Telegram Web Link
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه و توسل ویژۀ ۸ شوال سالگرد #تخریب قبور ائمه بقیع
#گریز شب جمعه روضه امام حسین(ع)
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَنا وَ مَولانا ... یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه ..

♦️بشکند دستی که ویران کرد این گلخانه را
♦️درعزا بنشاند او ، شمع و گل و پروانه را
♦️بشکند دستی که هتک حرمت این خانه کرد
♦️شیعه را سوزاند و خون در قلب صاحبخانه کرد
♦️درون قلب جهان ، انقلاب گشته بیا
♦️نفس ، بدون تو همچون عذاب گشته بیا
♦️نظاره کن به فرا سوی مدینه و ببین
♦️حرم به دست حرامی خراب گشته بیا
♦️این گلستان نبیّ بار دگر ویران شده
♦️چشمهای منتقم ، بار دگر گریان شده

♦️بعد تخریب بقیع و این ستم در آن دیار
♦️گشت روشن ، از چه قبر فاطمه پنهان شده
⬅️ایام تخریب بقیعِ است میگن .. وقتی نامردا ریختن تو بقیع، بعضی از بزرگان و شیعیان مدینه گفتن به ما دستور دادن گفتن باید خودتون این قبور رو خراب کنید .. الله اکبر .. این بقیع چه روزایی رو به خودش دیده .. یه دونه‌شُ بگم و از همه التماسِ دعا .. اومدن محضرِ مولا عرضه داشتن علی جان چه نشستی! این نامردا با بیل و کلنگ رفتن تو بقیع!! میگن علی بدون اجازۀ ما بدنِ زهرا رو دفن کرده .. آقا میخوان بدنِ خانم رو نبش کنن .. (1) (الله اکبر .. رحمت خدا بر این ناله ها ..) یه وقت دیدن قهرمان خیبر بلند شد .. ذوالفقار رو برداشت، دستمالِ زرد رو به پیشانی بست .. با غضب واردِ بقیع شد .. اول از همه اون نانجیب رو بلند کرد به زمین زد .. نشست رو سینه‌ش فرمود امروز اگه نیشِ کلنگی به زمین بخوره خونِ همه‌تون رو میریزم .. اون یکی نامرد صدا زد فلانی بیا بریم! همه رفتن ..
اینجا مولا شنید اینا میخوان بیان بدنِ زهرا رو از زیرِ خاک بیرون بیارن، فهمید میخواد به بدنِ فاطمه جسارت بشه علی طاقت نیاورد .اما عزیزان درشب جمعه قرار داریم گریزی دراین خصوص داشته باشیم بهره همه امواتمان باشه
امشب شب جمعه است شبی که همه رفتگان من و شما چشم انتظار یک فاتحه هستند کسانی که بین من تو زندگی می کردند اما جایشان خالیست انشاالله روحشان امشب بر سر سفره اهل بیت مهمان بشه اما
شب جمعه بی بی دو عالم فاطمه زهرا این مادر غم دیده کربلاست مهمان ابا عبدالله است مگر چه کردند کربلا با عزیزفاطمه ای عزاداران )شعیان امیرالمو منین کاری کردند کربلا با عزیز فاطمه که آه وناله وفریادشان بلند شد اجرو مزد همه شما عزاداران بامادر پهلو شکسته
)راوی میگه)روزعاشورا شمر لنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم
وای حسین وای حسین😭😭😭
گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد
مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود 😭😭
ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین
🔹ایا ای تشنه لب مادر حسین جان
🔹به خون اغشته ای مادرحسین جان
انشاالله یک شب جمعه ای من وشما کربلا باشیم
آه کربلا رفته ها ای کسانی که دل تنگ کربلا شدید شب جمعه مادر کربلاست کنار ضریح شش گوشه
یاحسین یا حسین😭
🔸ایا ای تشنه لب مادر حسین جان
🔸به خون اغشته ای مادر حسین جان
🔸چرا بی سرفتاده پیکر تو مادر
🔸به روی نیزه ها بینم سر تو

حسین آرام جانم حسین روح روانم

علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون

التماس دعا


🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
👍4
زمزمه امام زمان عج

شعرفراق امام زمان

سبک دشتی

کلیدحل مشکلها کجایی.
الاای یوسف زهراکجایی.
همه سردرگم دنیای خویشن.
توای روشنگردنیاکجایی...
نمی دانم کجایی درچه حالی.
غریب وخسته وتنهاکجایی.
شب غم هاست ای مولای خوبان..
گمانم درنجف یاکربلایی.
کسی درانتظارت نیست آقا.
بیایابن الحسن آقاکجایی.
بیاباهم بگرییم بهر مادر.
بیاکه رفت آن زهرای اطهر.
بیاکه زینب است نالان وخسته.
بیادلهایمان امشب شکسته.
بیامهدی نگاهی ازوفاکن..
به جان مادرت حاجت رواکن....
اباصالح اباصالح کجایی..
بگوآقای من پس کی میایی..

التماس دعا
⚘اللهم عجل لولیک الفرج ⚘

❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
👍1
یا باب الحوائج ابا الفضل العباس (ع):
کاربرد این روضه بسیار پرسوز

(گریز دعای ندبه)

(زیارت ناحیه مقدسه)
همه وقت...
❤️😭❤️
این الطالب بدم المقتول بکربلا...

صاحب عزا کجایی، کی می شود بیایی در صبح آشنایی، ای جلوه خدایی

در ماتم عزای، کرب و بلا نشستی ای یار کربلایی، گویم سرت سلامت

از دیده خون فشانی، در ماتم حسینت ای منتقم کجایی، گویم سرت سلامت

یا امام زمان من نمیدونم کدوم مصیبت کربلا بیشتر دل شما رو می سوزونه ... اون چه مصیبتیه که در زیارت ناحیه مقدسه می فرمایید؛ شب و روز در مصیبت جد غریبم حسین گریه می کنم، اگه اشک چشمام تمام بشه خون گریه می کنم... وقتی از امام سجاد(ع) سوال شد در کجای حادثه کربلا بیشتر به شما سخت گذشت، سه بار فرمود؛ الشام الشام الشام. امان از مصیبت اسارت عمه جان شما زینب...

آه بمیرم، برای اون لحظه ای که امام حسین از اسب بر زمین افتاد... تا اون نامردها دیدند دیگه کار آقا تمومه، دیگه توان نداره، هلهله کردند... به سمت خیمه های اباعبدالله هجوم بردند... این زنان و کودکان بی پناه سر به بیابونها گذاشتند... امان از مصیبت اسارت اهل حرم... امان از تازیانه ... امان از زخم زبان و دشنام...

ای حسین...

حسین آرام جانم حسین روح و روانم

دگر طاقت ندارم حسین بی تو نمانم

حسین بی تو چه سازم...

****

من
ظر دلهای ماست کرب و بلای حسین مرغ دل ما زند پر به هوای حسین

تشنه گه کربلا مهر و مدد زد به عشق جنت اعلای دل صحن و سرای حسین

ملک سلیمان بود در نظرش بی بها هر که گدایی کند پیش گدای حسین

بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا

تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا

(گریز دعای ندبه)

این الطالب بدم المقتول بکربلا...

یا امام زمان کی میای انتقام خون به ناحق ریخته شده جدت غریبت حسین و بگیری

انتظار خیلی سخته...

اون لحظات آخر عصر عاشورا در خیمه ها چه گذشت... همه منتظر... دل اهل حرم پر از دلهره... اما یه وقت صدای شیحه ذوالجناح آمد ... بعضی ها خوشحال شدند، گفتند اباعبدالله برگشته...

همه از خیمه ها بیرون دویدند آه ولی سالار زینب را ندیدند...

اسب بی صاحب ابا عبدالله به خیمه ها برگشت... زین واژگونه... بدن ذوالجناح پر از زخم و نیزه شکسته است...

ناله و شیون زنان و کودکان بلند شد...

زبون گرفتن ها شروع شد... یکی می گفت ذوالجناح تو که بی وفا نبودی بابای منو چکار کردی... یکی می گفت ذوالجناح بگو ببینم بابای من تشنه بود آیا آب بهش دادند یا نه... اما زینب خودش رو دوان دوان بالای بلندی رساند... دید در وسط میدان تو گودی قتلگاه یه همهمه ای به پاست... نیزه ها و شمشیرها همه یک جا فرود میاد... آه بدن حسین فاطمه رو تکه تکه کردند... سر پسر پیغمبر رو از بدنش جدا کردند... نانجیب دستور داد اسبها رو نعل تازه زدند بدن شهدا رو پامال سم اسبان کردند... کاری کردند که وقتی زینب(س) رفت تو گودی قتلگاه، بدن برادر رو نشناخت ... هی این طرف و آن طرف رو نگاه می کرد... یه وقت چشمش به یه بدن بی سر غرق به خون افتاد... متعجبانه ناله زد ... هل انت اخی؟... آیا تو حسین منی...

ای حسین...

زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین محفل و مأوای تو نیست

من ز طفلی بر سر دوش نبی دیدم تو را از چه بگرفتی کنون بالای نی منزل حسین

***💫🌺💫🌺💫🌺💫🌺💫🌺💫🌺💫🌺💫🌺💫🌺💫🌺

این الطالب بدم المقتول بکربلا...
چشمم به انتظار تو تر شد نیامدی اشکم شبیه خون جگر شد نیامدی
گفتند که جمعه می رسی از راه عمرم در این قرار به سر شد نیامدی
ای یادگار علی و نور چشم فاطمه ای آخرین ذخیره طاها نیامدی
یا صاحب الزمان...
آی مردم ... صبح جمعه همه با یه امیدی اومدید و امام زمان و صدا می زنید... خدا امید هیچ بنده ای رو نا امید نکنه... اما بمیرم برای اون آقایی که کنار نهر علقمه امیدش نا امید شد... یا ابالفضل... به اهل حرم قول داده بود آب بیاره... مشک رو پر از آب کرد سوار بر مرکب به سوی خیام حرکت کرد... از روبرو کسی جرئت نداشت بیاد، نانجیبی از پشت درختان حمله کرد و با یک ضربه شمشیر دست راست قمر بنی هاشم رو قطع کرد... مشک رو به دست چپ داد... هنوز امید داشت... دست چپ رو هم قطع کردند... خم شد و مشک را به دندان گرفت ... هنوز در دل امید داشت... اما ناگهان تیری آمد و بر مشک نشست و آبها بروی زمین ریخت... آه امید آقا ابالفضل نا امید شد... از حرکت ایستاد(انگار بدون آب دیگه نمیخواد به خیمه ها برگرده)... تیر دیگری بر چشم قمر بنی هاشم نشست... یه نامردی با عمود آهنین چنان بر فرق ابالفضل زد.... یا امام زمان عموی شما دست در بدن نداره... از بالای اسب با صورت بر زمین افتاد... اینجا بود که صدای ناله ابالفضل بلند شد... «یا اخا ادرک اخا.....
👍12😁32😢2
دستگاه امپلیفایر جی وی سی ۶۰۰۰ باکیفیت بسیار بالا و اکوی مناسب مداحی
قیمت ۱۴ میلیون تومان
جهت خرید به ایدی زیر مراجعه کنید👇
@moslemi124
باند دی جی بزرگ ۱۵ اینچ سالم و تمیز با کیفیت و تیوتر دار قیمت ۱۵ میلیون تومان
جهت خرید به ایدی زیر مراجعه کنید👇
@moslemi124
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه شهادت حضرت حمزه سیدالشهداء علیه السلام_
گریز امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه
اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یا صاحب الزمان
🔸در این دیار کسی مثل تو فدا نشود
🔸شهید مثل تو در راه کبریا نشود
🔸حرام زاده جگر از تنت در آورده
🔸شدی اگر چه تو مثله، تنت دو تا نشود
🔸اگر چه نیزه ای از پشت سر به تو زده اند
🔸ولی دگر سرت از پشت سر جدا نشود
🔸تمام صورت تو غرق خون شده اما
🔸محاسن تو به سر پنجه آشنا نشود
🔸اگر چه جسم تو را با عبا بپوشانم
🔸برای بردن تو حرف بوریا نشود
🔸نشسته زخم عمیقی به سینه ات اما
🔸به نعل اسب دگر زخم سینه وا نشود
🔸کسی به لعل لبت چوب خیزران نزند
🔸سرت به طشت و روی نیزه جابجا نشود
🔸اگر چه سوخت دلم را مصیبت تو ولی
🔸غمت به مثل غم و رنج کربلا نشود
🔸به گونه ای روی آن سینه می نشیند شمر
🔸که تا بریدن آن سر، ز سینه پا نشود
🔸بیا که گریه کنیم ای عمو بر آن پیکر
🔸که طول می کشد آنجا بریدن آن سر
⬅️امشب بریم در خانه ی عمو جان پیامبر عظیم الشان اسلام؛او که واقعا پشت و پناه پیغمبر خدا بود.آن قدر پشت و پناه بود که حتی بعد از شهادت و بعد از رحلت پیامبر اسلام مادر ما زهرا(س) هروقت دلش میگرفت میرفت سر قبر عموجانشون حمزه سیدالشهدا.اونایی که مدینه مشرف شدند با نابودی این وهابیت و آل سعود ان شاالله مشرف بشیم؛فاصله زیاده،همون مسیری که مادر ما زهرا می آمد احد،کنارقبر حضرت حمزه مینشست؛گریه میکرد،نفس آدم میگیره تو اون گرما...چه جوری این فاصله رو مادر ما می اومد...می اومد کنار قبر حضرت حمزه مینشست،گریه میکرد در فراق باباش پیغمبر...حضرت حمزه بسیار پشت و پناه پیغمبر بود،جلوی ابولهب ایستاد،جلوی ابوجهل ایستاد،تو دهن اون ها زد و با اسلام آوردن حضرت حمزه سلام الله علیه جمع کثیری به پیغمبر خدا گرویدند ومسلمان شدند واین باعث شد کینه و عداوت حضرت حمزه سیدالشهدا تو دل ابوسفیان و زن ملعونه ش قرار بگیره.یه غلام داشت هنده جگرخوار لعنت الله علیها به نام وحشی؛دستور داد برو در معرکه ی جنگ حمزه رو بکش،جگرش رو برای من سوغات بیار،اینه که شد سیدالشهدا...من تیکه هاش رو عرض میکنم شما گریزهاش رو خودتون بزنید.این ملعون آمد یه نیزه زد به پهلوی حمزه سیدالشهدا،از یک سو زد از یک سو خارج شد،حضرت حمزه افتاد رو زمین و به شهادت رسید.این ملعون آمد بالاسر حمزه سیدالشهدا علیه السلام،زره رو کند،نمیدونم ولی سینه حضرت حمزه رو شکافت،جگر حضرت حمزه رو بیرون آورد،برای هنده جگر خوار به سوغات برد.اون آمد به دندان بگیره سنگ شد و نتونست این کارو انجام بده.اما این وحشی ظاهرا خودشم بغض و عداوت نسبت به حضرت حمزه داشت،میدونید چرا؟فقط سینه رو نشکافت...یا صاحب الزمان...گوشا رو برید،بینی رو برید،دستارو جدا کرد،صورت و تن رو مثله کرد،بیشتر ازاین وارد نشم.وقتی پیامبر عظیم الشان اسلام آمد،حمزه رو اینجوری دید،خیلی گریه کرد.چشمای حمزه رو دید...گوشای حمزه رو دید...پیغمبر خدا داشت گریه میکرد دید صدای شیون و زاری میاد،فرمود:چه خبره؟عرض کردند یا رسول الله عمه جانتون
صفیه خواهر حضرت حمزه (ع) با دخترتون زهرا شنیدند حضرت حمزه به شهادت رسیده دارند می آید. پیامبر (ص) سریع روپوشی روی بدن او انداختند و بدن را پوشاندند، مبادا چشم خواهرش به بدن پاره پاره ی برادر بیفتد. اما پاهای حمزه (ع) از زیرروپوش بیرون مانده بود. برگ و خار و خاشاک جمع کردند، پاها را پوشاندند. مبادا خواهرش بدن قطعه قطعه ی برادر را ببیند. یا رسول الله! کجا بودی کربلا، بدن قطعه قطعه ی امام حسین (ع) را می پوشاندی که زینب (ع) بدن را با آن وضع نبیند. آمد کنار بدن برادر، دید بدن برادر قطعه قطعه شده و سر در بدن ندارد ...یاحسین

علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون

التماس دعا


🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
👍21
#روضه و توسل ویژۀ شهادت حضرت حمزه (ع) و حضرت عبدالعظیم(ع)

ای حریمت رشک جنّات النّعیم
خطّ تو خطّ صراط‌المستقیم
نسل طاها، زادۀ والمرسلات
نجل بسم الله رحمان الرّحیم
مشعل اِنّا هدیناه السّبیل
طلعت مرآت اللهُ الحکیم...
با تجلاّی تو از ظلمت چه باک
در تولاّی تو از آتش چه بیم
دور صحنین تو با صوت ملیح
این ندا پیوسته خیزد از نسیم:
یا کریم بن کریم بن کریم
یا اباالقاسم و یا عبدالعظیم


شهر ری که از تو گرفته احترام
قبر تو کعبه، حرم بیت‌الحرام
بر رواق و قبر و خدّامت درود
بر مزار و صحن و زوّارت سلام
فیض جوشد از حریمت روز و شب
نور خیزد از مزارت صبح و شام
کاروان دل شده لبّیک‌گو
دور صحنین تو می‌گردد مدام
تا قیامت بر تمام اهل ری
سایۀ گلدسته‌هایت مستدام
هر که آید در کنار تربتت
می‌رسد بوی بقیعش بر مشام
یا کریم بن کریم بن کریم
یا اباالقاسم و یا عبدالعظیم

شاعر : استاد غلامرضا سازگار

*حتی نوادگانِ تو صاحب حرم شدن ..
از غربت امام حسن همین بس میگن حضرت عبدالعظیم حسنی ولی هرکی زیارتش بره حسین رو زیارتش کرده .. ایام زیارت سیدالکریم برو حرمش دسته های عزاداری همه میان می ایستن ، زائرا عزادارا گریه کن ها میان اما شبِ هفتم صفر برو پشتِ دیوارِ بقیع .. یه زائرم نداره آقامون ..

کریم کاری به جز جود و کرم نداره
آقام تو مدینه ست ولی حرم نداره ..

بریم سر سفرۀ حضرتِ حمزۀ سیدالشهدا ؟..*

حمزه که جانِ عالم و آدم فدایِ او
لب باز می کنم که بگویم رثای او

مردی که در شجاعت و هیبت نمونه بود
در غیرت و شکوه و شهامت نمونه بود

شیر خدا و شیر نبی فارس العرب
در انتهای جادۀ مردانگی، ادب

هم یکه تاز عرصۀ جنگ و نبردها
هم آشنای بی کسی اهل دردها

هنگام رزم و حادثه مردی دلیر بود
خورشید آسمانی و روشن ضمیر بود

شب های مکه شاهد جود و کرامتش
گل داشت باغ شانۀ او از سخاوتش

او صاحبِ تمام صفات حمیده بود
دل را به نورِ حضرت حق پروریده بود

الگوی اهل سرّ و یقین بود طاعتش
یعنی زبانزد همه می شد عبادتش

در آسمانِ مکۀ دلها ستاره بود
بر قلبهای خسته امیدی دوباره بود

بالا گرفت روز اُحد تا که کارزار
شد آسمانِ روشن آن روز تارِ تار

آتشفشان شده اُحد از بس گدازه ریخت
از آسمان و خاک زمین خون تازه ریخت

حمزه در آن میانه که گرم قتال شد
کم کم برای حملۀ دشمن مجال شد

آنقدر روبهان به شکارش کمین زدند
تا نیزه ای به سینۀ آن نازنین زدند

حمزه که رفت قلبِ رسولِ خدا شکست
خورشیدِ چشم های رئوفش به خون نشست

لبریزِ زخم بود و جراحت دلِ نبی
از دست رفته بود همه حاصلِ نبی

میدان خروشِ نالۀ واویلتا گرفت
عالم برایِ غربتِ حمزه عزا گرفت

جانم فدایِ پیکرِ پاک و مطهرش
جانم فدایِ زخم فراوانِ پیکرش

اما هنوز غربتِ آن روز مانده بود
داغی عظیم بر دلِ عالم نشانده بود

خواهر کنارِ جسم برادر رسید و بعد
آهی ز داغِ لالۀ پرپر کشیده و بعد

پیمانه هایِ صبرِ دلِ او که جوش رفت
انقدر ناله زد که همان جا ز هوش رفت

آری دلم گرفته ز اندوهِ دیگری
دارم دوباره ماتم مظلومه خواهری

زینب غروبِ واقعه را غرقِ خون که دید
از خیمه تا حوالیِ گودال میدوید

*تا پیغمبر بالایِ بدنِ حضرتِ حمزه رسید امیرالمومنین مطلع کرد پیغمبرُ ، آقاجان صفیه خانم خواهرِ حضرتِ حمزه داره میاد سمتِ پیکرِ برادرش .. فرمود علی جان هر کاری میتونی بکن اما خواهر نباید پیکرِ برادرشُ اینطور ببینه .. (آره والا ..) اگه پیکرِ برادری پاره پاره باشه خواهر نباید بالاسرِ بدن بیاد ..
به هر طریقی که شد اما صفیه خانم اومد بالاسرِ برادر تا پیکرُ دید شروع کرد روضه خواندن ..*

گمان نمی کنم این روحِ پیکرم باشد
تنی که مُثله شده در برابرم باشد
گمان نمی کنم این تکه هایِ پخش شده
همان عمویِ رشیدِ پیمبرم باشد
بدن مگر بدنِ کیست این چنین شده
اگر خدای نکرده برادرم باشد
چرا عبایِ پیمبر نمیگذارد تا
دوباره روشنیِ دیدۀ ترم باشد

*اما این خواهرم برا اون خواهر روضه خواند ..*

فدایِ خواهرِ مظلومه ای که نالان گفت
کنارِ کشتۀ گودال مو پریشان گفت
گمان نمیکنم این زیرِ نیزه افتاده
حسینِ فاطمه یعنی برادرم باشد

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
👍8👎1
|⇦•حمزه‌ که‌ جانِ عالم..
#مدح و توسل ویژهٔ شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
حمزه که جان عالَم و آدم فداي او
لب باز مي کنم که بگويم رثاي او ...

مردي که در شجاعت و هيبت نمونه بود
در غيرت و شُکوه و شهامت نمونه بود

شيرِ خدا و شير نبي فارسَ العرب
در انتهاي جاده یِ مردانگي ، ادب

هم يکه تاز عرصه یِ جنگ و نبردها
هم آشناي بي کسيِ اهل دردها

هنگام رزم و حادثه مردي دلير بود
خورشيد آسماني و روشن ضمير بود

شب هاي مکه شاهد جود و کرامتش
گل داشت باغ شانه ی او از سخاوتش

او صاحبِ تمام صفات حميده بود
دل را به نور حضرت حق پروريده بود

الگوي اهلِ سرّ و يقين بود طاعتش
يعني زبانزد همه مي شد عبادتش

در آسمان مکه ی دلها ستاره بود
بر قلبهاي خسته اميدي دوباره بود

بالا گرفت روز اُحد تا که کارزار
شد آسمان روشن آن روز تارِ تار

آتشفشان شده اُحد از بس گدازه ريخت
از آسمان و خاک زمين خون تازه ريخت

حمزه در آن ميانه که گرم قتال شد
کم کم براي حمله ی‌ دشمن مَجال شد

آنقدر روبهان به شکارش کمين زدند
تا نيزه اي به سينه ی آن نازنين زدند

حمزه که رفت قلب رسول خدا شکست
خورشيد چشمهايِ رئوفش به خون نشست

لبريز زخم بود و جراحت دل نبي
از دست رفته بود همه حاصل نبي

ميدان خروشِ ناله ی‌ واويلتا گرفت
عالم براي غربت حمزه عزا گرفت

جانم فدايِ پيکر پاک و مطهرش
جانم فدايِ زخم فراوان پيکرش

اما هنوز غربت آن روز مانده بود
داغي عظيم بر دل عالم نشانده بود

خواهر کنار جسم برادر رسيد و بعد
آهي ز داغ لاله ی پرپر کشيد و بعد

پيمانه هاي صبر دل او که جوش رفت
آنقدر ناله زد که همان جا ز هوش رفت

آري ، دلم گرفته ز اندوه ديگري
دارم دوباره ماتم مظلومه خواهري

زينب غروب واقعه را غرق خون که ديد
از خيمه تا حوالي گودال مي دويد ...

#شاعر_يوسف_رحيمي

*تا پیغمبر بالای سر پیمر حمزه رسید امیرالمومنین پیغمبر رو‌مطلع کرد آقاجان!صفیه خانوم‌ خبر رو شنیده داره میاد سمت پیکر برادرش..گفت علی جان! هرکاری میتونی بکن.. اما خواهر نباید پیکر برادرش رو اینجوری ببینه. رسم همینه اکه پیکر برادری پاره پاره باشه خواهر نباید بالا سر بدن بیاد..با هر زوری شد صفیه خانوم اومد بالای پیکر، تا پیکر و دید شروع کرد روضه خوندن‌....*

گمان نمی‌کنم این روحِ پیکرم باشد
تنی که مُثله شده در برابرم باشد

گمان نمی‌کنم این تکه‌های پخش شده
همان عموی رشید پیمبرم باشد

بدن مگر بدن کیست این چنین شده است؟
اگر خدای نکرده برادرم باشد!

چرا عبای پیمبر نمی‌گذارد تا
دوباره روشنی دیدۀ ترم باشد؟

فدای خواهر مظلومه‌ای که نالان گفت :
کنار کشتۀ گودال، مو پریشان گفت :

گمان نمی‌کنم این زیر نیزه افتاده
حسینِ فاطمه، یعنی برادرم باشد

#شاعر_علی_‌اکبر_لطیفیان

↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
َللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حمزه_سیدالشهداء_علیه_السلام
#کربلایی_حسین_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
https://www.tg-me.com/matnerooze
👍5
مدح /حضرت حمزه علیه السلام
@babolharam_net
|⇦• حمزه که جان‌ِ عالم .....
#روضه و توسل ویژهٔ شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ابن سعد درباره او می نویسد: «او مردی میان قامت بود؛ نه بسیار بلند قد و نه کوتاه».
حمزه در میان جوانان قریش در دلاوری و ارجمندی بی نظیر و در راست قامتی، آزادمنشی و ظلم ستیزی سرآمد همگان بود. حمزه در عین زیبایی اندام در درون سینه اش قلبی تپنده از شهامت و سلحشوری داشت.

َللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج

https://www.tg-me.com/matnerooze
۵۶
(امام جعفر صادق ع)
شیخ الائمه،امام صادق
گشتی فدایی،در راه خالق
مدینه در عزای تو غوغا شد امشب
در خانه ات بزم عزا برپا شد امشب
شمس حقایق،قرآن ناطق
امام صادق۲

دشمن دل شب،آتشی افروخت
چون بیت زهرا،کاشانه اش سوخت
افتاده ای آن لحظه تو به یاد مادر
به یاد ضرب لگد و فشار آن در
شمس حقایق،قرآن ناطق
امام صادق۲

زد زهر کینه،شرر به جانت
کم شده دیگر،تاب و توانت
از کینه ی منصور دون خون شد دل تو
زهر ستم شرر زده بر حاصل تو
شمس حقایق،قرآن ناطق
امام صادق۲

شهر مدینه،نوا گرفته
موسی بن جعفر،عزا گرفته
از ظلم و کین دشمنت شدی تو خاموش
با دست موسی پسرت گشتی کفن پوش
شمس حقایق،قرآن ناطق
امام صادق۲

بیت ولایت،را غم گرفته
موسی بن جعفر،ماتم گرفته
شهر مدینه از غمت ماتمسرا شد
مدینه النبی چنان کرب و بلا شد
شمس حقایق،قرآن ناطق
امام صادق۲

#رضا_یعقوبیان

#امام_جعفر_صادق_ع
👍51👎1
Audio
۵۸
(امام جعفر صادق ع)
صادق آل احمد،از تبار محمد
از سوی دشمن دین،شد بر او ظلم بی حد
تسلیت یا بقیه الله
یابن زهرا آجرک الله

تویی شیخ الائمه،ماه شهر مدینه
از ستم های منصور،شهید ظلم و کینه
تسلیت یا بقیه الله
یابن زهرا آجرک الله

دشمنت ریخت دل شب،درون خانه ی تو
شعله ور یابن زهرا،شده کاشانه ی تو
تسلیت یا بقیه الله
یابن زهرا آجرک الله

نیمه شب بین آتش،بوده ای یاد مادر
یاد آن لحظه ای که،شد فدا پشت آن در
تسلیت یا بقیه الله
یابن زهرا آجرک الله

زهر کین یابن زهرا،بر دلت زد شراره
زان همه ظلم و کینه،جگرت گشته پاره
تسلیت یا بقیه الله
یابن زهرا آجرک الله

شدی از زهر کینه،یابن زهرا تو خاموش
پسرت آمد از راه،بدنت شد کفن پوش
تسلیت یا بقیه الله
یابن زهرا آجرک الله

در کنار تو مولی،پسرت خونجگر شد
یابن زهرا گل تو،بهر تو دیده تر شد
تسلیت یا بقیه الله
یابن زهرا آجرک الله

در مدینه ز داغت،بزم ماتم به پا شد
مدینه در عزایت،همچو کرب و بلا شد
تسلیت یا بقیه الله
یابن زهرا آجرک الله

ای گل باغ زهرا،قدر و جاهت رفیع است
غربتت گشته معلوم،قبر تو در بقیع است
تسلیت یا بقیه الله
یابن زهرا آجرک الله

#رضا_یعقوبیان

#امام_جعفر_صادق_ع
👍32
حبیبی آجرک الله یا رسول الله
بکش زِ سینه ی خود آه یا رسول الله

بریز اشک مصیبت که حمزه را کشتند
سر تو باد سلامت که حمزه را کشتند

بیا ببین که چه ها بر سرش نیاوردند
بیا ببین که چه سان پاره پاره اش کردند

بیا کنار عموی خود آه و زاری کن
صفیه تا نرسیده زِ راه کاری کن

بگو دمی همه یاران از این دیار روند
که خواهر آمده نامحرمان کنار روند

نهان کن از نگه عمه اشک هایت را
به روی قامت حمزه بکش عبایت را

بگو به فاطمه چشمان عمه را گیرد
ببیند این بدن پاره پاره می میرد

بگو برای صفیه زِ کربلای حسین
بگو زِ روضه زینب زِ روضه های حسین

تنی به روی زمین است در بر زینب
خدا کند که نباشد برادر زینب

فقط نه این که عبا بر تنش نیاوردند
لباس کهنه ی او را هم از تنش بردند

فدای سجده ی طولانی ات حسین من
بگو چه شد سر نورانی ات حسین من

صدای ناله ی زینب به پاست یا جداه
تن حسین به صحرا رهاست یا جداه

گلی که زینت دوش تو بود در همه جا
زِ سم اسب ببین توتیاست یا جداه

تنش مُقطَّعُ الاعضا به خاک کرب و بلا
سر بریده ندانم کجاست یا جداه

#عبدالحسین

#حضرت_حمزه_ع
👍4
ای شیر خدا و شیر احمد
ای یار و فدایی محمّد

ای عمِّ رسول و عمِّ حیدر
بر ختم رسل علّیِ دیگر

سر تا به قدم همه فتوّت
شمشیر تو حامی نبوّت

ایثار زِ تو، شجاعت از تو
حکم از نبی و اطاعت از تو

روی تو به بدر نور بخشید
شمشیر تو در اُحد درخشید

تو قلب رسول را امیدی
سردار مبارز و شهیدی

تاریخ کند هماره اعلام
کز بَدوِ طلوع دینِ اسلام

حمزه همه جا محمّدی بود
احیاگر دین احمدی بود

ای شیر خدا، سلام بر تو
شمشیر خدا، سلام بر تو

روزی که زِ جور خصمِ نا اهل
وز بغض و عداوتِ ابوجهل

بردند هجوم بر محمّد
زد لطمه عدو به جان احمد

از همسر خویش تا شنیدی
با خشم به هر طرف دویدی

فریاد زدی کجاست بوجهل
آن سنگدل زِ اصل نااهل

از خشم رهش به کوچه بستی
پیشانی اش از کمان شکستی

فریاد زدی که ای ستمگر
این مزد جفات با پیمبر

زین واقعه تلخ بود کامت
دل برد به مسجد الحرامت

دیدی که رسول حیّ دادار
بنشسته غریب و بی کس و یار

از سوز درون زدی صدایش
گلبوسه زدی به دست و پایش

کای سیّد و سرورم محمّد
فرزند برادرم محمّد

بر خصم تو ره زِ خشم بستم
پیشانی اش از کمان شکستم

من حمزه ام، ای سرم فدایت
پیوسته کنم زِ تو حمایت

فرمود رسول حیّ داور
کای عمّ گرامی پیمبر

من عفو و کرم بود مرامم
هرگز نه به فکر انتقامم

تا نور دهی به هر دو عینم
خشنود کن از شهادتینم

دُر از لب همچو لعل سفتی
از قلب، شهادتین گفتی

برد از سخنت رسول حق نوش
لبخند زنان گشود آغوش

کای عمّ گرامی نکویم
این بود همیشه آرزویم

با قصّه ی حمزه و پیمبر
یاد آمدم از عموی دیگر

عبّاس علی گل مدینه
آب آور بلبل مدینه

سقّای نخورده آب در بحر
گشته جگرش کباب در بحر

دل را زِ شراره تاب داده
از اشک به آب آب داده

یک باغِ مدینه دیده در آب
تصویرِ سکینه دیده در آب

دریاش روان زِ هر دو عین است
خجلت زده از لب حسین است

با یک یمِ اشک و یک یم خون
لب تشنه شد از فرات بیرون

بار غم تشنگان به دوشش
در سینه شرر، به دل خروشش

یاد لب خشک شیرخواره
می زد به وجود او شراره

جان کرده سپر به تیر دشمن
گردیده جدا دو دستش از تن

تیری زِ کمان رسید بر مشک
از دیده ی مشک شد روان اشک

عبّاس نگه به آب می دوخت
آب از غم او چو شعله می سوخت

ای حمزه ی کربلا اباالفضل
سینه سپر بلا ابالفضل

سوزی که هماره سوزِ «میثم»
آتش فکند به قلب عالم

#استاد_غلامرضا_سازگار
👍4
#امام_صادق_ع_شهادت
خاک بقیع همیشه غمباره
2025/07/14 17:54:10
Back to Top
HTML Embed Code: