Telegram Web Link
برگزاری دوره سوم آنلاین ذهن آگاهی
اهداف دوره:
کاهش اضطراب
کاهش وسواس فکری
کاهش غمگینی
کنترل خشم
افزایش رضایت از زندگی
بهبود روابط
افزایش تمرکز
بهبود حل مسئله و تصمیم‌گیری
بهبود حافظه

🍃 مدرس: دکتر الهام پورافروز، متخصص علوم شناختی، مدرس یوگا

🍃 زمان برگزاری: دوشنبه ها ساعت ۲۲-۲۳
شروع دوره: دوشنبه ۱۶ تیر
🍃مدت زمان دوره: ۸ جلسه

اینستاگرام:
Mindfulness_afrooz
تلگرام:
@onlinemindfulness

T.me/mindfulnessss
🔸روزی بودا از میان جنگلی می گذشت . روز گرمی بود و احساس تشنگی می کرد . او به آناندا یکی از پیروانش گفت : چند ساعت پیش از کنار رود کوچکی عبور کردیم ، کاسه من را بگیر و به آنجا برو و برای من کمی آب بیاور .
آناندا مسیر را برگشت تا برای بودا آب بیاورد، اما زمانیکه به رود کوچک رسید ، چند گاومیش از میان رود کوچک عبور و همه رود را گل آلوده کرده بودند .
برگ های خشک که در بستر رود آرمیده بودند ، با این تلاطم به سطح آمده و دیگر آب رود قابل آشامیدن نبود . آناندا دست خالی به نزد بودا برگشت و داستان را برایش شرح داد و گفت : شنیده ام که در پیش روی مان رودخانه بسیار بزرگی جاری است که چندان با ما فاصله ای ندارد ، می روم و از آنجا برای شما آب میاورم .
اما بودا اصرار کرد که او از همان رود کوچک برایش آب بیاورد .
آناندا نمی توانست اصرار بودا را درک کند ، اما حرف استادش را پذیرفت و با اینکه می دانست رفتن به آنجا کار بیهوده ای است ، اما به خاطر اصرار بودا به سمت رود راهی شد .
قبل از رفتن بودا به او گفت : اگر آب هنوز کثیف بود ، برنگردد ، تنها در کنار رود در سکوت بنشین . هیچ کاری انجام نده و به داخل جریان رود وارد نشو . تنها در سکوت بنشین و نظاره کن . دیر یا زود آب دوباره شفاف خواهد شد و تو می توانی کاسه را پر از آب کرده و برگرددی .
زمانیکه آناندا به آنجا رسید ، مشاهده کرد که آب تقریبا شفاف شده و گل و لای نیز ته نشین شده اند . اما آب هنوز شفاف و قابل خوردن نشده بود بنابراین کنار رود نشست و تنها به مشاهده جریان رود پرداخت . آرام آرام رود کوچک شفاف شد . ناگهان آناندا شروع به رقصیدن کرد . چراکه فهمیده بود چرا بودا برای گرفتن آب از این رود اصرار می کرد . او آب را به بودا داد و از او تشکر کرد .
بودا گفت : من باید از تو سپاسگزار باشم که برای من آب آورده ای .
💎 آناندا گفت : حالا اصرار شما را متوجه شدم . زمانیکه در کنار رود کوچک نشستم ، متوجه شدم همین موضوع مشابه در مورد ذهن من نیز صادق است . اگر من وارد جریان رونده شوم ، آن را آلوده و کثیف خواهم کرد . اگر در جریان ذهن وارد شوم ، سر و صدا و آشوب بیشتری خلق می گردد و مشکلات بیشتری به سطح می آیند .
اکنون در کنار ذهن خود نیز خواهم نشست و به مشاهده تمام آلودگی ها ، مشکلات، برگ های کهنه ، رنج ها ، دردها ، خاطرات و آرزوها خواهم پرداخت . بدون دغدغه به انتظار لحظه ای خواهم نشست که همه چیز شفاف و زلال شود .
و این موضوع به خودی خود اتفاق خواهد افتاد ، زیرا لحظه ای که در کنار ذهن خود در سکوت به مشاهده می نشینید ، شما دیگر هیچ انرژی به آن نمی دهید. در واقع این مراقبه حقیقی است .

@mindfulnessss
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تلاش کنید دقایقی از روز را آرامش داشته باشید و با یک تمرین ساده تنفسی بتوانید در لحظه حال با جهان هستی یکی شوید و انرژی فراوانی دریافت کنید.


@mindfulnessss
مقابله با افکار منفی با کمک ذهن آگاهی.



@mindfulnessss
بیداری حرکتی است که درون آگاهی رخ می‌دهد
که در آن فکر کردن و هوشیاری از یکدیگر جدا می‌شوند

هنگامی که بیدار هستید به جای آنکه در افکار تان گم شوید
خود را به صورت آگاهی در ورای این افکار تشخیص می‌دهید

سپس فکر کردن یعنی فعالیتی مستقل و خودخواهانه که شما را
در اختیار می‌گیرد و زندگی تان را اداره می‌کند پایان می‌یابد.

آنگاه هشیاری جای فکر کردن را می‌گیرد

و به جای آنکه فکر کردن مسئول زندگی شما شود
در خدمت هوشیاری درمی‌آید
هشیاری ، پیوندی آگاهانه با شعور عالم است.

واژه دیگر برای آن ، حضور می‌باشد،
آگاهیِ بدون فکر کردن .

اکهارت_تول

T.me/mindfulnessss
ذهن آگاهی به این معنی نیست که احساساتی همانند خشم، ناراحتی یا ترس دیگر به سراغمان نیاید.
ذهن آگاهی به این معنی است که شما می توانید با این احساسات به راحتی قدم بزنید و از آنها درس بگیرید، به جای اینکه از آنها فرار کنید یا اجازه دهید این احساسات شما را در بر گرفته و تعریف کنند.
.

@mindfulnessss
مدیتیشن وضعیت بی ذهنی است. مدیتیشن وضعیت هوشیاری ناب بدون محتواست. معمولا آگاهی ات پر از چرندیات است، مانند آینه ای که گرد و خاک آنرا پوشانده باشد. ذهن ترافیکی همیشگی است. افکار در حرکت اند، آرزوها در حرکتند،خاطرات در حرکتند. جاه طلبی ها در حرکتند، این ترافیک همیشگی است!روز و شب، حتی وقتی خواب هستید، ذهن در حال کار کردن است، رویا میبیند، همچنان فکر میکند؛ همچنان در نگرانی و اضطراب است. برای روز بعد آماده میشود؛ آمادگی زیرزمینی در حال رخ دادن است.
این وضعیت بی مدیتیشنی است. درست مخالف این وضعیت مدیتیشن است. وقتی ترافیکی نیست و فکر کردن متوقف شده، هیچ فکری حرکت نمیکند،هیچ آرزویی حرکت نمیکند، شما کاملا ساکتید، این سکوت مدیتیشن است و این سکوت حقیقت شناخته میشود نه در هیچ حالت دیگری. مدیتیشن وضعیت بی ذهنی است.
و تو نمیتوانی مدیتیشن را ازطریق ذهن بیابی،زیرا ذهن خودش را تداوم میبخشد. با کنار گذاشتن ذهن، با خونسرد بودن، بی اعتنا بودن و هویت نگرفتن با ذهن، با دیدن گذر ذهن و هم هویت نشدن با آن، فکر نکردن به این که من ذهن هستم، میتوانی مدیتیشن را بیابی.

📙#کتاب_نارنجی
متترجم:حامد مهری


@mindfulnessss
ارتعاش سلامتی

در بسیاری موارد مشاهده شده هنگامیکه ارتعاش انرژی های بدن بالاتر می رود از سلامت جسمی و روحی- روانی بیشتری نیز برخوردار می شویم و حتی بسیاری از بیماری ها و ناراحتی ها فقط و فقط با انرژی و ارتعاش مثبت کاهش یافته و از بین می روند، در حالیکه عکس این قانون نیز صدق می کند.

معمولا زمانی که از ارتعاش انرژی پایینی برخورداریم اغلب ناراحتی ها و دردهای جسمانی ما عود می کنند و سیلی از مشکلات و درگیری ها به سوی ما روان می شوند. بطور کلی وقتی ارتعاش اتم ها پایین می آید، جهان مادی سه بعدی خلق می شود ولی هنگامیکه ارتعاش آنها بالا می رود، ابعاد بالاتر آگاهی قابل دست یابی خواهد بود و هر چقدر که آگاهی ما بالاتر رود به روح و سرچشمه حیات نزدیکتر خواهیم شد.

@mindfulnessss

“در آغاز تنها کلمه (ارتعاش صدا) بود”
در زندگی سخت ترین چیز، انداختن گذشته است. زیرا انداختن گذشته یعنی انداختن تمام هویت،انداختن تمام شخصیت، یعنی انداختن خودت. تو چیزی جز گذشته ات نیستی، تو چیزی جز شرطی شدگی هایت نیستی.
این دور انداختن لباس هایت نیست، گویی که پوست انسان کنده میشود. گذشته تنها چیزی است که در مورد خودت میدانی. انداختن آن دشوار است، سخت ترین چیزدر زندگی ات. ولی کسانی که جرئت انداختنش را داشته باشند، فقط آنان زندگی میکنند. دیگران فقط تظاهر به زندگی کردن میکنند. آنان فقط خودشان را به نوعی میکشانند، بدون هیچ سر زندگی، نمی‌توانند سرزنده باشند.
آنان در حداقل زندگی میکنند. و در حداقل زندگی کردن یعنی از کف دادن تمام زندگی. شکوفایی وجود وقتی رخ میدهد که نیروهای بالقوه ات را در حد بهینه به کار ببری.
خداوند فقط در بیان بهینه وجودت است که فرا میرسد، در اینجاست که شروع میکنی به احساس حضور الوهیت.
هرچه بیشتر از میان برخیزی، حضور الوهیت را بیشتر احساس میکنی. ولی آن حضور فقط بعدها احساس خواهد شد.
نخستین شرط این است که از میان بروی، این نوعی مرگ است.


📙 #کتاب_رها_گشتن_از_گذشته


@mindfulnessss
وقتی انسان به هدف های پربهای خود میرسد، آن وقت آگاه میشود که خیلی چیز های دیگر در اطراف آن هدف وجود دارند. برای نمونه در تمام زندگی برای پول درآوردن کوشش میکنی  و فکر میکنی که یک روز، وقتی پول داشتی، زندگی آسوده ای را خواهی داشت. ولی تمام عمر را در تنش بوده ای، تنش، روش زندگی و انضباط تو شده است، و در پایان عمر، وقتی که به تمام پولی که می خواسته ای رسیدی، نمیتوانی آسوده باشی. آن زندگی سراسر تنش و تشویش به تو اجازه نمیدهد که بیاسایی.
بنا بر این یک برنده نیستی، یک بازنده هستی. اشتهایت را می بازی، سلامت خود را نابود میکنی، سلیم بودن و حساس بودنت را میکشی. احساس های زیبا شناسانه ات را نابود میکنی. زیرا برای تمام چیزهایی که دلار تولید نمیکنند، زمانی وجود ندارد.
تو در پی دلار میروی، چه کسی وقت این را دارد که به گل های سرخ نگاه کند؟ و چه کسی وقت این را دارد که پرندگان در حال پرواز را نگاه کند؟ و چه کسی وقت این را دارد که به زیبایی موجودات انسانی نگاه کند؟
تو تمام اینها را به تعویق می اندازی تا که یک روز، وقتی همه چیز داشته باشی، آسوده باشی و لذت ببری.
ولی تا آن زمان که همه چیزداشته باشی، به نوعی، شخصی منضبط گشته ای. کسی که نسبت به گل های سرخ نابینا است،زیبایی ها را نمیبیند، نمیتواند از موسیقی لذت ببرد.
کسی که نمیتداند رقص را درک کند، کسی که توان درک شعر را ندارد، کسی که فقط دلار را درک میکند.
ولی آن دلارها، هیچ رضایتی نمیبخشند...

📙 #کتاب_انتقال_چراغ

@mindfulnessss
صحیح دیدن و صحیح شنیدن، پایه و اساس صحیح زندگی کردن است. درست همانطور که انعکاس هرچیزی در آب آرام سطح دریاچه مشهود میشود ،پس حقیقت هم که همان وجود خداوندگار بی همتاست و بس، میتواند در ذهن و قلب آرام شما منعکس شود.
برای درک و تشخیص حقیقت، باید ذهن انسان آماده شود، درست مانند زمینی که شخم زده میشود تا در آن گل های شاداب و زیبایی به وجود آید.
در حال و مکانی که هستید، واقعا وجود داشته باشید. زمانی که گوش به سخنان من میدهید، نگذارید آن عادت قدیمی و همیشگی، شما را از حال و مکانی که هستید خارج کند و به گذشته یا آینده بکشاند و ساعت های زنده شما را نابود و بی فایده کند. نه گذشته و نه آینده، هیچ کدام زنده نیستند. گذشته فقط خاطرات است و آینده فقط تصورات. فقط حال است که زنده و واقعی است. اگر قرار باشد که حقیقتی دریافت گردد و شناخته شود، فقط از طریق زمان حال میتوان آنرا دریافت.پس در زمان حال باشید، و در همین زمان زندگی کنید که تنها زمان زنده است. توجه و آگاهی مدام شما، باعث از بین رفتن عادت فکر کردن به گذشته رفته و آینده نخواهد آمد.
طبیعی زندگی کنید. زندگی بشر و رفتارهای کلی او، مصنوعی و تحت تاثیر شرایط حاکم بر او شده است. ما همیشه در پوششی دروغین و ساختگی پوشانده ایم و به خاطر همین پوشش نادرست، رفته رفته از "بود" و "وجود" خود دور شده ایم. این پوشش دروغین را به کناری افکنید و خود واقعیتان را ببینید و بشناسید. درست مانند هنرپیشه ای که بعد از نمایش صورت خود را از گریم میشوید و لباس تئاتر را در می آورد و به زندگی واقعی خود بازمیگردد. شما هم ماسک از چهره بردارید و اجازه دهید طبیعت و اساس و پایه هستی شما، خود را نمودار کند. شما هم سعی کنید با این طبیعت ساده زندگی کنید.

📙 #کتاب_راه_کمال
مترجم: پروین رحیم زاده

www.tg-me.com/mindfulnessss
2025/10/26 08:22:56
Back to Top
HTML Embed Code: