أخٌفيالله
رونن برگمن در آستانهی لحظهی توافقهای سرنوشتساز ممکن است امروز یک یا حتی یک و نیم دور مذاکرهی دیگر انجام شود، پس از شبی که سنگینترین حملات هوایی صورت گرفت... با این حال به نظر میرسد دو طرف آماده بودند امتیازهایی بدهند تا ماجرا را به پایان برسانند.…
این است سبک ترامپ – کسی که اگر با شرایطش کنار بیایی، آخرش برایت یک ایموجی لبخنددار با کلاه میگذارد و رفتاری برابر با تو دارد. تضاد میان این پیام ملایم او به ایران و واقعیت اینکه کمتر از ۴۸ ساعت پیش، بزرگترین ناوگان هوایی آمریکا از زمان جنگ خلیج فارس را برای ضربه به همان کشور گسیل کرده بود – واقعاً شگفتانگیز است.
۲۴ ساعت پیش از اعلامیه ترامپ – که طبق گزارش «نیویورک تایمز» حتی مشاوران نزدیک او را شگفتزده کرد – ما اینجا دربارهی راهحل ممکن نوشتیم: یک استراتژی خروج که از نظر بسیاری از مقامات ارشد امنیتی سابق و فعلی معقولترین گزینه بهشمار میرفت.
طبق گفتهی این منابع، در شرایطی که پس از موفقیتهای اسقاطیل و عملیات آمریکا بهوجود آمده، ایالات متحده میتواند آتشبس اعلام کند – و طوری وانمود کند که آن را به نتانیابو تحمیل کرده – در حالیکه همهچیز قبلاً هماهنگ شده. حتی به ایران اجازه داده شود که «آخرین موشک را شلیک کند». آتشبس در عرض ۲۴ ساعت (یا مدت مشابهی) اجرایی خواهد شد. در این حالت، هر طرف میتواند روایت موردنظرش را به مردم خودش ارائه دهد: ایران میگوید که تلآویو را نابود کرده، و نتانیابو و ترامپ میگویند که پروژه هستهای ایران را برای همیشه نابود کردند.
ایران، دستکم در مرحله اول، نیازی نخواهد داشت توافقی هستهای را امضا کند که بهمثابه تسلیم است. اما میداند که هر مؤلفه هستهایای که حتی یک ثانیه جابهجا شود، هر سانتریفیوژی که بچرخد، هر دانشمندی که به موضوعی مرتبط با تسلیحات هستهای نزدیک شود – بلافاصله هدف موشکهای F-35 قرار میگیرد، حملهای که برای خلبانان اسقاطیلی مثل یک گردش پارک خواهد بود.
همانطور که نوشتیم، این راهحل مزیتهای بزرگی دارد: پایان فوری جنگ، حفظ حیثیت ایران – نه فقط مذهبی و انقلابی، بلکه ملی – و از آنجا که سامانههای پدافند هوایی ایران بهشدت آسیب دیدهاند، حالا اسقاطیل در موقعیتی است که اگر ایران تلاش کند پروژه هستهایاش را از خاک بلند کند، بتواند دوباره آن را بکوبد.
نشر این ایده در اینجا، بهعنوان یکی از گزینههای بررسیشده، موجی از واکنشها بهراه انداخت: برخی با «اطمینان دانایانه» گفتند که این ایدهای احمقانه، خیانتآمیز، شکستخورده و غیرممکن است. گفتند چنین چیزی هرگز اتفاق نخواهد افتاد، دولت یا عرررتش موافقت نخواهد کرد، اسقاطیل تا سرنگونی رژیم خواهد رفت، نه کمتر – و اصلاً امکان ندارد جنگ بدون توافق رسمی تمام شود. و البته، مثل همیشه در اینجا، جایی که بحث مشروع شکل میگیرد، ماشین زهرپراکنی وارد عمل میشود و آن را به فاضلابی از ناسزا، توهین و دروغ تبدیل میکند. اما یک روز بعد، بهنظر میرسد همان راهحل بهعنوان تنها گزینه برای جلوگیری از جنگ فرسایشی که منطقه را به آتش میکشد، پذیرفته شده.
در افق دورتر – و در حالیکه هنوز روشن نیست چه چیزهایی میان ایران و ترامپ درباره برنامه هستهای توافق شده – راه منطقی برای حفظ ایران بدون پروژهی تهدیدآمیز هستهای، توافقی با نظارت سختگیرانه، تحریمهای شدید، و تاریخ انقضایی بسیار دورتر از ۱۰ سال توافق هستهای ۲۰۱۵ است – توافقی که اکنون دقیقاً دهساله شده. یکی از باسابقهترین و مهمترین افراد در نبرد سایه با ایران و محور مقاومت میگوید: «این مدتزمان فقط حداقل است، نه بیشتر – بهویژه برای کشوری مانند ایران. این همان نقطهضعف واقعی آن توافق بود.»
توافق هستهای جدید، در واقع، مرزهای موفقیت جنگی را که اسقاطیل به آن وارد شد، مشخص خواهد کرد. حتی حالا هم نشانههایی از پرسش درباره وعدههای نتانیابو وجود دارد – اینکه آیا واقعاً آنها را عملی کرده؟ چه بر سر اورانیوم غنیشده آمده؟ آیا فردو نابود شده؟ آیا ایران توان غنیسازی باقی دارد، یا میتواند بهسرعت دوباره فعال شود؟ چند موشک و پرتابگر باقی مانده و چه بخشی از زیرساختها – چه موجود و چه برنامهریزیشده – نابود شده؟
و اگر توافقی در راه باشد – اگر واقعاً باشد – چگونه به این پرسشها خواهد پرداخت؟ مرزهای برنامه هستهای که ایران متعهد به رعایت آنها میشود چیست؟ ابزار نظارت کداماند؟ توافق تا چه زمانی معتبر خواهد بود؟ و چه خواهد گفت درباره موشکهای بالستیک یا حمایتهای آینده از آنچه در جامعه اطلاعاتی به آن «نمایندگان» میگویند – یعنی کشورها، سازمانها و شبهنظامیان عضو محور مقاومت؟
همه این موارد نهتنها بر آینده، بر آنچه در منطقه روی خواهد داد، بلکه بر گذشته نیز تأثیر خواهد گذاشت: آیا دولت نتانیابو به اهداف خود رسید یا نه؟
۲۴ ساعت پیش از اعلامیه ترامپ – که طبق گزارش «نیویورک تایمز» حتی مشاوران نزدیک او را شگفتزده کرد – ما اینجا دربارهی راهحل ممکن نوشتیم: یک استراتژی خروج که از نظر بسیاری از مقامات ارشد امنیتی سابق و فعلی معقولترین گزینه بهشمار میرفت.
طبق گفتهی این منابع، در شرایطی که پس از موفقیتهای اسقاطیل و عملیات آمریکا بهوجود آمده، ایالات متحده میتواند آتشبس اعلام کند – و طوری وانمود کند که آن را به نتانیابو تحمیل کرده – در حالیکه همهچیز قبلاً هماهنگ شده. حتی به ایران اجازه داده شود که «آخرین موشک را شلیک کند». آتشبس در عرض ۲۴ ساعت (یا مدت مشابهی) اجرایی خواهد شد. در این حالت، هر طرف میتواند روایت موردنظرش را به مردم خودش ارائه دهد: ایران میگوید که تلآویو را نابود کرده، و نتانیابو و ترامپ میگویند که پروژه هستهای ایران را برای همیشه نابود کردند.
ایران، دستکم در مرحله اول، نیازی نخواهد داشت توافقی هستهای را امضا کند که بهمثابه تسلیم است. اما میداند که هر مؤلفه هستهایای که حتی یک ثانیه جابهجا شود، هر سانتریفیوژی که بچرخد، هر دانشمندی که به موضوعی مرتبط با تسلیحات هستهای نزدیک شود – بلافاصله هدف موشکهای F-35 قرار میگیرد، حملهای که برای خلبانان اسقاطیلی مثل یک گردش پارک خواهد بود.
همانطور که نوشتیم، این راهحل مزیتهای بزرگی دارد: پایان فوری جنگ، حفظ حیثیت ایران – نه فقط مذهبی و انقلابی، بلکه ملی – و از آنجا که سامانههای پدافند هوایی ایران بهشدت آسیب دیدهاند، حالا اسقاطیل در موقعیتی است که اگر ایران تلاش کند پروژه هستهایاش را از خاک بلند کند، بتواند دوباره آن را بکوبد.
نشر این ایده در اینجا، بهعنوان یکی از گزینههای بررسیشده، موجی از واکنشها بهراه انداخت: برخی با «اطمینان دانایانه» گفتند که این ایدهای احمقانه، خیانتآمیز، شکستخورده و غیرممکن است. گفتند چنین چیزی هرگز اتفاق نخواهد افتاد، دولت یا عرررتش موافقت نخواهد کرد، اسقاطیل تا سرنگونی رژیم خواهد رفت، نه کمتر – و اصلاً امکان ندارد جنگ بدون توافق رسمی تمام شود. و البته، مثل همیشه در اینجا، جایی که بحث مشروع شکل میگیرد، ماشین زهرپراکنی وارد عمل میشود و آن را به فاضلابی از ناسزا، توهین و دروغ تبدیل میکند. اما یک روز بعد، بهنظر میرسد همان راهحل بهعنوان تنها گزینه برای جلوگیری از جنگ فرسایشی که منطقه را به آتش میکشد، پذیرفته شده.
در افق دورتر – و در حالیکه هنوز روشن نیست چه چیزهایی میان ایران و ترامپ درباره برنامه هستهای توافق شده – راه منطقی برای حفظ ایران بدون پروژهی تهدیدآمیز هستهای، توافقی با نظارت سختگیرانه، تحریمهای شدید، و تاریخ انقضایی بسیار دورتر از ۱۰ سال توافق هستهای ۲۰۱۵ است – توافقی که اکنون دقیقاً دهساله شده. یکی از باسابقهترین و مهمترین افراد در نبرد سایه با ایران و محور مقاومت میگوید: «این مدتزمان فقط حداقل است، نه بیشتر – بهویژه برای کشوری مانند ایران. این همان نقطهضعف واقعی آن توافق بود.»
توافق هستهای جدید، در واقع، مرزهای موفقیت جنگی را که اسقاطیل به آن وارد شد، مشخص خواهد کرد. حتی حالا هم نشانههایی از پرسش درباره وعدههای نتانیابو وجود دارد – اینکه آیا واقعاً آنها را عملی کرده؟ چه بر سر اورانیوم غنیشده آمده؟ آیا فردو نابود شده؟ آیا ایران توان غنیسازی باقی دارد، یا میتواند بهسرعت دوباره فعال شود؟ چند موشک و پرتابگر باقی مانده و چه بخشی از زیرساختها – چه موجود و چه برنامهریزیشده – نابود شده؟
و اگر توافقی در راه باشد – اگر واقعاً باشد – چگونه به این پرسشها خواهد پرداخت؟ مرزهای برنامه هستهای که ایران متعهد به رعایت آنها میشود چیست؟ ابزار نظارت کداماند؟ توافق تا چه زمانی معتبر خواهد بود؟ و چه خواهد گفت درباره موشکهای بالستیک یا حمایتهای آینده از آنچه در جامعه اطلاعاتی به آن «نمایندگان» میگویند – یعنی کشورها، سازمانها و شبهنظامیان عضو محور مقاومت؟
همه این موارد نهتنها بر آینده، بر آنچه در منطقه روی خواهد داد، بلکه بر گذشته نیز تأثیر خواهد گذاشت: آیا دولت نتانیابو به اهداف خود رسید یا نه؟
🤬11❤2
أخٌفيالله
رونن برگمن در آستانهی لحظهی توافقهای سرنوشتساز ممکن است امروز یک یا حتی یک و نیم دور مذاکرهی دیگر انجام شود، پس از شبی که سنگینترین حملات هوایی صورت گرفت... با این حال به نظر میرسد دو طرف آماده بودند امتیازهایی بدهند تا ماجرا را به پایان برسانند.…
همین مسئله درباره توافق احتمالی دربارهی غزه نیز صادق است. افزون بر پیامدهای بینالمللی گسترده، تأثیر داخلی نیز بسیار شدید خواهد بود – چه اینسو و چه آنسو. پایان جنگ در حال حاضر، بازگرداندن اسرا، خروج عرررتش از غزه و امضای آتشبس – چیزی که طبق برخی گزارشها در مکالمهی حساس ۹ ژوئن بین نتانیابو و ترامپ مطرح شد، مکالمهای که در آن رئیسجمهور با حمله اسقاطیل به ایران موافقت کرد – میتواند پیامدهای داخلی عظیمی داشته باشد؛ از بسته شدن حلقه در موضوع مهم اسرا گرفته تا ثبات ائتلاف.
محتوای این دو توافق – یا نبود آنها – بدون تردید بر تصمیم نتانیابو و دیگر بازیگران سیاسی دربارهی اینکه آیا و کی انتخابات برگزار شود، تأثیر خواهد گذاشت.
محتوای این دو توافق – یا نبود آنها – بدون تردید بر تصمیم نتانیابو و دیگر بازیگران سیاسی دربارهی اینکه آیا و کی انتخابات برگزار شود، تأثیر خواهد گذاشت.
در وضعیت کنونی، با فرض اینکه آتشبس پایدار بماند و تثبیت شود، اسقاطیل باید در چند حوزه کلیدی با کارآمدی عمل کند.
در سطح فوری، باید اطمینان حاصل کرد که ایران تلاش نمیکند بهسرعت به ساخت یک سلاح هستهای ابتدایی (مثلاً «بمب کثیف») دست یابد، با استفاده از اورانیوم غنیشده تا ۶۰٪ که هنوز در اختیار دارد، و چند صد سانتریفیوژ پیشرفته که در جایی مخفی کرده است. ایران ممکن است وقتکشی کند تا به دانشمندانش فرصت دهد چنین بمب سادهای را در سر یک موشک سوار کنند. اگر موفق شود، به سطحی از بازدارندگی دست خواهد یافت که شاید قدرت هستهای درجهیک نباشد، اما کافیست تا اسقاطیل و آمریکا را بازدارد.
نتیجه: اسقاطیل باید اکنون تلاشهای اطلاعاتی را با همه ابزارها، و با هماهنگی آمریکا، شدت بخشد – برای بررسی اینکه اهداف اعلامشده جنگ تا چه حد محقق شدهاند: چقدر به برنامه تسلیحات هستهای آسیب وارد شد، بهویژه تأسیسات غنیسازی؛ و اینکه آیا ایران هنوز اورانیوم غنیشده در سطح بالا دارد که بتواند پنهان کند و با آن در مدت کوتاهی به بمب برسد. موضوع دیگر بررسی میزان آسیب به توان موشکی ایران است: چه تعداد موشک بالستیک، پهپاد و موشک کروز هنوز باقی ماندهاند (که در این جنگ تقریباً استفاده نشدند). ممکن است هنوز توان قابل توجهی از موشکهای کروز و پهپادها باقی مانده باشد که اسقاطیل را تهدید کند.
وظیفه مهم دیگر این است که با دقت دنبال کنیم که آیا ایران حاضر است نسبتاً سریع پای میز مذاکره با آمریکا بیاید، و تا چه حد آمادگی دارد امتیازهایی بدهد که آمریکا از او میخواهد. باید دید آیا ایران نهتنها آماده است از غنیسازی در خاک خودش صرفنظر کند، بلکه آیا میپذیرد برنامه موشکیاش محدود شود. سرعت مذاکرات، نحوه رفتار ایران، و بهویژه اینکه آیا با نظارت شدید و عمیق آژانس بینالمللی انرژی اتمی موافقت خواهد کرد یا نه – همه اینها تعیین خواهد کرد که جنگ تا چه حد به اهدافش رسیده است.
اگر ایران در حوزههای هستهای و موشکی حاضر به امتیازدهی نباشد و نیز با نظارت لازم موافقت نکند، اسقاطیل باید دوباره بررسی کند که چگونه باید عمل کند.
این دو روند – ارزیابی خسارت و مذاکره بر سر توافق هستهای جدید – ماهها، شاید تا شش ماه طول خواهند کشید. اگر نتیجه این ارزیابیها برای اسقاطیل رضایتبخش نباشد و اگر ایران تعلل کند، باید شاید خود را برای دور بعدی جنگ آماده کرد – البته با هماهنگی آمریکا. در هر صورت، اسقاطیل باید از هماکنون به امکان چنین دوری بیندیشد – و این یعنی باید فوراً شکافهای موجود در زمینه پناهگاهها و فضاهای ایمن در جبهه داخلی را برطرف کند. اگر این شکافها برطرف نشوند، هیچ دولتی از نظر اخلاقی نخواهد توانست با قدرت وارد تقابل با ایران شود.
سومین موضوع – که کماهمیتتر از دیگر موارد هم نیست – پایان جنگ در غزه و بازگرداندن اسراست. بدون اینها، تابآوری ملی بهشدت آسیب خواهد دید.
در سطح فوری، باید اطمینان حاصل کرد که ایران تلاش نمیکند بهسرعت به ساخت یک سلاح هستهای ابتدایی (مثلاً «بمب کثیف») دست یابد، با استفاده از اورانیوم غنیشده تا ۶۰٪ که هنوز در اختیار دارد، و چند صد سانتریفیوژ پیشرفته که در جایی مخفی کرده است. ایران ممکن است وقتکشی کند تا به دانشمندانش فرصت دهد چنین بمب سادهای را در سر یک موشک سوار کنند. اگر موفق شود، به سطحی از بازدارندگی دست خواهد یافت که شاید قدرت هستهای درجهیک نباشد، اما کافیست تا اسقاطیل و آمریکا را بازدارد.
نتیجه: اسقاطیل باید اکنون تلاشهای اطلاعاتی را با همه ابزارها، و با هماهنگی آمریکا، شدت بخشد – برای بررسی اینکه اهداف اعلامشده جنگ تا چه حد محقق شدهاند: چقدر به برنامه تسلیحات هستهای آسیب وارد شد، بهویژه تأسیسات غنیسازی؛ و اینکه آیا ایران هنوز اورانیوم غنیشده در سطح بالا دارد که بتواند پنهان کند و با آن در مدت کوتاهی به بمب برسد. موضوع دیگر بررسی میزان آسیب به توان موشکی ایران است: چه تعداد موشک بالستیک، پهپاد و موشک کروز هنوز باقی ماندهاند (که در این جنگ تقریباً استفاده نشدند). ممکن است هنوز توان قابل توجهی از موشکهای کروز و پهپادها باقی مانده باشد که اسقاطیل را تهدید کند.
وظیفه مهم دیگر این است که با دقت دنبال کنیم که آیا ایران حاضر است نسبتاً سریع پای میز مذاکره با آمریکا بیاید، و تا چه حد آمادگی دارد امتیازهایی بدهد که آمریکا از او میخواهد. باید دید آیا ایران نهتنها آماده است از غنیسازی در خاک خودش صرفنظر کند، بلکه آیا میپذیرد برنامه موشکیاش محدود شود. سرعت مذاکرات، نحوه رفتار ایران، و بهویژه اینکه آیا با نظارت شدید و عمیق آژانس بینالمللی انرژی اتمی موافقت خواهد کرد یا نه – همه اینها تعیین خواهد کرد که جنگ تا چه حد به اهدافش رسیده است.
اگر ایران در حوزههای هستهای و موشکی حاضر به امتیازدهی نباشد و نیز با نظارت لازم موافقت نکند، اسقاطیل باید دوباره بررسی کند که چگونه باید عمل کند.
این دو روند – ارزیابی خسارت و مذاکره بر سر توافق هستهای جدید – ماهها، شاید تا شش ماه طول خواهند کشید. اگر نتیجه این ارزیابیها برای اسقاطیل رضایتبخش نباشد و اگر ایران تعلل کند، باید شاید خود را برای دور بعدی جنگ آماده کرد – البته با هماهنگی آمریکا. در هر صورت، اسقاطیل باید از هماکنون به امکان چنین دوری بیندیشد – و این یعنی باید فوراً شکافهای موجود در زمینه پناهگاهها و فضاهای ایمن در جبهه داخلی را برطرف کند. اگر این شکافها برطرف نشوند، هیچ دولتی از نظر اخلاقی نخواهد توانست با قدرت وارد تقابل با ایران شود.
سومین موضوع – که کماهمیتتر از دیگر موارد هم نیست – پایان جنگ در غزه و بازگرداندن اسراست. بدون اینها، تابآوری ملی بهشدت آسیب خواهد دید.
🤬14❤3
هنوز وقت جشن گرفتن نرسیده است
اسقاطیل در نخستین دور نبرد با ایران، دستاوردهایی عظیم بهدست آورد. اما شادی زودهنگام بابت «پیروزی کامل» و تصور تسلیم مطلق رهبران تهران، ممکن است شتابزده باشد و تنها اشتهای آنان را برای انتقام تحریک کند...
نیروی هوایی، موساد و سازمان اطلاعات نظامی (امان) نشان دادند که در جنگی که دور از مرزهای اسقاطیل در جریان است، فناوری، خلبانها، هواپیماها و پهپادها، و همچنین نیروهای واحد ۸۲۰۰ و دیگر واحدهای فناورانه امان، توان آن را دارند که ایران را – و آن هم در حساسترین نقاطش – هدف قرار دهند. هرچند بهای جانی سنگینی پرداخت شد، اما پیشبینیها از تعداد بسیار بیشتری قربانی و هزینه بالاتر برای اقتصاد حکایت داشت. تأسیسات هستهای در اصفهان، نطنز و فردو نابود شدند، و صنعت موشکهای بالستیک ایران نیز ضربه سختی خورد.
اما همه اینها فقط اشتهای رژیم ایران را برای بازسازی قدرتش، با هر ترفند و هر راهی – روی زمین و زیر آن – بیشتر خواهد کرد. تهران دهههاست با وسواس پروژهی هستهایاش را دنبال میکند....
(آیتالله) خامنهای و جانشینانش قصد ندارند پس از ۱۲ روز جنگ، از پروژهای که ۴۰ سال یا بیشتر برایش جنگیدهاند، چشم بپوشند. ممکن است بخشی از اورانیوم غنیشده سالم مانده باشد، بخش بزرگی از زرادخانه موشکی ایران هنوز در اختیارشان باشد و ایرانیها – که بهعنوان شطرنجبازهایی ماهر شناخته میشوند – تلاش خواهند کرد از این داراییها بهرهبرداری کنند.
از دید رهبران شیعه در ایران، ۱۲ روز زمانی ناچیز است در نبردی که دههها – اگر نگوییم صدها سال – با صهیونیستها و آمریکا ادامه داشته است. بنابراین، هرچند بخشی از سرمایهگذاریشان فعلاً از بین رفته، این بهمعنای بلند کردن پرچم سفید نیست.
نباید فراموش کرد شادیهایی را که در اسقاطیل پس از پایان عملیات «نگهبان دیوارها» در مه ۲۰۲۱ برپا شد، زمانی که در اسقاطیل – و از جمله در عرررتش و امان – مطمئن بودند حماس ضربه سختی خورده، بازدارنده شده و دیگر وسوسهای برای درگیری نظامی نخواهد داشت.
اکنون توپ در زمین اسقاطیل و آمریکا است. امان و موساد موفق شدند اطلاعاتی بینظیر از فعالیتهای ایران در حوزه هستهای و موشکی جمعآوری کنند – اما هیچ تضمینی نیست که در آینده هم بتوانند چنین کنند. ایران نتیجهگیری خواهد کرد، سعی خواهد کرد رخنههای اطلاعاتی و شبکههای جاسوسی را ببندد و بهخوبی برای دور بعدی آماده خواهد شد. همزمان، ممکن است ایران در حال آماده شدن برای حمله غافلگیرانه به اسقاطیل باشد – فقط برای انتقام از موفقیتهای اخیر اسقاطیل.
جشنهای «پیروزی مطلق» یا تصور تسلیم کامل ایران ممکن است زود باشد – و فقط اشتهای ایران را برای انتقام تیزتر کند.
در نهایت، کلید موفقیت این دور از جنگ میان اسقاطیل و ایران، در دستان یک نفر است: دونالد ترامپ. اگر او به توافقی با ایران برسد که به این کشور اجازه دهد به غنیسازی اورانیوم در خاک خودش ادامه دهد – و حتی پروژه موشکیاش را پیش ببرد – این دستاوردی چشمگیر برای ایران خواهد بود. اما اگر رئیسجمهور آمریکا بتواند تهران را وادار به صرفنظر از غنیسازی اورانیوم در خاک خود کند – این یک پیروزی بزرگ خواهد بود.
و همانطور که دیروز ظهر آموختیم، زمانی که ترامپ، اسقاطیل را مجبور کرد واکنش تندی به آتشبس نشان ندهد، رئیسجمهور آمریکا غیرقابل پیشبینی است – و نمیتوان گفت گفتگوهایش با ایران را به کجا خواهد برد.
و هنوز، اگر بخواهیم خوشبین باشیم، ضربه سختی که ایران دریافت کرده، میتواند مذاکرات عادیسازی با کشورهای عربی مانند عربستان را تسریع کند. اما همزمان، برای رسیدن به «خاورمیانهای جدید»، اسقاطیل نیاز به حرکتی سیاسی در غزه خواهد داشت. پایان جنگ در آنجا و آزادسازی اسرا، بههمراه ورود نیروهای عربی – و حتی حضور نیروهای فلسطینی از جانب تشکیلات خودگردان – میتواند این روند را سرعت دهد، و بازماندهی «محور شیعی» را بیشتر تضعیف کند. و شاید دقیقاً اکنون که نتانیابو از نظر سیاسی احساس قدرت میکند، بتواند اجازه دهد چنین مسیری را نیز دنبال کند.
اسقاطیل در نخستین دور نبرد با ایران، دستاوردهایی عظیم بهدست آورد. اما شادی زودهنگام بابت «پیروزی کامل» و تصور تسلیم مطلق رهبران تهران، ممکن است شتابزده باشد و تنها اشتهای آنان را برای انتقام تحریک کند...
نیروی هوایی، موساد و سازمان اطلاعات نظامی (امان) نشان دادند که در جنگی که دور از مرزهای اسقاطیل در جریان است، فناوری، خلبانها، هواپیماها و پهپادها، و همچنین نیروهای واحد ۸۲۰۰ و دیگر واحدهای فناورانه امان، توان آن را دارند که ایران را – و آن هم در حساسترین نقاطش – هدف قرار دهند. هرچند بهای جانی سنگینی پرداخت شد، اما پیشبینیها از تعداد بسیار بیشتری قربانی و هزینه بالاتر برای اقتصاد حکایت داشت. تأسیسات هستهای در اصفهان، نطنز و فردو نابود شدند، و صنعت موشکهای بالستیک ایران نیز ضربه سختی خورد.
اما همه اینها فقط اشتهای رژیم ایران را برای بازسازی قدرتش، با هر ترفند و هر راهی – روی زمین و زیر آن – بیشتر خواهد کرد. تهران دهههاست با وسواس پروژهی هستهایاش را دنبال میکند....
(آیتالله) خامنهای و جانشینانش قصد ندارند پس از ۱۲ روز جنگ، از پروژهای که ۴۰ سال یا بیشتر برایش جنگیدهاند، چشم بپوشند. ممکن است بخشی از اورانیوم غنیشده سالم مانده باشد، بخش بزرگی از زرادخانه موشکی ایران هنوز در اختیارشان باشد و ایرانیها – که بهعنوان شطرنجبازهایی ماهر شناخته میشوند – تلاش خواهند کرد از این داراییها بهرهبرداری کنند.
از دید رهبران شیعه در ایران، ۱۲ روز زمانی ناچیز است در نبردی که دههها – اگر نگوییم صدها سال – با صهیونیستها و آمریکا ادامه داشته است. بنابراین، هرچند بخشی از سرمایهگذاریشان فعلاً از بین رفته، این بهمعنای بلند کردن پرچم سفید نیست.
نباید فراموش کرد شادیهایی را که در اسقاطیل پس از پایان عملیات «نگهبان دیوارها» در مه ۲۰۲۱ برپا شد، زمانی که در اسقاطیل – و از جمله در عرررتش و امان – مطمئن بودند حماس ضربه سختی خورده، بازدارنده شده و دیگر وسوسهای برای درگیری نظامی نخواهد داشت.
اکنون توپ در زمین اسقاطیل و آمریکا است. امان و موساد موفق شدند اطلاعاتی بینظیر از فعالیتهای ایران در حوزه هستهای و موشکی جمعآوری کنند – اما هیچ تضمینی نیست که در آینده هم بتوانند چنین کنند. ایران نتیجهگیری خواهد کرد، سعی خواهد کرد رخنههای اطلاعاتی و شبکههای جاسوسی را ببندد و بهخوبی برای دور بعدی آماده خواهد شد. همزمان، ممکن است ایران در حال آماده شدن برای حمله غافلگیرانه به اسقاطیل باشد – فقط برای انتقام از موفقیتهای اخیر اسقاطیل.
جشنهای «پیروزی مطلق» یا تصور تسلیم کامل ایران ممکن است زود باشد – و فقط اشتهای ایران را برای انتقام تیزتر کند.
در نهایت، کلید موفقیت این دور از جنگ میان اسقاطیل و ایران، در دستان یک نفر است: دونالد ترامپ. اگر او به توافقی با ایران برسد که به این کشور اجازه دهد به غنیسازی اورانیوم در خاک خودش ادامه دهد – و حتی پروژه موشکیاش را پیش ببرد – این دستاوردی چشمگیر برای ایران خواهد بود. اما اگر رئیسجمهور آمریکا بتواند تهران را وادار به صرفنظر از غنیسازی اورانیوم در خاک خود کند – این یک پیروزی بزرگ خواهد بود.
و همانطور که دیروز ظهر آموختیم، زمانی که ترامپ، اسقاطیل را مجبور کرد واکنش تندی به آتشبس نشان ندهد، رئیسجمهور آمریکا غیرقابل پیشبینی است – و نمیتوان گفت گفتگوهایش با ایران را به کجا خواهد برد.
و هنوز، اگر بخواهیم خوشبین باشیم، ضربه سختی که ایران دریافت کرده، میتواند مذاکرات عادیسازی با کشورهای عربی مانند عربستان را تسریع کند. اما همزمان، برای رسیدن به «خاورمیانهای جدید»، اسقاطیل نیاز به حرکتی سیاسی در غزه خواهد داشت. پایان جنگ در آنجا و آزادسازی اسرا، بههمراه ورود نیروهای عربی – و حتی حضور نیروهای فلسطینی از جانب تشکیلات خودگردان – میتواند این روند را سرعت دهد، و بازماندهی «محور شیعی» را بیشتر تضعیف کند. و شاید دقیقاً اکنون که نتانیابو از نظر سیاسی احساس قدرت میکند، بتواند اجازه دهد چنین مسیری را نیز دنبال کند.
🤬32❤4👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ممنون از همه کسایی که این تصاویر رو ساختن
❤64👍9
یک عضو پارلمان ایران به خبرگزاری ایرانی ایسنا گفت: اصول اصلی پیشنهاد مربوط به تعلیق همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تصویب پارلمان رسیده است. بر اساس این طرح قانونی، ورود نمایندگان آژانس به کشور برای انجام بازرسی تنها در صورتی مجاز خواهد بود که امنیت تأسیسات هستهای و صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای تضمین شود، آن هم منوط به تأیید شورای عالی امنیت ملی.
👍39👎8❤5
اسموتریچ در ارزوی براندازی
«در نهایت نمیتوانیم با این واقعیت کنار بیاییم که در ایران رژیمی وجود دارد که هدفش نابودی ماست. ما جایگاه این رژیم را در چشم مردم ایران متزلزل کردیم. (▪️ : برعکس شدا🤣)احتمالاً ما به این روند نیز کمک خواهیم کرد و در نهایت در این مسیر هم موفق خواهیم شد(▪️ : شتر و پنبه دانه و لالا و....). در این میان، یک نبرد بسیار مهم در پیش خواهد بود تا مانع شویم آنها این وضعیت را دوباره بازسازی کنند».
(▪️ : ایتم نبرد جانانه دلاوران نیروهای مسلح رو میطلبه که نشون دادن پای کارن تا پای جان عزیزشون)
«در نهایت نمیتوانیم با این واقعیت کنار بیاییم که در ایران رژیمی وجود دارد که هدفش نابودی ماست. ما جایگاه این رژیم را در چشم مردم ایران متزلزل کردیم. (
(
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔥42❤4👍4👎1
در رأس سطوح سیاسی و امنیتی دیروز اعلام شد که همه اهداف بهطور کامل محقق شدهاند – هرچند به نظر میرسد که برای ترسیم تصویر کامل، باید نگاهی واقعگرایانهتر و همراه با تواضع به موضوع داشت.
نتیجهگیری نهایی، درست مانند ضربه آغازین، بسیار شدید بود: از واکنش هماهنگ ایران علیه آمریکاییها در قطر، تا اعلام ناگهانی رئیسجمهور ترامپ درباره آتشبس، و تلاش همزمان دو طرف برای وارد آوردن بیشترین ضربه ممکن پیش از توقف و حتی اندکی پس از آن – تا زمانی که ترامپ، بیتکلف، به طرفین دستور توقف داد.
در این ساعات، اسقاطیل بهای سنگینی پرداخت – از جمله کشته شدن چهار تن در بئرالسبع و خسارات شدید به اموال... برخی افسوس خوردند که چرا اسقاطیل از این فرصت برای وارد آوردن ضربات سنگینتر به ساختار رژیم و شاید حتی سرنگونی آن استفاده نکرد.
اما چنین خواستهای بیشتر آرزویی بود تا طرح عملیاتی واقعی. بهعلاوه، سرنگونی رژیم تهران اصلاً جزو اهداف این نبرد نبود و به نظر میرسد که در هماهنگی با آمریکا تصمیم گرفته شده بود که از آن خودداری شود.
سه هدف اصلی اسقاطیل:
۱. ضربه به برنامه هستهای ایران: هدف، عقبانداختن جدی آن بود. تأسیسات غنیسازی در نطنز، فردو، و اصفهان و همچنین راکتور اراک طبق همه نشانهها آسیب جدی دیدهاند، ولی هنوز معلوم نیست که آیا بهطور کامل از کار افتادهاند یا نه.
مسئله مهمتر: آیا اورانیوم غنیشده ۶۰٪ ایران نابود شده یا نه؟ اگر نه، ایران هنوز میتواند آن را مخفیانه تا سطح نظامی ارتقا دهد و به بمب هستهای برسد. این یک چالش اطلاعاتی بزرگ برای اسقاطیل است. در چنین حالتی، اسقاطیل باید دوباره با همکاری نزدیک آمریکا اقدام کند.
منافع اسقاطیل در رسیدن به توافقی الزامآور است که برنامه ایران را متوقف کرده، آن را تحت نظارت کامل قرار دهد و شامل تحریمهایی مؤثر باشد.
۲. پرهزینه کردن برنامه موشکی ایران: در این عملیات حدود ۱۰۰ پرتابگر موشک نابود شد (و استفاده از تعداد مشابه نیز مسدود شد). همچنین کارخانهها و زیرساختهای تولید هدف قرار گرفتند. اگرچه ایران توانست پس از حملات اکتبر گذشته زیرساختهای خود را بهسرعت بازیابی کند، این بار اطلاعات باید بهشدت مراقب باشند تا امکان بازسازی از ایران گرفته شود. با این حال، توان اسقاطیل برای اعمال نظارت دائم – که به معنی آغاز دوباره جنگ است – زیر سوال است، و شرایط این بار مشابه مدل لبنان نخواهد بود.
۳. مهار طرح ایران برای نابودی اسقاطیل: ادامه از طریق نیروهای نیابتی مانند حزبالله و حماس. ترور فرماندهان ارشد سپاه و ضربه به داراییهای آنها بدون شک برنامههای ایران را عقب انداخته، اما آنها را خنثی نکرده است.
نکات پایانی و هشدارها:
ایران مسیر خود را تغییر نخواهد داد. فقط تاکتیکها را عوض خواهد کرد، ولی هدف نهایی باقی میماند.
این نبرد پایان داستان نبود، بلکه پایان فصل اول درگیری ایران–اسقاطیل بود.
اگر غرب و آمریکا همکاری نکنند، باید شمارش معکوس برای دور بعدی را آغاز کرد؛ دوری که در آن ایران آمادهتر و با انگیزه انتقام ظاهر خواهد شد.
برای تثبیت دستاوردها:
۱. دیپلماسی هستهای (و موشکی–تروریستی) با ایران – از کنترل اسقاطیل خارج است.
۲. بستن پرونده غزه و بازگرداندن ۵۰ اسیر – کاملاً در دست اسقاطیل است و لازم است با توجه به بهای سنگین جنگ، انجام شود.
۳. گسترش توافقات ابراهیم به ائتلافهای سیاسی–امنیتی–اقتصادی – در کنترل نسبی اسقاطیل است، و میتواند سد محکمی در برابر بازسازی محور شیعی به رهبری ایران باشد.
سه حاشیه مهم:
خودستایی خطرناک: پس از آتشبس، وزیر دارایی اسموتریچ تهدید کرد «تهران خواهد لرزید» و وزیر جنگ کاتز گفت «دستور دادم عررررتش در قلب تهران حمله کند»، اما ترامپ جلوی عملیات را گرفت و هواپیماها برگشتند. این حس بهوجود آمد که اسقاطیل با کنترل از راه دور از واشنگتن اداره میشود.
ضعف در جبهه داخلی: در حالی که دستگاه امنیتی در سطحی بیسابقه عمل کرد، بسیاری از وزارتخانهها، بهویژه دارایی و حملونقل، در حمایت از شهروندان آسیبدیده شکست خوردند. دولت باید حالا اولویتبندی جدید و عادلانه ملی تعیین کند.
جنگ داخلی ادامه دارد: برخلاف اجماع کامل ملی پیرامون نبرد با ایران، جنگهای داخلی – علیه دادگاه عالی، رسانهها، و حتی تشدید روند تصویب «قانون معافیت از خدمت» – همچنان ادامه دارند. خلبانانی که دو سال پیش نماد اعتراض بودند، امروز نماد پیروزیاند. شاید وقت آن رسیده باشد اسقاطیل نیز به عقلانیت بازگردد.
نتیجهگیری نهایی، درست مانند ضربه آغازین، بسیار شدید بود: از واکنش هماهنگ ایران علیه آمریکاییها در قطر، تا اعلام ناگهانی رئیسجمهور ترامپ درباره آتشبس، و تلاش همزمان دو طرف برای وارد آوردن بیشترین ضربه ممکن پیش از توقف و حتی اندکی پس از آن – تا زمانی که ترامپ، بیتکلف، به طرفین دستور توقف داد.
در این ساعات، اسقاطیل بهای سنگینی پرداخت – از جمله کشته شدن چهار تن در بئرالسبع و خسارات شدید به اموال... برخی افسوس خوردند که چرا اسقاطیل از این فرصت برای وارد آوردن ضربات سنگینتر به ساختار رژیم و شاید حتی سرنگونی آن استفاده نکرد.
اما چنین خواستهای بیشتر آرزویی بود تا طرح عملیاتی واقعی. بهعلاوه، سرنگونی رژیم تهران اصلاً جزو اهداف این نبرد نبود و به نظر میرسد که در هماهنگی با آمریکا تصمیم گرفته شده بود که از آن خودداری شود.
سه هدف اصلی اسقاطیل:
۱. ضربه به برنامه هستهای ایران: هدف، عقبانداختن جدی آن بود. تأسیسات غنیسازی در نطنز، فردو، و اصفهان و همچنین راکتور اراک طبق همه نشانهها آسیب جدی دیدهاند، ولی هنوز معلوم نیست که آیا بهطور کامل از کار افتادهاند یا نه.
مسئله مهمتر: آیا اورانیوم غنیشده ۶۰٪ ایران نابود شده یا نه؟ اگر نه، ایران هنوز میتواند آن را مخفیانه تا سطح نظامی ارتقا دهد و به بمب هستهای برسد. این یک چالش اطلاعاتی بزرگ برای اسقاطیل است. در چنین حالتی، اسقاطیل باید دوباره با همکاری نزدیک آمریکا اقدام کند.
منافع اسقاطیل در رسیدن به توافقی الزامآور است که برنامه ایران را متوقف کرده، آن را تحت نظارت کامل قرار دهد و شامل تحریمهایی مؤثر باشد.
۲. پرهزینه کردن برنامه موشکی ایران: در این عملیات حدود ۱۰۰ پرتابگر موشک نابود شد (و استفاده از تعداد مشابه نیز مسدود شد). همچنین کارخانهها و زیرساختهای تولید هدف قرار گرفتند. اگرچه ایران توانست پس از حملات اکتبر گذشته زیرساختهای خود را بهسرعت بازیابی کند، این بار اطلاعات باید بهشدت مراقب باشند تا امکان بازسازی از ایران گرفته شود. با این حال، توان اسقاطیل برای اعمال نظارت دائم – که به معنی آغاز دوباره جنگ است – زیر سوال است، و شرایط این بار مشابه مدل لبنان نخواهد بود.
۳. مهار طرح ایران برای نابودی اسقاطیل: ادامه از طریق نیروهای نیابتی مانند حزبالله و حماس. ترور فرماندهان ارشد سپاه و ضربه به داراییهای آنها بدون شک برنامههای ایران را عقب انداخته، اما آنها را خنثی نکرده است.
نکات پایانی و هشدارها:
ایران مسیر خود را تغییر نخواهد داد. فقط تاکتیکها را عوض خواهد کرد، ولی هدف نهایی باقی میماند.
این نبرد پایان داستان نبود، بلکه پایان فصل اول درگیری ایران–اسقاطیل بود.
اگر غرب و آمریکا همکاری نکنند، باید شمارش معکوس برای دور بعدی را آغاز کرد؛ دوری که در آن ایران آمادهتر و با انگیزه انتقام ظاهر خواهد شد.
برای تثبیت دستاوردها:
۱. دیپلماسی هستهای (و موشکی–تروریستی) با ایران – از کنترل اسقاطیل خارج است.
۲. بستن پرونده غزه و بازگرداندن ۵۰ اسیر – کاملاً در دست اسقاطیل است و لازم است با توجه به بهای سنگین جنگ، انجام شود.
۳. گسترش توافقات ابراهیم به ائتلافهای سیاسی–امنیتی–اقتصادی – در کنترل نسبی اسقاطیل است، و میتواند سد محکمی در برابر بازسازی محور شیعی به رهبری ایران باشد.
سه حاشیه مهم:
خودستایی خطرناک: پس از آتشبس، وزیر دارایی اسموتریچ تهدید کرد «تهران خواهد لرزید» و وزیر جنگ کاتز گفت «دستور دادم عررررتش در قلب تهران حمله کند»، اما ترامپ جلوی عملیات را گرفت و هواپیماها برگشتند. این حس بهوجود آمد که اسقاطیل با کنترل از راه دور از واشنگتن اداره میشود.
ضعف در جبهه داخلی: در حالی که دستگاه امنیتی در سطحی بیسابقه عمل کرد، بسیاری از وزارتخانهها، بهویژه دارایی و حملونقل، در حمایت از شهروندان آسیبدیده شکست خوردند. دولت باید حالا اولویتبندی جدید و عادلانه ملی تعیین کند.
جنگ داخلی ادامه دارد: برخلاف اجماع کامل ملی پیرامون نبرد با ایران، جنگهای داخلی – علیه دادگاه عالی، رسانهها، و حتی تشدید روند تصویب «قانون معافیت از خدمت» – همچنان ادامه دارند. خلبانانی که دو سال پیش نماد اعتراض بودند، امروز نماد پیروزیاند. شاید وقت آن رسیده باشد اسقاطیل نیز به عقلانیت بازگردد.
❤12🔥2
از آغاز جنگ: بیش از ۴۱ هزار درخواست غرامت به صندوق جبران خسارات ارائه شده است
شهرهای تلآویو و عسقلان در صدر فهرست شهرهایی قرار دارند که بیشترین تعداد درخواست غرامت را ثبت کردهاند و در مجموع بیش از ۳۸ هزار درخواست ارائه دادهاند. در حال حاضر، ۱۴۰ تیم از صندوق جبران خسارات با همکاری شهرداریها در مناطق مختلف فعال هستند. با این حال، تخمین زده میشود که هنوز هزاران ساختمان آسیبدیده وجود دارند که بابت آنها هنوز هیچگونه درخواست رسمی ارائه نشده است.
جزئیات درخواستهای ثبتشده:
بیش از ۳۲ هزار مورد برای خسارت به ساختمانها
حدود ۴ هزار مورد برای آسیب به خودرو
بیش از ۴ هزار مورد برای خسارات به وسایل و اثاثیه
توزیع جغرافیایی درخواستها:
بیش از ۲۶ هزار درخواست در تلآویو
بیش از ۱۲ هزار درخواست در عسقلان
حدود ۲۷۰۰ درخواست در عکا
حدود ۲۲۰ درخواست در طبریه
درخواستهایی از مراکز دیگر، از جمله قدس و کریاتشمونه
در حال حاضر، تیمهایی متشکل از مهندسان و کارشناسان بیمه در مناطق مختلف حضور دارند تا به ارزیابی خسارات بپردازند. همچنین، تیمهایی در هتلهایی که افراد تخلیهشده اقامت دارند مستقر شدهاند و به آنها برای ثبت درخواست غرامت و بازسازی منازلشان کمک میکنند.
در پی حملات موشکی اخیر، صندوق جبران خسارات وابسته به اداره مالیات برای کمک به آسیبدیدگان فعالیت خود را آغاز کرده است. این روند ساده و سریع طراحی شده تا افراد بتوانند بدون پیچیدگی اداری، غرامت دریافت کنند.
افرادی که خانه یا اموالشان آسیب دیده، میتوانند با شماره ۴۹۵۴ تماس بگیرند یا از طریق وبسایت اداره مالیات، فرم درخواست را بهصورت آنلاین پر کنند.
برای تسریع روند، افراد باید عکسهایی از خسارت، لیستی از وسایل آسیبدیده و شرح رویداد را ارائه دهند. در صورت نیاز، یک کارشناس به محل اعزام میشود تا بررسی دقیقتری انجام دهد.
غرامت شامل آسیبهای مستقیم ناشی از جنگ یا حملات تروریستی(باباته) است، از جمله آسیب به خانه، محل کار، انبار یا خودرو.
سخنگوی اداره مالیات اعلام کرد:
«کارکنان ما با تمام توان در حال فعالیت هستند و بهمحض امکان، به مناطق آسیبدیده مراجعه میکنند. همکاری نزدیک با شهرداریها برقرار است و فرآیند دریافت غرامت هم در محل و هم بهصورت آنلاین انجام خواهد شد. ما در کنار مردم هستیم و تمام تلاشمان را برای پاسخگویی سریع و حرفهای انجام خواهیم داد.»
شهرهای تلآویو و عسقلان در صدر فهرست شهرهایی قرار دارند که بیشترین تعداد درخواست غرامت را ثبت کردهاند و در مجموع بیش از ۳۸ هزار درخواست ارائه دادهاند. در حال حاضر، ۱۴۰ تیم از صندوق جبران خسارات با همکاری شهرداریها در مناطق مختلف فعال هستند. با این حال، تخمین زده میشود که هنوز هزاران ساختمان آسیبدیده وجود دارند که بابت آنها هنوز هیچگونه درخواست رسمی ارائه نشده است.
جزئیات درخواستهای ثبتشده:
بیش از ۳۲ هزار مورد برای خسارت به ساختمانها
حدود ۴ هزار مورد برای آسیب به خودرو
بیش از ۴ هزار مورد برای خسارات به وسایل و اثاثیه
توزیع جغرافیایی درخواستها:
بیش از ۲۶ هزار درخواست در تلآویو
بیش از ۱۲ هزار درخواست در عسقلان
حدود ۲۷۰۰ درخواست در عکا
حدود ۲۲۰ درخواست در طبریه
درخواستهایی از مراکز دیگر، از جمله قدس و کریاتشمونه
در حال حاضر، تیمهایی متشکل از مهندسان و کارشناسان بیمه در مناطق مختلف حضور دارند تا به ارزیابی خسارات بپردازند. همچنین، تیمهایی در هتلهایی که افراد تخلیهشده اقامت دارند مستقر شدهاند و به آنها برای ثبت درخواست غرامت و بازسازی منازلشان کمک میکنند.
در پی حملات موشکی اخیر، صندوق جبران خسارات وابسته به اداره مالیات برای کمک به آسیبدیدگان فعالیت خود را آغاز کرده است. این روند ساده و سریع طراحی شده تا افراد بتوانند بدون پیچیدگی اداری، غرامت دریافت کنند.
افرادی که خانه یا اموالشان آسیب دیده، میتوانند با شماره ۴۹۵۴ تماس بگیرند یا از طریق وبسایت اداره مالیات، فرم درخواست را بهصورت آنلاین پر کنند.
برای تسریع روند، افراد باید عکسهایی از خسارت، لیستی از وسایل آسیبدیده و شرح رویداد را ارائه دهند. در صورت نیاز، یک کارشناس به محل اعزام میشود تا بررسی دقیقتری انجام دهد.
غرامت شامل آسیبهای مستقیم ناشی از جنگ یا حملات تروریستی(باباته) است، از جمله آسیب به خانه، محل کار، انبار یا خودرو.
سخنگوی اداره مالیات اعلام کرد:
«کارکنان ما با تمام توان در حال فعالیت هستند و بهمحض امکان، به مناطق آسیبدیده مراجعه میکنند. همکاری نزدیک با شهرداریها برقرار است و فرآیند دریافت غرامت هم در محل و هم بهصورت آنلاین انجام خواهد شد. ما در کنار مردم هستیم و تمام تلاشمان را برای پاسخگویی سریع و حرفهای انجام خواهیم داد.»
❤16🔥2
کارشناس اسقاطیلی امور ایران
هر کسی که چشم بینا داشته باشد و در هفته گذشته تحولات ایران را دنبال کرده، در نشستها و میزگردهای کارشناسان برجسته ایرانپژوه از سراسر جهان شرکت کرده یا آنها را مشاهده کرده باشد، و واکنشهای مخالفان رژیم، چه در داخل ایران و چه در میان ایرانیان مهاجر را بررسی کرده باشد (که بخشهایی از آنها – گرچه نه همه – در طول سالها موضعی طرفدار اسرائیل گرفتهاند)، میتوانست بهراحتی درک کند که آنچه اکنون شاهدش هستیم، بیشتر نوعی «همبستگی ملی در زمان بحران» است.
... به این معنا که بسیاری در ایران، از جمله حتی منتقدان تند رژیم، خشم عمومی خود را بیش از هر چیز متوجه اسقاطیل کردند؛ آن هم در حالی که داشتند تصاویر و ویدیوهای مربوط به کشته شدن صدها غیرنظامی و ویرانی ساختمانهای مسکونی را تماشا میکردند.
بسیاری از آنها ادعا کردند که هدف واقعی اسقاطیل نه نابودی برنامه هستهای ایران است و نه حتی سرنگونی رژیم، بلکه تجزیه ایران و ایجاد هرجومرج و جنگ داخلی در این کشور است.
این برداشت در روزهای اخیر – بهویژه پس از حملات سنگین به تهران – بهشدت شدت گرفته؛ حملاتی که اگرچه ظاهراً اهدافشان نمادهای دولتی بود، اما بسیاری از شهروندان عادی را نیز هدف قرار دادند یا دستکم به آنها آسیب رساندند.
متأسفانه، اینجا در اسقاطیل، ترجیح داده شد – و این نخستینبار نیست – که بیشتر بر صداهایی تمرکز شود (و همیشه میتوان صداهایی از میان ۹۰ میلیون نفر یافت) که خواهان ادامه بمباران ایران توسط اسقاطیل بودند یا گزارشهایی از محافل اپوزیسیون ایرانی منتشر شود که مدعی بازگشت به کشور و رهبری آن هستند.
من هیچ ایدهای ندارم که آیا این جنگ میتواند فرصتهایی برای تغییر رژیم در ایران ایجاد کند، یا برعکس باعث شود روندهای تغییر در آن کشور به تعویق بیفتند. آنچه مسلم است این است که هیچ پایه واقعی برای ادعاهایی که در هفته گذشته مطرح شد وجود نداشت؛ مانند اینکه رژیم در آستانه فروپاشی است، رهبران ایران به روسیه گریختهاند، یا پسر شاه در راه بازگشت به تهران برای رهبری انقلاب است.
...آرزوها نمیتوانند جایگزین راهبرد واقعی شوند.
هر کسی که چشم بینا داشته باشد و در هفته گذشته تحولات ایران را دنبال کرده، در نشستها و میزگردهای کارشناسان برجسته ایرانپژوه از سراسر جهان شرکت کرده یا آنها را مشاهده کرده باشد، و واکنشهای مخالفان رژیم، چه در داخل ایران و چه در میان ایرانیان مهاجر را بررسی کرده باشد (که بخشهایی از آنها – گرچه نه همه – در طول سالها موضعی طرفدار اسرائیل گرفتهاند)، میتوانست بهراحتی درک کند که آنچه اکنون شاهدش هستیم، بیشتر نوعی «همبستگی ملی در زمان بحران» است.
... به این معنا که بسیاری در ایران، از جمله حتی منتقدان تند رژیم، خشم عمومی خود را بیش از هر چیز متوجه اسقاطیل کردند؛ آن هم در حالی که داشتند تصاویر و ویدیوهای مربوط به کشته شدن صدها غیرنظامی و ویرانی ساختمانهای مسکونی را تماشا میکردند.
بسیاری از آنها ادعا کردند که هدف واقعی اسقاطیل نه نابودی برنامه هستهای ایران است و نه حتی سرنگونی رژیم، بلکه تجزیه ایران و ایجاد هرجومرج و جنگ داخلی در این کشور است.
این برداشت در روزهای اخیر – بهویژه پس از حملات سنگین به تهران – بهشدت شدت گرفته؛ حملاتی که اگرچه ظاهراً اهدافشان نمادهای دولتی بود، اما بسیاری از شهروندان عادی را نیز هدف قرار دادند یا دستکم به آنها آسیب رساندند.
متأسفانه، اینجا در اسقاطیل، ترجیح داده شد – و این نخستینبار نیست – که بیشتر بر صداهایی تمرکز شود (و همیشه میتوان صداهایی از میان ۹۰ میلیون نفر یافت) که خواهان ادامه بمباران ایران توسط اسقاطیل بودند یا گزارشهایی از محافل اپوزیسیون ایرانی منتشر شود که مدعی بازگشت به کشور و رهبری آن هستند.
من هیچ ایدهای ندارم که آیا این جنگ میتواند فرصتهایی برای تغییر رژیم در ایران ایجاد کند، یا برعکس باعث شود روندهای تغییر در آن کشور به تعویق بیفتند. آنچه مسلم است این است که هیچ پایه واقعی برای ادعاهایی که در هفته گذشته مطرح شد وجود نداشت؛ مانند اینکه رژیم در آستانه فروپاشی است، رهبران ایران به روسیه گریختهاند، یا پسر شاه در راه بازگشت به تهران برای رهبری انقلاب است.
...آرزوها نمیتوانند جایگزین راهبرد واقعی شوند.
❤23👍8🔥1
أخٌفيالله
کارشناس اسقاطیلی امور ایران هر کسی که چشم بینا داشته باشد و در هفته گذشته تحولات ایران را دنبال کرده، در نشستها و میزگردهای کارشناسان برجسته ایرانپژوه از سراسر جهان شرکت کرده یا آنها را مشاهده کرده باشد، و واکنشهای مخالفان رژیم، چه در داخل ایران و چه…
حالا هی برید بن سبطی و رانی مطرب و شرلی و سحر و بقیه اراذل پهلوی پرست روبشونید براتون تخلیل کنن 🤣
👍34❤5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#شاهد.. سرايا القدس تعرض مشاهد من عملية قنص جندي صهيوني عند تلة المنطار شرق حي الشجاعية بمدينة غزة.
#طوفان_الأقصى
#طوفان_الأقصى
❤24👍4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چرا نباید به تماس هایی که از وضعیت محل زندگی یا کار سوال میکنن پاسخ بدیم
شبکه ۱۲ اسقاطیل از تماس هایی پرده برداشت که با مراکز اقامتی در مناطق مختلف ایران تماس میگرفتن برای بررسی وضعیت کلی شهر
لهجه فارسی یارو کاملا اسقاطیلیه
شبکه ۱۲ اسقاطیل از تماس هایی پرده برداشت که با مراکز اقامتی در مناطق مختلف ایران تماس میگرفتن برای بررسی وضعیت کلی شهر
لهجه فارسی یارو کاملا اسقاطیلیه
🤬52😱1
حدود یک روز پس از آغاز آتشبس و پایان «جنگ ۱۲روزه»، ایران صبح امروز اعلام کرد که شمار بازداشتشدگان به اتهام همکاری با رژیم اسقاطیل، بهویژه با سازمان اطلاعاتی آن موساد، به ۷۰۰ نفر رسیده است. پس از آغاز جنگ، و بهویژه در پی انتشار اسنادی توسط موساد از داخل خاک ایران، حکومت وارد مرحلهای از «نبرد بازدارنده» علیه فعالیتهای اسقاطیلی شد؛ فعالیتهایی که به دستیابی به اطلاعات فراوان و ترور شمار بسیاری از فرماندهان نظامی ایران، اعضای سپاه پاسداران و حتی دانشمندان هستهای انجامید.
صبح امروز، تهران خبر از اعدام سه تن از همکاران موساد داد که بنا بر ادعاها، تجهیزات نظامی را قاچاق کرده و در یکی از عملیاتهای ترور کمک کرده بودند. در گزارش منتشرشده در خبرگزاری «میزان» (وابسته به دستگاه قضایی ایران)، نامی از هدف ترور یا نوع تجهیزاتی که توسط این سه نفر منتقل شده بود برده نشده است. این سه نفر در شهر ارومیه که چندان از مرز ترکیه دور نیست، اعدام شدند. همچنین دو روز پیش نیز تهران از اعدام یک نفر دیگر به جرم همکاری با موساد خبر داده بود.
در روزهای اخیر، ایران اعلام کرده که روند رسیدگی قضایی به پروندههای همکاری با اسقاطیل را تسریع خواهد کرد... رئیس قوه قضائیه ایران در تلویزیون دولتی گفته بود: «پروندههای مربوط به امنیت کشور، از جمله حمایت از رژیم غاصب (اسقاطیل) و فعالیت بهعنوان ستون پنجم دشمن، با سرعت بیشتری بررسی خواهند شد.»
ایران همچنین ادعا کرده است که از آغاز جنگ تاکنون بیش از ۱۰٬۰۰۰ پهپاد متعلق به عوامل موساد را که در عملیاتهای جاسوسی و خرابکارانه استفاده میشدند، کشف کرده است.
روزنامه «وال استریت ژورنال» گزارش داده بود که موساد پیش از حمله آغازین، صدها پهپاد را طی ماهها از طریق چمدان، کامیون و تانکر به ایران قاچاق کرده، همراه با مهمات دیگر. همه این پهپادها از مسیرهای تجاری وارد کشور شدهاند و مأموران در داخل ایران آنها را جمعآوری کرده و میان تیمهایی که در حملات شرکت داشتند، توزیع کردهاند. اسقاطیل فرماندهان این تیمها را در کشور ثالث آموزش داده، و آنها نیز در ایران تیمهای خود را آموزش دادهاند.
پهپادها، در سالهای اخیر جزئی از عملیاتهای اسرائیلی در داخل ایران بودند. برای نمونه، در سال ۲۰۲۲ اسقاطیل از آنها برای حمله به سایتی در کرمانشاه که محل تولید پهپاد بود استفاده کرد، و سال بعد نیز برای حمله به کارخانه تولید مهمات در اصفهان از پهپاد بهره برد.
پس از استفاده گسترده اسقاطیل از پهپادها، مقامات تهران از مردم خواستند نسبت به حرکت وانتهای پوشیده و تویوتاها هوشیار باشند و هر چیز مشکوکی را به پلیس و نهادهای امنیتی گزارش دهند. همچنین هشدارهایی در مورد رانندگانی که با کلاه، عینک آفتابی یا شال صورت خود را میپوشانند، داده شد.
صبح امروز، تهران خبر از اعدام سه تن از همکاران موساد داد که بنا بر ادعاها، تجهیزات نظامی را قاچاق کرده و در یکی از عملیاتهای ترور کمک کرده بودند. در گزارش منتشرشده در خبرگزاری «میزان» (وابسته به دستگاه قضایی ایران)، نامی از هدف ترور یا نوع تجهیزاتی که توسط این سه نفر منتقل شده بود برده نشده است. این سه نفر در شهر ارومیه که چندان از مرز ترکیه دور نیست، اعدام شدند. همچنین دو روز پیش نیز تهران از اعدام یک نفر دیگر به جرم همکاری با موساد خبر داده بود.
در روزهای اخیر، ایران اعلام کرده که روند رسیدگی قضایی به پروندههای همکاری با اسقاطیل را تسریع خواهد کرد... رئیس قوه قضائیه ایران در تلویزیون دولتی گفته بود: «پروندههای مربوط به امنیت کشور، از جمله حمایت از رژیم غاصب (اسقاطیل) و فعالیت بهعنوان ستون پنجم دشمن، با سرعت بیشتری بررسی خواهند شد.»
ایران همچنین ادعا کرده است که از آغاز جنگ تاکنون بیش از ۱۰٬۰۰۰ پهپاد متعلق به عوامل موساد را که در عملیاتهای جاسوسی و خرابکارانه استفاده میشدند، کشف کرده است.
روزنامه «وال استریت ژورنال» گزارش داده بود که موساد پیش از حمله آغازین، صدها پهپاد را طی ماهها از طریق چمدان، کامیون و تانکر به ایران قاچاق کرده، همراه با مهمات دیگر. همه این پهپادها از مسیرهای تجاری وارد کشور شدهاند و مأموران در داخل ایران آنها را جمعآوری کرده و میان تیمهایی که در حملات شرکت داشتند، توزیع کردهاند. اسقاطیل فرماندهان این تیمها را در کشور ثالث آموزش داده، و آنها نیز در ایران تیمهای خود را آموزش دادهاند.
پهپادها، در سالهای اخیر جزئی از عملیاتهای اسرائیلی در داخل ایران بودند. برای نمونه، در سال ۲۰۲۲ اسقاطیل از آنها برای حمله به سایتی در کرمانشاه که محل تولید پهپاد بود استفاده کرد، و سال بعد نیز برای حمله به کارخانه تولید مهمات در اصفهان از پهپاد بهره برد.
پس از استفاده گسترده اسقاطیل از پهپادها، مقامات تهران از مردم خواستند نسبت به حرکت وانتهای پوشیده و تویوتاها هوشیار باشند و هر چیز مشکوکی را به پلیس و نهادهای امنیتی گزارش دهند. همچنین هشدارهایی در مورد رانندگانی که با کلاه، عینک آفتابی یا شال صورت خود را میپوشانند، داده شد.
👍41❤3