دلتنگم و با هیچکسم
میل سخن نیست،
کَس در همه آفاق
به دلتنگيِ من نیست!
میل سخن نیست،
کَس در همه آفاق
به دلتنگيِ من نیست!
قلب و خرد و روح و روانام
نزد تو اسیرند!
اسیرانات را گرامی دار...
یحیی توفیق حسن
نزد تو اسیرند!
اسیرانات را گرامی دار...
یحیی توفیق حسن
من خستهام...
نمی توانم درباره چیزی فکر کنم و
تنها می خواهم سر بر دامنت بگذارم،
تماس دستهایت با پیشانیام را احساس کنم
و تا ابد در این حالت بمانم!
_از نامههای فرانتس کافکا به ملینا
نمی توانم درباره چیزی فکر کنم و
تنها می خواهم سر بر دامنت بگذارم،
تماس دستهایت با پیشانیام را احساس کنم
و تا ابد در این حالت بمانم!
_از نامههای فرانتس کافکا به ملینا
«تو هم مؤمن نبودی
بر گلیم ما
و حتی در حریم ما
سادهدل بودم که میپنداشتم
دستان نااهل تو باید
مثل هر عاشق رها باشد
تو هم با من نبودی
ای یار
ای آوار
ای سیل مصیبتبار»
_شهیار قنبری
بر گلیم ما
و حتی در حریم ما
سادهدل بودم که میپنداشتم
دستان نااهل تو باید
مثل هر عاشق رها باشد
تو هم با من نبودی
ای یار
ای آوار
ای سیل مصیبتبار»
_شهیار قنبری
میدانی چرا زخمهای من خوب نمیشد؟ چون از کسانی زخم میخوردم که برای غمهایشان در آغوششان میگرفتم!
نزار قبانی یه زنی رو ترسیم میکنه
بهنام «لم تخلق للنسیان» :
زنیکه برای فراموششدن خلق نشده.
میگه: یهجور زنی هست، که اگه آزارش دادی و رهاش کردی، دیگه شبیهش رو پیدا نمیکنی. اونوقت تا آخر عمرت تیکهتیکه از وجودش رو تو زنهای دیگه میجوری، ولی نمیتونی جاش رو پر کنی..
بهنام «لم تخلق للنسیان» :
زنیکه برای فراموششدن خلق نشده.
میگه: یهجور زنی هست، که اگه آزارش دادی و رهاش کردی، دیگه شبیهش رو پیدا نمیکنی. اونوقت تا آخر عمرت تیکهتیکه از وجودش رو تو زنهای دیگه میجوری، ولی نمیتونی جاش رو پر کنی..
زندگی از من فراموشکردنت را میخواهد
و این چیزیست که قلبم از فهمیدنش
ناتوان است.
محمود درویش
و این چیزیست که قلبم از فهمیدنش
ناتوان است.
محمود درویش
"کانت تسمی هذا البلاد غارقه فی الحزن، ایران؛ فی بدایات القرن الماضی"
این سرزمین آغشته به اندوه، نامش زمانی ایران بود!
_لاادری
الهه حسین نژاد💔
این سرزمین آغشته به اندوه، نامش زمانی ایران بود!
_لاادری
الهه حسین نژاد💔
اگر روزی در این کشور غم تمام شود،
شادی را بلدی؟!
_هومانصادقی
شادی را بلدی؟!
_هومانصادقی