحان کردم: خجالتی، دوست‌داشتنی، متفکر، خوش‌بین، شاداب، شکننده...

اینها نقاب‌های ساده‌ای بودند که تنها بر یک ویژگی دلالت داشتند. باقی اوقات نقاب‌های پیچیده‌تری به صورت می‌زدم، محزون و شاداب، آسیب‌پذیر ولی شاد، مغرور اما افسرده. این‌ها را به این خاطر که توان زیادی ازم می‌بردند در نهایت رها کردم.

از من بشنو: نقاب‌های پیچیده، زنده‌‌ زنده تو را می‌ خورند.

#استیو_تولتز
کتتب: جزء از کل
ترجمه: پیمان خاکسار


کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
👍148👎2
حقیقت تلخ این است که زندگی واقعی انسان از مجموعه ی تضادهای گریزناپذیری مانند روز و شب، تولد و مرگ، نیک بختی و رنج، نیکی و بدی تشکیل شده است. ما حتی یقین نداریم که روزی یکی از این تضادها، مثلاً نیکی بر بدی یا شادی بر غم پیروز شود. زندگی میدان مبارزه است.

همیشه چنین بوده و همواره نیز چنین خواهد بود و اگر جز این بود زندگی به پایان می رسید و درست همین کشمکش درونی بود که مسیحیان اولیه را بر آن داشت تا آرزو کنند جهان هر چه زودتر به پایان برسد و بوداییان را به سوی طرد امیال و آرزوهای دنیوی سوق داد و اگر پاسخ های بنیادین در کنار انگارهها و رفتارهای اخلاقی و معنوی ویژه ی این دو دین قرار نمی گرفت و به نوعی، پس زدنهای افراطی امور دنیوی آنها را تعدیل نمی کرد، خطری در حد خودکشی پا پیش می گذاشت.

تأکید من بروی مسئله از این روست که امروزه میلیون ها نفر، دیگر اعتقادی به هیچ دینی ندارد و هیچکس دین خودش را نمیفهمد. البته تا هنگامی که مشکلی پیش نیاید فقدان دین محسوس نخواهد بود، اما بمحض آنکه درد و رنجی بوجود آید همه چیز فرق خواهد کرد. همه بدنبال راه نجات، مفهوم زندگی و تجربه های گمراه کننده اش خواهند گشت. نکته ی مهمی که (بر مبنای تجربه ی خودم) قابل بیان است اینست که یهودیان یا پروتستان ها بیش از کاتولیک ها به روانکاو مراجعه می کنند و این طبیعی ست زیرا کلیسای کاتولیک هنوز هم خود را مسئول سلامت روان" میداند!

#کارل_گستاو_یونگ
کتاب: انسان و سمبولهایش
ترجمه: محمود سلطانیه


کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
👍121👎5
عقل در این نیست که جلوی احساس رو بگیری ، بلکه در اینه که همه چیز رو احساس کنی ، هرطور که باشه ...

#اریک_امانوئل_اشمیت
کتاب: خرده جنایت‌های زناشوهری


کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
👍124👎7
این که می‌باید با غریزه‌ها جنگید نسخه‌ای‌ست که تباهی زدگی می‌دهد: بر عکس ، تا زمانی که زندگی می‌بالد، سعادت برابر است با غریزه.

#فریدریش_نیچه
کتاب: غروب بت ها


کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
👍101👎6
( ماجرای جزایر لانگرهانس )

شما در جامعه‌ای زندگی می‌کنید که کلمه‌ نمی­‌دانم و بلد نیستم کمتر از هر کلمه دیگری به گوشتان می­‌خورد. چطور جماعتی تا قبل از این­که بدانند که نمی‌­دانند به دنبال دانستن خواهند رفت؟ مگر ممکن است؟

یکی از دوستان تعریف می‌کرد از بسیاری از آدم­های تحصیل کرده دور و برم پرسیدم که جزایر لانگرهانس کجاست؟ گفت‌: باور کردنی نبود. آنهایی که می‌دانستند که می­‌گفتند، ولی باقی به جز یکی دو نفر که گفتند نمی‌­دانیم، همه سعی کردند از اقیانوس اطلس گرفته تا مدیترانه و دریای مانش این جزایر را یک جایی بگنجانند.

(جزایر لانگرهانس اصلا در دریایی وجود ندارد و جزء اعضاء ترشحی لوزالمعده است).

#حسن_نراقی
کتاب: جامعه شناسی خودمانی


کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
👍243👎5
چرا می‌کوشیم آدم‌ها را تغییر دهیم؟

این درست نیست.

"آدم باید یا دیگران را همانطور که هستند بپذیرد، یا همانطور که هستند به حال خودشان بگذارد."

آدم نمی‌تواند آنها را عوض کند، فقط توازن‌شان را بر هم می‌زند. چون یک انسان از قطعه‌های واحدی درست نشده است که بتوان تکه‌ای را برداشت و بجایش چیزِ دیگری گذاشت. او یک کل است، و اگر آدم یک سویش را بکشد، سوی دیگرش، چه بخواهی چه نخواهی، کشیده می‌شود.

#فرانتس_کافکا
کتاب: نامه به فلیسه



کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
👍199👎6
کسی نمی‌تواند نحوه‌ی خرد ورزيدن را در تنهايی ياد بگیرد؛ خردورزی از دلِ ارتباط و روياروی شدن با انسان‌های ديگر پديد می‌آيد و به تمامی و از بنياد نوعی گفتگو است ...

#فرناندو_سوتر
کتاب: پرسشهای زندگی
ترجمه: عباس مخبر


کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
👍150👎11
به چهرهٔ مردم در خیابان‌ها نگاه کنید: بیشترشان عجله دارند، نگرانی در صورت‌ هایشان موج می‌زند و به اطرافشان بی‌توجه‌اند. حس راحتی و شادمانی و در لحظه زیستن از خیابان‌ها برچیده شده است.

هوا که رو به تاریکی و شب می‌رود خیابان‌ها هم سوت و کور می‌شوند، و اگر از قضا چشمتان به گروهی افراد آسوده‌خاطر و سرخوش بخورد می‌بینید معمولاً اهل کشور خودمان نیستند. گرمی، گشاده‌رویی، مهربانی و صمیمیت بی‌مزد و منت دارد کم‌کم از برخوردهای روزمرهٔ مردم با همدیگر رخت برمی‌بندد. انگار فقط یک چیز از فکر همه می‌گذرد: آنچه را دنبالش هستند کجا باید پیدا کنند ...

#واتسلاف_هاول
کتاب: نامه های سرگشاده
مترجم: احسان کیانی خواه



کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
👍191👎4
می گویند وقتی فقرِ #تالس را به رُخ اش کشیدند، تمام پولی را که داشت ودیعه نهاد و دستگاه های روغن زیتون‌گیری کرایه کرد. هنگامِ چیدنِ محصول که دستگاه ها مورد نیاز بود آنها را به قیمتی که میخواست میتوانست به دیگران واگذار کند. با این عمل می‌خواست نشان دهد که فیلسوفان اگر بخواهند می‌توانند پول به دست آورند، ولیکن به چیز های دیگر دلبستگی دارند.

#برایان_مگی
کتاب: سرگذشت فلسفه


کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
👍258👎3
هیچ مرگی طبیعی نیست. آنچه بر سر انسان می‌آید هرگز نمی‌تواند طبیعی باشد، زیرا حضور انسان جهان را به پرسش می‌کشد. همه می‌میرند، اما مرگ هر آدمی برای او یک سانحه است. حتی اگر آن را بشناسد و به آن تن دردهد، باز خشونتی است ناروا ...

#سیمون_دوبووار
کتاب: مرگی بسیار آرام
مترجم: سیروس ذکا


کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
👍149👎6
#رمان #تلی_از_خاک
نویسنده: #حمیدرضا_کرمی
جوان نقاش تصمیم می‌گیرد بهترین اثرش را بیافریند؛ اما از لحظه‌ی اتخاذ این تصمیم، دیگر حتی نمی‌تواند یک تابلو را هم آغاز و تکمیل کند. این رکود که شش سال به درازا می‌انجامد، همچون گردابی مکنده آهسته‌آهسته او را به قعر دریای پوچی می‌کشاند و زندگی او، دیگر فقط تلاشی برای آفریدن اثری خارق‌العاده نیست و تبدیل به ستیزی در برابر پوچی و تلاش برای یافتن معنایی برای خود زندگی می‌شود.

📚عزیزانی که ساکن ایران هستند و مایل به خواندن نسخه الکترونیکی این رمان هستند، کافی است به نشر آفتاب ایمیل بفرستند تا برای پرداخت 35 هزار تومان هزینه کتاب، در ایران راهنمایی شوند.
آدرس سایت نشر آفتاب
www.aftab.pub
آدرس پست الکترونیکی نشر آفتاب
[email protected]
[email protected]
👍57👎4
عشق به آدمی این توانایی را می بخشد که قیافه ی واقعی خود را نشان دهد؛ شکفته شود؛ سلاح های دفاعی خود را از دست بنهد؛ و بگذارد نه تنها از نظر جسمی که از نظر روانی و معنوی نیز کاملا عریان شود. به عبارتی، آدمی به جای آن که خویشتن واقعی خود را پنهان سازد، می گذارد چهره ی واقعی اش دیده شود. ما در روابط عادی خود با اطرافیان تا حدودی مرموز هستیم و نمی گذاریم طرف مقابل پی به خویشتن واقعی ما ببرد، اما در رابطه ی عاشقانه نمی توانیم چهره واقعی خود را پنهان کنیم.
 
سرانجام چیزی که شاید حائز اهمیت بسیار هم باشد آن است که اگر چیزی را دوست بداریم یا به چیزی عمیقا علاقه مند شویم و یا شیفته ی چیزی شویم، کمتر دچار وسوسه می شویم که در ماهیت آن چیز دخالت بکنیم، یا تصمیم به کنترل آزمودنی بگیریم، یا آن را تغییر دهیم و یا اصلاح کنیم. من به این نتیجه رسیده ام که آدمی وقتی کسی یا چیزی را دوست داشته باشد، آن را رها می کند تا به حال خود باشد.

#آبراهام_مزلو
کتاب: زندگی در اینجا و اکنون
ترجمه: مهین میلانی


کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
👍139👎4
مخفیگاه
#رمان #تلی_از_خاک نویسنده: #حمیدرضا_کرمی جوان نقاش تصمیم می‌گیرد بهترین اثرش را بیافریند؛ اما از لحظه‌ی اتخاذ این تصمیم، دیگر حتی نمی‌تواند یک تابلو را هم آغاز و تکمیل کند. این رکود که شش سال به درازا می‌انجامد، همچون گردابی مکنده آهسته‌آهسته او را به قعر…
واقعیت نیز غالبا دردناک و گاه غیرقابل پذیرش بود. آدمی در برابر آن خم نمی‌شد، بلکه می‌شکست و هزاران تکه می‌شد. انسان حاضر است با توهم و تصور و در یک کلام، امید رسیدن به نیکبختی، و در اسارت آن، روزگارش را سپری کند و هیچ‌گاه هم به آن نرسد اما تن به پذیرش واقعیت ندهد و در برابر حقیقت سر تسلیم فرود نیاورد.

#حمیدرضا_کرمی
کتاب: تلی از خاک


کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
👍108👎1
افلاطون که زاده یک خانواده‌ی سرشناس و متمول شهری بود زندگی‌اش را وقف یک هدف کرد: کمک به انسان‌ها برای رسیدن به وضعی که یا «ائودایمونیا» نامید ...

ترجمه این کلمه عجیب اما جذاب، کمی دشوار است. این کلمه اغلب به معنای «سعادت» است اما در واقع به «فعلیت» نزدیک‌تر است، چون «سعادت» بر شادیِ مستمر دلالت دارد در حالی که فعلیت با ادوار اندوه و رنج کشیدن های بزرگ که به نظر میرسد جزئی اجتناب ناپذیر از یک زندگی حتی خوب است سازگارتر است.

#آلن_دوباتن
کتاب: متفکران بزرگ



کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
👍114👎2
به پنجره اشاره‌ای کرد و گفت: آفتاب را می‌بینی؟ می‌توانی بیرون بروی و در آفتاب بایستی. می‌توانی مثل یک کودک دور خانه بدوی. اما من نه می‌توانم در آفتاب بایستم و نه می‌توانم دورِ خانه بچرخم، زیرا توانش را ندارم. اما می‌دانی چیست؟

“من قدر آن پنجره را بیشتر از تو میدانم.”

#میچ_البوم
کتاب: سه‌ شنبه‌ ها با موری


کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
👍162👎2
زندگی می‌ گذرد و هر کس سهمی از عمر دارد، تا آنجا که از دست برآید باید چنان زندگی کرد که تلخ نباشد و برای دیگران هم تلخی نیاورد ، که زندگی همه‌اش شوخی است ...

#احمد_محمود
کتاب: از مسافر تا تبخال


کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
👍166👎4
همه دیکتاتورها ، آزار و اذیت دوران کودکی و میل افراطی‌شان را به انجام کارهای بزرگ برای فراموش کردن آن آزارها انکار می‌کنند ...

اما از آنجا که ضمیر ناخودآگاه فرد ، سرگذشت او را به تمامی در سلول‌های بدن او ثبت کرده، سرانجام از فرد می‌ خواهد با واقعیت روبه‌رو شود.

#آلیس_میلر
کتاب: بدن هرگز دروغ نمی گوید (اثرات پایدار تربیت خشن)



کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
👍124👎3
2025/10/27 07:55:00
Back to Top
HTML Embed Code: