Telegram Web Link
📄  " استانداردها و ملاحظات اخلاقی در تعیین مرگ: یک مقاله دیدگاهی از سوی کالج پزشکان آمریکا"


کالج پزشکان امریکا در این مقاله با اشاره به این موضوع که قانون 40 ساله (Uniform Determination of Death Act) به لحاظ اختلاف نظرهایی در حال بحث و بازنگری است، به اختلافات کنونی درباره استانداردهای تعیین مرگ پرداخته است. این مقاله استانداردهای فعلی UDDA و اصول اخلاقی آن را تایید می‌کند و بازنگری این قانون را در حد ارائه توضیحات و شفافیت بیشتر توصیه می‌کند:

1. جایگزینی واژه "غیرقابل برگشت" با "دائمی" در توضیح متوقف شدن دائمی عملکرد گردشی و تنفسی، اما حفظ واژه "غیرقابل برگشت" در توصیف مرگ مغزی (متوقفی غیرقابل برگشت عملکرد تمام مغز...).

2. حفظ استانداردهای گردش خونی و whole brain (نورولوژیک) برای تعیین مرگ به عنوان استانداردهای مجزا و مستقل، که همخوانی با عملکرد فعلی پزشکی و احترام به استانداردهای تثبیت شده، فرهنگ‌ها و سنتهای مذهبی که تنها معیار گردش خونی را قبول دارند.

3. حفظ استاندارد کل مغز برای تعیین مرگ با معیارهای نورولوژیک و مخالفت با استانداردهای عملکرد "مغز عالی".

4‌ هماهنگ کردن تستهای پزشکی برای تعیین مرگ با استانداردهای قانونی، نه برعکس، تأکید بر این است که معیارها یا آزمون‌های پزشکی نباید در UDDA ذکر شوند چرا که مرگ را تعریف نمی‌کنند بلکه نشان می‌دهند که آیا مرگ رخ داده است یا نه.

5. پذیرش این موضوع که تعیین مرگ مسئله‌ای متمایز از انتقال اعضا است و معیارهای تعیین مرگ نباید تحت تأثیر نیاز به تأمین اعضا برای انتقال اعضا قرار گیرند.

6. توصیه به آموزش بیشتر برای پزشکان، سایر کارکنان پزشکی و عموم مردم در مورد نحوه تشخیص مرگ و بهبود گفتگو درباره فرایند مرگ و تشخیص آن.

در مورد اعلام موضع دوم یعنی حفظ هر دو استاندارد گردش خونی و نورولوژیک این مقاله اعلام می‌دارد:
حفظ تعیین مرگ بر اساس معیارهای گردش خون به چند دلیل مهم است. اولاً، این روش با طبابت فعلی سازگار است. مطالعه¬ای تخمین زده است که تقریباً 98% از موارد مرگ در بیمارستان‌ها بر اساس معیارهای گردش خون تعیین می‌شود. ثانیاً، در این موارد، هیچ تلاشی برای ارزیابی عملکرد مغز انجام نمی‌شود. برای مثال زمانی که بیمار واجد دستور عدم احیا با ایست قلبی تنفسی مواجه می‌شود، مرگ بلافاصله پس از یک دوره مداوم از آسیتولی و آپنه اعلام می‌شود. همین موضوع زمانی که تلاشی برای احیای بیمار انجام می‌شود اما به بازگشت گردش خون و تنفس خودبخودی نمی‌انجامد نیز صدق می‌کند. در هیچ یک از این دو مورد، پزشک اقدام به انجام بررسی عصبی رسمی برای تعیین اینکه آیا عملکرد مغز به طور ناقابل برگشتی متوقف شده است یا نه، نخواهد کرد. 
سرانجام، حفظ تعیین مرگ بر اساس معیارهای گردش خون به عنوان یک معیار مستقل، نه تنها به احترام به این معیار قدیمی و مورد تأیید کمک می‌کند، بلکه احترامی به سوی فرهنگ‌ها و اعتقادات مذهبی است که تنها تعیین مرگ بر اساس گردش خون را پذیرفته‌اند.


Standards and Ethics Issues in the Determination of Death: A Position Paper From the American College of Physicians. Annals of Internal Medicine. 2023
بررسی مقالات رترکت شده ایران که درنمایه pubmed ایندکس شده بودند 
Mansourzadeh MJ, Ghazimirsaeid J, Motamedi N, Najafi A, Abubakar AA, Dehdarirad H. A survey of Iranian retracted publications indexed in PubMed. Iranian Journal of Public Health. 2021 Jan;50(1):188.


در این مقاله تمام مقالات رترکت شده نویسندگان ایرانی نمایه شده در PubMed تا دسامبر 2017 بازیابی شدند.

اولین مقاله رترکت شده ایران در سال ۲۰۰۱ رویداد و در طی سالهای بعد نرخ رترکشن سیر صعودی داشت. در مجموع 164 مقاله ایرانی رترکت شده شناسایی شد.  "دانشگاه آزاد اسلامی" و "دانشگاه علوم پزشکی تهران (TUMS)" دو مؤسسه‌ای بودند که بیشترین تعداد مقالات رترکت شده را داشتند. بیشترین دلایل اعلامی برای رترکشن مسائل حق نویسندگی، سرقت ادبی و انتشار تکراری بودند.

سی و سه (20.12%) مقاله، برای انجام پژوهش حمایت مالی دریافت کرده بودند. ارجاعات مقالات رترکت شده نشان میدهد این مقالات 789 بار ارجاع (میانگین تعداد ارجاع برای هر مقاله = 11.6) دریافت کرده‌اند.

اگرچه مقالات ایرانی مرجوع شده نماینده بخش کوچکی از تمام مقالات ایرانی هستند، اما تعداد آنها افزایش یافته است. بیش از نیمی از مقالات برگشت شده مشکلات حق نویسندگی و سرقت ادبی داشته‌اند که نیازمند توجه بیشتر به اخلاق در انتشارات است.
📰 انقلاب مردمی مصر و اهمیت بیطرفی پزشکی
Hamdy SF, Bayoumi S. Egypt’s popular uprising and the stakes of medical neutrality. Culture, Medicine, and Psychiatry. 2016 Jun;40:223-41.

این مقاله به پزشکان مصر و مفهوم بی‌طرفی پزشکی در دوره حکومت نظامی پس از برکناری حسنی مبارک از قدرت می‌پردازد:

- بی‌طرفی پزشکی شامل الف) بی‌طرفی پزشک در درمان همه کسانی که به درمان نیاز دارند و ب) مصونیت کادر درمان و بیماران در برابر حملات است.
- مصاحبه با پزشکان مصر نشان میدهد که چطور بی‌طرفی پزشکی، آنها را در مقابل نیروهای نظامی قرار داد، و بیطرفی پزشکی از سوی حکومت به عنوان یک اقدام سنگین سیاسی درک میشد.
- تعهد آنها به بی‌طرفی، قدرت دولت نظامی در تعیین اینکه چه کسی می‌تواند زنده بماند و چه کسی بمیرد را به چالش می‌کشید.
- بی‌طرفی پزشکی در عمل، یک موضع سیاسی است که در تقابل با وضعیت کنونی خشونت دولتی و تبعیض اجتماعی است.

* در طول ناآرامیها به دو شکل نقض بیطرفی پزشکی اتفاق افتاد:

1) نقض بی طرفی از سوی پزشکان به صورت مشارکت در سرکوب حکومتی:
- گزارش‌ها نقض‌هایی از بی‌طرفی پزشکی را گزارش دادند، از جمله:
- آمبولانس‌هایی که تظاهرکنندگان را به جای اورژانس ها، به پلیس منتقل میکردند.
-  برخی پزشکان در بیمارستان‌های دولتی از درمان مصدومان میکردند یا آنها را به پلیس تحویل می دادند.
- مقامات بیمارستان منع کرده بودند که پزشکان، شلیک‌های تیر را به عنوان علت مرگ ثبت کنند.
- برخی پزشکان برای کمک به سرکوب شورشیان سیاسی استخدام شدند.
- برخی از پزشکان در شکنجه یا حفاظت از رهبران برکنار شده با ارائه دلايل پزشکی شرکت کردند.

2) نقض بی طرفی پزشکی از سوی حکومت:
- برخی پزشکان به عنوان ارائه دهندگان خدمات سلامت به محل اعتراضات برای کمک به مصدومان رفتند. اما در نوامبر ۲۰۱۱، پزشکان به صورت صریح هدف خشونت دولتی قرار گرفتند
- نیروی مسلح به بیمارستان‌ میدان التحریر با گاز اشک‌آور حمله کرد و پزشکان هدف تیراندازی و مورد ضرب و شتم از سوی پلیس قرار گرفتند.

* تلاش برای انجام وظیفه و حفظ بی طرفی
- پزشکان در بیمارستانها با بدن‌های مصدوم و زخمی مواجه شدند. و شاهد خشونت دولتی علیه تظاهرکنندگان بی‌سلاح بودند و
- بسیاری پزشکان با وجود خطراتی که داشتند به ارائه مراقبت‌های پزشکی به مصدومین پرداختند.
- برخی از پزشکان ابتدا از تظاهرکنندگان خسته شده بودند اما پس از مشاهده ظلم پلیس، نگرششان تغییر کرد.
- شاهد عینی خشونت بودن برای پزشکان هم منبع دانش بی واسطه از وقایع بود و هم شکل دهنده قطب‌نمای اخلاقی آنها.
- درمان مصدومان بدون توجه به دیدگاه‌های سیاسی آنها می‌تواند خود یک موضع گیری سیاسی قلمداد شود.
- روبرو شدن پزشکان با تظاهرکنندگان و فعالان، کمپین دولت برای بی‌اعتبار ساختن پزشکان را به راه انداخت
- پزشکان به سرعت به اعتراض‌کنندگان پیوستند و مطالبات سیاسی خود را دنبال کردند. نه به عنوان دفاع از دیگر شهروندان، بلکه به عنوان شهروندانی که برای حقوق خود اعتراض میکردند.
- ائتلاف "پزشکان بدون حقوق"، بلندترین اعتصاب تاریخ مصر را برگزار کرد و در ادامه اعضای این گروه پس از عزل محمد مرسی، در انتخابات نظام پزشکی مصر برنده شدند و این برای اولین بار در بیش از 19 سال بود که نظام پزشکی مصر، از دست تک‌حزب‌ ائتلاف حزب دموکراتیک ملی و اخوان المسلمین بیرون می‌آمد.


✉️ بی طرفی پزشکی پزشکان در جنگ، با بی طرفی پزشکی در اعتراضات داخلی متفاوت است.
- پزشکان مصری که به مراقبت مصدومان خشونت دولتی اقدام میکردند، خود را با خطر رو به رو می‌دیدند. حضور و آمادگی آنها برای مراقبت از مصدومین از دیدگاه سربازان نظامی، به عنوان خیانت درک میشد. زندگی آنها نیز، همانند زندگی تظاهرکنندگان مصدوم، ممکن بود قربانی شود.
- در متون مربوط به نقض‌ بیطرفی پزشکی، این واقعیت مغفول است که دولت اصلا از ابتدا این هنجار را قبول نداشت. در واقع ارائه دهندگان خدمات سلامت با اعلام بیطرفی پزشکی، در حال مخالفت با این ادعا بودند که آنها را به عنوان مهره های حکومت محسوب می‌کردند. آنها سعی در نمایش اعتقاد به انسانیت داشتند، اعتقادی که به شدت در زمان‌های ناآرامیهای سیاسی و مدنی مورد نیاز است.
اخلاق پزشکی غالباً با چنین شیوه‌ای تدریس می‌شود: بازسازی یک موقعیت مرگ‌وزندگی همراه با یک چالش اخلاقیِ آشکار.

می‌گویند «Clinical is Ethical»؛ یعنی هر تصمیم بالینی، جنبه‌ای از اخلاق را در خودش پنهان دارد و این دو در هم تنیده‌اند.
ویچ در کتاب Basics of Bioethics اشاره می‌کند که این جنبۀ اخلاقی در بسیاری از تصمیم‌های روزمره پنهان باقی می‌ماند و ما بی‌چالش و به‌سادگی تصمیممان را می‌گیریم. مثلاً در تجویز آنتی‌بیوتیک برای بیمار سپتیک علاوه بر جوانبِ علمی، جوانب اخلاقی هم درگیرند، اما ما در «تجویز آنتی‌بیوتیک برای سپسیس» تقریباً هیچ‌وقت دچار شکِ اخلاقی نمی‌شویم.
ولی هنگامی که موقعیت اندکی پیچیده‌تر می‌شود، تازه به وجود بُعدِ اخلاقیِ موقعیت پی می‌بریم.

نویسندگان این مقاله گرچه شیوۀ ارائۀ کیسِ تراژیک را به عنوان یکی از شیوه‌های آموزش می‌پذیرند، اما ایراداتی در آن می‌بینند که تامل‌برانگیز است:

• این شیوۀ تدریس به دانشجو القا می‌کند که اخلاق، محدود به شرایط استثنائی و نادر است.
شرایط بحران و تراژدی، جا را برای کنشگری اخلاقی تنگ می‌کند و صرفاً رفتارهای قهرمانانه و غیرواقعی از ما می‌طلبند.

• هنگامی که برای کیس‌ تراژیک به دنبال پاسخ می‌گردیم، تصورمان این است که این موقعیت برای کسی «غیر از ما» اتفاق می‌افتد؛ شاید بتوانیم مهندس‌وار از چند اصل اخلاقی استفاده کنیم و پاسخی بیابیم. اما چنین رویکردی ظرایفِ زیست اخلاقیِ روزمره را نادیده می‌گیرد.

• رویکرد غالب در اخلاق پزشکی، رویکرد اصل‌محور است. اصل/Principle قطعاً بی‌ربط و بلااستفاده نیست، اما نمی‌شود کلِ زیست اخلاقی‌مان را در چهار اصل معروف اخلاق پزشکی خلاصه کنیم.

• چیدنِ کل دانش اخلاقی پزشکیِ دانشجو بر پایۀ چهار اصل اخلاق پزشکی، به او این اطمینان را می‌دهد که می‌تواند به‌سادگی حتی در سخت‌ترین شرایط تصمیم بگیرد و هیچ‌گاه تسلیم نشود.
در حالی که وقتی وارد دنیای واقعیِ «مراقبت از اشخاص آسیب‌پذیر» و ارتباط چندجانبه با همکار، همراه بیمار و مسئولینِ بیمارستان می‌شود درمی‌یابد که طبابتِ اخلاقی احتمالاً چیزی بیش از چهار اصل اخلاقی است.

• ما در کیس‌های تراژیک، بالاخره به پاسخ می‌رسیم. سپس همانند تئاتر، صحنه جمع می‌شود و انگار تصمیم‌های ما لحظه‌ای و مقطعی بوده‌اند و پس از آنکه بحران حل می‌شود، همه چیز به روال کاملاً عادیِ پیش از بحران برمی‌گردد.

• همه می‌دانیم که زیستِ اخلاقیِ واقعی این‌گونه نیست. پیامدهای هر تصمیم ما تا مدت‌ها کِش می‌آیند و جایی به شکل فرسودگی اخلاقی یا Moral Residue گریبانمان را می‌گیرند.

• به طور خلاصه، تدریس اخلاق پزشکی با کمک «داستان‌های ژانر وحشت» شاید اثری ماندگار بر شنوندگان داشته باشد، اما تصویر ناکامل و بافتارزدایی‌شده‌ای/Decontextualiesed از زیست اخلاقی ترسیم می‌کند.

🌐 دسترسی به این مقاله آزاد است و می‌توانید از اینجا بیابیدش.
آیا میزان رترکشن مقالات ایران متناسب با رشد انتشارات علمی پژوهشگران ایرانی است؟
Pourhoseingholi MA, Rahimibashar F, Khosh Fetrat M, Vahedian-Azimi A. Is the Ratio of Retracted Iranian Papers Compatible With Their Research Growth Rate? An International Database Survey. Hospital Practices and Research. 2021 Mar 1;6(1):29-34.



  مطالعات قبلی نشان می‌دهد که در تحقیقات زیست‌پزشکی تعداد مقالات رترکت شده در حال افزایش است. این مطالعه به هدف شناسایی فراوانی مقالات برگشت شده ایرانی انجام شده است و هدف آن بررسی فراوانی به نسبت پارامترهای تأثیرگذار بود.

اطلاعات از پایگاه داده Scopus و پایگاه داده Retraction Watch استخراج شد. نرخ تعداد مقالات رترکت شده برای دو دوره پنج ساله، سال‌های 2013-2017 و سال‌های 2008-2012 بررسی شد، سپس این نرخ به نسبت نرخ جهانی مقالات رترکت شده محاسبه شد.

    تعداد رترکشن در بازه 5 سال دوم  در کل دنیا نسبت به پنج سال اول کاهش نشان میدهد. منطقه خاورمیانه بالاترین رشد میزان رترکشن مقالات را داشته است. به طور کلی، 545 مقاله ایرانی رترکت شده از سال 2008 تا 2017 شناسایی شدند. بیشترین میزان رترکشن منطقه مربوط به ایران است. رترکشن مقالات ایران در بازه 5 ساله دوم 27 درصد بیشتر از 5 ساله اول بوده.

این رشد البته کمتر از میزان مشابه در ترکیه، عربستان سعودی و مصر از کشورهای منطقه بوده است. نسبت رشد رترکشن نسبت به رشد مقالات ایران کمتر از 1 است. این نسبت در ترکیه بالای 1 و در عربستان 0.5 بود.
پیش آگهی، پیشرفت و موفقیت «روانپزشکی تسکینی» بر اساس چه پیامدهایی باید ارزیابی شود؟ 
Trad N. According to Which Health Outcomes Measures Should Palliative Psychiatric Prognosis, Progress, and Success Be Defined?. AMA Journal of Ethics. 2023 Sep 1;25(9):684-9.


🗞 روانپزشکی تسکینی روانی به موضوع تنش میان درمان بیماری و کاهش رنج بیماران با اختلالات روانی شدید و مزمن می‌پردازد.
🔹در این مقاله چارچوب مفهومی برای تعیین اینکه چه کسی میتواند از «روانپزشکی تسکینی» بهره‌ ببرد، ایجاد شده. 

🔹برای انتخاب شروع درمان تسکینی در بیماران با پیش آگهی بد روانی، نیاز به شواهد تجربی و رهنمودهای بالینی داریم. اندیکاتورهای پیش‌آگهی باید تدوین و روایی سنجی شوند تا معلوم شود چه کسی میتواند از روانپزشکی تسکینی بهره‌ ببرد.

🔹وقتی بیماران با اختلالات روانی، دیگر از روشهای درمانی معمول بهره‌ای نمی برند، مراقبت تسکینی با کیفیت بالا باید به عنوان یک تعهد اخلاقی در نظر گرفته شود. تصمیم برای شروع درمان تسکینی باید با در نظر گرفتن اینکه اختلال روانی چه میزان بر استقلال و روابط بیمار تأثیر می‌گذارد، شخصی‌سازی شود. 

🔹روانپزشکی تسکینی باید تلاشی تیمی باشد که از مداخلات معتبر و مشارکت جدی بیمار و حمایت‌های اجتماعی بهره گیرد. به عبارت ساده‌تر، آموزش مهارتهای اجتماعی، درمان رفتاری شناختی و مداخلات مبتنی بر خانواده می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی بیماران با اختلالات روانی شدید و مزمن کمک کند.

🔹پیامد این مراقبتها باید با دقت ارزیابی شود و بررسی شود تا چه حد به میتوانند بهبود کیفیت زندگی بیماران، کاهش مشکلات مرتبط با اختلالات روانی و درک و پذیرش بهتر از سوی مراقبان را ایجاد کنند.
کدام مهارت‌های ارتباطی حیاتی برای گفتگوی میان رشته‌ای پایان حیات مورد نیاز است؟ 
Pfeifer M, Head BA. Which critical communication skills are essential for interdisciplinary end-of-life discussions?. AMA journal of ethics. 2018 Aug 1;20(8):724-31.


📄 در مراحل پایان حیات مهارت‌های ارتباطی مؤثر به عنوان امری بسیار حیاتی تلقی می‌شوند. در چند دهه گذشته، متد‌ها و چهارچوب‌های مختلفی برای تسهیل این مکالمات حساس ظاهر شده‌اند. رویکردهای برجسته شامل پروتکل 6 مرحله‌ای SPIKES، برنامه ABCDE، VitalTalk و نکاتی از کتاب مهم رابرت باکمن در مورد ارائه اخبار دشوار هستند. بسیاری از این تکنیک‌ها اصولاً بر روی پزشکان تمرکز دارند، درحالیکه امروزه بر رویکرد تیمی در مکالمات پایان حیات تاکید میشود و تعاملات مداوم را ترجیح می‌دهند تا رویدادهای منفرد.

همکاری بین رشته‌ای در مواجهه با جنبه های مختلف مراقبت از آخرین لحظات زندگی بسیار حیاتی است و مسائل پزشکی، روانی، اجتماعی، معنوی و مالی را در بر می‌گیرد. تیم ایده‌آل از حرفه مندان رشته های مختلف از جمله پزشکی، پرستاری، کشیش و مددکار اجتماعی تشکیل شده و هر کدام از اعضا تخصص منحصر به فرد خود را رای تامین نیازهای بیماران و خانواده‌هایشان به کار می‌برند. 

این مکالمات باید حداقل با مشارکت دو عضو تیم انجام شوند. پزشکان ممکن است بر روی انتقال اطلاعات پزشکی تمرکز کنند در حالی که یک مددکار اجتماعی یا کشیش به احساسات بیمار پاسخ دهد و مطمئن شود که صداهای افراد ذینفع شنیده می‌شود. تیم‌های بین رشته‌ای نقش مهمی در کاهش فشار بر پزشکان دارند و مراقبت جامع را تضمین می‌کنند. گفتگوی درون تیمی به هدف حمایت از مراقبت بیمار محور ضروری است. 

قبل از شروع مکالمات پایان حیات، آشنایی دقیق با شرح حال پزشکی بیمار و وضعیت فعلی او ضروری است. ایجاد اعتماد در محیط‌های پرهیجان بسیار مهم است، به ویژه در مواردی که ارتباط طولانی‌ مدتی وجود ندارد. آمادگی در پیشگیری از اشتباه و سوءتفاهمات کمک می‌کند.
در هنگام برنامه‌ریزی برای یک مکالمه پایان حیات ، ضروری است که به پرسش‌های «چه کسی»، «چه چیزی»، «کی»، «کجا» و «چگونه» پاسخ داده شود. تعیین اهداف برای مکالمه مهم است و انعطاف برای تطبیق با نیازهای بیمار ضروری است. زمان‌بندی نیز بسیار حائز اهمیت است، زیرا مکالمات عجله‌ای ممکن است منجر به مکالمات ناتمام شوند. 

گفتگوهای نیمه‌ساختاریافته بهتر کارآمدتر است و این اجازه را می‌دهند که به گوش کردن و پاسخگویی بپردازید. بیماران ممکن است به دلیل هیجان، فقط بخش کوچکی از آنچه گفته شده را به خاطر بسپارند بنابراین در مواقعی سکوت می‌تواند مفید باشد. احساسات را تایید کنید و نرمال‌سازی کنید و بیماران را تشویق کنید که بیشتر در مورد احساسات خود حرف بزنند. در ارتباطات خود صریح، آرام و با اعتماد به نفس باشید. ممکن است برای ارائه مطلوب اطلاعات، مکالمات مکرر و مداوم لازم باشد.

از مکالمات در راهرو با خانواده و دوستان باید اجتناب شود. به جای اینکه به تنهایی در مکانی دیگر صحبت کنید، به اتاق با همه اعضا برگردید تا به سوالات پاسخ دهید و سوءتفاهم‌ها را پیشگیری کنید.

آموزش در کسب مهارت‌ ارتباطی پایان حیات بسیار حائز اهمیت است. و البته تجربه همچنان یک معلم ارزشمند است و بالینگران می‌توانند مهارت‌های خود را با استفاده از اصول پایه و تجارب اعضای تیم چند رشته‌ای خود بهبود بخشند.
مشکلات اخلاقی مهربانی در خدمات سلامت
Jesudason E. Ethical problems with kindness in healthcare. Journal of Medical Ethics. 2023 Aug 1;49(8):558-62.


🔅 در این مقاله، چالش‌های اخلاقی مرتبط با مفهوم مهربانی در ارائه خدمات سلامت بررسی شده است. اغلب مهربانی به عنوان یک فضیلت تلقی می‌شود، اما نویسنده ادعا می‌کند که این مفهوم می‌تواند مسائل اخلاقی خاصی را در ارائه خدمات سلامت ایجاد کند. نویسنده با بررسی ماهیت مهربانی به ارتباط آن با مفاهیمی مانند دلسوزی، همدلی آغاز می‌کند. مهربانی به عنوان مفهومی عمل‌محور در نظر گرفته می‌شود که تأکید بر اقدامات عملی نیکوکارانه دارد.

🔸در مقاله به برجسته کردن ماهیت اختیاری مهربانی پرداخته می‌شود، به این معنا که افراد انتخاب دارند که زمان و شیوه ابراز مهربانی را انتخاب کنند. این جنبه اختیاری موجب پیش آمدن سوالاتی درباره این می‌شود که مهربانی باید به چه کسانی و به چه میزانی گسترش داده شود. نویسنده تشابه‌هایی بین مهربانی و اصل سودرسانی ارائه می‌کند و بیان می‌کند که هر دو به سودرسانی متمرکز هستند و نه جلوگیری از آسیب. با این حال، مهربانی به عنوان عملی سخاوتمندانه، کمتر دغدغه کاهش آسیب را دارد.

🔸مقاله سپس به بررسی چالش‌های اخلاقی مرتبط با مهربانی در ارائه خدمات سلامت می‌پردازد، با آغاز از اصل عدالت، نویسنده ادعا می‌کند که مهربانی دلبخواهی می‌تواند به وضعیت‌هایی منجر شود که گروه‌های خاصی از مهربانی بیشتری بهره‌مند شوند و دیگران متضرر شوند. در واقع، با مهربانی به اکثریت، صورتی از تبعیض اعمال می شود.

🔸سپس نویسنده به بررسی تأثیر مهربانی بر اصل عدم اضرار به ویژه در مقررات تنظیمی حرفه‌ای می‌پردازد. مهربانی دلبخواهی می‌تواند به تسامح در سوء رفتارحرفه‌ای منجر شود و که بطور بالقوه میتواند باعث تداوم عملکرد زیر استاندارد و صدمه به بیماران شود.

🔸در ادامه، مقاله به بررسی چگونگی تأثیر مهربانی بر اتونومی می‌پردازد، به ویژه زمانی که ارائه‌دهندگان خدمات سلامت اعتقاد دارند که اقداماتشان برای خیر بیمار است، ولو بیمار ترجیحات متفاوتی داشته باشند. اِعمال پدر سالارانه مهربانی می‌تواند به آسیب‌های ناخواسته منجر شود.

🔸نویسنده با در نظر گرفتن کاربست مهربانی از دیدگاه‌های اخلاقی مختلف، از جمله دیدگاه‌های وظیفه گرا و نتیجه گرا به نتیجه‌گیری می‌رسد. در حالی که وظیفه مهربانی را حمایت می‌کند، نویسنده چالش‌های تعریف و اجرای چنین وظیفه‌ای را هم اذعان می‌کند و پیشنهاد می‌دهد که علاوه بر آموزش و ترویج مهربانی لازم است، مشارکت گروه‌های محروم در سیاست‌ گذاریها جلب شود و نحوه تاثیر مهربانی در داخل گروه‌ها برای اطمینان از عدالت و کاهش آسیب بررسی ‌شود.

🔹به طور خلاصه، مقاله ادعا می‌کند که اگرچه مهربانی اغلب به عنوان یک فضیلت مثبت محسوب می‌شود، ماهیت اختیاری آن می‌تواند به چالش‌های اخلاقی در خدمات سلامت منجر شود و اصولی مانند عدالت، عدم آسیب‌رسانی و حریم شخصی را تحت تأثیر قرار دهد. حل این چالش‌ها نیاز به رویکردی دقیق دارد که عواقب مهربانی را در نظر می‌گیرد و ترویج جامعیت در رویه‌ها و سیاست‌ گذاریها را تشویق می‌کند.
آموزش اخلاق به حرفه مندان خدمات سلامت، در عصر chat GPT و سایر LLM ها: آیا همچنان به آن نیاز داریم؟

Rahimzadeh V, Kostick-Quenet K, Blumenthal Barby J, McGuire AL. Ethics education for healthcare professionals in the era of chatGPT and other large language models: Do we still need it?. The American Journal of Bioethics. 2023 Jul 25:1-1.
تهیه و ارائه شده در ژورنال کلاب مرکز تحقیقات اخلاق توسط خانم دکتر ناهید خادمی. با تشکر از ایشان که گزارش ژورنال کلاب خود را برای این کانال ارسال کردند

◀️در ابتدا نویسندگان به معرفی مفاهیم مهم هوش مصنوعی مانند: الگوریتم، AI ،chatGPT، LLM" پرداخته و چرخه هایپ (ظهور فناوری، قله انتظارات، شیب، سراشیبی و بهره‌روی) که فرایند بلوغ تکنولوژی ها را در طول زمان نشان می‌دهد را توضیح داده اند.

◀️نویسندگان عنوان میکنند دو هدف اصلی برای برنامه آموزش اخلاق در بین دانشجویان پزشکی خود دارند:1- آموزش دانش اصول، نظریه ها و مفاهیم اخلاقی 2- بهبود مهارت های استدلال اخلاقی دانشجویان و بیان می کنند که chatGPT و سایر LLM ها توانایی بحث و تجزیه و تحلیل متون اخلاقی را دارند که ممکن است بر نحوه درک فراگیران از حوزه اخلاق زیستی و چالش های آن مفید باشد. آنها اعتقاد دارند یادگیری مبتنی بر مورد به فراگیران کمک می‌کند تا تصمیم گیری اخلاقی را از طریق فرایند پنج مرحله‌ای Ethics Work Up فرا گیرند. در ادامه سوال و جواب خود با chatGPT در تحلیل یک سناریو اخلاقی(زنی که از انجام عمل سزارین که برای پیشگیری از عوارض زایمان توسط پزشکان توصیه شده امتناع می‌کند) را شرح داده اند.

◀️نویسندگان SWOT استفاده از CHATGPT و سایر مدل‌های LLM در آموزش اخلاق را بررسی می کنند:در نقاط قوت CHATGPT می تواند به یادگیرندگان کمک کند تا دانش و مهارت های اصلی در اخلاق را کسب کنند. و استدلالهای مبتنی بر اخلاق و حقوق را گردآوری کنند. این مدلهای زبانی به جای تصریح اقدام و تصمیم نهایی، درکی از نکاتی که باید مورد نظر قرار بگیرد ارائه میدهند.

◀️نویسندگان برخی از نقاط ضعف chatGPT و سایر LLM ها را برای آموزش اخلاق شناسایی می کنند: ناتوانی آنها در کمک به دانشجویان در شناسایی یا تشخیص مسئله اخلاقی، آموزش مراقبت، شفقت، یا انگیزه اخلاقی، پرورش تفکر انتقادی. و خلاقیت و به حساب آوردن عوامل زمینه ای و فرهنگی.

◀️نویسندگان برخی از فرصت هایی که chatGPT و سایر LLM ها برای آموزش اخلاق ارائه می دهند، مانند افزایش مشارکت و انگیزه دانش آموزان، تسهیل یادگیری مشارکتی، گسترش دسترسی به منابع اخلاقی و آماده سازی دانشجویان و پزشکان برای چالش های اخلاقی آینده در دنیای دیجیتال را شرح داده اند.

◀️و نیز در مورد برخی از تهدیداتی که chatGPT و سایر LLM ها برای آموزش اخلاق ایجاد می کنند، هشدار می دهند، مانند: تضعیف یکپارچگی و کیفیت تحصیلی، از بین بردن مسئولیت انسانی، ایجاد معضلات و خطرات اخلاقی، و برهم زدن نقش و ارزش مربیان انسانی.

◀️نویسندگان در پایان مقاله نتیجه می‌گیرند که chatGPT و سایر LLM ها می‌تواند ابزارهای مفید و نوآورانه‌ای برای آموزش اخلاق باشند، اما نمی توانند جایگزین اخلاق زیستی انسانی یا مهارت های استدلال اخلاقی شوند.آنها پیشنهاد می‌کنند که مربیان اخلاق زیستی نباید به chatGPT به عنوان جایگزینی برای آموزش و یادگیری اخلاق تحت هدایت انسان تکیه کنند، بلکه باید به عنوان یک ابزار مکمل آنرا ببینند.

◀️نویسندگان در پایان توصیه هایی را برای آینده استفاده مسئولانه از chatGPT و سایر LLM ها در آموزش اخلاق ارائه می دهند، مانند تعیین اهداف و نتایج یادگیری روشن، انتخاب LLM های مناسب برای وظایف و زمینه های خاص، ارائه راهنمایی و کمک به دانشجویان و مربیان، ارزیابی تأثیر و اثربخشی LLM بر یادگیری اخلاق، و توسعه دستورالعمل‌ها و سیاست‌های اخلاقی برای استفاده از LLM در آموزش.
بیمار محوری و عوامل مرتبط با آن بین دانشجویان سال اول پزشکی
Krupat E, Hiam CM, Fleming MZ, Freeman P. Patient-centeredness and its correlates among first year medical students. The International Journal of Psychiatry in Medicine. 1999 Sep;29(3):347-56.

-این مقاله نگرش دانشجویان سال اول پزشکی را نسبت به روابط آنها با بیماران بررسی می کند و بررسی می کند که آیا این نگرش ها مرتبط با جنسیت است، بر برنامه های شغلی آنها تأثیر می گذارد و بر ارزیابی آنها از مسائل روانی- اجتماعی و زیست پزشکی تأثیر می گذارد.

- این مطالعه نشان می دهد که دانشجویان پزشکی دختر تمایل بیشتری به مراقبت بیمار محور دارند و گرایش بیمار محوری به طور مثبت با علاقه فرد به جامعه و طبابت عمومی (مراقبت های اولیه) و همچنین رتبه بندی آنها به مسائل روانی-اجتماعی رابطه دارد. این تفاوت در نگرش بین جنسیت ها در اوایل آموزش پزشکی مشاهده می شود.

- این مقاله همچنین بر اهمیت اتخاذ رویکرد بیمار محور توسط پزشکان، با تمرکز بر درک ذهنی بیماری توسط بیمار، به جای تعریف زیست پزشکی بیماری، تأکید می کند. این مقاله بر نیاز پزشکان به بررسی فعال شیوه زندگی و مسائل روانی-اجتماعی بیماران برای درک برداشت ذهنی بیمار از بیماری خود تأکید می کند.
- به علاوه شناسایی اولیه تفاوت‌های جنسیتی در نگرش‌ به طبابت نیاز به مداخلات هدفمند و حمایت از دانشجویان پسر را برای افزایش بیمارمحوری آنها نشان می‌دهد تا به مراقبت عادلانه تر و فراگیر کمک کند.
مراقبت پس از سقط: وظایف اخلاقی و قانونی
Dickens BM. Post‐abortion care: Ethical and legal duties. International Journal of Gynecology & Obstetrics. 2019 Nov;147(2):273-8.



1. اهمیت اصلی این مقاله، ارائه فوری مراقبت پس از سقط به زنانی است که با مشکلات سقط غیرقانونی یا قانونی مواجه می‌شوند؛ زیرا تأخیر در ارائه مراقبت می‌تواند به معلولیت قابل اجتناب، از دست دادن توانایی بچه‌داری یا حتی مرگ منجر شود.

2. ادعا می‌کند که ارائه مراقبت پس از سقط کمک به سقط نیست و غیرقانونی نیست، بنابراین اعتراض وجدانی توجیهی برای عدم ارائه مراقبت پس از سقط نیست.

3. مقاله نیاز به استراتژی‌های کاهنده آسیب برای آگاه‌سازی زنان در مورد حقوق آن‌ها به مراقبت حرفه ای پس از سقط ، به ویژه برای زنانی که در نظر دارند مداخلات نامناسبی را انجام دهند، را مورد تأکید قرار می‌دهد.

4. این مقاله بیان می‌کند که متخصصان بهداشت و درمان وظیفه اخلاقی دارند که مراقبت‌های موجود را ارائه دهند و انصراف یا عدم انجام این وظیفه ممکن است تخلف اخلاقی و مسئولیت قانونی مانند اهمال حرفه‌ای تشکیل دهد.

6. گزارش اجباری بیماران دچار سقط احتمالا جنایی غیر اخلاقی است، زیرا این اقدام نقض محرمانگی حرفه‌ای است.

5. مقاله تأکید می‌کند نظام سلامت مسئولیت اطمینان از ارائه مراقبت پس از عمل سقط ، شامل مراقبت‌های پزشکی و حمایت روانی با شفقت و احترام به کرامت بیمار هستند و باید از انگ گذاری نسبت به بیماران و مراقبان پیشگیری کنند.
2025/10/21 10:38:49
Back to Top
HTML Embed Code: