Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جاری شو ...


ژن‌هایتان سرنوشت شما نیستند، تغییر عادات شما باعث تغییر ژن‌های‌تان می‌شود.

"دین اُرنیش" نتیجه پژوهش‌های جدیدی را در میان می‌گذارد که نشان می‌دهد چگونه اتخاذ عادات سالم زندگی، می‌تواند فرد را در سطح ژنتیک تحت تاثیر قرار دهد.

برای نمونه، او می‌گوید، وقتی سالم‌تر زندگی می‌کنید، بهتر تغدیه می‌کنید، ورزش می‌کنید و عشق می‌ورزید؛ به واقع سلول‌های مغزی شما افزایش می‌یابند.

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
👏6
فالون دافا (یا فالون گونگ) یک روش معنوی و جسمی است که ریشه در فرهنگ سنتی چین دارد.

این تمرین در دهه ۱۹۹۰ توسط فردی به نام لی هنگجی معرفی شد و بر ترکیبی از مدیتیشن، تمرینات جسمی آرام، و اصول اخلاقی مبتنی بر صداقت، شفقت و بردباری
(در زبان چینی: جن، شن، رن) تأکید دارد.

تمرین‌های فالون دافا شامل موارد زیر است:

تمرینات جسمی آرام و ملایم:
این تمرین‌ها شامل حرکات آهسته و کششی است که به آرامش جسم، افزایش انرژی و بهبود گردش انرژی در بدن کمک می‌کند.

مدیتیشن: مدیتیشن در فالون دافا به تمرکز ذهن، آرامش روان و ارتباط عمیق‌تر با خود کمک می‌کند.
    اصول اخلاقی و معنوی: تمرکز بر رشد درونی و هماهنگی با اصول صداقت، شفقت و بردباری به افراد کمک می‌کند تا زندگی آرام‌تر و معنادارتری داشته باشند.

ویژگی‌های اصلی فالون دافا:

  سادگی تمرین‌ها: حرکات ساده و قابل یادگیری برای افراد در هر سنی.

  تمرکز بر رشد معنوی: بهبود درونی و معنوی یکی از اهداف اصلی این روش است.

فواید فالون دافا:

بهبود سلامت جسمانی و روانی
کاهش استرس و اضطراب
افزایش انرژی و تمرکز ذهنی
پرورش صفات اخلاقی و معنوی


" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
👏5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تمرین شماره ۳فالون دافا🍀

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
👍3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تمرین شماره ۴ فالون دافا🍀

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
👍4
4_5830149273727014605.mp4
3.2 MB
روح عزیزان شما در قبرستان نیست....👌👌

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
👍4👏4
من دیانت می‌آموزم، نه دین

یک دیانت اصیل نیاز به پیامبر، ناجی، كتاب مقدس، كلیسا، پاپ و كشیش ندارد، زیرا دیانت شكوفایی قلب توست که وارد مركز وجودی تو می‌شود.
و زمانی كه به مركز وجود خویش دست بیابی، انفجاری از زیبایی، از سرور، از سكوت و نور خواهد بود.
هرچه كه در زندگی‌ات تاریک بود از بین می‌رود و تمام خطاهای زندگیت نیز از بین می‌رود. هر عملی که انجام بدهی با تمامیت و هشیاری تمام انجام خواهی داد.

من تنها یک فضیلت می‌شناسم، و آن‌ هم هشیاری است. اگر دیانت در تمام دنیا منتشر شود، مذاهب محو می‌گردند.

و وقتی که انسان فقط انسان باشد، نه مسیحی باشد و نه هندو و نه مسلمان یا بودایی، برای بشریت نعمت بزرگی خواهد بود.



اوشو

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
👍111
یکی از بزرگترین موانع در طریق شناخت و رهایی انسان این است که دیگران را مسبب خوب و بد زندگی خویش تصور کند و تقصیر همه چیز را به گردن دیگران بيندازد.


پاراماهانسا یوگاناندا


" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
👏71
خود انگیخته زندگی کردن یعنی چه؟

یعنی طبیعی باش، خودت باش، یعنی با محاسبه‌ گری زندگی نکن، از روی معصومیت زندگی کن. درختان خود انگیخته هستند، پرندگان و حیوانات خود انگیخته هستند، فقط انسان خود انگیخته نیست. این غیر طبیعی بودن از کجا می‌آید؟

از آنجا که من چیزی به مردم نشان می‌دهم که نیستم. اثبات می کنم که چیزی هستم که نیستم! غیرطبیعی‌بودن از اینجا می‌آید. من فقیر هستم ولی به مردم طوری وانمود می‌کنم که ثروتمند هستم. من نادان هستم ولی این فکر را به مردم می‌دهم که می‌دانم! من هیچکسی نیستم ولی خواسته‌ی عظیمی برای حرف زدن دارم، تا کسی باشم! تا روزی نفس من ارضاء شود!

پس تو همواره به مردم چیزی را می‌گویی و نشان میدهی که نیستی. در درون چیزی هستی و در بیرون چیزی دیگر. تو با این فریب است که غیرطبیعی شده‌ای..

وقتی که این نفسانیت را رها کنی می توانی خود انگیخته باشی. وقتی بگویی، “آنچه که هستم، هستم، اگر بد هستم، هستم؛ اگر خوبم، خوب هستم. من همانقدر خوب هستم که خداوند مرا ساخته. من بیهوده نقابی نمی‌زنم تا خودم را در پشت آن پنهان کنم.” هم‌اکنون موقعیت تو مانند یک زخم است که روی آن یک گُل گذاشته‌ای و پنهانش کرده‌ای.

اینگونه غیرطبیعی شده‌ای. آن زخم در درون است، گُلی روی آن را پوشانده است. در درون چرک جمع شده است. و به سبب همین گل است که آن زخم نمی‌تواند شفا یابد، زیرا نور آفتاب و هوای تازه دریافت نمی کند.

خودت را دقیقاً همانگونه که در درون هستی آشکار کن. آنگاه خود انگیخته خواهی بود. ترس‌هایت را بیینداز. ترس از چی؟ که مردم در موردت فکرهای بد کنند؟ چه ضرری دارد؟ اگر مردم به تو توجه نکنند و به تو احترام نگذارند، چه چیز از دست می‌رود؟ از احترام آنان چه دریافت می‌کنی؟

شرافت خودت را نگه دار، از وجودت مراقبت کن. از روح خودت مراقبت کن. وارد بحث‌ های بیهوده نشو که “من این هستم و من آن هستم!”
تو آنچه که هستی، ‌هستی. خداوند تو را اینگونه ساخته. از همین آگاهی مراقبت کن.

اوشو

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
👍41
اتهام زدن به دیگران به خاطر خطاهایشان،
نشانه نیاز اتهام زننده به تعلیم و رشد است.

اتهام زدن به خود، بیانگر این امر است که
تعلیم و رشد آغاز شده است.

پرهیز از اتهام زدن به خود و دیگران
بیانگر کمال یافتنِ تعلیم و رشد است.

اپیکتیوس

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
👏7👍21
تو فکر میکنی که با پیر شدن چیزی ارزشمند رخ میدهد، اما این اشتباه است، تو میتوانی صد و پنجاه سال عمر کنی اما یک احمق صد و پنجاه ساله شوی، چرا که سن دلیل بر خردمند بودن نیست، این دو ربطی به هم ندارند. بلکه برعکس، کودکان خردمند ترند. باید این گونه باشند، خدا اشتباه نمیکند، او همیشه پیرها را میبرد و کودکان را جای آنها میگذارد. این یعنی که او کودکان را بیشتر از پیرها باور دارد.

خدا تازه و جدید را باور دارد، خدا همیشه برگهای تازه را دوست دارد، به همین خاطر است که برگهای پیر و کهنه میریزند و با برگهای جدید تازه و جوان جایگزین می شوند. خدا تا ابد تازه و جوان است و معنای مذهب همین است. معنای در لحظه زیستن همین است. زیرا کـه خداوند تازه را بیشتر از قدیمی دوست دارد.
خداوند همیشه جوان است، مذهب همیشه تازه است، آن هیچ ربطی به سنت ها و کتب مذهبی قدیمی ندارد. مذهب هنر زیستن اکنون است. دقیقاً مانند یک کودک معصوم، مانند یک قطره شبنم، مانند اولین ستاره در شب.

پس اگر به دنبال خدا و حقیقت در کتب مقدس و سنت گذشتگان هستید آنچه میخوانید فقط جملاتی مرده و کثافتی است که از آنها بر جای مانده است. وقتی به هر نحوی درگیر گذشته باشی، درگیر کثافت، گرد و خاک و قبرها شده ای. تو یک قبرکن هستی. تو در قبرستان زندگی میکنی. تو دیگر جزیی از این پدیده ی زند، تازه و تپنده که نامش زندگی است نیستی.


اوشو

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
👍3👏3
ما همه گذشته گرا هستیم. ما به تکرار هرآنچه به خورد ما داده شده ادامه میدهیم و هر آنچه به ما گفته شده، ما نیز به فرزندانمان منتقل میکنیم. بدین صورت بیماری از یک نسل به نسل دیگر منتقل می شود. ما آن را میراث می نامیم، آن را سنت، فرهنگ، دین و گذشته ای بزرگ و مقدس مینامیم. اما من به شما میگویم،گذشته مرده است و به دوش کشیدن مرده، مردن خودتان است.


اوشو

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
👍4👏1
خداوند شنونده نیایشهاست...
هیچ نیایشی هرگز گم نمیشود و بدون پاسخ نمی ماند. اگر گم بشود، به سادگی یعنی که آن هنوز کامل نشده است، یعنی قلب تو در آن نبوده است.  آن فقط نوعی چاپلوسی و تملق گویی بوده است. انگیزه ای در پشت آن نهفته بوده است، خلوصی در آن نبوده است.

تو از این طریق میخواستی خداوند را فریب دهی، اما خداوند را نمیتوان دور زد، ما تنها میتوانیم تسلیم او شویم، ما تنها می توانیم به او اجازه دهیم تا روی ما کار کند. ما تنها میتوانیم به او بگوییم "اراده تو کرده شود..." نه آنکه به او بگوییم امور چگونه باشد.

این باید اساس تمام نیایشها باشد، نیایش نباید یک مطالبه باشد، نباید تبدیل به مراسم شود، آن باید یک تسلیم عاشقانه باشد. آن وقت است که شنیده میشود، قطعاً شنیده می.شود، خداونـد همواره مشتاق و آمـاده شنیدن اسـت، مـا تنهـا بایـد بیاموزیم که چگونه آن را بیان کنیم.

تمام چیزی که مورد نیاز است یک قلب است، یک قلب عاشق، قلبی سرشار از نیایش، نیایش نباید از سَر باشد، آن نباید آداب و آیین خاصی داشته باشد، نباید بر اساس اصول مسیحی، هندویی، محمدی و .... باشد، نه..... آن باید متعلق به خودت باشد، اصالتاً متعلق به تو باشد. باید از درون خودت خوانده شود، نه هیچ کتاب دعا و ....

آن نباید از هیچ کشیشی یاد گرفته شده باشد، هیچ کشیش و باصطلاح روحانی مذهبی حق ندارد میان تو و خدای تو بایستد. اتصال تو با خداوند باید مطلقاً بی واسطه باشد. آن باید شخصی باشد، باید خصوصی باشد، باید خودمانی باشد.

آنگاه در چنین حالتی هر چیزی که از قلبت بیاید تبدیل به نیایش میشود و  همیشه برآورده می گردد. خداوند فقط شنونده نیایشها نیست، او برآورده کننده آنها نیز هست. پس نیایشگری عاشق شو، بگذار کل زندگی ات و تمام امورت تبدیل به نیایش، ستایش خداوند، شکرگذاری و آوازی لطیف از لذت و سرور شود.


اوشو

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
👍6🥰1
از زندگی‌ات یک ضیافت بساز...
نیازی به تعویق انداختن ضیافت نیست.
درست همین حالا میتوانی جشن بگیری.
نیاز به هیچ چیز دیگر نیست.
برای جشن گرفتن نیاز به زندگی هست و زندگی را داری. برای جشن گرفتن نیاز به بودن هست و بودن را داری. برای جشن گرفتن به درختان و پرندگان و ستارگان نیاز است، و آنها موجود هستند.
چه چیز دیگری نیاز داری؟
اگر تاج بر سرت بگذاری و در قصری طلایی در قفس باشی، آن‌وقت جشن می‌گیری؟ در واقع، آنوقت بیشتر ناممکن می‌شود. آیا هرگز یک امپراطور را دیده‌اید که در خیابان بخندد و برقصد و آواز بخواند؟ نه، او در قفسی به نام‌ قصر زندانی است. آداب و رسوم و تشریفات...

چیزی به خطا رفته است. چیزی در درونت تو را ناراحت می‌کند، نمی‌توانی برقصی، نمی‌توانی آواز بخوانی، چیزی تو را نگه می‌دارد. شما یک زندگی افلیج شده را زندگی می‌کنید.

و به این فکر ادامه می‌دهی که با وجودی که معمولی هستی و چیزی نداری، چگونه می‌توانی جشن بگیری؟

هرچه بیشتر به دنبال چیزی خاص و دلیلی برای شاد بودن باشی، برایت مشکل و مشکل‌تر خواهد بود که برقصی و خوشحال باشی و از زندگی‌ات لذت ببری.


اوشو

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
👏4
هر انسانی که حسی از فردیت و استقلال درونی داشته باشد، با عشقِ خودش زندگی می‌کند، با کار خودش زندگی می‌کند، او راه خودش را بر اساس ادراک و نور درونی خویش طی می‌کند. بدون اینکه فکر کند و نگران این باشد که دیگران در این مورد چه فکری می‌کنند.

او نگران تمجید و سرزنش دیگران نیست. زیرا می‌داند که اگر بخواهی مورد احترام ابلهان قرار بگیری، باید براساس آداب آنان و انتظارات آنان رفتار کنی.

برای اینکه مورد احترام این بشریت بیمار قرار بگیری باید بیشتر از آنان بیمار باشی. آنگاه به تو احترام خواهند گذاشت. ولی نفع تو چه خواهد بود؟ تو اصالت و روحت را از دست خواهی داد و هیچ چیز به دست نخواهی آورد.


اوشو


" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
👏51
یک زندگی که فقط از روی آداب اجتماعی باشد را زندگی نکن؛ یک زندگی که فقط از روی نزاکت‌های اجتماعی باشد را زندگی نکن.
یک زندگی اصیل را زندگی کن.

می‌دانم که زندگی با اصول و آداب اجتماعی راحت است و بدون دردسر؛ ولی مسموم است. تو را آهسته آهسته می‌کشد.

زندگی با اصالت چنان راحت و در امنیت نیست. مخاطره آمیز است، خطرناک است، ولی واقعی است، و ارزش خطر کردن را دارد. و هرگز برای آن توبه نخواهی کرد.

وقتی که شروع کنی به لذت بردن از زندگی اصیل، احساس‌های واقعی و لذت بردن از جریان واقعی انرژی‌ات، زمانی که دیگر تقسیم شده و شکاف برداشته نباشی، آنگاه درک خواهی کرد که اگر همه چیز را برایش به مخاطره بیاندازی، ارزشش را دارد.

برای داشتن یک لحظه از زندگی واقعی، تمام زندگی غیرواقعی‌ات می تواند به مخاطره افتد، ارزش آن را دارد؛ زیرا در همان یک لحظه خواهی دانست که زندگی چیست و مقصود از زندگی چیست و اگر غیر از این باشد، تمامی زندگی طولانی چندین ساله‌ات، فقط در سطح زندگی خواهی کرد.

این همان ناامیدی است که ما در اطراف خود آفریده‌ایم. "زندگی کردن و ابدا زندگی نکردن"

انجام کارهایی که ابداً منظورمان از زندگی انجام آن کارها نبوده، بودن در روابطی که هرگز نخواسته‌ایم در آنها باشیم، داشتن حرفه‌ای که هرگز یک فراخوان قلبی برایمان نبوده است...

به هزار و یک روش کاذب بودن و انتظار اینکه یک زندگی اصیل از دل اینهمه کذب بیرون بیاید
لایه‌هایی از کذب روی لایه‌های دیگر...
و اینگونه می‌خواهی بدانی که زندگی چیست؟ سرور چیست؟ آرامش چیست؟

به سبب این کذب بودن است که زندگی و تمامی سرورش را از کف داده‌ای، به سبب همین کذب‌ها و نقاب‌هاست که نمی‌توانی با جریان زنده‌ی زندگی در تماس باشی.


اوشو


" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
👏42
مطالعه مرا در خلوت خود تسلی می‌بخشد، مرا از سنگینی بطالت اندوهبار آزاد می‌کند و در هر زمانی، می‌تواند مرا از مصاحبت‌های کسالت‌بار خلاص کند... هر زمان که درد، خیلی کُشنده و شدید نباشد، مطالعه چاقوی درد را کُند می‌کند... من برای منحرف‌‌ کردن ذهنم از افکار مایوس‌کننده، صرفا نیاز دارم به کتاب‌ها پناه ببرم.

آلن دوباتن


" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
👍61
درود دوستان گرامی...🌺
تعریف خودتون را از مراقبه تشریح کنید؟ 🙏


" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
عقب انداختن کارها و تنبلی کردن در بلند مدت باعث افزایش استرس میشه!

این نمودار رو ببینید، اون آدم وقتی کاری رو باید انجام بده و به موقع انجام میده نتیجه نمودار آبی میشه. یعنی یه سختی رو تحمل می‌کنه ولی بعدش دیگه اضطراب و استرس نداره.
حالا اگه کار رو انجام نده و عقب بندازه برای مدتی اضطرابش کم میشه(دره اول) و بارهای بعدی هم کاهش اضطراب موقت رو تجربه می‌کنه(دره‌های بعدی) ولی درنهایت اضطراب زمینه‌ای زیاد میشه. اونقدر زیاد که انجام کار عقب افتاده خیلی بیشتر از شما انرژی می‌بره. تازه معلوم نیست اثر اون اضطراب زمینه‌ای به زودی رفع بشه یا نه!

تقریبا برای همه کارها سخت همینه. اگر انجام نشه اضطراب شما موقتا کم و در بلند مدت زیاد میشه و روان شما دچار مشکل میشه!


" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
👏6👍4
تفاوت‌های زن و مرد (قسمت اول)

زن قابلیت بیشتری برای عشق ورزیدن دارد تا مرد. عشق مرد کم و بیش یک نیاز جسمانی است، عشق زن چنین نیست. یک تجربه روحانی است.
بخاطر همین است که زن تک همسری است و مرد چند همسری است.
مرد می‌خواهد که تمام زنان دنیا را داشته باشد، و باز هم راضی نخواهد بود.
اما زن می‌تواند با یک عشق راضی باشد و کاملاً ارضاء شود. زیرا او به بدن مرد نگاه نمی‌کند، به کیفیت‌های درونی مرد نگاه می‌کند.

زن به سبب عضلات زیبا عاشق مردی نمی‌شود، عاشق مردی می‌شود که جاذبه داشته باشد. چیزی که قابل تعریف نیست. ولی بسیار جذاب است.

زن دنبال مردی است که اسراری را برای کشف کردن داشته باشد. زن مایل است مردش فقط یک مرد یا بهتر بگویم یک موجود نر نباشد، بلکه دنبال مردی است که در اکتشاف معرفت، یک همراه برای ماجراجویی در سطح بالاتری از جسم باشد.

تا جایی که به رابطه جنسی مربوط میشود، مرد در برابر زن بسیار ناتوان است. مرد می‌تواند تنها یک انزال داشته باشد، اما زن بی‌اندازه برتر است. می‌تواند در هر رابطه انزال‌های متعدد داشته باشد. و این یکی از مشکل‌زاترین موضوعات است.

انزال مرد منطقه‌ای است، محدود است به اندام جنسی‌اش، اما در زن، تمام بدنش جنسی است و درگیر می‌شود. و او توانایی این را دارد تا یک تجربه زیبا از انزال داشته باشد که هزاران بار بزرگتر، ژرف تر و تغذیه کننده تر از تجربه مرد است‌.

اما فاجعه از اینجا آغاز می‌شود که تمام بدن زن باید مرتعش و برانگیخته شود، و این کار، مسئولیت مرد است. ولی مرد به این موضوع مهم علاقه‌ای ندارد. مرد از زن به عنوان یک ماشین سکس استفاده می‌کند تا فقط تنش‌های جنسی خودش را ارضا کند، او ظرف چند ثانیه به اوج می‌رسد و کارش تمام می‌شود، ولی او چنان درگیر ارضا خود است که توجهی به زن که حتی آغاز هم نکرده است ندارد. مرد لحظه‌ای که کارش تمام می‌شود، پشتش را به زن می‌کند و به خواب می‌رود و زن را میان زمین و هوا رهایش می‌کند. و با دیدن این، هر زنی گریسته و اشک ریخته است.
او حتی شروع نکرده، خود را در پایان می‌بیند. از او سوء استفاده شده. و این زشت‌ترین چیز در یک رابطه است. زمانی که مانند یک شی، یک وسیله، مورد استفاده قرار می‌گیری. و زن هیچ‌گاه مرد را بخاطر این سو استفاده‌اش نخواهد بخشید، زیرا مرد از این امر مهم غافل است که عشقبازی را به یک هنر ظریف و مراقبه‌گون تبدیل کند، مرد باید چنان با حرمت و آرامش به زن نزدیک شود که گویا می‌خواهد وارد حریم مقدس یک معبد شود.
باید مانند یک شاعر که شعر می‌سراید و یا یک موسیقی‌دان که ساز می‌نوازد به زن نزدیک شود. بدن زن باید مانند یک ساز در نظر گرفته شود، "که البته چنین هم هست". باید با آرامش و هنرمندی نواخته شود و به ارتعاش درآید
اما مرد چنان عجول است که تمام این رابطه را که می‌تواند زیبا‌ترین پدیده و تجربه‌ای در بُعدی بالاتر در هستی باشد را یکجا به نابودی می‌کشاند.


اوشو
" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
👍9👏6
تفاوت‌های زن‌ و مرد (قسمت دوم)

از جمله تفاوت‌های دیگر این که...
زن بیشتر از مرد متمرکز است‌. او با صفاتر، ساکت‌تر، شکیباتر و دارای ظرفیت انتظار کشیدن بیشتر است. شاید به سبب این کیفیت‌هاست که زن در برابر بیماری‌ها مقاوم‌تر است و طول عمر بیشتری نسبت به مرد دارد.
زن به سبب صفا و ظرافت خود، می‌تواند زندگی مرد را به طور عظیمی ارضاء کند و آن را با حال و هوایی بسیار آرام‌بخش و دنج احاطه کند.

ولی مرد می‌ترسد؛ مایل نیست توسط زن احاطه شود. زیرا می‌ترسد وابسته شود. بنابراین قرن‌هاست که مرد زن را در فاصله نگه داشته است و به حاشیه برده است.
مرد می‌ترسد، زیرا در ژرفای وجودش می‌داند که زن از او بیشتر است. پس مرد شروع کرد به چیدن پر و بال زن. او کوشید به هر ترتیب زن را تنزل دهد. مرد با زن همچون احشام رفتار کرده است.

در چین به مدت هزاران سال باور مردم چنین بود که زن روح ندارد. پس شوهر می‌توانست او را بکشد و قانون هم مداخله نمی‌کرد. زن جزء اموال مرد بود. در خیلی از فرهنگ‌ها و حتی مذاهب با زن همچون کالا و موجودی پست برخورد شده است.

مرد بسیار نفسانی است. برای همین من او را برتری طلب جنسی می‌خوانم. بخاطر همین جامعه‌ای را بوجود آورده که تا حد ممکن جایی برای زن نباشد. زیرا می‌داند زن کیفیت‌های بی‌نظیری در خودش دارد.
برای نمونه، اگر مرد هوشمندی دارد، زن کیفیت عشق دارد. این بدان معنی نیست که زن هوشمندی ندارد، فقط باید به او فرصتی داده شود تا آن را پرورش دهد.
ولی زن با عشق زاده شده است. او مهربانی، نرمی و ادراک بیشتری دارد. مرد و زن دو سیم بر روی یک ساز چنگ هستند. و تا زمانی که از هم جدا باشند، هر دو رنج می‌برند. چون در رنجی هستند که دلیلش را نمی‌دانند، شروع به اتقام گرفتن از هم می‌کنند.

زن با مرد تفاوت دارد، ولی نابرابر نیست. او همان‌قدر با مرد برابر است که هر مرد دیگری برابر است. او استعدادهای خاص خودش را دارد که مطلقاً مورد نیاز هستند.
پول درآوردن به تنهایی کافی نیست.
موفق شدن در دنیا به تنهایی کافی نیست.
داشتن خانه و آشیانه‌ای گرم و زیبا ضروری‌تر است. و زن این ظرفیت را دارد که هر منزل را به کانونی گرم تبدیل کند. می‌تواند آن را با عشق پر کند. او می‌تواند مرد را دوباره جوان کند و به او کمک کند تا بیاساید.


اوشو

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
👏8👍21
2025/07/09 09:28:48
Back to Top
HTML Embed Code: