چرا نظام سیاسی ایران دچار فروپاشی نمی شود؟ صادق زیباکلام
🎈 چرا نظام سیاسی ایران دچار فروپاشی نمی شود؟
#دکتر_زیباکلام
مربوط به دوران کرونا
➖ نقد نگاه هایی که پیش بینی میکردند
دینداری ( بیدینی ) پس از کرونا
تغییر اساسی خواهند کرد .
@Nviolence2 | تحلیل/قصه
▪️زلزلهی لیسبون :
www.tg-me.com/JAAMEbaaz/1194
#دکتر_زیباکلام
مربوط به دوران کرونا
➖ نقد نگاه هایی که پیش بینی میکردند
دینداری ( بیدینی ) پس از کرونا
تغییر اساسی خواهند کرد .
@Nviolence2 | تحلیل/قصه
▪️زلزلهی لیسبون :
www.tg-me.com/JAAMEbaaz/1194
🔰قوانین مربوط به سفارتخانهها، حدود اختیارات کشور میزبان، و نحوه برخورد با تخلفات دیپلماتها و کارکنان سفارت، با تطبیق تاریخی و حقوقی
سفارتخانهها بر اساس کنوانسیون وین ۱۹۶۱، از مصونیتهای ویژهای برخوردارند که هدفشان حفظ امنیت، استقلال، و امکان فعالیت دیپلماتیک در کشور میزبان است. این مصونیتها شامل افراد، اموال، و ارتباطات دیپلماتیک میشود و بهطور خاص، دیپلماتها را از پیگرد قضایی کشور میزبان مصون میسازد—even در صورت ارتکاب جرم یا اقدام علیه امنیت ملی.
اگر یک دیپلمات رسمی مرتکب جرمی سنگین مانند تجاوز یا ضربوجرح شدید (مثلاً قطع عضو) در کشور میزبان شود، باز هم طبق کنوانسیون وین ۱۹۶۱، او از مصونیت کامل قضایی و کیفری برخوردار است. این یعنی:
- کشور میزبان نمیتواند او را بازداشت، بازجویی یا محاکمه کند، حتی اگر جرم کاملاً مستند و سنگین باشد.
- تنها اقدام قانونی کشور میزبان، اعلام او بهعنوان عنصر نامطلوب (persona non grata) است. در این صورت، کشور فرستنده باید او را فوراً فراخواند یا جایگزین کند.
- اگر کشور فرستنده همکاری نکند، کشور میزبان میتواند دیپلمات را اخراج کند، اما همچنان حق ندارد او را مجازات یا محاکمه کند.
در چنین مواردی، کشور میزبان ممکن است از ابزارهای سیاسی و رسانهای برای فشار استفاده کند، یا موضوع را به نهادهای بینالمللی ارجاع دهد. اما از نظر حقوقی، مصونیت دیپلماتیک حتی در برابر جرایم سنگین نیز برقرار اس مگر اینکه کشور فرستنده مصونیت را لغو کند (که بسیار نادرست).
کارکنان غیر دیپلماتیک سفارتخانه (مثل کارمندان اداری، فنی یا خدماتی) سطح پایینتری از مصونیت دارند. اگر این افراد خارج از وظایف رسمی خود مرتکب جرم شوند—مثلاً دزدی، قاچاق، یا خشونت—کشور میزبان میتواند آنها را تحت پیگرد قانونی قرار دهد، البته با رعایت تشریفات دیپلماتیک و اطلاعرسانی رسمی به کشور فرستنده.
سفارتخانهها خود نیز حریم غیرقابل تعرض محسوب میشوند. کشور میزبان حتی در موارد اضطراری، حق ورود به ساختمان سفارتخانه را ندارد مگر با رضایت رسمی کشور فرستنده. این اصل، در بحرانهایی مثل ماجرای سفارت آمریکا در تهران (۱۹۷۹) نقض شد و واکنشهای بینالمللی گستردهای را بهدنبال داشت.
در پروندهی جاسوسی شوروی در بریتانیا (دهه ۱۹۸۰)، چند دیپلمات شوروی بهاتهام جاسوسی شناسایی شدند، اما دولت بریتانیا بهجای محاکمه، آنها را عنصر نامطلوب اعلام کرد و اخراجشان کرد—مطابق با کنوانسیون وین.
در ماجرای قتل جمال خاشقچی در کنسولگری عربستان در استانبول (۲۰۱۸)، ترکیه بهدلیل مصونیت دیپلماتیک، نتوانست مستقیماً عاملان را بازداشت کند. این پرونده نشان داد که حتی در جرایم سنگین، کشور میزبان محدود به ابزارهای دیپلماتیک و فشار سیاسی است.
در موارد شدید، کشور میزبان میتواند روابط دیپلماتیک را قطع کند، سفارتخانه را ببندد، یا از نهادهای بینالمللی مثل شورای امنیت یا دیوان بینالمللی دادگستری برای پیگیری حقوقی استفاده کند. اما هیچیک از این اقدامات به معنای محاکمه یا مجازات قضایی دیپلماتهای رسمی نیست.
▪️دو مثال تاریخی
در سال ۱۹۸۴، یک افسر دیپلماتیک لیبی در لندن به تیراندازی از داخل سفارتخانه بهسوی معترضان در بیرون متهم شد که منجر به کشته شدن یک پلیس بریتانیایی شد. دولت بریتانیا بهدلیل مصونیت دیپلماتیک، نتوانست عاملان را بازداشت یا محاکمه کند. تنها راهحل، قطع روابط دیپلماتیک و اخراج کل هیئت لیبی بود.
در سال ۲۰۱۱، یکی از دیپلماتهای ارشد هند در آمریکا به آزار جنسی و بدرفتاری با خدمتکار خانگی متهم شد. با وجود فشار رسانهای و اعتراضات عمومی، دولت آمریکا نتوانست او را بازداشت کند. تنها اقدام، اعلام عنصر نامطلوب و بازگرداندن او به هند بود.
در مجموع، کشور میزبان در برابر تخلفات دیپلماتها، اختیار قضایی ندارد، اما میتواند از ابزارهای سیاسی، حقوقی، و دیپلماتیک برای محدودسازی، اخراج، یا فشار استفاده کند. این محدودیتها بخشی از سازوکار بینالمللی برای حفظ امنیت دیپلماتها و جلوگیری از سوءاستفاده متقابلاند.
#حقوق_بین_الملل
@JAAMEbaaz | فلسفهی علوم اجتماعی
سفارتخانهها بر اساس کنوانسیون وین ۱۹۶۱، از مصونیتهای ویژهای برخوردارند که هدفشان حفظ امنیت، استقلال، و امکان فعالیت دیپلماتیک در کشور میزبان است. این مصونیتها شامل افراد، اموال، و ارتباطات دیپلماتیک میشود و بهطور خاص، دیپلماتها را از پیگرد قضایی کشور میزبان مصون میسازد—even در صورت ارتکاب جرم یا اقدام علیه امنیت ملی.
اگر یک دیپلمات رسمی مرتکب جرمی سنگین مانند تجاوز یا ضربوجرح شدید (مثلاً قطع عضو) در کشور میزبان شود، باز هم طبق کنوانسیون وین ۱۹۶۱، او از مصونیت کامل قضایی و کیفری برخوردار است. این یعنی:
- کشور میزبان نمیتواند او را بازداشت، بازجویی یا محاکمه کند، حتی اگر جرم کاملاً مستند و سنگین باشد.
- تنها اقدام قانونی کشور میزبان، اعلام او بهعنوان عنصر نامطلوب (persona non grata) است. در این صورت، کشور فرستنده باید او را فوراً فراخواند یا جایگزین کند.
- اگر کشور فرستنده همکاری نکند، کشور میزبان میتواند دیپلمات را اخراج کند، اما همچنان حق ندارد او را مجازات یا محاکمه کند.
در چنین مواردی، کشور میزبان ممکن است از ابزارهای سیاسی و رسانهای برای فشار استفاده کند، یا موضوع را به نهادهای بینالمللی ارجاع دهد. اما از نظر حقوقی، مصونیت دیپلماتیک حتی در برابر جرایم سنگین نیز برقرار اس مگر اینکه کشور فرستنده مصونیت را لغو کند (که بسیار نادرست).
کارکنان غیر دیپلماتیک سفارتخانه (مثل کارمندان اداری، فنی یا خدماتی) سطح پایینتری از مصونیت دارند. اگر این افراد خارج از وظایف رسمی خود مرتکب جرم شوند—مثلاً دزدی، قاچاق، یا خشونت—کشور میزبان میتواند آنها را تحت پیگرد قانونی قرار دهد، البته با رعایت تشریفات دیپلماتیک و اطلاعرسانی رسمی به کشور فرستنده.
سفارتخانهها خود نیز حریم غیرقابل تعرض محسوب میشوند. کشور میزبان حتی در موارد اضطراری، حق ورود به ساختمان سفارتخانه را ندارد مگر با رضایت رسمی کشور فرستنده. این اصل، در بحرانهایی مثل ماجرای سفارت آمریکا در تهران (۱۹۷۹) نقض شد و واکنشهای بینالمللی گستردهای را بهدنبال داشت.
در پروندهی جاسوسی شوروی در بریتانیا (دهه ۱۹۸۰)، چند دیپلمات شوروی بهاتهام جاسوسی شناسایی شدند، اما دولت بریتانیا بهجای محاکمه، آنها را عنصر نامطلوب اعلام کرد و اخراجشان کرد—مطابق با کنوانسیون وین.
در ماجرای قتل جمال خاشقچی در کنسولگری عربستان در استانبول (۲۰۱۸)، ترکیه بهدلیل مصونیت دیپلماتیک، نتوانست مستقیماً عاملان را بازداشت کند. این پرونده نشان داد که حتی در جرایم سنگین، کشور میزبان محدود به ابزارهای دیپلماتیک و فشار سیاسی است.
در موارد شدید، کشور میزبان میتواند روابط دیپلماتیک را قطع کند، سفارتخانه را ببندد، یا از نهادهای بینالمللی مثل شورای امنیت یا دیوان بینالمللی دادگستری برای پیگیری حقوقی استفاده کند. اما هیچیک از این اقدامات به معنای محاکمه یا مجازات قضایی دیپلماتهای رسمی نیست.
▪️دو مثال تاریخی
در سال ۱۹۸۴، یک افسر دیپلماتیک لیبی در لندن به تیراندازی از داخل سفارتخانه بهسوی معترضان در بیرون متهم شد که منجر به کشته شدن یک پلیس بریتانیایی شد. دولت بریتانیا بهدلیل مصونیت دیپلماتیک، نتوانست عاملان را بازداشت یا محاکمه کند. تنها راهحل، قطع روابط دیپلماتیک و اخراج کل هیئت لیبی بود.
در سال ۲۰۱۱، یکی از دیپلماتهای ارشد هند در آمریکا به آزار جنسی و بدرفتاری با خدمتکار خانگی متهم شد. با وجود فشار رسانهای و اعتراضات عمومی، دولت آمریکا نتوانست او را بازداشت کند. تنها اقدام، اعلام عنصر نامطلوب و بازگرداندن او به هند بود.
در مجموع، کشور میزبان در برابر تخلفات دیپلماتها، اختیار قضایی ندارد، اما میتواند از ابزارهای سیاسی، حقوقی، و دیپلماتیک برای محدودسازی، اخراج، یا فشار استفاده کند. این محدودیتها بخشی از سازوکار بینالمللی برای حفظ امنیت دیپلماتها و جلوگیری از سوءاستفاده متقابلاند.
#حقوق_بین_الملل
@JAAMEbaaz | فلسفهی علوم اجتماعی
👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ایرانی ساده دل (کودن)
که از آب و برق مجانی درس نگرفته و هنوز منتظره اجنبی و یک مفتخور تر و بی خاصیت تر و بی غیرت از دزد ۴۷ سال پیش ، بیان و مفتکی اوضاع رو براش سامان بدن.
اتحادیه ایالات فلات ایران:
www.tg-me.com/Rfekri/1402
که از آب و برق مجانی درس نگرفته و هنوز منتظره اجنبی و یک مفتخور تر و بی خاصیت تر و بی غیرت از دزد ۴۷ سال پیش ، بیان و مفتکی اوضاع رو براش سامان بدن.
www.tg-me.com/Rfekri/1402
🤣2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سیرک نمایندههای مجلس ۴ درصدی امروز ۱۳ آبان
پن: چرا کاری میکنید که فردا رییسجمهور و وزیر خارجه مملکت بگن :
؟
پن: چرا کاری میکنید که فردا رییسجمهور و وزیر خارجه مملکت بگن :
ما نگفتیم مرگ بر آمریکا
هرکسم میگه گه زیادی میخوره !
؟
🤣1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خب آمریکا م اومده افغانستان رو اشغال کرد برای غارت همین شپش ها دیگععع
افغانستان منابع نفتیِ اونجوری نداره که اون همه لشگرکشی کرد
خوب شپش ها رو که غارت کرد
افغانی و افغانستان رو به امون خدا رها کرد.
الان خسارات و آوار برداری اون دوران غارت مونده برای جنبش اصیل منطقه
افغانستان منابع نفتیِ اونجوری نداره که اون همه لشگرکشی کرد
خوب شپش ها رو که غارت کرد
افغانی و افغانستان رو به امون خدا رها کرد.
الان خسارات و آوار برداری اون دوران غارت مونده برای جنبش اصیل منطقه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زهران ممهدانی فرمودند:
میگن دین ، مثل آلت تناسلیه.
هر کسی یکیشو داره
لذا از این جهت مشکلی نیست.
مشکل اینه که
بعضیا زیادی بهش افتخار میکنن
یا
میخوان اون دین رو به دیگران حقنه کنن.
لذا مسلمون بودن شرم نداره و عذرخواهی لازم نداره .
اصن مهم نیست که شما چوب بپرستی یا سنگ سیاه یا گاو یا مثل ما لیبرال ها ، پول و غرایز رو 😕
سیستم آمریکا هم جوری نیست که کسی بتونه بت خودشو به دیگران حقنه کنه .
لکن
وقتی این دوتا ترکیب میشه
و مخصوصاً اون بُعد جماعت گرایانهی
پوپولیستی و تبلیغ مفتخوری و ... میاد بالا، هم شرم آور میشه ، هم ترسناک
ولی خب اگر کسی قرار بود شرم داشته باشه مبلغ #مجانی_میکنیم نمیشد.
#رایحه_خوش_خدمت
▪️پیوند چپ و بنیادگرایی در خاورمیانه :
www.tg-me.com/Rfekri/330
▪️ سود و زیان و تجارت در قران :
www.tg-me.com/JAAMEbaaz/7867
من مسلمانم.پن:
من یک سوسیالیست دموکرات هستم.
و از همه بدتر، هرگز حاضر نیستم برای هیچیک از اینها عذرخواهی کنم.
میگن دین ، مثل آلت تناسلیه.
هر کسی یکیشو داره
لذا از این جهت مشکلی نیست.
مشکل اینه که
بعضیا زیادی بهش افتخار میکنن
یا
میخوان اون دین رو به دیگران حقنه کنن.
لذا مسلمون بودن شرم نداره و عذرخواهی لازم نداره .
اصن مهم نیست که شما چوب بپرستی یا سنگ سیاه یا گاو یا مثل ما لیبرال ها ، پول و غرایز رو 😕
سیستم آمریکا هم جوری نیست که کسی بتونه بت خودشو به دیگران حقنه کنه .
لکن
وقتی این دوتا ترکیب میشه
و مخصوصاً اون بُعد جماعت گرایانهی
پوپولیستی و تبلیغ مفتخوری و ... میاد بالا، هم شرم آور میشه ، هم ترسناک
ولی خب اگر کسی قرار بود شرم داشته باشه مبلغ #مجانی_میکنیم نمیشد.
#رایحه_خوش_خدمت
▪️پیوند چپ و بنیادگرایی در خاورمیانه :
www.tg-me.com/Rfekri/330
▪️ سود و زیان و تجارت در قران :
www.tg-me.com/JAAMEbaaz/7867
👌2
🔰 تجارت با خدا
بهترین مشوق
منتقدین ریاکار لیبرالیسم/مدرنیته میفرمایند :
لیبرالیسم ، معنای زندگی رو به سود و زیان ، فرو میکاهه.
بدین سان ، انسان میشه یک حیوان خودخواه و ...
🔴 نتیجه منطقی و لابد هدف رفقا اینه که القا کنن :
ما که اصلاً فکر سود و ضرر نیستیم.
نه که نباشیم
خیلی کم
خیلی جزئی
🔴 حالا ببینیم قرآن راجع به تجارت چی میگه ...
📖 ۱. سوره صف ، آیات ۱۰–۱۳
ای کسانی که ایمان آوردهاید! آیا شما را به تجارتی راهنمایی کنم که شما را از عذابی دردناک نجات میدهد؟
اینکه به خدا و پیامبر او ایمان بیاورید، و با مال و جان خود در راه خدا جهاد کنید؛ این برای شما بهترست، اگر بدانید.
گناهانتان آمرزیده میشود، و شما را به باغهایی از بهشت وارد میکند که نهرها از زیر آن جاری است، و در خانههایی نیکو در بهشت جاویدان جای میدهد این همان رستگاری بزرگ است.
> و چیزی دیگر که دوست دارید به شما میدهد: یاری خدا و پیروزی نزدیک؛ و مؤمنان را بشارت ده.
📖 ۲. سوره توبه، آیه ۱۱۱
همانا خدا خرید از مؤمنان جانهایشان و مالهایشان را، در برابر اینکه برای آنان بهشت است.
میجنگند در راه خدا، میکشند و کشته میشوند؛ وعدهای راست از او در تورات و انجیل و قرآن.
و چه کسی وفادارتر از خدا به عهدش؟
پس بشارت باد بر شما به این معاملهای که کردهاید؛ و این همان رستگاری بزرگ ست.
📖 ۳. سوره فاطر، آیه ۲۹
همانا کسانی که کتاب خدا را میخوانند، و نماز را برپا میدارند، و از آنچه روزیشان کردهایم پنهانی و آشکارا انفاق میکنند، امید دارند به تجارتی که هرگز زیان نمیبیند.
📖 ۴. سوره بقره، آیه ۱۶
آنان کسانیاند که گمراهی را بهجای هدایت خریدند، پس تجارتشان سود نکرد، و هدایت نیافتند.
📖 ۵. سوره بقره، آیه ۲۰۷
و از مردم کسی است که جان خود را برای رضای خدا میفروشد؛ و خدا نسبت به بندگان مهربان است.
🔴 اینا فقط بعضی از آیاتی هستند که به موضوع موجه بودن منفعت طلبی مربوطن.
▪️ممکنه کسی بگه
پاسخ این حرف مشخصه.
اولاً که وقتی یک فیلسوف اخلاق لیبرال ، از فایدهگرایی صحبت میکنه ، یا روان انسان رو به سود ( لذت ) و زیان ( رنج ) تقلیل میده ، هم منظورش این نیست که یه جایی توی مغز وجود داره به اسم بازار که اشخاص در اونجا مبادله
انجام میدن.
ثانیا
چنین توجیهاتی عذر بدتر از گناهه.
وقتی کسی صحبتی استعاری انجام میده ، باید به چیزی مثال بزنه یا از نمادی استفاده کنه که فهم آسونتر بشه ، اینکه خدا بیاد رابطه خودش با بندگان رو به تجارت که شما چیزی پست و کم ارزش میدونید ( معنی صحبتتون همینه) تمثیل بکنه پس یعنی نعوذبالله خدا نادانه که سطح خودش و بندگان مومن خودش رو پایین میاره .
🔴 ممکنه ریاکاران تجدد ستیز بگن
بله ما هم با تجارت مشکلی نداریم ولی اینکه همه چیز رو به تجارت و داد و ستد و سود و زیان تقلیل بدیم اشتباهه.
و خدا هم نگفته تمام رابطه خدا و بنده داد و ستده
اگر کسی چنین ادعایی بکنه
ما منتظر میشیم تا توضیح بده که اگر رابطه خدا و بنده فراتر از تجارت هست چه هست؟!
✅ پن:
در مقابل مغالطه کنه و وجه که اشاره داره به مواردی که ما چیزی رو به اشتباه به یک چیز دیگه فرو میکاهیم
فرض اضافه هم خودش مغلطه است.
مثلاً اگر کسی بگه:
دچار مغالطه کنه و وجه شده و دین رو که دارای ابعاد مختلفی هست و جنبههای مثبت و منفی زیادی داره فقط به یک جنبه منفی تقلیل داده.
اما مثلاً کسی بگه :
اگر قرار باشه ما در مورد هر تبیین یا هر فرمولی بیدلیل ، بگیم آ به ب قابل تقلیل نیست سنگ روی سنگ بند نمیشه .
( در فیزیک کلاسیک را تخته کنید یا هر خرافات را هم به عنوان بخشی از فیزیک بپذیریم .)
▪️ شناخت بدن انسان و درمان رنجها و مشکلات جسمی و روانی ، به پزشکی مبتنی بر مدرک قابل تقلیل نیست. ( هر ننه قمری اومد شاش شتر تجویز کرد به عنوان جزئی از درمان اخلاقی بپذیریم ، هر کس خواست دکون زد که با ورد و احضار روح و غیره مشکلات روانی انسانها را حل کنه ، به رسمیت بشناسیمش
فواید استفاده از قوه قهریه برای ایجاد امنیت رو به « انحصار استفاده از قوه قهریه در دستان دولت مشروع » تقلیل ندیم.
( هرکس هر وقت صلاح دونست از قمه و چاقو و اسلحه گرم استفاده کنه .)
#فلسفه_دین
#فایده_گرایی #فلسفه_اخلاق #اصل_لذت
@JAAMEbaaz | فلسفهی علوم اجتماعی
@Anglosphere2 | سنت و مدرنیته
▪️فرض اضافه :
www.tg-me.com/lEECHbrain/114
بهترین مشوق
منتقدین ریاکار لیبرالیسم/مدرنیته میفرمایند :
لیبرالیسم ، معنای زندگی رو به سود و زیان ، فرو میکاهه.
بدین سان ، انسان میشه یک حیوان خودخواه و ...
🔴 نتیجه منطقی و لابد هدف رفقا اینه که القا کنن :
ما که اصلاً فکر سود و ضرر نیستیم.
نه که نباشیم
خیلی کم
خیلی جزئی
در حد اینکه جهان رو ارث پدرمون میدونیم.
🔴 حالا ببینیم قرآن راجع به تجارت چی میگه ...
📖 ۱. سوره صف ، آیات ۱۰–۱۳
ای کسانی که ایمان آوردهاید! آیا شما را به تجارتی راهنمایی کنم که شما را از عذابی دردناک نجات میدهد؟
اینکه به خدا و پیامبر او ایمان بیاورید، و با مال و جان خود در راه خدا جهاد کنید؛ این برای شما بهترست، اگر بدانید.
گناهانتان آمرزیده میشود، و شما را به باغهایی از بهشت وارد میکند که نهرها از زیر آن جاری است، و در خانههایی نیکو در بهشت جاویدان جای میدهد این همان رستگاری بزرگ است.
> و چیزی دیگر که دوست دارید به شما میدهد: یاری خدا و پیروزی نزدیک؛ و مؤمنان را بشارت ده.
📖 ۲. سوره توبه، آیه ۱۱۱
همانا خدا خرید از مؤمنان جانهایشان و مالهایشان را، در برابر اینکه برای آنان بهشت است.
میجنگند در راه خدا، میکشند و کشته میشوند؛ وعدهای راست از او در تورات و انجیل و قرآن.
و چه کسی وفادارتر از خدا به عهدش؟
پس بشارت باد بر شما به این معاملهای که کردهاید؛ و این همان رستگاری بزرگ ست.
📖 ۳. سوره فاطر، آیه ۲۹
همانا کسانی که کتاب خدا را میخوانند، و نماز را برپا میدارند، و از آنچه روزیشان کردهایم پنهانی و آشکارا انفاق میکنند، امید دارند به تجارتی که هرگز زیان نمیبیند.
📖 ۴. سوره بقره، آیه ۱۶
آنان کسانیاند که گمراهی را بهجای هدایت خریدند، پس تجارتشان سود نکرد، و هدایت نیافتند.
📖 ۵. سوره بقره، آیه ۲۰۷
و از مردم کسی است که جان خود را برای رضای خدا میفروشد؛ و خدا نسبت به بندگان مهربان است.
🔴 اینا فقط بعضی از آیاتی هستند که به موضوع موجه بودن منفعت طلبی مربوطن.
▪️ممکنه کسی بگه
اشاره این آیات به تجارت ، نمادینه.
پاسخ این حرف مشخصه.
اولاً که وقتی یک فیلسوف اخلاق لیبرال ، از فایدهگرایی صحبت میکنه ، یا روان انسان رو به سود ( لذت ) و زیان ( رنج ) تقلیل میده ، هم منظورش این نیست که یه جایی توی مغز وجود داره به اسم بازار که اشخاص در اونجا مبادله
انجام میدن.
ثانیا
چنین توجیهاتی عذر بدتر از گناهه.
وقتی کسی صحبتی استعاری انجام میده ، باید به چیزی مثال بزنه یا از نمادی استفاده کنه که فهم آسونتر بشه ، اینکه خدا بیاد رابطه خودش با بندگان رو به تجارت که شما چیزی پست و کم ارزش میدونید ( معنی صحبتتون همینه) تمثیل بکنه پس یعنی نعوذبالله خدا نادانه که سطح خودش و بندگان مومن خودش رو پایین میاره .
🔴 ممکنه ریاکاران تجدد ستیز بگن
بله ما هم با تجارت مشکلی نداریم ولی اینکه همه چیز رو به تجارت و داد و ستد و سود و زیان تقلیل بدیم اشتباهه.
و خدا هم نگفته تمام رابطه خدا و بنده داد و ستده
اگر کسی چنین ادعایی بکنه
ما منتظر میشیم تا توضیح بده که اگر رابطه خدا و بنده فراتر از تجارت هست چه هست؟!
✅ پن:
در مقابل مغالطه کنه و وجه که اشاره داره به مواردی که ما چیزی رو به اشتباه به یک چیز دیگه فرو میکاهیم
فرض اضافه هم خودش مغلطه است.
مثلاً اگر کسی بگه:
دین چیزی وسیلهی تحمیق مردم نیست.
دچار مغالطه کنه و وجه شده و دین رو که دارای ابعاد مختلفی هست و جنبههای مثبت و منفی زیادی داره فقط به یک جنبه منفی تقلیل داده.
اما مثلاً کسی بگه :
دین در بعد اجتماعی چیزی جز وسیلهای برای ایجاد همبستگی - چه منجر به افزایش شانس بقا میشه - نبوده و نیست.و کسی بگه نه دین فقط وسیله همبستگی نیست و هیچ توضیح و دلیل قانع کنندهای نیاره اینجا دچار مغلطهی فرض اضافه شده.
اگر قرار باشه ما در مورد هر تبیین یا هر فرمولی بیدلیل ، بگیم آ به ب قابل تقلیل نیست سنگ روی سنگ بند نمیشه .
مکانیک به قوانین نیوتن قابل تقلیل نیست
( در فیزیک کلاسیک را تخته کنید یا هر خرافات را هم به عنوان بخشی از فیزیک بپذیریم .)
▪️ شناخت بدن انسان و درمان رنجها و مشکلات جسمی و روانی ، به پزشکی مبتنی بر مدرک قابل تقلیل نیست. ( هر ننه قمری اومد شاش شتر تجویز کرد به عنوان جزئی از درمان اخلاقی بپذیریم ، هر کس خواست دکون زد که با ورد و احضار روح و غیره مشکلات روانی انسانها را حل کنه ، به رسمیت بشناسیمش
فواید استفاده از قوه قهریه برای ایجاد امنیت رو به « انحصار استفاده از قوه قهریه در دستان دولت مشروع » تقلیل ندیم.
( هرکس هر وقت صلاح دونست از قمه و چاقو و اسلحه گرم استفاده کنه .)
#فلسفه_دین
#فایده_گرایی #فلسفه_اخلاق #اصل_لذت
@JAAMEbaaz | فلسفهی علوم اجتماعی
@Anglosphere2 | سنت و مدرنیته
▪️فرض اضافه :
www.tg-me.com/lEECHbrain/114
👌2❤1
همخوابی در اسارت
فصل دوم
این فصل کتاب «همخوابی در اسارت» (Mating in Captivity) اثر استر پرل ، با عنوان "پویایی میل در فضای صمیمیت" به بررسی تنش میان امنیت و میل جنسی در روابط بلندمدت میپردازد. این فصل با تحلیل رواندرمانگرانه، روایتهای بالینی، و تأملات فرهنگی، به پیچیدگیهای هوش شهوانی در بستر زندگی مشترک میپردازد.
فصل با این پرسش آغاز میشود که چرا صمیمیت و نزدیکی، گاه میل جنسی را کاهش میدهد، در حالی که در آغاز رابطه، میل با اشتیاق همراه است.
پرل تأکید میکند که امنیت، پیشبینیپذیری، و نزدیکی عاطفی—که پایههای رابطهی سالماند—میتوانند میل جنسی را خنثی کنند، چون میل به فاصله، رمزآلودگی، و کشف نیاز دارد.
در یکی از کیسهای بالینی، زن و شوهری پس از ده سال زندگی مشترک دچار سردی جنسی شدهاند؛ زن میگوید: «او بهترین دوستم است، ولی دیگر نمیخواهم با او بخوابم.»
پرل تحلیل میکند که میل جنسی در فضای مالکیت و وظیفهمندی کاهش مییابد؛ وقتی شریک جنسی تبدیل به «خانواده» میشود، میل جای خود را به مراقبت میدهد.
در خاطرهای از مردی که همسرش را بسیار دوست دارد، آمده: «وقتی او را مادر بچههایم دیدم، دیگر نتوانستم او را بهعنوان معشوق ببینم.»
پرل از مفهوم «دیگری شدن» استفاده میکند؛ اینکه برای حفظ میل، باید شریک زندگی را گاه به چشم غریبهای جذاب دید، نه صرفاً همخانهای آشنا.
در یک کیس بالینی، زن از شوهرش میخواهد که در نقش مردی بیگانه وارد اتاق خواب شود؛ این بازی نقش باعث بازگشت میل جنسی میشود.
پرل تأکید میکند که میل جنسی با خیال، فاصله، و راز تغذیه میشود؛ صمیمیت بیشازحد میتواند این عناصر را از بین ببرد.
در روایت دیگری، مردی میگوید: «وقتی همسرم همه چیز را با من در میان میگذارد، دیگر چیزی برای خیالپردازی نمیماند.»
پرل از زوجهایی میگوید که برای حفظ میل، مرزهای روانی مشخصی بین زندگی روزمره و رابطه جنسی ایجاد میکنند.
در یک مثال، زن و شوهر تصمیم میگیرند که در اتاق خواب درباره بچهها یا قبض برق صحبت نکنند؛ این مرزبندی باعث افزایش اشتیاق میشود.
پرل از مفهوم «هوش شهوانی» سخن میگوید؛ توانایی درک و مدیریت میل، بدون شرم، اجبار، یا وابستگی.
در یک کیس، زن میگوید: «من همیشه فکر میکردم میل جنسی باید خودبهخود بیاید؛ حالا فهمیدهام که باید برایش فضا بسازم.»
پرل تأکید میکند که میل جنسی در روابط بلندمدت نیازمند خلاقیت، بازی، و بازتعریف مداوم است.
در خاطرهای از زوجی که پس از خیانت تصمیم به بازسازی رابطه گرفتهاند، آمده: «ما دوباره عاشق شدیم، چون یاد گرفتیم میل را از نو کشف کنیم.»
پرل از تفاوت میان عشق و میل میگوید؛ عشق به نزدیکی میانجامد، ولی میل به فاصله نیاز دارد.
در یک نقل قول، زن میگوید: «من عاشق او هستم، ولی وقتی خیلی نزدیک میشویم، دیگر نمیتوانم به او میل داشته باشم.»
پرل از زوجهایی میگوید که با سفر، لباس متفاوت، یا تغییر فضا، میل را بازآفرینی میکنند.
در یک مثال، مردی برای همسرش نامههای عاشقانه مینویسد و آنها را پنهان میکند؛ این رازآلودگی باعث تحریک میل میشود.
فصل با تأکید بر این نکته پایان مییابد که میل جنسی در روابط پایدار، نیازمند مراقبت، فاصلهگذاری، و بازی است—نه صرفاً عشق یا تعهد.
@Gshahvat | قانون فصاد
@tahlile_roya | روانشناسی و روانکاوی
@mghlte | عصر روشنگری
🔰 مطالبی قبلی مربوط به این کتاب
▪️ معرفی نویسنده :
www.tg-me.com/Gshahvat/763
▪️معرفی کتاب :
www.tg-me.com/Gshahvat/764
▪️هوش شهوانی:
www.tg-me.com/Gshahvat/765
فصل دوم
این فصل کتاب «همخوابی در اسارت» (Mating in Captivity) اثر استر پرل ، با عنوان "پویایی میل در فضای صمیمیت" به بررسی تنش میان امنیت و میل جنسی در روابط بلندمدت میپردازد. این فصل با تحلیل رواندرمانگرانه، روایتهای بالینی، و تأملات فرهنگی، به پیچیدگیهای هوش شهوانی در بستر زندگی مشترک میپردازد.
فصل با این پرسش آغاز میشود که چرا صمیمیت و نزدیکی، گاه میل جنسی را کاهش میدهد، در حالی که در آغاز رابطه، میل با اشتیاق همراه است.
پرل تأکید میکند که امنیت، پیشبینیپذیری، و نزدیکی عاطفی—که پایههای رابطهی سالماند—میتوانند میل جنسی را خنثی کنند، چون میل به فاصله، رمزآلودگی، و کشف نیاز دارد.
در یکی از کیسهای بالینی، زن و شوهری پس از ده سال زندگی مشترک دچار سردی جنسی شدهاند؛ زن میگوید: «او بهترین دوستم است، ولی دیگر نمیخواهم با او بخوابم.»
پرل تحلیل میکند که میل جنسی در فضای مالکیت و وظیفهمندی کاهش مییابد؛ وقتی شریک جنسی تبدیل به «خانواده» میشود، میل جای خود را به مراقبت میدهد.
در خاطرهای از مردی که همسرش را بسیار دوست دارد، آمده: «وقتی او را مادر بچههایم دیدم، دیگر نتوانستم او را بهعنوان معشوق ببینم.»
پرل از مفهوم «دیگری شدن» استفاده میکند؛ اینکه برای حفظ میل، باید شریک زندگی را گاه به چشم غریبهای جذاب دید، نه صرفاً همخانهای آشنا.
در یک کیس بالینی، زن از شوهرش میخواهد که در نقش مردی بیگانه وارد اتاق خواب شود؛ این بازی نقش باعث بازگشت میل جنسی میشود.
پرل تأکید میکند که میل جنسی با خیال، فاصله، و راز تغذیه میشود؛ صمیمیت بیشازحد میتواند این عناصر را از بین ببرد.
در روایت دیگری، مردی میگوید: «وقتی همسرم همه چیز را با من در میان میگذارد، دیگر چیزی برای خیالپردازی نمیماند.»
پرل از زوجهایی میگوید که برای حفظ میل، مرزهای روانی مشخصی بین زندگی روزمره و رابطه جنسی ایجاد میکنند.
در یک مثال، زن و شوهر تصمیم میگیرند که در اتاق خواب درباره بچهها یا قبض برق صحبت نکنند؛ این مرزبندی باعث افزایش اشتیاق میشود.
پرل از مفهوم «هوش شهوانی» سخن میگوید؛ توانایی درک و مدیریت میل، بدون شرم، اجبار، یا وابستگی.
در یک کیس، زن میگوید: «من همیشه فکر میکردم میل جنسی باید خودبهخود بیاید؛ حالا فهمیدهام که باید برایش فضا بسازم.»
پرل تأکید میکند که میل جنسی در روابط بلندمدت نیازمند خلاقیت، بازی، و بازتعریف مداوم است.
در خاطرهای از زوجی که پس از خیانت تصمیم به بازسازی رابطه گرفتهاند، آمده: «ما دوباره عاشق شدیم، چون یاد گرفتیم میل را از نو کشف کنیم.»
پرل از تفاوت میان عشق و میل میگوید؛ عشق به نزدیکی میانجامد، ولی میل به فاصله نیاز دارد.
در یک نقل قول، زن میگوید: «من عاشق او هستم، ولی وقتی خیلی نزدیک میشویم، دیگر نمیتوانم به او میل داشته باشم.»
پرل از زوجهایی میگوید که با سفر، لباس متفاوت، یا تغییر فضا، میل را بازآفرینی میکنند.
در یک مثال، مردی برای همسرش نامههای عاشقانه مینویسد و آنها را پنهان میکند؛ این رازآلودگی باعث تحریک میل میشود.
فصل با تأکید بر این نکته پایان مییابد که میل جنسی در روابط پایدار، نیازمند مراقبت، فاصلهگذاری، و بازی است—نه صرفاً عشق یا تعهد.
@Gshahvat | قانون فصاد
@tahlile_roya | روانشناسی و روانکاوی
@mghlte | عصر روشنگری
🔰 مطالبی قبلی مربوط به این کتاب
▪️ معرفی نویسنده :
www.tg-me.com/Gshahvat/763
▪️معرفی کتاب :
www.tg-me.com/Gshahvat/764
▪️هوش شهوانی:
www.tg-me.com/Gshahvat/765
دو نکته درباره پیروزی زهران ممدانی
۱. هگل میپنداشت تاریخ در قلمروی ژرمنی پایان میپذیرد، در اینجا است که امر سوبژکتیو و ابژکتیو، امر الهی و انسانی، دولت و فرد به مصالحه میرسند. سربرآوردن نازیسم شاید پایان این این رؤیا بود. فوکویاما در دهه نود با ترکیب کم و بیش التقاطی از افلاطون و هگل و نیچه قلمروی آمریکایی را پایان تاریخ اعلام کرد: سرانجام مدل دموکراسی لیبرال آمریکایی، یعنی دولت حداقلی، جامعه مدنی حداکثری با بیشترین آزادی اقتصادی و اجتماعی برای فرد پایان تاریخ است، از این به بعد همه میخواهند «آمریکایی» شوند و افقی نمیماند جز حک و اصلاح همین مدل موجود. باید گفت این مدل امروز شکست خورده است. آن چه مدل آمریکایی خوانده میشود، دقیقاً چیزی است برخلاف دولت مطلوب هگل: جامعه مدنی پنهاور و دولت کوچک. در واقع – چنان که هگل خود نیز اشاره میکند، جامعه مدنی باقیمانده وضع طبیعی است، خصوصاً در آمریکا. قرارداد اجتماعی آمریکایی فرد را از «ترس از مرگ خشونتبار» رها میکند ولی او را در «ترس از مرگ اجتماعی» رها میکند. بحران مدل آمریکا به روشنی حق را به هگل (و شاید افلاطون؟) میدهد. تقریباً طبیعی است که در برابر این بحران نوعی از «سوسیالیسم» دوباره عَلَم میشود، تنها ایدئولوژیای که درون جامعه مدرن وعده میدهد دوباره جامعه را همچون یک کلِ عادل از نو سازمان میدهد. این که میتواند این کار را بکند یا نه بحث دیگری است.
۲. مسلمانان مهاجر در غرب موقعیتی شبیه یهودیان در قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم دارند: در جستجوی ادغام و رسیدن به هویتی نو اما اصیل. وقتی میگوییم مسلمان تصور نکنید صرفاً درباره متشرعان حرف میزنیم، تمام کسانی که از خاورمیانه و اطرافش به غرب میروند برای راست افراطی و حتی گاه برای غیر آن، کم و بیش «مسلمان» محسوب میشوند. مسلمان اگر چه در اصل خصلتی قومی - نژادی ندارد، اما در عمل رنگ قومی - نژادی به خود گرفته است. باز درست مثل اکثر یهودیان، مسلمانان امروز برای ادغام شدن در جامعه غربی بیشتر خود را در چپ ترقیخواه جای میدهند. چهرههایی چون زهران ممدانی امروز نشان از مرحله مهمی از تحول هویت مسلمانی در غرب دارند. بعد از دههها کشمکش به تدریج بخش بزرگی از مسلمانان در حال ادغام شدن در جوامع غربی هستند. ضمن اینکه این هویت نو مسلمانی میتواند تاثیر بسیار مثبتی بر جوامع اسلامی بگذارد. مسلمانان معاصر در حال کلنجار رفتن با جهان مدرن و یافتن هویتی از آن خود هستند، باید این فرایند را درک کرد و به آن اجازه آزمون و خطا داد.
پینوشت:
آقایی باسم بابک مینا
پای منقل اینو نوشته
و بنظر میرسه که آط و آشغال متاعش بیش از حد مورد قبول بوده.
شما یک نکتهی درست به درد بخور تو این متن پیدا کنید .
پاسخ من بصورت خلاصه:
هگل غلط کرد با تو
@Nviolence2 | تحلیل/قصه
@ZIRsigari_kohn || فلسفههای روانگردان
@JAAMEbaaz | فلسفهی علوم اجتماعی
۱. هگل میپنداشت تاریخ در قلمروی ژرمنی پایان میپذیرد، در اینجا است که امر سوبژکتیو و ابژکتیو، امر الهی و انسانی، دولت و فرد به مصالحه میرسند. سربرآوردن نازیسم شاید پایان این این رؤیا بود. فوکویاما در دهه نود با ترکیب کم و بیش التقاطی از افلاطون و هگل و نیچه قلمروی آمریکایی را پایان تاریخ اعلام کرد: سرانجام مدل دموکراسی لیبرال آمریکایی، یعنی دولت حداقلی، جامعه مدنی حداکثری با بیشترین آزادی اقتصادی و اجتماعی برای فرد پایان تاریخ است، از این به بعد همه میخواهند «آمریکایی» شوند و افقی نمیماند جز حک و اصلاح همین مدل موجود. باید گفت این مدل امروز شکست خورده است. آن چه مدل آمریکایی خوانده میشود، دقیقاً چیزی است برخلاف دولت مطلوب هگل: جامعه مدنی پنهاور و دولت کوچک. در واقع – چنان که هگل خود نیز اشاره میکند، جامعه مدنی باقیمانده وضع طبیعی است، خصوصاً در آمریکا. قرارداد اجتماعی آمریکایی فرد را از «ترس از مرگ خشونتبار» رها میکند ولی او را در «ترس از مرگ اجتماعی» رها میکند. بحران مدل آمریکا به روشنی حق را به هگل (و شاید افلاطون؟) میدهد. تقریباً طبیعی است که در برابر این بحران نوعی از «سوسیالیسم» دوباره عَلَم میشود، تنها ایدئولوژیای که درون جامعه مدرن وعده میدهد دوباره جامعه را همچون یک کلِ عادل از نو سازمان میدهد. این که میتواند این کار را بکند یا نه بحث دیگری است.
۲. مسلمانان مهاجر در غرب موقعیتی شبیه یهودیان در قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم دارند: در جستجوی ادغام و رسیدن به هویتی نو اما اصیل. وقتی میگوییم مسلمان تصور نکنید صرفاً درباره متشرعان حرف میزنیم، تمام کسانی که از خاورمیانه و اطرافش به غرب میروند برای راست افراطی و حتی گاه برای غیر آن، کم و بیش «مسلمان» محسوب میشوند. مسلمان اگر چه در اصل خصلتی قومی - نژادی ندارد، اما در عمل رنگ قومی - نژادی به خود گرفته است. باز درست مثل اکثر یهودیان، مسلمانان امروز برای ادغام شدن در جامعه غربی بیشتر خود را در چپ ترقیخواه جای میدهند. چهرههایی چون زهران ممدانی امروز نشان از مرحله مهمی از تحول هویت مسلمانی در غرب دارند. بعد از دههها کشمکش به تدریج بخش بزرگی از مسلمانان در حال ادغام شدن در جوامع غربی هستند. ضمن اینکه این هویت نو مسلمانی میتواند تاثیر بسیار مثبتی بر جوامع اسلامی بگذارد. مسلمانان معاصر در حال کلنجار رفتن با جهان مدرن و یافتن هویتی از آن خود هستند، باید این فرایند را درک کرد و به آن اجازه آزمون و خطا داد.
پینوشت:
آقایی باسم بابک مینا
پای منقل اینو نوشته
و بنظر میرسه که آط و آشغال متاعش بیش از حد مورد قبول بوده.
شما یک نکتهی درست به درد بخور تو این متن پیدا کنید .
پاسخ من بصورت خلاصه:
هگل غلط کرد با تو
@Nviolence2 | تحلیل/قصه
@ZIRsigari_kohn || فلسفههای روانگردان
@JAAMEbaaz | فلسفهی علوم اجتماعی
🤣3
مسلمانان بنیادگرا و چپ های افراطی هیچوقت هیچ گهی نمیشن
بخاطر همین جوگیری ها و توهمات تاریخ گرایانهی هگلی و مگلی و ...
▪️تو مقاطعی - مثل ابتدایی قرن ۲۰ - که جبهههای هوادار واقع گرایی لیبرالیسم کلاسیک بهرعلت به حاشیه میرن و در کشورهای لیبرال ضعف هایی مشاهده میشه ،
این اراذل - با اعتماد به سقفی که از همون توهمات بدست آوردن - چاقو بدست میان و وسط میدون و یه عربده ای می کشن .
ظرف مدت کوتاهی هم یکی مثه تاچر یا چرچیل یا روزولت یا ... پیدا می شه که مدبرانه جلوشون وا میسه و در صورت لزوم مثه سگ می زنه تو سرشون و ...
در نهایت جز همون صدای سگ چیزی ازشون نمی مونه .
🔴 حالا حکایت رای آوردن این ممدانیه.
اتفاقی نیفتاده که رفقا شروع کردن به خیال بافی که
.
یه دو روز صبر کنید ببینیم اگر رایحه خوش خدمت این آقای ممدانی گندش در نیومد و به یک آبروریزی بزرگ دیگه برای اراذل و اوباش مرتجع ضد مدرنیته تبدیل نشد ،
بعد قصه ببافید
بخاطر همین جوگیری ها و توهمات تاریخ گرایانهی هگلی و مگلی و ...
▪️تو مقاطعی - مثل ابتدایی قرن ۲۰ - که جبهههای هوادار واقع گرایی لیبرالیسم کلاسیک بهرعلت به حاشیه میرن و در کشورهای لیبرال ضعف هایی مشاهده میشه ،
این اراذل - با اعتماد به سقفی که از همون توهمات بدست آوردن - چاقو بدست میان و وسط میدون و یه عربده ای می کشن .
ظرف مدت کوتاهی هم یکی مثه تاچر یا چرچیل یا روزولت یا ... پیدا می شه که مدبرانه جلوشون وا میسه و در صورت لزوم مثه سگ می زنه تو سرشون و ...
در نهایت جز همون صدای سگ چیزی ازشون نمی مونه .
🔴 حالا حکایت رای آوردن این ممدانیه.
اتفاقی نیفتاده که رفقا شروع کردن به خیال بافی که
ببینید مسیر تاریخ عوض شده
.
بیژگویی های مکتب اصالت تاریخ داره به وقوع میپیونده.
یه دو روز صبر کنید ببینیم اگر رایحه خوش خدمت این آقای ممدانی گندش در نیومد و به یک آبروریزی بزرگ دیگه برای اراذل و اوباش مرتجع ضد مدرنیته تبدیل نشد ،
بعد قصه ببافید
👌4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چند ده سال پیش
وقتی با نوهی همسایه ( که هم سن و رفیق من بود و اتفاقاً مادر و مادربزرگهامون هم با هم همسن و دوست بودن) رفتیم بازار که برای کلاس اول کیف مدرسه بخریم ،
من به خاطر پرسپولیسی بودن رنگ قرمز رو انتخاب کردم
ولی نذاشتن
گفتن دخترونه است😒
و آبی خریدن 😕
ولی برا اون پسر همسایه رنگ قرمز رو خریدن که با من متفاوت باشه 😕
✅ منظور اینکه خیلی به این برچسبها ( پسرونه دخترونه ) و مد و ... بها ندیم.
هیچ پایه ای در واقعیت نداره.
⚠ در مورد رنگ سیاه هم همینه.
به ما القا میکردند که خانمها ی خوب ، سفید دوست دارند و سفید میپوشن.
ولی خیلی وقتا خانمها ( چه خانم های خوب چه خانم های بد ) ممکنه سیاه رو ترجیح بدن
خصوصاً از نوع کمیابش
پن:
کیف سیاه ، کمیاب نیست ، ولی فقط رنگ نیست که.
مولفههای دیگهی کیف مثل فرم ، ابعاد و ... هم مهمه .
مثلاً اگر کیف زود دفرمه بشه ...
به چه درد میخوره ؟!
#در_باب_رنگ_شناسی
@Gshahvat | قانون فصاد
@mghlte | عصر روشنگری
وقتی با نوهی همسایه ( که هم سن و رفیق من بود و اتفاقاً مادر و مادربزرگهامون هم با هم همسن و دوست بودن) رفتیم بازار که برای کلاس اول کیف مدرسه بخریم ،
من به خاطر پرسپولیسی بودن رنگ قرمز رو انتخاب کردم
ولی نذاشتن
گفتن دخترونه است😒
و آبی خریدن 😕
ولی برا اون پسر همسایه رنگ قرمز رو خریدن که با من متفاوت باشه 😕
✅ منظور اینکه خیلی به این برچسبها ( پسرونه دخترونه ) و مد و ... بها ندیم.
هیچ پایه ای در واقعیت نداره.
⚠ در مورد رنگ سیاه هم همینه.
به ما القا میکردند که خانمها ی خوب ، سفید دوست دارند و سفید میپوشن.
ولی خیلی وقتا خانمها ( چه خانم های خوب چه خانم های بد ) ممکنه سیاه رو ترجیح بدن
خصوصاً از نوع کمیابش
کیف سیاه ، کمیاب نیست ، ولی فقط رنگ نیست که.
مولفههای دیگهی کیف مثل فرم ، ابعاد و ... هم مهمه .
مثلاً اگر کیف زود دفرمه بشه ...
به چه درد میخوره ؟!
#در_باب_رنگ_شناسی
@Gshahvat | قانون فصاد
@mghlte | عصر روشنگری
🥰1👀1🤪1
بررسی ماهوارهای وضعیت سد کرج
تصویر بالا مربوط به ۱۱ آبان ۴۰۴
تصویر پایین سال گذشته دقیقا در همان روز
وضعیت سد کرج در پارسال به نوبهی خود بحرانی بوده ولی در مقایسه با وضعیت 4 روز پیش...
@daneshagahi
یادش بخیر
حضرت امام می گفت:
حالا امام آدم چیز فهمی بود.
کلانتری (وزیر کشاورزی دوران طلایی) میگه:
وقتی با مفهوم توسعه پایدار آشنا شدم
و میخواستم برنامههایی مثل «خودکفایی گندم» رو - ک هزینههاش بیشتر از فایدههاشه- کنار بذارم.
برا امام توضیح دادم و ازش اجازه خواستم.
فرمود:
(نقل به مضمون)
اما بعد امام
یه جانوران لجبازی حاکم شدن
ک هیچ زبونی نمیفهمن
نه زبون منطق و استدلال
نه زبون فیلم هندی و دلسوزی
عقل و رحم و ابرو و شرف
همه زیر صفر
در مواجهه با تهدید(و تمسخر ) هم بیشتر میترسن و بیشتر لجبازی میکنن
مگر اینکه تهدید عملی بشه ک
کی انگیزه و قدرت داره که هزینههای در افتادن با این خوکهای کثیف رو بده؟!
امسالم ممکنه بگذرونیم
اما بعدش ؟!
تصویر بالا مربوط به ۱۱ آبان ۴۰۴
تصویر پایین سال گذشته دقیقا در همان روز
وضعیت سد کرج در پارسال به نوبهی خود بحرانی بوده ولی در مقایسه با وضعیت 4 روز پیش...
@daneshagahi
یادش بخیر
حضرت امام می گفت:
ما نیاز به صنعت و پیشرفت و غیره نداریم.
یه گندمی میکاریم یخوریم
یه یونجهای هم میکاریم برای خر
حالا امام آدم چیز فهمی بود.
کلانتری (وزیر کشاورزی دوران طلایی) میگه:
وقتی با مفهوم توسعه پایدار آشنا شدم
و میخواستم برنامههایی مثل «خودکفایی گندم» رو - ک هزینههاش بیشتر از فایدههاشه- کنار بذارم.
برا امام توضیح دادم و ازش اجازه خواستم.
فرمود:
لکن هر غلطی میکنی بکن
معیشت کشاورزها رو در نظر داشته باش
(نقل به مضمون)
اما بعد امام
یه جانوران لجبازی حاکم شدن
ک هیچ زبونی نمیفهمن
نه زبون منطق و استدلال
نه زبون فیلم هندی و دلسوزی
عقل و رحم و ابرو و شرف
همه زیر صفر
در مواجهه با تهدید(و تمسخر ) هم بیشتر میترسن و بیشتر لجبازی میکنن
مگر اینکه تهدید عملی بشه ک
امسالم ممکنه بگذرونیم
اما بعدش ؟!
😢4
عصر روشنگری
بررسی ماهوارهای وضعیت سد کرج تصویر بالا مربوط به ۱۱ آبان ۴۰۴ تصویر پایین سال گذشته دقیقا در همان روز وضعیت سد کرج در پارسال به نوبهی خود بحرانی بوده ولی در مقایسه با وضعیت 4 روز پیش... @daneshagahi یادش بخیر حضرت امام می گفت: ما نیاز به صنعت و پیشرفت…
نگران نباشید
عمو مانوک و مطهرنیا پیش بینی گویی کردند
بعد فاطمیه ، آیین قدرت ( همون گلوبالیستها و جهودها و ... ) میاد و ساختار جمهوری اسلامی رو از بین میبره
و ساختاری با عنوان « ایالات متحده فلات ایران» درست میکنه
همه مشکلات حل میشه .
تاج و تخت آماده است برای شاهزاده رضا پهلوی
عمو مانوک و مطهرنیا پیش بینی گویی کردند
بعد فاطمیه ، آیین قدرت ( همون گلوبالیستها و جهودها و ... ) میاد و ساختار جمهوری اسلامی رو از بین میبره
و ساختاری با عنوان « ایالات متحده فلات ایران» درست میکنه
همه مشکلات حل میشه .
تاج و تخت آماده است برای شاهزاده رضا پهلوی
😢3
🔰 مکتب اصالت تاریخ (۱)
توضیح واژه
واژه «اصالت تاریخ» در زبان فارسی به معنای این است که تاریخ نه صرفاً مجموعهای از رخدادها، بلکه منشأ معنا، جهتگیری، و هویت انسانی است.
این اصطلاح در فلسفه تاریخ، جامعهشناسی، و نقد فرهنگی بهکار میرود و به دیدگاهی اشاره دارد که تاریخ را اصل و تعیینکننده میداند، نه صرفاً بستر یا ابزار.
در زبان انگلیسی، historicism معادل اصلی این مفهوم است. historicism به مکتبی اشاره دارد که باور دارد فهم انسان، فرهنگ، و اندیشه فقط در بستر تاریخی ممکن است. این واژه در فلسفه، نقد ادبی، و علوم اجتماعی کاربرد دارد و در برابر دیدگاههایی قرار میگیرد که به اصول فراتاریخی یا جهانشمول معتقدند.
واژه historicity نیز در زبان انگلیسی بهکار میرود، اما بیشتر به معنای «تاریخی بودن» یا «واقعیت تاریخی داشتن» یک پدیده است. این واژه در فلسفه، روانشناسی اجتماعی، و الهیات کاربرد دارد و به این اشاره دارد که هر چیز انسانی، در بستر تاریخ شکل گرفته و معنا یافته.
در زبان آلمانی، واژه Geschichtsphilosophie برای فلسفه تاریخ بهکار میرود، و historicism نیز با همان بار معنایی انگلیسی استفاده میشود. در زبان فرانسوی، اصطلاح philosophie de l’histoire معادل فلسفه تاریخ است و historicisme نیز برای اشاره به مکتب اصالت تاریخ بهکار میرود.
واژه authenticity در زمینههای فرهنگی و هنری، به معنای اصالت تاریخی یک شیء یا روایت است. این واژه در مرمت، موزهداری، و نقد فرهنگی کاربرد دارد و به وفاداری به شکل، معنا، و زمینهی تاریخی اشاره دارد.
اصالت تاریخ در فلسفه به این معناست که فهم انسان، اخلاق، سیاست، و هنر بدون درک تاریخ ممکن نیست.
در روانشناسی اجتماعی ، historicity یعنی اینکه شناخت انسان همیشه در بستر تاریخی شکل میگیرد. در مرمت و نقد فرهنگی ، authenticity یعنی وفاداری به شکل، معنا، و زمینهی تاریخی یک اثر یا بنا.
در نهایت، اصالت تاریخ یعنی پذیرش این اصل که هیچ اندیشه، رفتار، یا ساختاری بدون زمینه تاریخی قابل فهم نیست و هر تفسیر یا نظریهای، در دل تاریخ شکل گرفته و معنا یافته.
@ZIRsigari_kohn || فلسفههای روانگردان
@JAAMEbaaz | فلسفهی علوم اجتماعی
@mghlte | عصر روشنگری
▪️ایسم ها :
www.tg-me.com/JAAMEbaaz/6035
توضیح واژه
واژه «اصالت تاریخ» در زبان فارسی به معنای این است که تاریخ نه صرفاً مجموعهای از رخدادها، بلکه منشأ معنا، جهتگیری، و هویت انسانی است.
این اصطلاح در فلسفه تاریخ، جامعهشناسی، و نقد فرهنگی بهکار میرود و به دیدگاهی اشاره دارد که تاریخ را اصل و تعیینکننده میداند، نه صرفاً بستر یا ابزار.
در زبان انگلیسی، historicism معادل اصلی این مفهوم است. historicism به مکتبی اشاره دارد که باور دارد فهم انسان، فرهنگ، و اندیشه فقط در بستر تاریخی ممکن است. این واژه در فلسفه، نقد ادبی، و علوم اجتماعی کاربرد دارد و در برابر دیدگاههایی قرار میگیرد که به اصول فراتاریخی یا جهانشمول معتقدند.
واژه historicity نیز در زبان انگلیسی بهکار میرود، اما بیشتر به معنای «تاریخی بودن» یا «واقعیت تاریخی داشتن» یک پدیده است. این واژه در فلسفه، روانشناسی اجتماعی، و الهیات کاربرد دارد و به این اشاره دارد که هر چیز انسانی، در بستر تاریخ شکل گرفته و معنا یافته.
در زبان آلمانی، واژه Geschichtsphilosophie برای فلسفه تاریخ بهکار میرود، و historicism نیز با همان بار معنایی انگلیسی استفاده میشود. در زبان فرانسوی، اصطلاح philosophie de l’histoire معادل فلسفه تاریخ است و historicisme نیز برای اشاره به مکتب اصالت تاریخ بهکار میرود.
واژه authenticity در زمینههای فرهنگی و هنری، به معنای اصالت تاریخی یک شیء یا روایت است. این واژه در مرمت، موزهداری، و نقد فرهنگی کاربرد دارد و به وفاداری به شکل، معنا، و زمینهی تاریخی اشاره دارد.
اصالت تاریخ در فلسفه به این معناست که فهم انسان، اخلاق، سیاست، و هنر بدون درک تاریخ ممکن نیست.
در روانشناسی اجتماعی ، historicity یعنی اینکه شناخت انسان همیشه در بستر تاریخی شکل میگیرد. در مرمت و نقد فرهنگی ، authenticity یعنی وفاداری به شکل، معنا، و زمینهی تاریخی یک اثر یا بنا.
در نهایت، اصالت تاریخ یعنی پذیرش این اصل که هیچ اندیشه، رفتار، یا ساختاری بدون زمینه تاریخی قابل فهم نیست و هر تفسیر یا نظریهای، در دل تاریخ شکل گرفته و معنا یافته.
@ZIRsigari_kohn || فلسفههای روانگردان
@JAAMEbaaz | فلسفهی علوم اجتماعی
@mghlte | عصر روشنگری
▪️ایسم ها :
www.tg-me.com/JAAMEbaaz/6035
👌1
🔰زهران ممدانی و آزمون نیویورک
شهردار ، بدون سابقه اجرایی
زهران ممدانی پیش از انتخاب بهعنوان شهردار نیویورک، هیچ سابقه اجرایی در سطح مدیریت شهری یا دولتی نداشته است—و این موضوع یکی از محورهای اصلی نقد به او در جریان انتخابات بود.
🔍 سابقهٔ زهران ممدانی پیش از شهرداری
- نماینده مجلس ایالتی نیویورک (۲۰۲۱–۲۰۲۵):
او از سال ۲۰۲۱ نماینده حوزهٔ ۳۶ در مجمع ایالتی نیویورک بود (محله آستوریای کویینز). این نقش بیشتر جنبهٔ قانونگذاری داشت تا اجرایی.
- فعالیتهای اجتماعی و سیاسی:
پیش از ورود به سیاست، ممدانی بهعنوان مشاور مسکن و موسیقیدان هیپهاپ فعالیت میکرد.
همچنین در کمپینهای عدالت اجتماعی و مسکن مقرونبهصرفه فعال بود.
- تحصیلات:
مدرک کارشناسی در مطالعات آفریقا از کالج بودین (Bowdoin College). هیچ سابقهای در مدیریت شهری، اقتصاد شهری، یا ادارهٔ نهادهای اجرایی ندارد.
⚠️ چرا این موضوع مهم است؟
در شهر پیچیدهای مثل نیویورک، شهردار باید با ساختارهای بودجهای، حملونقل، مسکن، پلیس، و بحرانهای شهری (مثل بیخانمانی یا تغییرات اقلیمی) دستوپنجه نرم کند.
منتقدان میگویند:
> «ممدانی با شعارهای بزرگ آمده، اما حتی یک روز هم تجربهٔ ادارهٔ یک نهاد اجرایی نداشته. نیویورک جای کارآموزی نیست.»
🧩 واکنش ممدانی
ممدانی در پاسخ به این نقدها، تیم انتقال قدرت خود را با حضور چهرههایی باتجربه در مدیریت شهری تشکیل داد—از جمله:
- ملانی هارتزاگ (معاون پیشین شهردار نیویورک در دوره بیل دی بلازیو)
- ماریا تورهس-اسپرینگر (معاون اول سابق شهرداری نیویورک و رئیس سابق اداره توسعه اقتصادی)
- لینا خان (رئیس پیشین کمیسیون تجارت فدرال ایالات متحده)
این اقدام، تلاشی بود برای جبران فقدان تجربهٔ شخصی با استفاده از تیمی باتجربه
@Nviolence2 | تحلیل/قصه
شهردار ، بدون سابقه اجرایی
زهران ممدانی پیش از انتخاب بهعنوان شهردار نیویورک، هیچ سابقه اجرایی در سطح مدیریت شهری یا دولتی نداشته است—و این موضوع یکی از محورهای اصلی نقد به او در جریان انتخابات بود.
🔍 سابقهٔ زهران ممدانی پیش از شهرداری
- نماینده مجلس ایالتی نیویورک (۲۰۲۱–۲۰۲۵):
او از سال ۲۰۲۱ نماینده حوزهٔ ۳۶ در مجمع ایالتی نیویورک بود (محله آستوریای کویینز). این نقش بیشتر جنبهٔ قانونگذاری داشت تا اجرایی.
- فعالیتهای اجتماعی و سیاسی:
پیش از ورود به سیاست، ممدانی بهعنوان مشاور مسکن و موسیقیدان هیپهاپ فعالیت میکرد.
همچنین در کمپینهای عدالت اجتماعی و مسکن مقرونبهصرفه فعال بود.
- تحصیلات:
مدرک کارشناسی در مطالعات آفریقا از کالج بودین (Bowdoin College). هیچ سابقهای در مدیریت شهری، اقتصاد شهری، یا ادارهٔ نهادهای اجرایی ندارد.
⚠️ چرا این موضوع مهم است؟
در شهر پیچیدهای مثل نیویورک، شهردار باید با ساختارهای بودجهای، حملونقل، مسکن، پلیس، و بحرانهای شهری (مثل بیخانمانی یا تغییرات اقلیمی) دستوپنجه نرم کند.
منتقدان میگویند:
> «ممدانی با شعارهای بزرگ آمده، اما حتی یک روز هم تجربهٔ ادارهٔ یک نهاد اجرایی نداشته. نیویورک جای کارآموزی نیست.»
🧩 واکنش ممدانی
ممدانی در پاسخ به این نقدها، تیم انتقال قدرت خود را با حضور چهرههایی باتجربه در مدیریت شهری تشکیل داد—از جمله:
- ملانی هارتزاگ (معاون پیشین شهردار نیویورک در دوره بیل دی بلازیو)
- ماریا تورهس-اسپرینگر (معاون اول سابق شهرداری نیویورک و رئیس سابق اداره توسعه اقتصادی)
- لینا خان (رئیس پیشین کمیسیون تجارت فدرال ایالات متحده)
این اقدام، تلاشی بود برای جبران فقدان تجربهٔ شخصی با استفاده از تیمی باتجربه
@Nviolence2 | تحلیل/قصه
Mahdi Akhavan Sales Peygham [BibakMusic.com]
Mahdi Akhavan Sales [BibakMusic.com]
درخت
چون درختی در صمیم سرد و بی ابر زمستانی
هر چه برگم بود و بارم بود
هر چه از فر بلوغ گرم تابستان و میراث بهارم بود
هر چه یاد و یادگارم بود
ریخته ست
چون درختی در زمستانم
بی که پندارد بهاری بود و خواهد بود
دیگر اکنون هیچ مرغ پیر یا کوری
در چنین عریانی انبوهم آیا لانه خواهد بست ؟
دیگر آیا زخمه های هیچ پیرایش
با امید روزهای سبز آینده
خواهدم این سوی و آن سو خست ؟
چون درختی اندر اقصای زمستانم
ریخته دیری ست
هر چه بودم یاد و بودم برگ
یاد با نرمک نسیمی چون نماز شعله ی بیمار لرزیدن
برگ چونان صخره ی کَری نلرزیدن
یاد رنج از دستهای منتظر بردن
برگ از اشک و نگاه و ناله آزردن
ای بهار همچنان تا جاودان در راه
همچنان جاودان بر شهرها و روستاهای دگر بگذر
هرگز و هرگز
بر بیابان غریب من
منگر و منگر
سایه ی نمناک و سبزت هر چه از من دورتر ، خوشتر
بیم دارم کز نسیم ساحر ابریشمین تو
تکمه ی سبزی بروید باز، بر پیراهن خشک و کبود من
همچنان بگذار
تا درود دردناک اندهان ماند سرود من
دکلمه با صدای شاعر
#اخوان_ثالث
آهنگساز : مجید درخشانی
#در_باب_یاس
@mghlte | عصر روشنگری
@SHARRomid | فلسفهی زندگی
چون درختی در صمیم سرد و بی ابر زمستانی
هر چه برگم بود و بارم بود
هر چه از فر بلوغ گرم تابستان و میراث بهارم بود
هر چه یاد و یادگارم بود
ریخته ست
چون درختی در زمستانم
بی که پندارد بهاری بود و خواهد بود
دیگر اکنون هیچ مرغ پیر یا کوری
در چنین عریانی انبوهم آیا لانه خواهد بست ؟
دیگر آیا زخمه های هیچ پیرایش
با امید روزهای سبز آینده
خواهدم این سوی و آن سو خست ؟
چون درختی اندر اقصای زمستانم
ریخته دیری ست
هر چه بودم یاد و بودم برگ
یاد با نرمک نسیمی چون نماز شعله ی بیمار لرزیدن
برگ چونان صخره ی کَری نلرزیدن
یاد رنج از دستهای منتظر بردن
برگ از اشک و نگاه و ناله آزردن
ای بهار همچنان تا جاودان در راه
همچنان جاودان بر شهرها و روستاهای دگر بگذر
هرگز و هرگز
بر بیابان غریب من
منگر و منگر
سایه ی نمناک و سبزت هر چه از من دورتر ، خوشتر
بیم دارم کز نسیم ساحر ابریشمین تو
تکمه ی سبزی بروید باز، بر پیراهن خشک و کبود من
همچنان بگذار
تا درود دردناک اندهان ماند سرود من
دکلمه با صدای شاعر
#اخوان_ثالث
آهنگساز : مجید درخشانی
#در_باب_یاس
@mghlte | عصر روشنگری
@SHARRomid | فلسفهی زندگی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شیخ دوباره حرف زد ...
این بار بعد تکرار نظریه هنریش ( جنگ مینیاتوری) سراغ شیمی رفته.
☢مگه آتش غیر سوزان هم داریم ؟!!
این بار بعد تکرار نظریه هنریش ( جنگ مینیاتوری) سراغ شیمی رفته.
☢مگه آتش غیر سوزان هم داریم ؟!!
📝📝📝بازگشت نظام به مردم و رفراندوم، پیشنهاد میرحسین و تاجزاده برای خروج از بحران!
✍️حسین جعفری
✅"مادام که سیاستمداران آمریکا احساس کنند حاکمیت پشتوانه ملی ندارد، امتیاز میگیرند و هیچ امتیاز مهمی نمیدهند! اما اگر آنها احساس کنند با یک ملت طرفاند، مجبورند امتیاز پشت امتیاز به ما بدهند."
✅به نظر کوتاهترین راهی که ایران عزیز ما را از دست جنگ و جنگ طلبان خارجی و داخلی نجات و شرایط را برای پیشرفت کشور مهیا میکند این است که حکومت با مردم آشتی کند، زیرا قهر مردم با نظام (ولو نظامی تا دندان مسلح بوده و صاحب بمب اتمی،) باعث تضعیف نظام و دادن امتیاز پشت امتیاز میشود!
✅این صدای آزادگی مصطفی تاجزاده از پشت دیوارهای بلند زندان است! صدایی که بهمانند صدای میرحسین از دل حصر اختر، همچنان آمیخته به عقلانیت، شجاعت و دغدغه وطن و حتی نصحیت مشفقانه نسبت به حاکمان است.
✅تاجزاده همان جملهای را فریاد میزند که سالهاست توسط دلسوزان آگاه ایران چون زمزمهی نجات تکرار میشود: "لازمه مذاکره و توافق با آمریکا، گفتگو و توافق با ملت است" زیرا هر گونه گفتگو با آمریکا، بدون گفتوگو با ملت، بیثمر است!"
✅تاجزاده معتقد است: گرچه"مشکل اقتصاد ما، تحریم است، اما مشکل خارج نیست، مشکل تحریم و تهدید هم از داخل است! تحریم هم از قهر با ملت است. اگر آن حل شود، هم مشکل تحریم حل میشود، هم اقتصاد و هم تهدیدها. اگر با ملت آشتی کنند، بگویند ما تسلیم رأی ملت هستیم، تهدیدها رفع میشوند، چیزی هم بماند، ملت از پس تحریم و حتی تهدید جنگ هم، برمیآید."
✅گرچه تحریم، مشکل اصلی اقتصاد ایران است، اما ریشه تحریم نه در واشنگتن، که در قهر تهران با مردم است. به همین دلیل تاجزاده با صراحت میگوید:" اگر با ملت آشتی کنند، بگویند ما تسلیم رأی ملت هستیم، تهدیدها رفع میشوند، چیزی هم بماند، ملت از پس تحریم و حتی تهدید جنگ هم، برمیآید."
✅ این نگاه راهبردیِ تاجزاده؛ متکی به تجربه تاریخ معاصر است؛ تجربهای که نشان می دهد؛ پشتوانه مردمی، تنها سلاح واقعی در مصاف با قدرتهای خارجی است. و نظامهایی برنده سپهر سیاست داخل و خارج هستند که به مردم شان اعتماد کرده و توانسته باشند اعتماد مردم را جلب کنند!
✅با چنین مبنایی است که تاجزاده باور دارد: "اگر اینها احساس کنند، ملت پشت حکومت نیست، یا حکومت با اکثریت درافتاده، فشار پشت فشار خواهند آورد و امتیاز پشت امتیاز خواهند گرفت، هیچ مشکلی هم حل نمیشود." و اگر احساس کنند با ملتی طرفاند که پشت نظامش ایستاده، مجبور به عقبنشینی و برسمیت شناختن بزرگی ملت ایران میشوند.
✅ اما این پشتیبانی مردمی چگونه ممکن است؟ پاسخ تاجزاده روشن است: آشتی واقعی با مردم، نه با مانورهای رسانهای و ایران - ایران خواندن، نه با وعدههای پوچ و فریبکارانه، نه با حذف و زندان و حصر دلسوزان ایران. بلکه با رفراندوم، با بازگشت به رأی ملت، با واگذاری حق تصمیمگیری به همه مردم و نه فقط به حلقهای خاص. و در یک کلام آشتی با مردم بر مبنای صداقت، نه اینکه چون بهخلوت میروند آن کار دیگر بکنند!
✅تاجزاده صادقانه باور دارد اگر حکومت با اکثریت مردم درنیفتد و به جای ترس از مردم، به آنها اعتماد کند، همه تهدیدها رنگ میبازند. و "امروز، وقت برداشتن این قدم مهم است. مردم نشان دادند شرایط را به خوبی درک میکنند، آنها الان در صحنه حاضرند، اگر ملت پشت حکومت قرار بگیرد، آمریکا مجبور است کوتاه بیاید و امتیاز بدهد، اسرائیل هم هیچ غلطی نمیتواند بکند! و لازمه آمدن مردم پشت حکومت آنست که آشتی اتفاق بیفتد، و مردم تغییرات را با همه وجود لمس کنند."
✅این ایام یک بار دیگر، هم میرحسین از زندان اختر، و هم تاجزاده از زندان اوین، راه نجات ایران را فریاد کرده اند؛ با ملت آشتی کنید! نظر مردم را از صندوق رأی بپرسید و دست از سرنیزه بردارید و در دست مردم نهید! و به مردم تکیه و به بزرگی مردم اعتراف کنید. زیرا قدرت واقعی از مردم میآید، نه از برجهای قدرت. و حکومتی که مردم را دارد، چه ندارد و حکومتی که مردم را ندارد، چه دارد؟!
✅طرفداران صادق نظام نیز بدانند، پیشنهاد بازگشت به جمهور و جمهوریت عمل به گفته آیت الله خمینی است که: میزان رای ملت است. اکثریت هر چه که گفتند، آرایشان معتبر است ولو اینکه بهضرر خودشان باشد. شما ولیّ آنها نیستید."
✅پ ن:
❗️۱- بزرگترین خطای نظام در مواجهه با پیشنهاد دلسوزانه میرحسین و تاجزاده آن است که صدای مشفقانهی آنان را در بازنویسی و واژگونی روایت؛ با صدای کریه اجنبیخواهانِ وابسته، یکی جلوه دهد تا به بدین بهانه با منتقدان نجیب وطندوست برخورد کرده و سرکوبشان کند. نظام بداند این نوع روایت دروغین به نتیجه نمیرسد، و فقط باعث خرید آبرو برای اجنبیطلبان بیآبرو خواهد شد.
✅۲- تمامی جملات بزرگ شده به نقل از تاجزاده آزاده است.
@adambeheshti
✍️حسین جعفری
✅"مادام که سیاستمداران آمریکا احساس کنند حاکمیت پشتوانه ملی ندارد، امتیاز میگیرند و هیچ امتیاز مهمی نمیدهند! اما اگر آنها احساس کنند با یک ملت طرفاند، مجبورند امتیاز پشت امتیاز به ما بدهند."
✅به نظر کوتاهترین راهی که ایران عزیز ما را از دست جنگ و جنگ طلبان خارجی و داخلی نجات و شرایط را برای پیشرفت کشور مهیا میکند این است که حکومت با مردم آشتی کند، زیرا قهر مردم با نظام (ولو نظامی تا دندان مسلح بوده و صاحب بمب اتمی،) باعث تضعیف نظام و دادن امتیاز پشت امتیاز میشود!
✅این صدای آزادگی مصطفی تاجزاده از پشت دیوارهای بلند زندان است! صدایی که بهمانند صدای میرحسین از دل حصر اختر، همچنان آمیخته به عقلانیت، شجاعت و دغدغه وطن و حتی نصحیت مشفقانه نسبت به حاکمان است.
✅تاجزاده همان جملهای را فریاد میزند که سالهاست توسط دلسوزان آگاه ایران چون زمزمهی نجات تکرار میشود: "لازمه مذاکره و توافق با آمریکا، گفتگو و توافق با ملت است" زیرا هر گونه گفتگو با آمریکا، بدون گفتوگو با ملت، بیثمر است!"
✅تاجزاده معتقد است: گرچه"مشکل اقتصاد ما، تحریم است، اما مشکل خارج نیست، مشکل تحریم و تهدید هم از داخل است! تحریم هم از قهر با ملت است. اگر آن حل شود، هم مشکل تحریم حل میشود، هم اقتصاد و هم تهدیدها. اگر با ملت آشتی کنند، بگویند ما تسلیم رأی ملت هستیم، تهدیدها رفع میشوند، چیزی هم بماند، ملت از پس تحریم و حتی تهدید جنگ هم، برمیآید."
✅گرچه تحریم، مشکل اصلی اقتصاد ایران است، اما ریشه تحریم نه در واشنگتن، که در قهر تهران با مردم است. به همین دلیل تاجزاده با صراحت میگوید:" اگر با ملت آشتی کنند، بگویند ما تسلیم رأی ملت هستیم، تهدیدها رفع میشوند، چیزی هم بماند، ملت از پس تحریم و حتی تهدید جنگ هم، برمیآید."
✅ این نگاه راهبردیِ تاجزاده؛ متکی به تجربه تاریخ معاصر است؛ تجربهای که نشان می دهد؛ پشتوانه مردمی، تنها سلاح واقعی در مصاف با قدرتهای خارجی است. و نظامهایی برنده سپهر سیاست داخل و خارج هستند که به مردم شان اعتماد کرده و توانسته باشند اعتماد مردم را جلب کنند!
✅با چنین مبنایی است که تاجزاده باور دارد: "اگر اینها احساس کنند، ملت پشت حکومت نیست، یا حکومت با اکثریت درافتاده، فشار پشت فشار خواهند آورد و امتیاز پشت امتیاز خواهند گرفت، هیچ مشکلی هم حل نمیشود." و اگر احساس کنند با ملتی طرفاند که پشت نظامش ایستاده، مجبور به عقبنشینی و برسمیت شناختن بزرگی ملت ایران میشوند.
✅ اما این پشتیبانی مردمی چگونه ممکن است؟ پاسخ تاجزاده روشن است: آشتی واقعی با مردم، نه با مانورهای رسانهای و ایران - ایران خواندن، نه با وعدههای پوچ و فریبکارانه، نه با حذف و زندان و حصر دلسوزان ایران. بلکه با رفراندوم، با بازگشت به رأی ملت، با واگذاری حق تصمیمگیری به همه مردم و نه فقط به حلقهای خاص. و در یک کلام آشتی با مردم بر مبنای صداقت، نه اینکه چون بهخلوت میروند آن کار دیگر بکنند!
✅تاجزاده صادقانه باور دارد اگر حکومت با اکثریت مردم درنیفتد و به جای ترس از مردم، به آنها اعتماد کند، همه تهدیدها رنگ میبازند. و "امروز، وقت برداشتن این قدم مهم است. مردم نشان دادند شرایط را به خوبی درک میکنند، آنها الان در صحنه حاضرند، اگر ملت پشت حکومت قرار بگیرد، آمریکا مجبور است کوتاه بیاید و امتیاز بدهد، اسرائیل هم هیچ غلطی نمیتواند بکند! و لازمه آمدن مردم پشت حکومت آنست که آشتی اتفاق بیفتد، و مردم تغییرات را با همه وجود لمس کنند."
✅این ایام یک بار دیگر، هم میرحسین از زندان اختر، و هم تاجزاده از زندان اوین، راه نجات ایران را فریاد کرده اند؛ با ملت آشتی کنید! نظر مردم را از صندوق رأی بپرسید و دست از سرنیزه بردارید و در دست مردم نهید! و به مردم تکیه و به بزرگی مردم اعتراف کنید. زیرا قدرت واقعی از مردم میآید، نه از برجهای قدرت. و حکومتی که مردم را دارد، چه ندارد و حکومتی که مردم را ندارد، چه دارد؟!
✅طرفداران صادق نظام نیز بدانند، پیشنهاد بازگشت به جمهور و جمهوریت عمل به گفته آیت الله خمینی است که: میزان رای ملت است. اکثریت هر چه که گفتند، آرایشان معتبر است ولو اینکه بهضرر خودشان باشد. شما ولیّ آنها نیستید."
✅پ ن:
❗️۱- بزرگترین خطای نظام در مواجهه با پیشنهاد دلسوزانه میرحسین و تاجزاده آن است که صدای مشفقانهی آنان را در بازنویسی و واژگونی روایت؛ با صدای کریه اجنبیخواهانِ وابسته، یکی جلوه دهد تا به بدین بهانه با منتقدان نجیب وطندوست برخورد کرده و سرکوبشان کند. نظام بداند این نوع روایت دروغین به نتیجه نمیرسد، و فقط باعث خرید آبرو برای اجنبیطلبان بیآبرو خواهد شد.
✅۲- تمامی جملات بزرگ شده به نقل از تاجزاده آزاده است.
@adambeheshti
