#روضه_کوتاه_اربعین_
رسیده ام سر وداع ِ آخرمان
اگر چه زودتر از من رسیده مادرمان
ببین که دست به پهلو نشسته می گرید
زداغ آن سر ِ ابرو شکسته می گرید
***
یعنی حسین جان اومدم کنار مزارت، می بینم مادرم اول رفته کنار قبر عباس نشسته.
تو تشنه رفتی و بعد تو آشیانم سوخت
نفس نفسم بی تو دودمانم سوخت
اگر چه دست کسی سمت معجرم نرسید
زبس که زخم زبان بود نیمه جانم سوخت
به زیر تابش خورشید دخترت می گفت
که از حرارت زنجیر استخوانم سوخت
زبام های بلند، آتشی به نی می ریخت
پس از سر تو سر و روی دخترانت سوخت
بیشتر از همه تو زیارت اربعین خانم رباب اذیت شده، سه روز میگن اهلبیت کربلا بودن، زین العابدین ترسید از جان دادن خیلی ها،فرمان داد،عمه جان همه رو جمع کن برگردیم مدینه، دیدن رباب جلو اومد خانم جان: به من اجازه بده اینجا بمونم، بعضی ها نوشتند یک سال کنار قبر حسین یه طوری ضجه می زد،یه طوری ناله می زد، همه ی بیابون نشین ها با ناله ی رباب گریه می کردند، هر چی اومدند گفتند:خانم جان یه سایه بان حداقل بذار برات درست کنیم،آفتاب سوزنده است،می فرمود:نه،نه،خودم دیدم بدن عزیزم زیر آفتاب،روی خاک های گرم کربلا بود
رباب بر سر خود می زد و به من می گفت
به روی نیزه ببین طفل بی زبانم سوخت
رسیده ام سر وداع ِ آخرمان
اگر چه زودتر از من رسیده مادرمان
ببین که دست به پهلو نشسته می گرید
زداغ آن سر ِ ابرو شکسته می گرید
***
یعنی حسین جان اومدم کنار مزارت، می بینم مادرم اول رفته کنار قبر عباس نشسته.
تو تشنه رفتی و بعد تو آشیانم سوخت
نفس نفسم بی تو دودمانم سوخت
اگر چه دست کسی سمت معجرم نرسید
زبس که زخم زبان بود نیمه جانم سوخت
به زیر تابش خورشید دخترت می گفت
که از حرارت زنجیر استخوانم سوخت
زبام های بلند، آتشی به نی می ریخت
پس از سر تو سر و روی دخترانت سوخت
بیشتر از همه تو زیارت اربعین خانم رباب اذیت شده، سه روز میگن اهلبیت کربلا بودن، زین العابدین ترسید از جان دادن خیلی ها،فرمان داد،عمه جان همه رو جمع کن برگردیم مدینه، دیدن رباب جلو اومد خانم جان: به من اجازه بده اینجا بمونم، بعضی ها نوشتند یک سال کنار قبر حسین یه طوری ضجه می زد،یه طوری ناله می زد، همه ی بیابون نشین ها با ناله ی رباب گریه می کردند، هر چی اومدند گفتند:خانم جان یه سایه بان حداقل بذار برات درست کنیم،آفتاب سوزنده است،می فرمود:نه،نه،خودم دیدم بدن عزیزم زیر آفتاب،روی خاک های گرم کربلا بود
رباب بر سر خود می زد و به من می گفت
به روی نیزه ببین طفل بی زبانم سوخت
آدم تو این دنیا چی دلخوشی بهتر از مجلس اباعبدالله داره؟خسته ای؟! هر چی خسته باشی از عمه ی امام زمان (عج)، عمه ای که چهل روزه نخوابیده خسته تر نیستی ... . اگه هنوز نرفتی کربلا امروز روزشه
سفر اول سفر آشفتگی است، سفر اول، سفر بُهت است، تازه سفر دوم سفر گریه است، زینبم سفر دوم گریه اش افتاد، سفر اول می خواست گریه کنه، می زدند، اما امروز راحت گریه کرد، تو هم امروز راحت گریه کن ... .
****************
سفر اول سفر آشفتگی است، سفر اول، سفر بُهت است، تازه سفر دوم سفر گریه است، زینبم سفر دوم گریه اش افتاد، سفر اول می خواست گریه کنه، می زدند، اما امروز راحت گریه کرد، تو هم امروز راحت گریه کن ... .
****************
.
#روضه_اربعین
روز اربعین و شب زیارتی ابی عبدالله ، دلا بره کربلا ،
فرمودند : اگه نتونستید کربلا برید و دلتون هوای کربلا کرد ، متوجه قبر شش گوشۀ عزیز فاطمه بشین و سه مرتبه بگین : صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ...
اول زائر امروز ، جابرِ بن عبدالله است،
تو آب فرات غسل کرد ، گفت عطیه منو ببر نزدیک قبر شهدا ... جابر نابیناست .. از هر قبری ، مشنی خاک برمی داشت و می بویید و خاک رو بر روی خاک میریخت ، تا اینکه خاک قبری رو تا بویید، بگریه افتاد و گفت: عطیه پیدا کردم قبر آقامو .. پیدا کردم قبرِ مولامو ..
اومد کنار قبر ابی عبدالله ، هی صدا میزنه : " حبیبی یا حسین" ۳
اما جواب نمیشنوه ، چی شده آقا ؟
حسین جان تو کسی بودی که توو کوچه های مدینه به جابر سبقت سلام میگرفتی...
مگه دوست جوابه دوستش رو نمیده ؟
خودش جواب خودش رو داد :
چگونه جواب بده ؟ آقایی که بینِ سر و نازنین بدنش جدایی اُفتاده ... حسین ...
شنید صدای زنگ قافله داره میاد ، گفت : عطیه برو ببین چه خبره ؟ رفت ، برگشت ، صدا زد :
زجا برخیز جابر
دلبر جانانه می آید
قدم از خانه بیرون نِه
که صاحبخانه می آید
( زینب داره میاد ، امام زین العابدین داره میاد ، کلثوم داره میاد ... )
زجا برخیز و
خود را کُن مهیا بهر استقبال
که از ره بلبل و
شمع و گل و پروانه میآید
( تا نزدیک شدن ، دیگه نگذاشتن شتران رو روی زمین بخوابانند ، مثل برگ خزان ریختند رو زمین ... )
هر یکی سوی مزاری میدوید
هر یکی قبری درآغوش میکشید
لیک یک بانوی قد خمیده ای
قد خمیده مو پریشان خسته ای
گفت یارب ، من چه سازم ،یا کریم
رو سوی قبر که سازم یا رحیم
ناگهان آمد به خود با شور و شین
دید بنشسته سر قبر حسین ...
#حسین ...
یاحسین ، زینبت آمد زسفر
بر سر قبر تو ای تشنه جگر
آمدم عقده ی دل باز کنم
با تنِ بی سرِ تو راز کنم
#حسین_من
ارغوانی شده رنگ رویم
شد سفید از غم داغت مویم
آنچنان رنج اسیری دیدم
سیر از زندگی ام گردیدم
عزیز دلم ، یادم نمیره همینجا بود اومدم ، شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته هارو ، از روی بدنت کنار زدم ... نازنین بدنت رو دیدم ... پاره پاره ، غرق به خون ، صدا زدم : آیا تو برادر منی !؟ ... حسین من !
تو را آنروز من نشناختم
اما مرا امروز تو نشناسی ...
حسین...
ببین صبر و تحمل تا کجا کرده ام ...* حسین جانم! مگر نه اینکه هر کی سفر میره با خودش سوغات میاره؟ ...*
اشک سرخ و چهره زرد و تن کبود و مو سفید
این همه سوغات از شام خراب آورده ام
*همه ناله بزنیم : حسین .....*
#سبک_الا_ای_همسفر 👇
زبس نالیده ام ، درون سینه ام
نمانده ناله ای ...
دراین خونین چمن ، برای باغبان
نمانده لاله ای ...
مسیحایی نفس ، به فریادم برس
ندارم جز تو کس ...حبیبی یا حسین
****
منم آن باغبان ، که هفتاد و دو گل
به پیشم چیده اند ...
در این خونین چمن ، به اشک باغبان
همه خندیده اند ...
تو ای مادر بیا ، ببین حال مرا
که افتادم زپا ....
حبیبی یا حسین ....
هر روز این چهل روز بوده مرا چهل سال
می سوختم همیشه می ساختم هماره ...
"السّلام علی قلب زینب الصبور
.
#اربعین
.
#روضه_اربعین
روز اربعین و شب زیارتی ابی عبدالله ، دلا بره کربلا ،
فرمودند : اگه نتونستید کربلا برید و دلتون هوای کربلا کرد ، متوجه قبر شش گوشۀ عزیز فاطمه بشین و سه مرتبه بگین : صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ...
اول زائر امروز ، جابرِ بن عبدالله است،
تو آب فرات غسل کرد ، گفت عطیه منو ببر نزدیک قبر شهدا ... جابر نابیناست .. از هر قبری ، مشنی خاک برمی داشت و می بویید و خاک رو بر روی خاک میریخت ، تا اینکه خاک قبری رو تا بویید، بگریه افتاد و گفت: عطیه پیدا کردم قبر آقامو .. پیدا کردم قبرِ مولامو ..
اومد کنار قبر ابی عبدالله ، هی صدا میزنه : " حبیبی یا حسین" ۳
اما جواب نمیشنوه ، چی شده آقا ؟
حسین جان تو کسی بودی که توو کوچه های مدینه به جابر سبقت سلام میگرفتی...
مگه دوست جوابه دوستش رو نمیده ؟
خودش جواب خودش رو داد :
چگونه جواب بده ؟ آقایی که بینِ سر و نازنین بدنش جدایی اُفتاده ... حسین ...
شنید صدای زنگ قافله داره میاد ، گفت : عطیه برو ببین چه خبره ؟ رفت ، برگشت ، صدا زد :
زجا برخیز جابر
دلبر جانانه می آید
قدم از خانه بیرون نِه
که صاحبخانه می آید
( زینب داره میاد ، امام زین العابدین داره میاد ، کلثوم داره میاد ... )
زجا برخیز و
خود را کُن مهیا بهر استقبال
که از ره بلبل و
شمع و گل و پروانه میآید
( تا نزدیک شدن ، دیگه نگذاشتن شتران رو روی زمین بخوابانند ، مثل برگ خزان ریختند رو زمین ... )
هر یکی سوی مزاری میدوید
هر یکی قبری درآغوش میکشید
لیک یک بانوی قد خمیده ای
قد خمیده مو پریشان خسته ای
گفت یارب ، من چه سازم ،یا کریم
رو سوی قبر که سازم یا رحیم
ناگهان آمد به خود با شور و شین
دید بنشسته سر قبر حسین ...
#حسین ...
یاحسین ، زینبت آمد زسفر
بر سر قبر تو ای تشنه جگر
آمدم عقده ی دل باز کنم
با تنِ بی سرِ تو راز کنم
#حسین_من
ارغوانی شده رنگ رویم
شد سفید از غم داغت مویم
آنچنان رنج اسیری دیدم
سیر از زندگی ام گردیدم
عزیز دلم ، یادم نمیره همینجا بود اومدم ، شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته هارو ، از روی بدنت کنار زدم ... نازنین بدنت رو دیدم ... پاره پاره ، غرق به خون ، صدا زدم : آیا تو برادر منی !؟ ... حسین من !
تو را آنروز من نشناختم
اما مرا امروز تو نشناسی ...
حسین...
ببین صبر و تحمل تا کجا کرده ام ...* حسین جانم! مگر نه اینکه هر کی سفر میره با خودش سوغات میاره؟ ...*
اشک سرخ و چهره زرد و تن کبود و مو سفید
این همه سوغات از شام خراب آورده ام
*همه ناله بزنیم : حسین .....*
#سبک_الا_ای_همسفر 👇
زبس نالیده ام ، درون سینه ام
نمانده ناله ای ...
دراین خونین چمن ، برای باغبان
نمانده لاله ای ...
مسیحایی نفس ، به فریادم برس
ندارم جز تو کس ...حبیبی یا حسین
****
منم آن باغبان ، که هفتاد و دو گل
به پیشم چیده اند ...
در این خونین چمن ، به اشک باغبان
همه خندیده اند ...
تو ای مادر بیا ، ببین حال مرا
که افتادم زپا ....
حبیبی یا حسین ....
هر روز این چهل روز بوده مرا چهل سال
می سوختم همیشه می ساختم هماره ...
"السّلام علی قلب زینب الصبور
.
#اربعین
.
🏴🏴🏴🏴
#روضه اربعین حسینی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
"السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
⬅️اجرو مزده شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی دو عالم فاطمه زهرا (س) انشاالله درهر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله ..روز اربعین حسینی است خوش به حال کسانی که رفتن کربلا و اربعین کربلا هستند انشاالله دعا کنید قسمت بشه ماه ها هم در چنین روزی کربلا باشیم خیلی ها حالا رفتند درپیاده روی اربعین حسینی شرکت کنند بگیم حسین جان درروزعاشورا فریادت بلند شد تا کسی شما را یاری کنند ولی حالا ببین هزاران عاشق دلسوخته دارند می یان کربلا اربعین کربلا باشد حالا دلها آماده برات روضه بخونم همه اموات فیض ببرند
🔸اربعین آمد و چشم ها باز گریان می شود
🔸کربلا ماتم سرای اهل ایمان می شود
🔸غصه های آل طه در مسیر کوفه و شام
🔸یاد شام تارشان در کنج ویران می شود
🔸باز تازه غصه های کربلا در نزد زینب
🔸سید سجاد زین غم اشک ریزان می شود
🔸مجلس شام یزید و لعل لب های حسین
🔸زیر چوب خیزران باز خونریزان می شود
🔸گوشه ویرانه گویا غنچه ای روییده است
🔸آه و صد افسوس که آن هم برگ ریزان می شود
🔸باز گویا یک سری بی تن به نزددخترش
🔸یا که خورشیدی به نزد ماه میهمان می شود
🔸باز گویا دختری از شوق دیدار پدر
🔸گریه و زاری نموده تا که بی جان می شود
🔸باز گویا جابر آید با عطیه کربلا
🔸حال او زین ماتم عظمی پریشان می شود
🔸باز گویا زینب غم دیده از شام بلا
🔸می رسد بر کربلا و زار و نالان می شود
🔸کاروان آل یاسین مجلسی برپا نموده
🔸دشت خون با اشک زینب سیر باران می شود
🔸غم فزون گشته زحد غمخوار زینب رفته است
🔸تا ابد دنیای او همچون غمستان می شود
🔸ناله های زینب و خون دل سجاد دین
🔸تازه است هر روز تا مهدی نمایان می شود
⬅️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد( ع) ـفرمود یابن رسول الله .
یه راه میره مدینه .
یه راه میره کربلا.
کدوم راهُ بریم؟
امام سجاد فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید.
⏪بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب.
بی بی جان مدینه بریم یا کربلا....
میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد.
فرمود بشیر ما رو ببر کربلا.
چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم.
چهل روزه حسینمو ندیدم.. نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم خواهرا کجای مجلس نشسته آید می دونید خواهر یک لحظه طاقت دوری برادر رو نداره زینبی که یک لحظه از حسین جدا نبود چهل روزه از حسینش دوربود .
آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته.
روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا .
آخ کاروان رسید کربلا..
این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن .
اما اولین بار روز دوم محرم بود...
وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،
جوونای بنی هاشم اومدن..
هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند.
با احترام وارد زمین کربلا شدن..
وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،
عمه جان دستتو بده به من پیاده شو ..
عباس اومد ، زانو زمین زد .
خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو ..
با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن
💔اما اما اما آی کربلائیا..
💔 روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن ..
نه عباسی هست..
نه علی اکبری هست.
از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن .
هر کدوم کنار قبری رفتن.
◾️هر یکی سوی مزاری میدوید
▪️هر یکی قبری در آغوش میکشید
◾️ناگهان بانوی قد خمیده ای
▪️قد خمیده مو پریشان خسته ای
◾️گفت یارب چه سازم یا کریم
▪️رو سوی قبر که باشم یا رحیم
◾️ناگهان آمد به خود با شور و شین
▪️دید بنشسته سر قبر حسین
⬅️زینب اومد کنار قبر برادر. حسین نشت.
🔸(شاید درد دلش این بوده باشه)
حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان.
یه جا نیومدم.
(یادته حسین جان)
اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی.
حسین جان میدونی چرا نیومدم.
ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش.
حسین جان حالا بیا تلافی کن
سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان
وقتی سرتو وارد خرابه کردن
داداش که درکنار سرت درخرابه شام جان داده
حسین آرام جانم حسین روح روانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين
التماس دعا
#روضه اربعین حسینی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
"السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
⬅️اجرو مزده شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی دو عالم فاطمه زهرا (س) انشاالله درهر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله ..روز اربعین حسینی است خوش به حال کسانی که رفتن کربلا و اربعین کربلا هستند انشاالله دعا کنید قسمت بشه ماه ها هم در چنین روزی کربلا باشیم خیلی ها حالا رفتند درپیاده روی اربعین حسینی شرکت کنند بگیم حسین جان درروزعاشورا فریادت بلند شد تا کسی شما را یاری کنند ولی حالا ببین هزاران عاشق دلسوخته دارند می یان کربلا اربعین کربلا باشد حالا دلها آماده برات روضه بخونم همه اموات فیض ببرند
🔸اربعین آمد و چشم ها باز گریان می شود
🔸کربلا ماتم سرای اهل ایمان می شود
🔸غصه های آل طه در مسیر کوفه و شام
🔸یاد شام تارشان در کنج ویران می شود
🔸باز تازه غصه های کربلا در نزد زینب
🔸سید سجاد زین غم اشک ریزان می شود
🔸مجلس شام یزید و لعل لب های حسین
🔸زیر چوب خیزران باز خونریزان می شود
🔸گوشه ویرانه گویا غنچه ای روییده است
🔸آه و صد افسوس که آن هم برگ ریزان می شود
🔸باز گویا یک سری بی تن به نزددخترش
🔸یا که خورشیدی به نزد ماه میهمان می شود
🔸باز گویا دختری از شوق دیدار پدر
🔸گریه و زاری نموده تا که بی جان می شود
🔸باز گویا جابر آید با عطیه کربلا
🔸حال او زین ماتم عظمی پریشان می شود
🔸باز گویا زینب غم دیده از شام بلا
🔸می رسد بر کربلا و زار و نالان می شود
🔸کاروان آل یاسین مجلسی برپا نموده
🔸دشت خون با اشک زینب سیر باران می شود
🔸غم فزون گشته زحد غمخوار زینب رفته است
🔸تا ابد دنیای او همچون غمستان می شود
🔸ناله های زینب و خون دل سجاد دین
🔸تازه است هر روز تا مهدی نمایان می شود
⬅️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد( ع) ـفرمود یابن رسول الله .
یه راه میره مدینه .
یه راه میره کربلا.
کدوم راهُ بریم؟
امام سجاد فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید.
⏪بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب.
بی بی جان مدینه بریم یا کربلا....
میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد.
فرمود بشیر ما رو ببر کربلا.
چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم.
چهل روزه حسینمو ندیدم.. نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم خواهرا کجای مجلس نشسته آید می دونید خواهر یک لحظه طاقت دوری برادر رو نداره زینبی که یک لحظه از حسین جدا نبود چهل روزه از حسینش دوربود .
آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته.
روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا .
آخ کاروان رسید کربلا..
این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن .
اما اولین بار روز دوم محرم بود...
وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،
جوونای بنی هاشم اومدن..
هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند.
با احترام وارد زمین کربلا شدن..
وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،
عمه جان دستتو بده به من پیاده شو ..
عباس اومد ، زانو زمین زد .
خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو ..
با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن
💔اما اما اما آی کربلائیا..
💔 روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن ..
نه عباسی هست..
نه علی اکبری هست.
از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن .
هر کدوم کنار قبری رفتن.
◾️هر یکی سوی مزاری میدوید
▪️هر یکی قبری در آغوش میکشید
◾️ناگهان بانوی قد خمیده ای
▪️قد خمیده مو پریشان خسته ای
◾️گفت یارب چه سازم یا کریم
▪️رو سوی قبر که باشم یا رحیم
◾️ناگهان آمد به خود با شور و شین
▪️دید بنشسته سر قبر حسین
⬅️زینب اومد کنار قبر برادر. حسین نشت.
🔸(شاید درد دلش این بوده باشه)
حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان.
یه جا نیومدم.
(یادته حسین جان)
اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی.
حسین جان میدونی چرا نیومدم.
ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش.
حسین جان حالا بیا تلافی کن
سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان
وقتی سرتو وارد خرابه کردن
داداش که درکنار سرت درخرابه شام جان داده
حسین آرام جانم حسین روح روانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين
التماس دعا
🌹روضه ی اربعین🌹زبانحال خواهر کنارقبر برادر🌹
✨سبک محمود بیات معروف به سبک دشتی✨
🍁گوشه ی مارضایی🍁
چهل روزه حسینم را ندیدم(آیی عزیزم)
بلایش را به جان ودل خریدم(آیی عزیزم عزیزم)
😭😭😭
چهل روز است چهل منزل اسیرم(آیی)
دعا کن در کنار توبمیرم(آیی عزیزم)2
چهل روزه غم چهل ساله دیدم 😭
غم واندوه دیدم ناله دیدم(هایی غریبم آیی غریبم)
سر پر خون تو همراه من بود😭😭
به هرجاچهل چراغ راه من بود(آیی عزیزم)2
همینجا غرق در خون شد وجودم(عزیزم)2
تن پاک توراگم کرده بودم2
میان نیزه ها دل باختم من(آخ عزیزم)2
ترا دیدم ولی نشناختم من(وایی عزیزم)2
اگر امروز برداری سرت را(ای والله به خدا حسینم)
توهم نشناسی ای گل خواهرت را😭😭
زجا برخیز ای نور دودیده(هایی عزیزم2 وایی غریبم2)
ببین موی سپید وقد خمیده(هایی عزیزم)2
😭😭😭
روزاربعین امام حسین ع دو زائر دل شکسته داشته،
یکی زینب س ودیگری جابراست،اما عاشقان ابی عبدالله جابر برااولین بار قبرحسین ع و زیارت میکنه،
آی گریه کنای ابی عبدالله ع خودت وکربلا ببین
کنار خواهرخسته و داغ دیده ی حسین امروز با
ناله هات مرهم تاول پاهاش باش،آخه چهل روزه شاید کفش زینب ازپاش در نیومده ،😭😭😭
بمیرم😭😭😭😭
ولی عمه ی سادات اولین بار تو گودال قتلگاه زائر حسینش بود
بدن بی سر حسینشو در آغوش گرفت (لبهاشو) گذاشت رو رگهای بریده ی برادر ...
جایی که من بوسیده ام زهرانبوسید
بابم علی مرتضی، جدم رسول الله نبوسید
سرشو طرف آسمون بلند کرد،
گفت:خدایا این قربانی را ازآل رسول الله قبول
بفرما
درقتلگاه جسم برادر بروی دست
بگرفت کای خدای من این جان زینب است
قربانی تواست بکن از کرم قبول
کاری چنین زعهده ی ایمان زینب است
🍁صل الله علیک یا اباعبدالله🍁
ساختار روضه بااشعار وفی البداحه
بنده حقیر نوشتم
تایپ:سوقندی
✨التماس دعای فرج✨
✨سبک محمود بیات معروف به سبک دشتی✨
🍁گوشه ی مارضایی🍁
چهل روزه حسینم را ندیدم(آیی عزیزم)
بلایش را به جان ودل خریدم(آیی عزیزم عزیزم)
😭😭😭
چهل روز است چهل منزل اسیرم(آیی)
دعا کن در کنار توبمیرم(آیی عزیزم)2
چهل روزه غم چهل ساله دیدم 😭
غم واندوه دیدم ناله دیدم(هایی غریبم آیی غریبم)
سر پر خون تو همراه من بود😭😭
به هرجاچهل چراغ راه من بود(آیی عزیزم)2
همینجا غرق در خون شد وجودم(عزیزم)2
تن پاک توراگم کرده بودم2
میان نیزه ها دل باختم من(آخ عزیزم)2
ترا دیدم ولی نشناختم من(وایی عزیزم)2
اگر امروز برداری سرت را(ای والله به خدا حسینم)
توهم نشناسی ای گل خواهرت را😭😭
زجا برخیز ای نور دودیده(هایی عزیزم2 وایی غریبم2)
ببین موی سپید وقد خمیده(هایی عزیزم)2
😭😭😭
روزاربعین امام حسین ع دو زائر دل شکسته داشته،
یکی زینب س ودیگری جابراست،اما عاشقان ابی عبدالله جابر برااولین بار قبرحسین ع و زیارت میکنه،
آی گریه کنای ابی عبدالله ع خودت وکربلا ببین
کنار خواهرخسته و داغ دیده ی حسین امروز با
ناله هات مرهم تاول پاهاش باش،آخه چهل روزه شاید کفش زینب ازپاش در نیومده ،😭😭😭
بمیرم😭😭😭😭
ولی عمه ی سادات اولین بار تو گودال قتلگاه زائر حسینش بود
بدن بی سر حسینشو در آغوش گرفت (لبهاشو) گذاشت رو رگهای بریده ی برادر ...
جایی که من بوسیده ام زهرانبوسید
بابم علی مرتضی، جدم رسول الله نبوسید
سرشو طرف آسمون بلند کرد،
گفت:خدایا این قربانی را ازآل رسول الله قبول
بفرما
درقتلگاه جسم برادر بروی دست
بگرفت کای خدای من این جان زینب است
قربانی تواست بکن از کرم قبول
کاری چنین زعهده ی ایمان زینب است
🍁صل الله علیک یا اباعبدالله🍁
ساختار روضه بااشعار وفی البداحه
بنده حقیر نوشتم
تایپ:سوقندی
✨التماس دعای فرج✨
#روضه_اربعین_حسینی
اربعین تو رسیده است و ز راه آمده است
خواهرت با قد خم گشته و آه آمده است
زینب از وادی شام آمده چشمت روشن
از کجا تا به کجا آمده ؟چشمت روشن
آه ای یوسف صد تکه ی بی پیراهن
پیرهن بافته ات را بگرفت از دشمن
به لبش ناله ی محزون اخ العطشان است
روضه خوان حرم و آن بدن عریان است
مو پریشان شده و سینه زن و نالان است
به دلش سوز نهان ،دیده ی او گریان است
زینبی که سر بازار معطل شده است
بهر او چشم حرامی است که معضل شده است
ازدحام، هلهله ها، خنده ی مردم دیده
ناسزا در همه ی راه چقدر بشنیده
سایه ی بر سر خود را به روی نی دیده
در کنار سر نورانی او می دیده
کوفه باخطبه ی خود، شام چه غوغا می کرد
خواهرت در همه جا محشری برپا می کرد
خطبه اش تیغ شد و یک تنه یک لشگر شد
گاه چون فاطمه و گاه خود حیدر شد
مژدگانی بده عباس که خواهر آمد
خاطر آسوده که با چادر و معجر آمد
قافله همره خود مشک پر آب آورده
جرعه جرعه غم و اندوه رباب آورده
بسپارید که در علقمه هرگز نرود
وای اگر شکوه ی او پیش ابالفضل رود
آه بانو زچه رو قافله ات کم دارد
بعد از آن شام سیاه اشک دمادم دارد
نکند دختری که بود شبیه زهرا
جای مانده است در آن شام بلا
یاسر مسافر
اربعین تو رسیده است و ز راه آمده است
خواهرت با قد خم گشته و آه آمده است
زینب از وادی شام آمده چشمت روشن
از کجا تا به کجا آمده ؟چشمت روشن
آه ای یوسف صد تکه ی بی پیراهن
پیرهن بافته ات را بگرفت از دشمن
به لبش ناله ی محزون اخ العطشان است
روضه خوان حرم و آن بدن عریان است
مو پریشان شده و سینه زن و نالان است
به دلش سوز نهان ،دیده ی او گریان است
زینبی که سر بازار معطل شده است
بهر او چشم حرامی است که معضل شده است
ازدحام، هلهله ها، خنده ی مردم دیده
ناسزا در همه ی راه چقدر بشنیده
سایه ی بر سر خود را به روی نی دیده
در کنار سر نورانی او می دیده
کوفه باخطبه ی خود، شام چه غوغا می کرد
خواهرت در همه جا محشری برپا می کرد
خطبه اش تیغ شد و یک تنه یک لشگر شد
گاه چون فاطمه و گاه خود حیدر شد
مژدگانی بده عباس که خواهر آمد
خاطر آسوده که با چادر و معجر آمد
قافله همره خود مشک پر آب آورده
جرعه جرعه غم و اندوه رباب آورده
بسپارید که در علقمه هرگز نرود
وای اگر شکوه ی او پیش ابالفضل رود
آه بانو زچه رو قافله ات کم دارد
بعد از آن شام سیاه اشک دمادم دارد
نکند دختری که بود شبیه زهرا
جای مانده است در آن شام بلا
یاسر مسافر
شعر اربعین 🥀🖤🥀🖤🥀
سبک من ايرانم و تو عراقی
✍به قلم مریم صالحی مرزیجرانی
چهل روز گذشت پاشو داداش، پاشو داداش، پاشو داداش
زحالم خبر داشتی ای کاش،پاشو داداش پاشو داداش
سرنيزه ها تو میدیدی که اسیرم بی پروبال۲
به ضرب کتک میکشوندن خواهرت رو هی به دنبال
پاشو ای داداش ببین که خسته ام۲
مثل مرغی بال و پر شکسته ام۲
آروم جونم
زینبت امروز غریب وبی کسه
هیچ کسی به دادش نمیرسه۲
داداش خوبم
چهل منزل سرت رو نیزه ها
خونجگر گشتن تموم بچه ها
میدیدی داداش مصيبت های ما
برات بمیرم
خیزران خوردی تو مجلس یزید
حال زینب رو دیگه کسی ندید
یک شبه داداش موهام شده سفید
خدا میدونه
یاحسین مظلوم غریب مادرم۴
غریب مادر
#مریم صالحی
بانوای مداح اهلبیت ع🎧
#جناب_کربلایی_سلطانی🎤🌹
🖤🥀🖤
سبک من ايرانم و تو عراقی
✍به قلم مریم صالحی مرزیجرانی
چهل روز گذشت پاشو داداش، پاشو داداش، پاشو داداش
زحالم خبر داشتی ای کاش،پاشو داداش پاشو داداش
سرنيزه ها تو میدیدی که اسیرم بی پروبال۲
به ضرب کتک میکشوندن خواهرت رو هی به دنبال
پاشو ای داداش ببین که خسته ام۲
مثل مرغی بال و پر شکسته ام۲
آروم جونم
زینبت امروز غریب وبی کسه
هیچ کسی به دادش نمیرسه۲
داداش خوبم
چهل منزل سرت رو نیزه ها
خونجگر گشتن تموم بچه ها
میدیدی داداش مصيبت های ما
برات بمیرم
خیزران خوردی تو مجلس یزید
حال زینب رو دیگه کسی ندید
یک شبه داداش موهام شده سفید
خدا میدونه
یاحسین مظلوم غریب مادرم۴
غریب مادر
#مریم صالحی
بانوای مداح اهلبیت ع🎧
#جناب_کربلایی_سلطانی🎤🌹
🖤🥀🖤
Telegram
attach 📎
✋لبیک یا حسین علیه السلام
⚫زمینه یا شور ایام اربعین حسینی علیه السلام
🔲بند اول
رسیدی به کرب و بلا/بگو شاه السلام
رسیدی با شور و نوا/بگو شاه السلام
با اشک و با حال دعا/بگو شاه السلام
به جای جامونده ها/بگو شاه السلام
تا که نگاهت،به حرم افتاد
جامونده هارو،نبری از یاد
برای تعجیل فرج خیلی
دعا بکن که،آقامون بیاد
جات خالیه آقا
بیا تا بریم کربلا
چی میشه ببینم یه سال
تو رو میونه زائرا
(آقام آقام آقام بیا)
🔲بند دوم
رسیدی به شط فرات/بگو شاه السلام
رسیدی به باب نجات/بگو شاه السلام
به پا کن قعود و قیام/بگو شاه السلام
و بعد از سلام صلات/بگو شاه السلام
دورکعت اونجا،با دلی پر غم
بخون نمازی،به جای ما هم
وقتی که رفتی،به زیر قبه
بخواه فرج رو،برای عالم
جات خالیه آقا
بیا تا بریم کربلا
چی میشه ببینم یه سال
تو رو میونه زائرا
(آقام آقام آقام بیا)
🔲بند سوم
رسیدی به قلب زمین/بگو شاه السلام
رسیدی با حالی حزین/بگو شاه السلام
جوابی به هل من معین/بگو شاه السلام
تو روز و شب اربعین/بگو شاه السلام
یه عزم راسخ،تو صفه شیعه س
یاریه مظلوم،هدفه شیعه س
تا روز موعود،و ظهور حق
حق مُسَلّم،طرفه شیعه س
جات خالیه آقا
بیا تا بریم کربلا
چی میشه ببینم یه سال
تو رو میونه زائرا
(آقام آقام آقام بیا)
✔التماس دعای خیر از زائران اربعین
شعروسبک :کربلایی امیر حسین سلطانی
⚫زمینه یا شور ایام اربعین حسینی علیه السلام
🔲بند اول
رسیدی به کرب و بلا/بگو شاه السلام
رسیدی با شور و نوا/بگو شاه السلام
با اشک و با حال دعا/بگو شاه السلام
به جای جامونده ها/بگو شاه السلام
تا که نگاهت،به حرم افتاد
جامونده هارو،نبری از یاد
برای تعجیل فرج خیلی
دعا بکن که،آقامون بیاد
جات خالیه آقا
بیا تا بریم کربلا
چی میشه ببینم یه سال
تو رو میونه زائرا
(آقام آقام آقام بیا)
🔲بند دوم
رسیدی به شط فرات/بگو شاه السلام
رسیدی به باب نجات/بگو شاه السلام
به پا کن قعود و قیام/بگو شاه السلام
و بعد از سلام صلات/بگو شاه السلام
دورکعت اونجا،با دلی پر غم
بخون نمازی،به جای ما هم
وقتی که رفتی،به زیر قبه
بخواه فرج رو،برای عالم
جات خالیه آقا
بیا تا بریم کربلا
چی میشه ببینم یه سال
تو رو میونه زائرا
(آقام آقام آقام بیا)
🔲بند سوم
رسیدی به قلب زمین/بگو شاه السلام
رسیدی با حالی حزین/بگو شاه السلام
جوابی به هل من معین/بگو شاه السلام
تو روز و شب اربعین/بگو شاه السلام
یه عزم راسخ،تو صفه شیعه س
یاریه مظلوم،هدفه شیعه س
تا روز موعود،و ظهور حق
حق مُسَلّم،طرفه شیعه س
جات خالیه آقا
بیا تا بریم کربلا
چی میشه ببینم یه سال
تو رو میونه زائرا
(آقام آقام آقام بیا)
✔التماس دعای خیر از زائران اربعین
شعروسبک :کربلایی امیر حسین سلطانی
#زمینه_روضه_ای_اربعین_جانسوز
✅بنداول
این چهل روزه
که پریشونم
ازغمت داداش
ببین که خیلی داغونه
ازلحظه ی جانسوزه اخر
یادم میادکه زارو مضطر
وقتی سرت رو می بریدن
یکی میگفت غریب مادر
یااخا یاحسین(ع)
همه موهام داداش سپیده
قامت من دیگه خمیده
هرکسی رسیدمیزدماهارو
یکی لگد یکی کشیده
یااخا یا حسین (ع)
برات بمیرم ای برادر یااخا یا حسین (ع)
✅بنددوم
سرتو رونی
تن تو روخاک
ما میرفتیم پابرهنه
به روی خاشاک
بسته بودن دستای مارو
میکشیدن گوشواره هارو
می افتادیم به روی خاکا
تا میزدن هی بچه هارو
یااخا یا حسین (ع)
شدبدنم پر ازنشونه
ازضرب چوب و تازیونه
دارو ندار خیمه ها
میبردعدو چه وحشیونه
یااخا یا حسین (ع)
برات بمیرم ای برادریا اخاحسین(ع)
✅بندسوم
باورت میشه
صد دفه مردم
هر دفه که بارقیه ت
به زمین خوردم
یادم میاداون اضطراب و
یادم میاد بزم شراب و
وقتی که چوب زدن به لبهات
یادم میاد اشک رباب و
یااخا یا حسین (ع)
هنوز دلم در اضطرابه
یادش برام خیلی عذابه
شرمندتم اگر برادر
رقیه جاموند تو خرابه
یااخا یاحسین(ع)
برات بمیرم ای برادر یااخا یا حسین(ع
الگوی سبکهای (این چهل روزه)
✍کربلایی مجیدمرادزاده
🎼کربلایی امیرحسین سلطانی
🎙کربلایی جوادمقدم
👇👇👇👇👇👇
✅بنداول
این چهل روزه
که پریشونم
ازغمت داداش
ببین که خیلی داغونه
ازلحظه ی جانسوزه اخر
یادم میادکه زارو مضطر
وقتی سرت رو می بریدن
یکی میگفت غریب مادر
یااخا یاحسین(ع)
همه موهام داداش سپیده
قامت من دیگه خمیده
هرکسی رسیدمیزدماهارو
یکی لگد یکی کشیده
یااخا یا حسین (ع)
برات بمیرم ای برادر یااخا یا حسین (ع)
✅بنددوم
سرتو رونی
تن تو روخاک
ما میرفتیم پابرهنه
به روی خاشاک
بسته بودن دستای مارو
میکشیدن گوشواره هارو
می افتادیم به روی خاکا
تا میزدن هی بچه هارو
یااخا یا حسین (ع)
شدبدنم پر ازنشونه
ازضرب چوب و تازیونه
دارو ندار خیمه ها
میبردعدو چه وحشیونه
یااخا یا حسین (ع)
برات بمیرم ای برادریا اخاحسین(ع)
✅بندسوم
باورت میشه
صد دفه مردم
هر دفه که بارقیه ت
به زمین خوردم
یادم میاداون اضطراب و
یادم میاد بزم شراب و
وقتی که چوب زدن به لبهات
یادم میاد اشک رباب و
یااخا یا حسین (ع)
هنوز دلم در اضطرابه
یادش برام خیلی عذابه
شرمندتم اگر برادر
رقیه جاموند تو خرابه
یااخا یاحسین(ع)
برات بمیرم ای برادر یااخا یا حسین(ع
الگوی سبکهای (این چهل روزه)
✍کربلایی مجیدمرادزاده
🎼کربلایی امیرحسین سلطانی
🎙کربلایی جوادمقدم
👇👇👇👇👇👇
سلام برادر عزیز خواهر
پاشو ببین که زینب اومده زیارت
با چشم پر اشک با دلی پر خون
بگم برات هزار تا قصه و حکایت
تموم هستم ببین شکستم
شکسته تر ز خواهرت کسی ندیده
یه عده گلچین گلامو چیدن
یه روزه شد زینب تو پیر و خمیده
باغ دلم خزون شده
یه صبح تا ظهر قامت من کمون شده
کابوس من موقع خواب
حرمله و سه شعبه و کمون شده
تا شد سر تو به روی نیزه
موندم میون یه عده هرزه
زل زده دشمن به قد و بالام
چهار ستون تنم می لرزه
وای زینب قد خمیده
وای به کربلا رسیده
اومد به یادم اون ظهر پر غم
دیدم که افتادی زمین بی جان و بی حال
دشمن نشسته به روی سینه
تو پاشنه هاتو می کشی بر خاک گودال
دشنه و خنجر به روی حنجر
هرگز نمیشه باورم این صحنه را من
دیدم که دشمن سر را جدا کرد
با ضربه های محکمش از پشت گردن
فاطمه داشت نگاه می کرد
دشمن تو سر از تنت جدا می کرد
هرچی می گفت رگ و نزن
عدو با بی حیایی خنده ها می کرد
مُردَم برادر ز فرط بیداد
رأس تو بین دستان صیاد
خون لخته بس که بین گلوته
حلقوم پاره به خس خس افتاد
وای زینب قد خمیده
وای به کربلا رسیده
نیزه سوارم خواهشی دارم
نگیر تو رو خدا سراغ از گل لاله
شرمنده اتم من آخه برادر
جا مونده تو خرابه پیکر سه ساله
از شدت مشت موند جای انگشت
رو صورت رقیه و نمی ره از یاد
نشد رقیه ات هفت سالش اما
خیلی خیلی زود دندونای شیریش افتاد
روم نمیشه بگم داداش
چی شد شکسته شد دو تا گوشواره هاش
زمانی که خیمه ها سوخت
آتش گرفت تموم ریشه ی موهاش
امون ز ظلم و کینه ی این قوم
امون ز قلب سنگین مردم
بس که جراحت بوده به جسمش
غسلش ندادم کردم تیمم
حسین ......آآآآآیییییی
حسین آه آه آه
پاشو ببین که زینب اومده زیارت
با چشم پر اشک با دلی پر خون
بگم برات هزار تا قصه و حکایت
تموم هستم ببین شکستم
شکسته تر ز خواهرت کسی ندیده
یه عده گلچین گلامو چیدن
یه روزه شد زینب تو پیر و خمیده
باغ دلم خزون شده
یه صبح تا ظهر قامت من کمون شده
کابوس من موقع خواب
حرمله و سه شعبه و کمون شده
تا شد سر تو به روی نیزه
موندم میون یه عده هرزه
زل زده دشمن به قد و بالام
چهار ستون تنم می لرزه
وای زینب قد خمیده
وای به کربلا رسیده
اومد به یادم اون ظهر پر غم
دیدم که افتادی زمین بی جان و بی حال
دشمن نشسته به روی سینه
تو پاشنه هاتو می کشی بر خاک گودال
دشنه و خنجر به روی حنجر
هرگز نمیشه باورم این صحنه را من
دیدم که دشمن سر را جدا کرد
با ضربه های محکمش از پشت گردن
فاطمه داشت نگاه می کرد
دشمن تو سر از تنت جدا می کرد
هرچی می گفت رگ و نزن
عدو با بی حیایی خنده ها می کرد
مُردَم برادر ز فرط بیداد
رأس تو بین دستان صیاد
خون لخته بس که بین گلوته
حلقوم پاره به خس خس افتاد
وای زینب قد خمیده
وای به کربلا رسیده
نیزه سوارم خواهشی دارم
نگیر تو رو خدا سراغ از گل لاله
شرمنده اتم من آخه برادر
جا مونده تو خرابه پیکر سه ساله
از شدت مشت موند جای انگشت
رو صورت رقیه و نمی ره از یاد
نشد رقیه ات هفت سالش اما
خیلی خیلی زود دندونای شیریش افتاد
روم نمیشه بگم داداش
چی شد شکسته شد دو تا گوشواره هاش
زمانی که خیمه ها سوخت
آتش گرفت تموم ریشه ی موهاش
امون ز ظلم و کینه ی این قوم
امون ز قلب سنگین مردم
بس که جراحت بوده به جسمش
غسلش ندادم کردم تیمم
حسین ......آآآآآیییییی
حسین آه آه آه
#اربعین
#زوار_کربلا
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
روضه ۳
🔸عشق است کربلای تو لبیک یا حسین
🔸جان و تنم فدای تو لبیک یا حسین
اربعین سیدالشهداء و...
بازم اسم کربلا شده ذکر هر مجلسی...
بازم دلها به سمت حرم با صفاش پر میکشه...
🔸گفتی به خلق: کیست که یاری کند مرا
🔸قربان آن ندای تو لبیک یا حسین
آقا... یه روزی صدای غربتت بلند شد...
کسی جوابت رو نداد...
اما الان میلیون ها زائر دارند می آیند به سمت حرمت...
🔸کی میشود که آیم و از جان صلا دهم
🔸در صحن با صفای تو لبیک یا حسین
🔸احرام بسته، تلبیه گویان، کفن به تن
🔸آیم سوی منای تو لبیک یا حسین
#شاعر: محمد مهدی سیار
بازم جا موندم آقا...
کی میشه منم دعوت کنی حسین...
خوش به حال اونایی که الان کربلا رسیدند...
خوش به حال اونایی که الان بین الحرمینن...
اونایی که رفتند میدونند...
بهترین لحظه زندگی...
اون لحظه ای که وارد کربلا میشی...
همش سراغ حرم رو میگیری...
تا نگاهت به حرم با صفاش میفته...
نا خودآگاه اشکت جاری میشه...
دستهات روی سینه میزاری میگی...
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَئِکَ
____
#زمزمه
حالا هر کی دلش کربلائی شده بسم الله ...
کربلا کربلا 8
🔸این دل تنگم عقده ها دارد1
🔸 گوئیا میل کربلا دارد 1
(یا حسین مظلوم) 8
🔸من که از کودکی عاشقت بوده ام2
🔸تو قبولم نما گرچه آلوده ام1
🔸ای حسین ما را کربلایی کن2
🔸بعد از آن با ما هر چه خواهی کن1
یا حسین مظلوم 8
(در صورتی که تسلط روی سبک زمزمه نداشتید میتوانید زمزمه را حذف کنید).
____
یکی از زایران ابی عبدالله...
جابر بن عبدالله انصاریِ ...
تا رسید کربلا...
با آب فرات غسل کرد...
با خضوع و خشوع...
اومد کنار قبر ابی عبدلله نشست...
دست گذاشت رویِ قبر مبارک...
سه مرتبه از سوز دل صدا زد...
یا حسین...
اما جوابی نیومد...
صداش به ناله بلند شد...
حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَهُ ... ؟
آیا دوست جواب دوستش رو نمیده؟
خودش جواب داد...
گفت جابر...
جواب سلام میخواهی...
از آقایی که...
بین سر و بدنش جدایی افتاده...
ناله بزن یا حسین...
🔸گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین
🔸خانه آباد شدم، خانه ات آباد حسین
الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
-کانال اختصاصی اشعار،روضه ونوحه اربعین👇
#زوار_کربلا
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
روضه ۳
🔸عشق است کربلای تو لبیک یا حسین
🔸جان و تنم فدای تو لبیک یا حسین
اربعین سیدالشهداء و...
بازم اسم کربلا شده ذکر هر مجلسی...
بازم دلها به سمت حرم با صفاش پر میکشه...
🔸گفتی به خلق: کیست که یاری کند مرا
🔸قربان آن ندای تو لبیک یا حسین
آقا... یه روزی صدای غربتت بلند شد...
کسی جوابت رو نداد...
اما الان میلیون ها زائر دارند می آیند به سمت حرمت...
🔸کی میشود که آیم و از جان صلا دهم
🔸در صحن با صفای تو لبیک یا حسین
🔸احرام بسته، تلبیه گویان، کفن به تن
🔸آیم سوی منای تو لبیک یا حسین
#شاعر: محمد مهدی سیار
بازم جا موندم آقا...
کی میشه منم دعوت کنی حسین...
خوش به حال اونایی که الان کربلا رسیدند...
خوش به حال اونایی که الان بین الحرمینن...
اونایی که رفتند میدونند...
بهترین لحظه زندگی...
اون لحظه ای که وارد کربلا میشی...
همش سراغ حرم رو میگیری...
تا نگاهت به حرم با صفاش میفته...
نا خودآگاه اشکت جاری میشه...
دستهات روی سینه میزاری میگی...
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَئِکَ
____
#زمزمه
حالا هر کی دلش کربلائی شده بسم الله ...
کربلا کربلا 8
🔸این دل تنگم عقده ها دارد1
🔸 گوئیا میل کربلا دارد 1
(یا حسین مظلوم) 8
🔸من که از کودکی عاشقت بوده ام2
🔸تو قبولم نما گرچه آلوده ام1
🔸ای حسین ما را کربلایی کن2
🔸بعد از آن با ما هر چه خواهی کن1
یا حسین مظلوم 8
(در صورتی که تسلط روی سبک زمزمه نداشتید میتوانید زمزمه را حذف کنید).
____
یکی از زایران ابی عبدالله...
جابر بن عبدالله انصاریِ ...
تا رسید کربلا...
با آب فرات غسل کرد...
با خضوع و خشوع...
اومد کنار قبر ابی عبدلله نشست...
دست گذاشت رویِ قبر مبارک...
سه مرتبه از سوز دل صدا زد...
یا حسین...
اما جوابی نیومد...
صداش به ناله بلند شد...
حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَهُ ... ؟
آیا دوست جواب دوستش رو نمیده؟
خودش جواب داد...
گفت جابر...
جواب سلام میخواهی...
از آقایی که...
بین سر و بدنش جدایی افتاده...
ناله بزن یا حسین...
🔸گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین
🔸خانه آباد شدم، خانه ات آباد حسین
الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
-کانال اختصاصی اشعار،روضه ونوحه اربعین👇
◾نوحهی سینه زنی
◾اربعین حسینی
◾بنداول
کربلا شد مهیا میهمان آمد از راه
ذکر طفلان همه شد ناله و غصه و آه
سینه زن دم گرفته
شور ماتم گرفته(۲)
واحسینا حسینا(۳)
◾بنددوم
عالم از غصه امشب همچو نی در نوا شد
زینب از شام ویران زائر کربلا شد
در دلش شور و ماتم
همچو ماه محرم(۲)
واحسینا حسینا(۳)
◾بندسوم
اربعین شهیدان آمد و دلغمین است
غصه دار ابوالفضل آسمان و زمین است
تا ولایی شدم من
کربلایی شدم من(۲)
واحسیناحسینا(۳)
◾بندچهارم
بار دیگر در اینجا تازه شد داغ زینب
واحسیناحسیناگشتهجاری به هر لب
زینب از ره رسیده
گشته قامت خمیده(۲)
واحسینا حسینا(۳)
#مرتضی_محمودپور
◾اربعین حسینی
◾بنداول
کربلا شد مهیا میهمان آمد از راه
ذکر طفلان همه شد ناله و غصه و آه
سینه زن دم گرفته
شور ماتم گرفته(۲)
واحسینا حسینا(۳)
◾بنددوم
عالم از غصه امشب همچو نی در نوا شد
زینب از شام ویران زائر کربلا شد
در دلش شور و ماتم
همچو ماه محرم(۲)
واحسینا حسینا(۳)
◾بندسوم
اربعین شهیدان آمد و دلغمین است
غصه دار ابوالفضل آسمان و زمین است
تا ولایی شدم من
کربلایی شدم من(۲)
واحسیناحسینا(۳)
◾بندچهارم
بار دیگر در اینجا تازه شد داغ زینب
واحسیناحسیناگشتهجاری به هر لب
زینب از ره رسیده
گشته قامت خمیده(۲)
واحسینا حسینا(۳)
#مرتضی_محمودپور
Audio
فایل صوتی از طرف ادخل الجنه
✅مناجات با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در اربعین
🔻بردیا محمدی
غمی که اشک مرا در عزای هجران ریخت
درون سینه ی من "آه" را دوچندان ریخت
شبی ز شرح فراقت به ابرها گفتم
سحر نیامده دیدم چقدر باران ریخت
عزیزکردهی عالم هنوز در چاه است
چه اشکها که از این داغ،پیرِ کنعان ریخت
هنوز لیلیصحرانشین عزادار است...
چقدر چشم تو خونگریه در بیابان ریخت
بساط کاسبی روزگار..،جذبم کرد
همین که سکّهی "شُبهه" به دخل دکّان ریخت
حرام باد حلالی که از تو دورم کرد
"شکمپرست شدن"..،نقشه ای که شیطان ریخت
به پیش چشم تو صدبار دست من رو شد
تمام آبروی نوکرت بهقرآن ریخت
گناه کردم اگر..،جان "مادرت" بُگذَر
به حقِّ یاس کبودی که بین گلدان ریخت
تمام ثروت سائِل دو قطره اشکش بود...
هزار شکر که پشت درِ کریمان ریخت
سری به روضه ی ما هم بزن..،تو را به حسن ع
همان کریم که در کامِ کَلب هم نان ریخت
قسم به قاسم او گرچه غرق غم هستیم
حسن اراده کند،اربعین حرم هستیم
#اربعین
#بردیا_محمدی
🔻بردیا محمدی
غمی که اشک مرا در عزای هجران ریخت
درون سینه ی من "آه" را دوچندان ریخت
شبی ز شرح فراقت به ابرها گفتم
سحر نیامده دیدم چقدر باران ریخت
عزیزکردهی عالم هنوز در چاه است
چه اشکها که از این داغ،پیرِ کنعان ریخت
هنوز لیلیصحرانشین عزادار است...
چقدر چشم تو خونگریه در بیابان ریخت
بساط کاسبی روزگار..،جذبم کرد
همین که سکّهی "شُبهه" به دخل دکّان ریخت
حرام باد حلالی که از تو دورم کرد
"شکمپرست شدن"..،نقشه ای که شیطان ریخت
به پیش چشم تو صدبار دست من رو شد
تمام آبروی نوکرت بهقرآن ریخت
گناه کردم اگر..،جان "مادرت" بُگذَر
به حقِّ یاس کبودی که بین گلدان ریخت
تمام ثروت سائِل دو قطره اشکش بود...
هزار شکر که پشت درِ کریمان ریخت
سری به روضه ی ما هم بزن..،تو را به حسن ع
همان کریم که در کامِ کَلب هم نان ریخت
قسم به قاسم او گرچه غرق غم هستیم
حسن اراده کند،اربعین حرم هستیم
#اربعین
#بردیا_محمدی
Allaahoma Arzoghna
Asghar Nikdel ft AmirHossein Fallah
🚩اللهم الرزقنا حرم
((ویژه اربعین 1400))
🎶🎤با نوای
کربلای اصغر نیکدل
کربلایی امیر حسین فلاح
#شاعر_مجید_آقاجانی
🔷 اللهم عجل لولیک الفرج
((ویژه اربعین 1400))
🎶🎤با نوای
کربلای اصغر نیکدل
کربلایی امیر حسین فلاح
#شاعر_مجید_آقاجانی
🔷 اللهم عجل لولیک الفرج
زمزمه اربعین حسینی
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
لبیک یا حسین ،لبیک یا حسین(2)
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
کارم شده صبوری ،فراق و درد دوری
تو مایه ی غروری،تو عشق درصدوری
کارم شده اشک و آه،از دوری گاه گاه
از روضه ی خیمگاه،تاروضه ی قتلگاه
لبیک یا حسین ، لبیک یا حسین(2)
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
محاسنم سفیده،قَدَّمْ شده خمیده
اما حرم ندیده،نوکر چه ها کشیده
درآرزوی حرم ،دستی بکش برسرم
تویی توباب کرم،به حق دست قلم
لبیک یا حسین ، لبیک یا حسین(2)
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
حال دلم خرابه ، حرم براش سرابه
تشنه ی جرعه آبه،تو روضه ها کبابه
منم مثل جُناده ، با یه دل جا مانده
با لشگری پیاده،دلو می زنم به جاده
لبیک یا حسین ، لبیک یاحسین(2)
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
بهانه بی بهانه ، میگیرم من نشانه
میام من عاشقانه،میسوزم چون پروانه
سیاهی تو به تن ، روشنی انجمن
بالشگری سینه زن،گریه کنان مرد و زن
لبیک یا حسین ، لبیک یاحسین(2)
----------------------------------------------
شاعر و ستایشگر اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
لبیک یا حسین ،لبیک یا حسین(2)
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
کارم شده صبوری ،فراق و درد دوری
تو مایه ی غروری،تو عشق درصدوری
کارم شده اشک و آه،از دوری گاه گاه
از روضه ی خیمگاه،تاروضه ی قتلگاه
لبیک یا حسین ، لبیک یا حسین(2)
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
محاسنم سفیده،قَدَّمْ شده خمیده
اما حرم ندیده،نوکر چه ها کشیده
درآرزوی حرم ،دستی بکش برسرم
تویی توباب کرم،به حق دست قلم
لبیک یا حسین ، لبیک یا حسین(2)
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
حال دلم خرابه ، حرم براش سرابه
تشنه ی جرعه آبه،تو روضه ها کبابه
منم مثل جُناده ، با یه دل جا مانده
با لشگری پیاده،دلو می زنم به جاده
لبیک یا حسین ، لبیک یاحسین(2)
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
بهانه بی بهانه ، میگیرم من نشانه
میام من عاشقانه،میسوزم چون پروانه
سیاهی تو به تن ، روشنی انجمن
بالشگری سینه زن،گریه کنان مرد و زن
لبیک یا حسین ، لبیک یاحسین(2)
----------------------------------------------
شاعر و ستایشگر اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
Telegram
attach 📎
🏴سبک زمزمه یا واحد سنگین اربعین حسینی علیه السلام زبانحال
#زمزمه_اربعین_حسینی_ع
#واحد_اربعین_حسینی_ع
#صحرا_به_صحرا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
صحرا به صحرا کوه به کوه منزل به منزل آمدم
از شام و کوفه خسته ام بر روی محمل آمدم
از خواهرت چیزی نمانده
خود را به کوی تو رسانده
هر جا که رفته غصه دیده
برگشته اما قد خمیده
بنگر رسیدم،از شام ویران
خونین جگر با،قلبی پریشان
مهمانت هستم،با چشم گریان
ای برادر
ای برادر ای حسین جان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
در آتش هجران تو میسوزد این دل آمدم
از بهر دیدار تو ای جامانده در گل آمدم
برخیز و استقبالِ من کن
یارا نگه بر حالِ من کن
بر این شکسته تو عصا باش
درمان درد بی دوا باش
بنگر رسیدم،از شام ویران
با قامت خم،مویی پریشان
مهمانت هستم،با چشم گریان
ای برادر
ای برادر ای حسین جان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
افتادم از پا بسکه من پای پیاده رفته ام
هر جا رسیدم از تو و کرببلایت گفته ام
همراه رأسَت روی نی ها
رفتی و رفتم صحرا به صحرا
از کربلا تا کوفه و شام
من خورده ام سنگ از روی بام
بنگر رسیدم،از شام ویران
شرمنده و با،حالی پریشان
زیرا که داده،سه ساله ات جان
ای برادر
ای برادر ای حسین جان
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
#زمزمه_اربعین_حسینی_ع
#واحد_اربعین_حسینی_ع
#صحرا_به_صحرا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
صحرا به صحرا کوه به کوه منزل به منزل آمدم
از شام و کوفه خسته ام بر روی محمل آمدم
از خواهرت چیزی نمانده
خود را به کوی تو رسانده
هر جا که رفته غصه دیده
برگشته اما قد خمیده
بنگر رسیدم،از شام ویران
خونین جگر با،قلبی پریشان
مهمانت هستم،با چشم گریان
ای برادر
ای برادر ای حسین جان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
در آتش هجران تو میسوزد این دل آمدم
از بهر دیدار تو ای جامانده در گل آمدم
برخیز و استقبالِ من کن
یارا نگه بر حالِ من کن
بر این شکسته تو عصا باش
درمان درد بی دوا باش
بنگر رسیدم،از شام ویران
با قامت خم،مویی پریشان
مهمانت هستم،با چشم گریان
ای برادر
ای برادر ای حسین جان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
افتادم از پا بسکه من پای پیاده رفته ام
هر جا رسیدم از تو و کرببلایت گفته ام
همراه رأسَت روی نی ها
رفتی و رفتم صحرا به صحرا
از کربلا تا کوفه و شام
من خورده ام سنگ از روی بام
بنگر رسیدم،از شام ویران
شرمنده و با،حالی پریشان
زیرا که داده،سه ساله ات جان
ای برادر
ای برادر ای حسین جان
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی