هوالشافی
شنبه سوم تیرماه یکهزار و چهارصد و دو
اولین شنبهء تیر:

اول:
-آقایِ دکتر روغنِ تخم کدو پنجِ [به کسره پنج دقت کنید] آلفا ردوکتاز رو مهار نمیکنه؟!

دوم:
-میخوام قدّم بلند شه.
-قدت که بلنده!!!
-آره؛ ۱۸۵ سانتم☺️

سوم:
- با یکی زندگی میکنم که سوهان روحمه. از کنارش که رد میشم مثل سیم برق فشار قوی؛ ذهنم صدا میکنه: ویزززززززز
اولین دوشنبهء تیر:

اول:
-اصلاً احساس عطش ندارم؛ البته بجز وقتایی که جاروبرقی میکشم؛ که هی تند تند تشنه‌م میشه باید آب بخورم.
-جارو دستی چطور؟😅
-نه.😂

دوم:
-آقای دکتر شیربرنج رو که گفتید بخورم خانمم درست نکرد. یعنی فقط یه بار درست کرد. یه دارو بش بدید کلاً دیگه نخوابه.

سوم: (همان دومی)
-اون شربت جلّاب رو [خانم‌ام] خودش میخوره، نمیذاره من بخورم، میگه برای تو خوب نیست.
-نه، اشکالی نداره.
-بارک الله آقای دکتر. مردا هوای همو دارن.
دومین شنبهء تیر:

اول:
-بعد از گریه مثلاً بعد از روضه لکنتم خوب میشه.

دوم: (یکی از سلبریتی‌ها)
- دکتر یه چکاپ کامل هم بنویس.
-چشم.
-آوانس هم نوشتی؟
-آوانس؟!😳
-آره دیگه مالِ قنده.
-بله.😏 اِی وان سی هم نوشتم.

سوم:
-آقای دکتر شبها خوابم نمیبره. همه‌ش فکر میکنم زندگیم از همه عقب افتاده، جلو هم نمیره.
دومین دوشنبه تیر:

اول:
--فصد سبک انجام میدم براتون.
-نمیشه سنگین بزنید؟

دوم:
-چرا اینجا انقدر بی‌نظمه. خیلی ... تو ...ه.

سوم:
-۱۴ سالم بود، رفتیم سوریه، (فلان دارو) را میخوردم، تشنج کردم، از آن به بعد به پزشکا بدبین شدم.
آخرین دوشنبه تیر:

اول:
-کپسول ... رو از بهداشت پرسیدیم گفتند اشکالی نداره و آلوده نیست. ولی از دفتر مرجع پرسیدیم گفت حرومه ولی نباید روش رو میخوندید، دیگه روی داروهای دیگه‌تون رو نخونید.

دوم:
-برای شوهرم حجامت خیلی خوبه؟
-نه خیلی.
-چرا اینطور میگید؟! من روی حجامت خیلی حساسم.
-🤦🏻‍♂

سوم:
-میتونم بجای قهوه، قهوهء خرما بخورم؟
-برای چی؟ مگه قهوه میخوری؟!
-نه
آخرین شنبه تیر:

اول:
-آقای دکتر هر چی میخورم ترشحات بدنم اون رنگی میشه؛ مثلاً هندونه میخورم بزاقم، ادرارم حتی مدفوعم قرمز میشه. یا مثلاً یه چیز سبز که میخورم حتی.

دوم:
-گرما اذیتت میکنه؟
-من اصلاً ایران زندگی نمیکنم. امارات از اینجا هم گرمتره.
-خوب چه ربطی داشت؟!

سوم:
- بخیه هم میکشید؟
[بعد از مدتها بخیه کشیدم، و یاد روزهای رزیدنتی جراحی افتادم]
چهارمین دوشنبه مرداد:

اول:
-آقای دکتر زانومو زالو بندازم خوبه؟
-بله، ولی حجامت کنید بهتره.
-عه، چه جالب.
-پس بنویسم هفته بعد بیاید برای حجامت؟
-نه دیگه، از حجامت بدم میاد.
-یعنی همون زالو رو میخواید؟!
-نه. از زالو هم بدم میاد.
-اونو که خودتون گفتید!!!
-بله، ولی فقط میخواستم نظر شما رو بدونم که موافقید یا نه.

دوم:
-پس فهمیدید داروها رو چطور مصرف کنید؟
-حالا بذارید فکرامو بکنم.
-من اسم دارو رو رو کاغذ براتو بنویسم شما خوب نمیشیدا. باید داروها رو مصرف کنید تا خوب شید.
-بله😁

سوم:
-نسخه‌تون معجزه کرد آقای دکتر.
-چطور شده مگه؟
-هموگلوبینم از ۹.۹ رسید به ۱۱.۶.
-خدا رو شکر
آخرین یکشنبه مرداد:

اول:
-رشته‌ت چیه؟
-پزشکی
-ترم چندی؟
-ترم ۴ تموم شد.
-پس بخون علوم پایه ۲ونیم درصد شی.
-انگیزه‌شو ندارم.
-چرا؟
-چون استریتم.
-رتبه کنکورت چنده؟
-نوزده
-به تعداد دربونهای جهنم
-مگه جهنم نوزده تا دربون داره😳

دوم:
-یکم عادت غذایی‌م بده.
-چطور مگه؟
-مثلاً تو امتحانام، یکماه فقط عدس خوردم.

سوم:
-مشکل چیه؟
-مشکل خاصی نیست. یعنی هست. همه‌ش مشکله.
آخرین دوشنبه مرداد:

اول:
-یه مدت تو فضای مجازی دلبستهء یه آقایی شدم. بعد برای اینکه از سرم بپره شوخی شوخی گفتم به یکی دیگه فکر کنم. ولی متاسفانه جدی شد. و دیگه رو هیچ چیز تمرکز ندارم. و میدونم که این فقط تو ذهن خودمه.
-از خم ابروی توام هیچ گشایشی نشد
وه که در این خیال کج عمر عزیز شد تلف

دوم:
-حس میکنم این دنیا پر از مصیبته. و هر روز این مصیبتا بیشتر میشه. و هیچ امیدی به بهبودش نیست. برای همین رفتم تو این رشته که به مردم کمک کنم.
-رشته‌ت چیه؟
-مامایی
-اینطوری که داری شریک جرم پدر مادرا میشی تو آوردن بچه‌ها به این دنیای پر مصیبت.

سوم:
-حس میکنم قلبم چند تا ضربه عمودی میزنه بعد یه دونه افقی میزنه.
2024/04/30 01:11:00
Back to Top
HTML Embed Code: