Telegram Web Link
Forwarded from دوزخ امّا سرد
اگر سه مترجم رو بخوایم نام ببریم که هر کتابخوان فارسی‌زبانی احتمالاً حداقل یکی از آثارش رو خونده باشه، حسن کامشاد یکی‌شونه.
3
Forwarded from احمد بستانی
امروز حسن کامشاد از دنیا رفت. کامشاد مترجمی توانمند و خوش ذوق بود که من ترجمه های او را از سالها پیش دنبال میکردم. اولین بار که نامش را شنیدم یادم هست اوایل دوران دانشجویی ام در سال ۱۳۷۵ بود که ترجمه او از کتاب "دنیای سوفی" یوستاین گاردر را خواندم و لذت بردم. در ایامی که کتابهای فارسی بیشتر میخواندم او از آن دست مترجمانی بود که هرچه ترجمه و منتشر میکرد بدون کمترین تردیدی میخریدم و به مطالعه میگرفتم. کامشاد دو ویژگی مهم داشت. نخست اینکه فارسی را بسیار سخته و پا‌کیزه مینوشت. او، همانند عزت الله فولادوند، از نسلی بود که فارسی را از متون کهن ادبی امثال فردوسی و سعدی و بیهقی آموخته بودند و پیش از آنکه مترجمان خوبی باشند نویسندگانی خوش قلم بودند. کامشاد البته به طور خاص استاد ادبیات فارسی در دانشگاه کمبریج هم بود. نکته دوم ذوق و سلیقه فوق العاده او در انتخاب کتابهای خواندنی و جالب بود که همیشه توجهم را به خود جلب میکرد. مثلا یادم هست در اوایل دهه هشتاد کتاب "ویتگنشتاین، پوپر و ماجرای سیخ بخاری" را یک نفس در یک روز خواندم. کتاب به قدری جذاب، پرنکته و درعین حال بامزه بود که هنوز لذت خواندنش در ذهنم باقی مانده است. همچنین کتابهای "تاریخ بی خردی" (باربارا تاکمن)، "سرگذشت فلسفه" (برایان مگی)، "خاورمیانه" (برنارد لویس) و "دریای ایمان" (دان کیوپت) همگی نوشته هایی خواندنی و آموزنده اند که به خامه مرحوم کامشاد ترجمه شده اند. روانش شاد و یادش گرامی!
4
30876.pdf
3.3 MB
🔴 راهنمای آمادگی در شرایط جنگ

این جزوهٔ فارسی را دولت سوئد بعد از اشغال اوکراین برای امادگی مردم منتشر کرده بود. صفحات ۱۲ تا ۱۹ و ۲۲ به بعد به آمادگی در خانه، شرایط حمله هوایی، امنیت دیجیتال و سلامت روانی و برخورد با کودکان ‌اختصاص دارد و‌ برای عموم شهروندان ایران در شرایط جنگی کنونی هم سودمند است. لطفا به انتشارش کمک کنید.
@jalaeipour
Forwarded from نقال باشی (Ali Ardam)
🔺فرجام تهاجم اسرائیل به ایران - 1

در ميانه مذاكرات هسته‌اى ايران و آمريكا؛ اسرائيل حمله‌اى گسترده و غافلگیرانه به ايران انجام داد. گروهی از خوش‌بينان، اين مذاكره را بى‌شك موفق مى‌دانستند و آرزوهاى عجيبى را به نام تحليل به مسئولان دولتى مى‌فروختند: از هزار ميليارد سرمايه‌گذاری آمريكا در ایران تا بازگشایی مجدد سفارت‌ها!
اما بدبين‌ها، نه! اجازه دهيد بگویم واقع‌گراها، هيچ آينده‌اى براى اين مذاكرات متصور نبودند و گروهی حتى مى‌گفتند كه اين مذاكرات آمادگى براى جنگ است؛ "صرفا روشى است براى ثابت كردن سازش ناپذیر بودن ايران". اما اگر آن روز كسى مى‌گفت كه اين مذاكرات صرفا دامى است براى سرگرم كردن ايران و تكميل برنامه حمله به ايران، حتما انگ توهم توطئه مى‌خورد؛ ولى گویا چنین بود. ترامپ پس از حمله به ایران گفت از همه چیز خبر داشته است، شب قبلش نیروهایش را از عراق خارج کرده بود و برنامه دور ششم مذاکرات را صرفا هماهنگ کرده بود تا همه (حتی کسانی که معتقد بودند اسراییل حمله خواهد کرد) مطمئن شوند حداقل تا یکشنبه خبری نخواهد بود.
شواهد ديگرى هم مبنى بر وچود چنين نقشه‌اى در دسترس است: زلنسكي ادعا كرده بود كه بيست هزار موشكى كه به آنها وعده داده شده بود، سر از خاورميانه در آورده است؛ ولى در پرتوِ خوش‌بينى به مذاكرات، كسى به اين خبر توجهى نكرد. یک روز پس از حمله نيز مشخص شد كه چندی ييش آمريكا ٣٠٠ موشك نقطه‌زن hellfire، كه در ترور فرماندهان سپاه و دانشمندان هسته‌ای استفاده شدند، به اسرائيل داده است. اکنون كمتر كسى است كه از روند مذاكرات و اخبار پس و پیش آن اطلاع داشته باشد و نتيجه‌ اى جز دام بودن مذاكرات داشته باشد؛ ولى اکنون با پرسش مهم‌تری روبرو هستیم: "هدف اسرائیل چیست؟"
خوشبین‌ها معتقدند که هدف، صرفا سایت‌های هسته‌ای ایران است و اگر هم سایت‌های موشکی مورد حمله قرار گرفته‌اند، صرفا برای جلوگیری از پاسخ احتمالی ایران است. طبیعی است که راهکار آنان برای برون رفت از این بحران، مذاکره و تسلیم است. ولی اجازه دهید این بار بیشتر به تحلیل تاریخی-سیاسی بدبین‌های واقع‌گرا اهمیت بیشتری دهیم.
در سال‌های ابتدایی ۲۰۰۰، آمریکا پس از حمله به عراق و افغانستان ایده خاورمیانه جدید را در سر می‌پروراند، ایده‌ای که بر اساس آن کشورهای خاورمیانه کوچک شده و هیچکدام قدرت مقابله با متحد اصلی آمریکا یعنی اسرائیل را نداشته باشند. این نقشه را برخی سایکس-پیکوی جدید می‌نامیدند؛ معاهده‌ای که بر اساس آن نیروهای استعماری وقت، امپراتوری عثمانی را بین خود تقسیم کرده و کشورهای جدیدی خلق کردند. آمریکا، که خود را برنده بلامنازع جنگ سرد می‌دانست، می‌خواست قواعد خود را به منطقه تحمیل کند و تنها رقیب موجود، یعنی دولت‌های اسلام‌گرا/ دیکتاتور را در منطقه سرنگون کرده و برای همه دموکراسی به ارمغان ببرد. ایجاد این خاورمیانه جدید محتاج جنگ و فشارهای شدید آمریکا برای تغییر مرزها بود، ولی آن پروژه به شکست انجامید که چگونگی آن را مرشمایر در کتاب "توهم بزرگ" به خوبی توضیح داده است که خارج از حوصله این مقال است؛ اما باید دانست در میان دلایل متعدد این شکست، فعالیت‌های ایران نقس برجسته‌ای داشت؛ چیزی که هرگز از خاطر آمریکا و متحدانش پاک نشد. افزون بر این، این ایده هرگز از ذهن آمریکا و متحدش اسرائیل خارج نشد؛ آمریکا که همواره به برتری هوایی اسرائیل در منطقه متعهد بود، در سال‌های پس از آن نیز این برتری هوایی را حفظ کرده و به تضعیف مخالفین اسرائیل پرداخت.
فرصت احیای آن ایده، تنها زمانی محقق شد که سوریه اسد سقوط و محور مقاومت تضعیف شد. پیش از آن، اسرائیل و آمریکا از واکنش‌های گسترده ایران می ترسیدند و حال این ترس از دل آن‌ها رخت بر بسته بود. چرا سوریه سازی ایران را آغاز نکنند؟ سوریه سازی به معنای خلع سلاح کامل این کشور. نیروی هوایی اسرائیل توانست در پروازهای متعدد نیروی زمینی، هوایی و زاغه‌های موشکی سوریه را کاملاً از بین ببرد. حال دیگر مهم نبود که سوریه به چند قسمت تقسیم شود یا همان کشور پیشین باقی بماند (هر چند که باقی ماندن همان کشور پیشین دور از ذهن است)؛ مهم آن بود که دیگر هرگز این کشور، توان مقابله با اسرائیل را نخواهد داشت.
@Naghal_bashi
👍3👎2
Forwarded from نقال باشی (Ali Ardam)
🔺فرجام تهاجم اسرائیل به ایران - 2

حال نوبت ایران بود تا تاوان کارهای پیشین خود را بپردازد و تبدیل شود به "ایران کلنگی و ناتوان از هرگونه مقابله با اسرائیل". فراموش نکنید که قدرت‌ گرفتن پهلوی‌ها نیز هیچگاه مطلوب هژمون وقت نبود؛ رضا شاه را انگلیسی‌ها به تلافی گستاخی‌اش راهی موریس کردند و محمدرضا شاه نیز همواره نگران سقوط خود توسط غربی‌ها بود و سرکشی او نیز از طرف غرب بی‌پاسخ نماند. ضعف ایران در اجرای وعده‌های صادق ۱ و ۲ (که تصمیم گرفت برای کاهش تنش از موشک‌ها با سری‌های جنگی کم استفاده کند) تردید و نگرانی اسرائیل و آمریکا را برطرف کرد. بازدارندگی جمهوری اسلامی بر پایه روابط مکمل محور مقاومت و توان موشکی شکل گرفته بود؛ اکنون محور مقاومت از هم گسسته و افسانه قدرت موشکی ایران نیز برای اسرائیل به سراب تبدیل شده بود.
سقوط اسد و از بین رفتن قدرت هوایی و پدافندی سوریه و ناتوانی عراق از مقابله با اسرائیل نیز مزیت عجیبی به اسرائیل داده بود: آن‌ها هم مرز هوایی ایران شده بودند در حالی که روی زمین مرز مشترکی نداشتند. با این وجود آمریکا شک داشت؛ زیرا از یک سو می‌دانست که با توجه به داشتن دارایی‌هایی در نزدیکی ایران، از اسرائیل ضربه‌پذیرتر است و از سوی دیگر نگران قیمت نفت و تاثیرش بر سیاست داخلی خود بود. در نهایت اسرائیل توانست آنها را قانع کند که می‌تواند به تنهایی با ایران مقابله کرده و نقشه خاورمیانه جدید را از نو احیا کنند؛ بحثی که بارها نتانیاهو پس از سقوط اسد به کار برده بود.

با این مقدمه می‌توان به سادگی فهمید که هدف اسرائیل نه از بین بردن توان هسته‌ای، بلکه از بین بردن همیشگی توان نظامی کشور ایران است و به همین دلیل برنامه طولانی مدتی در ذهن دارد:
1. از بین بردن نظام پدافندی
2. از بین بردن زنجیره فرماندهی
3. از بین بردن توان موشکی
4. از بین بردن سایت‌های هسته‌ای
5. نابودی اقتصادی ایران (حمله به زیرساخت‌های اقتصادی همچون پالایشگاه‌ها، نیروگاه‌های برق و تصفیه‌خانه‌ها)
و گام تکمیلی؛ جلوگیری از بازسازی مجدد قدرت نظامی ایران.
پرسش اینجاست که روش محقق کردن آن چیست؟ سقوط حکومت و ایجاد حکومتی جدید و گوش به فرمان، نیازمند پیاده نظام است؛ بنابراین در مرحله آخر باید از پیاده‌نظام‌های اجاره‌ای استفاده کرد: گروه‌های تروریستی (همچون داعش و مجاهدین)، گروه‌های تجزیه‌طلب و در نهایت مردمی عادی که نارضایتی از ج.ا و خوش‌بینی به غرب، آنان را به همکاری با دو گروه مذکور ترغیب می‌کند. الگوی بمباران‌های اخیر نیز نشان از پیوستِ حمله زمینی است: بمباران زاغه نیروی زمینی زنجان و تلاش برای نابودی راه‌آهن تبریز. در این مرحله، دو نیروی متحد منطقه‌ای مهم اسرائیل، یعنی آذربایجان (که رویای جدا کردن آذربایجان قهرمان از ایران را دارد) و کردها (که به دلیل بی‌سرزمین بودن خود را مشابه اسرائیل می‌دانند و طی سال‌های اخیر از کمک‌های آنان بهره برده‌اند) نیز به یاری متحد خود خواهند شتافت؛ تا جاه‌طلبی‌های سرزمینی خود را به نام "حمایت از قوم ترک یا کرد"، محقق کنند. امارات نیز، که در سال‌های اخیر از کمک‌های امنیتی- نظامی اسرائیل سیراب شده است؛ برای تسخیر جزایر سه‌گانه اقدام خواهد کرد.
پس چگونه این گربه ما می‌تواند از چنگ این شغالان و کفتاران رهایی یابد؟ تاکنون برنامه جمهوری اسلامی این بوده که در برابر حملات اسرائیل، جنگ را به داخل سرزمین‌های اشغالی کشیده و از آن‌ها تلفات انسانی بگیرد و این عملیات را دنباله وعده صادق 1و 2 می‌داند. هرچند که به نظر تاکنون این نقشه موفقیت‌آمیز بوده و تخریب آن بسیار بیشتر از حملات پیشین بوده است، ولی نمی‌توان امید زیادی به نتیجه نهایی آن داشت، زیرا در وهله نخست، مطمئنا اسرائیل خود را برای چنین تلفاتی آماده کرده است. افزون بر این به زودی توان حملات ایران تحلیل خواهد رفت؛ زیرا اسرائیل با از بین بردن توان پدافندی ایران به تمرکز بیشتر بر قدرت آفندی ایران خواهد پرداخت و می‌تواند آن را تقریبا در مدت دو هفته بلااثر کند. در این بین چند مساله می‌تواند ورق را برگرداند؛ یکی اینکه ایران ضرباتی به اسرائیل بزند که انتظار آن را نداشته است (دانش من می‌گوید چنین امکانی وجود ندارد، مگر اینکه ج.ا چیز خاصی در چنته داشته باشد). دوم کاهش توان نیروهای نفوذی به واسطه کشف آن‌ها؛ زیرا بار اصلی حملات اخیر برعهده آنان بوده است.
@Naghal_bashi
👎2💯2👍1
Forwarded from نقال باشی (Ali Ardam)
🔺فرجام تهاجم اسرائیل به ایران - 3

در سوی دیگر، هر چند شانس ایران در عقب راندن اسرائیل اندک است؛ ولی توان تاثیرگذاری جمهوری اسلامی بر دیگر قدرت‌های منطقه‌ای و به ویژه آمریکا به مراتب بالاتر از تاثیرگذاری بر اسرائیل است؛ بدین معنی که بازار آمریکا نسبت به بازار اوراق قرضه و قیمت نفت بسیار حساس است و اگر ایران بتواند به جای فشار بر اسرائیل، آمریکا را هدف فشار خود قرار دهد، می‌تواند نتایج بهتری بگیرد. به خاطر داشته باشید که در ابتدا گفته شد این حمله نقشه ترکیبی اسرائیل و آمریکا بوده است و اسرائیل بدون هماهنگی با آمریکا نمی‌تواند به این جنگ ادامه دهد. بنابراین تنها چاره ایران بالا بردن تنش و درگیر کردن کشورهای حاشیه خلیج فارس و آمریکا است تا آن‌ها بر اسرائیل فشار آورده و جنگ را به پایان برسانند.
و این اتفاق باید هرچه سریعتر و پیش از کاهش قدرت آفندی ایران انجام شود، نه اینکه به عنوان آخرین راه حل موکول گردد.
زمان علیه ایران است و هرچه سریعتر باید اقدامات لازم انجام گیرد. در باب چگونگی انجام این فشار می‌توان بحث کرد و منظور نگارنده استفاده از راهکارهای طوفانی همچون بستن تنگه هرمز یا حمله به منابع نفتی کشورهای حاشیه خلیج فارس نیست؛ بلکه در ابتدا تصمیم‌گیران باید بپذیرند که مسیر پایان این جنگ از اجرای عملیات‌های وعده صادق نمی‌گذرد.
ممکن است برخی چنین استدلال کنند که این رویکردی ریسک درگیری آمریکا را در این جنگ و به تبع، خطرات جنگ را فزایش می‌دهد. باید پرسید که حضور آمریکا در چنین جنگی چه خطراتی برای ایران دارد؟ نکته اینجاست که در حال حاضر و با ادامه این روند، اسرائیل به تنهایی می‌تواند هر آنچه امریکا می‌توانست انجام دهد را محقق کند. به بیانی دیگر، "دیگر چه کاری مانده است که آمریکا می‌تواند انجام دهد، ولی اسرائیل از آن عاجز است؟" اسرائیل تنها برای نابودی فوردو به آمریکا نیاز دارد که اگر خود بتواند تمام اهداف نظامی خود را محقق کند، آمریکا بدون شک و به صورت خودکار، برای انجام چنین قسمتی وارد خواهد شد.
ایران در این مرحله باید بپذیرد که نمی‌تواند وعده صادق‌ها را تا بی‌نهایت ادامه داده و در برابر نقشه وحشتناک اسرائیل مقاومت کند. چاره کار را باید در آمریکا، قیمت نفت، تورم، سیاست داخلی آمریکا و همچنین منافع کشورهای حاشیه خلیج فارس دید.
@Naghal_bashi
👍4👎31
Forwarded from سایه‌سار (Sayeh Eghtesadinia)
در مقام شاختایی برای تهران

بازگشتم، بازدیدمت و باز سلامت کردم، تهران!

السلام ای شاخۀ سرو و گل ریحان من
السلام ای جان شیرین دلبر جانان من

تو شهید نشده‌ای شهر! بل اَحیا‌تر شده‌ای و عند ربهم یرزقون‌تر شده‌ای و ساکنان مات و منگت را از دریاها به تور گرفته‌ای و تور پاره‌پوره را به دندان گرفته‌ای و دندان خشم بر جگر خسته گرفته‌ای و گُر گرفته‌ای و گُر گُر گُر گرفته‌ای تهران‌، هی....

باز طور دیگری زیبا شده‌ای، طور زیبایی دیگر شده‌ای. همین امروز، سر ظهر، از ترک دیوارهات عطر دمی گوجه می‌زد بیرون، و دیدم که کنکوری‌هات آخرین توت‌های سر درخت را می‌چیدند و با مداد مشکی نرم برای عکس‌های توی کتاب درسی‌شان شاخ و سبیل می‌کشیدند. دو ر می فا سل لا سی دوووووو... پسرک صدایش را از حیاط گرم مهدکودک ‌فرستاد تا اذان مغرب اوین، و کافه‌ها یکی‌یکی حیاط و باغچه را آب‌پاشی می‌کردند برای دود ساکت سیگارهات. حاشا که مرده باشی تو، افتاده باشی تو، فقط هی زنده‌تر و زیباتر می‌شوی و شغاد را از خشم رستم و رم رخش می‌ترسانی.

پولک گوشوارت ریخته؟ می‌چسبانمش. رخ سرخت زرد شده؟ با سیلی سرخ‌ترش می‌کنم. آبرویت رفته؟ به جوی‌های پرآب شمیران بازش می‌گردانم. کوه‌هایت لرزیده؟ دماوند را به مشعل آناهیتا برمی‌افروزم. شیشه‌هایت شکسته؟ شیشۀ عمر دیوان بدسگال را می‌شکنم. افغان‌هایت زخم خورده‌اند؟ از انجیرهای شیرین درۀ پنجشیر طبق طبق هدیت بادام چشم‌هاشان می‌کنم.

همه‌چیز چاره دارد تهران، همه کارهای جهان را در است، مگر مرگ را... که دور باد از جان عزیزت.

https://www.tg-me.com/Sayehsaar
❤‍🔥11👎1
🔲⭕️ایران پس از بحران؛ آیا امیدی هست؟
مجتبی لشکربلوکی


بحران خودش را چگونه نشان می دهد؟ در سرمایه برداری، فرزندناوری و وطن گریزی!
◽️فرزندناوری یا فرزندآوری: نرخ باروری به ۱.۵ درصد رسیده در حالی که اگر بخواهیم همین جمعیت فعلی را حفظ کنیم، باید ۲.۱ باشد
◽️ماندن یا مهاجرت (وطن گریزی): بر اساس یک پژوهش پیمایشی فقط ۱۶ درصد پاسخ دهندگان که از بین جمعیت جوان تحصیلکرده بودند به مهاجرت فکر نمی کنند. یعنی از هر ۶ نفر، ۵ نفر به رفتن فکر می کنند
◽️سرمایه گذاری یا سرمایه برداری: سال گذشته نرخ تشکیل سرمایه ثابت ناخالص حتی به یک درصد هم نرسیده و با احتساب استهلاک، احتمالا نرخ خالص تشکیل سرمایه منفی است
ناترازی آبی، انرژی، بانکی، بازنشستگی و بودجه ای هر روز عمیق تر می شود. در این میانه تنش سیاسی و نظامی شرایط را دشوارتر کرده. اگر این شرایط را بحران نام گذاری نکنیم چه باید بنامیم؟

برگردیم به سوال آیا ایران می تواند این شرایط را پشت سر بگذارد؟ برای اینکه به این سوال سخت، دشوار و مهم پاسخ دهیم به تجربیات جهانی مراجعه کردیم: ۱۲ کشور از ۴ قاره جهان انتخاب شدند (لینک گزارش) که دچار بحران های جدی شدند اما توانستند بحران را پشت سر بگذارند: رواندا، ویتنام، آلمان، لهستان، ژاپن، چین، سنگاپور، کره جنوبی، شیلی، ایرلند، فنلاند و بالاخره آفریقای جنوبی
این کشورها تجربیات ویرانگری داشتند: چند پاره شدن کشور، نسل‌کشی، بیکاری ۳۰٪، کشته شدن یک دهم جمعیت در ۱۰۰ روز و تورم های ۳رقمی، مرگ های میلیونی به خاطر قحطی و ... اما توانسته اند از خاکستر بحران ققنوس وار برخیزند و دوباره جان بگیرند و پرواز کنند. آیا ایران هم می تواند؟

عبور از بحران چقدر طول کشیده؟
با مرور تجربه این ۱۲ کشور فهمیدیم به صورت میانگین بیش از ۷ سال طول می کشد که به شرایط نرمال بازگشت. البته با توجه به عمق و نوع بحران این زمان بین ۳ تا ۱۵ سال متغیر است. همچنین برای دستیابی به توسعه پس از بحران به گونه‌ای که توسعه تثبیت شده باشد به صورت میانگین ۱۵ سال زمان نیاز است. در بهترین حالت ۶ سال و در طولانی ترین مدت ۳۷ سال طول کشیده

تفاوت ها و شباهت های مسیر ۱۲ کشور
برخی موارد بود که بین کشورها تفاوت وجود داشت و همه کشورها از یک منطق یا مسیر واحد عبور نکردند به عنوان مثال:
در ۸ مورد از ۱۲ کشور، نخبگان سیاسی یا دولتی سهم بیشتری در آغاز و انجام اصلاحات داشتند. ۲ مورد (لهستان و آفریقای جنوبی) را بیشتر می توان مدیون کنش جامعه مدنی دانست و ۲ مورد هم (ژاپن و آلمان) نیز آغازگر اصلاحات، دول خارجی یا جامعه بین المللی بوده اند.

در حوزه اصلاحات دموکراتیک نیز همه کشورها یک مسیر را نرفتند: ۲ کشور از قبل نظام دموکراتیک قابل قبولی داشتند (ایرلند و فنلاند) ۶ کشور اصلاحات دموکراتیک جدی داشتند ولی ۴ کشور سنگاپور، چین، ویتنام و رواندا تغییرات اساسی در سیاست داخلی نداشتند.

در حوزه تغییر حکومت یا حزب یا افراد کلیدی نیز تفاوت وجود داشت: در برخی کشورها هم حزب حاکم تغییر کرد و هم افراد کلیدی مانند ایرلند. در برخی، نظام حکمرانی جدید ایجاد شد مانند ژاپن و آلمان. در برخی نه افراد کلیدی و نه حزب تغییر کرد مانند سنگاپور. در برخی حزب بدون تغییر ماند اما افراد کلیدی عوض شدند مانند چین و ویتنام.

از تفاوت ها که بگذریم سه نقطه مشابهت جدی بین این ۱۲ کشور وجود داشت:
بلا استثناء تمام ۱۲ کشور در بازه زمانی توسعه پسابحران، آزادسازی اقتصادی و مردمی‌سازی اقتصادی را در دستور کار خود قرار دادند.
تمام ۱۲ کشور به نوعی یا تنش‌زدایی منطقه‌ای/جهانی یا توسعه تعاملات اقتصادی-سیاسی و تعامل با بلوک های قدرت را در دستور کار قرار دادند
و باز هم بلا استثناء تمام شان اصلاح نظام حکمرانی و دولت سازی را در بازه های مورد بررسی تجربه کرده اند
(در گزارش جزییات این تفاوت ها و تشابه ها به صورت کامل وجود دارد)

☑️⭕️تجویز راهبردی:
برگردم به سوال: بله می توان امیدوار بود. اما نه امیدواری توهمی بی قید و شرط. توسعه ایران پس از بحران میسر است اما به سه شرط:
◽️ارتباطات بین المللی امنیت بخش با نظام قدرت جهانی به گونه ای که تا ۲۰ سال امنیت خارجی تضمین شود و وارد هیچ جنگ مستقیم و غیرمستقیم نشویم
◽️آزادسازی و مردمی سازی اقتصاد و بهبود فضای کسب وکار تا سرمایه گذاران داخلی و خارجی سالانه ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری کنند.
◽️بازسازی نظام حکمرانی و دولت سازی به گونه ای بتواند کشور را در دالان باریک آزادی به پیش ببرد و در ۲۰ سال در شاخص جهانی اثربخشی حکمرانی از قعر جدول به چهارک دوم صعود کرده باشیم
مسیر توسعه پسا بحران ایران ویژه خودش است اما از این ۳ شرط راه خلاصی ندارد. من آنچه شرط توسعه بود با شما گفتم خواه پند گیرید خواه ملال. خلاصه تجربه این ۱۲ کشور چنین است: توسعه با تنش جمع نمی شود. توسعه بدون دولت، بدون انگیزه شخصی و امنیت ملی میسر نیست.

@Dr_lashkarbolouki
1👍1

ما چطور به غزه کمک می‌فرستیم؟


📌 پاسخ کوتاه:
ما مواد غذایی ارسال نمی‌کنیم، بلکه 💵 پول می‌فرستیم. انتقال هم با کمک تاجرانی انجام می‌شود که دارایی قابل‌توجهی در غزه دارند، اما خودشان خارج از فلسطین زندگی می‌کنند. پول به دستشان می‌رسد و در غزه به رابط ما تحویل می‌دهند.


📌 پاسخ مفصل:

🔹 شرایط ورود کمک‌ها
زمانی که گذرگاه رفح باز بود، روزانه تا ۷۰۰ کامیون 🚛 وارد غزه می‌شد. اما حالا کمک‌ها گاهی هر یک یا دو هفته یک‌بار می‌رسد، قیمت‌ها بالا رفته و بسیاری از اقلام کمیاب شده‌اند. برخی کشورها با هواپیما کمک پرتاب می‌کنند، ولی مقدارش بسیار کم است و رقابت شدیدی برای گرفتنش وجود دارد. مسیر کمک‌های آمریکایی هم ناامن است و حتی تلفات جانی دارد.


🔹 چطور پول را خرج می‌کنیم؟
با رسیدن پول به غزه، تازه کار اصلی ما شروع می‌شود: پیدا کردن مواد غذایی، هیزم و اقلام ضروری. مواد غذایی در دست سه گروه است:

1️⃣ مردم عادی (فروش مازاد مصرف)
2️⃣ نیروهای مقاومت (اطعام مازاد)
3️⃣ باندهای احتکار (بازار سیاه )

ما فقط با گروه اول یعنی فعالان مردمی کار می‌کنیم. رابط ما در مناطق مختلف، اقلام را از بازار پیدا و بین خانواده‌ها توزیع می‌کند.


🔹 وضعیت قحطی
قحطی بیشتر بین طبقات متوسط و فقیر است. ۷۰٪ مردم غزه آواره‌اند و امکانات محدودی دارند. با کمک برخی ثروتمندان محلی که دارایی‌شان داخل غزه است، بخشی از این دارایی را به شکل غذا و مایحتاج توزیع می‌کنیم. بسیاری از بزرگان فلسطینی تمام دارایی‌شان را خرج مردم کرده‌اند و ما همراهشان می‌شویم. حتی گاهی آن‌ها به پول ما اضافه می‌کنند تا حجم اطعام بیشتر شود.


🔹 پراکندگی کمک‌ها
بار اول فقط شهر غزه را پوشش دادیم، ولی بار دوم توانستیم دیرالبلح و اردوگاه البریج را هم اضافه کنیم. شرایط همیشه ثابت نیست و بسته به میزان کمک جمع‌آوری شده و امکان تهیه اقلام، مسیرها تغییر می‌کند.


🔹 آیا می‌توان اسکناس فرستاد؟
برای مبالغ ما، انتقال فیزیکی اسکناس تقریباً غیرممکن است. بنابراین از روش‌های اعتباری استفاده می‌کنیم.

✊🏽 در این مسیر، همراهی شما یعنی نجات سفره خانواده‌هایی که ماه‌هاست در محاصره‌اند ❤️



📣 فراخوان کمک‌رسانی به مردم غزه


💳 شماره کارت:
۶۲۱۹-۸۶۱۸-۴۴۳۹-۱۰۱۰
جهت رونوشت:
6219861844391010

🔹 شماره شبا:
IR79 0560 6118 2800 6467 4179 02
جهت رونوشت:
IR790560611828006467417902

به‌ نام مرضیه صادقی

کانال مسئول هماهنگی:
https://www.tg-me.com/qorbaanee
👍2🙏2👏1
📕نمی‌توانید روی کتاب خواندن تمرکز کنید؟ (تمرین اول: سعی کنید همین پست را تا آخر بخوانید!)



📣 این پست 584 کلمه است. تحقیقات نشان می‌دهد بخش بزرگی از کاربران اینترنت، حتی تحمل خواندن متنی به این اندازه را هم ندارند و بعد از چند ثانیه آن را رها می‌کنند. اگر شما هم موقع کتاب خواندن مدام حواستان پرت می‌شود و ناخودآگاه به سراغ گوشی می‌روید، تنها نیستید.

⚠️یک پدیده عجیب ( خطرناک ! ) در حال رخ دادن است. گزارش‌ها نشان می‌دهد که میانگین زمانی که یک فرد در شهرهای شلوغ به یک آهنگ جدید در اسپاتیفای گوش می‌دهد، قبل از اینکه آن را رد کند (skip کند)، به کمتر از ۲۰ ثانیه رسیده است.

👂ما در حال از دست دادن توانایی «گوش دادن کامل» هستیم. حالا سوال این است:

🔵وقتی حوصله یک آهنگ ۳ دقیقه‌ای را نداریم، چه بلایی سر توانایی ما برای خواندن یک کتاب ۳۰۰ صفحه‌ای آمده است؟ 🔵

📝این پست به شما می‌گوید مشکل از کجاست و چگونه می توانید تمرکز خود را پس بگیرید



🔴 مشکل از کجاست؟ چرخه اعتیادآورِ «دوپامین دیجیتال»

💦دستگاه‌های دیجیتال به طوری طراحی شده‌اند که با هر نوتیفیکیشن یا لایک جدید، دوز کوچکی از دوپامین (هورمون پاداش) در مغزتان آزاد کنند.

💦این پاداش‌های فوری، یک حلقه عادت قدرتمند ایجاد می‌کنند که مسیرهای عصبی حواس‌پرتی را تقویت کرده و تمرکز عمیق را دشوار می‌سازد.
سوال اصلی این است: یک کتاب آرام چگونه می‌تواند با این سیل تمام‌نشدنی از پاداش‌های دیجیتال رقابت کند؟

——————————————————————-

🛸 چگونه عضله «مطالعه عمیق» را دوباره بسازیم؟
مغز شما مانند یک عضله، قابل بازآموزی است. این ۴ تمرین را برای تقویت آن امتحان کنید:

1️⃣قانون ۲ دقیقه
• به خودتان قول ندهید که یک فصل کامل می‌خوانید. فقط قول دهید که یک صفحه می‌خوانید.
• این کار مقاومت مغز برای شروع (Activation Energy) را دور می‌زند. شروع کردن سخت‌ترین قسمت است!

2️⃣یک «پناهگاه مطالعه» بسازید.
• یک مکان و زمان مشخص را فقط به کتاب خواندن اختصاص دهید و گوشی را در اتاق دیگر بگذارید.
• این کار به مغز شما از طریق «شرطی‌سازی» یاد می‌دهد که این مکان و زمان خاص، فقط برای تمرکز عمیق است و یک مرز روانی با دنیای دیجیتال ایجاد می‌کند.

3️⃣ از فشار اجتماعی مثبت استفاده کنید.
• به یک باشگاه کتابخوانی (آنلاین یا حضوری) بپیوندید. داشتن ددلاین و قرار برای گفتگو، یک انگیزه بیرونی قدرتمند است.
• این کار از اهرم قدرتمند «تعهد اجتماعی» برای غلبه بر تنبلی فردی استفاده می‌کند.

4️⃣ مطالعه را به یک گفتگو تبدیل کنید.
• یک مداد در دست بگیرید و در حاشیه کتاب سوال بپرسید یا نظر بنویسید.
• با این کار از یک مصرف‌کننده منفعل به یک پردازشگر فعال اطلاعات تبدیل می‌شوید و مغزتان را بسیار عمیق‌تر درگیر می‌کنید.

🏆تبریک! شما اولین تمرین را با موفقیت انجام دادید!

🔥اگر تا اینجا همراه ما بودید و تمام این متن را خواندید، شما همین الان اولین قدم را برای بازیابی «عضله تمرکز عمیق» خود برداشته‌اید.

🔥به یاد داشته باشید، مشکل عدم تمرکز یک ضعف شخصی نیست، بلکه نتیجه طبیعی عادت‌های ما در دنیای دیجیتال است.
خبر خوب این است که با تمرین مداوم، مغز شما کاملاً قابل بازآموزی است.
از همین امروز با یکی از این راهکارها شروع کنید و کنترل توجه خود را دوباره به دست بگیرید!

⚙️ هانیه قدسی | کارشناسی مهندسی پزشکی گرایش بیوالکتریک

🔗Credit : Medium
🌏 @cognitionworld | CWA
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍42🙏2
کشکول
به مناسبت روز سعدی عکس رو ببینید. در عجبم که این همه جهلِ تودرتو، چطور در این دو خط جمع شده. بگذریم که طرف فرق وزن شعر عربی و فارسی رو نمی‌دونه‌؛ فکر می‌کنه وزن فقط افاعیله؛ بگذریم که فرق حرف و واج رو هم نمی‌فهمه؛ فکر می‌کنه چون حروف فارسی از عربی گرفته…

در کامنت‌های پست قبلی و در ادامهٔ مطلب ریپلای‌شده، همان دوست گرامی، سخنانی گفت (این بار در حمله به فردوسی) که در همان کامنت‌ها پاسخ دادم، سپس تصمیم گرفتم پاسخم به ایشان را این‌جا هم بفرستم.


خدمت شما:



پ.ن. کامنت خودشان را پاک کردند
و اما در باب ایران و شاهنامه و زبان فارسی...



دلایلم را در پستی که پیشتر در کشکولم فرستادم، به اجمال گفتم.
ولی اجازه بدهید، کمی بیشتر توضیح دهم.


شاهنامه سبکش عربی است؟! چطور ممکن است؟ قبل از تدوین شاهنامهٔ فردوسی، کدام متن عربی را در جهان سراغ داریم که به سبک شاهنامه باشد؟ مثلاً کجای شاهنامه به لحاظ فرم یا محتوا به ایام العرب شبیه است؟!

سبک شاهنامه در روایت، از شخصیت‌پردازی و فضاسازی گرفته تا دیالوگ و زاویه‌دیدش ایرانی و پهلوی است. فلسفه‌اش ایرانی و کمی اسلامی است. حتی در مقدمه هم ایرانی و شیعی است.

وزن شعر شاهنامه (وزن هجایی در بحر هزج) مأخوذ از عربی است ولی آن هم فارسی‌شده است (مثلاً مبنای وزن، بیت است، نه مصرع؛ یا مثلاً الف در برخی کلمات، کوتاه با تلفظ خراسانی است نه بلند طبق تلفظ عربی).


و اما گرامرش! گرامر شاهنامه عربی است؟! یا گرامر نمی‌دانید چیست، یا عربی نمی‌دانید.
ساختار زبان در شاهنامه آن‌قدر فارسی است که ساختار جمله که هیچ، حتی جمله را با واو عطف نمی‌آغازد (بر خلاف متون فارسی دوره‌های بعد که حرف عطفشان، تحت تأثیر عربی به جای اُ تبدیل به وَ شده است.)

درک این‌ها کمی دانش در تاریخ زبان و زبان‌شناسی تاریخی و سبک‌شناسی ادبی می‌طلبد که اوصیکم!


از واژگان هم که نگویم... شاهنامه مخزن گهرباری از واژگان فارسی است.

البته که زبان پویای فارسی، تعداد زیادی واژگان آرامی، عربی، مغولی، ترکی، و در عصر ما، فرانسوی و انگلیسی را نیز در آغوش گرفته؛ ولی کدام زبان زندهٔ جهان این‌گونه نیست؟
فقط در جزایر اقیانوسیه و اعماق آفریقا قبایل دورافتاده‌ای یافت شده‌اند که تمام واژگان‌شان از خودشان‌اند. حتی در آمازون و آفریقا هم زبانی که واژهٔ دخیل نداشته باشد، نادر یا نایاب است.
سَره بودن هیچ، هیچ، هیچ افتخاری ندارد. سره بودن یعنی انزوا و درخودماندگی و قطع ارتباط با جهان.

زبان یک شبکهٔ پویاست که دادوستد می‌کند، اما هویت و انسجام خود را هم دارد. جهاز هاضمهٔ زبان، واژگان، تعابیر و حتی ساختارهای جدید را با نظام آوایی و معنایی خود، هماهنگ می‌کند. که فارسی در این کار اوستاد بوده است.


نکتهٔ آخر آن‌که فارسی فقط زبان فارس‌ها نیست. اساساً چیزی به نام قوم «فارس» ابداعی جدید و نامی دیگرخوانده است.

زبان قدرتمند فارسی، زبان میانجی یا اصطلاحاً لینگوفرانکای اقوام ایرانی است. تمام اقوام ایرانی، در کنار زبان‌های شیرین و زیبای محلی خود، فارسی می‌دانسته‌اند.
فراتر از اقوام ایرانی هم، فارسی لینگو فرانکا بوده است. مثلاً وقتی چنگیزخان مغول خواست به پاپ واتیکان نامه بدهد، داد برایش به فارسی نوشتند.



دوست گرامی ناشناس!
صمیمانه، خواهرانه و معلمانه توصیه می‌کنم که دست از خصومت با فارسی بردارید. من پدرم عربی‌زبان و مادرم ترکی‌زبان است. با این حال آن‌قدری فهمیده و فرهیخته هستم که قدر و قیمت گنج فارسی را بدانم.

دشمنی با فارسی حاصل برنامه‌های شست‌وشوی مغزی (برین‌واشینگ) استعمار است. استعماری که چشم دیدن اتحادیه‌های غیرغربی را در هیچ جای زمین ندارد.
این نکتهٔ مهمی است که بدون توجه به آن، علت نشان نخل و شمشیر روی کتاب‌های پورپیرارِ گُجَستک را، یا دفاع او از بنی‌امیه و انکار وجود هخامنشیان را، یا حتی انکار وجود ابن‌ندیم و الفهرستش را نخواهید فهمید. «فتأمّل جیّداً».


انواع ترکی، انواع عربی، انواع بلوچی، خانوادهٔ زبان‌های کردی، گیلکی، تاتی، مازتی، انواع لری، لکی، سمنانی، ترکمنی، ارمنی، آشوری، همه و همه، زبان‌های زیبا و عزیز ایران‌اند. ایران با کثرتش ارزشمند است.

اما اگر فارسی نبود، من و شما چه زبان مشترکی داشتیم که شما دوست گرامی، این اراجیفی را که متأسفانه شنیده‌اید و ساده‌لوحانه باور کرده‌اید، طوطی‌وار تکرار کنید و این‌جا بنویسید؟

شما عزیز و بسیار محترم‌اید. بسیار متشکرم که حرف‌تان را زدید. اما این بخش از حرف‌های شما سراسر جهل و خطاست.
امیدوارم بخشی از خطاهای آن را روشن کرده باشم.


در باب برخی اقوام ایرانی و نسبتش با هند و معنای ایران و ایران‌زمین، کمی حق را به شما می‌دهم. به طور میانگین فقط حدود سی درصد از ژن مردمان ایران‌زمین (فراتر از کشور کنونی ایران) ژن اقوام کهن آریایی است. مردمان ایران فراتر از قبایل باستانی آریایی‌اند.
با این‌حال زبان مشترک اغلب آن‌ها فارسی است که ریشه‌هایش میراث قوم آریایی در ایران (و نه هندوستان) است.


امیدوارم به زودی در «باشگاه اندیشه»، مدرسهٔ «مطالعات تاریخ ایران و پیرامون» در خدمت اساتید فاضل و پژوهشگران دقیق، به سؤالات مهمی از قبیل فرمایشات جنابعالی، بپردازیم.

از شما دعوت می‌کنم شرکت کنید و آن‌جا هم دغدغه‌های خود را مطرح کنید. ما صبورانه توضیح خواهیم داد.



با سپاس و احترام
مریم حقی کورانی
۴ شهریور ۱۴۰۴
👏65❤‍🔥1👍1


🔴مهاجرت اقلیت‌ها، سم مهلک برای ایران



زمان شاه، یه آژانس مهاجرت که به اسرائیل وابسته بود، کمک کرد تا چند ده هزار اقلیت مذهبی، از جمله آشوری و ارمنی و بهایی، از ایران خارج بشن (نقل از محمدمهدی بهرامی).
خود شاه هم که مخالف‌هاش (از جمله آیت‌الله خمینی) رو از کشور دور می‌کرد.
و چقدر به ضرر خود پهلوی تموم شد...
هرچی تنوع کمتر، حکومت فاشیست‌تر.


حالا هم امریکا امکانی برای مهاجرت اقلیت‌های ما از جمهوری اسلامی ایران گذاشته (عکس بالا).

شاید بگید خوبه که! هم اقلیت‌ها راحت میشن، هم مخالف‌هاشون!
ولی وحشتناکه...
برای ایران وحشتناکه...

چرا؟
چون هرچی کشوری یکدست‌تر بشه و تنوع مردمش کمتر بشه، اصلاً دیگه نیازی نداره با مردم متنوع کنار بیاد و تعامل کنه.
یعنی تواناییش در همزیستی و حل اختلاف کمتر میشه.
یادش میره چطور برای هدف‌های مهمش با آدم‌های متفاوت بسازه.

در نتیجه، بین کشورهای همسایه‌ش هم تنها می‌مونه.
پس هم خودش راحت‌تر و رهاتر وارد جنگ با دیگران میشه، هم دیگران راحت و بی‌مهاباتر بهش حمله می‌کنند.

و زیادی ریسک می‌کنه، متحد قوی هم پیدا نمی‌کنه.
پس ناچاره خودش تنهایی آمادهٔ جنگ بشه و مدام اسلحه جمع کنه.


ادامه:
🔴 مهاجرت اقلیت‌ها، سم مهلک برای ایران

ادامه:


تصور کنید، خدای نکرده، یه ایران یکدست که داشته باشیم که مثلاً قریب به اتفاقِ ساکنانش افراد فارسی‌زبان شیعهٔ دوازده‌امامی پیرو ولایت مطلقهٔ فقیه باشند.
بقیه که جای خود؛ چه بلایی سر خود اون ساکنان یکدست میاد؟

همون بلایی میاد که اگر تمام ایران، فلان مدل مسیحی متعصب یا ترک نژادپرست یا کرد تندرو باشند، سر خودشون میاد:
فلج میشن.

اگر خدای نکرده روزی برسه که دیگه در ایران خبری از ترک‌ها، ترکمن‌ها، کردها، بلوچ‌ها، عرب‌ها، ارمنی‌ها، آشوری‌ها، سنی‌ها، صوفی‌ها، زردشتی‌ها، یارسانی‌ها، مندائی‌ها، گروه‌های بی‌دین و حتی شیعه‌های روشنفکر مخالف اسلام سیاسی، یا شیعه‌های دوازده‌امامی سنتی مخالف ولایت مطلقه، هیچ کدوم نباشند، یا باشند ولی پنهان باشند و فعال نباشند،
بعدش چه بلایی سر اون ایران خالصِ یکدستِ بدبخت میاد؟


اگه خدای نکرده ایران یکدست بشه و مردمش تبدیل بشن به مردمانی که حتی سفیرها و رایزن‌ها و مذاکره‌کننده‌هاشون دقیقاً مثل مرکز حکومت‌ خالص‌اند، چقدر احتمال داره که بتونند با موفقیت با همسایهٔ ترک‌ لائیک‌شون، یا همسایهٔ عرب سنی‌شون، یا همسایهٔ سنی طالبان‌شون، یا همسایهٔ ارمنی مسیحی‌شون، یا حتی قدرت بزرگ کافر کمونیست چینی‌شون، ارتباط عمیق برقرار کنند، اختلافات رو حل کنند، متحد بشند و همکاری کنند؟
اصلا همسایهٔ قوی نمیاد باهاش متحد بشه، چون اتحاد باهاش خیلی پرریسکه. نمی‌ارزه.


چنین ایرانی خیلی تنها و آسیب‌پذیر میشه.
مجبور میشه تمرکز کنه روی تقویت نظامی خودش تا بلکه آسیب نبینه.
در نتیجه، ناچاره از سرمایه‌های حدود و اندک خودش، درصد خیلی بالایی رو خرج اسلحه کنه.

در نتیجه، توان و پول زیادی براش نمی‌مونه تا خرج دوا و درمان مردمش کنه. و به هیچ وجه پول زیادی نمی‌مونه که خرج آموزش و پرورش درجه یک و استادها و دانشمندها و هنرمندها و فرهنگی‌هاش کنه.


حالا فرض کنید این وضعیت، وضع یک روز و یک ماه و یک سال نباشه. وضع ده سال و بیست سال و شصت سال و هفتاد سال باشه.

اون مردم یکدست وفاداری که مونده بودند، چی میشن؟ له میشن. آیا بچه‌هاشون راه اون‌ها رو ادامه میدن؟


🔻🔺🔻


خلاصه که فقرِتنوع، یه زنجیرهٔ مسموم رو به‌راه میندازه که نتیجه‌ش ضعف کل کشوره.

به این ترتیب:

⬅️ فقر تنوع در درون
⬅️ کاهش نیاز به همزیستی
⬅️ کاهش توان همزیستی
⬅️ کاهش توافق با بیرون
⬅️ جدا افتادن از اتحادیه‌ها
⬅️ افزایش خطر جنگ و حمله
⬅️ نیاز به اولویت دادن به سلاح
⬅️ کم شدن اولویت درمان و آموزش
⬅️ نارضایتی باقی مردم درون
⬅️ نیاز به سرکوب شدیدتر درون
⬅️ مهاجرت بیشتر

⬅️ تکرار چرخه و تضعیف شدیدتر



خبر خوب این‌که این چرخه رو میشه شکست؛ حتی بدون نیاز به دخالت خارجی یا انقلاب و براندازی.
در گفتگوی فاضلی با قهرمانپور شنیدیم که کشورهای زیادی در عصر ما هستند که با کمترین خشونت و در زمان محدود تونسته‌ند هم‌زیستی مسالمت‌آمیز رو بین مردم خودشون نهادینه کنند.
قدم اولش همین تغییر نگاهه. از تنوع نترسیم!


به امید دیدن ایران متنوع و متحد
مریم حقی کورانی
مرداد ۱۴۰۴
3👍3🥱1
دیروز ۱۹ شهریور سالگرد آیت‌الله طالقانی بود.

طالقانی مخالف مهم «مطلقه بودنِ» ولایت فقیه بود (یعنی می‌گفت رهبر قدرت داشته باشد ولی قدرتش محدود باشد؛ بی‌قیدوشرط نباشد).

«استبداد نعلین بدتر از استبداد چکمه است.»
این جمله را طالقانی چند روز پیش از وفاتش در نمازجمعهٔ تهران گفته بود. جمعه گفت و دوشنبه فوت کرد.


(نقل از کیوان صمیمی که در آن زمان از جوان‌های نهضت ملی بوده است)
😢1👌1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺کارشناسان اسرائیلی:

🔹"جنگ اسرائیل دیگر تنها در غزه نیست؛ میدان تازه‌ای در اروپا شکل گرفته است | یورش به دفاتر صنایع نظامی در برلین، طومار هزاران هنرمند، تحریم کشاورزی و دانشگاه‌ها همه و همه بخشی از سونامی دیپلماتیکی است که موجودیت اسرائیل را زیر سؤال برده است | وقتی حتی سفیران اسرائیل پاسخ روشنی برای دفاع ندارند، می‌توان فهمید که جبهه تبلیغات به‌کلی شکست خورده است | این همان نبردی است که تل‌آویو هرگز انتظارش را نداشت."

🔎@AjaNews_persian
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🕊1
الجزیره به فارسی
🔺کارشناسان اسرائیلی: 🔹"جنگ اسرائیل دیگر تنها در غزه نیست؛ میدان تازه‌ای در اروپا شکل گرفته است | یورش به دفاتر صنایع نظامی در برلین، طومار هزاران هنرمند، تحریم کشاورزی و دانشگاه‌ها همه و همه بخشی از سونامی دیپلماتیکی است که موجودیت اسرائیل را زیر سؤال برده…
حالا «آش آن قدر شور شده که خان هم فهمیده».
خدا کند دیگر اسرائیل کمر راست نکند. آیا ممکن است؟
به قول سیف فرغانی:
«ای تو رَمه سپرده به چوپانِ گرگ‌طبع!
این گرگیِ شبانِ شما نیز بگذرد...»
(ای کسی که گلّه را به چوپانی -وحشی- مانند گرگ سپردی! این گرگ بودنِ چوپان شما هم می‌گذرد.)
👍2
📍رسم آقاخان و راه ایران شیعی
درسی از کنشگری کریم آقاخان، پیشوای تازه درگذشته اسماعیلیه

✍️ امیرمهدی مناقبی
🗓 ۲۳ بهمن ۱۴۰۳

🔸 کریم آقاخان با اقدامات متنوع خیریه در دنیا شناخته می‌شود. از توسعه مناطق محروم و نجات محیط زیست تا جایزه معماری و موسیقی.
او کنش محترمانه‌ای داشت و احترام را برای خود و پیروانش به ارمغان آورد. از خود و اسماعیلیه چهره‌ای انسانی و فرافرقه‌ای ساخت و به لوازم آن پایبند ماند.
اقدامات آقاخان، چند بعدی و توسعه‌ محور بود. نگاه بلندمدت را می‌توان در برنامه‌های او به وضوح دید.

🔸 متاسفانه تشیع در ایران با وجود نیاز شدید به چنین اقدامات و چهره‌‌هایی، در این زمینه بسیار فقیر است. اگر روحانیت شیعه طی دهه‌های گذشته چنین کنشگران فرافرقه‌ای و انسان‌محوری در ایران داشت شرایط دین در ایران به گونه‌ی دیگری بود.
این یادداشت با به رسمیت شناختن نیازهای فراوان داخلی، متمرکز بر نیازهای برون مرزی ایران و تشیع است.

🔸️ بنابر دلایلی ایران از زمان محمدرضا پهلوی تا امروز بخشی از عمق راهبردی (فرهنگی و نظامی) خود را در غرب کشور و تا لبنان و دریای مدیترانه تعریف کرده است. این اقدام هم‌زمان با عدم توجه کافی به فرصت‌های ایران در مرزهای شرقی بوده است.

🔸️ ما در آسیای میانه، افغانستان، پاکستان و حتی هندوستان فرصت‌های مهمی با اتکا به مذهب تشیع و زبان فارسی داریم. فرصت‌هایی که برای بقا و اقتدار ایران و تشیع سرنوشت‌ساز هستند؛ اما همزمان دو نگاه در کشور وجود دارد که مانع تقویت ریشه‌های شرقی ماست: فرقه‌گرایی و سیاسی‌گری.

🔸️ کریم آقاخان با حذف دو رویکرد حساسیت برانگیز فرقه‌گرایی و سیاسی‌کاری توانست در این مناطق پایگاه اسماعیلیه را به مراتب محکم‌تر از قلعه الموت در قلب‌ها و اذهان بنا کند.
او می‌توانست با اقداماتی فرقه‌ای در پی گسترش و تبلیغ مستقیم اسماعیلیه باشد اما با صبوری توانست امنیت و احترام بلندمدت را برای پیروان خود به یادگار بگذارد.
او پذیرفته بود اسماعیلیه در اقلیت است و راهبردی منطبق با این واقعیت بنا کرده بود.

🔻 ۱/۲
▫️@am_managhebi
👏3
🔻۲/۲
🔸️ فرصت کنش‌های مشابه کریم آقاخان برای شیعیان ایران مهیا است. گسترش عمق فرهنگی در شرق کشور نیاز عمیق امروز ایران و تشیع است.
به صورت خاص بعد از سقوط سوریه و تضعیف محور مقاومت این نیاز تشدید شده است. از سمت دیگر تهدیدهای امنیتی از سمت شرق کشور رو به ازدیاد است و برخی تحلیلگران بحران‌های سختی را از آن ناحیه پیش‌بینی می‌کنند‌.

🔸️ برای ایجاد عمق راهبردی ایران و تشیع در شرق کشور توسط کنشگران شیعه ایرانی، توجه به ۹ نکته ذیل داری اهمیت است:

1️⃣ دوری از فرقه‌گرایی:
توجه به فعالیت‌های عام‌المنفعه جهت خدمت به همه مردم بدون تبعیض مذهبی و بدون تبلیغ مستقیم و دعوت به تشیع.

2️⃣ اجتناب از صدور انقلاب:
هرگونه اقدامی که در جهت نفوذ سیاسی ایران باشد موجب شکست در میان مردم مناطق هدف و ایرانیان داخل کشور خواهد شد. همچنین اقدامات متقابل رقبا و مخالفان ایران را هم در پی خواهد داشت.

3️⃣ مشارکت مردم محلی:
تا حد امکان اقدامات با مشارکت و تعامل مردم بومی منطقه باشد تا به صورت طبیعی شکل بگیرد و به کیفیت، اثربخشی و دوام آن کمک کند.

4️⃣ توجه به توسعه پایدار:
تجربه فعالیت‌های خیریه شیعیان ایران در منطقه بیشتر معطوف به کمک‌های امدادی در بلایا و سوانح بوده. اما برای تأثیرگذاری عمیق نیاز به اقداماتی معطوف به رفع نیازهای بلندمدت است.

5️⃣ مشارکت با نهادهای بین‌المللی:
تجربه ایران و تشیع در این گونه اقدامات کم است اما موسسات و مراکز بین المللی هستند که تجربه، توان و انگیزه این دست فعالیت‌ها را دارند.
جلب مشا‌رکت آنها موجب انتقال دانش، افزایش کیفیت و کاهش حساسیت‌ها خواهد شد.

6️⃣ شفافیت و پاسخگویی:
طبیعی است که هدایت این اقدامات از داخل ایران بسیاری از کنشگران را حساس کند. با گزارش‌دهی و شفافیت اقدامات می‌توان از میزان حساسیت‌های مذهبی و سیاسی کاست.

7️⃣ توسعه الهیات خدمت به انسان:
انجام این اقدامات فارغ از فرقه‌گرایی نیازمند الهایاتی توسعه یافته در جهت تبین منطق دینی خدمت به نوع بشر فارغ از مذهب افراد است. الهیاتی که در تشیع وجود دارد ولی به محاق رفته است.

8️⃣ پیوند با شیعیان و فارس‌زبانان:
شرکای اصلی حضور منطقه‌ای ما، شیعیان و فارس‌زبانان هستند. اقدامات منطقه‌ای باید به گونه‌ای باشد که:
▫️ شیعیان و فارس‌زبانان مشارکت جدی در آن داشته باشند.
▫️ موجب همبستگی بیشتر آنها با شیعیان و فارس‌زبانان ایران شود.
▫️ حضور آنها در طرح‌ها موجب جلب احترام برای آنها در بین غیر شیعیان و غیر فارس‌زبانان شود.

9️⃣ مدیریت ذی‌نفعان و ایجاد موازنه:
کشورهای عربستان، ترکیه، آمریکا و رژیم صهیونیستی مخالف افزایش عمق راهبردی ایران و تشیع در شرق خواهند بود.
موضع روسیه برای این قلم شفاف نیست اما چین می‌تواند همراه مهم این طرح باشد.
چین برای پیشرفت ابتکار (کریدور) کمربند جاده از اقداماتی که موجب افزایش امنیت و مهار بنیادگرایی و خشونت می‌شود استقبال خواهد کرد؛ چه این که این اقدام توسط کشوری با منافع مشترک باشد.
می‌بایست با استفاده از تضاد منافع این قدرت‌ها، موازنه‌ای در جهت پیشبرد این ایده بنا کرد.

🔸️ جریان‌های سیاسی و امنیتی ایران باید به این مهم توجه کنند که با توجه به حساسیت موضوع، بخشی از این اقدامات صرفا از عهده نهادهای مدنی و مردمی (واقعی) بر می‌آید و هرگونه مداخله حاکمیتی منجر به شکست آن خواهد شد.

🔸️ متاسفانه از دشواری‌های رقم خوردن این اقدام نبود تجربه ملی و شیعی است.
فقدان چهره‌ها و موسسات معتبر مذهبی که در جهت محرومیت‌‌زدایی بلندمدت و توسعه پایدار فعالیت کرده باشند به همراه خلاء نگاه امنیتی که بتواند لوازم این اقدامات را درک کرده و بدون مداخله بیجا به ایجاد عمق راهبردی و امنیت پایدار کمک کند از چالش‌های این پیشنهاد است.

🔸️ این قلم اعتقاد به ارزش ذاتی خدمت به انسان دارد و الهیات شیعی را نیز راهنمای این مسیر می‌داند اما این یادداشت صرفا به بخشی از جنبه‌های کارکردی این رویکرد پرداخته است.
راه دشواری است اما برای ایران و برای تشیع باید در آن قدم نهاد؛ باشد که راه خود بگویدمان چون باید رفت.

🔻۲/۲
▫️@am_managhebi
🤷‍♂1👏1🥱1
2025/10/21 10:39:23
Back to Top
HTML Embed Code: