Telegram Web Link
🎞 آذر، تاریخی که در پیشانی بلند اصفهان فراموش نمی‌شود+فیلم

آنچه باعث شد تا در گذر زمان طالع اصفهان فراموش نشود، همزمان‌کردنِ احداث باروی اصفهان با برج قوس در زمان رکن‌الدوله دیلمی، وهمچنین انتخاب آذرماه برای آغاز احداث بازار قیصریه در زمان شاه‌عباس و سپس ثبت شمایل برگرفته از صورت فلکی قوس به‌عنوان نماد اصفهان بر سردرقیصریه است که تاکنون فراموش نشده است.


📌به فرخندگی یکم آذر، روز اصفهان. همیشه پایدار بمان ای خطه دیرینه، فرزند زاینده‌رود.

www.irna.ir/xjS9DM
@mehrnaz_shahbaz
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دلیل اینکه عده‌ای می‌کوشند، یکم آذر روز اصفهان را که در حافظه تاریخی این شهر ثبت شده، به فراموشی سپرده شود، واضح و مشخص است و نیاز به توضیح نیست اما این عده که می‌کوشند با دیدگاه‌های ایدئولوژیک، اذهان مردم را مصادره کنند بدانند، تاریخ را نمی‌شود سانسور کرد. هرآنچه بکوشید با پروپاگاندای رسانه‌ای افکارتان را در مغز مردم این آب و خاک بِچپانید، آن‌ها بیشتر به شما بی‌اعتماد و از داشته‌هایشان حراست می‌کنند.

این تقلاهای بیهوده فقط حرمت ۲۵ آبان که روز ایثار مردم اصفهان است و شما استفاده ابزاری از آن می‌کنید را می‌شکند و این ظلم بزرگی به مردم و شهدای راه وطن و فرهنگ این مرز و بوم است. دو سال است که بزور می‌خواهید ۲۵ آبان را بزور به نام روز اصفهان جا بزنید؛ با چه چیز می‌جنگید، چرا حرمت نمی‌دارید؟! بدانید آذر در پیشانی بلند اصفهان فراموش نمی‌شود.

@mehrnaz_shahbaz
💢وقتی رود تمدن‌ساز زاینده‌رود در حد کانال آبرسانی تنزل می‌یابد

🖋مهرناز شهباز

قرار است زاینده‌رود در بستر هزاران ساله خود در اصفهان برای مدت محدودی در آذر امسال آن هم به‌منظور تامین آب کشت پاییزه جاری شود اما کوشندگان محیط زیست بر این باورند با این اقدام آنچه مغفول مانده، حق حیات این رودخانه تمدن‌ساز بوده که جایگاه آن را در حد کانال آبرسانی تنزل داده است.

با بازگشایی زاینده‌رود از شامگاه دوم آذر ماه جاری، آب در شبکه‌های آبیاری کشاورزی مناطق غرب و شرق استان، جاری و بستر خشکیده رود در شهر اصفهان به مدت ۱۰ روز پرآب می‌شود اما این موضوع برای فعالان محیط زیست و رسانه‌ای اصفهان چندان خوشایند نیست؛ آنها معتقدند با این اقدام، بستر زاینده‌رود به کانال آبرسانی برای کشاورزی تبدیل شده است در حالیکه حقابه محیط زیستی آن نادیده گرفته می‌شود.

با خشکی رودخانه زاینده‌رود و در پایاب آن تالاب گاوخونی علاوه بر بحرانی که به خودی خود به‌دلیل خشکی این پهنه‌های ‌آبی ایجاد می‌شود، ۲ ضلع دیگر مثلث بحران اصفهان یعنی فرونشست و آلودگی هوا پررنگ‌تر می‌شود اما سوال اینجاست وقتی کارشناسان و فعالان محیط زیست درباره عوارض خشکی این رود پراهمیت فلات مرکزی ایران هشدار می‌دهند آیا گوش شنوایی برای شنیدن این هشدارها وجود دارد.

تصویری که جاری‌سازی زاینده‌رود در بازه‌های زمانی محدود آن هم صرفا برای کشت پاییزه و بهاره به مخاطب می‌دهد این است که تنها صدای کشاورزان شنیده می‌شود و فریاد رسا و بلندی برای احقاق حق زاینده‌رود وجود ندارد یا اگر هم هست، جدی گرفته نمی‌شود.

در شرایطی که بیم از اعتراض کشاورزان و تبعات اجتماعی آن می‌تواند متولیان تخصیص آب را وادار به جریان چند روزه آب در زاینده رود کند؛ فعالان محیط زیست می‌پرسند، چگونه حقابه زیست محیطی زاینده رود که با خشکیده شدن‌های طولانی مدت، شاخصه‌های زیست محیطی اصفهان را دچار چالش‌های جدی کرده بدرستی مطالبه و یا مدنظر گرفته نمی‌شود؛ آن‌ها معتقداند این موضوع باید به صراحت، شفافیت و رسایی کامل از سوی سازمان حفاظت محیط زیست در سطح ملی و استانی مطالبه تا این صداها شنیده شود.  

کوشندگان محیط زیست اصفهان، اتخاذ تصمیم‌هایی که برآیند آنها تنها استفاده از بستر زاینده‌رود برای رساندن آب به زمین‌های کشاورزی است را متناظر با نادیده گرفته شدن هویت، تاریخ و حق حیات زاینده‌رود می‌دانند؛ به اعتقاد آنها، جایگاه رود تمدن‌ساز زاینده‌رود اصفهان با اتخاذ چنین رویکردهایی و رهاسازی آب فقط برای کشت، در حد کانال آبرسانی تنزل پیدا کرده است.

طبق قانون، کاربری محیط زیست در اولویت دوم بعد از شرب قرار دارد اما به گفته مسوولان محیط زیست، برآیند اقداماتی که تاکنون در بحران شرایط زیست محیطی و آبی اصفهان صورت گرفته است، نشان می‌دهد حقابه‌ محیط زیستی زاینده‌رود نادیده گرفته شده تا جایی که سال گذشته محیط زیست اصفهان با طرح شکایت از شرکت آب منطقه ای توانست بخشی از حقابه تالاب گاوخونی را بعد از نزدیک به ۱۰ سال تامین کند.

از سوی دیگر، پیرو آنچه مقام‌های حفاظت محیط زیست استان اصفهان به ایرنا گفتند، گاهی وزارت نیرو در زمان رهاسازی آب برای کشاورزی و شرب و در کنار آنها تامین حقابه محیط زیست را هم مطرح می‌کند اما این موضوع غیرواقعی است چرا که به تعبیر آنها، آبی که برای کاربری‌های دیگر رهاسازی می شود شاید به‌طور موقت کارکردهای زیست محیطی نیز داشته باشد اما به‌واقع، این میزان‌ رهاسازی‌ مشخصا برای کاربری‌های غیر محیط زیستی مثل کشاورزی را نمی‌توان پای زاینده‌رود و تالاب گاوخونی نوشت.

زاینده‌رود بزرگترین رودخانه منطقه مرکزی ایران است که از کوه‌های زاگرس مرکزی سرچشمه می‌گیرد و به تالاب بین‌المللی گاوخونی در شرق اصفهان می‌ریزد.
این رودخانه در سال‌های اخیر به‌دلایل متعدد از جمله کاهش منابع آبی، خشکسالی، برداشت‌های بی‌رویه و مسائل مدیریتی، بطور زمان‌بندی شده و البته بیشتر برای آبیاری زمین‌های کشاورزی شرق و غرب اصفهان جریان می‌یابد.

خشکی زاینده‌رود همچنین موجب تغذیه نشدن آب‌های زیرزمینیِ دشت اصفهان شده و با ادامه برداشت از آب‌های زیرزمینی و تغذیه نشدن آنها به‌واسطه جریان نداشتن دائمی زاینده‌رود، این خطه با بحران فرونشست روبه‌رو شده و این پدیده به دل شهر اصفهان نفوذ کرده است.

پژوهشی که اخیرا با سرمایه‌گذاری شهرداری اصفهان انجام شده است نشان می‌دهد بستر خشک زاینده‌رود به‌ویژه در شهر اصفهان در ۴۰ ایستگاه تحقیقاتی از بیشه «ناژوان» گرفته تا پل‌های «فلزی»، «سی و سه پل»، «خواجو» و «شهرستان» بسیار فرسایش‌پذیر شده و تولید گرد و غبار می‌کند؛ فرایندی که سبب تشدید آلودگی هوای اصفهان در زمان خیزش باد نیز می‌شود.

📌این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:

http://www.irna.ir/xjScvt
@mehrnaz_shahbaz
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞 فیلم| هفت رنگ نصف جهان

کاشی هفت‌ رنگ، روایتگر ذوق هنرمندان خطه اصفهان است که با عشق، خاک و آتش را به افلاک رسانده‌اند؛ این هنر که جلوه‌ای بی‌بدیل از ذوق و سلیقه ایرانی‌ها در آراستن بناهاست با دریافت «نشان جغرافیایی بین‌المللی» مُهری بر جهانی‌ شدن زیبایی‌های نصف‌ جهان است.

📌این فیلم کوتاه را در لینک زیر ببینید:

http://www.irna.ir/xjSchM
@mehrnaz_shahbaz
واگذاری برای نجات یا ویرانی

♨️"قزوینی‌ها"، ماجرای واگزاری یک خانه نفیس در اصفهان که مدیرکل میراث‌فرهنگی را مجبور به استعفا کرد

🖋مهرناز شهباز
.
خانه قزوینی‌ها جزو نخستین خانه‌های تاریخی اصفهان است که به همت استادکاران میراث فرهنگی با کاربری جدید پا به میدان گذاشت تا مشوق صاحبان خانه‌های تاریخی برای حفظ و مرمت باشد اما به گفته کارشناسان میراث فرهنگی حالا با مصوبه واگذاری آن به دانشگاه هنر ممکن است این بنا مانند تعداد دیگر از خانه‌های تاریخی واگذار شده به برخی نهادها که دچار تخریب و بی‌توجهی شده‌اند، در معرض آسیب‌پذیری قرار گیرد.

به گفته برخی از کارشناسان میراث فرهنگی، واگذاری خانه تاریخی قزوینی‌ها به دانشگاه هنر اصفهان آنچنان با روح ضوابط و قوانین وزارتخانه میراث فرهنگی در تضاد است که امیر کرم‌زاده، مدیرکل میراث فرهنگی استان با آن بطور جدی مخالفت کرده و در مقابل اصرار به واگذاری این بنا از مسوولیت خود استعفا کرده است.

مقرر شده خانه قزوینی‌ها پیرو تصویب واگذاری خانه تاریخی قزوینی‌ها به دانشگاه هنر اصفهان در شورای ساماندهی فضاهای اداری توسط مدیریت قبلی استانداری اصفهان به مدت ۱۰ سال در اختیار دانشگاه هنر قرار گیرد.

مدیرکل میراث‌فرهنگی اصفهان در گفت‌وگو با ایرنا: به‌دلیل مخالفت با واگذاری این خانه تاریخی که جزو نفایس میراثی اصفهان است، پرونده‌ای برای من در دادسرای کارکنان دولت باز شد.

کرم‌زاده: همه مفاد قانونی که این واگذاری با آنها در تضاد است را به‌صورت کتبی و شفاهی اعلام کردیم اما مورد قبول استاندار سابق اصفهان قرار نگرفت.

یکی از دلایل مخالفت ما با واگذاری خانه قزوینی‌ها این بود که اگر دانشگاه هنر اصفهان قرار است از بناها استفاده کند از همان بناهایی که در اختیارش بوده و تفاهم‌نامه امضا کرده است، استفاده و آنها را مرمت کند.

رئیس دانشگاه هنر اصفهان در گفت‌وگو با ایرنا: تبدیل خانه قزوینی‌ها به خوابگاه دانشجویی کذب است.

خواجه احمد عطاری: این دانشگاه به مکان مناسبی برای «مرکز رشد و خلاقیت» نیاز داشت و به‌همین دلیل حدود یک و نیم سال پیش از استاندار وقت اصفهان خواستیم پیرو موضوع «املاک مازاد» اگر سازمانی ملک مازاد دارد، از آن برای این مرکز استفاده کنیم.

📌این گزارش را به طور کامل در لینک زیر بخوانید:
http://www.irna.ir/xjSg4Q
@mehrnaz_shahbaz
♨️ساعاتی پیش جشن مهرگان در فهرست آثار یونسکو ثبت جهانی شد

بر همه ایرانیان فرخنده باد

مهرگان، جشن مهرورزان است
مهرگان، جشن مهر و پیمان است

مهربان یار، مهرگانت شاد
مهرگان، روز مهر ایران است

📌خبر را در لینک زیر ببینید:
@mehrnaz_shahbaz
https://www.irna.ir/xjShdS
💢 هوای شکار آهو و چشم فروبسته محیط‌بان

🖋مهرناز شهباز

شب تاریک‌تر شد، تاریک‌تر از شب‌های بی‌پناه آهوان پارک ملی موته، فشنگ چارپاره شکارچیان کار خود را کرد و علی را از تعقیب و گریز آنها واداشت؛ محیط‌بان جوان، دستانش را بر فرمان فشرد و چشمش دیگر هیچ ندید، شب بود و چشم فروبسته علی جمشیدیان و دشتی که تا صبح خوابش آشفته شد.
علی بارها رمه‌های آهوان را از همواری‌های «موته» و «گُل چشمه» تا «خرم دشت» و «آتشکوه» پاییده و با کوه و دشت مونس بود؛ بارها در پناه تخته‌سنگ‌ها و شکاف‌های کوه، گله قوچ‌ها را از بلندی‌های «دوساربان» و «مسته کوه» رصد کرده بود؛ برای لحظه‌ای آسودن و ستردن خستگی پیمایش‌های بی‌وقفه‌اش در جوار چشمه «ریزآب» و «دره غازی» نشسته بود، خوشی و ناخوشی موته را باهم تجربه کرده بود؛ آرامش دشت و کوه، شَرَنگِ تیر شکارچیان و یکه و تنها بودن برای مقابله با آنها.
همه جان و تنش برای این آب و خاک می‌لرزید، از این رو بود که به کار دشوار محیط‌بانی دل داده بود.
علی عاشق بود، عاشق طبیعت و همه زیستمندانش، از کودکی به گونه‌ای محیط‌بانی را مزه کرده بود. پدرش ۳۷ سال مسوولیت پارک ملی موته را بر عهده داشت و علی آموخته تجربه‌های او بود، عشق به طبیعت از کودکی در جان او نهاده شده بود، حالا دیگر در این سن و سال موته برای علی مثل کف دست بود. بارها در جوار پدر پهنه دشت‌ها و بلندی‌های آن را پیموده و با آن اُخت بود.
پاییز آرام آرام بر موته مستولی شده بود و می‌رفت تا فصل جفت‌گیری آهوان تازه شود؛ برای پارک ملی موته که زیستگاه منحصر بفردی برای آهوی ایرانی است، آرامش پهنه ۲۰۵ هزار هکتاری آن اهمیت بسیاری دارد گرچه این کار طاقت‌فرسا بر عهده ۱۲ محیط‌بان است که بطور نوبتی این وسعت را شبانه‌روزی پایش می‌کنند اما آن روز، بیستم مهر ماه فرا رسید و خطر برای آهوها از جاده‌هایی که از جوار و همچنین میانه دشت موته عبور می‌کرد در کمین بود.
شکارچیان از همین جاده‌ها ‌راه را به سوی قلب موته کج می‌کردند، به دل دشت‌ها می‌زدند و با نورکشی، روشنی چشم‌های غزال‌ها را می‌جستند. تمنا و لذت شکار، مایه‌ای از بی‌رحمی و بی‌مهری برای بدست آوردن چیزی که از آن منع شده‌اند، شکار نه از روی نیاز بلکه از روی لذت و آن شب از آن شب‌هایی بود که شکارچیان برای آهوانِ یکه نر یا گله‌های مادر و فرزندی خواب شومی دیده بودند.
محیط‌بانانِ پارک ملی موته رد ۲ شکارچی که گویی شب گذشته را هم در همین حوالی صبح کرده بودند، زدند و در حالی که سیاهی شب پهنه دشت را فرا گرفته بود به تکاپو برای شکار بودند.
نقطه ضعف آهوها چشمان آن‌هاست و از این رو، شکارچیان آن شب به هوای شکار آهو، این سو و آن سوی دشت را نورکشی می‌کردند تا چشمان آهوان را مسخ کنند و یکه آن‌ها را بی‌تحرک گیر بکشند.
شکار با بهره‌گیری از این نقطه ضعف آهوها شیوه شکارچیان سنگدلی است که چشمان این دردانه دشت‌های ایران را اسیر نور و سپس در دام شکار می‌کنند، خرج این لذت که شرنگ بر کام حیات وحش پهنه‌های محیط زیست می‌دهد، چند فشنگ و در قبال آن، تهدید گونه‌های حمایت شده‌ای چون آهوی ایرانی است که به مشقت، محیط‌بانان پهنه‌های زیستی آن‌ها را پاسداری و حراست می‌کنند. هرچند این در صورتی است که بخت با محیط‌بانان یار باشد اما اگر چون آن شبِ پاییزی، بخت با محیط‌بان یار نباشد باید هزینه‌های گزاف‌تری هم داد.
با ردگیری بهنگام شکارچیان توسط محیط‌بان پاسگاه پارک ملی موته، شکارچیان در فکر گریز از مهلکه با ماشین راه جاده را در پیش گرفتند. تعقیب و گریز آغاز شد؛ محیط‌بان با تویوتای فرسوده سازمانی، خودروی تیبای شکارچیان را دنبال می‌کرد. تویوتا در سرعت بالا رعشه می‌گرفت؛ سال‌ها از کارکردش در سازمان می‌گذشت. فرسوده شده بود. محیط ‌بان همان قدر هم که آن را تاخته بود، جسارت به خرج داد اما بیش از این نمی توانست خطر کند، هوشمندانه این بود که از گشت اجرایی یگان حفاظت محیط زیست درخواست کمک کند.
شکارچیان، بی‌گدار سر ماشین را رو به سوی میمه تابانده و می‌تاختند حالا اما نوبت علی جمشیدیان بود که آن‌ها را ایست بدهد. او با یکی از همیاران محیط زیست، ۲ نفره سوار خودروی سازمانی شدند و در ورودی شهر میمه در کمین شکارچیان توقف کردند، محیط‌بان پاسگاه موته، مشخصات خودرویی که شکارچیان می‌راندند را به علی با بی‌سیم گفته بود. سرنشینان تیبا اما پیش از رسیدن به ورودی میمه، به سمت دلیجان دور زدند و دوباره به سمت جاده جوشقان قالی سر ماشین را تاباندند.
در تنگنای تعقیب و گریز، علی به ماشین شکارچیان دستور ایست داد و آن را متوقف کرد اما شکارچیان غافلگیرانه دور زدند و بی‌هوا به سمت بزرگراه حرکت کردند، باز هم علی توانست به هر شکل ممکن، خودروی تیبا را از حرکت باز بدارد اما این‌بار شکارچیان با دنده عقب راه فرار را پیش گرفتند.
علی خودروی سازمانی تازه نفس را رو به سوی خودروی تیبا سر و ته کرد، بیشتر از ۱۰۰ متر نرفته بود که یکی از شکارچیان از پنجره ماشین، خود را بیرون کشید و به سمت علی و به هوای توقفش شلیک کرد، با گلوله چارپاره زد، یک آن دنیا پیش چشم علی سیاه شد، تاریک‌تر از سیاهی شب، یارای گرفتن فرمان را نداشت، درد تا عمق وجودش زبانه می‌کشید.
در دل این سیاهی، پیش چشم فروبسته علی، دشت موته هویدا شد، آهوانی که می‌خرامیدند و گهگاه روی پاهای باریک و خوش‌تراششان می‌ایستادند، گویی اشتیاقشان به هوای سبزینگی و جرعه‌ آبی بود که از آن‌ سوی تپه‌ماهورها به چشم می‌آمد.
اما چشم محیط‌بان جوان پس از آن دیگر هیچ ندید، شب بود و چشم فروبسته علی جمشیدیان و دشتی که تا صبح خوابش آشفته شد.

📌این گزارش در خبرگزاری ایرنا به آدرس زیر منتشر شده است.

www.irna.ir/xjSkPJ
@mehrnaz_shahbaz
💢بازنگری حریم آثار تاریخی چه سرنوشتی برای میراث فرهنگی اصفهان رقم خواهد زد؟

🖋مهرناز شهباز

میدان نقش جهان، قلعه سنگی شاه دژ بر فراز کوه صفه، تپه اشرف و پل‌های تاریخی اصفهان که همگی تجربه دست‌اندازی در حریم درجه یک و منظری خود را دارند، چه سرنوشتی پس از عملیاتی شدن «بازنگری حریم آثار تاریخی» پیدا خواهند کرد؛ آیا این پرونده به نفع آنهاست یا به کوچک‌سازی حریم بناهای مذکور منجر می‌شود.

موضوع بازنگری حریم آثار و بافت‌های تاریخی چندی پیش از سوی مسوولان میراث‌ فرهنگی کشور مطرح شد اما از طرفی، برخی از کارشناسان و کوشندگان میراث فرهنگی از جمله در اصفهان نسبت به این طرح انتقاد دارند و از مقام‌های ارشد کشور از جمله رییس جمهور خواسته اند برای جلوگیری از اجرای آن پا درمیانی کند؛ این فعالان میراث فرهنگی اعتقاد دارند که اجرای چنین طرحی به تخریب و تعرض آثار تاریخی منجر خواهد شد.

وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بنا را بر آن گذاشته است که این اقدام را به‌منظور رسیدگی به مطالبات مردم و برخی نمایندگان مجلس انجام دهد اما به باور برخی کارشناسان و کوشندگان میراث فرهنگی آنچه پیشتر و تاکنون در روند بازنگری حریم‌ برخی آثار تاریخی اتفاق افتاده، به کوچک شدن آن‌ها منجر شده است.

کارزاری اخیرا با عنوان «درخواست جلوگیری از تخریب و تعرض به میراث فرهنگی ایران» راه افتاده که در متن آن خطاب به رییس جمهور آمده است: «بی‌تردید میراث فرهنگی ایران، آیینه تمام‌نمای نبوغ، خلاقیت، صلح و دوستی مردم این سرزمین است که در ادوار مختلف و در مواجهه با سهمگین‌ترین حوادث روزگار از یک سو قلب تپنده تمدن ما و از سوی دیگر بیانگر هنرپروری و تاب‌آوری مردم این مرز و بوم بوده است. شوربختانه در بزنگاه فعلی، این سرمایه بی‌مانند ایران در معرض دست‌درازی و تعرض منفعت‌طلبان و سودجویانی قرار گرفته که نه عِرقی به این خاک و نام پاکش دارند و نه دغدغه‌ای برای پاسداشت هویت کهن این سرزمین در سر می‌پرورانند».

نویسندگان این کارزار مدعی شده‌اند که برخی از این موارد با سکوت متولیان میراث فرهنگی و طبیعی ایران، اتفاق افتاده و تعرض آشکار به بافت‌های تاریخی شهرهایی مانند شیراز، تهران، اصفهان، گرگان، اردبیل، تبریز، کاشان و باغ ۳۳ هکتاری رامسر مازندران، بافت‌های تاریخی گیلان و بسیاری دیگر از شهرها و کوچک کردن حریم بافت تاریخی سبزوار و احتمالا گرگان و نیز دستور عجیب واگذاری برخی ابنیه تاریخی اصفهان، از جمله آنهاست.

در این کارزار خطاب به رییس جمهور گفته شده که وضعیت میراث طبیعی ایران نیز غمنامه‌ای است که شرح آن مفصل بوده و در وضعیت منفعلانه وزارتخانه مربوطه به عرصه تاخت و تاز بلاگرها، زمین‌خواران و سوداگران منابع طبیعی ایران تبدیل شده است.

در اصفهان نیز بیم کوچک‌سازی حریم آثار و محوطه‌های تاریخی در سطح شهر و تعرض به منظر آن‌ها در صورت عملیاتی شدن طرح مذکور، برخی از باستان‌شناسان و کارشناسان میراث فرهنگی را نگران کرده است.

📌این گزارش و نگرانی برخی کارشناسان و باستان‌شناسان را از تهدید آثار و محوطه‌های تاریخی اصفهان با اجرایی شدن بازنگری حرائم در لینک زیر بخوانید:

www.irna.ir/xjSpd2
@mehrnaz_shahbaz
💢داغ رودِ از دست رفته بر سینه اصفهان

🖋 مهرناز شهباز

از دست دادن زیست‌پذیری شهری که بر بالین زاینده‌رود بالنده و پرورانده شده، بی‌شک آینده دهشتناکی خواهد بود؛ خشکی این رودخانه بر اثر مدیریت نادرست، سلیقه‌ای و جزیره‌ای منابع آب و از سویی توسعه بی‌محابای صنعت و کشاورزی چه در بالادست و چه در پایین‌دستِ رود، چنین بلایی را بر سر اصفهان آورده است.

فرونشست با خشکی زاینده‌رود و برداشت بی‌رویه از اندوخته‌های آبی بر اصفهان چیره شده و چون خوره، جان زمین را از درون تهی می‌کند تا آنجا که قدرت زایش را از آن بگیرد و مرگ را بر آن مستولی کند؛ بی شک اما پیش از آنکه دشت اصفهان آخرین ته‌مانده‌های آبی‌اش را خرج کند و آخرین نفس‌هایش را بکشد، همه شواهد زیستی و تاریخی آن دچار اضمحلال و فرسایش خواهند شد.

زاینده‌رود در طول قرن‌های گذشته آبشخور زایش و آبادانیِ اصفهان بوده و به همین سبب چنین نگین خوش‌تراشی بر سَرانگشتری فلات مرکزی ایران نشسته است؛ آنچه از نبوغ، جمال و کمال معماری یا تکامل‌ هنرهای گوناگون و زایش مکتب‌های هنری در طول ادوار تاریخی گذشته در این خطه شکل گرفته همگی به نوعی وامدار و مدیون چنین رود عزیزی بوده که حالا از دست رفته است.

داغ خشکی چنین رودی بر سینه اصفهان، چنان سنگین و گزاف بوده که گوشه گوشه شهر انباشته از زخم‌هایی است که در هجران و فقدان زاینده‌رود بر سیمای آن نشسته؛ بیشتر از همه اما این غم بر دوش کهن زادبوم‌های اصفهان سنگینی می‌کند؛ یادگارانی چون میدان نقش جهان، مسجد جامع عباسی، مسجد جامع عتیق و از همه بیشتر بر شانه پل‌ها، این راویان و شاهدان روزهای پرتلاطم زاینده‌رود که پیکرشان آکنده از ترک‌های فرونشست است.

پناه بردن روزافزون اصفهان با ۲ میلیون نفر جمعیت به ذخایر آبی زمین در حالی که خبری از پایداری جریان زاینده‌رود برای جبران این برداشت‌ها نیست، زوال این شهر کهن را رقم می‌زند اما هرآنچه که بوده و اصفهان پیش از این‌، هر راهی را که در توسعه انتخاب کرده، حالا بر لبه پرتگاه فرونشست نشسته و در حال از دست دادن همه دار و ندارش است.

این در حالی است که این خطه در ۴۰ سال گذشته در خط مقدم جبهه تولید کشور و البته با بهای سنگینِ از دست دادن شاخصه‌های زیستی، هویتی و تاریخی قرار داشته و همیشه پذیرای جمعیتی بوده که به هوای آب و نان در آن منزل کرده‌اند، قطعا برای هر ایرانی این موضوع نمی‌تواند قابل پذیرش باشد که اصفهانِ اسیر فرونشست، راه نیستی را در حسرت رودی که همواره زندگی‌بخش بوده است، بپیماید.

زمان برای اصفهان در حال از دست رفتن است و مسوولان باید بدانند فرصت چندانی برای جبران آنچه بر سر این دیار به هر دلیل آمده وجود ندارد؛ تنها راه چاره برای شرایط بحرانی فرونشست اصفهان که به تعبیر کارشناسان با هیچ شهری در ایران قابل قیاس نیست، زنده شدن رود عزیز ایران، زاینده‌رود است تا امید به زندگی در رگ‌های شهر جاری شود؛ مسأله‌ای که در کنار ممانعت از توسعه‌های بیشتر صنعت و کشاورزی از سراب تا پایاب به‌طور حتم نیازمند تجدید منابع آبی این حوضه آبریز است.

اگر اصفهان تاوان به گُرده کشیدن مسیر توسعه ایران را با صدرنشینی بر سکوی آلوده‌ترین کلانشهرها و پرخطرترین شهر این کشور به لحاظ فرونشستی پس می‌دهد، حالا کنشگران و دغدغه‌مندان میراث فرهنگی و محیط زیست خواهان پیگیری‌ مجدانه دولت چهاردهم با وفاق و همدلی وزارت نیرو، سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت میراث فرهنگی هستند تا در قامت یک پیکرِ واحد برای ایران، عزمی راسخ برای احیای زاینده‌رود و کنترل زخم‌های فرونشست اصفهان، ایجاد شود و نتیجه‌بخش باشد.

📌ادامه این یادداشت را که امروز در ایرنا منتشر شده است، در لینک زیر بخوانید:

http://www.irna.ir/xjSFPc
@mehrnaz_shahbaz
💢آفت بی‌توجهی و مدیریت چندگانه در بناهای تاریخی مذهبی اصفهان

🖋مهرناز شهباز

مدیریت چندگانه در بناهای تاریخی مذهبی اصفهان سال‌هاست که آفت این یادمان‌ها شده آنچنان که شانه خالی کردن نهادهای ذی مدخل از زیر بار مسوولیت نگهداری بایسته منجر به نوعی بی‌توجهی در حراست از آن‌ها شده است. علاوه بر این نیز مرمت‌های غیر اصولی و سطحی در این بناها خود رنجی مضاعف بر رنج‌های بی شمار آن‌ها محسوب می‌شود.

مسجدها و امامزاده‌های تاریخی جزو بناهای تاریخی مذهبی به شمار می‌روند که با وجود دخیل بودن چندین نهاد از جمله اداره اوقاف و امور خیریه، هیات امنا و  اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در آن‌ها، از نبود مدیریت یکپارچه و بایسته و در شان یک بنای مذهبی تاریخی رنج می‌برند.

واضح‌ترین و شاخص‌ترین نمونه این بناها در اصفهان که بیشتر از همه در صدر اخبار رسانه ها قرار گرفت، مسجد سید اصفهان است، مسجدی تاریخی متعلق به دوره قاجار که با وجود مدیریت اداره اوقاف و امور خیریه،  مرکز رسیدگی به امور مساجد ، ۲ هیات امنا و حتی دخیل بودن نهاد میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی تا فروپاشیِ حجم زیادی از تزیینات کاشی و چوبی پیش رفته است.

مسجد سلجوقی برسیان نیز یکی دیگر از بناهای مذهبی تاریخی در ۴۳ کیلومتری شرق اصفهان است که سال‌ها بر اثر بی‌توجهی و نداشتن کاربری، رنگ فراموشی می‌خورد این در حالی است که ۱۵ سال پیش مسجد جدیدی در جوار آن بنا و این مسجد کهنسال بیشتر از پیش دچار فراموشی و مهجوری شد.
امامزاده درب امام باز نمونه دیگر از شمار بناهای تاریخی مذهبی اصفهان است که در سال‌های گذشته بدلیل مرمت‌های غیر اصولی، بهره برداری های نادرست مثل ایجاد آشپزخانه در بخش‌های مشتمل بر فضاهای تاریخی با تزیینات مقرنس و همچنین بی‌توجهی در نگهداری و نبود اقدامات حفاظتی بهنگام، دچار آسیب‌های بسیاری شده است.

دستکم ۶ امامزاده در شهر اصفهان دارای بنای تاریخی هستند و همه آن‌ها مثل امام زاده درب امام به نوعی بدلیل نبود مدیریت یکپارچه و مناسب، در نگهداری و حفاظتِ درخور بنای تاریخی دچار نقصان هستند.

مسجد جامع عتیق، مسجد جامع عباسی ، مسجد حکیم، مسجد رحیم خان و مسجد رکن الملک از جمله بناهای تاریخی مذهبی در اصفهان هستند که  گاه و بی گاه با مرمت های غیراصولی، بهره‌برداری های خارج از توان ظرفیت یک بنای مسن و یا نبود بی‌توجهی به ضوابط حفاظت و نگهداری از آثار تاریخی، دچار آسیب می‌شوند.

گره همه این مشکلاتِ بناهای مذهبی تاریخی  در نبود شورایی عمل‌گرا و منسجم بین نهادهای مرتبط  چون ادارکل اوقاف، میراث فرهنگی، هیات امناها و مرکز امور رسیدگی به امور مساجد است؛ شورایی که می‌تواند در بزنگاه‌های تصمیم‌گیری و برگزاری مراسم‌ گوناگون، اقدامات تعمیری و مرمتی با احترام به یک  چهارچوب ضابطه مند و قانون مدار، هم کاربری مذهبی را حفظ و هم بنای تاریخی را نگهداری کند.

بدون شک کاربری بناهای مذهبی تاریخی و ادامه پویایی و فعالیت آن‌ها ضمانت بهتری برای پایداری آن‌هاست چراکه دراین صورت بیم متروکی و رهاشدگی آن‌ها کمتر است؛ از همین روست که برخی مساجد کهن اصفهان چون مسجد برسیان از همین منظر دچار فراموشی و آسیب است.

در نقطه مقابل اما مسجدهایی چون ازیران یا جامع دشتی به جهت برقراری نماز و تداوم کاربری شرایط بهتری دارند چراکه با دارا بودن  کاربری، از متروکی و فراموشی در امان هستند و بیشتر مورد مرمت و تعمیرهای دوره‌ای قرار می‌گیرند. 

مسجد ازیران مربوط به دوره ایلخانان و در روستایی به همین نام در در سی کیلومتری شرق اصفهان قرار دارد و مسجد جامع دشتی نیز برجای مانده از دوران ایلخانی و در روستای دشتی از توابع بخش مرکزی شهرستان اصفهان واقع شده است.

رویه بازگشت مساجد تاریخی در چرخه کاربری خود و البته با حفظ چهارچوب‌های حفاظت و نگهداری از آثار میراث فرهنگی در سایه همکاری و تعامل سازمان اوقاف و امور خیریه، وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و ستاد پشتیبانی و هماهنگی امور مساجد می ‌تواند راه نجات آن‌ها باشد.

📌ادامه این گزارش را در لینک زیر بخوانید:


www.irna.ir/xjSMDq
@mehrnaz_shahbaz
💢 رنجواره تالاب «گاوخونی» در نمایش «سکوت به وقت تماشای فلامینگوهای بهاری»

🖋مهرناز شهباز

خشکی زاینده‌رود و به تبع تالاب گاوخونی آنچنان شرایط زیست محیطی را در اصفهان دشوار کرده است که هنرمندان این دیار می‌کوشند با زبان خود، صدایی برای بازنمایی ابعاد مخرب خشکی این پهنه‌ آبی رو به احتضار باشند و نمایش «سکوت به وقت تماشای فلامینگوهای بهاری» با همین رویکرد، این روزها بر روی صحنه است.

نمایش سکوت به وقت تماشای فلامینگوهای بهاری به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا رهبری از روز یکم تا ۳۰ بهمن جاری در «خانه هنرمندان» اصفهان واقع در کرانه زاینده رود در حال اجراست.

رهبری مانند سایر آثاری که در سال‌های اخیر در باره مسائل اصفهان بر روی صحنه بُرده، در اثر جدید خود کوشیده است از عنصر تعامل و ارتباط نزدیک و ملموس‌ تماشاچی و بازیگران در فضایی خارج از سالن‌های نمایش، برای افزودن حسِ جاری بین متن نمایشنامه و آنچه در پندار مخاطبان می‌گذرد، بهره بگیرد.

وی پیشتر تئاتر موزه «گُلگَشت» را با مضمون حسرت و داغ از دست دادنِ یکی از آثار میراث فرهنگی اصفهان یعنی«حمام خسرو آقا»ساخت و آن را در حمام «علی قلی آقا» بر روی صحنه بُرد و در آن کوشید توجه‌ مخاطبان را به اهمیت پاسداشت میراث تاریخی شهرموزه اصفهان و نیاز به مطالبه‌گری آنها در برابر تخریب کنندگان مظاهر این یادمان‌های هویتی شهر گوشزد کند.

نمایش «سکوت به وقت تماشای فلامینگوهای بهاری» این بار در خانه هنرمندان اصفهان، باز بدور از شیوه‌های اجرای کلاسیک نمایش و کلیشه‌های فضاهای معمول همچون «سِن»، در برخورد چهره به چهره تماشاگران و بازیگران تلاش می‌کند تا فاصله بین روزهای پرآبی تالاب گاوخونی و خشکی آن را به گونه‌ای ملموس در لوای جریان زندگیِ خانواده‌ای اهل ورزنه مجسم کند.‌

در این نمایش، فاصله‌ میان دیدگاه مردی محیط‌بان با تصویر خوش روزهای سرشار از حیات تالاب گاوخونی با نمایه‌ای که همسر سرطانی‌اش از شرایط زیست محیطی ورزنه(شهری در جوار تالابِ)بازنمایی می‌کند, به رخ کشیده می‌شود.

جدال بر سر ماندن در ورزنه و امید به بازگشت روزهای خوب تالاب یا رفتن برای رهایی از خطر ماندن و نفس کشیدن در کنار این پهنه آبی خشک شده، داستان این نمایش است.

📌 این نمایش تا پایان بهمن در خانه هنرمندان بر روی صحنه است و پیشنهاد می‌کنم تماشای آن را از دست ندهید، بخصوص کسانی که دغدغه اصفهان، زنده رود و تالاب گاوخونی دارند.

📌این گزارش را در لینک زیر بخوانید.

www.irna.ir/xjSQqG
@mehrnaz_shahbaz
♨️ ماجرای نصب یکصد و ۲۰ بلندگو بر رواق‌های میدان نقش‌جهان اصفهان چیست؟

🖋 مهرناز شهباز


🔺نصب یکصد و ۲۰ بلندگوی «هورن» در رواق‌های طبقه دوم میدان نقش جهان بدلیل قدرت صدایی که ایجاد می‌کنند و احتمال تهدید تزیینات، بویژه کاشی‌های عظیم بناهای این مجموعه تاریخی، برخی کوشندگان میراث فرهنگی را نگران کرده است. از سوی دیگر اما میراث فرهنگی اصفهان می‌گوید جای نگرانی نیست و این بلندگوها میدان را از شر بلندگوهای غیراستاندارد خلاص می‌کند.

🔺طبقه دوم اضلاعِ میدان نقش جهان حدود ۲۰۰ رواق یا غرفه نما دارد  و آن طور که برخی کوشندگان میراث فرهنگی به ایرنا گفته اند یکصد و ۲۰  بلندگوی موزیک هورن در ۶۰  رواق طبقه دوم میدان نقش جهان نصب شده تا در زمان برگزاری مراسم های خاص، صدا بلندتر و بهتر در میدان نقش جهان پخش شود.

این بلندگوهای هورن از نوع «موزیک هورن» هستند و هر کدام از آن‌ها می تواند صدا را با قدرت ۱۰۰ وات پخش کند.

🔺طرح نصب این بلندگوها از سوی شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی اصفهان حدود یک سال پیش به معاونت وقت میراث فرهنگی اصفهان  و مدیر فعلی «پایگاه میراث جهانی میدان نقش جهان» داده شده و  با اجرای آن موافقت شده است.

🔺آنچه موجب نگرانی برخی کارشناسان و کوشندگان میراث فرهنگی شده این است که قدرت پخش صدای این تعداد بلندگو در میدان نقش جهان می‌ تواند تزئینات وابسته به معماری بناهای مجموعه میدان نقش جهان بویژه کاشیکاری‌ها را متزلزل و پایداری آن‌ها را چه در کوتاه مدت و چه در دراز مدت  تهدید کند. 

📌این گزارش را در لینک زیر بخوانید:

https://irna.ir/xjSCfz
@mehrnaz_shahbaz
فرشته‌ای برای نجات «آفانیوس اصفهان»

🖋مهرناز شهباز

🔺خشکی زاینده رود، زنگ خطر انقراض ماهی «آفانیوس اصفهان» را به صدا درآورده و این هشداری است در باره شرایط دشوار زیستمندان و ذخایر ژنتیکی یک اکوسیستم که در اثر مدیریت نادرست منابع آبی، رو به نابودی گذاشته‌اند اما در این میان، یک بانو با تکیه بر فرهنگ سازی، فرشته نجات این سرمایه بومی اصفهان شده است.

🔺 شرایط برای زاینده‌رود و همه زیستمندانش سخت و پرتشنج شده است، بیشتر از همه برای آفانیوس اصفهان که حالا روی مرز خطرِ انقراض قرار دارد. این ماهی کوچک راه راهی با نام‌های دیگری مانند «گور ماهی اصفهان» و «آفانیوس گورخری»، گونه‌ای بومی و خاص رودخانه زاینده‌رود و تالاب گاوخونی است که در هیچ کجای دنیا جز در اصفهان یافت نمی‌شود.

قطع و وصل شدن جریان زاینده‌رود، هربار زیستمندانِ این پهنه آبی را دچار شوک و استرسی مرگ‌آور می‌کند.

🔺جریان‌های موقتی آب در یک دهه گذشته همیشه برای آبیاری اراضی کشاورزی بوده و نتوانسته برای اکوسیستم این رودخانه و پایاب آن یعنی تالاب گاوخونی رهاوردی داشته باشد.

🔺خطر انقراض آفانیوس اصفهان بر اثر خشکی زاینده‌رود و محدود شدن جمعیت آن در ۲ چشمه در منطقه جرقویه اصفهان حالا بیشتر از پیش آشکار شده و به گونه‌ای بیانگر عواقب خشکی زاینده رود و زنگ خطر پایان زیست پذیری اکوسیستم آن شده است.

🔺در شرایطی که مطالبه‌ها حتی برای برقرار کردن یک جریان حداقلی در زاینده رود برای بازگشت حیات به اکوسیستم آسیب دیده این رود و تالاب گاوخونی بی‌نتیجه مانده است؛ یک بانوی کوشنده محیط زیست در منتها الیه شرق اصفهان در روستای حسن آباد از توابع شهرستان جرقویه علیا می‌کوشد تا آخرین بازمانده‌های آفانیوس اصفهان را حفظ و نسل رو به کاهش آن‌ها را احیا کند.

📌این گزارش را در لینک زیر بخوانید:

https://irna.ir/xjSXhG
@mehrnaz_shahbaz
تخریب تزیینات سردر «خانقاه شیخ‌ عبدالصمد» نطنز با هدف یافتن گنج
 
حفاران غیر مجاز با انگیزه یافتن گنج، بخش‌ هایی از تزئینات سردر «خانقاه شیخ عبدالصمد» نطنز را تخریب کردند.
 
ادامه خبر

@Irna_Esfahan
♨️عظمت و تاریخ اصفهان قربانی یک شیطنت رسانه‌ای

🖋مهرناز شهباز

اصفهان، ویرانه‌ای بازمانده از یک رویا »، این تیتر شوکه‌کننده بود؛ روایت رسانه ای از پررنگ شدن مسائل و مشکلات میراث فرهنگی اصفهان که به نقل از یکصد ‌تورگردان جهان منتشر شد اما بیشتر از هر چیز به ابزاری برای تخریب اصفهان، شهر اسطوره ای و تاریخی ایران شبیه بود.

بنا بود ۱۰۰ تورگردان از سراسر دنیا، زیبایی‌ها و عظمت اصفهان را به جهان معرفی کنند؛ اصفهانی که حالا بیش از هر زمانی خسته از وابستگی های توسعه کشاورزی و صنعت بر منابع آبی‌ خود نیاز به توسعه بر مبنای گردشگری با تکیه بر هویت تاریخی و کهن‌زاد بوم‌های بی‌نظیرش دارد.

سالهاست که روایت‌گر احوال خوب و بد میراث فرهنگی اصفهان بوده‌ایم؛ فراز و فرودهایش را می‌دانیم اما این خبر که مدعی بازخوانی روایت برخی تورگردانان دعوت شده به اصفهان بود، حالِ همه کوشندگان میراث‌فرهنگی اصفهان و خبرنگاران حوزه گردشگری و میراث فرهنگی را دگرگون کرد.
برای هیچ کس قابل هضم نبود که تورگردانان، زیبایی و شکوه اصفهان را نادیده گرفته باشند و بگویند « کسی اصفهان را دوست ندارد» یا اینکه «دیگر نمی‌توانند اصفهان را به گردشگران معرفی کنند». 

همه شوکه شده بودند و در عین ناباوری صحت و سقم این گزارش را جویا می‌شدند، اینکه آیا اصفهان در نظر تورگردانانی که برای معرفی گردشگری اصفهان به این شهر سفر کرده بودند، ویرانه‌ای بیش نبوده است؟

این گزارش برای من و قطعا خبرنگاران دیگرِ میراث‌فرهنگی که چندین سال اخبار و گزارشات این حوزه را رصد و احوال میراث تاریخی این شهر را روایت می‌کنیم؛ بیشتر به یک شیطنت برای برجسته‌سازی مشکلات و معضلات میراث‌فرهنگی شبیه بود.

شرایط دشوار میراث‌فرهنگی اصفهان در تنگنای سخت فرونشست و بعضا نارسایی در حفاظت و حراست بایسته آن‌ها به دلایل گوناگون چون مدیریت چندگانه، کمبود بودجه یا بی‌توجهی نهادهای متولی بر کسی پوشیده نیست و همواره رسانه‌ها، خبرنگاران و فعالان دغدغه‌مند این عرصه کوشیده‌اند دیدبان خوبی برای میراث تاریخی و هویتی شهر باشند تا در لوای شفافیت به راهبردها و راهکاری‌های درست در حفاظت از این شهر تاریخی رسید اما انتشار یک گزارش در روزهای اخیر، از اساس و بیخ سرمایه‌های هویتی شهر اصفهان را از بنیاد در اذهان عمومی نشانه گرفت و آن را " ویرانه" ای خواند که گردشگران دوست ندارند.

برای روشن‌تر شدن ابعاد این موضوع با مترجمان، راهنمایان گردشگری و آژانس دارانی که در گردهمایی "یکصد توراپراتور جهان در اصفهان" با تورگردانان همراه بودند، مصاحبه و این پرسش را مطرح کردیم که: واکنش تورگردانان در سفر به اصفهان و دیدار از آثار تاریخی آن چگونه بود؟ برآیند تورگردانان سویسی و مالزیایی و یونانی، این بود که اصفهان را نمی‌توان به گردشگران و تورها معرفی کرد؟

📌این گزارش را برای شفاف‌تر شدن ابعاد ماجرا در لینک زیر بخوانید:

https://irna.ir/xjSZ2d
@mehrnaz_shahbaz
📽فیلم| آفانیوس اصفهان، این در وطن خویش غریب

مهرناز شهباز

🔺خشکی زاینده‌رود و تالاب گاوخونی زیست بوم ماهی «آفانیوس اصفهان» را تنها به ۲ چشمه در شرق اصفهان محدود کرده است؛ عرصه‌های زیستی کوچکی که با رهاسازی گونه‌های مهاجم همچون ماهی قرمز شب عید (کاراس)، تنگ‌تر هم می‌شود و این ماهی بومیِ اصفهان و نشان زیست پالایی زاینده رود را در وطن خویش مهجورتر می‌سازد.


🎞 این گزارش ویدئویی یک دقیقه‌ای را در لینک زیر تماشا کنید:

https://irna.ir/xjT324
@mehrnaz_shahbaz
پیشنهاد اصفهان‌گردی برای نوروز امسال:

💢 هزار رنگ و نقش نصف جهان در بازارچه‌های تاریخی

🖋مهرناز شهباز

فارغ از بناهای تاریخی شاخص اصفهان، جاذبه‌های گردشگری بیشماری در این شهر وجود دارد که برای بازدید از آنها باید برنامه‌ریزی کرد؛ یکی از این جاذبه‌ها بازارچه‌های تاریخی است، مکان‌هایی در دل محله‌های کهن که تجربه حضور در فضای آنها برای عاشقان میراث فرهنگی بی‌نظیر خواهد بود.

اصفهان موزه‌ای از نفایس تاریخی محسوب می‌شود که فارغ از بناهای شاخص و شهره آن از جمله «میدان نقش جهان»، «بازار تاریخی »، پل‌ها و کاخ‌ها دارای مجموعه‌های دیدنی و زیبایی همچون بازارچه‌های محلی با هویت و شناسنامه‌ شهری ویژه این خطه است؛ نمودهایی از شهرسازی صفوی که در دوران قاجار ادامه یافته و حالا همچون کلکسیون‌ ارزشمندی از چگونگی حیات و پویایی زیست شهری آن ادوار برای اصفهان به یادگار مانده است.

«حسن‌آباد»، «بیدآباد»، «علی قلی آقا» و «دَردشت» از مهمترین بازارچه‌های تاریخی اصفهان هستند که در دل محله‌هایی به همین نام‌ قرار دارند و دارای چهارسوهایی زیبا با گنبدهایی افراشته هستند؛ این چهارسوها، رهگذران را به راسته‌ها و حجره‌هایی می‌رسانند که حالا به مراکز تولید و عرضه صنایع دستی تبدیل شده اند یا همچنان به کارکرد خود در رفع مایحتاج ساکنان محله ادامه می‌دهند.

دیدار از بازارچه‌های تاریخی اصفهان ۲ منظر را پیش چشم بیننده نمودار می‌کند، یکی تکاپو و پویایی ساکنان محله در خرید نیازهای روزانه و گرفتن خدمات از کاسبان حجره‌های آن که در واقع زنده بودن بازارچه‌های کهن را برای گردشگران عیان می‌کند و دیگری نمایش و عرضه صنایع دستی به گردشگران.

این بازارچه‌ها از بازار اصلی شهر اصفهان مستقل هستند و به نوعی در مرکز محله‌های کهن قرار دارند؛ آنچه موجب شده است که این بازارچه‌ها به‌عنوان پیشنهاد گردشگری در اصفهان معرفی شوند این است که به نوعی شهرسازی و معماری بخش‌هایی از بافت تاریخی شهر اصفهان را به گردشگران نشان می‌دهند در حالی که در کنار و درون خود، مسجد، حمام و سقاخانه‌هایی با قدمت تاریخی دارند که قابل بازدید است.

یکی از نکات مهم گردشگری درباره بازارچه‌های مذکور این است که در پیوند با یادمان‌های تاریخی و شاخص شهر چون میدان نقش جهان و مسجد جامع عتیق هستند و گردشگر به راحتی به مجموعه‌ای از جاذبه‌های تاریخی و دیدنی شهر دسترسی دارد.

نکته گردشگرانه دیگر اینکه این بازارچه‌ها مجموعه‌ای از حجره‌های عرضه صنایع دستی‌ شامل نگارگری‌، مینا، قلمزنی و قلمکار را بدون واسطه و با قیمت مناسب‌تر در اختیار گردشگران قرار می‌دهند؛ بازارچه حسن‌آباد یکی از مهم‌ترین این بازارچه‌هاست که در اتصال به میدان نقش جهان، سهم بزرگی از صنایع دستی این نمایشگاه بزرگ را عرضه می‌کند.

🔺مرور کوتاه: ...لذت تماشای بازارچه علی قلی آقا زمانی تمام و کمال می‌شود که به سر در مسجد تاریخی علی قلی آقا در حالی که با شاخه‌های درخت بید بلندبالایی مزین شده است، برسید.

🔺مرور کوتاه: ...در تزیینات کاشی مسجد سید در بازارچه بیدآباد برای آراستن بخش‌های مختلف از گل سرخ اصفهان در طرح های گلفرنگ کاشیکاری بسیار استفاده شده است.

🔺مرور کوتاه: ... در بازارچه دردشت، صنایع دستی اصفهان از جمله پارچه‌های قلمکار عرضه می‌شود و انتهای آن به «دو مناره دردشت» و همچنین آرامگاه «سلطان بخت آغا» می رسد. نکته دیگر اینکه امسال حمام دردشت برای بازدید گردشگران حاضر خواهد شد.

🔺مرور کوتاه: ... بازارچه حسن‌آباد تا میدان نقش جهان و دقیق‌تر تا گوشه جنوب شرقی آن امتداد دارد و دارای سراها و حجره‌هایی است که حالا بیشتر آن‌ها به عرضه صنایع دستی می‌پردازند. کاروانسرای «رحیمه خاتون» در این بازارچه از مکان‌هایی است که به‌طور ویژه هنرمندان صنایع دستی در آن به خلق آثار و دست‌ساخته‌های گوناگون می پردازند.

🔺برای خواندن جزئیات بیشتر از بازارچه‌های علی قلی آقا، بیدآباد، دردشت و حسن‌آباد روی لینک زیر بزنید تا تصویر شسته رفته و روشن‌تری از این جاذبه‌های یگانه اصفهان داشته باشید:

https://irna.ir/xjT3D2
@mehrnaz_shahbaz
♨️ مسجد معاصر کازرونی اصفهان ثبت ملی شد
 
عاقبت مسجد کازرونی ثبت ملی شد اما خیلی دیر!

حالا که مسجد ویران شده؟! ما به فال نیک می‌گیریم، امیدواریم بخش‌های تخریبی دوباره احیا شود و این بنای معاصر در امان بماند.

امیدواریم مسوولان میراث‌فرهنگی اصفهان پیگیر باشند تا هیات امنا زیر بار مسوولیت برود و بخش‌های تخریبی را بازسازی کند.


https://irna.ir/xjT5wf
@mehrnaz_shahbaz
به وقت اصفهان‌گردی؛

💢سفر ‌و نوروز در کاروانسراهای تاریخی اصفهان


🖋مهرناز شهباز

🔺جایی برای استراحت و سِتُردن خستگی راه و سفر، اتراقی موقت در پناه یک کاروانسرا با معماریِ خاص اقلیم منطقه، این فرصتی است که بیشتر از هرجای ایران در اصفهان می‌توان تجربه‌اش کرد؛ خطه‌ای که بیشترین شمار کاروانسراهای کشور را دارد.  

🔺 دوره صفوی را دورانی می دانند که سنت کاروانسراسازی در آن به اوج خود رسید و بیشترین کاروانسراها با معماری‌های خاص و ویژه در این سال‌ها بنا شد، از سویی به سبب برگزیده شدن اصفهان به‌عنوان پایتخت در دوران صفویه کاروانسراهای بیشماری در این خطه ساخته شد.

🔺ثبت اطلاعات کاروانسراها در سفرنامه «شاردن» گواه گستردگی این بناهای ویژه با معماری خاص ایران در اصفهان است، به گفته این سیاح فرانسوی که در دوران صفوی به ایران سفر کرد در اصفهان یک‌هزار و ۸۰ کاروانسرا وجود داشت که اکنون تعداد بسیاری از آنها بر اثر گذر زمان و فرسایش‌ ویران شده‌ یا از بین رفته‌اند با این وجود همچنان می‌توان بهترین نمونه‌های معماری کاروانسرای ایرانی را در اصفهان دید.

🔺از این رو استان اصفهان مامن کاروانسراهای بسیاری به‌عنوان راوی معماری خاص ایرانی در ساخت چنین بناهایی است و این غنا موجب شده که شمار کاروانسراهای این خطه در پرونده ثبت جهانی کاروانسرای ایرانی از سایر استان‌ها بیشتر باشد.

🔺اصفهان از ۵۴ کاروانسرای ایرانی که در چهل و پنجمین نشست کمیته میراث جهانی یونسکو به ثبت جهانی رسید، هشت سهم دارد و کاروانسراهای گز، امین آباد، مرنجاب، نیستانک، کوهپایه، گبرآباد، شیخعلی خان و مهیار در پرونده کاروانسرای ایرانی قرار گرفتند.

🔺با وجود چنین غنایی از کاروانسراها در اصفهان، به گردشگران پیشنهاد می‌شود که در سفر به این استان، بازدید دست‌کم یکی از کاروانسراهایی که امکان استراحت در آن‌ وجود دارد را در میان برنامه‌ های خود بگنجانند.

🔺ثبت جهانی کاروانسرای ایرانی در واقع برای معرفی و حفاظت هرچه بیشتر این میراث تاریخی و معماری کشورمان است؛ تدبیری که با فراهم آوردن امکانات گردشگری می‌تواند به احیا و حفظ این داشته‌ های ارزشمند و هویت‌مدار کمک کند.

🔺در این راستا برخی از کاروانسراها در سراسر ایران توسط بخش خصوصی احیا شدند و در مسیر ایجاد کاربری هایی چون اقامتگاه، هتل بوتیک و اماکن پذیرایی قرار گرفتند؛ اقدامی که فرصت و تجربه اقامت چند ساعته یا چند روزه را برای گردشگران فراهم می‌کند.

🔺چه چیزی بهتر از تجربه اقامت و استراحت در کاروانسراهایی که از گذشته‌ دور نیاکان ما در پناه حجره‌ها و ایوان‌ها خستگی راه و سفر را از تن و جان به‌در می کردند؛ از همین رو کاروانسراهایی که در اصفهان قابلیت بازدید یا اقامت دارند، می توانند پیشنهاد خوبی برای اصفهان‌گردی باشند.

📌 در لینک زیر کاروانسراهایی را که فرصت دیدار آن‌ها در نوروز فراهم است، ببینید:

https://irna.ir/xjT5pQ
@mehrnaz_shahbaz
2025/10/19 14:28:52
Back to Top
HTML Embed Code: