أخٌفيالله
بیش از ۱۰۰ هزار اسقاطیلی بهدلیل جنگ با ایران و بستهشدن حریم هوایی اسقاطیل، در خارج از کشور 🤮 گیر افتادهاند. وزیر حملونقل میری رگو اعلام کرد که طی ۲۴ ساعت آینده، عملیات «بازگشت ایمن» برای بازگرداندن آنها آغاز میشود. این عملیات بهصورت تدریجی و با اولویتبندی…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
أخٌفيالله
دقیقا در همون روز ۲۱ ژوئن یک گروه هکری با انتشار ویدیویی فراخوانی داد که اگر اطلاعاتی درمورد این افراد دارید اون رو برای ما ارسال کنید
أخٌفيالله
دقیقا در همون روز ۲۱ ژوئن یک گروه هکری با انتشار ویدیویی فراخوانی داد که اگر اطلاعاتی درمورد این افراد دارید اون رو برای ما ارسال کنید
به فاصله ۳ روز بعد و بعد ازون ۴ روز بعد و نهایتا امروز هکرها لیستهایی از جنایتکاران امنیتی ، سایبری و نظامی اسقاطیل همراه با شماره تماس و ادرس محل اسکانشون در فلسطین اشغالی رو منتشر کردن
آدرسهایی که شاید از جمله اهداف هدف قرارگرفته یا در لیست هدفهای اینده میتونه باشه، موردیه که اهلش با گشتن در داده ها و تطابق با نقاط اعلامی اصابت صحت سنجی بشه
آدرسهایی که شاید از جمله اهداف هدف قرارگرفته یا در لیست هدفهای اینده میتونه باشه، موردیه که اهلش با گشتن در داده ها و تطابق با نقاط اعلامی اصابت صحت سنجی بشه
أخٌفيالله
به فاصله ۳ روز بعد و بعد ازون ۴ روز بعد و نهایتا امروز هکرها لیستهایی از جنایتکاران امنیتی ، سایبری و نظامی اسقاطیل همراه با شماره تماس و ادرس محل اسکانشون در فلسطین اشغالی رو منتشر کردن آدرسهایی که شاید از جمله اهداف هدف قرارگرفته یا در لیست هدفهای اینده…
دوروز پیش بود که شبکه ۱۲ اسقاطیل یک مطلبی منتشر کرد از وضعیت اسقاطیلیهایی که براثر حملات موشکی ایران اواره شدن و در هتل های مختلف مستقر شدن
چند تا از کسایی که درمورد وضعیتشون گفتن جالب بودن:
چند تا از کسایی که درمورد وضعیتشون گفتن جالب بودن:
أخٌفيالله
دوروز پیش بود که شبکه ۱۲ اسقاطیل یک مطلبی منتشر کرد از وضعیت اسقاطیلیهایی که براثر حملات موشکی ایران اواره شدن و در هتل های مختلف مستقر شدن چند تا از کسایی که درمورد وضعیتشون گفتن جالب بودن:
دیوید کوهن، ۴۷ ساله، متأهل و پدر سه فرزند، کارمند سفارت آمریکا است و در ساختمانی هشتطبقه در این محله زندگی میکند. او میگوید: «من در پناهگاه بودم، آخرین کسی که در را بست. صدای انفجار شدیدی آمد و تمام، حالا ساختمان ما بهعنوان "ساختمان زرد" طبقهبندی شده. یک مهندس باید تصمیم بگیرد که آیا باید آن را خراب کنند یا نه، ولی این زمان میبرد. به نظرم بین یک تا دو هفته تصمیمگیری خواهد شد. در هر صورت، کار زیادی برای بازسازی داریم، ولی امیدوارم که همه چیز فقط به بازسازی ختم شود.»
أخٌفيالله
دیوید کوهن، ۴۷ ساله، متأهل و پدر سه فرزند، کارمند سفارت آمریکا است و در ساختمانی هشتطبقه در این محله زندگی میکند. او میگوید: «من در پناهگاه بودم، آخرین کسی که در را بست. صدای انفجار شدیدی آمد و تمام، حالا ساختمان ما بهعنوان "ساختمان زرد" طبقهبندی شده.…
در لابی هتل لئوناردوی قدس، موشه در حال قدم زدن است؛ کارمند وزارت جنگ که در ساختمانی زندگی میکرد که بهعنوان "ساختمان قرمز" طبقهبندی شده است. او هنگام اصابت موشک در محل کارش بود. وقتی به خانه برگشت، به او گفته شد که ساختمان در آستانه تخریب است و به هیچوجه اجازه ورود یا خارج کردن وسایلش را ندارد. به گفتهی او، او سه روز است که با همان لباسها راه میرود. «لباسها بخش ساده ماجراست. خاطرات، آلبومها، اسناد شخصی... چیزهایی که در طول سالها جمع کردهای. اینها چیزهایی نیستند که بتوان برایشان غرامت تعیین کرد، خیلی فراتر از این حرفهاست. شوک بزرگیه»
أخٌفيالله
در لابی هتل لئوناردوی قدس، موشه در حال قدم زدن است؛ کارمند وزارت جنگ که در ساختمانی زندگی میکرد که بهعنوان "ساختمان قرمز" طبقهبندی شده است. او هنگام اصابت موشک در محل کارش بود. وقتی به خانه برگشت، به او گفته شد که ساختمان در آستانه تخریب است و به هیچوجه…
موشه اضافه میکند: «توضیح کل ماجرا برایشان سخت بود. آنها ساختمان را از بیرون میدیدند. شبیه غزه بود و من غزه را میدیدم.»
أخٌفيالله
موشه اضافه میکند: «توضیح کل ماجرا برایشان سخت بود. آنها ساختمان را از بیرون میدیدند. شبیه غزه بود و من غزه را میدیدم.»
در هتل لئوناردو واقع در خیابان کینگ جورج، در مرکز قدس، ما با عکیوا و اورلی حییم دیدار میکنیم. عکیوا، ۸۰ ساله، در زمینه همراهی دانشآموزان در سرویسهای آموزش ویژه کار میکند. اورلی، ۶۲ ساله، بازنشستهی پلیس است. آنها در یک برج مسکونی در راماتگان زندگی میکنند، ساختمانی که تنها پنج سال از سکونتش میگذرد و صبح چهارشنبهی گذشته بر اثر موج انفجار ناشی از یک موشک بالستیک که در نزدیکی آن فرود آمد، آسیب جدی دید. در پی این انفجار، سیستمهای برق از کار افتاد و راهپلهها پر از شیشههای شکسته شد. هرچند ساختمان نو و نسبتاً مقاوم است و برنامهای برای تخریب آن وجود ندارد، اما میزان خسارت بسیار بالاست.
اورلی میگوید: «ما ۱۳ طبقه را از پلههای تاریک بالا رفتیم تا ببینیم چه خسارتی وارد شده. وسایلمان را جمع کردیم و آمدیم اینجا». عکیوا اضافه میکند: «تمام لابی ساختمان نابود شده. در قسمت جلو، همهی بالکنها خمیده و کج شدهاند. بالا رفتن و پایین آمدن از پلهها برایم از لحاظ جسمی هزینه داشت، اما مجبور بودم چون داروهایم آن بالا بود. بعضی همسایهها حتی تا طبقه ۳۰ بالا رفتند تا وسایلشان را بردارند. با مدیر ساختمان صحبت کردم، گفت حداقل شش ماه طول میکشد تا دوباره بتوان در آنجا زندگی کرد. خیلی چیزها باید تعمیر شود. نه فقط داخل واحدها، بلکه تمام زیرساختهای اطراف. الآن برق نداریم، آب نداریم، آسانسورها خراباند، بالکن همه خراب شده».
این زوج اکنون میدانند که در آستانهی دورهای جدید از بیثباتی قرار دارند. به گفتهی عکیوا، بخشی از این دوره را در خارج از کشور خواهند گذراند: «بچههای ما در نیویورک هستند. قرار است برای دو ماه برویم آنجا. شایعات زیادی دربارهی مدت اقامت در هتلها میشنویم، اما من مطمئنم که از ما مراقبت خواهند کرد. بالاخره کسی تقصیر نداشت که موشک روی خانهاش افتاد».
اورلی میگوید: «ما ۱۳ طبقه را از پلههای تاریک بالا رفتیم تا ببینیم چه خسارتی وارد شده. وسایلمان را جمع کردیم و آمدیم اینجا». عکیوا اضافه میکند: «تمام لابی ساختمان نابود شده. در قسمت جلو، همهی بالکنها خمیده و کج شدهاند. بالا رفتن و پایین آمدن از پلهها برایم از لحاظ جسمی هزینه داشت، اما مجبور بودم چون داروهایم آن بالا بود. بعضی همسایهها حتی تا طبقه ۳۰ بالا رفتند تا وسایلشان را بردارند. با مدیر ساختمان صحبت کردم، گفت حداقل شش ماه طول میکشد تا دوباره بتوان در آنجا زندگی کرد. خیلی چیزها باید تعمیر شود. نه فقط داخل واحدها، بلکه تمام زیرساختهای اطراف. الآن برق نداریم، آب نداریم، آسانسورها خراباند، بالکن همه خراب شده».
این زوج اکنون میدانند که در آستانهی دورهای جدید از بیثباتی قرار دارند. به گفتهی عکیوا، بخشی از این دوره را در خارج از کشور خواهند گذراند: «بچههای ما در نیویورک هستند. قرار است برای دو ماه برویم آنجا. شایعات زیادی دربارهی مدت اقامت در هتلها میشنویم، اما من مطمئنم که از ما مراقبت خواهند کرد. بالاخره کسی تقصیر نداشت که موشک روی خانهاش افتاد».
أخٌفيالله
در هتل لئوناردو واقع در خیابان کینگ جورج، در مرکز قدس، ما با عکیوا و اورلی حییم دیدار میکنیم. عکیوا، ۸۰ ساله، در زمینه همراهی دانشآموزان در سرویسهای آموزش ویژه کار میکند. اورلی، ۶۲ ساله، بازنشستهی پلیس است. آنها در یک برج مسکونی در راماتگان زندگی میکنند،…
خب همه ده تا پست بالا رو بذارید کنارهم و نتیجه بگیرید خودتون
شبکه ۱۳ اسقاطیل
جلسات برگزارشده طی دیروز و امروز نزد نخستوزیر، با لحنهایی بسیار تند همراه بود، چرا که اختلافات شدیدی میان مقامات سیاسی و رئیس ستاد کل و نمایندگان عرررتش وجود داشت.
رئیس ستاد کل به وزرا هشدار داد که ادامه عملیات نظامی درغزه در حال حاضر جان اسرا را به خطر میاندازد و وضعیت آنها بدتر شده است.
ایتامار بنگویر و اسموتریچ به نمایندگان عرررتش اعتراض کردند و گفتند: «ما هم خواستار آزادی اسرا هستیم، اما حاضر نیستیم کل کشور 🤮 را قربانی کنیم.»
اسموتریچ با عصبانیت گفت: «عرررتش دارد به مقامات سیاسی دیکته میکند که چه تصمیمی بگیرند.»
نتانیابو برنامهای چهارمرحلهای برای ادامه عملیات در غزه ارائه کرد.
در پسزمینه این اختلافات او طی روزهای آینده راهی واشنگتن خواهد شد.
جلسات برگزارشده طی دیروز و امروز نزد نخستوزیر، با لحنهایی بسیار تند همراه بود، چرا که اختلافات شدیدی میان مقامات سیاسی و رئیس ستاد کل و نمایندگان عرررتش وجود داشت.
رئیس ستاد کل به وزرا هشدار داد که ادامه عملیات نظامی درغزه در حال حاضر جان اسرا را به خطر میاندازد و وضعیت آنها بدتر شده است.
ایتامار بنگویر و اسموتریچ به نمایندگان عرررتش اعتراض کردند و گفتند: «ما هم خواستار آزادی اسرا هستیم، اما حاضر نیستیم کل کشور 🤮 را قربانی کنیم.»
اسموتریچ با عصبانیت گفت: «عرررتش دارد به مقامات سیاسی دیکته میکند که چه تصمیمی بگیرند.»
نتانیابو برنامهای چهارمرحلهای برای ادامه عملیات در غزه ارائه کرد.
در پسزمینه این اختلافات او طی روزهای آینده راهی واشنگتن خواهد شد.
خانوادههایی که در محلهای از بئرالسبع زندگی میکردند و خانههایشان در جریان جنگ با ایران هدف موشک قرار گرفت، اکنون با چالش جدیدی روبهرو هستند: شهرداری به آنها اعلام کرده که باید هتلها را ترک کنند، در غیر این صورت باید هزینه اقامت خود را بهصورت بازگشتی بپردازند. این در حالی است که بازار اجاره با افزایش شدید قیمت روبهروست و تقریباً هیچ خانهای برای اجاره کوتاهمدت وجود ندارد.
برخی از ساختمانها (شمارههای ۴، ۶ و ۸) بهعنوان خطرناک اعلام شدهاند و ساکنان آنها به محلهای اقامت موقت، از جمله هتل لئوناردو، منتقل شدند. اما حتی ساکنان ساختمانهایی با آسیب جزئیتر نیز اخطار دریافت کردهاند که باید هتل را ترک کنند. در حالی که خانههایشان هنوز پنجره ندارند و قابهای در و پنجره کنده شدهاند، هیچ راهحلی برای اقامت جایگزین در اختیارشان قرار نگرفته است.
سیمون، یکی از ساکنان ساختمان شماره ۱۰، میگوید:
«نمایندهای از 'مدیریت لاوی' تماس گرفت و گفت که باید هتل را ترک کنیم. ما مجوز دو ماه اقامت داشتیم. من همیشه مالیات پرداختهام و حالا وقتش است که دولت از من حمایت کند. ما فقط میخواهیم خانهمان را بازسازی کنیم و برگردیم.»
یک غاصب دیگر میگوید:
«دخترم از روز اول در خدمت سربازی اضطراری است. اکنون در هتل بدون هیچ تاریخ مشخصی زندگی میکنیم. هیچ نهادی به ما نمیگوید تا چه زمانی اینجا هستیم. من با دهها بنگاه تماس گرفتهام، اما کسی حاضر نیست برای یک ماه خانه اجاره دهد. همه فقط وعده میدهند، اما چیزی مشخص نیست.»
حیا عزریا، ۶۴ ساله، ساکن دیگر همان محله، میگوید:
«روز تولدم موشک به خانهمان برخورد کرد. حالا هیچکس نمیداند با تعمیر خانه چه کند. دیدم بعضی صاحبخانهها برای یک واحد مسکونی ۵۰ هزار شِکِل (حدود ۱۳۵۰۰ دلار) ضمانت میخواهند. ما حتی مبلمان نداریم، فقط میخواهیم یک سقف بالای سرمان باشد.»
ساکنان ساختمان شماره ۴ که تقریباً کاملاً ویران شده، میگویند:
«هیچ خانهای پیدا نمیشود. دوستانمان خانهای پیدا کردند، اما صاحبخانه با فهمیدن شرایط، قیمت را بالا برد. ما مجبور شدیم خانهای را با قیمت خیلی بالا اجاره کنیم، چون چارهای نداشتیم.»
دیگری میگوید:
«نمیدانیم تا کی این اقامت معتبر است. دنبال ثبت درخواست غرامت هستیم، اما هیچ چیز شفاف نیست. پشتیبانی انسانی هست، اما حمایت مالی وجود ندارد.»
شوهرش، اسحاق، اضافه میکند:
«خوششانسی ما این بود که شهرداری بئرالسبع واقعاً مسئولانه عمل کرد. چون اگر به دولت تکیه میکردیم، الان در خیابان بودیم. این جامعه مدنی و حکومت محلی است که فعلاً امور را میچرخاند.»
برخی از ساختمانها (شمارههای ۴، ۶ و ۸) بهعنوان خطرناک اعلام شدهاند و ساکنان آنها به محلهای اقامت موقت، از جمله هتل لئوناردو، منتقل شدند. اما حتی ساکنان ساختمانهایی با آسیب جزئیتر نیز اخطار دریافت کردهاند که باید هتل را ترک کنند. در حالی که خانههایشان هنوز پنجره ندارند و قابهای در و پنجره کنده شدهاند، هیچ راهحلی برای اقامت جایگزین در اختیارشان قرار نگرفته است.
سیمون، یکی از ساکنان ساختمان شماره ۱۰، میگوید:
«نمایندهای از 'مدیریت لاوی' تماس گرفت و گفت که باید هتل را ترک کنیم. ما مجوز دو ماه اقامت داشتیم. من همیشه مالیات پرداختهام و حالا وقتش است که دولت از من حمایت کند. ما فقط میخواهیم خانهمان را بازسازی کنیم و برگردیم.»
یک غاصب دیگر میگوید:
«دخترم از روز اول در خدمت سربازی اضطراری است. اکنون در هتل بدون هیچ تاریخ مشخصی زندگی میکنیم. هیچ نهادی به ما نمیگوید تا چه زمانی اینجا هستیم. من با دهها بنگاه تماس گرفتهام، اما کسی حاضر نیست برای یک ماه خانه اجاره دهد. همه فقط وعده میدهند، اما چیزی مشخص نیست.»
حیا عزریا، ۶۴ ساله، ساکن دیگر همان محله، میگوید:
«روز تولدم موشک به خانهمان برخورد کرد. حالا هیچکس نمیداند با تعمیر خانه چه کند. دیدم بعضی صاحبخانهها برای یک واحد مسکونی ۵۰ هزار شِکِل (حدود ۱۳۵۰۰ دلار) ضمانت میخواهند. ما حتی مبلمان نداریم، فقط میخواهیم یک سقف بالای سرمان باشد.»
ساکنان ساختمان شماره ۴ که تقریباً کاملاً ویران شده، میگویند:
«هیچ خانهای پیدا نمیشود. دوستانمان خانهای پیدا کردند، اما صاحبخانه با فهمیدن شرایط، قیمت را بالا برد. ما مجبور شدیم خانهای را با قیمت خیلی بالا اجاره کنیم، چون چارهای نداشتیم.»
دیگری میگوید:
«نمیدانیم تا کی این اقامت معتبر است. دنبال ثبت درخواست غرامت هستیم، اما هیچ چیز شفاف نیست. پشتیبانی انسانی هست، اما حمایت مالی وجود ندارد.»
شوهرش، اسحاق، اضافه میکند:
«خوششانسی ما این بود که شهرداری بئرالسبع واقعاً مسئولانه عمل کرد. چون اگر به دولت تکیه میکردیم، الان در خیابان بودیم. این جامعه مدنی و حکومت محلی است که فعلاً امور را میچرخاند.»
در روزهای اخیر، تنش میان ایران و جمهوری آذربایجان افزایش چشمگیری یافته، پس از آنکه منابعی در تهران مدعی شدند آذربایجان به نیروی هوایی اسقاطیل اجازه داده از حریم هوایی خود برای انجام حملات در خاک ایران در جریان «جنگ تحمیلی» استفاده کند.
بهرغم آنکه مقامات رسمی ایران فعلاً با احتیاط سخن میگویند و مستقیماً آذربایجان را متهم نمیکنند، اما خواستار تحقیقی فوری در اینباره شدهاند. رسانههای ایرانی ادعا میکنند جنگندههای اسقاطیلی از حریم هوایی آذربایجان – بهویژه از فراز دریای خزر – عبور کردهاند تا به اهدافی در تهران، کرج و سایر مناطق برسند. این حملات، با استفاده از بمبهای هدایتشونده، بسیار عمیق در خاک ایران انجام شدهاند.
آذربایجان این اتهامات را بهشدت رد کرده و میگوید به هیچ کشوری اجازه نداده از آسمانش برای حمله به کشوری دیگر استفاده کند.
با این حال، در گفتوگوی تلفنی میان رئیسجمهور ایران مسعود پزشکیان و همتای آذریاش الهام علیاف، این موضوع بهطور غیرمستقیم مطرح شده و سفیر ایران در ارمنستان نیز ادعاهایی را علیه باکو مطرح کرده است.
این مسئله باعث شده رسانههای نزدیک به حکومت باکو، بهشدت به ایران حمله کنند. در مقالهای از رسانهی «کالیبر» آمده است:
«دشمن اصلی آذربایجان در ایران، نه یک مقام یا دیپلمات، بلکه شخص رهبر (آیت الله) علی خامنهای است؛ کسی که سالهاست سیاستهای خصمانه و خرابکارانه علیه باکو را هدایت میکند. تمام تحریکات، درز اطلاعات و کارزارهای ضد آذربایجانی از دفتر او سرچشمه میگیرند.»
ایران میگوید حملات به تهران و کرج از مسیر دریای خزر انجام شده، که فقط آذربایجان امکان عبور هوایی از آن را داشته، چرا که ارمنستان، روسیه و ترکمنستان متحدان ایران هستند.
حمله به تبریز از مسیر عراق
حملات به کرمانشاه و اصفهان نیز از عراق، پس از نابودی سامانههای پدافندی ایران در آن مناطق
در این میان، تنش میان آذربایجان و روسیه نیز بالا گرفته است. چند روز پیش، نیروهای امنیتی روسیه در یکاترینبورگ عملیاتی انجام دادند که در آن دو شهروند آذربایجان کشته و بیش از ۵۰ نفر بازداشت شدند. بیشتر آنها به جرایم دهه ۲۰۰۰ متهم شدهاند.
آذربایجان واکنش شدیدی نشان داد و تمام رویدادهای فرهنگی مرتبط با روسیه را لغو کرد، از جمله کنسرتهای هنرمندانی چون لئونید آگوتین و آنژلیکا واروم، و نمایشهایی مانند «فندقشکن». وزارت فرهنگ آذربایجان اقدامات روسیه را «خشونت» و «تبعیض نژادی» خواند. رسانه رسمی AzTV نیز روسیه را با آلمان نازی دهه ۳۰ مقایسه کرد.
پارلمان آذربایجان شرکت در نشست بینپارلمانی با روسیه را لغو کرد، و معاون نخستوزیر روسیه، آلکسی اورچوک، هنگام سفر به باکو مورد استقبال قرار نگرفت. همچنین، دفتر خبرگزاری روسی اسپوتنیک در باکو بسته شد و دو کارمند آن بهاتهام جاسوسی بازداشت شدند.
روسها این عملیات را «برای رسیدگی به جرائم سنگین یک باند قومی» توصیف کردند، اما باکو آن را بهعنوان برخورد هدفمند علیه آذربایجانیها تعبیر میکند. این بحران میتواند پروژههای مشترک مانند دالان شمال-جنوب (از روسیه به ایران از طریق آذربایجان) را تهدید کند.
تنگنای باکو
در این شرایط، ایران فشارهای خود را بر باکو افزایش داده تا درباره عبور جنگندههای اسقاطیلی توضیح دهد. باکو خود را در وضعیتی دشوار یافته است: از یکسو همکاری امنیتی و اقتصادی با اسقاطیل، و از سوی دیگر تمایل به پرهیز از درگیری مستقیم با تهران.
کارشناسان میگویند وابستگی متقابل اقتصادی ممکن است مانع از وخامت کامل روابط با روسیه و ایران شود – اما توازننگهداشتن برای باکو دشوار خواهد بود.
بهرغم آنکه مقامات رسمی ایران فعلاً با احتیاط سخن میگویند و مستقیماً آذربایجان را متهم نمیکنند، اما خواستار تحقیقی فوری در اینباره شدهاند. رسانههای ایرانی ادعا میکنند جنگندههای اسقاطیلی از حریم هوایی آذربایجان – بهویژه از فراز دریای خزر – عبور کردهاند تا به اهدافی در تهران، کرج و سایر مناطق برسند. این حملات، با استفاده از بمبهای هدایتشونده، بسیار عمیق در خاک ایران انجام شدهاند.
آذربایجان این اتهامات را بهشدت رد کرده و میگوید به هیچ کشوری اجازه نداده از آسمانش برای حمله به کشوری دیگر استفاده کند.
با این حال، در گفتوگوی تلفنی میان رئیسجمهور ایران مسعود پزشکیان و همتای آذریاش الهام علیاف، این موضوع بهطور غیرمستقیم مطرح شده و سفیر ایران در ارمنستان نیز ادعاهایی را علیه باکو مطرح کرده است.
این مسئله باعث شده رسانههای نزدیک به حکومت باکو، بهشدت به ایران حمله کنند. در مقالهای از رسانهی «کالیبر» آمده است:
«دشمن اصلی آذربایجان در ایران، نه یک مقام یا دیپلمات، بلکه شخص رهبر (آیت الله) علی خامنهای است؛ کسی که سالهاست سیاستهای خصمانه و خرابکارانه علیه باکو را هدایت میکند. تمام تحریکات، درز اطلاعات و کارزارهای ضد آذربایجانی از دفتر او سرچشمه میگیرند.»
ایران میگوید حملات به تهران و کرج از مسیر دریای خزر انجام شده، که فقط آذربایجان امکان عبور هوایی از آن را داشته، چرا که ارمنستان، روسیه و ترکمنستان متحدان ایران هستند.
حمله به تبریز از مسیر عراق
حملات به کرمانشاه و اصفهان نیز از عراق، پس از نابودی سامانههای پدافندی ایران در آن مناطق
در این میان، تنش میان آذربایجان و روسیه نیز بالا گرفته است. چند روز پیش، نیروهای امنیتی روسیه در یکاترینبورگ عملیاتی انجام دادند که در آن دو شهروند آذربایجان کشته و بیش از ۵۰ نفر بازداشت شدند. بیشتر آنها به جرایم دهه ۲۰۰۰ متهم شدهاند.
آذربایجان واکنش شدیدی نشان داد و تمام رویدادهای فرهنگی مرتبط با روسیه را لغو کرد، از جمله کنسرتهای هنرمندانی چون لئونید آگوتین و آنژلیکا واروم، و نمایشهایی مانند «فندقشکن». وزارت فرهنگ آذربایجان اقدامات روسیه را «خشونت» و «تبعیض نژادی» خواند. رسانه رسمی AzTV نیز روسیه را با آلمان نازی دهه ۳۰ مقایسه کرد.
پارلمان آذربایجان شرکت در نشست بینپارلمانی با روسیه را لغو کرد، و معاون نخستوزیر روسیه، آلکسی اورچوک، هنگام سفر به باکو مورد استقبال قرار نگرفت. همچنین، دفتر خبرگزاری روسی اسپوتنیک در باکو بسته شد و دو کارمند آن بهاتهام جاسوسی بازداشت شدند.
روسها این عملیات را «برای رسیدگی به جرائم سنگین یک باند قومی» توصیف کردند، اما باکو آن را بهعنوان برخورد هدفمند علیه آذربایجانیها تعبیر میکند. این بحران میتواند پروژههای مشترک مانند دالان شمال-جنوب (از روسیه به ایران از طریق آذربایجان) را تهدید کند.
تنگنای باکو
در این شرایط، ایران فشارهای خود را بر باکو افزایش داده تا درباره عبور جنگندههای اسقاطیلی توضیح دهد. باکو خود را در وضعیتی دشوار یافته است: از یکسو همکاری امنیتی و اقتصادی با اسقاطیل، و از سوی دیگر تمایل به پرهیز از درگیری مستقیم با تهران.
کارشناسان میگویند وابستگی متقابل اقتصادی ممکن است مانع از وخامت کامل روابط با روسیه و ایران شود – اما توازننگهداشتن برای باکو دشوار خواهد بود.
حدود ۸۰۰٬۰۰۰ تُن آوار ساختمانی ، میراث موشکهای ایرانی است که پس از دوازده روز جنگ برای اسقاطیل بر جا مانده. این حجم از نخاله نتیجه ویرانی دهها ساختمان مسکونیست که زمانی خانه هزاران شهروند بودند و امروز به تلی از ویرانی تبدیل شدهاند. به گفته وزارت حفاظت محیط زیست، این عدد هنوز فقط برآوردی اولیه است و ممکن است بهزودی بیشتر هم بشود؛ بهویژه اگر تصمیم گرفته شود شماری از ساختمانهای آسیبدیده نیز به کلی تخریب شوند.
برای مقایسه: در یک سال عادی، مجموع نخالههای ساختمانی تولیدشده در اسقاطیل حدود ۷ میلیون تُن است؛ و تنها طی یک هفته و نیم جنگ، حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد این حجم تولید شده است.
سؤال اساسی این است: با این حجم آوار چه باید کرد؟ نخالههای ساختمانی یا میتوانند به معضل و آلودگی محیطزیستی تبدیل شوند، یا اینکه منبعی ارزشمند از مواد اولیه بازیافتی باشند. در یک روند درست، موسوم به «تخریب گزینشی» همه مواد قابل بازیافت و ارزشمند مانند فلزات، شیشه، وسایل خانگی، لوازم برقی و حتی وسایل چوبی جدا میشوند و تنها باقیماندهها برای دفن فرستاده میشوند.
اما در عمل، در اسقاطیل، ماشینهای سنگین سریع وارد محل میشوند و بدون تفکیک، همه چیز را جمع کرده و منتقل میکنند؛ و در نتیجه، هم خسارت اقتصادی وارد میشود، و هم آسیب زیستمحیطی.
این بار هم معلوم شد که کشور 🤮 آمادگی لازم را نداشته. ماجرای تخریب ساختمانها و تخلیه آوار پیشتر و پس از ۷ اکتبر در نواحی حاشیه نوار غزه هم مطرح شد و بعد از آن در حملات حزبالله در شمال، اما هیچ زیرساخت اجرایی برای بازیافت یا ساماندهی نخالهها فراهم نشد.
در حال حاضر، یک کیلو از هر هفت کیلو نخاله ساختمانی (یعنی حدود یک میلیون تُن در سال) در طبیعت رها میشود، چرا که نظارت مؤثری بر مسیر حمل و نقل این ضایعات وجود ندارد.
پیشنهاد وزارت حفاظت محیط زیست: نصب GPS روی کامیونها برای ردیابی مسیر حرکت آنها. اما قانونی که این طرح را الزامی کند، مدتهاست در کمیته داخلی مجلس معطل مانده و هنوز تصویب نشده. وزیر محیط زیست، عیدیت سیلمان، بارها از رئیس کمیسیون، یعقوب اشر، خواسته این قانون را به رأیگیری بگذارد. او قول داده این کار در همین دوره کنست انجام شود، اما هنوز اتفاقی نیفتاده.
در این میان، صدها هزار تُن نخاله انباشته شدهاند و هیچ تضمینی وجود ندارد که کامیونها آنها را به مراکز مجاز منتقل کنند، نه به دره یا زمینهای خالی کنار خانههای مردم...
در سالهای اخیر، ۶۰ مرکز پردازش نخاله در کشور ایجاد شده و در سال ۲۰۲۴، حدود ۹۰٪ از نخالههای ساختمانی بازیافت شدهاند؛ چهار میلیون تُن از آنها صرف پروژههای عمرانی مانند راهسازی و ساخت پل شده است.
اما حتی در این چارچوب هم، یک موضوع مبهم است: چه کسی مسئول تخلیه است؟ وزارت محیط زیست میگوید شهرداریها. اما شهرداری تلآویو در پاسخ رسمی گفته تنها آوارهایی را تخلیه میکند که در فضاهای عمومی مزاحمت ایجاد کرده باشند. نخالههایی که در زمین شخصی باقی ماندهاند، باید توسط مالکان – حتی اگر خانهشان ویران شده – جمعآوری شوند.
وقتی ساکنان بیخانه باید نخالهها را تخلیه کنند
یعنی چه؟ یعنی کسانی که خانهشان تخریب شده، باید با نهادهای دولتی هماهنگ کنند، آوارهای خانهشان را بههزینه خود حمل کنند، و بعداً شاید بتوانند از بیمه یا اداره دارایی خسارت بگیرند. طبیعی است که چنین سیستمی، اجرای تفکیک ضایعات و بازیافت هدفمند را تقریباً غیرممکن میکند.
دکتر عَدی مِگر، پژوهشگر دانشگاه تلآویو، الگوریتمی طراحی کرده که با استفاده از پهپاد و هوش مصنوعی، ترکیب دقیق آوارهای ساختمانی را تحلیل کرده و درصد هر ماده (چوب، فلز، پلاستیک، شیشه،...) را تشخیص میدهد — با دقتی تا ۸۶٪. این سامانه میتواند ارزش اقتصادی نخاله را پیش از حمل، مشخص کند.
اما او با حسرت میگوید: «در میدان خبری از این نیست.، همه چیز را جمع میکنند، و تمام. هیچ تفکیکی صورت نمیگیرد. این خسارت اقتصادی بزرگی است.»
برای مقایسه: در یک سال عادی، مجموع نخالههای ساختمانی تولیدشده در اسقاطیل حدود ۷ میلیون تُن است؛ و تنها طی یک هفته و نیم جنگ، حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد این حجم تولید شده است.
سؤال اساسی این است: با این حجم آوار چه باید کرد؟ نخالههای ساختمانی یا میتوانند به معضل و آلودگی محیطزیستی تبدیل شوند، یا اینکه منبعی ارزشمند از مواد اولیه بازیافتی باشند. در یک روند درست، موسوم به «تخریب گزینشی» همه مواد قابل بازیافت و ارزشمند مانند فلزات، شیشه، وسایل خانگی، لوازم برقی و حتی وسایل چوبی جدا میشوند و تنها باقیماندهها برای دفن فرستاده میشوند.
اما در عمل، در اسقاطیل، ماشینهای سنگین سریع وارد محل میشوند و بدون تفکیک، همه چیز را جمع کرده و منتقل میکنند؛ و در نتیجه، هم خسارت اقتصادی وارد میشود، و هم آسیب زیستمحیطی.
این بار هم معلوم شد که کشور 🤮 آمادگی لازم را نداشته. ماجرای تخریب ساختمانها و تخلیه آوار پیشتر و پس از ۷ اکتبر در نواحی حاشیه نوار غزه هم مطرح شد و بعد از آن در حملات حزبالله در شمال، اما هیچ زیرساخت اجرایی برای بازیافت یا ساماندهی نخالهها فراهم نشد.
در حال حاضر، یک کیلو از هر هفت کیلو نخاله ساختمانی (یعنی حدود یک میلیون تُن در سال) در طبیعت رها میشود، چرا که نظارت مؤثری بر مسیر حمل و نقل این ضایعات وجود ندارد.
پیشنهاد وزارت حفاظت محیط زیست: نصب GPS روی کامیونها برای ردیابی مسیر حرکت آنها. اما قانونی که این طرح را الزامی کند، مدتهاست در کمیته داخلی مجلس معطل مانده و هنوز تصویب نشده. وزیر محیط زیست، عیدیت سیلمان، بارها از رئیس کمیسیون، یعقوب اشر، خواسته این قانون را به رأیگیری بگذارد. او قول داده این کار در همین دوره کنست انجام شود، اما هنوز اتفاقی نیفتاده.
در این میان، صدها هزار تُن نخاله انباشته شدهاند و هیچ تضمینی وجود ندارد که کامیونها آنها را به مراکز مجاز منتقل کنند، نه به دره یا زمینهای خالی کنار خانههای مردم...
در سالهای اخیر، ۶۰ مرکز پردازش نخاله در کشور ایجاد شده و در سال ۲۰۲۴، حدود ۹۰٪ از نخالههای ساختمانی بازیافت شدهاند؛ چهار میلیون تُن از آنها صرف پروژههای عمرانی مانند راهسازی و ساخت پل شده است.
اما حتی در این چارچوب هم، یک موضوع مبهم است: چه کسی مسئول تخلیه است؟ وزارت محیط زیست میگوید شهرداریها. اما شهرداری تلآویو در پاسخ رسمی گفته تنها آوارهایی را تخلیه میکند که در فضاهای عمومی مزاحمت ایجاد کرده باشند. نخالههایی که در زمین شخصی باقی ماندهاند، باید توسط مالکان – حتی اگر خانهشان ویران شده – جمعآوری شوند.
وقتی ساکنان بیخانه باید نخالهها را تخلیه کنند
یعنی چه؟ یعنی کسانی که خانهشان تخریب شده، باید با نهادهای دولتی هماهنگ کنند، آوارهای خانهشان را بههزینه خود حمل کنند، و بعداً شاید بتوانند از بیمه یا اداره دارایی خسارت بگیرند. طبیعی است که چنین سیستمی، اجرای تفکیک ضایعات و بازیافت هدفمند را تقریباً غیرممکن میکند.
دکتر عَدی مِگر، پژوهشگر دانشگاه تلآویو، الگوریتمی طراحی کرده که با استفاده از پهپاد و هوش مصنوعی، ترکیب دقیق آوارهای ساختمانی را تحلیل کرده و درصد هر ماده (چوب، فلز، پلاستیک، شیشه،...) را تشخیص میدهد — با دقتی تا ۸۶٪. این سامانه میتواند ارزش اقتصادی نخاله را پیش از حمل، مشخص کند.
اما او با حسرت میگوید: «در میدان خبری از این نیست.، همه چیز را جمع میکنند، و تمام. هیچ تفکیکی صورت نمیگیرد. این خسارت اقتصادی بزرگی است.»
Forwarded from اخبار رهبر انقلاب
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from اخبار رهبر انقلاب
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from اخبار رهبر انقلاب
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شهیدان، دست ماراهم بگیرید