میرجلال الدین کزازی: فردوسی را به پاس شاهنامۀ او ارج مینهیم
به کوشش: شاهین آریامنش
میر جلال الدین کزازی دربارۀ سروده شدن شاهنامه گفت: چندی است که این هنگامه انگیخته شده است که شاهنامه را چند تن سرودهاند بخشهایی اندک یا بسیار از آن بر افزوده است و سرودۀ فردوسی نیست. چه باک که بیتی و بخشی برافزوده باشد. از دید من یکسره یکسان است که شاهنامه را فردوسی سروده باشد. دست بالا فراتر از این نیست که بینگاریم که شاهنامه را از آغاز تا انجام سخنوری دیگر سروده است. آیا از ارج و ارز، فر و فروغ و شور و شرار شاهنامه کاسته خواهد شد. بیگمان پاسخ نه است. ایرانیان شاهنامه را با همین ریخت و پیکره صدها سال خواندهاند. در گذشته بیشتر پسندیدهاند، آنرا گرامی داشتهاند. نهتنها در یادشان مانده است راه به نهادشان برده است؛ با شاهنامه زیستهاند.
وی افزود: این که ما می گوییم شاهنامه نامهای است ورجاوند باز میگردد به همگیِ این شاهکار شگرف. سخن در این نیست که کسی نمیتوانسته است بیتی یا بیتهایی همسنگ و هم ارز شاهنامه بسراید. اگر شاهنامه را از آغاز تا انجام روزگاری بی چند و چون و با باوری استوار بدانیم که سخنوری دیگر سروده است هیچ اثری نخواهد داشت. هیچ چیز دیگرگون نخواهد شد. براستی ما از فردوسی چه میدانیم؟ اگر بگوییم هیچ سخنی برگزاف نگفتهام. ما حتی به درستی نمیدانیم نام او چه بوده است. نام فردوسی در شاهنامه نیامده است تنها یکبار در آغاز گشتاسپ نامۀ دقیقی در بیتی این نام آمده است که در آن بیت هم می توان گمانمند بود.
وی تصریح کرد: اگر فردوسی را ارج مینهیم و بزرگ میداریم به پاس شاهنامۀ اوست. ما دربارۀ حافظ چه می دانیم؟ هیچ. کار با این شاهکارهاست نه با آفرینندگان آنها. از این روی داوریهایی بدین گونه، شیوه، که شاهنامه را دو تن سروده اند؛ بخشهای سستِ آنرا فردوسی درپیوسته است، بخشهای سخته و ستوار آنرا سخنوری دیگر سروده است یا دیگری بر آن رفته است که در بیتهایی که فلان واژه به کار رفته، چند و چون است و سرودۀ فردوسی نیست این داوری هاست که من از آنها سخن می گویم.
نویسنده ی «در آسمان جان» گفت: بخش تاریخی را هر کس جز فردوسی میسرود در پیوستهای می شد دُژَم، دیگر. توانایی فردوسی سرآمدگی او در سخن پارسی است که از این بخش هم سرودهای دلپذیر و پر کشش پدید آورده است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/hakime-tos/7306-ferdosi-ra-be-pas-shahname-ou-arj-minahim.html
💎
🆔 @maneshparsi
به کوشش: شاهین آریامنش
میر جلال الدین کزازی دربارۀ سروده شدن شاهنامه گفت: چندی است که این هنگامه انگیخته شده است که شاهنامه را چند تن سرودهاند بخشهایی اندک یا بسیار از آن بر افزوده است و سرودۀ فردوسی نیست. چه باک که بیتی و بخشی برافزوده باشد. از دید من یکسره یکسان است که شاهنامه را فردوسی سروده باشد. دست بالا فراتر از این نیست که بینگاریم که شاهنامه را از آغاز تا انجام سخنوری دیگر سروده است. آیا از ارج و ارز، فر و فروغ و شور و شرار شاهنامه کاسته خواهد شد. بیگمان پاسخ نه است. ایرانیان شاهنامه را با همین ریخت و پیکره صدها سال خواندهاند. در گذشته بیشتر پسندیدهاند، آنرا گرامی داشتهاند. نهتنها در یادشان مانده است راه به نهادشان برده است؛ با شاهنامه زیستهاند.
وی افزود: این که ما می گوییم شاهنامه نامهای است ورجاوند باز میگردد به همگیِ این شاهکار شگرف. سخن در این نیست که کسی نمیتوانسته است بیتی یا بیتهایی همسنگ و هم ارز شاهنامه بسراید. اگر شاهنامه را از آغاز تا انجام روزگاری بی چند و چون و با باوری استوار بدانیم که سخنوری دیگر سروده است هیچ اثری نخواهد داشت. هیچ چیز دیگرگون نخواهد شد. براستی ما از فردوسی چه میدانیم؟ اگر بگوییم هیچ سخنی برگزاف نگفتهام. ما حتی به درستی نمیدانیم نام او چه بوده است. نام فردوسی در شاهنامه نیامده است تنها یکبار در آغاز گشتاسپ نامۀ دقیقی در بیتی این نام آمده است که در آن بیت هم می توان گمانمند بود.
وی تصریح کرد: اگر فردوسی را ارج مینهیم و بزرگ میداریم به پاس شاهنامۀ اوست. ما دربارۀ حافظ چه می دانیم؟ هیچ. کار با این شاهکارهاست نه با آفرینندگان آنها. از این روی داوریهایی بدین گونه، شیوه، که شاهنامه را دو تن سروده اند؛ بخشهای سستِ آنرا فردوسی درپیوسته است، بخشهای سخته و ستوار آنرا سخنوری دیگر سروده است یا دیگری بر آن رفته است که در بیتهایی که فلان واژه به کار رفته، چند و چون است و سرودۀ فردوسی نیست این داوری هاست که من از آنها سخن می گویم.
نویسنده ی «در آسمان جان» گفت: بخش تاریخی را هر کس جز فردوسی میسرود در پیوستهای می شد دُژَم، دیگر. توانایی فردوسی سرآمدگی او در سخن پارسی است که از این بخش هم سرودهای دلپذیر و پر کشش پدید آورده است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/hakime-tos/7306-ferdosi-ra-be-pas-shahname-ou-arj-minahim.html
💎
🆔 @maneshparsi
www.iranboom.ir
میرجلال الدین کزازی: فردوسی را به پاس شاهنامۀ او ارج مینهیم
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۵ اردیبهشت زادروز علیاشرف صادقی
(زاده ۲۵ اردیبهشت ۱۳۲۰ قم) زبانشناس و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی
او از دانشگاه تهران لیسانس ادبیات فارسی گرفت و از دانشگاه سوربن فرانسه در رشته زبانشناسی عمومی مدرک دکتری دریافت کرد.
در سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۲ با مؤسسه لغتنامه دهخدا در تنظیم بخشی از حرف «گ» همکاری داشت و در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران به رتبه استادی رسید. وی در آغاز سال تحصیلی ۱۳۸۷ به خواست خود بازنشسته شد، تا وقتش را صرفِ تدوین فرهنگ جامع زبان فارسی کند. فرهنگ جامع زبان فارسی طرحی است که از اواسط دهه ۱۳۷۰ با حمایت فرهنگستان زبان و ادب فارسی و زیر نظر او آغاز شده و جلد اول آن، مشتمل بر حرف «آ»، در سال ۱۳۹۲ منتشر شد. او مدیر گروه فرهنگنویسی فرهنگستان است و دبیریِ مجله فرهنگنویسی را برعهده دارد. همچنین پایهگذار مجله زبانشناسی است و تا سال ۱۳۸۶ سردبیر آن بود.
کتابشناسی:
دستور زبان فارسی (با همکاری غلامرضا ارژنگ) کتاب درسی سال دوم، سوم و چهارم دبیرستان، تهران: وزارت آموزش و پرورش ۱۳۵۸.
تکوین زبان فارسی، تهران: دانشگاه آزاد ایران ۱۳۵۷.
مسائل تاریخی زبان فارسی، تهران: انتشارات سخن ۱۳۸۰.
نگاهی بهگویشنامههای ایرانی
تصحیح لغت فرس اسدی، با همکاری دکتر فتحاله مجتبایی، تهران: انتشارات خوارزمی ۱۳۶۵.
ترجمه دو فصل از کتاب «زبانشناسی نوین: نتایج انقلاب چامسکی» از ن. ایمیث و د. ویلسون. تهران: انتشارات آگاه ۱۳۶۷.
نگاهی بهگویشنامههای ایرانی. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مرکز نشر دانشگاهی ۱۳۷۹.
یادنامه دکتر احمد تفضلی، تهران: سخن ۱۳۷۹
تصحیح فرهنگ فارسیِ مدرسه سپهسالار، منسوب بهقطران تبریزی، تهران: انتشارات سخن ۱۳۸۰.
فارسی قمی، قم: انتشارات باورداران ۱۳۸۰
زبانهای ایرانی، یوسیف میخائیلوویچ اُرانسکی، علیاشرف صادقی (مترجم) تهران: سخن ۱۳۷۸.
کتاب الابنیه عن حقایق الادویه (روضه الانس و منفعه النفس) موفق بنعلی هروی، ایرج افشار (مقدمه) ابونصرعلی بناحمد اسدیطوسی (خطاط) علی اشرف صادقی (مقدمه) تهران: میراث مکتوب وابسته به مرکز نشر میراث مکتوب
تهران: جغرافیا، تاریخ، فرهنگ، حسین نصر، علیاشرف صادقی، مصطفی مؤمنی، فرزانه ساسان پور، تهران: کتاب مرجع
فرهنگ لغات زبان مخفی علیاشرف صادقی (مقدمه) مهدی سمایی، تهران: نشر مرکز
کاوه، ایرج افشار (زیرنظر) کامران فانی (زیرنظر) فرید قاسمی (زیرنظر) علیاشرف صادقی (زیرنظر) عبدالکریم جربزه دار (بهاهتمام) جمشید کیانفر (زیرنظر) تهران: انتشارات اساطیر
لهجه تهرانی، لازارساموئیلوویچ پی سیکوف، محسن شجاعی (مترجم) علیاشرف صادقی (ویراستار علمی) تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی ۱۳۸۱
فرهنگ گویش دوانی، عبدالنبی سلامی، شیرین عزیزی مقدم (مترجم) علیاشرف صادقی (مترجم) شوکت صابری (مترجم) تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی ۱۳۸۱،
فرهنگ املایی خط فارسی بر اساس دستور خط فارسی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، علیاشرف صادقی، زهرا زندی مقدم، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی
گفتنى است كه بيست و پنجمين جايزه ادبى و تاريخى بنياد محمود افشار به اين زبان شناس تعلق گرفت.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#علی_اشرف_صادقی، ز
۲۵ اردیبهشت زادروز علیاشرف صادقی
(زاده ۲۵ اردیبهشت ۱۳۲۰ قم) زبانشناس و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی
او از دانشگاه تهران لیسانس ادبیات فارسی گرفت و از دانشگاه سوربن فرانسه در رشته زبانشناسی عمومی مدرک دکتری دریافت کرد.
در سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۲ با مؤسسه لغتنامه دهخدا در تنظیم بخشی از حرف «گ» همکاری داشت و در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران به رتبه استادی رسید. وی در آغاز سال تحصیلی ۱۳۸۷ به خواست خود بازنشسته شد، تا وقتش را صرفِ تدوین فرهنگ جامع زبان فارسی کند. فرهنگ جامع زبان فارسی طرحی است که از اواسط دهه ۱۳۷۰ با حمایت فرهنگستان زبان و ادب فارسی و زیر نظر او آغاز شده و جلد اول آن، مشتمل بر حرف «آ»، در سال ۱۳۹۲ منتشر شد. او مدیر گروه فرهنگنویسی فرهنگستان است و دبیریِ مجله فرهنگنویسی را برعهده دارد. همچنین پایهگذار مجله زبانشناسی است و تا سال ۱۳۸۶ سردبیر آن بود.
کتابشناسی:
دستور زبان فارسی (با همکاری غلامرضا ارژنگ) کتاب درسی سال دوم، سوم و چهارم دبیرستان، تهران: وزارت آموزش و پرورش ۱۳۵۸.
تکوین زبان فارسی، تهران: دانشگاه آزاد ایران ۱۳۵۷.
مسائل تاریخی زبان فارسی، تهران: انتشارات سخن ۱۳۸۰.
نگاهی بهگویشنامههای ایرانی
تصحیح لغت فرس اسدی، با همکاری دکتر فتحاله مجتبایی، تهران: انتشارات خوارزمی ۱۳۶۵.
ترجمه دو فصل از کتاب «زبانشناسی نوین: نتایج انقلاب چامسکی» از ن. ایمیث و د. ویلسون. تهران: انتشارات آگاه ۱۳۶۷.
نگاهی بهگویشنامههای ایرانی. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مرکز نشر دانشگاهی ۱۳۷۹.
یادنامه دکتر احمد تفضلی، تهران: سخن ۱۳۷۹
تصحیح فرهنگ فارسیِ مدرسه سپهسالار، منسوب بهقطران تبریزی، تهران: انتشارات سخن ۱۳۸۰.
فارسی قمی، قم: انتشارات باورداران ۱۳۸۰
زبانهای ایرانی، یوسیف میخائیلوویچ اُرانسکی، علیاشرف صادقی (مترجم) تهران: سخن ۱۳۷۸.
کتاب الابنیه عن حقایق الادویه (روضه الانس و منفعه النفس) موفق بنعلی هروی، ایرج افشار (مقدمه) ابونصرعلی بناحمد اسدیطوسی (خطاط) علی اشرف صادقی (مقدمه) تهران: میراث مکتوب وابسته به مرکز نشر میراث مکتوب
تهران: جغرافیا، تاریخ، فرهنگ، حسین نصر، علیاشرف صادقی، مصطفی مؤمنی، فرزانه ساسان پور، تهران: کتاب مرجع
فرهنگ لغات زبان مخفی علیاشرف صادقی (مقدمه) مهدی سمایی، تهران: نشر مرکز
کاوه، ایرج افشار (زیرنظر) کامران فانی (زیرنظر) فرید قاسمی (زیرنظر) علیاشرف صادقی (زیرنظر) عبدالکریم جربزه دار (بهاهتمام) جمشید کیانفر (زیرنظر) تهران: انتشارات اساطیر
لهجه تهرانی، لازارساموئیلوویچ پی سیکوف، محسن شجاعی (مترجم) علیاشرف صادقی (ویراستار علمی) تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی ۱۳۸۱
فرهنگ گویش دوانی، عبدالنبی سلامی، شیرین عزیزی مقدم (مترجم) علیاشرف صادقی (مترجم) شوکت صابری (مترجم) تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی ۱۳۸۱،
فرهنگ املایی خط فارسی بر اساس دستور خط فارسی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، علیاشرف صادقی، زهرا زندی مقدم، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی
گفتنى است كه بيست و پنجمين جايزه ادبى و تاريخى بنياد محمود افشار به اين زبان شناس تعلق گرفت.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#علی_اشرف_صادقی، ز
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۵ اردیبهشت زادروز ابوالفضل خطیبی
(زاده ۲۵ اردیبهشت ۱۳۳۹ گرمسار -- ۲۱ دی ۱۴۰۱ تهران) نویسنده، شاهنامهپژوه و پژوهشگر زبان و ادب فارسی
او در سال ۱۳۶۵ در رشته تاریخ از دانشگاه شیراز مدرک کارشناسی گرفت و در سالهای ۱۳۷۵–۱۳۷۸ دوره کارشناسی ارشد را در رشته فرهنگ و زبانهای باستانی ایران در پژوهشگاه علوم انسانی گذراند. در سالهای ۱۳۹۰–۱۳۹۴ در همان پژوهشگاه در رشته زبان و ادبیات فارسی دوره دکتری را سپری کرد و در ۲۵ آذر ۱۳۹۴ از رساله دکتریاش با عنوان «بررسی انتقادی مهمترین قطعات و بیتهای الحاقی شاهنامه» دفاع کرد.
از سال ۱۳۶۸ در چند مرکز پژوهشی به فعالیت اشتغال داشت، از جمله: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (۱۳۶۸–۱۳۷۵) مرکز نشر دانشگاهی و فرهنگستان زبان و ادب فارسی (از ۱۳۷۵).
وی عضو هیئت علمی و معاون گروه فرهنگنویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی و معاون سردبیر مجله «نامه ایران باستان» بود و با بیش از صد مقاله علمی بهویژه درباره شاهنامه در دانشنامهها و مجلات تخصصی ادبی و در تصحیح شاهنامه با جلال خالقی مطلق در جلد هفتم همکاری داشت.
او دریافتکننده جایزه حامیان نسخ خطی در آیین بزرگداشت حامیان نسخههای خطی در سوم آذر ماه ۱۳۸۴ به خاطر مقاله «اصالت کهنترین نسخه: فلورانس ۶۱۴ق» بود.
آثار:
از او در حوزههای تاریخ ایران، زبان و ادبیات فارسی و ایرانشناسی ۹ کتاب، ۶۰ مقاله در مجلهها و مجموعهها و ۱۵۶ مقاله در دانشنامهها و ۲۳ نقد کتاب منتشر شد. حوزه تخصصی او شاهنامه فردوسی و ادبیات حماسی بود و در همایشهای گوناگونی شرکت داشت و در آنها به ایراد سخنرانی پرداخت.
شاهنامه، ابوالقاسم فردوسی: طبع انتقادی، به کوشش جلال خالقیمطلق و ابوالفضل خطیبی، دفتر ۷، نیویورک، بنیاد میراث ایران ۱۳۸۶/۲۰۰۷ و تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، کانون فردوسی ۱۳۸۶.
برگزیده مقالههای نشر دانش درباره شاهنامه (شماره ۱۱) ابوالفضل خطیبی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی ۱۳۸۶/۲۰۰۷.
تقدیرباوری در منظومههای حماسی فارسی (شاهنامه و ویسورامین) هلمر رینگرن، ترجمه ابوالفضل خطیبی، تهران، انتشارات هرمس، ۱۳۸۷/۲۰۰۹.
یادداشتهای شاهنامه، بخش سوم، با همکاری جلال خالقی مطلق و محمود امیدسالار، نیویورک، بنیاد میراث ایران ۱۳۸۷/۲۰۰۸ تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی ۱۳۹۰.
به فرهنگ باشد روان تندرست: مقالهها و نقدهای نامه فرهنگستان درباره شاهنامه، به کوشش احمد سمیعی گیلانی و ابوالفضل خطیبی، به مناسبت همایش هزاره شاهنامه در اردیبهشتماه ۱۳۹۰ تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی ۱۳۹۰.
جشننامه دکتر فتحاله مجتبایی، به کوشش علیاشرف صادقی و ابوالفضل خطیبی، تهران، انتشارات هرمسو۱۳۹۳.
فرامرزنامه بزرگ، از سرایندهای ناشناش در اواخر قرن پنجم هجری، به کوشش ماریولین فان زوتفِن و ابوالفضل خطیبی، تهران، انتشارات سخن ۱۳۹۴.
شبرنگنامه: داستان شبرنگ پسر دیوسپید با رستم، از سرایندهای ناشناس احتمالاً در قرن ششم هجری، به کوشش ابوالفضل خطیبی و گابریله فَن دِن بِرخ، تهران، موقوفات دکتر محمود افشار با همکاری انتشارات سخن، ۱۳۹۵.
آیا فردوسی محمود غزنوی را هجو گفت؟ هجونامه منسوب به فردوسی: بررسی تحلیلی، تصحیح انتقادی و شرح بیتها، تهران، انتشارات پردیس دانش ۱۳۹۵.
آرامگاه وی در قطعه نامآوران بهشت زهرا است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ابوالفضل_خطیبی، ز
۲۵ اردیبهشت زادروز ابوالفضل خطیبی
(زاده ۲۵ اردیبهشت ۱۳۳۹ گرمسار -- ۲۱ دی ۱۴۰۱ تهران) نویسنده، شاهنامهپژوه و پژوهشگر زبان و ادب فارسی
او در سال ۱۳۶۵ در رشته تاریخ از دانشگاه شیراز مدرک کارشناسی گرفت و در سالهای ۱۳۷۵–۱۳۷۸ دوره کارشناسی ارشد را در رشته فرهنگ و زبانهای باستانی ایران در پژوهشگاه علوم انسانی گذراند. در سالهای ۱۳۹۰–۱۳۹۴ در همان پژوهشگاه در رشته زبان و ادبیات فارسی دوره دکتری را سپری کرد و در ۲۵ آذر ۱۳۹۴ از رساله دکتریاش با عنوان «بررسی انتقادی مهمترین قطعات و بیتهای الحاقی شاهنامه» دفاع کرد.
از سال ۱۳۶۸ در چند مرکز پژوهشی به فعالیت اشتغال داشت، از جمله: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (۱۳۶۸–۱۳۷۵) مرکز نشر دانشگاهی و فرهنگستان زبان و ادب فارسی (از ۱۳۷۵).
وی عضو هیئت علمی و معاون گروه فرهنگنویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی و معاون سردبیر مجله «نامه ایران باستان» بود و با بیش از صد مقاله علمی بهویژه درباره شاهنامه در دانشنامهها و مجلات تخصصی ادبی و در تصحیح شاهنامه با جلال خالقی مطلق در جلد هفتم همکاری داشت.
او دریافتکننده جایزه حامیان نسخ خطی در آیین بزرگداشت حامیان نسخههای خطی در سوم آذر ماه ۱۳۸۴ به خاطر مقاله «اصالت کهنترین نسخه: فلورانس ۶۱۴ق» بود.
آثار:
از او در حوزههای تاریخ ایران، زبان و ادبیات فارسی و ایرانشناسی ۹ کتاب، ۶۰ مقاله در مجلهها و مجموعهها و ۱۵۶ مقاله در دانشنامهها و ۲۳ نقد کتاب منتشر شد. حوزه تخصصی او شاهنامه فردوسی و ادبیات حماسی بود و در همایشهای گوناگونی شرکت داشت و در آنها به ایراد سخنرانی پرداخت.
شاهنامه، ابوالقاسم فردوسی: طبع انتقادی، به کوشش جلال خالقیمطلق و ابوالفضل خطیبی، دفتر ۷، نیویورک، بنیاد میراث ایران ۱۳۸۶/۲۰۰۷ و تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، کانون فردوسی ۱۳۸۶.
برگزیده مقالههای نشر دانش درباره شاهنامه (شماره ۱۱) ابوالفضل خطیبی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی ۱۳۸۶/۲۰۰۷.
تقدیرباوری در منظومههای حماسی فارسی (شاهنامه و ویسورامین) هلمر رینگرن، ترجمه ابوالفضل خطیبی، تهران، انتشارات هرمس، ۱۳۸۷/۲۰۰۹.
یادداشتهای شاهنامه، بخش سوم، با همکاری جلال خالقی مطلق و محمود امیدسالار، نیویورک، بنیاد میراث ایران ۱۳۸۷/۲۰۰۸ تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی ۱۳۹۰.
به فرهنگ باشد روان تندرست: مقالهها و نقدهای نامه فرهنگستان درباره شاهنامه، به کوشش احمد سمیعی گیلانی و ابوالفضل خطیبی، به مناسبت همایش هزاره شاهنامه در اردیبهشتماه ۱۳۹۰ تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی ۱۳۹۰.
جشننامه دکتر فتحاله مجتبایی، به کوشش علیاشرف صادقی و ابوالفضل خطیبی، تهران، انتشارات هرمسو۱۳۹۳.
فرامرزنامه بزرگ، از سرایندهای ناشناش در اواخر قرن پنجم هجری، به کوشش ماریولین فان زوتفِن و ابوالفضل خطیبی، تهران، انتشارات سخن ۱۳۹۴.
شبرنگنامه: داستان شبرنگ پسر دیوسپید با رستم، از سرایندهای ناشناس احتمالاً در قرن ششم هجری، به کوشش ابوالفضل خطیبی و گابریله فَن دِن بِرخ، تهران، موقوفات دکتر محمود افشار با همکاری انتشارات سخن، ۱۳۹۵.
آیا فردوسی محمود غزنوی را هجو گفت؟ هجونامه منسوب به فردوسی: بررسی تحلیلی، تصحیح انتقادی و شرح بیتها، تهران، انتشارات پردیس دانش ۱۳۹۵.
آرامگاه وی در قطعه نامآوران بهشت زهرا است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ابوالفضل_خطیبی، ز
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی
برای بزرگداشت مقام فردوسی، اين شاعر و سخنسرای حماسی، روز ۲۵ ارديبهشت هرسال بهنام نامی او نامگذاری شده است تا فرصتی برای شناساندن بیشتر اين شخصيت بزرگ ادبی و شاهنامه فاخر، این گنجينه و ميراث غنی ملی باشد.
گرچه اطلاعی از آغاز سرایش و پایان شاهنامه در دست نیست و صاحبنظران با توجه بهچند بیت از متن شاهنامه، آغاز سرایش آن را سال ۳۶۵ قمری و پایان آن را ۴۰۰ قمری میدانند، آن هم بهدلیل بیتهایی که اشاره به آغاز پادشاهی سلطان محمود غزنوی دارد، ولی درباره روز و ماه پایان کار شاهنامه، خود فردوسی بهصراحت در پایان کتاب آن را ۲۵ اسفند اعلام کرده است.
چند سالی است که روز ۲۵ اردیبهشت را روز «بزرگداشت فردوسی» نامگذاری کردهاند که براساس اسناد و مدارک موجود این روز هیچ مناسبتی با زندگی این شاعر بزرگ حماسهسرای ایران ندارد. در حقیقت ۲۵ اردیبهشت ماه را بهجای ۲۵ اسفند برگزیدهاند که روز پایان شاهنامه فردوسی است.
روزی که به صراحت متن شاهنامه، روز پایان داستان یزدگرد یا کل شاهنامه است، آن هم در سالی که مصادف با ۷۱ سالگی شاعر است. یعنی سال ۴۰۰ قمری و این موضوع در بیتهای زیر از بیتهای پایانی شاهنامه بهروشنی بیان شده است:
چو سال اندر آمد به هفتاد و یک
همی زیر شعر اندر آمد فلک
سی و پنج سال از سرای سپنج
بسی رنج بردم به امید گنج
سر آمد کنون قصه یزدگرد
به ماه سپندارمذ روز ارد
ز هجرت شده پنج، هشتاد بار
که گفتم من این نامه شهریار
با توجه به این که حکیم ابوالقاسم فردوسی در سال ۳۲۹ هجری قمری دیده بهجهان گشوده است، با گذشت ۷۱ سال از این تاریخ، دقیقا بهسال ۴۰۰ هجری قمری میرسیم که خود شاعر در بیتهای بالا به آن اشاره کرده "ز هجرت شده پنج هشتاد بار" آن هم در ۲۵ اسفند ماهی که مطابق با سال ۴۰۰ هجری بوده است، یعنی مطابق با سال ۳۷۸ یزدگردی و ۳۸۸ خورشیدی.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#فردوسی
۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی
برای بزرگداشت مقام فردوسی، اين شاعر و سخنسرای حماسی، روز ۲۵ ارديبهشت هرسال بهنام نامی او نامگذاری شده است تا فرصتی برای شناساندن بیشتر اين شخصيت بزرگ ادبی و شاهنامه فاخر، این گنجينه و ميراث غنی ملی باشد.
گرچه اطلاعی از آغاز سرایش و پایان شاهنامه در دست نیست و صاحبنظران با توجه بهچند بیت از متن شاهنامه، آغاز سرایش آن را سال ۳۶۵ قمری و پایان آن را ۴۰۰ قمری میدانند، آن هم بهدلیل بیتهایی که اشاره به آغاز پادشاهی سلطان محمود غزنوی دارد، ولی درباره روز و ماه پایان کار شاهنامه، خود فردوسی بهصراحت در پایان کتاب آن را ۲۵ اسفند اعلام کرده است.
چند سالی است که روز ۲۵ اردیبهشت را روز «بزرگداشت فردوسی» نامگذاری کردهاند که براساس اسناد و مدارک موجود این روز هیچ مناسبتی با زندگی این شاعر بزرگ حماسهسرای ایران ندارد. در حقیقت ۲۵ اردیبهشت ماه را بهجای ۲۵ اسفند برگزیدهاند که روز پایان شاهنامه فردوسی است.
روزی که به صراحت متن شاهنامه، روز پایان داستان یزدگرد یا کل شاهنامه است، آن هم در سالی که مصادف با ۷۱ سالگی شاعر است. یعنی سال ۴۰۰ قمری و این موضوع در بیتهای زیر از بیتهای پایانی شاهنامه بهروشنی بیان شده است:
چو سال اندر آمد به هفتاد و یک
همی زیر شعر اندر آمد فلک
سی و پنج سال از سرای سپنج
بسی رنج بردم به امید گنج
سر آمد کنون قصه یزدگرد
به ماه سپندارمذ روز ارد
ز هجرت شده پنج، هشتاد بار
که گفتم من این نامه شهریار
با توجه به این که حکیم ابوالقاسم فردوسی در سال ۳۲۹ هجری قمری دیده بهجهان گشوده است، با گذشت ۷۱ سال از این تاریخ، دقیقا بهسال ۴۰۰ هجری قمری میرسیم که خود شاعر در بیتهای بالا به آن اشاره کرده "ز هجرت شده پنج هشتاد بار" آن هم در ۲۵ اسفند ماهی که مطابق با سال ۴۰۰ هجری بوده است، یعنی مطابق با سال ۳۷۸ یزدگردی و ۳۸۸ خورشیدی.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#فردوسی
Telegram
attach 📎
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مستند زیبا از
زندگی نامه فردوسی و چگونگی سرایش شاهنامه
چرا شاهنامه برای ایرانیان این حد با اهمیت است؟
💎
🆔 @maneshparsi
زندگی نامه فردوسی و چگونگی سرایش شاهنامه
چرا شاهنامه برای ایرانیان این حد با اهمیت است؟
💎
🆔 @maneshparsi
به مناسبت ۲۵ اردیبهشت سالروز بزرگداشت #فردوسی-بزرگ
🔥فردوسی به کسی می مانَد که بر بارویِ ویرانِ شهری سوخته ایستاده است و شکوهِ بر بادرفتهٔ آن را توصیف می کند. از پیکرِ مُردگان کاخ و میدان می سازد و از دود و آتش باغ و گلشن. ولی هر چند گاه، یک بار هم به خود می آید و با دیدنِ وضعِ دلخراشِ موجود به بی مهری و بدگوهریِ جهان نفرین می فرستد و زبان به پند و اندرز می گشاید. بدین ترتیب توصیفی که #فردوسی از ایرانِ کهن می کند عمیقاً با پرسش از هدف و مفهوم زندگی آمیخته است. #فردوسی با این پرسشِ بی پاسخ شرابِ بی غش همهٔ سخنورانِ پس از خود را از دَردِ ایران دُردآلود کرده است.»
دکتر جلال خالقی
💎
🆔 @maneshparsi
🔥فردوسی به کسی می مانَد که بر بارویِ ویرانِ شهری سوخته ایستاده است و شکوهِ بر بادرفتهٔ آن را توصیف می کند. از پیکرِ مُردگان کاخ و میدان می سازد و از دود و آتش باغ و گلشن. ولی هر چند گاه، یک بار هم به خود می آید و با دیدنِ وضعِ دلخراشِ موجود به بی مهری و بدگوهریِ جهان نفرین می فرستد و زبان به پند و اندرز می گشاید. بدین ترتیب توصیفی که #فردوسی از ایرانِ کهن می کند عمیقاً با پرسش از هدف و مفهوم زندگی آمیخته است. #فردوسی با این پرسشِ بی پاسخ شرابِ بی غش همهٔ سخنورانِ پس از خود را از دَردِ ایران دُردآلود کرده است.»
دکتر جلال خالقی
💎
🆔 @maneshparsi
- بیستوپنجم اردیبهشت، روز گرامیداشت #فردوسی توسی
✅ امروز ، روز بزرگداشت فردوسی است بزرگمردی که همه ما فارسی زبانان و مردمان حوزه تمدن ایرانی به پاس احیای این زبان تا ابد مدیون اوییم.
روانش شاد ، یادش گرامیباد🌹
سروده پرمعنا از فردوسی توسی:🔻🔻
💥بیا تا جهان را به بد نسپریم
💥به کوشش همه دست نیکی بریم
💥نباشد همی نیک و بد، پایدار
💥همان به که نیکی بود یادگار
عکس: مجسمه فردوسی در شهر رم ایتالیا
💎
🆔 @maneshparsi
✅ امروز ، روز بزرگداشت فردوسی است بزرگمردی که همه ما فارسی زبانان و مردمان حوزه تمدن ایرانی به پاس احیای این زبان تا ابد مدیون اوییم.
روانش شاد ، یادش گرامیباد🌹
سروده پرمعنا از فردوسی توسی:🔻🔻
💥بیا تا جهان را به بد نسپریم
💥به کوشش همه دست نیکی بریم
💥نباشد همی نیک و بد، پایدار
💥همان به که نیکی بود یادگار
عکس: مجسمه فردوسی در شهر رم ایتالیا
💎
🆔 @maneshparsi
بزرگداشت #فردوسی
✍ دکتر محمد علی اسلامی ندوشن
🔸 طیّ این هزار سال هرگاه ایرانی در تنگنا یا نیاز یا خطر قرار میگرفته، دست کمک به طرف #شاهنامه دراز میکرده، بدانگونه که میتوانیم بگوئیم که ایران را در دو وجه میبینیم: ایران پیش از شاهنامه، و ایران بعد از شاهنامه.
چند نمونه بیاورم :
🔸 دوران مغول و بعد از مغول که دورانی مصیبتبار است، هنگام شکوفائی #شاهنامه است. بایسنقر، نوادهی تیمور لنگ، شاهنامه را با خطّ خوش نویساند و نگارگری کرد. بدانگونه که یکی از هنریترین کتابهای جهان شد. همین چند سال پیش دانشگاه هاروارد امریکا چاپی از آن کرد که «گرانترین کتاب جهان» شناخته شد.
🔸 بیشترین تعداد شاهنامهی مذهّب، در کتابخانهی توبقابی ترکیه یافت میشود، که شاهان صفوی به عنوان شفیع در زمانی که اختلافهای دامنهدار میان ایران و عثمانی بود، و شیعه و سنّی در برابر هم چنگ و دندان نشان میدادند، به عثمانیهای هدیه میکردند، تا آن را وسیلهی تفاهم قرار دهند.
🔸 فتحعلیشاه قاجار نیز، برای عذرخواهی از تزار روسیّه، آنگاه که سفیر روس به دست ایرانیها کشته شده بود، جزو هدایا، یک جلد شاهنامهی مذهّب به پطرزبورگ روانه کرد. #شاهنامه و نقشهائی که در آن به کار رفته بود، کتاب صلح بود. در ضمن با ارسال این کتاب میخواستند بگویند ما چه گذشتهی باشکوهی داشتهایم. ببینید چه مردان و زنانی در ایران بودهاند. آن زمان هنوز تاریخ هخامنشیها شناخته نشده بود.
🔸 شاهنامه کتاب مردم ایران است. گرچه به دست یک نفر پدید آمده، گوئی هزاران هزار نفر در ایجاد آن دست داشتهاند، زیرا عمق روح ایرانی و کامها و ناکامیهای او را سروده است. همانگونه که گفتم، اگر شاهنامه هم نبود، ایران با همین آب و همین خاک و همین کوه، بر جای میماند. البرز همان البرز میبود، ولی کو آن سیمرغ که زال را در آن پرورد، تا رستم از آن پدید آید، و کو آن غاز که ضحّاک در آن به بند کشیده شد؟ در آن صورت کشوری میشد بیزبان که هرچه به او میگفتند، جواب نداشت، و بیپنجره، که افق در برابرش نبود.
🔸 ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت اندیشمندجهانی و برجسته ترین حماسه سرای تاریخ حکیم ابوالقاسم #فردوسی گرامی باد .🌹
💎
🆔 @maneshparsi
✍ دکتر محمد علی اسلامی ندوشن
🔸 طیّ این هزار سال هرگاه ایرانی در تنگنا یا نیاز یا خطر قرار میگرفته، دست کمک به طرف #شاهنامه دراز میکرده، بدانگونه که میتوانیم بگوئیم که ایران را در دو وجه میبینیم: ایران پیش از شاهنامه، و ایران بعد از شاهنامه.
چند نمونه بیاورم :
🔸 دوران مغول و بعد از مغول که دورانی مصیبتبار است، هنگام شکوفائی #شاهنامه است. بایسنقر، نوادهی تیمور لنگ، شاهنامه را با خطّ خوش نویساند و نگارگری کرد. بدانگونه که یکی از هنریترین کتابهای جهان شد. همین چند سال پیش دانشگاه هاروارد امریکا چاپی از آن کرد که «گرانترین کتاب جهان» شناخته شد.
🔸 بیشترین تعداد شاهنامهی مذهّب، در کتابخانهی توبقابی ترکیه یافت میشود، که شاهان صفوی به عنوان شفیع در زمانی که اختلافهای دامنهدار میان ایران و عثمانی بود، و شیعه و سنّی در برابر هم چنگ و دندان نشان میدادند، به عثمانیهای هدیه میکردند، تا آن را وسیلهی تفاهم قرار دهند.
🔸 فتحعلیشاه قاجار نیز، برای عذرخواهی از تزار روسیّه، آنگاه که سفیر روس به دست ایرانیها کشته شده بود، جزو هدایا، یک جلد شاهنامهی مذهّب به پطرزبورگ روانه کرد. #شاهنامه و نقشهائی که در آن به کار رفته بود، کتاب صلح بود. در ضمن با ارسال این کتاب میخواستند بگویند ما چه گذشتهی باشکوهی داشتهایم. ببینید چه مردان و زنانی در ایران بودهاند. آن زمان هنوز تاریخ هخامنشیها شناخته نشده بود.
🔸 شاهنامه کتاب مردم ایران است. گرچه به دست یک نفر پدید آمده، گوئی هزاران هزار نفر در ایجاد آن دست داشتهاند، زیرا عمق روح ایرانی و کامها و ناکامیهای او را سروده است. همانگونه که گفتم، اگر شاهنامه هم نبود، ایران با همین آب و همین خاک و همین کوه، بر جای میماند. البرز همان البرز میبود، ولی کو آن سیمرغ که زال را در آن پرورد، تا رستم از آن پدید آید، و کو آن غاز که ضحّاک در آن به بند کشیده شد؟ در آن صورت کشوری میشد بیزبان که هرچه به او میگفتند، جواب نداشت، و بیپنجره، که افق در برابرش نبود.
🔸 ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت اندیشمندجهانی و برجسته ترین حماسه سرای تاریخ حکیم ابوالقاسم #فردوسی گرامی باد .🌹
💎
🆔 @maneshparsi
#جلال_خالقی_مطلق:
شاهنامه کتاب نیست، کتابخانه است
✅شاهنامه یک کتاب نیست بلکه یک کتابخانه است.
اگر بپرسند از شاهنامه چه می توان آموخت پاسخ من این است که بی اغراق از هر صفحه از شاهنامه می توان نکته ای آموخت. از شاهنامه تاریخ و فرهنگ باستانی را آموخته اند. از شاهنامه آداب و رسوم و آیینهای نیاکان ما را آموخته اند .از شاهنامه ادبیات باستان ما را آموخته اند. از شاهنامه شاعری آموخته اند. از شاهنامه اخلاق نیکو آموخته اند. از شاهنامه کشورداری آموخته اند. از شاهنامه هویت تاریخی ،فرهنگی و ملی ایرانیان را آموخته اند و از شاهنامه زبان فارسی را آموخته اند. امروز اهمیت زبان فارسی در کنار اهمیت هویت تاریخی، فرهنگی و ملی مهمترین آموزه ی این کتاب است و این دو آموزه از یکدیگر جدا نیستند.
💎
🆔 @maneshparsi
شاهنامه کتاب نیست، کتابخانه است
✅شاهنامه یک کتاب نیست بلکه یک کتابخانه است.
اگر بپرسند از شاهنامه چه می توان آموخت پاسخ من این است که بی اغراق از هر صفحه از شاهنامه می توان نکته ای آموخت. از شاهنامه تاریخ و فرهنگ باستانی را آموخته اند. از شاهنامه آداب و رسوم و آیینهای نیاکان ما را آموخته اند .از شاهنامه ادبیات باستان ما را آموخته اند. از شاهنامه شاعری آموخته اند. از شاهنامه اخلاق نیکو آموخته اند. از شاهنامه کشورداری آموخته اند. از شاهنامه هویت تاریخی ،فرهنگی و ملی ایرانیان را آموخته اند و از شاهنامه زبان فارسی را آموخته اند. امروز اهمیت زبان فارسی در کنار اهمیت هویت تاریخی، فرهنگی و ملی مهمترین آموزه ی این کتاب است و این دو آموزه از یکدیگر جدا نیستند.
💎
🆔 @maneshparsi
#شاهنامه، میراث ملی ایرانیان
✍️ نیما عظیمی، روزنامهنگار تبریزی
✅شاهنامۀ فردوسی از جمله گرانقدرترین و ارزشمندترین اسناد «هویتِ ملی» یکایک ایرانیان است. این اثر سترگ، دربرگیرندۀ مجموعه اندیشه و باورهای ایرانیان بوده و ازاینرو که هویت، همان سازه روانیِ اجتماعی است که پوششدهندۀ مؤلفۀ چگونگی اندیشه و اندیشمندی فرد است که او و هماندیشان او را از دیگران جدا کرده و به او «ملیت» میبخشد؛ و ملیت نیز همان هستۀ بنیادینِ فرهنگ، در همه جوامع بشری است. فردوسی در سرایش شاهنامه در پی آن بوده تا فرهنگِ ایرانیان را از اسطوره تا تاریخ به هم پیوند داده و در نظمی دلکش، هویتِ ایرانی را جانی دوباره ببخشد؛ زیرا که خواستۀ او دستیابی و دسترسی به بهترین ریخت از زیستِ تاریخی و اجتماعی یکایک مردم ایران بوده است. ازاینرو میتوان گفت شاهنامه، گزاره و ستونهای هویت ملی ایرانیان ازجمله خَِرد (که شاهنامه خود خِرَدنامه بوده و خِرَد نیروی اندیشمند و شناسنده در آدمی و درجۀ کمالِ عقل است)، دینمداری (شاهنامه بازگوکننده زندگی تاریخی و نیز زیستِ اساطیری ایرانیان است و اصلاً اسطوره روایت نمادین و رمزگونۀ جهانبینی مقدس و دینمدارانه است)، دادمندی («استوارترین رُکن بینشِ سیاسی - فلسفی فردوسی، داد است» و بنیاد «داد» بر «خِرَد» استوار است)، جغرافیای تاریخی (که برای نمونه، خاندانِ سام پهلوان که از سوی پادشاهانِ ایران بر سیستان و کابل و بخشهایی از هند فرمان میراندند و بهگاهِ سختیها برای نگاهداشتِ کَیان ایرانی از گزند میکوشیدند، نمودِ کامل چیرگی ایران بر جغرافیایی تاریخی است) و زبانِ ملی که این گزارۀ توضیحی بیشتر میطلبد و در ادامه خواهد آمد:🔻🔻
🔹پس از سرایش شاهنامه و با زندهشدن زبان فارسی، زبانی ملی پدیدار شد که در همزیستی گویشهای محلی، با دارابودنِ توانایی واژگانی در مقام زبانِ نگارش و نیز آموزش و پرورش، «ابزار ارتباط جمعی» یکایک مردم ایران شد. زبان آینه خودآگاهی و هویت و حیات و روح یک ملت بوده و به این گونه زبان فارسی با بُنمایه و پیشینهای دراز بهعنوان یکی از ستونهای مهمِ هویت ملی ایرانیان شناخته میشود؛ چرا که اسطوره و تاریخ و فرهنگ و هنر همه ایرانیان در این زبان تجلی یافته و پایدار شده است بنابراین فردوسی با سُرایشِ شاهنامه و با زندهکردن زبانِ فارسی گزارههای فرهنگی، باورهای کهن، اسطورهها، آموزههای دینی و تاریخی و اصلاً چیستی و چُونیِ ملت ایران را به نسلهای پسین یاد داده و یادآور گشته و اینچنین تداوم هویت ملی ایرانی را سبب شده است. ازاینرو پساز آفرینش و سُرایش شاهنامه زبان فارسی درختی سایهگستر برای نگاهداشتِ هویت ملی شد که ایرانیان حتی با داشتنِ آداب و رسوم دیگرگون از هم آن را بهعنوان حلقۀ پیونددهنده خود برگزیدند.
🔹با توجه به آنچه آمد، شاهنامه آینۀ تمامنمای فرهنگ ایرانی و بیتبیت آن پیونددهندۀ قومهای ملت ایران بوده است. چنانکه در جایجای شاهنامه، شاهد آن هستیم که در نبردهای ایران با تورانیان، همه ایرانیان از سراسرِ پهنۀ ایران با هم بسیج میشوند. چنانکه بارها به «سپاهی زِ گُردان کوچ و بلوچ» یا سپاهِ عربها یا سپاه گیلهمردان اشاره شده است که این نشان میدهد قومیت، در ایران جایی نداشته و همۀ اقوام در کنارِ هم برای نگاهداشتِ ایران نبردیدهاند. افزون بر این نکات، گزارۀ دیگری که شاهنامه را ارجمندتر میکند، ازخودگذشتگی و جانفدایی فردوسی برای پاسداشتِ هویتِ ملی ایرانی است که روزهای زندگی خود را بیهیچ چشمداشتی برای سرودن آن گذاشت و چون ۱۸ سال پس از آغازیدنِ سرودن آن با وساطتِ اسفراینی وزیر، به دربارِ محمود غزنوی که به تازگی بر تخت سلطنت، تکیه زده بود، رفت «جز احسنت» بهرهای نبرد؛ که البته با توجه به اختلافِ تباری فردوسی و سلطان محمود و کوشش فردوسی در پاسداشت از فرهنگ و نام ایران، بروز این رخداد، چندان دور از ذهن نمینمود.
💥چو این نامورنامه آمد به بُن
زِ من، روی کشور شود پر سخُن
💥جهان کردهام از سخن، چون بهشت
ازین بیش تخمِ سخن، کس نکِشت
💥پی افکندم از نظم، کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
ادامه یاداشت🔻🔻
💎
🆔 @maneshparsi
🔻🔻
#شاهنامه، میراث ملی ایرانیان
✍️ نیما عظیمی، روزنامهنگار تبریزی
✅شاهنامۀ فردوسی از جمله گرانقدرترین و ارزشمندترین اسناد «هویتِ ملی» یکایک ایرانیان است. این اثر سترگ، دربرگیرندۀ مجموعه اندیشه و باورهای ایرانیان بوده و ازاینرو که هویت، همان سازه روانیِ اجتماعی است که پوششدهندۀ مؤلفۀ چگونگی اندیشه و اندیشمندی فرد است که او و هماندیشان او را از دیگران جدا کرده و به او «ملیت» میبخشد؛ و ملیت نیز همان هستۀ بنیادینِ فرهنگ، در همه جوامع بشری است. فردوسی در سرایش شاهنامه در پی آن بوده تا فرهنگِ ایرانیان را از اسطوره تا تاریخ به هم پیوند داده و در نظمی دلکش، هویتِ ایرانی را جانی دوباره ببخشد؛ زیرا که خواستۀ او دستیابی و دسترسی به بهترین ریخت از زیستِ تاریخی و اجتماعی یکایک مردم ایران بوده است. ازاینرو میتوان گفت شاهنامه، گزاره و ستونهای هویت ملی ایرانیان ازجمله خَِرد (که شاهنامه خود خِرَدنامه بوده و خِرَد نیروی اندیشمند و شناسنده در آدمی و درجۀ کمالِ عقل است)، دینمداری (شاهنامه بازگوکننده زندگی تاریخی و نیز زیستِ اساطیری ایرانیان است و اصلاً اسطوره روایت نمادین و رمزگونۀ جهانبینی مقدس و دینمدارانه است)، دادمندی («استوارترین رُکن بینشِ سیاسی - فلسفی فردوسی، داد است» و بنیاد «داد» بر «خِرَد» استوار است)، جغرافیای تاریخی (که برای نمونه، خاندانِ سام پهلوان که از سوی پادشاهانِ ایران بر سیستان و کابل و بخشهایی از هند فرمان میراندند و بهگاهِ سختیها برای نگاهداشتِ کَیان ایرانی از گزند میکوشیدند، نمودِ کامل چیرگی ایران بر جغرافیایی تاریخی است) و زبانِ ملی که این گزارۀ توضیحی بیشتر میطلبد و در ادامه خواهد آمد:🔻🔻
🔹پس از سرایش شاهنامه و با زندهشدن زبان فارسی، زبانی ملی پدیدار شد که در همزیستی گویشهای محلی، با دارابودنِ توانایی واژگانی در مقام زبانِ نگارش و نیز آموزش و پرورش، «ابزار ارتباط جمعی» یکایک مردم ایران شد. زبان آینه خودآگاهی و هویت و حیات و روح یک ملت بوده و به این گونه زبان فارسی با بُنمایه و پیشینهای دراز بهعنوان یکی از ستونهای مهمِ هویت ملی ایرانیان شناخته میشود؛ چرا که اسطوره و تاریخ و فرهنگ و هنر همه ایرانیان در این زبان تجلی یافته و پایدار شده است بنابراین فردوسی با سُرایشِ شاهنامه و با زندهکردن زبانِ فارسی گزارههای فرهنگی، باورهای کهن، اسطورهها، آموزههای دینی و تاریخی و اصلاً چیستی و چُونیِ ملت ایران را به نسلهای پسین یاد داده و یادآور گشته و اینچنین تداوم هویت ملی ایرانی را سبب شده است. ازاینرو پساز آفرینش و سُرایش شاهنامه زبان فارسی درختی سایهگستر برای نگاهداشتِ هویت ملی شد که ایرانیان حتی با داشتنِ آداب و رسوم دیگرگون از هم آن را بهعنوان حلقۀ پیونددهنده خود برگزیدند.
🔹با توجه به آنچه آمد، شاهنامه آینۀ تمامنمای فرهنگ ایرانی و بیتبیت آن پیونددهندۀ قومهای ملت ایران بوده است. چنانکه در جایجای شاهنامه، شاهد آن هستیم که در نبردهای ایران با تورانیان، همه ایرانیان از سراسرِ پهنۀ ایران با هم بسیج میشوند. چنانکه بارها به «سپاهی زِ گُردان کوچ و بلوچ» یا سپاهِ عربها یا سپاه گیلهمردان اشاره شده است که این نشان میدهد قومیت، در ایران جایی نداشته و همۀ اقوام در کنارِ هم برای نگاهداشتِ ایران نبردیدهاند. افزون بر این نکات، گزارۀ دیگری که شاهنامه را ارجمندتر میکند، ازخودگذشتگی و جانفدایی فردوسی برای پاسداشتِ هویتِ ملی ایرانی است که روزهای زندگی خود را بیهیچ چشمداشتی برای سرودن آن گذاشت و چون ۱۸ سال پس از آغازیدنِ سرودن آن با وساطتِ اسفراینی وزیر، به دربارِ محمود غزنوی که به تازگی بر تخت سلطنت، تکیه زده بود، رفت «جز احسنت» بهرهای نبرد؛ که البته با توجه به اختلافِ تباری فردوسی و سلطان محمود و کوشش فردوسی در پاسداشت از فرهنگ و نام ایران، بروز این رخداد، چندان دور از ذهن نمینمود.
💥چو این نامورنامه آمد به بُن
زِ من، روی کشور شود پر سخُن
💥جهان کردهام از سخن، چون بهشت
ازین بیش تخمِ سخن، کس نکِشت
💥پی افکندم از نظم، کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
ادامه یاداشت🔻🔻
💎
🆔 @maneshparsi
🔻🔻
فرهنگ و منش پارسی
#شاهنامه، میراث ملی ایرانیان ✍️ نیما عظیمی، روزنامهنگار تبریزی ✅شاهنامۀ فردوسی از جمله گرانقدرترین و ارزشمندترین اسناد «هویتِ ملی» یکایک ایرانیان است. این اثر سترگ، دربرگیرندۀ مجموعه اندیشه و باورهای ایرانیان بوده و ازاینرو که هویت، همان سازه روانیِ…
#شاهنامه، فرهنگنامهای بزرگ است و ازاینرو آموزش آن در مدارس، بسیار زیاد به فرهیختهشدن جامعۀ زیستی ایرانیان یاری خواهد رسانید
.✅ شاهنامه از دو سو برای مدارس اهمیت دارد؛ یک سو، بحث گسترش واژگان در ذهنِ مخاطبِ کودک و نوجوان است زیرا یکی از مشکلات بزرگِ دانشآموزان، کمدامنه بودن واژگان در ذهن آنهاست؛ چنانکه کمیت و کیفیت واژگان در ذهنِ دانش آموزان، بسیار نابسامان و پایینتر از نیاز آنهاست. بنابراین چنانچه شاهنامه فردوسی در جایگاه منبعی که دارای واژگان اصیلِ پارسی و کارآمد است، به دانش آموزان شناسانده شود آنگاه میتوان آنها را با این اثر ارزشمند، نخست در سطح واژگان و سپس در سطحِ مفاهیمِ بنیادین فرهنگی و ملی که سویه دوم اهمیتِ آموزشِ شاهنامه در مدارس است، آشنا کرد؛ و اینگونه افزون بر غنای فرهنگی که در جامعه پدیدار خواهیم کرد، از آسیبرسیدن به زبان فارسی که ازجمله مؤلفههای هویتِ ملی است، نیز جلوگیری خواهیم کرد. شاهنامهخواندن و پاسداشت هویت ملی راهی برای رسیدن به شناخت است؛ که فردوسی در شاهنامه به ما میگوید اگر تاریخ را فراموش کردهاید، بخوانید و بدانید که چه دورانی در زمینه نجوم، معماری، فلسفه و دین در ایران گذشته است.
جای دارد تا در اینجا نگاه و سخن دکتر غلامحسین یوسفی، مردِ نیکِ پهنۀ بیکران ادبیات فارسی را یاد آوریم که در چیستی شاهنامه فردوسی گفتهاند:🔻🔻
✅«شاهنامه فردوسی برخلاف آنچه ناآشنایان میپندارند، فقط داستانِ جنگها و پیروزیهای رستم نیست بلکه سرگذشت ملتی است در طول قرون و نمودار فرهنگ و اندیشه و آرمانهای آنهاست. برتر از هر کتابی درخورِ حیثیت انسان است و خود مردمی را نشان میدهد که در راه آزادگی و شرافت و فضیلت، تلاش و مبارزه کرده، مردانگیها نمودهاند و اگر کامیاب شده یا شکست خوردهاند حتی با مرگشان آرزوی دادگری و مروت و آزادمنشی را نیرو بخشیدهاند. ازاینرو شناختنِ اثر بزرگ فردوسی و به روح و جوهر آن پیبردن برای مردم ایران وظیفهای خطیر و دلپذیر است».
منبع:
روزنامۀ شرق، شمارۀ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی
💎
🆔 @maneshparsi
.✅ شاهنامه از دو سو برای مدارس اهمیت دارد؛ یک سو، بحث گسترش واژگان در ذهنِ مخاطبِ کودک و نوجوان است زیرا یکی از مشکلات بزرگِ دانشآموزان، کمدامنه بودن واژگان در ذهن آنهاست؛ چنانکه کمیت و کیفیت واژگان در ذهنِ دانش آموزان، بسیار نابسامان و پایینتر از نیاز آنهاست. بنابراین چنانچه شاهنامه فردوسی در جایگاه منبعی که دارای واژگان اصیلِ پارسی و کارآمد است، به دانش آموزان شناسانده شود آنگاه میتوان آنها را با این اثر ارزشمند، نخست در سطح واژگان و سپس در سطحِ مفاهیمِ بنیادین فرهنگی و ملی که سویه دوم اهمیتِ آموزشِ شاهنامه در مدارس است، آشنا کرد؛ و اینگونه افزون بر غنای فرهنگی که در جامعه پدیدار خواهیم کرد، از آسیبرسیدن به زبان فارسی که ازجمله مؤلفههای هویتِ ملی است، نیز جلوگیری خواهیم کرد. شاهنامهخواندن و پاسداشت هویت ملی راهی برای رسیدن به شناخت است؛ که فردوسی در شاهنامه به ما میگوید اگر تاریخ را فراموش کردهاید، بخوانید و بدانید که چه دورانی در زمینه نجوم، معماری، فلسفه و دین در ایران گذشته است.
جای دارد تا در اینجا نگاه و سخن دکتر غلامحسین یوسفی، مردِ نیکِ پهنۀ بیکران ادبیات فارسی را یاد آوریم که در چیستی شاهنامه فردوسی گفتهاند:🔻🔻
✅«شاهنامه فردوسی برخلاف آنچه ناآشنایان میپندارند، فقط داستانِ جنگها و پیروزیهای رستم نیست بلکه سرگذشت ملتی است در طول قرون و نمودار فرهنگ و اندیشه و آرمانهای آنهاست. برتر از هر کتابی درخورِ حیثیت انسان است و خود مردمی را نشان میدهد که در راه آزادگی و شرافت و فضیلت، تلاش و مبارزه کرده، مردانگیها نمودهاند و اگر کامیاب شده یا شکست خوردهاند حتی با مرگشان آرزوی دادگری و مروت و آزادمنشی را نیرو بخشیدهاند. ازاینرو شناختنِ اثر بزرگ فردوسی و به روح و جوهر آن پیبردن برای مردم ایران وظیفهای خطیر و دلپذیر است».
منبع:
روزنامۀ شرق، شمارۀ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی
💎
🆔 @maneshparsi
روز بزرگداشت فرزانه ی توس، خجسته و فرخنده باد🔥
سروده هایی از این بزرگمردِ خردمند و ستاره ی درخشان آسمان ایران:
💥بدان دین که آورده بود از بهشت
💥خرد یافته پیر سر زردهشت
💥که پیغمبر آمد به لهراسپ داد
💥پذیرفت زان پس بگشتاسپ داد
💎
🆔 @maneshparsi
سروده هایی از این بزرگمردِ خردمند و ستاره ی درخشان آسمان ایران:
💥بدان دین که آورده بود از بهشت
💥خرد یافته پیر سر زردهشت
💥که پیغمبر آمد به لهراسپ داد
💥پذیرفت زان پس بگشتاسپ داد
💎
🆔 @maneshparsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بیست و پنجم اردیبهشت ماه، روز بزرگداشتِ حکیم ابوالقاسم #فردوسی توسی و پاسداشتِ زبانِ ملّی فارسی
🔥بیست و پنجم اردیبهشت ماه، روز نکوداشتِ حکیم فردوسی، چامهگویِ شاهنامه است. مردی که خدایش «خداوند جان و خِرد بود»؛ نام او را سرآغاز گرفت؛ سپس کاخِ کوهپیکر سرودههایش را با «ستایش خِرَد» پیافکند و هرچه را داشت خردمندانه پایِ ساخت آن گذاشت تا بدانیم که راهِ بازجویی شکوه ایران و رسیدن به رهایی و رستگاری، جز از خِرَد نمیگذرد.
نگاره از حسین بهزاد
ضرب و خوانشِ فریدون طاهری
💎
🆔 @maneshparsi
🔥بیست و پنجم اردیبهشت ماه، روز نکوداشتِ حکیم فردوسی، چامهگویِ شاهنامه است. مردی که خدایش «خداوند جان و خِرد بود»؛ نام او را سرآغاز گرفت؛ سپس کاخِ کوهپیکر سرودههایش را با «ستایش خِرَد» پیافکند و هرچه را داشت خردمندانه پایِ ساخت آن گذاشت تا بدانیم که راهِ بازجویی شکوه ایران و رسیدن به رهایی و رستگاری، جز از خِرَد نمیگذرد.
نگاره از حسین بهزاد
ضرب و خوانشِ فریدون طاهری
💎
🆔 @maneshparsi
٢٥ ارديبهشت سالروز بزرگداشت و هزاره فردوسي خجسته باد .
🔹از ویژگیهای فردوسی پاکی زبان و صداقت در كلام اوست در تمام شاهنامه یک واژه و یا یک عبارت هجو پيدا نمي كنيد و پیداست که فردوسی بر خلاف بسیاری از شاعران، از آلوده کردن خود به هزل و زشتیها پرهيز ميكرده و هر جا که به فراخور داستانسرایی مطلب شرمآمیزی میبایست نقل کند بهترین و نازکترین عبارتها را برای آن یافته است.
🔹هیچکس به اندازهی فردوسی باورمند به خرد و دانش نبوده و تشویق به اندوختن دانش و هنر نكرده است.
🔹شاهنامه شايد تنها كتاب پارسي زبان است كه محوريت ان بر پايه تلاش خردمندانه براي رسيدن به خواسته هاي اين جهاني با رعايت اصول اخلاقي ميباشد .
🔹برای بزرگداشت اين سخنسرا و چكامه سراي نامی، روز ۲۵ ارديبهشت هر سال به نام حكيم ابوالقاسم فردوسی نام گذاري شده ، باشد كه در اقشار مختلف مردم، زمينهی برای حفظ اين گنجينه و ميراث غنی ایرانشهر به وجود آید.
💎
🆔 @maneshparsi
🔹از ویژگیهای فردوسی پاکی زبان و صداقت در كلام اوست در تمام شاهنامه یک واژه و یا یک عبارت هجو پيدا نمي كنيد و پیداست که فردوسی بر خلاف بسیاری از شاعران، از آلوده کردن خود به هزل و زشتیها پرهيز ميكرده و هر جا که به فراخور داستانسرایی مطلب شرمآمیزی میبایست نقل کند بهترین و نازکترین عبارتها را برای آن یافته است.
🔹هیچکس به اندازهی فردوسی باورمند به خرد و دانش نبوده و تشویق به اندوختن دانش و هنر نكرده است.
🔹شاهنامه شايد تنها كتاب پارسي زبان است كه محوريت ان بر پايه تلاش خردمندانه براي رسيدن به خواسته هاي اين جهاني با رعايت اصول اخلاقي ميباشد .
🔹برای بزرگداشت اين سخنسرا و چكامه سراي نامی، روز ۲۵ ارديبهشت هر سال به نام حكيم ابوالقاسم فردوسی نام گذاري شده ، باشد كه در اقشار مختلف مردم، زمينهی برای حفظ اين گنجينه و ميراث غنی ایرانشهر به وجود آید.
💎
🆔 @maneshparsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♦️ بیست و پنجم اردیبهشت در تقویم ایران روز بزرگداشت #فردوسی است.
🔹فردوسی با گردآوری و نگاشتن اساطیر و داستانهای منظوم نیاکان ایرانیان، نهتنها یکی از سترگترین آثار شعر فارسی را خلق کرد، بلکه نقشی انکارناشدنی در احیای زبان فارسی و برساختن هویت و تمدن ایرانی پس از اسلام داشت.
🔹شاعر بزرگ طوس، تاریخ را بر مبنایی ایرانی بازنوشت. از کیومرث، در مقام نخستین انسان تا حکومت جمشید و چیرگی ضحاک، از مقاومت کاوه و بازگشت فریدون بر تخت پادشاهی تا سوگنامه رستم و سهراب، شاهنامه آیینهای است از نبرد همیشگی نور و ظلمت و امید به پیروزی جاودانی روشنایی بر تاریکی.
💎
🆔 @maneshparsi
🔹فردوسی با گردآوری و نگاشتن اساطیر و داستانهای منظوم نیاکان ایرانیان، نهتنها یکی از سترگترین آثار شعر فارسی را خلق کرد، بلکه نقشی انکارناشدنی در احیای زبان فارسی و برساختن هویت و تمدن ایرانی پس از اسلام داشت.
🔹شاعر بزرگ طوس، تاریخ را بر مبنایی ایرانی بازنوشت. از کیومرث، در مقام نخستین انسان تا حکومت جمشید و چیرگی ضحاک، از مقاومت کاوه و بازگشت فریدون بر تخت پادشاهی تا سوگنامه رستم و سهراب، شاهنامه آیینهای است از نبرد همیشگی نور و ظلمت و امید به پیروزی جاودانی روشنایی بر تاریکی.
💎
🆔 @maneshparsi
ژاله_آموزگار،خویشکاری_فردوسی[email protected]
683.7 KB
📘 خویشکاری فردوسی
✍نویسنده : ژاله آموزگار
▫️فردوسی پیکرتراش پیری نبود که تنها چکشی بر سنگی کوبد و پیکر بی روح بسازد . او آرشی بود که همه وجودش و جوانی ، دارایی و جان و روانش را در این اثر نهاد و هم چون آرش که خود تیر شد تاگستره ایران گسترده شود . فردوسی نیز خود شاهنامه شد تا سالیان سال فرهنگ ایرانی زنده بماند. سایبانی ساخت که فرهنگ و نام ایران را از آسیب زمان در امان دارد .
۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت فردوسی
پیروز باد .
💎
🆔 @maneshparsi
✍نویسنده : ژاله آموزگار
▫️فردوسی پیکرتراش پیری نبود که تنها چکشی بر سنگی کوبد و پیکر بی روح بسازد . او آرشی بود که همه وجودش و جوانی ، دارایی و جان و روانش را در این اثر نهاد و هم چون آرش که خود تیر شد تاگستره ایران گسترده شود . فردوسی نیز خود شاهنامه شد تا سالیان سال فرهنگ ایرانی زنده بماند. سایبانی ساخت که فرهنگ و نام ایران را از آسیب زمان در امان دارد .
۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت فردوسی
پیروز باد .
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۷ اردیبهشت زادروز پرویز رجبی
(زاده ۲۷ اردیبهشت ۱۳۱۸ قوچان -- درگذشته ۲۱ بهمن ۱۳۹۰ تهران) مورخ، مترجم و محقق تاریخ ایران باستان
او در سال ۱۳۴۲ برای ادامه تحصیل به آلمان رفت و در سال ۱۳۴۹ از دانشگاه گوتینگن آلمان دکترا دریافت کرد و در بازگشت نخست به استخدام دانشگاه اصفهان درآمد و در سال ۱۳۵۳ مرکز تحقیقات ایرانشناسی را تأسیس کرد.
وی در ۱۳۶۷ دوباره به آلمان رفت و مدت ۶ سال بهتحقیق و تدریس در دانشگاههای ماربورگ و گوتینگن مشغول بود و در ۱۳۷۳ به ایران بازگشت و ریاست بخش ایرانشناسی مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی را عهدهدار شد.
در سال۱۳۷۹ براثر سکته مغزی و فلج شدن نیمی از بدن، خانهنشین شد اما همچنان بهکار تحقیق و ترجمه اشتغال داشت. در این مدت بیش از ۲۰۰ مقاله علمی تالیف و حدود ۹۰ مقاله نیز برای مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی ویرایش کرد.
تالیفات:
کریمخان زند و زمان او ۱۳۵۲، ۱۵۵۴، ۱۳۵۶، ۱۳۷۵.
• معماری ایران در عصر پهلوی ۱۳۵۶.
• جندق و ترود دو بندر فراموش شده کویر بزرگ نمک ۱۳۵۳، ۱۳۵۶، ۱۳۸۴.
• جشنهای ایرانی ۱۳۵۸، ۱۳۷۵ ، ۱۳۸۵.
• تاریخ خط میخی فارسی باستان ۱۳۵۹.
• مهر ایران ۱۳۷۷.
• تخت جمشید بارگاه تاریخ ۱۳۷۷.
• ارجنامه شهریاری ۱۳۸۰
• ایرانشناسی، فرازها و فرودها ۱۳۸۱.
• هزارههای گمشده: اهورامزدا، زرتشت، اوستا، جلد ۱، ۱۳۸۰، ۱۳۸۳.
• هزارههای گمشده: هخامنشیان بهروایت، جلد ۲، ۱۳۸۰، ۱۳۸۳.
• هزارههای گمشده: از خشایارشا تا فروپاشی هخامنشیان، جلد ۳، ۱۳۸۰، ۱۳۸۳
• هزارههای گمشده: اشکانیان، جلد ۴، ۱۳۸۱ ، ۱۳۸۳.
• هزارههای گمشده: ساسانیان، جلد ۵، ۱۳۸۲ ، ۱۳۸۳.
• ترازوی هزارکفه ۱۳۸۳.
• شما در این خانه حقی ندارید ۱۳۸۳.
• ایران ۱۳۸۴.
• سدههای گمشده، مجلد ۱ از فتح ایران بهدست اعراب تا برآمدن صفاریان (۱۳۸۵).
• سدههای گمشده، مجلد ۲ صفاریان، سامانیان، غزنویان، غوریان (۱۳۸۵)
• سدههای گمشده، مجلد۳ علویان، دیلمیان، آل زیار و آل بویه (۱۳۸۵).
• سده های گمشده، مجلد۴ سلجوقیان (۱۳۸۷).
• فرمایشهای شاهان، آماده چاپ در سال ۱۳۸۵.
• سفرنامه اونور آب ۱۳۸۴-۱۳۸۵.
• خوشا شیراز...، زیر چاپ ۱۳۸۵.
• تاریخ جامع کاشان، برای بنیاد کاشان.
• تاریخ ایران در دوره ایلامی، مادی و هخامنشی (کتاب درسی دانشگاه پیام نور) ۱۳۸۴.
• تاریخ ایران در دوره سلوکیان و اشکانیان (کتاب درسی دانشگاه پیام نور) ۱۳۸۴.
ترجمه:
سون هدین، کویرهای ایران ۱۳۵۴.
آلفونس گابریل، مارکوپولو در ایران ۱۳۵۴ و ۱۳۸۱.
کارستن نیبور، سفرنامه نیبور ۱۳۵۵.
ویلهم لیتن، ماه عسل ایرانی ۱۳۵۵و۱۳۸۵.
هایدماری کخ، از زبان داریوش ۱۰ چاپ ۱۳۸۳-۱۳۷۵.
والتر هینتس، یافتههاینو ۱۳۸۵
والتر هینتس، داریوش و ایرانیان جلد ۱،۱۳۸۵
والتر هینتس، داریوش و ایرانیان جلد ۲، ۱۳۸۵.
نامنامه ایران باستان ۱۳۸۰ آماده چاپ
والتر هینتس، شهریاری ایلام ۱۳۸۹
ارنست گروبه، هنر جهان اسلام
از زبان داریوش که ۱۸ بار تجدید چاپ شده است.
داستان ها:
• شهرما (مجموعه قصه) ۱۳۵۲، ۱۳۸۴.
• ماهی قرمز حوض همسایه (مجموعه قصه) ۱۳۵۷.
• دشنه و سیب گمشده (رمان) ۱۳۷۹.
• لاهوت (رمان).
• سیمرغ (رمان) ۱۳۸۵.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#پرویز_رجبی، ز
۲۷ اردیبهشت زادروز پرویز رجبی
(زاده ۲۷ اردیبهشت ۱۳۱۸ قوچان -- درگذشته ۲۱ بهمن ۱۳۹۰ تهران) مورخ، مترجم و محقق تاریخ ایران باستان
او در سال ۱۳۴۲ برای ادامه تحصیل به آلمان رفت و در سال ۱۳۴۹ از دانشگاه گوتینگن آلمان دکترا دریافت کرد و در بازگشت نخست به استخدام دانشگاه اصفهان درآمد و در سال ۱۳۵۳ مرکز تحقیقات ایرانشناسی را تأسیس کرد.
وی در ۱۳۶۷ دوباره به آلمان رفت و مدت ۶ سال بهتحقیق و تدریس در دانشگاههای ماربورگ و گوتینگن مشغول بود و در ۱۳۷۳ به ایران بازگشت و ریاست بخش ایرانشناسی مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی را عهدهدار شد.
در سال۱۳۷۹ براثر سکته مغزی و فلج شدن نیمی از بدن، خانهنشین شد اما همچنان بهکار تحقیق و ترجمه اشتغال داشت. در این مدت بیش از ۲۰۰ مقاله علمی تالیف و حدود ۹۰ مقاله نیز برای مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی ویرایش کرد.
تالیفات:
کریمخان زند و زمان او ۱۳۵۲، ۱۵۵۴، ۱۳۵۶، ۱۳۷۵.
• معماری ایران در عصر پهلوی ۱۳۵۶.
• جندق و ترود دو بندر فراموش شده کویر بزرگ نمک ۱۳۵۳، ۱۳۵۶، ۱۳۸۴.
• جشنهای ایرانی ۱۳۵۸، ۱۳۷۵ ، ۱۳۸۵.
• تاریخ خط میخی فارسی باستان ۱۳۵۹.
• مهر ایران ۱۳۷۷.
• تخت جمشید بارگاه تاریخ ۱۳۷۷.
• ارجنامه شهریاری ۱۳۸۰
• ایرانشناسی، فرازها و فرودها ۱۳۸۱.
• هزارههای گمشده: اهورامزدا، زرتشت، اوستا، جلد ۱، ۱۳۸۰، ۱۳۸۳.
• هزارههای گمشده: هخامنشیان بهروایت، جلد ۲، ۱۳۸۰، ۱۳۸۳.
• هزارههای گمشده: از خشایارشا تا فروپاشی هخامنشیان، جلد ۳، ۱۳۸۰، ۱۳۸۳
• هزارههای گمشده: اشکانیان، جلد ۴، ۱۳۸۱ ، ۱۳۸۳.
• هزارههای گمشده: ساسانیان، جلد ۵، ۱۳۸۲ ، ۱۳۸۳.
• ترازوی هزارکفه ۱۳۸۳.
• شما در این خانه حقی ندارید ۱۳۸۳.
• ایران ۱۳۸۴.
• سدههای گمشده، مجلد ۱ از فتح ایران بهدست اعراب تا برآمدن صفاریان (۱۳۸۵).
• سدههای گمشده، مجلد ۲ صفاریان، سامانیان، غزنویان، غوریان (۱۳۸۵)
• سدههای گمشده، مجلد۳ علویان، دیلمیان، آل زیار و آل بویه (۱۳۸۵).
• سده های گمشده، مجلد۴ سلجوقیان (۱۳۸۷).
• فرمایشهای شاهان، آماده چاپ در سال ۱۳۸۵.
• سفرنامه اونور آب ۱۳۸۴-۱۳۸۵.
• خوشا شیراز...، زیر چاپ ۱۳۸۵.
• تاریخ جامع کاشان، برای بنیاد کاشان.
• تاریخ ایران در دوره ایلامی، مادی و هخامنشی (کتاب درسی دانشگاه پیام نور) ۱۳۸۴.
• تاریخ ایران در دوره سلوکیان و اشکانیان (کتاب درسی دانشگاه پیام نور) ۱۳۸۴.
ترجمه:
سون هدین، کویرهای ایران ۱۳۵۴.
آلفونس گابریل، مارکوپولو در ایران ۱۳۵۴ و ۱۳۸۱.
کارستن نیبور، سفرنامه نیبور ۱۳۵۵.
ویلهم لیتن، ماه عسل ایرانی ۱۳۵۵و۱۳۸۵.
هایدماری کخ، از زبان داریوش ۱۰ چاپ ۱۳۸۳-۱۳۷۵.
والتر هینتس، یافتههاینو ۱۳۸۵
والتر هینتس، داریوش و ایرانیان جلد ۱،۱۳۸۵
والتر هینتس، داریوش و ایرانیان جلد ۲، ۱۳۸۵.
نامنامه ایران باستان ۱۳۸۰ آماده چاپ
والتر هینتس، شهریاری ایلام ۱۳۸۹
ارنست گروبه، هنر جهان اسلام
از زبان داریوش که ۱۸ بار تجدید چاپ شده است.
داستان ها:
• شهرما (مجموعه قصه) ۱۳۵۲، ۱۳۸۴.
• ماهی قرمز حوض همسایه (مجموعه قصه) ۱۳۵۷.
• دشنه و سیب گمشده (رمان) ۱۳۷۹.
• لاهوت (رمان).
• سیمرغ (رمان) ۱۳۸۵.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#پرویز_رجبی، ز
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۸ اردیبهشت زادروز حکیم عمرخیام
(زاده ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ نیشابور -- درگذشته سالهای ۵۰۲ یا ۵۰۵ نیشابور) شاعر، ریاضیدان و ستارهشناس
او از ریاضیدانان، ستارهشناسان و شاعران ایران در دوره سلجوقی است و گرچه پایگاه علمی او از جایگاه ادبیاش برتر است، ولی آوازهاش بیشتر بهخاطر نگارش رباعیات اوست که شهرت جهانی یافته و سرودههایش به بسیاری زبانها، منتشر شده است. از جمله ادوارد فیتزجرالد رباعیات او را بهزبان انگلیسی ترجمه کرده که مایه شهرت بیشتر وی در مغرب زمین شده است. (جالب اینکه، "از خیام حدود ۲۰۰ رباعی به یادگار مانده است" ولی همین تعداد کم، آنچنان وزین و دلنشین است که موجب شهرت جهانگیر او شده است. و این پندی است برای شاعرانی که گمان میکنند پرگویی و پرشماری شعر و ازدیاد دیوان شعر، امتیاز است. در حالی که حافظ بزرگ نیز، تنها یک دیوان غزل دارد، اما زیبایی و شیوایی سرودههایش وصف ناپذیر است.)
از برجستهترین کارهای خیام نیز اصلاح گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظامالملک، در دوره سلطنت ملکشاه سلجوقی بود. نقش وی در حل معادلات درجه سوم و مطالعاتش درباره اصل پنجم اقلیدس نام او را بهعنوان ریاضیدانی برجسته در تاریخ علم ثبت کرد.
او در حدود ۴۳۶ تا ۴۴۹قمری، با حمایت و سرپرستی ابوطاهر، قاضیالقضات سمرقند، کتابی درباره معادلههای درجه سوم بهزبان عربی و با نام "رساله فیالبراهین علی مسائلالجبر و المقابله" نوشت. پس از این دوران به دعوت سلطان جلالالدين ملکشاه سلجوقی و وزیرش نظامالملک به اصفهان رفت تا سرپرستی رصدخانه اصفهان را بهعهده گیرد. وی ۱۸ سال در آنجا اقامت کرد و به مدیریت او زیج ملکشاهی تهیه شد و طرح اصلاح تقویم را تنظیم کرد. تقویم جلالی که تدوین اوست بهنام جلالالدين ملکشاه مشهور است،
تأثیرگذارترین اثر ریاضیاش نیز با نام "رساله فیشرح مااشکل من مصادرات اقلیدس" است که در آن خطوط موازی و نظریه نسبتها را شرح داده است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#خیام، ز
۲۸ اردیبهشت زادروز حکیم عمرخیام
(زاده ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ نیشابور -- درگذشته سالهای ۵۰۲ یا ۵۰۵ نیشابور) شاعر، ریاضیدان و ستارهشناس
او از ریاضیدانان، ستارهشناسان و شاعران ایران در دوره سلجوقی است و گرچه پایگاه علمی او از جایگاه ادبیاش برتر است، ولی آوازهاش بیشتر بهخاطر نگارش رباعیات اوست که شهرت جهانی یافته و سرودههایش به بسیاری زبانها، منتشر شده است. از جمله ادوارد فیتزجرالد رباعیات او را بهزبان انگلیسی ترجمه کرده که مایه شهرت بیشتر وی در مغرب زمین شده است. (جالب اینکه، "از خیام حدود ۲۰۰ رباعی به یادگار مانده است" ولی همین تعداد کم، آنچنان وزین و دلنشین است که موجب شهرت جهانگیر او شده است. و این پندی است برای شاعرانی که گمان میکنند پرگویی و پرشماری شعر و ازدیاد دیوان شعر، امتیاز است. در حالی که حافظ بزرگ نیز، تنها یک دیوان غزل دارد، اما زیبایی و شیوایی سرودههایش وصف ناپذیر است.)
از برجستهترین کارهای خیام نیز اصلاح گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظامالملک، در دوره سلطنت ملکشاه سلجوقی بود. نقش وی در حل معادلات درجه سوم و مطالعاتش درباره اصل پنجم اقلیدس نام او را بهعنوان ریاضیدانی برجسته در تاریخ علم ثبت کرد.
او در حدود ۴۳۶ تا ۴۴۹قمری، با حمایت و سرپرستی ابوطاهر، قاضیالقضات سمرقند، کتابی درباره معادلههای درجه سوم بهزبان عربی و با نام "رساله فیالبراهین علی مسائلالجبر و المقابله" نوشت. پس از این دوران به دعوت سلطان جلالالدين ملکشاه سلجوقی و وزیرش نظامالملک به اصفهان رفت تا سرپرستی رصدخانه اصفهان را بهعهده گیرد. وی ۱۸ سال در آنجا اقامت کرد و به مدیریت او زیج ملکشاهی تهیه شد و طرح اصلاح تقویم را تنظیم کرد. تقویم جلالی که تدوین اوست بهنام جلالالدين ملکشاه مشهور است،
تأثیرگذارترین اثر ریاضیاش نیز با نام "رساله فیشرح مااشکل من مصادرات اقلیدس" است که در آن خطوط موازی و نظریه نسبتها را شرح داده است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#خیام، ز
Telegram
attach 📎