ادامه☝️
اینها با محله ما دشمنی داشتند. کینه داشتند. چون اینجا واقعا همه بدون ترس با مامورها درگیر می‌شدند. الانم وقتی اومدند چون نتونستند کمال رو بگیرن و دیدن همه بچه‌ها دارن مقاومت می‌کنند و سنگ می‌ندازن سمتشان که جلو نیان، از همونجا تیراندازی کردند. سی تا تیر شلیک کردند که متاسفانه دو تا گلوله هم به کمال خورد که داشت فرار می‌کرد.
ما دست خالی بودیم و اونها ۱۵ نفر مامور کلانتری بودند با ۵ تا ماشین اومده بودند که کمال رو بگیرند. وقتی تیر خورد، خودشون از ترس فرار کردند و رفتند.
خانواده‌ش تحت فشار هستند و بهشون اجازه نمی‌دن که بچه‌شون رو بیمارستان بهتری ببرند و معلوم نیست چی بشه. تو رو خدا صدای ما باشید.»
#خوزستان
#باغملک

واقعا ترسناک‌ترین چیزی که در این دنیا می‌شود دید حضور آخوند در کنار کودک است. می‌خواهد به بهانه آموزش قرآن باشد و یا مراسم چادرگذاری پس از جشن تکلیف!
این چادر بر روی سر این دختران، در حقیقت نماد سلطه آخوند تا آخر عمرشان خواهد بود. البته که آخوند خودش هم خوب می‌داند با افزایش آگاهی مردم و دسترسی به اطلاعات دیگر مانند دایناسورها محکوم به انقراض است.
دوران مردم بی‌سواد و بی‌اطلاع تمام شده است. حالا دوران اینترنت و زمانه هوش مصنوعی و گروک و چت‌جی‌پی‌تی ست. دیگر کسی سوالات و ندانسته‌هایش را از یک آخوند مفتخور بی‌سواد نمی‌پرسد.

#زن‌_زندگی_آزادی

ویدیوی دریافتی:

فرستنده ویدیو می‌گوید زمانی که همسرش از محل کار عازم خانه بود، راننده این وانت نیسان آبی‌رنگ با حرفهای زشت در اتوبان یادگار در تهران مزاحمت برای او ایجاد کرده بود. وقتی این زن شروع به فیلمبرداری از راننده وانت کرد او با فحاشی و حمله اقدام به شکستن آیینه بغل خودروی این زن با مشت کرد و رفت.

«امنیت» به خصوص برای زنان در شهر تهران و بسیاری از شهرهای بزرگ واقعا حلقه مفقوده زندگی شهری‌ست. پلیس خود غرق فساد و رشوه‌خواری‌ست و تنها کارکردش برای حکومت سرکوب اعتراضات و سرکوب زنان است. در این شرایط پلیس نه تنها هیچ انگیزه‌ای برای مقابله با مجرمان واقعی ندارد که در بسیاری مواقع خود عامل ایجاد ناامنی برای زنان و شهروندان است.
چرا که بی‌خطر‌ترین و راحت‌ترین کار برایشان برخورد با زنان به خاطر پوشش و حجاب و مقابله با شهروندان معترض است. در چنین فضایی دزد و زورگیر و متجاوز و آزارگر حاشیه امنیت کافی برای اقدامات مجرمانه خود دارند.
#نا_امنی

از دیروز شبکه اینترنت در افغانستان به دستور رهبر طالبان کاملا قطع شده است. علت این تصمیم تاثیرات منفی و غیراخلاقی اینترنت بر جامعه اعلام شده است. با قطع اینترنت شبکه‌های بانکی و بسیاری از سیستم‌های ارتباطی از کار افتاده‌اند و نگرانی‌های جدی درباره چگونگی تحصیل دانش‌آموزانی که به صورت آنلاین درس می‌خواندند به وجود آمده است.
طالبان دارد افغانستان را به اعماق تاریخ برمی‌گرداند و ملا هبت‌الله ظاهرا رویای کره شمالی شدن دارد. منتهی کره شمالی که در آن زنان یعنی نیمی از جامعه حق تحصیل و بودن در اجتماع را ندارند و رقص و شادنوشی و آواز و همه چیز ممنوع است.
شر طالبان از سر مردم افغانستان کم شود. درست همانطور که شر آخوند باید از سر مردم ایران کم شود.

#افغانستان
#قطع_اینترنت
#طالبان

امروز سالروز «جمعه خونین» زاهدان است. روز هشتم مهرماه ۱۴۰۱ شهروندان بلوچ پس از نمازجمعه زاهدان به خیابان آمدند تا به تجاوز یک فرمانده نیروی انتظامی به یک دختر ۱۵ ساله بلوچ در جریان انقلاب زن زندگی آزادی اعتراض کنند.
جمهوری اسلامی معترضان بلوچ را در این روز با بی‌رحمی به گلوله بست. بیش از صد کشته و سیصد زخمی یکی از خونین ترین صفحات تاریخ انقلاب ایران را رقم زد.
در این روز از مسلسل، تک تیرانداز و بالگرد برای سرکوب مردم استفاده شد.
این روز در تقویم ملت ایران «جمعه خونین» نام گرفت.
خدانور لجه‌ای یکی از کشته‌شدگان بلوچ در این روز بود. خدانوری که سرشار از عشق به زندگی بود و رقص زیبای بلوچی او بخشی از تاریخ مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران شده است.
نه می‌بخشیم و نه فراموش می‌کنیم.

#زاهدان #جمعه_خونین

تعداد ۱۹ زندانی زن در بند قرنطینه زندان قرچک در اعتراض به مرگ سمیه رشیدی زندانی سیاسی و شرایط زندان اقدام به اعتصاب غذا کرده‌اند. سمیه رشیدی که با وجود بیماری و عدم تحمل حبس به جرم شعارنویسی در زندان قرچک بود، بارها در زندان دچار تشنج شده بود اما مسئولان زندان به جای رسیدگی پزشکی او را متهم به تمارض می‌کردند.
زندانبان‌ها در واکنش به اعتصاب غذای زندانیان زن اقدام به افزایش فشارها و سخت‌گیری‌ها کرده‌اند.
روز گذشته نیز ۱۵۰ زندانی سیاسی با انتشار بیانیه‌ای مرگ سمیه رشیدی در زندان را محکوم یک مرگ سیستماتیک خواندند و آن را محکوم کردند. در این بیانیه آمده است:

«مرگ سمیه نه ناگهانی بود و نه اجتناب‌ناپذیر بلکه یک مرگ سیستماتیک بود؛ نتیجه‌ی مستقیم بی‌توجهی عامدانه، ناکارآمدی ساختاری و سیاست‌های سرکوبگری که جان انسان‌ها را در زندان‌های جمهوری اسلامی به هیچ می‌گیرد.

ادامه👇

ادامه👆
به گواهی ۴۵ تن از زندانیان سیاسی زن در بند قرچک ورامین: «سمیه رشیدی نه دچار اعتیاد بود و نه از بیماری روانی رنج می‌برد. او از بدو ورود به زندان، به بیماری صرع مبتلا بود و این موضوع به‌اطلاع مسئولان امنیتی، سازمان زندان‌ها، زندان اوین، زندان قرچک و بهداری قرچک رسیده بود. طی ماه‌های اخیر بارها در برابر چشمان ما دچار تشنج‌های شدید شد اما هر بار پس از انتقال کوتاه‌مدت به بهداری، بدون بستری در بیمارستان، به زندان بازگردانده می‌شد».

این در حالی‌ست که مسئولان از نخستین روزهای بازداشت، از وخامت حال او آگاه بودند. با این وجود نه‌تنها اقدامی برای درمانش نکردند بلکه با تعیین وثیقه‌ای سنگین به‌مبلغ سه میلیارد تومان مانع آزادی‌اش شدند؛ رقمی که خانواده توان تأمین آن را نداشت. حتی با وجود تهدید جدی جان او، حاضر نشدند میزان وثیقه را کاهش دهند.

سمیه رشیدی تنها قربانی این بی‌عدالتی نیست. در هفته‌های گذشته، جمیله عزیزی و سودابه اسدی، دو زندانی دیگر با اتهامات مالی نیز به‌دلیل محرومیت از رسیدگی پزشکی در زندان قرچک جان خود را از دست دادند. این فجایع ادامه همان روند مرگ‌های پرشماری‌ست که پیش‌تر قربانیانی چون بکتاش آبتین و بهنام محجوبی و ... را از ما گرفت.
هشدار!
ما به‌صراحت اعلام می‌کنیم: جان انسان‌ها نباید قربانی بی‌تفاوتی، انتقام‌جویی سیاسی و ناکارآمدی سیستماتیک شود.سازمان زندان‌ها و نهادهای امنیتی مسئول مستقیم این مرگ‌ها هستند و باید پاسخگو باشند.»

#زندان_قرچک
#زن‌_زندگی_آزادی
#سمیه_رشیدی

در حالی که جهان با سرعت به سوی آینده پیش می‌رود، مردم افغانستان این روزها در تاریکی مطلق فرو رفته‌اند. اینترنت در این کشور همچنان قطع است. رهبر طالبان با یک فرمان ناگهانی، دسترسی به جهان دیجیتال را برای میلیون‌ها نفر مسدود کرد.

این خاموشی نه تنها پروازها را متوقف کرده و بانک‌ها را فلج ساخته، بلکه آینده هزاران دانش‌آموز – به ویژه دختران نوجوانی که تنها امیدشان به آموزش آنلاین بود – را در ابهام فرو برده است. هزاران کودک و نوجوان این روزها قادر به تحصیل نیستند. بدون اینترنت، بدون معلم، بدون کلاس و بدون امیدی برای فردا.

قطع اینترنت نشانه ترس عمیق طالبان از قدرت ارتباطات و اطلاعات است. اینترنت برای مردم، ابزاری برای ارتباط، آموزش، همبستگی و مقاومت است و برای حاکمان سرکوبگر، تهدیدی مرگبار که می‌تواند مردم را آگاه کند، به هم پیوند دهد و جرقه انقلاب را بزند.
هم طالبان و هم آخوند این را خوب می‌دانند که وقتی مردم به هم متصل شوند، صداها بلندتر می‌شود، دروغ‌ها افشا می‌گردد و زنجیرهای استبداد می‌شکند. آن‌ها از این وحشت دارند که یک پست ساده، میلیون‌ها نفر را به خیابان بکشاند و پایه‌های حکومتشان را بلرزاند.
ادامه👇

ادامه👆
نگاه کنید به ایران، جایی که جمهوری اسلامی بارها و بارها اینترنت را در اوج سرکوب‌ها خاموش کرد. در آبان ۹۸، طی اعتراضات سراسری، با مسدود کردن کامل اینترنت برای یک هفته، کشتار ۱۵۰۰ نفر را در تاریکی پنهان کرد.

در سال‌های بعد نیز هر بار که اعتراضات شعله‌ور شد، آخوند اینترنت را قطع کرد تا جهان از جنایات‌شان بی‌خبر بماند.

طالبان و آخوندهای حاکم بر ایران، دو روی یک سکه‌اند – هر دو از جریان آزاد اطلاعات وحشت دارند، چون می‌دانند که اینترنت، پلی است به سوی آزادی.
آن‌ها مردم را در انزوا نگه می‌دارند تا نتوانند با هم متحد شوند، داستان‌های‌شان را به اشتراک بگذارند یا از جهان کمک بخواهند.
تاریخ نشان داده که این خاموشی‌ها موقتی‌اند؛ نور همیشه راهی برای نفوذ پیدا می‌کند. مردم افغانستان و ایران، شایسته آن نوری هستند که هیچ دیکتاتوری نمی‌تواند خاموش کند. زمان آن رسیده که جهان فریادشان را بشنود و فشار بیاورد تا این تاریکی پایان یابد.

#افغانستان #طالبان
#زن‌_زندگی_آزادی
#قطع_اینترنت

در تصادف اتوبوس دانشجویان با دو کامیون پارک شده کنار جاده، دو دانشجوی رشته پیراپزشکی دانشگاه سرخه کشته و ۱۴ دانشجوی دیگر زخمی شدند. فاجعه‌ای که به راحتی قابل پیشگیری بود اما نه در جمهوری اسلامی. دانشجویان این دانشگاه بارها به چُرت زدن‌های راننده سرویس خود هنگام رانندگی اعتراض کرده بودند. حتی ویدیوهایی از خوابیدن این راننده پشت فرمان را قبلا به اشتراک گذاشته بودند.

در همه جای دنیا دهها تست از رانندگان وسایل نقلیه عمومی می‌گیرند و ساعتها آموزش می‌دهند تا سوانح را به حداقل برسانند. اما اینجا ایران است و این راننده که مشهور به چرت زدن نوقع رانندگی بود هیچ‌گاه اقدامی برای عوض کردنش انجام نشد و فاجعه اتفاق افتاد.
شدت تصادف به حدی بود که دست و پاهای برخی دانشجویان مصدوم در هنگام تصادف قطع شد و یکی از دانشجویان کشته شده تنها از روی رنگ لاک ناخنش قابل شناسایی بود.
جوان‌هایی که برخی برترین رتبه‌های کنکور بودند به همین سادگی زندگی‌شان تباه شد. چه کسی پاسخگوست؟ کدام وزیر یا کدام مدیر قرار است جوابگو باشد؟ هیچکس!
در جمهوری اسلامی تنها چیزی که ارزان است و قیمتی ندارد جان شهروندان است.

#دانشجویان
#سرخه
#سمنان

صفحه منسوب به حسین رونقی در شبکه ایکس که توسط ادمین اداره می‌شود ساعتی پیش خبر داد که در پی وخامت شرایط حسین رونقی در زندان بر اثر اعتصاب غذا، دستگاه قضایی به ناچار با مرخصی درمانی یک هفته‌ای او با قرار وثیقه موافقت کرده و حسین رونقی از زندان به بیمارستان منتقل شده است.
شرایط جسمی حسین رونقی وخیم گزارش شده و آسیب‌های ناشی از اعتصاب غذای او ممکن است تا مدتها عوارضش ادامه داشته باشد.

حسین رونقی بدون قید و شرط باید آزاد شود. جای هیچ کنشگر و فعال سیاسی و منتقد و معترضین زندان نیست.

#حسین_رونقی
#اعتصاب_غذا

روز گذشته صمد پورشه شهروند اهل یاسوج و زندانی سیاسی سابق توسط ماموران حکومتی به همراه تعدادی از دوستانش دستگیر شده و پس از انتقال به پشت کلانتری ۱۳ یاسوج در جایی که دوربین مداربسته وجود نداشت به شدت مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار می‌گیرد. او خودش در ویدیویی شرح آنچه که بر سرش رفت را گزارش می‌کند.

صمد پورشه صبح امروز به دادگاه رفت و با قرار وثیقه اکنون آزاد شده است. اتهامات او تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری و توهین به مقدسات و اقدام علیه امنیت ملی‌ست. اتهاماتی واهی که برای دستگاه امنیتی دستمایه پرونده‌سازی برای فشار به شهروندان است.

#صمد_پورشه
#یاسوج
#زن_زندگی_آزادی

ویدیو و پیام دریافتی:

«سلام مسیح جان ما امنیت جانی و روانی در این مملکت به عنوان یک زن نداریم.
بعضی مردها خیلی بی حیا و بی غیرت شدن و به خودشون حق همه گونه تجاوز و بی احترامی به زنان رو می‌دهند. این فقط یک نمونه است.
لرزشی که توی دستم موقع ضبط فیلم هست، کاملا نشون میده که چقدر ترسیدم و تمام بدنم داشت می‌لرزید.
چهره این شخص رو پخش کنید تا آبروش بره و مادرش حاصل تربیت خودشو ببینه. چون می‌گفت تو نباید پارک کنی و جای پارک من رو به زور می‌خواست بگیره.

من مقاومت کردم و نتیجه‌ش شد فحاشی و تهدید.
خطاب به اینجور مردها باید گفت که درسته شما زورتون بیشتر از خانمهاست، اما قدرت دوربین ما بیشتره.
پیشاپیش بابت الفاظ زشتی که آخر ویدیو رو به دوربین گفت عذرخواهی می‌کنم.»

#دوربین_ما_اسلحه_ما
#زن‌_زندگی_آزادی

همزمان با خیزش سراسری "زن، زندگی، آزادی" پس از قتل مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد، یک حرکت اعتراضی نوظهور به نام "عمامه‌پرانی" در ایران شکل گرفت. این عمل، که در آن جوانان و نوجوانان عمامه آخوندها را از سرشان می‌انداختند، به عنوان نمادی قدرتمند از خشم مردم علیه سلطه مذهبی و نمادهای یک حکومت دینی ظاهر شد. عملی غیرخشونت‌آمیز اما به شدت جسورانه که نشان‌دهنده رد حاکمیت آخوند بر زندگی مردم بود.

عمامه‌پرانی از خیابان‌های تهران آغاز شد و به سرعت همه‌گیر شد و ویدیوهای آن میلیون‌ها بار در شبکه‌های اجتماعی دیده شد.
نمادی از نسل جوانی که دیگر از ترسیدن دست کشیده و به نمادهای قدرت حمله می‌کند.

شهرهای بزرگ بیشترین سهم را داشتند: تهران با موارد متعدد در مترو و خیابان‌ها، قم به عنوان مرکز روحانیت با ویدیوهای جسورانه از دختران جوان، مشهد در میدان شهدا، رشت، ورامین، فردیس کرج و همدان جایی که آخوندها برای فرار از عمامه‌پرانی، عبای خود را روی سر می‌کشیدند.

این حرکت نه تنها در شهرهای بزرگ بلکه در مناطق حاشیه‌ای و شهرهای کوچک نیز گسترش یافت و نشان‌دهنده عمق نارضایتی در سراسر کشور بود.

ادامه👇

ادامه☝️
حکومت جمهوری اسلامی، که این عمل را تهدیدی مستقیم به نهاد روحانیت می‌دید، واکنش شدیدی نشان داد: خبرگزاری فارس پویشی برای پر کردن "خلأ قانونی" و برخورد قاطع با "هتاکان به لباس روحانیت" راه‌اندازی کرد، در حالی که نمایندگان مجلس مانند محمدتقی نقدعلی آن را "توطئه شیاطین" خواندند.

آخوندها برای حفاظت، عمامه‌های خود را با شال روی سر خود می‌بستند یا لباس سنتی نمی‌پوشیدند – که مورد توجه رسانه‌های سراسر جهان قرار گرفت.

عمامه‌پرانی یک میراث تاریخی و ارزشمند انقلاب زن زندگی آزادی ست و به نمادی جهانی از مقاومت مردم در برابر حاکمان مذهبی تبدیل شد. عملی متهورانه و یادآور اینکه مردم ایران دیگر حاضر به تحمل تحقیر هر روزه و پذیرش نمادهای سرکوب در میان جامعه نیستند و آماده‌اند تا پایه‌های استبداد را بلرزانند.
#زن_زندگی_آزادی
#عمامه_پرانی

خامنه‌ای کلکسیونی از تناقض‌گویی، دروغگویی و اشتباهات فاجعه‌بار است. از همان زمانی که گفت کرونا بلای چندان بزرگی نیست و با دعا رفع می‌شود و پس از آن هم گفت که واردات واکسن باید ممنوع شود. تا صحبتهای اخیرش درباره انتقام سخت و اینکه نه جنگ می‌شود و نه با آمریکا مذاکره می‌کنند.
خرفت‌تر و متوهم‌تر از خامنه‌ای که بارها نتایج تصمیماتش را دیده‌ایم واقعا در جمهوری اسلامی نداریم. حالا این مجری صداوسیما ببینید برای یک لقمه نانی که جلویش می‌اندازند چطور پاچه‌خواری خامنه‌ای را می‌کند و مجیزش را می‌گوید. مضحک‌تر و حقیرتر از این مجری دیده بودید؟
واقعا سریال طنز شب‌های برره را از روی جمهوری اسلامی ساخته‌اند.

امام جماعت یک مسجد در کشور سوئد پس از اظهارات زن‌ستیزانه از کار برکنار شد. حالا برخی در دولت سوئد در تلاش هستند که کل مسجد را تعطیل کنند و برکناری امام جماعت را کافی نمی‌دانند.

این امام جماعت گفته بود که اگر زنی در برابر شوهرش نافرمانی کرد، شوهر طبق آیه قرآن حق دارد او را بزند. این امام جمعه از آنجا که خیلی مدرن و امروزی بود تاکید کرد که این کتک زدن نباید شدید باشد و مثال زد که پیامبر مسلمانان با چوب مسواک زن خود را کتک می‌زده است.

این اظهارات در سوئد جرم است حتی اگر عین آیه قرآن باشد و کسی که به اسم عالم دینی و پیش‌نماز مسجد این چیزها را رواج می‌دهد، کمترین برخوردی که با او می‌شود این است که بفرستند دنبال یک شغل آبرومند و منبر رفتن را برایش ممنوع کنند یا حداقل اجازه ندهند به خاطر بیان این قبیل حرفها، درآمد داشته باشد.

مدرسه که می‌رفتیم معلم‌های دینی و پرورشی اوج روشنفکری و «اسلام رحمانی»شان این بود که تاکید کنند بله کتک زدن زن که در قرآن آمده است باید جایش ورم نکند و کبود نشود و با چوب مسواک باشد و چنین و چنان باشد.
حماقت و زن‌ستیزی را می‌خواستند به عنوان عملی شیک و بدون خشونت به خورد دانش‌آموزان بدهند!

در مسابقات دو و میدانی جهانی در هند «هاجر صفرزاده»، دونده کم بینای ایرانی متفاوت از سایر دونده‌ها در مسابقه شرکت کرد. او بر خلاف رقبایش، همراه مرد نداشت که در مسیر مسابقه به خاطر مشکلات بینایی او را هدایت کند. مسئولان کمیته المپیک و مسئولان ورزش جمهوری اسلامی اجازه داشتن همراه مرد را به او نداده بودند.

او با همین شرایط به تنهایی دوید و دوم شد. در حالی که تا لحظات آخر از همه رقبای خود جلوتر بود.

وقتی می‌گوییم جمهوری اسلامی یک آپارتاید جنسیتی‌ست یعنی همین که تبعیض و محدودیت ایجاد کردن برای زنان در تمام فعالیت‌های ورزشی و غیر ورزشی به اشکال مختلف دیده می‌شود.

تصور کنید که چه ذهن بیمار و متحجری ممکن است یک ورزشکار زن کم‌بینا را به تنهایی روانه مسابقه کند چرا که بیم آن دارد اگر مردی به عنوان راهنما در کنار او بدود، معصیت و گناه پیش بیاید و اسلام به خطر بیفتد!

#زن_زندگی_آزادی

حکم چهار ماه انفصال برای خدیجه مبارکی دیل

هیات تخلفات اداره کل  آموزش و پرورش استان کهکیلویه و بویراحمد خدیجه مبارکی دیل از معلمان این استان را به چهارماه انفصال از خدمت
محکوم کرد.

به موجب  رای این هیات ، این معلم صرفا بخاطر مطالب انتقادی نسبت به مسئولان نظام  برای چهارماه از حضور در سر کلاس های درس محروم شده است .
رای صادر شده بدوی است و امکان اعتراض و‌تجدیدنظرخواهی وجود دارد.

منبع: کانال چالش صنفی معلمان ایران

.
در سحرگاه شنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۴، رژیم قاتل جمهوری اسلامی ایران در اقدامی جنایت‌‌کارانه، هفت زندانی سیاسی را به دار آویخت و بار دیگر چهره واقعی و کریه خود را به نمایش گذاشت.
این اعدام‌ها نه تنها نقض فاحش حقوق بشر است، بلکه تلاشی مذبوحانه برای خاموش کردن صدای اعتراضات و مقاومت مردم ایران در برابر استبداد است.

سامان محمدی خیاره، زندانی سیاسی کرد پس از ۱۶ سال تحمل زندان و شکنجه، با اتهام واهی "محاربه" اعدام شد.

شش زندانی عرب به نام‌های علی مجدم، معین خنفری، سید سالم موسوی، محمدرضا مقدم، عدنان آلبوشوکه (غبیشاوی) و حبیب دریس که در زندان سپیدار اهواز با اتهامات واهی زندانی بودند نیز عدام و قربانی این کشتار حکومتی شدند.

این پرونده‌ها پر از ابهام و ناعدالتی است: وکلای متهمان، خانواده‌ها و سازمان‌های حقوق بشری و عفو بین‌الملل بارها هشدار داده‌اند که اعترافات تحت شکنجه‌های شدید اخذ شده، دادرسی‌ها غیرشفاف بوده و هیچ محاکمه عادلانه‌ای صورت نگرفته است.

ادامه👇