مشكل من؛ توضيحات است دوست من !
من نميتوانم،
نسبت به توضيحات بى خيال باشم!
يك كلمه ى كوتاه
در صحبتى طولانى ؛ مرا غمگين مى كند!
جزئيات كوچكى كه مى بينم
و به ياد مى آورم
و درك مى كنم..
به بدترين شكل،
مرا مى كشند..!
-احمد خالد توفيق
من نميتوانم،
نسبت به توضيحات بى خيال باشم!
يك كلمه ى كوتاه
در صحبتى طولانى ؛ مرا غمگين مى كند!
جزئيات كوچكى كه مى بينم
و به ياد مى آورم
و درك مى كنم..
به بدترين شكل،
مرا مى كشند..!
-احمد خالد توفيق
چرا باید تعادلم را
مقابل دستان تو از دست بدهم؟
وقتی سرگرم بازی
با دکمههای پیراهنم هستی
ابری میشوم از دود..
-نزار قبانی
مقابل دستان تو از دست بدهم؟
وقتی سرگرم بازی
با دکمههای پیراهنم هستی
ابری میشوم از دود..
-نزار قبانی
Parvaaz Rooye Baame Tehran - NEXT1.iR
Kamran Tafti - NEXT1.iR
آقای کامران تفتی عَزیز بنده شیش هفت ساله با این موزیک شما گریه میکنم .. ممنونم که خوندیش
مخصوصا اونجاش که میگه: مَن میروم ،مَن میروم ..پیدا کنم ، آنرا ...!
مخصوصا اونجاش که میگه: مَن میروم ،مَن میروم ..پیدا کنم ، آنرا ...!
Shervin - Tamame Man
@Sanamusic2
تو ولی ،بیا و سر بزن بهم هر سال بهار ..🌿
«آرزوی کوچکی داشتم؛
خانهای کوچک و کتابخانهای و بالکنی
در پناهِ سایهی برگهایِ پرتقال و امید...»!
خانهای کوچک و کتابخانهای و بالکنی
در پناهِ سایهی برگهایِ پرتقال و امید...»!
آنکه یک عمر به شوق ِ تو در این کوچه نشست
حال وقتی به لب ِ پنجره می آیی نیست ..!
حال وقتی به لب ِ پنجره می آیی نیست ..!
دیشب اتاقم تا زانو پر اشک شد ، به خودم اومدم دیدم کتاب بوف کور صادق هدایت وسط اتاق شناوره!
همین الان سیگارم رو قایمکی پشت پنجره اتاقم روشن کردم و "ابر میبارد" شجریان پلی شد و صدای بارون تو گوشمه که نم نم روی برگ ها فرود میاد
عجیبه که گریه ام نگرفت
احساس میکنم به درجه عجیبی از غم نائل شدم!
دیگه اشکی هم برای تو نموند زندگی نکبت عزیزم
عجیبه که گریه ام نگرفت
احساس میکنم به درجه عجیبی از غم نائل شدم!
دیگه اشکی هم برای تو نموند زندگی نکبت عزیزم
ترسویی! میخواهی در میانه باشی
نه دوستم داری و نه نبودم را میخواهی...!
-غسان کنفانی
نه دوستم داری و نه نبودم را میخواهی...!
-غسان کنفانی
یه روز میام اینجا مینویسم:
این تماماً من بود
که دوام آورد،
که ادامه داد
و رسید .!
این تماماً من بود
که دوام آورد،
که ادامه داد
و رسید .!
أنتِ مُعجزة و أنا أول المؤمنين بكِ.
«تو معجزهای
و من اولین ایمان آورنده به تو.»!
«تو معجزهای
و من اولین ایمان آورنده به تو.»!
«نمیدانستم از کجا شروع کنم و از چه چیزی بگویم؟ فقط میدانستم اگر کسی به من بگوید گریه نکن چیزی نیست، بیوقفه و شدید خواهم گریست.»!
مثل قَهقَهه یک آدِم لال!
میان نمایش یک آدِم کور!!
هَمان قَدر مَحال....
میان نمایش یک آدِم کور!!
هَمان قَدر مَحال....
این خاصیت دوست داشتن بود. تو با کلماتِ سادهات میتوانستی بر روی زخمی که مدتهاست خونریزی میکند، مرهم بگذاری.