ویدیو و پیام دریافتی:

سلام وقت بخیر. روز شنبه تاریخ ۲۶ مهر در خیابان قاضی طباطبایی مشهد یک اقا به من و دوستم حمله کرد چون شال سرمون نبود. جفتمون رو کتک زد و ما برای دفاع از خودمون اسپری فلفل زدیم تو چشمش.
بعد هم زنگ زد پلیس و نیروی پلیس جوری با ما رفتار کردند انگار دزد گرفتن!! برخورد نیروی پلیس هم خیلی بد بود و رسما لاس میزد.

موقع دعوا تو اون منطقه  حتی یه نفر نپرسید که چی شده ؟ چرا دو تا دختر تو تازیکی دارن فریاد می‌زنند و می‌دوند؟
حتی یک اقایی اون بین با ماشین رد می‌شد و به ما فحش داد چون داشتیم سر و صدا می‌کردیم. می‌گفت دختر بی حیایی نکن!
نپرسید که خب چی شده؟ چرا داد میزنی؟ فقط چون صدام بلند بود گفت بی حیایی نکن و شالت رو سرت کن.
لطفا فیلمشون رو منتشر کنید آبروی هردوشون بره. »

زنی که مقابل تعرض و آزار و فضولی شما فریاد بزند بی‌حیا نیست. تنها متعرضان و متجاوزان از صدای بلند زن می‌ترسند و آن را تعبیر به بی‌حیایی می‌کنند.

#زن_زندگی_آزادی
#دوربین_ما_اسلحه_ما
#نه_به_حجاب_اجباری

برای طناب دارشان این روزها دوباره به دنبال گردن می‌گردند. منوچهر فلاح زندانی سیاسی این روزها فرجام خواهی‌اش دد دیوان عالی کشور رد شده است و در خطر اعدام قرار دارد.
جرم او این است که به در دادگستری آسیب زده است. خسارتی که آنطور که در پرونده آمده است کمتر از ۱۵ میلیون تومان بوده است!
هیچ تناسبی بین عمل انجام شده و مجازات تعیین شده وجود ندارد اما اینها کشتن زندانی را نشانه اقتدار می‌دانند.

منوچهر فلاح ابتدا با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی به بازداشتگاه معرفی شده بود ولی پس از شکایت معاونت منابع انسانی و مالی دادگستری حالا به اعدام محکوم شده است.
او در دو سال و نیم گذشته ملاقات‌های انگشت شماری با اعضای خانواده خود داشته است و تمایلی به حضور دختر کم سن و سال خود در محیط زندان ندارد.
صدایش باشیم.

#منوچهر_فلاح
#نه_به_اعدام

دادگاهی در قم برای یک جوان به جرم پوشیدن شلوارک موقعداسکیت‌سواری حکمی مبنی بر خلاصه نویسی یک کتاب مذهبی داده است.

پدر این جوان که خود وکیل دادگستری است، گفته است:
«پسرم در پارک علوی قم با شلوارک اسکیت بازی می‌کرده که مامورانِ کلانتریِ شهرکِ پردیسان او را بازداشت و با دست‌بند به کلانتری می‌برند، و به دستور قاضیِ کشیکِ شب، در بازداشتگاه نگه‌می‌دارند.روز بعد در بازپرسی با قرار کفالت آزاد می‌شود و مکلف می‌شود یک کتابِ مذهبی را بازنویسی کند!»

پدر این جوان گفته است که علیه کلانتری و بازپرس اعتراض کردم که کارشان غیرقانونی است و پوشیدن شلوارک جرم نیست و تحریک احساسات نمی کند.

این حکومت طالبانی ظاهرا از نمایان شدن ساق پای یک مرد جوان موقع اسکیت‌سواری هم هراس دارد و آن را شاید موجب تحریک زنان می‌داند. البته همان فاطی کماندوهایی که حامی حکومتند انقدر مریض هستند که شاید واقعا ساق پای مرد هم تحریکشان کند.
چاره کار علاج خودتان است نه اینکه مردم خود را چه زن و چه مرد سرتاپا بپوشانند تا شما تحریک نشوید.
طنز ماجرا اینجاست که آنها خود می‌دانند کتب مذهبی و خرافی‌شان چقدر دافعه دارد به شکلی که رونویسی آن نوعی مجازات است.

این ویدیو گوشه‌ای از زندگی هر روزه مردم در مناطق مرزی است. جمهوری اسلامی ارمغانش برای این مردم تنها فقر و محرومیت و سرکوب بوده است.
ضرب و شتم، هتاکی و حتی قتل مردم در مناطق مرزی تبدیل به اخبار هر روزه شده است. اینجا یک سرباز مرزبانی در زابل اینچنین به یک پیرزن لگدپرانی و حمله می‌کند.

اما حالا یک دوربین این برخورد را ثبت کرد و در فضای مجازی به شدت باعث خشم مردم شد.
چند ساعت بعد خبرگزاریهای حکومتی اعلام کردند که سرباز هتاک دستگیر شده و پس از آن ویدیوی عذرخواهی او نیز منتشر شد. هیچ‌کدام از این اتفاق‌ها نمیفتاد اگر آن دوربین ظلم و وحشی‌گری این سرباز را ثبت نمی‌کرد و ویدیوی آن در اینترنت منتشر نمی‌شد.
این تنها گوشه‌ای از ظلم و تبعیض هر روزه‌ای است که مردم ایران نه فقط در مناطق مرزی که در تمام ایران به شکل‌های مختلف تجربه می‌کنند.

در برابر ظلم سکوت نکنیم. از یکدیگر حمایت کنیم و دوربین‌های خود را تبدیل به اسلحه‌های خود کنیم و اینچنین سیستم سرکوبگر و این اقلیت داعشی را به عقب برانیم.

#دوربین_ما_اسلحه_ما
#زابل