Telegram Web Link
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
The Threads Among Us: Improving Interprofessional Civility and Empathy in Health Care Teams
Baylor College of Medicine

با هم مهربان باشیم و با حسن ظن با یکدیگر مواجه شویم.
#همدلی
#کار_تیمی
#مهربانی
#محیط_کار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Bringing Empathy to Healthcare
Renown Health

در ارایه خدمات سلامت، اولویت و تمرکز بر نیازهای بالینی بیمار است؛ اما مهم است که به سایر عواملی که در سلامت فرد نقش دارند — از جمله زندگی خانوادگی، شرایط زندگی و حال روحی او — هم توجه کنیم.

ما در Renown Health، بر اهمیت حضور در لحظه و آگاه بودن از آنچه در اطرافمان می‌گذرد تاکید داریم. و دریافته‌ایم که باید از کل وجود بیماران مراقبت کنیم — نه آنکه فقط بر نیازهای پزشکی آنان تمرکز کنیم— ، بلکه به نیازهای عاطفی و معنوی ایشان هم توجه داشته باشیم. خواه شنیدن داستان کسی باشد یا فقط در کنار او بودن و دستش را گرفتن، یادمان باشد که حتی اقدامات کوچک می‌توانند تأثیر بزرگی در زندگی افراد داشته باشند.
ایجاد حس تعلق در محیط کار
https://healthcareexperience.org/belonging/

وقتی افراد احساس می‌کنند واقعاً به یک تیم یا سازمان تعلق دارند، با انگیزه‌تر کار می‌کنند و حس معنا و هدف بیشتری در شغلشان پیدا می‌کنند. ساختن فرهنگ تعلق یعنی ایجاد محیطی که در آن اعضای تیم خدمات سلامت با اشتیاق همکاری می‌کنند و ما با اطمینان می‌توانیم مراقبت از عزیزانمان را به آن‌ها بسپاریم.

این اپیزودی از پادکست بنیاد Healthcare Experience Foundation  است. این بنیاد هدف خود را کمک به ساختن محیط‌هایی که در آن همه مردم بهترین مراقبت را دریافت کنند و کارکنان هم بتوانند بهترین خدمات را ارائه دهند، میداند و به رهبران موسسات و سازمانهای خدمات سلامت کمک می‌کند تا موانع را پشت سر بگذارند و عملکرد بهتری داشته باشند.

عناصر اصلی حس تعلق
با ایجاد امنیت روانی، معنا دادن به کار، و فراهم کردن فضای حمایت‌کننده، می‌توانیم محیط‌هایی بسازیم که هر عضو تیم در آن احساس تعلق داشته باشد.
امنیت روانی یعنی افراد احساس کنند که مورد احترام و اعتماد هستند و می‌توانند بدون ترس از قضاوت، نظرات خود را بیان کنند. اما فقط احساس امنیت کافی نیست؛ کار باید برای افراد معنادار باشد و محیطی حمایتی وجود داشته باشد که به نیازهای همه توجه کند.
مدیران حوزه سلامت لازم است مسیر و هدف مشترکی که توسط اعضای تیم طراحی شده باشد و با ارزش‌های سازمان همخوانی داشته باشد را ترسیم کنند. ایجاد درک مشترک و حمایت از یکدیگر، از عوامل کلیدی در ایجاد امنیت روانی است.


این مصاحبه در ادامه، راهکارهای عملی ایجاد حس تعلق را ارایه میدهد؛ از تدوین قوانین رفتاری برای تیم‌ها گرفته تا ترویج همدلی و ارتباط مثبت.

https://castbox.fm/vb/693409223
عدالت_در_جبران_خسارت_ناشی_از_فلج_مغزی.pdf
151.9 KB
به بهانه رویداد تلخ مرگ دکتر نرگس محمد پور


فلج مغزی یکی از آسیب‌های پیچیده و چندعاملی دوران تولد است که اثبات علیت آن با اقدامات پزشکی در بسیاری از موارد دشوار یا ناممکن است. در ایران، نظام جبران خسارت مبتنی بر اثبات تقصیر، پاسخگوی مناسبی برای اطمینان از برقراری عدالت نیست و گاه منجر به احکام غیرمنصفانه می‌شود.

با توجه به تجربه موفق کشورهایی مانند نیوزیلند، ژاپن و کشورهای اسکاندیناوی، ضرورت بازنگری در سیاست‌های جبران خسارت و حرکت به سوی نظام‌های بدون تقصیر برای فلج مغزی در ایران احساس می‌شود.

متن کامل نوشتار را در فایل پیوست مطالعه فرمایید.

#فلج_مغزی
#جبران_خسارت
#عدالت
#no_fault_compensation_system
نامه انجمن جهانی پزشکی (WMA) در محکومیت تعارض اخلاقی تحمیل‌شده بر پزشکان در قوانین ایران
لینک نامه

در این نامه آمده است:
ما توجه شما را به اصول بنیادی اخلاق حرفه‌ای پزشکی جلب می‌کنیم که شرکت پزشکان در هرگونه شکنجه یا سایر اشکال رفتارهای ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز را ممنوع می‌دارد. الزام حضور پزشک طبق قوانین ایران برای ارزیابی و اجرای مجازات‌های بدنی، مانند قطع عضو، مستقیماً با وظایف حرفه‌ای ما در تضاد است و ما آن را به طور قاطع محکوم می‌کنیم. 

استانداردهای حرفه‌ای ما ایجاب می‌کند که پزشکان به تعهد خود در خدمت به انسانیت پایبند بمانند و در برابر هرگونه فشار برای اقدام برخلاف اصول اخلاقی حاکم بر حرفه‌شان مقاومت کنند. ما قاطعانه از پزشکانی که از مشارکت در این اقدامات غیرانسانی خودداری می‌کنند، حمایت کامل به عمل خواهیم آورد. 


#حقوق_یشر
#اخلاق_پزشکی
#وظیفه_حرفه‌ای_پزشکی
چگونه هر چیزی جز پزشکی مدرن تبدیل شد به درمانهای طبیعی؟
آلن لوینوویتز

این روزها هر چیزی که در تقابل با پزشکی مدرن باشد، "طبیعی" تلقی می‌شود؛ چه چای زنجبیل باشد، چه دستگاه میدان الکترومغناطیسی یا انرژی‌درمانی. تعریفی که از «درمان طبیعی» رواج یافته، بیشتر از اینکه با طبیعت یا علم در ارتباط باشد، با ناامیدی از پزشکی مدرن گره خورده است. درمان‌هایی که پیش‌تر در تقابل با ماوراءالطبیعه تعریف می‌شدند، امروز خودشان پناهگاه باورهای معنوی، شبه‌علمی یا تکنولوژیک‌اند؛ فقط چون خارج از نظام رسمی درمان‌اند.

طب مدرن، در پاسخ به درد، دقیق و علمی است، اما در مواجهه با رنج، خاموش می‌ماند. به پرسش‌هایی مثل «چرا من؟» یا «چه کاری از دستم برمی‌آید؟» پاسخی نمی‌دهد. بیمار، در سیستم پزشکی امروز، بیشتر شبیه یک پرونده است تا یک انسان رنج‌کشیده. در مقابل، درمان‌های اصطلاحاً طبیعی، حتی اگر بی‌اثر باشند، به فرد حس کنترل، امید و معنا می‌دهند.

درمان طبیعی الزاماً علمی نیست؛ مجموعه‌ای درهم و برهم از سنت‌ها، آیین‌ها، تکنولوژی‌های ناشناخته و داروهای گیاهی است. اما به انسان این حس را می‌دهد که می‌تواند بدنش را بازیابد، نظم را بازگرداند و خودش را از نو با طبیعت همسو کند. همین است که این درمان‌ها طرفداران سرسخت دارند.

اگر پزشکی مدرن بخواهد اعتماد از دست‌رفته را بازسازی کند، باید دوباره به بیمار به‌عنوان یک انسان توجه کند، نه فقط یک مکانیزم زیستی. باید در کنار درمان علمی، همدلی، معنا و روایت هم عرضه کند؛ وگرنه همچنان میدان را به کسانی خواهد باخت که رنج را بهتر درک می‌کنند، حتی اگر درمانشان توهمی باشد.

مقاله کامل را میتوانید در سایت ترجمان بخوانید.
#شبه_علم
#پزشکی_مدرن
#مراقبت
‘We must be louder’ to combat mistrust in science, medicine

مقاله‌ی «ما باید صدای بلندتری داشته باشیم» از وب‌سایت Healio به بررسی کاهش اعتماد عمومی به علم و پزشکی در ایالات متحده می‌پردازد. این کاهش اعتماد، که در دوران پاندمی COVID-19 شدت یافت، اکنون به جنبه‌های مختلف نظام سلامت نفوذ کرده است.

دکتر آیزاک او. اوپول، رئیس کالج پزشکان آمریکا( American College of Physicians)، معتقد است که کاهش اعتماد به پزشکان با کاهش کلی اعتماد به نهادهای عمومی در دهه‌ی گذشته هم‌راستا است. او همچنین به افزایش نگران‌کننده‌ی جنبش‌های ضدعلم اشاره می‌کند، جایی که افراد بیشتری به شواهد علمی بی‌اعتماد شده و به دیدگاه‌های مخالف گرایش پیدا می‌کنند.

عوامل متعددی در این کاهش اعتماد نقش دارند، از جمله تجربیات تاریخی تبعیض و بی‌عدالتی در پزشکی، اطلاعات نادرست منتشر در اینترنت، و پیام‌های متناقض از سوی مقامات بهداشتی در دوران پاندمی. این بی‌اعتمادی می‌تواند منجر به پیامدهای جدی برای سلامت بیماران شود، مانند عدم استفاده از داروها، عدم مراجعه به موقع به پزشک، و کاهش تمایل به واکسیناسیون.

مطالعات نشان می‌دهند که اعتماد به پزشکان و بیمارستان‌ها از ۷۱.۵٪ در آوریل ۲۰۲۰ به ۴۰.۱٪ در ژانویه ۲۰۲۴ کاهش یافته است. همچنین، افرادی که سطح اعتماد کمتری دارند، کمتر احتمال دارد واکسن‌های COVID-19 یا آنفلوآنزا را دریافت کنند.

برای بازسازی اعتماد، پزشکان باید با بیماران خود ارتباط مؤثرتری برقرار کنند، به نگرانی‌های آن‌ها گوش دهند، و آنها را در تصمیم‌گیری‌های درمانی مشارکت دهند. همچنین، نهادهای پزشکی باید خطاهای گذشته را بپذیرند و برای بهبود شفافیت و عدالت در سیستم‌های بهداشتی تلاش کنند.

در نهایت، مقاله تأکید می‌کند که مقابله با اطلاعات نادرست و بازسازی اعتماد نیازمند تلاش مشترک پزشکان، نهادهای بهداشتی، و جامعه است. همان‌طور که دکتر اوپول بیان می‌کند: «ما باید صدای بلندتری داشته باشیم» تا اعتماد عمومی به علم و پزشکی را بازگردانیم.
قربانی دوم


شبکه اروپایی پژوهشگران فعال در پدیده «قربانی دوم» (ERNST) سال گذشته ۲۰۲۴ بیانیه سیاستی در مجله Public Health Reviews منتشر کرده اند. این مقاله به بررسی تأثیرات روانی و حرفه‌ای رویدادهای ناخواسته پزشکی بر کارکنان مراقبت‌های بهداشتی می‌پردازد و راهکارهایی برای حمایت از این افراد و بهبود ایمنی بیماران ارائه می‌دهد.

پدیده «قربانی دوم» به کارکنان مراقبت‌های بهداشتی اطلاق می‌شود که پس از وقوع رویدادهای ناخواسته پزشکی، دچار آسیب‌های روانی می‌شوند.
این آسیب‌ها می‌توانند شامل احساس گناه، اضطراب، افسردگی و حتی تمایل به ترک حرفه پزشکی باشند. مطالعات نشان داده‌اند که این پدیده می‌تواند کیفیت مراقبت از بیماران را تحت تأثیر قرار دهد و هزینه‌های اقتصادی قابل‌توجهی برای نظام‌های سلامت به همراه داشته باشد.

شبکه ERNST تأکید می‌کند که:
رویدادهای ناخواسته پزشکی اغلب ناشی از شکست‌های سیستمی هستند و نه اشتباهات فردی. با این حال، کارکنان مراقبت‌های بهداشتی معمولاً بار روانی این رویدادها را به تنهایی تحمل می‌کنند. این مقاله نشان می‌دهد که حمایت ناکافی از این افراد می‌تواند منجر به کاهش کیفیت مراقبت، افزایش خطاهای بعدی و ترک حرفه توسط کارکنان شود.
پیشنهادات سیاستی
برای مقابله با پدیده قربانی دوم، مقاله اقدامات زیر را پیشنهاد می‌دهد:
1. پیاده‌سازی برنامه‌های حمایت همتایان: ایجاد ساختارهایی که در آن کارکنان بتوانند با همکاران آموزش‌دیده خود درباره تجربیاتشان صحبت کنند و حمایت روانی دریافت کنند.
2. ترویج فرهنگ «عدالت‌محور»: ایجاد محیطی که در آن خطاها به عنوان فرصت‌های یادگیری در نظر گرفته شوند و نه دلایل سرزنش، تا کارکنان بدون ترس از مجازات، خطاها را گزارش دهند.
3. بازنگری در چارچوب‌های قانونی: تغییر قوانین به گونه‌ای که خطاهای پزشکی صادقانه جرم‌زدایی شوند و تمرکز بر بهبود سیستم‌ها باشد نه مجازات افراد.
4. افزایش آگاهی و آموزش: برگزاری دوره‌های آموزشی برای کارکنان در مورد پدیده قربانی دوم و راهکارهای مقابله با آن.

متن کامل این مقاله
The European Researchers’ Network Working on Second Victim (ERNST) Policy Statement on the Second Victim Phenomenon for Increasing Patient Safety

#خطای_پزشکی
#فرسودگی_شغلی
پادکست رادیو روزبه

رادیو روزبه جایی است برای گفتن و شنیدن درباره موضوعات مرتبط با سلامت روان. ما در اینجا درباره هر چیزی که به نحوی با سلامت روان است صحبت می کنیم و مشتاقیم بیشتر بدانیم.
این پادکست به همت فراگیران روانپزشکی به پیش می رود و حامی معنوی آن دفتر توسعه آموزش گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران و بیمارستان روزبه است

اپیزود دوم:
درک بحران خودکشی
https://castbox.fm/vb/800016108

#خودکشی
#سلامت_فردی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
What is palliative care and how can it be assessed?

» مراقبت تسکینی کیفیت زندگی بیماران و خانواده‌های آن‌ها را که با چالش‌های ناشی از بیماری‌های تهدیدکننده زندگی مواجه هستند بهبود می‌بخشد.

» در سطح جهانی، تنها حدود ۱۴٪ از افرادی که به مراقبت تسکینی نیاز دارند، در حال حاضر آن را دریافت می‌کنند.

» مقررات غیرضروری و محدودکننده درباره مورفین و دیگر داروهای کنترل‌شده ضروری برای مراقبت تسکینی، دسترسی به مراقبت مناسب را از بیماران سلب می‌کند.

» ارائه زودهنگام مراقبت تسکینی، از بستری شدن‌های غیرضروری و استفاده بیش از حد از خدمات درمانی جلوگیری می‌کند.

» نیاز جهانی به مراقبت تسکینی به‌دلیل پیر شدن جمعیت‌ها و افزایش بار بیماری‌های غیرواگیر و برخی بیماری‌های واگیر، همچنان در حال افزایش خواهد بود.

#مراقبتهای_تسکینی
#کیفیت_زندگی
#حقوق_بیمار
چامسکی: دانشگاه بنگاهی تجاری شده است

به‌نظر نوآم چامسکی، رسالت واقعی دانشگاه پرورش تفکر انتقادی، خلاقیت، استقلال ذهنی و مشارکت دموکراتیک است؛ یعنی دانشگاه باید فضایی باشد برای رشد انسان‌هایی آگاه، پرسشگر و مسئول در برابر جامعه.

او باور دارد که دانشگاه باید به دانشجویان نه‌تنها دانش تخصصی، بلکه توانایی اندیشیدن، نقد وضع موجود و مشارکت فعال در تصمیم‌گیری‌های اجتماعی و سیاسی را بدهد. همچنین، رابطه میان استاد و دانشجو باید انسانی، نزدیک و سازنده باشد؛ نه اینکه در چارچوب کلاس‌های بزرگ و قراردادهای موقتی از بین برود.

اما به‌گفته چامسکی، دانشگاه‌های امروز از این رسالت ناتوان شده‌اند، زیرا تحت سلطه منطق نئولیبرالی قرار گرفته‌اند: کاهش هزینه، افزایش کنترل، حذف امنیت شغلی و تجاری‌سازی آموزش. در این ساختار، نه آزادی فکری جایی دارد، نه مشارکت واقعی، نه فرصت برای رشد خلاقانه.

در نتیجه، دانشگاه‌ها به‌جای اینکه موتور دموکراسی و عدالت باشند، به ابزار بازتولید سلطه اقتصادی و فکری تبدیل شده‌اند.


ترجمه مقاله نوام چامسکی را میتوانید در سایت ترجمان بخوانید.
🏨 پنج روز در مموریال: تصمیم‌های مرگ و زندگی در دل بحران 

کتاب «پنج روز در مموریال» روایت تکان‌دهنده‌ای از پزشکان و پرستارانی است که در شرایط بحرانی پس از طوفان کاترینا، میان اخلاق و بقا گرفتار شدند. آیا رها کردن بیماران بدحال برای حفظ جان دیگران تصمیمی درست بود؟ این کتاب نشان می‌دهد که بحران‌ها نه‌تنها زیرساخت‌ها، بلکه اخلاقیات و انسانیت را نیز به چالش می‌کشند.  
سال ۲۰۲۲ مینی سریالی با همین نام بر اساس کتاب تولید شده است.

#تخصیص_منابع
#تصمیم_اخلاقی
#پنج_روز_در_مموریال
#معرفی_کتاب
دانشگاه؛ جایگاه اعتقاد بدون تعصب
@MalekianMedia
دانشگاه؛ جایگاهِ اعتقادِ بدونِ تعصّب

#استاد_مصطفی_ملکیان

۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، کاشان

@MalekianMedia
دستهایم را رها کن مادر (قسمت اول)

آن روز صبح در حالی به درمانگاه رفتم که کمی دیر شده بود. با شتاب وارد درمانگاه شدم.
درمانگاه کوچکی بود با یک اتاق برای پزشک عمومی، یک اتاق برای تزریقات، یک داروخانه و یک واحد دندانپزشکی با دو یونیت. از آن دست ساختمانهای قدیمی که بازسازی شده و به آن رسیده بودند؛ با سقفی بلند و دور از دسترس.

در سالن انتظار روبروی بخش دندانپزشکی، چند نفر نشسته بودند. به محض اینکه وارد شدم، صدایی شبیه فریادی تیز و تا حدی هم گنگ به گوشم خورد. از شنیدن صدا، در بدو ورود ترسیدم ولی به روی خودم نیاوردم. درحالیکه سریع به طرف واحد دندانپزشکی میرفتم، نگاهی به سالن انتظار انداختم. پسری را دیدم حدودا ۱۵ یا ۱۶ ساله که کنار مادرش نشسته بود. صدای فریاد، از طرف او بود. هر چند ثانیه یک بار فریادی میزد گویی این روش طبیعی ارتباط برقرار کردنش با مادر بود.

لباسم را عوض کردم و آماده ویزیت بیماران معاینه شدم. از همکار منشی خواستم که این مادر و پسر را در اولویت معاینه قرار دهد.

آن زن و پسرش وارد شدند. اسمش نسرین بود و تقریبا ۵۰ ساله به نظر میرسید و خسته. برای معاینه دندانهایش آمده بود. نسرین روی یونیت دراز کشید و رحیم، پسرش، در نزدیکی او ایستاد.
یکی از اولین چیزهایی که در ارتباط این مادر و پسر توجهم را جلب کرد، تسمه ای چرمی بود که از سمتی به دستان زن بسته شده بود و از سمت دیگر به دستان پسرش، رحیم. فکر میکنم طول تسمه نزدیک بیست سانتی متری میشد.

قبل از اینکه معاینه را شروع کنم از نسرین پرسیدم چرا از این تسمه استفاده میکند؟
نسرین توضیح داد که رحیم اتیسم دارد (دقیقتر بگویم در طیف اتیسم قرار دارد) و مدتهاست که به هم ریختگی های حسی و روانشناختی او، به خصوص بعد از سن بلوغ بدتر شده و کنترل او به قدری برای مادر دشوار شده بود که وقتی با هم بیرون میرفتند، نسرین با تسمه ای دست او را به دستان خود میبست تا مبادا فرار کند.

رحیم از کودکی به واسطه تشخیص دیرهنگام مشکل اتیسم، ضعف مالی خانواده و فوت پدر آموزش خاصی دریافت نکرده بود و با ورود به نوجوانی، میزان آموزش پذیری او بسیار کم شده بود.

نسرین میگفت که رحیم ممکن است در کوچه و خیابان، بی هوا شروع به دویدن کند و نگران بود که رحیم را گم کند یا خدای نکرده رحیم تصادف کند.

معاینه دهان و دندانهای نسرین را انجام دادم. در حین معاینه ترسی از صداهای احتمالی یا حرکات ناگهانی رحیم داشتم و عملا در یک حالت هشدار درونی بودم؛ یکی دو بار رحیم فریاد زد و با وجود وضعیت آماده باشی که برای خودم تدارک دیده بودم، باز هم میترسیدم و بالا میپریدم. این شرایط از جهتی مرا به خنده مینداخت و سعی میکردم خنده ام را کنترل کنم؛
چندگانه عجیبی بود: ترس، طنزی تلخ و دلسوزی.

سابقه نسبتا خوبی که به زعم خودم در دندانپزشکی برای ارتباط برقرار کردن با کودک و نوجوان داشتم، در تعامل با رحیم ناتوان بودم. نمیتوانستم با او ارتباطی برقرار کنم و متاسفانه شاید گاهی این فکر هم از سرم میگذشت که خوب شد مادرش بیمار منست؛ نه خودش!

این افکار درحالی از سرم میگذشت که در اوایل مسیر پایان نامه ای بودم که به حوزه دندانپزشکی افراد دارای معلولیت مرتبط بود و من نابلد و بی تجربه در عمل... من هم مثل خیلی از همکارانم آموزشی در این زمینه دریافت نکرده بودم و اقتضائات شرایط یک فرد دارای معلولیت یا خانواده او را درک نمیکردم.

رادیوگرافی های مورد نیاز را برای نسرین تجویز کردم و از همکار منشی خواستم که به او زودتر نوبت دهد.

در حال انجام این کارها بودم که نسرین رو به من کرد و گفت: خانم دکتر! لطفا کار دندانهای من را در یکی دو جلسه تمام کنید...
از درخواست نسرین کمی جا خوردم. سبک کار من در دندانپزشکی با طمانینه است و این معمولا جزو اصول کارم بوده که روال درمان را برای بیمار توضیح دهم، برخی درمانها به ویژه عصب کشی را در دو یا بعضا بسته به شرایط دندان سه جلسه، انجام دهم و دقت و بعضا وسواس خاصی در انجام درمانهایم داشته باشم.
دلیل این درخواست را از نسرین پرسیدم.

-- خانم دکتر! من کسی را ندارم که پیش رحیم خانه بماند. شوهرم سالها پیش به رحمت خدا رفته. اینجا هم فامیلی ندارم؛ اگر هم داشتم، کسی نمیتوانست پیش رحیم در خانه مراقبش باشد. فقط خودم از پس رحیم برمیایم. یه جاهایی هم مجبور میشوم کتکش بزنم، این جور مواقع عذاب وجدان میگیرم ولی چاره ای ندارم.

برای نوبتهای دندانپزشکیم هم نمیتوانم او را با خودم بیاورم؛ برای شما دست و پا گیر است و بهتان اجازه کار نمی دهد. لطفا در یکی دو جلسه کارهای مرا انجام دهید؛ در خانه دستهایش را به نرده های پنجره میبندم و میایم دندانهایم را درست میکنم و برمیگردم.
نسرین به واسطه معرفی یکی دیگر از مادرانی که فرزند مبتلا به اتیسم داشت و قبلا بیمارم بود، از آن طرف شهر آمده بود اینجا پیش من؛ تعرفه های این درمانگاه به نسبت خیلی جاهای شهر پایین تر بود و بالا بودن تعرفه های دندانپزشکی مانع از این میشد که او به مرکزی مراجعه کند که نزدیک خانه اش باشد...

🌷🌷🌷🍃🍃🍃🍃

حکایت غریبیست زندگی با فرزندان دارای معلولیت...
قصه های زیادیست که شنیده نشده اند
و کارهای زیادیست که انجام نشده اند
حرفهای نگفته فراوانیست که باید گفته شوند
و فریادهایی که باید درک شوند...

(این روایت ادامه دارد)

@ravayatdarmanzendegi
🔹 ارتقای محیط آموزشی و مقابله با آزار و قلدری 🔹 

آقای دکتر بهنام شکیبا، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران و متخصص اورولوژی، با هدف ایجاد محیط آموزشی سالم‌تر و کاهش میزان قلدری و آزار در فضای دانشگاهی، محتوای ارزشمندی را در صفحه اینستاگرام خود منتشر می‌کنند. 

صفحه iranianmwcw با تمرکز بر مصادیق آزار و رفتارهای غیرمدنی در محیط‌های علمی، بستری برای آگاهی‌بخشی، و بهبود شرایط آموزشی فراهم کرده است. 

🔗 جهت آشنایی بیشتر و بهره‌مندی از مطالب آموزشی، صفحه را دنبال کنید: 
Instagram:
https://www.instagram.com/iranianmwcw 
#آزار
#قلدری
#رفتار_مدنی
#حقوق_فراگیران
2025/10/27 16:36:23
Back to Top
HTML Embed Code: