مهمترین هدف از مدیریت منابع انسانی، ارتقای سطح انگیزه کارکنان است. انگیزه دادن به کارکنان مستلزم آن است که نیازهای مختلف آنها را بشناسیم و آنها را تأمین کنیم. درباره نیازهای انسان نظریه های زیادی ارائه شده اند. یکی از نظریه هایی که اخیراً مطرح گردیده است، نظریه CHAMPFROGS به معنی قورباغه های قهرمان است. هر یک از ۱۰ حرف این واژه، سرآغاز کلمه ای است که به یکی از نیازهای اساسی انسان اشاره دارد:
🔻← چقدر به کارکنان اطلاعات میدهیم و کنجکاوی آنها را پاسخ میدهیم؟ (Curiosity)
🔻← کارکنان سازمان، چقدر به کارشان افتخار میکنند؟ (Honor)
🔻← چقدر کارکنان و افکارشان را تأیید میکنیم؟ (Acceptance)
← چقدر روی دانش و مهارت کارکنان سرمایه گذاری میکنیم به گونه ای که احساس شایستگی و استادی کنند؟ (Mastery)
🔻← چقدر اجازه میدهیم که کارکنان روی کار و شرایط کار اثرگذار باشند و احساس قدرتمندی کنند؟ (Power)
🔻← چقدر به کارکنان آزادی عمل برای ابتکار و خلاقیت میدهیم؟ (Freedom)
🔻← چقدر امکان همکاری با همکاران خوب و کار تیمی را برای کارکنان فراهم کرده ایم؟ (Relatedness)
🔻← شرایط کار کارکنان چقدر منظم، ایمن و قابل پیش بینی است؟ (Order)
🔻← تا چه اندازه در تعریف و تخصیص اهداف برای کارکنان موفق بوده ایم و چقدر بین اهداف آنها و اهداف سازمان سازگاری وجود دارد؟ (Goal)
🔻← کارکنان چقدر احساس میکنند که مورد توجه و احترام و قدردانی هستند؟ (Status)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
در هر سازمان سه نوع اختیار وجود دارد: اختیار صفی، اختیار ستادی و اختیار کارکردی.
✅ اختیار صفی
منظور از اختیار صفی، رابطه ایست که میان رئیس و مرئوس در سازمان برقرار است. رئیس هر واحد سازمانی برای هدایت فعالیت کارکنان تحت امرش از اختیارات صفی خود استفاده می کند. جریان اعمال اختیارات صفی، ساده و مستقیم است و با عنایت به اصول وحدت فرماندهی و خط فرمان شکل می گیرد.قدرت و توان کنترل در میان اعضای یک سازمان بر چه اساسی تعیین می شود؟
✅ اختیار ستادی
اختیار ستادی ماهیتی مشورتی دارد. مدیرانی که اختیار ستادی دارند بر مبنای بازرسی و ارزشیابی واحدهای مختلف، توصیه هایی به مدیران صفی ارائه می کنند. این افراد حق ندارند که به طور مستقل توصیه های خود را اجرا کنند و در صورت لزوم مدیران صفی به این امر مبادرت می کنند. مدیران بخش منابع انسانی، امور حقوقی، حسابداری، پردازش اطلاعات و نظایر آن از اختیارات ستادی برخوردارند و با کارهایی نظیر ارائه مشورت و خدمات تخصصی، ارائه پیشنهاد در زمینه های مختلف، انجام مطالعات ویژه و پیگیری فعالیت های سایر واحدها، به مدیران صفی کمک می کنند.
✅ اختیار کارکردی
منظور از اختیار کارکردی، رابطه ایست که به موجب انجام وظیفه یک فرد یا واحد، با افراد یا واحدهای دیگر برقرار می شود. بدین ترتیب بخش هایی که تحت سرپرستی مستقیم فرد یا واحد مذکور قرار ندارند، تحت هدایت آن قرار می گیرند. برای مثال واحد کارگزینی و منابع انسانی از سایر واحدها می خواهد تا رویه ها، خط مشی ها یا اقدام های خاصی را به اجرا درآورند؛ نظیر اینکه به واحدهای صفی اجازه می دهد تا به شیوه های معینی به استخدام افراد بپردازند یا برای افزایش حقوق و دستمزد آنها اقدام کنند یا آنها را موظف به رعایت مقررات ایمنی می سازد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
در تلاشی برای بررسی تصمیمات مهم رهبران جدید، مؤسسهی تحقیقاتی Vistage نظر بیش از ۱۰۰۰ مدیر عامل شرکتهای بزرگ با کارایی بالا و کسبوکارهای کوچک و متوسط (SMB) را به وسیلهی این پرسش بررسی کرد: «تصمیم مهم و کلیدی که امسال گرفتید چیست؟»
📌 پاسخهای مدیر عاملان به ۵ گروه تقسیم شد:
▪️ مدیریت استعدادها (۳۷ درصد)
مهمترین تصمیمگیریها: مواردی مانند برنامهریزی استعدادهای درخشان، بررسی استعدادها، مدیریت منابع انسانی، تجزیه و تحلیل تواناییها و جایگاه، استخدام، پرداخت حقوق، مزایا، مشارکت و تعهد کارمندان و مدیریت عملکرد.
▪️ مدیریت مشتری (۲۹.۴ درصد)
مهمترین تصمیمگیریها: پیدا کردن، به دست آوردن و حفظ مشتریان در دنیای دیجیتال جدید.
▪️ مدیریت مالی (۱۷.۷ درصد)
مهمترین تصمیمگیریها: ثبت، گزارش و تجزیه و تحلیل درآمد، هزینهها و سود؛ مدیریت و گسترش سرمایه، استفاده از منابع مالی برای پیشرفت و دستیابی به اهداف سازمان.
▪️ ادارهی عملیات کسبو کار (۱۰.۹ درصد)
مهمترین تصمیمها: زیر ساختها و امکاناتی که مخصوص کسبوکار سازمان هستند. در رابطه با خدمات وابسته به شغل؛ هماهنگی درخواستهای مشتری و منابع مربوط به کار، در رابطه با تولید؛ بهینهسازی امکانات و تجهیزات تولید، کارخانهها و زنجیرهی تأمین؛ در رابطه با ساختار، مدیریت تجهیزات، پروژهها و منابع.
▪️ رهبری (۵ درصد)
مهمترین تصمیمها: انتخاب تاکتیکها، تکنیکها و استراتژیهایی که مدیران عامل را قادر میسازد تا دیدگاه خود را به اجرا درآورند یا به اهدافشان دستیابی پیدا کنند.
منبع: inc.com
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اما اونها با این کار به سازمان زیان میزنند.
یک کارمند خوب، در مورد سیستمها، محصولات و فرآیندها دانش و تسلط داره. اونها با مشتریان و همکاران ارتباط برقرار کردهاند.
وقتی شما یک کارمند خوب رو از دست میدید، شما بخشی از فرهنگ شرکتتون رو از دست میدید. و حتی ممکنه آینده سازمانتون رو از دست بدید. هرگز کارمندان وفادارتون رو به مرز بیتفاوتی و سکوت نرسونید!»
📚 از کتاب «رهبری آینده نیروی انسانی» تالیف خانم بریگت هیاسین از بزرگان مدیریت منابع انسانی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from بانک کتاب PMBOOKS
#مدیریت #کسب_و_کار
دانلود
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👈 در دام افکار منفی گرفتار نمی شوند.
غرق شدن در آنچه روانشناسان از آن با عنوان ذهنیت عملکرد یاد می کنند اغلب به معنای گیر افتادن در دام چرخه معیوب احساس بی کفایتی و محدودیت است. زمانی که نواقص خود را بزرگنمایی کرده و اجازه دهید اعتماد به نفس تان را تحت الشعاع قرار دهد، فراموش میکنید که قابلیت پیشرفت بهبود دارید. و زمانی که این اتفاق افتاد دست از تلاش برای بهتر بودن خواهید برداشت.
اجازه ندهید عملکردتان ولو ضعیف؛ افکارتان را تحت سلطه دراورد. آنچه در نظر شما نقص جلوه میکند میتواند فرصتی برای توسعه باشد. این هم نیازمند تغییری ساده در ذهنیت ما است: هر وظیفه چالش زایی را بعنوان فرصتی برای بهبود یک مهارت در نظر بگیرید نه دروازه ای رو به شکست و ناکامی.
👈 همواره متواضع و البته قاطع هستند.
متواضع بودن و در عین حال قاطع بودن سخت است. وقتی شما قاطعیت دارید، به شما لقب مغرور خواهند داد. اما این شما هستید که می توانید با عملکردی درست به دیگران بفهمانید که انسانی متواضع هستید. اما درباره حرفه خود و شیوه مدیریت خود قاطعانه عمل می کنید. بهترین راه حل آن است که با نگرشی متواضعانه و ذهنیت یادگیرنده و باز با شغل جدید خود مواجه شوید. شما ارتقا یافتید چرا که از دیدگاه راس سازمان، پتانسیل لازم را داشته اید. اما این ابدا به معنای آن نیست که شما همه چیز را میدانید و زیردستانتان از این نعمت بی بهره اند. در واقع برترین رهبران میدانند که همیشه باهوش تر از آنها نیز در حلقه خانواده کاری شان وجود دارد.کنترل نفس موجب ایجاد احترام از سوی دیگر همکاران میشود و خصوصیات رهبری در فرد را تقویت میکند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مدیریت ایده فرآیند سیستماتیکی است که به سازمان ها و افراد در سطوح مختلف این امکان را می دهد که ایده های جدید کارمندان، مشتریان یا تامین کنندگان را مدیریت کنند. اهداف اصلی مدیریت ایده ها این است که:
نیاز برای دریافت ایده را شفاف کنیم
از ارائه ایده ها پشتیبانی کنیم
ایده های دریافت شده را ارزیابی کنیم
🔵 انواع برنامه های مدیریت ایده
برنامه های مدیریت ایده به ما کمک میکنند که هدفی که از ایده ها داریم رو به خوبی مدیریت کنیم. به عنوان مثال:
🔺 برنامه مدیریت ایده منابع انسانی: این برنامه ها تمرکزش بر شنیده شدن صدای کارکنان است. هدف افزایش رضایت کارکنان، فراهم آوردن محیط کاری بهتر و در نهایت افزایش تعداد کارکنان خلاق و نوآور است.
🔺 برنامه مدیریت ایده تحقیق و توسعه: این برنامه ها تمرکزش بر ارائه ایده های جدید متحول کننده است که تاثیرات شگرفی در ارائه سرویس و محصول و… ایجاد خواهد کرد.
🔺 برنامه مدیریت ایده مارکتینگ: این برنامه ها تمرکزش بر مشارکت مشتریان محصول است.هدف اصلی آن افزایش تعداد مشتریان وفادار سازمان است.
کانال مدیریت با MBA
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
در سال ۲۰۰۶، ماریان ام جنینیگز، استاد اخلاق در کسبوکار دانشگاه ایالتی آریزونا مدل خود را در کتابی با عنوان «علائم فروپاشی اخلاقی» منتشر کرد. این ۷ نشانه عبارتاند از:
👈فشار به اعضا برای کسب سطوح خاصی از نتایج
👈ترس و سکوت
👈تیم مدیریتی جوان و مدیرعامل سلطهجو
👈هیئتمدیرهی ضعیف
👈تضاد منافع
👈رقابت در رشد و نوآوری
👈افزایش نکات مثبت یک بخش برای پوشش دادن ضعفهای بخش دیگر
سازمانها در طول تلاش صادقانهی خود برای رسیدن به اهداف کسبوکار، ممکن است برخی از این نشانهها را شاهد باشند که البته به این معنی نیست که آنها لزوماً در معرض خطر هستند. از این علائم بهعنوان یک راهنما استفاده کنید و در ارزیابی سازمان، بهترین قضاوت را داشته باشید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
عنوان مدیر ارشد (Senior Manager) به افرادی اطلاق میشود که در یک سازمان یا شرکت، سمتهای مدیریتی با مسئولیتها و وظایف بالاتر را به عهده دارند. این افراد معمولاً در سطح سطح بالاتر تیمها یا واحدهای مختلف فعالیت میکنند و نقشهای کلیدی در مدیریت عملکرد، تصمیمگیریهای استراتژیک و رهبری اجرایی دارند. مدیران ارشد میتوانند در سازمانهای بزرگ یا کوچک و در صنایع مختلف فعالیت کنند.
اصطلاح “مدیر ارشد” به طور کلی برای افرادی استفاده میشود که در سازمان به سمتهای مدیریتی بالاتر ترقی کردهاند و مسئولیتهای پیچیدهتری را در مقایسه با مدیران میانی یا مدیران عملیاتی دارند.
مدیر عامل معاون به کمک مدیر عامل در رهبری تیم اجرایی و اجرای استراتژیهای عملیاتی سازمان کمک میکند. او معمولاً به مدیریت فعالیتهای روزانه و اجرایی پرداخته و فرآیندها و ساختار سازمان را مدیریت مینماید.
مدیر مالی مسئول مدیریت امور مالی، بودجهبندی، حسابداری، مدیریت ریسکهای مالی و انجام تجزیه و تحلیلهای مالی است. او نقش مهمی در اتخاذ تصمیمهای مالی را بازی میکند.
مدیر علمی یا فنی معمولاً در شرکتهای فناوری و داراییهای فنی بالا واحد تحقیق و توسعه و فناوری را مدیریت میکند. او در تدوین استراتژیها و پیشرفتهای فناوری نقش بسزایی ایفا مینماید.
مدیر منابع انسانی مسئول امور مربوط به کارکنان، جذب و حفظ استعدادها، توسعهی انسانی، مدیریت عملکرد، حقوق و دستمزد، و مسائل مرتبط با فرهنگ سازمانی است.
یکی دیگر از سمتهای مدیران ارشد، فعالیت در حوزه مدیریت بازاریابی است. مدیر بازاریابی مسئولیت برنامهریزی و اجرای استراتژیهای بازاریابی و تبلیغاتی را بر عهده دارد. او نقش مهمی در ایجاد تقاضا و توسعه بازار برای محصولات یا خدمات سازمان ایفا میکند.
مدیر عرضه مسئولیت مدیریت زنجیره تأمین، عرضه مواد و محصولات به بازار را بر عهده دارد. جالب است بدانید که مدیر عرضه در تأمین و بهبود عملکرد زنجیره تأمین سازمان نقش کلیدی دارد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
برای دانشآموختگان MBA که وارد دنیای حرفهای میشوند، نکته مهم این است که از نظریههای آموختهشده در دانشگاه به عنوان پایه و نه صرفاً راهحلهای ثابت استفاده کنند. مهارتهای رهبری و مدیریت استراتژیک که در طول دوره MBA به دست میآید، باید در شرایط واقعی، انعطافپذیر و مبتنی بر نیازهای خاص سازمان بهکار گرفته شود. بهجای تکیه بر تئوریهای مدیریتی بهعنوان راهحلهای قطعی، بهتر است با ترکیب تحلیلهای دادهمحور، بینشهای شخصی و خلاقیت، استراتژیهای عملی ایجاد شود که به شرایط فعلی سازمان شما میپردازد.
مهم است که دانشآموختگان MBA به تقویت مهارتهای نرم مانند ارتباطات مؤثر، هوش هیجانی و همدلی نیز توجه کنند؛ چرا که این مهارتها در توسعه روابط حرفهای، مدیریت تیمها و برقراری ارتباط با ذینفعان بسیار حیاتی هستند. تعامل مؤثر و شنیدن فعالانهی نیازها و دغدغههای اعضای تیم، میتواند نقش مهمی در موفقیت سازمان ایفا کند.
در نهایت، دانشآموختگان باید توانایی خود را در انطباق با تغییرات محیطی و یادگیری مستمر تقویت کنند. محیطهای کاری به سرعت در حال تغییر هستند و توانایی انطباق با این تغییرات و بهرهبرداری از آنها، از شما مدیری کارآمدتر و موفقتر میسازد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اصل مهم نظریه اقتضایی این است که در مدیریت چیزی به نام بهترین شیوه وجود ندارد.هیـچ برنامه ،ساختار سازماندهـی ،سبک رهبری یا شیوه کنترلی که متنـاسب با همه موقعیت ها باشد وجود ندارد.نگرش اقتضایی بر آن است که چون موقعیت ها مختلف است نتایج نیز فرق می کند.
در واقع در نگرش اقتضايي، مديران از همه نظريههاي كلاسيك، نئوكلا سيك و نگرشهاي جديد مديريتي براي حل مسايل خود استفاده ميكنند. نكته مهم درنگرش اقتضايي اين است كه بايد مديران مهارت اداركي خود را پرورش دهند تا يك موقعيت را بهتر بشناسند، آن را درك كنند و قبل از اتخاذ تصميم، نگرش مناسب بـا موقعيت را بيابند و آن را به كار گيرند كه براي اين منظور بايد سه متغيير الزامات خارجي سازمان، فناوري (فنون به كار رفته براي توليد يا ارايه كالا و خدمات) و افرادي كه در سازمان كار مي كنند، را مدنظر داشته باشند.از آنچه درمورد نگرش اقتضايي در مديريت گفتيم ميتوان دريافت كه مديريت اثربخش و كارسازميتواندهمواره مديريت وضعي، يا اقتضايي باشد.
📌چهار تفکر مهم در تئوری اقتضائی عبارتند از :
1- در مدیریت یک شیوه جهانی و بهترین شیوه وجود ندارد.
2- طراحی یک سازمان و زیر مجموعه های آن می باید متناسب با محیط باشد.
3- سازمان های قوی سازمانهائی هستند که نه تنها بین خودشان با محیط تناسب ایجاد می کنند بلکه بین اجزاء درونی شان و زیر مجموعه شان نیز به دنبال تناسب اند.
4- نیازهای سازمانی زمانی بخوبی ارضاء می گردد که شیوه رهبری مبتنی بر وظائف و خواست پیروان باشد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
■تو دنیای روانشناسی اثر مهمی داریم به نام اثر دومینو(domino effect) که میگه؛ ما آدما همه چیمون به همه چیمون مرتبطه و با تغییر یک رفتار، تاثیر اون به صورت زنجیرهای از بازخوردها، سایر رفتارها رو هم تحت تاثیر قرار میده.
□برای بررسی این اثر، گروهی از پژوهشگران دانشگاه نورث وسترن به سرپرستی دکتر بانی اسپرینگ (Spring) دنبال این بودن ببینن موثرترین راه واسه ترغیب آدما به تغییر عادات بد غذایی چی میتونه باشه!
●برای رسیدن به جواب پژوهشگران ۲۰۴ نفر از افرادی که از اضافه وزن رنج میبردن رو انتخاب کردن و اونها رو تو چهار گروه مختلف قرار دادن.
○به گروه اول برنامه غذایی پرسبزیجات تجویز کردن، به گروه دوم فعالیت بدنی توصیه شد، به گروه سوم برنامه غذایی کم چرب دادن و به گروه چهارم هم گفتن لطفا تا حد امکان از هر تفریحی که به کم تحرکی منتهی میشه فاصله بگیر، از نشستنهای زیاد پای گوشی بگیر تا ساعتها تلویزیون و سریال دیدن...
■شرکت کنندهها به مدت شش ماه تحت نظر قرار گرفتن و در کمال تعجب دیده شد، اون گروهی که به اونها گفته شده بود"از کارهایی که به کم تحرکی منتهی میشه فاصله بگیر" نسبت به سه گروه دیگه هم عادات غذایی سالمی رو پیدا کرده بودن و هم تمایلشون به مصرف غذاهای چرب به طور معناداری کمتر شده بود!
□به این جریان میگن اثر دومینو که تو رفتارهای مثبت و منفی یکسان عمل میکنه. این اثر میگه شروع کردن یه فعالیت (مثلا آشنایی با یک نفر یا…) زنجیرهای از اتفاقات رو برامون رقم میزنه که در نهایت ممکنه باعث تغییر بزرگ(موفقیت یا فاجعه) بشه، در حالی که همه چیز با یه اتفاق ساده شروع شد…
●طبق این اثر؛ موفقیت حاصل زنجیرهای از اقدامات کوچک، به ظاهر ناچیز اما درسته و تو شروع کار شما باید به اون اثر اولیه، ساده و کوچیکی که میتونید بهش متعهد بمونید فکر کنید و ادامه بدید، نه اون گام بزرگ آخر که با فکر کردن و دور دیدنش، انرژیتون تحلیل میره و ناامید میشید.
○اثر دومینو بیشتر از اونکه از درون بخواد بجوشه، از بیرون باید ایجادش کنیم و زنجیرهای از عادات خوبه که با انجام کارهای مثبت ریز و غیرقابل مشاهده و بعضا بیمعنا اما مستمر شروع میشه و به موفقیتهای بزرگ میرسه.
■طبق این اثر:
▪︎میخوای یه روز مفید رو شروع کنی!، از مرتب کردن تختخوابت شروع کن…
▪︎میخوای عمیقتر به مسائل نگاه کنی!، از هر روز ۲ صفحه کتاب خوندن شروع کن!، میخوای سبک زندگیت رو عوض کنی!، از کم کردنِ کم تحرکیها شروع کن!، میخوای کتاب/ پایاننامه بنویسی! از هر روز ۵۰ کلمه نوشتن شروع کن. میخوای رو رابطهت کار کنی! از هر روز قدرشناسی شروع کن...
▪︎میخوای رو فرزندپروریت کار کنی!، از بازی کردن با بچههات شروع کن و میخوای تو کارهات متمرکز بمونی! از دور کردن گوشی از میز کار شروع کن.
□اینها به ظاهر ناچیز، بیاهمیت و بیاثرن اما، در بلند مدت با شکل دادن یه سلسله رفتارهای مرتبط میتونن ما رو به هدف نزدیکتر کنن…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
این عبارت جالب را وارن بافت استفاده میکند. داخل این دایره تواناییهایی هستند که در آنها مهارت زیادی دارید. بیرون از آن، مسائلی هستند که یا فقط بخشی از آنها را متوجه میشوید یا اصلا چیزی از آنها نمیدانید.
✅ شعار وارن بافت در زندگی این است:
دایره شایستگیتان را بشناسید و به آن پایبند بمانید. اندازه این دایره اهمیت زیادی ندارد. اما شناختن مرزهای آن بسیار حیاتی است.
تام واتسون، موسس_شرکت_آی_بی_ام ، در مورد خودش میگوید:
من نابغه نیستم. در بعضی موارد شایستگی دارم؛ اما خودم را اطراف آن موارد نگه میدارم.
تمرکز روی دایره شایستگیتان، علاوه بر مزایای مادی، برای شما مسائل احساسی خوبی هم بهدنبال خواهد داشت. احساس ارزشمند استادی، احساس خوبی است که کارایی شما را نیز بالا خواهد برد و همچنین دردسرهای تصمیمگیری در مورد پذیرفتن یا نپذیرفتن یک مسئولیت را از بین خواهد برد.
در دایره شایستگی است که صرفهجویی خوبی نسبت به دیگران، در زمان دارید.
در این دایره است که کمتر اسیر توهم و اشتباه میشوید. بهعلاوه ریسکپذیری شما در این محدوده بهتر انجام خواهد شد، زیرا اطلاعات کافی از اوضاع دارید و میتوانید پیشبینی کنید که تقریبا قرار است چه اتفاقی بیفتد.
نتیجه اینکه خودتان را بابت نقطه ضعفهایتان سرزنش نکنید. اگر دست و پا چلفتی هستید، یادگرفتن رقص باله را فراموش کنید!
اگر ملاقات با عمهتان برایتان سخت است، فکر بازکردن رستوران را از سرتان بیرون کنید!
اینکه در چند حوزه متوسط یا زیرمتوسط هستید، اصلا اهمیتی ندارد. مهم اینست که حداقل در یک حوزه بسیار بالاتر از میانگین و در حالت ایدهآل بهترین باشید. بهمحض رسیدن به این مهم، سنگبنای محکمی برای زندگی خوب خواهید داشت.
هرساعتی که روی دایره شایستگی خود وقت بگذارید، معادل هزاران ساعتی که در جاهای دیگر صرف کنید، ارزش دارد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مدرک MBA با گرایش منابع انسانی (Human Resources) یکی از پرطرفدارترین رشتههای مدیریت است که به افراد امکان میدهد تا مهارتهای مدیریتی خود را در زمینهٔ منابع انسانی به صورت تخصصی توسعه دهند. این رشته ترکیبی از مهارتهای عمومی مدیریتی و تخصصهای مرتبط با مدیریت منابع انسانی را در بر میگیرد و برای افرادی که قصد دارند در حوزهٔ مدیریت کارکنان، توسعهٔ سازمانی، و بهبود عملکرد کارکنان به فعالیت بپردازند، بسیار مناسب است.
اهمیت MBA با گرایش منابع انسانی
رهبری و مدیریت افراد: یکی از بزرگترین چالشهای سازمانها، مدیریت و بهینهسازی نیروی انسانی است. با تحصیل در رشته MBA با گرایش منابع انسانی، دانشآموختگان مهارتهای رهبری و انگیزهدهی به کارکنان را بهدست میآورند که برای بهبود بهرهوری و رضایت شغلی کارکنان ضروری است.
توسعه مهارتهای مدیریتی: این گرایش ترکیبی از دانش عمومی مدیریت (مانند استراتژی، مالی، و بازاریابی) با اصول مدیریت منابع انسانی است و به مدیران منابع انسانی کمک میکند که بتوانند تصمیمات آگاهانهتری بگیرند و بهتر بتوانند منابع انسانی را با اهداف استراتژیک سازمان همسو کنند.
حل مسائل پیچیده در منابع انسانی: دانشآموختگان MBA با گرایش منابع انسانی میتوانند به مسائل و چالشهای پیچیدهای مانند حل تعارضات، مدیریت تغییرات سازمانی، و استراتژیهای انگیزهدهی پاسخ دهند. این مهارتها برای سازمانهایی که با تغییرات سریع مواجه هستند بسیار حیاتی است.
توسعه فرهنگ سازمانی: فرهنگ سازمانی از اهمیت بسیاری برخوردار است و در موفقیت یا شکست سازمان تأثیرگذار است. افراد با گرایش منابع انسانی در MBA، مهارتهای لازم برای توسعه و مدیریت فرهنگ سازمانی را کسب میکنند که میتواند به ایجاد یک محیط کاری مثبت و انگیزشی کمک کند.
کاربردهای MBA با گرایش منابع انسانی
مدیریت منابع انسانی: این مدرک به دانشآموختگان کمک میکند تا در سمتهای مدیریتی منابع انسانی مانند مدیر منابع انسانی، مدیر آموزش و توسعه، و مدیر جبران خدمات مشغول به کار شوند.
توسعه و آموزش کارکنان: مدیریت توسعه کارکنان و برنامههای آموزشی یکی از مهمترین مسئولیتهای مدیران منابع انسانی است. با MBA منابع انسانی، مدیران میتوانند برنامههای آموزشی اثربخشی طراحی و پیادهسازی کنند که مهارتها و دانش کارکنان را افزایش دهد.
مدیریت استخدام و جذب نیرو: یکی از نقشهای مهم منابع انسانی، جذب و استخدام نیروهای جدید است. تخصص در منابع انسانی میتواند به افراد کمک کند تا فرآیندهای استخدامی را بهبود دهند و استعدادهای مناسب را برای سازمان جذب کنند.
جبران خدمات و مزایا: مدیریت حقوق و دستمزد، بیمهها، و مزایای کارکنان نیازمند درک عمیقی از اصول جبران خدمات است. MBA منابع انسانی این مهارتها را به دانشآموختگان میآموزد تا بتوانند ساختارهای جبران خدمات منصفانه و انگیزشی طراحی کنند.
مدیریت عملکرد کارکنان: برنامههای ارزیابی و مدیریت عملکرد از دیگر مسئولیتهای مدیران منابع انسانی است. این گرایش MBA ابزارها و روشهای بهینهسازی عملکرد کارکنان و تنظیم معیارهای عملکردی مؤثر را به دانشآموختگان ارائه میدهد.
تدوین استراتژیهای منابع انسانی: مدیران منابع انسانی با گرایش MBA میتوانند به عنوان استراتژیستهای منابع انسانی عمل کنند و برنامههایی طراحی کنند که نیروی انسانی را با اهداف استراتژیک سازمان همسو کنند.
فرصتهای شغلی
فارغالتحصیلان MBA با گرایش منابع انسانی میتوانند در موقعیتهای شغلی مختلفی مانند مدیر منابع انسانی، مشاور منابع انسانی، مدیر توسعه و آموزش، مدیر جبران خدمات و مزایا، و مشاور فرهنگ سازمانی مشغول به کار شوند. همچنین، این مدرک میتواند مسیر شغلی برای مشاغل ارشد مانند مدیر ارشد منابع انسانی (CHRO) را نیز هموار کند.
نتیجهگیری
MBA با گرایش منابع انسانی، ترکیبی از مهارتهای مدیریت و منابع انسانی را ارائه میدهد که برای افرادی که به دنبال موقعیتهای مدیریتی در حوزه منابع انسانی هستند، بسیار ارزشمند است. این مدرک نهتنها شانس موفقیت در موقعیتهای شغلی مدیریتی را افزایش میدهد، بلکه به سازمانها نیز کمک میکند تا با برخورداری از نیروی انسانی توانمندتر و مدیریتی کارآمدتر، به اهداف استراتژیک خود دست یابند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اجرای مدیریت تغییر شامل تدوین مستمر طرحها، اجرای آنها، و مدیریت تغییرات در سطح سازمانی است. ماهیت تغییر میتواند بزرگ یا کوچک باشد، اما هدف فرآیند مدیریت تغییر یکسان است: کاهش اختلال در کار روزمره تا حد امکان. فناوری، استراتژی و رویهها برخی از مولفههایی هستند که دائماً در حال تغییرند، به همین دلیل برای حفظ و پیشبرد خدمات حیاتی کسبوکار به برنامهریزی دقیق نیازمندیم. ادغامها، مالکیتها، برونسپاری و غیره چالشهای منحصربهفردی را ایجاد می کنند که باید یکبهیک مورد رسیدگی قرار بگیرند. این فرآیند میتواند در بسیاری از جنبهها مفید واقع شود.
شرکتهایی که بخش منابع انسانی خود را به شکلی اثربخش در فرآیند مدیریت تغییر مشارکت میدهند، با از بین بردن حس عدم اطمینان کارکنان به مزایای قابل توجهی دست پیدا میکنند. تلاشهای آنها سطوح بهرهوری را بالا نگه میدارد و به یک رویکرد سیستماتیک و فعال منجر میگردد.
منبع: سیمرغ 3400
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
نویسنده: Beth Benjamin
سيستم بازخورد گرفتن از مشتريان و كاركنان را با يكديگر تركيب كنيد.
معمولا شركت ها از مشتريان در مورد كالاها و خدمات خود بازخورد ميگيرند.
ولي معدود شركتهايي همان سوالات را از كاركنان خود ميپرسند. این از دست دادن یک فرصت استثنائی است.
شهود زیادی می تواند از مربوط کردن سیستم بازخوردهای مشتریان و کارکنان بدست بیاید بویژه در زمانی که دیدگاه کارکنان و مشتریان با یکدیگر همگرا نیست.
اگر از مشتریان خود میپرسید:
"آیا مشکل شما حل شد؟"
یا "آیا ما توانستیم مشکل شما را به راحتی حل کنیم؟
" از کارکنان تان همزمان بپرسید" آیا توانستی مشکل مشتری را حل کنی؟"
یا " آیا منابع و ابزارهای لازم را برای حل مشکل مشتری در اختیار داشتی؟".
توجه به ترکیب پاسخها به این سوالات شهود جدیدی در مورد مشتریان به شما خواهد داد.
همینطور مدیران میتوانند از این دادهها استفاده کنند تا نیروی انسانی خود را بهتر هدایت کنند، دسترسیهای بیشتری به ابزارها، منابع و اطلاعات مورد نیاز برای حل مشکلات مشتریان فراهم کنند و کارکنانی را که پتانسیلهای رهبری و ایده های نوآورانه دارند، شناسایی کنند.
ترکیب این دو سیستم یک حلقه یادگیری قدرتمندی در سازمان ایجاد میکند و باعث میشود تا کارکنان، بیشتر درگیر کار شوند و شرکت با سرعت بیشتری به نیازها و انتظارات در حال تغییر مشتریان پاسخ دهد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔸با وجود قدرت بالای پردازش مغز، ممکن است تصور کنید که مغز هیچوقت اشتباه نمیکند، ولی در واقع مغز ما بیشتر از اینکه بر شواهد و مدارک منطقی تکیه کند، بر تعدادی خطای ذهنی متداول تکیه دارد، بنابراین بسیاری از قضاوتهای ما نادرست هستند.
🔸خطاهای ذهنی، قضاوتهای غیرمنطقیای هستند که ذهن ما بر اساس الگوهای متداولی انجام میدهد. آشنایی با خطاهای ذهنیای میتواند به جلوگیری از ایجاد مشکلات ناشی از آنها کمک کند.
🔸در تحقیقی در دانشگاه کوئینزلند (Queensland) مشخص شد که زنان مو بلوند، بهطور متوسط ۷ درصد بیشتر از زنان مو قرمز و مو قهوهای، حقوق دریافت میکنند. در تحقیقی در دانشگاه ییل (Yale) مشخص شد که اولویت استخدام با دانشمندان «مرد» است و آنها بهطور متوسط ۴۰۰۰ دلار بیشتر از دانشمندان «زن» حقوق میگیرند.
🔸همچنین نتایج تحقیقاتی در دانشگاه دوک نشان داد که موفقیت و ارتقای شغلی افرادی که «چهره بالغ» دارند، بیشتر از افرادی است که «چهره کودکانه» دارند (چهرهی کودکانه بیشتر به چهرههایی اطلاق میشود که چانه کوچک، گونه پهن و چشمانی بزرگ دارند و چهره بالغ معمولا به چهرههایی گفته میشود که چانه بزرگتر، صورت باریکتر و چشم کوچکتر دارند).
◀️ خیلی با عقل جور در نمیآید که تصور کنیم افراد عمداً به زنان موبلوند حقوق بیشتری پرداخت میکنند یا افراد با «چهره کودکانه» را نادیده میگیرند و به افرادی با «چهره بالغ» کمک میکنند تا ارتقای شغلی پیدا کنند و یا دانشمندان مرد بدون صلاحیت لازم را استخدام میکنند و به آنها پول بیشتری پرداخت میکنند.
در واقع خطاهای ناخودآگاه ما آنچنان قوی هستند که ما را مجبور میکنند که در مسیری پیش برویم که برخلاف منطق و همچنین عقاید و ارزشهای ماست.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM