Forwarded from مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب (شهرام یاری)
سلام بر محرّم،
سلام بر معرفت، ایثار و شهادت؛
معینالدّین جوینی در کتاب نگارستان (ص۳۸۲)، مینگارد؛
شنیدهام که چون حسینِ علی رضی اللّه عنهما، از بهر نماز، آغاز وضو کردی، رنگش متغیّر گشتی و دلایل تأثّر و انکسار در وجودش ظاهر شدی.
یکی از سبب این حالت، باز پرسید.
گفت: هر که توجّه به حضرت الهیت کند و خود را در معرض عرض عمل و محلّ رفع حاجت آرد، اگر بر قرار خویش نماند، از آن عجب نباید داشت.
در حضرت خدا و جناب جلال او
جای وقوف نیست ظلوم جهول را
کی نفس برقرار بماند در این مقام
از بیم، زهره آب شود چون عقول را؟
@mirasmaktoob
.
سلام بر معرفت، ایثار و شهادت؛
معینالدّین جوینی در کتاب نگارستان (ص۳۸۲)، مینگارد؛
شنیدهام که چون حسینِ علی رضی اللّه عنهما، از بهر نماز، آغاز وضو کردی، رنگش متغیّر گشتی و دلایل تأثّر و انکسار در وجودش ظاهر شدی.
یکی از سبب این حالت، باز پرسید.
گفت: هر که توجّه به حضرت الهیت کند و خود را در معرض عرض عمل و محلّ رفع حاجت آرد، اگر بر قرار خویش نماند، از آن عجب نباید داشت.
در حضرت خدا و جناب جلال او
جای وقوف نیست ظلوم جهول را
کی نفس برقرار بماند در این مقام
از بیم، زهره آب شود چون عقول را؟
@mirasmaktoob
.
Forwarded from مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب (شهرام یاری)
فیض الدموع
میراث مکتوب - دربارۀ تاریخ نهضت امام حسین (ع) و به ویژه عاشورا و نیز در موضوع عزادارى بر امام حسین (ع) و نقل مَقتل ایشان، كتابهاى بسیارى در طول تاریخ، نگاشته شده است كه این، خود، نشان از اهتمام عالمان و محقّقان مسلمان، بدین مسئله دارد.
یكی از مقاتلی كه به زبان فارسی شیوا در دوران قاجاریه نگاشته شده، كتاب ارزندۀ فیض الدموع است كه محمد ابراهیم نواب تهرانی ملقب به بدایع نگار متوقی به سال 1299 هجری قمری تألیف كرده و نخستین بار با خط زیبای مرحوم كلهر خوشنویسی و چاپ شده است.
از انگیزههای مؤلف در تدوین كتاب، عدم دسترسی عموم مردم دوران خودش به كتاب موثق و صحیح به فارسی شیوا و بلیغ است. ازاینرو وی تلاش كرد، مقتلی بنگارد كه هم خالی از نقایص باشد و هم دربرگیرندۀ نثری فصیح و صناعات سخن و علم معانی باشد تا طبع لطیف و خاطر بلیغ بدین گونه سخن، رغبت زیادت افتد و بر مطالعات آن، نشاط خاطر بیشتر شود.
فیض الدموع نیز چونان سایر مقاتل دربرگیرنده مقتل مسلم و دیگر شهدای كربلا و نیز غارت خیام امام و اسارت خاندان او در كوفه و شام و خطبههای حضرت زینب و امام سجاد در مجلس یزید است.
این کتاب یک متن ادبی به زبان فارسی فاخر است. اثری است حماسی و مستند به اسناد معتبر تاریخی. بر اساس تحقیقاتی که شده تاکنون کتابی فارسی با ویژگیهای یاد شده، چنین شیوا و مستند به منابع دست اول تألیف نشده است. بیشترین منابع وی اللهوف یا الملهوف اثر سیدبن طاووس است که بارها چاپ شده است و برخی از فهرستنویسان نیز فیض الدموع را به اشتباه ترجمۀ اللهوف دانستهاند.
فیض الدموع (شرح زندگانی و شهادت امام حسین (علیه السلام) با نثر فارسی فصیح و بلیغ)؛ تألیف محمدابراهیم نوّاب تهرانی ملقب به بدایع نگار (1241-1299 هـ.ق)، از نویسندگان بزرگ و ادیبان برجسته و سیاستگران آگاه زمان محمدشاه و ناصرالدین شاه قاجار؛ به تصحیح و تحقیق اکبر ایرانی قمی است که در سال 1374 توسط مؤسسه انتشارات هجرت و مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب به چاپ رسیده است.
متن کتاب فیض الدموع را دانلود کنید
http://www.mirasmaktoob.ir/fa/news/3867
@mirasmaktoob
.
میراث مکتوب - دربارۀ تاریخ نهضت امام حسین (ع) و به ویژه عاشورا و نیز در موضوع عزادارى بر امام حسین (ع) و نقل مَقتل ایشان، كتابهاى بسیارى در طول تاریخ، نگاشته شده است كه این، خود، نشان از اهتمام عالمان و محقّقان مسلمان، بدین مسئله دارد.
یكی از مقاتلی كه به زبان فارسی شیوا در دوران قاجاریه نگاشته شده، كتاب ارزندۀ فیض الدموع است كه محمد ابراهیم نواب تهرانی ملقب به بدایع نگار متوقی به سال 1299 هجری قمری تألیف كرده و نخستین بار با خط زیبای مرحوم كلهر خوشنویسی و چاپ شده است.
از انگیزههای مؤلف در تدوین كتاب، عدم دسترسی عموم مردم دوران خودش به كتاب موثق و صحیح به فارسی شیوا و بلیغ است. ازاینرو وی تلاش كرد، مقتلی بنگارد كه هم خالی از نقایص باشد و هم دربرگیرندۀ نثری فصیح و صناعات سخن و علم معانی باشد تا طبع لطیف و خاطر بلیغ بدین گونه سخن، رغبت زیادت افتد و بر مطالعات آن، نشاط خاطر بیشتر شود.
فیض الدموع نیز چونان سایر مقاتل دربرگیرنده مقتل مسلم و دیگر شهدای كربلا و نیز غارت خیام امام و اسارت خاندان او در كوفه و شام و خطبههای حضرت زینب و امام سجاد در مجلس یزید است.
این کتاب یک متن ادبی به زبان فارسی فاخر است. اثری است حماسی و مستند به اسناد معتبر تاریخی. بر اساس تحقیقاتی که شده تاکنون کتابی فارسی با ویژگیهای یاد شده، چنین شیوا و مستند به منابع دست اول تألیف نشده است. بیشترین منابع وی اللهوف یا الملهوف اثر سیدبن طاووس است که بارها چاپ شده است و برخی از فهرستنویسان نیز فیض الدموع را به اشتباه ترجمۀ اللهوف دانستهاند.
فیض الدموع (شرح زندگانی و شهادت امام حسین (علیه السلام) با نثر فارسی فصیح و بلیغ)؛ تألیف محمدابراهیم نوّاب تهرانی ملقب به بدایع نگار (1241-1299 هـ.ق)، از نویسندگان بزرگ و ادیبان برجسته و سیاستگران آگاه زمان محمدشاه و ناصرالدین شاه قاجار؛ به تصحیح و تحقیق اکبر ایرانی قمی است که در سال 1374 توسط مؤسسه انتشارات هجرت و مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب به چاپ رسیده است.
متن کتاب فیض الدموع را دانلود کنید
http://www.mirasmaktoob.ir/fa/news/3867
@mirasmaktoob
.
Forwarded from مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب (شهرام یاری)
فیض الدموع.pdf
7.9 MB
Forwarded from مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب (شهرام یاری)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خوانش خطبه حضرت زینب سلامالله علیها
از کتاب فیضالدموع(فوران اشکها)
تالیف بدایعنگار تهرانی
با سپاس از سرکار خانم فرزانه فائزی که از روی لطف این خطبه را خواندند.
https://www.instagram.com/reel/Cg-UgRDKGvi/?igshid=MDJmNzVkMjY=
@mirasmaktoob
.
از کتاب فیضالدموع(فوران اشکها)
تالیف بدایعنگار تهرانی
با سپاس از سرکار خانم فرزانه فائزی که از روی لطف این خطبه را خواندند.
https://www.instagram.com/reel/Cg-UgRDKGvi/?igshid=MDJmNzVkMjY=
@mirasmaktoob
.
زلالی خوانساری، شاگرد میرداماد و حکیم و ادیب روزگار شاه عباس صفوی، در ضمن قصیدهای به مناسبت آغاز ماه محرّم در کلیات خویش (ص۸۰-۸۱)، فرماید:
«در مرثیهٔ حضرت امام سیوم، جگرگوشهٔ رسولالثّقلین امام حسین علیهمالسّلام»
بگشای چاک سینه که ماه محرّم است/
این ماه نو، کلید درِ شهر ماتم است/
قفلی است بر گشادن دکان عافیت/
یا حلقهای که بر درِ آشوب عالم است؟
فریاد از این هلال که مشتاق ناله را/
طاق بلند بستهٔ آه دَمادَم است/
از سَلخ و غُرّهاش که دمیده سیاهپوش/
خلخال مطرب اَلَم و یارهٔ غم است/
ماه نو است یا نه، که انگشت خونچکان؟
یا بر نگین لعل جگرپاره، خاتم است؟
این مصرعی است دودگرفته ز شمع کلک/
یا مطلعی ز شعلهٔ آه دمادم است؟
هر حکم سرنوشت که سامان تن گرفت/
طُغرای سرنوشت تن و جان آدم است/
ای کاش سرنوشت چنین نانوشته بود/
یا قطع نسل در گِل آدم سرشته بود/
گزینش از محمدرضا ابویی مهریزی
@mirasmaktoob
.
«در مرثیهٔ حضرت امام سیوم، جگرگوشهٔ رسولالثّقلین امام حسین علیهمالسّلام»
بگشای چاک سینه که ماه محرّم است/
این ماه نو، کلید درِ شهر ماتم است/
قفلی است بر گشادن دکان عافیت/
یا حلقهای که بر درِ آشوب عالم است؟
فریاد از این هلال که مشتاق ناله را/
طاق بلند بستهٔ آه دَمادَم است/
از سَلخ و غُرّهاش که دمیده سیاهپوش/
خلخال مطرب اَلَم و یارهٔ غم است/
ماه نو است یا نه، که انگشت خونچکان؟
یا بر نگین لعل جگرپاره، خاتم است؟
این مصرعی است دودگرفته ز شمع کلک/
یا مطلعی ز شعلهٔ آه دمادم است؟
هر حکم سرنوشت که سامان تن گرفت/
طُغرای سرنوشت تن و جان آدم است/
ای کاش سرنوشت چنین نانوشته بود/
یا قطع نسل در گِل آدم سرشته بود/
گزینش از محمدرضا ابویی مهریزی
@mirasmaktoob
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و بر زنده یک تن مباد
https://www.instagram.com/reel/DLaJIHwsU5A/?igsh=ODEwemtmdHMxdGVq
بدین بوم و بر زنده یک تن مباد
https://www.instagram.com/reel/DLaJIHwsU5A/?igsh=ODEwemtmdHMxdGVq
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ایران
شاعر: دکتر علی محمودی
اهنگساز: امیر مظفری
تنظیمکننده و رهبر ارکستر: مرتضا سعیدیراد
اجرای ارکستر ملی گیلان
ای ایران، ایرانم
ای جانِ جانانم
ای روح و روانم
از دل و از جان، تو را نگهبانم
با مهر تو میسازیم
*
ای سروش دانائی
با جهد و توانائی
با صبر و شکیبائی..
ما... رایت دانش را
آن لوحِ ستایش را
با عشق تو افرازیم
*
ای مهر درخشانم
ای مام نیاکانم
ای مأمن جانانم
ای خاک اهورائی
ای مظهر زیبائی
ما طرح دگر اندازیم
*
ما زادهٔ این خاکیم
گنجینهٔ افلاکیم
ما صاحب ادراکیم
ای خاک گهرآذین
در پای تو میریزیم
جان بهر تو میبازیم
*
تا چشمهٔ خورشید است
تا زهره و ناهید است
پاینده و جاوید است، ایران، وطن جانان
ای نادرهٔ یزدان
بر مجد تو مینازیم
@mirasmaktoob
.
شاعر: دکتر علی محمودی
اهنگساز: امیر مظفری
تنظیمکننده و رهبر ارکستر: مرتضا سعیدیراد
اجرای ارکستر ملی گیلان
ای ایران، ایرانم
ای جانِ جانانم
ای روح و روانم
از دل و از جان، تو را نگهبانم
با مهر تو میسازیم
*
ای سروش دانائی
با جهد و توانائی
با صبر و شکیبائی..
ما... رایت دانش را
آن لوحِ ستایش را
با عشق تو افرازیم
*
ای مهر درخشانم
ای مام نیاکانم
ای مأمن جانانم
ای خاک اهورائی
ای مظهر زیبائی
ما طرح دگر اندازیم
*
ما زادهٔ این خاکیم
گنجینهٔ افلاکیم
ما صاحب ادراکیم
ای خاک گهرآذین
در پای تو میریزیم
جان بهر تو میبازیم
*
تا چشمهٔ خورشید است
تا زهره و ناهید است
پاینده و جاوید است، ایران، وطن جانان
ای نادرهٔ یزدان
بر مجد تو مینازیم
@mirasmaktoob
.
Forwarded from ایرانشناسی - Iranistics UT
بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی با همکاری مرکز پژوهشی میراث مکتوب و انجمن ایرانی تاریخ (شعبهٔ آذربایجان شرقی) برگزار میکنند:
«کلاسهای شاهنامهخوانی»
آموزگار: بهمن دمشقی خیابانی
دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶:۳۰
تبریز، خیابان ثقهالاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربتاوغلی
————————————
با ما در ایرانشناسی همراه باشید:
🔹توییتر | لینکدین | اینستاگرام | یوتیوب🔹
💢نشریه ایرانشناسی | گروه ایرانشناسی💢
«کلاسهای شاهنامهخوانی»
آموزگار: بهمن دمشقی خیابانی
دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶:۳۰
تبریز، خیابان ثقهالاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربتاوغلی
————————————
با ما در ایرانشناسی همراه باشید:
🔹توییتر | لینکدین | اینستاگرام | یوتیوب🔹
💢نشریه ایرانشناسی | گروه ایرانشناسی💢
مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
همایش ملّی آذربایجان، دیپلماسی و تمامیّت ارضی ایران بزرگداشت میرزا محبعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو محورهای همایش: ۱. پنج دهه تلاش دیپلماتیک میرزا محبعلیخان برای حفظ تمامیّت ارضی ایران در مرزهای غربی و شرقی ۲. خاندان و تبار میرزا محبعلیخان ۳. نقد و…
تمدید مهلت ارسال چکیده مقاله به همایش «آذربایجان، دیپلماسی و تمامیّت ارضی ایران»
مهلت ارسال چکیده مقاله برای همایش ملّی «آذربایجان، دیپلماسی و تمامیّت ارضی ایران» در بزرگداشت میرزا محبعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو تا ۳۱ تیرماه ۱۴۰۴ تمدید شد.
https://mirasmaktoob.com/?p=48833
مهلت ارسال چکیده مقاله برای همایش ملّی «آذربایجان، دیپلماسی و تمامیّت ارضی ایران» در بزرگداشت میرزا محبعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو تا ۳۱ تیرماه ۱۴۰۴ تمدید شد.
https://mirasmaktoob.com/?p=48833
مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تمدید مهلت ارسال چکیده مقاله به همایش «آذربایجان، دیپلماسی و تمامیّت ارضی ایران»
مهلت ارسال چکیده مقاله برای همایش ملّی «آذربایجان، دیپلماسی و تمامیّت ارضی ایران» در بزرگداشت میرزا محبعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو تا 31 تیرماه ۱۴۰۴ تمدید شد.
ملّا عبدالنبی فخرالزّمانی قزوینی به سال ۱۰۲۸ هجری در تذکرهٔ میخانه ذیل احوال مولانا عرفی شیرازی و اخبار درگذشت و تدفین او در لاهور به سال ۹۹۹ و نحوهٔ انتقال جسد او به نجف اشرف در سال ۱۰۲۷ در تعبیر و تصدیق بیتی از اشعار وی (ص۲۲۵-۲۲۶) مینگارد:
بر رأی انور ارباب هنر پوشیده نماند که هنگام تحریر به تحقیق پیوست که ملکالشعرای خراسان، میرزا فصیحی در سنهٔ هزار و بیست و هفت، شخصی از هرات به لاهور فرستاده بود که استخوان مولوی مغفور را به مشهد مقدّس برند، ده روز قبل از آنکه کسِ میرزافصیحی به لاهور رسد، میرصابر صفاهانی که یکی از یاران اهل این ایام خجستهفرجام است، استخوان عرفی را به نجف اشرف روانه ساخته بود.
سبحان اللّه نتیجهٔ این بیت او به ظهور رسید:
بیت:
به کاوش مژه از گور تا نجف بروم/
اگر به هند به خاکم کنند اگر به تتار/
و مولانا رونقی همدانی به موجب الهام مضمون مصرع ثانی این بیت را تاریخ استخوان بردن مولوی به نجف اشرف پیدا کرده و به رشتهٔ نظم درآورده:
تاریخ:
یگانه گوهر دریای معرفت عرفی/
که آسمان پی پروردنش صدف آمد/
چو عمر او به سر آمد ز گردش گردون/
شکست بر صف دلهای پر شعف آمد/
به گوش چرخ رسانید حرف جانسوزی/
که عمرم از تو چو در معرض تلف آمد/
به کاوش مژه از گور تا نجف بروم/
فگند تیر دعائی که بر هدف آمد/
رقم زد از پی تاریخ رونقی کلکم/
بکاوش مژه از هند تا نجف آمد/
«۱۰۲۷»
بر ارباب دانش و اصحاب بینش پوشیده نماند که میر مذکور از برای خاطر مسطور، جسد مولانا عرفی را به آستانهٔ متبرّکهٔ حضرت امیرالمؤمنین و امامالمتّقین فرستاده و به نیابت جدّ خود صلهٔ شعر او را بدو رسانیده، زهی سعادتمند فرزندی که مدّاح پدر را ندیده و نشناخته از خاک مذلّت بردارد، و پس از مردن وی از گفتهٔ او کامش برآورد، و از بتکدهٔ هندش به کعبهٔ نجف رساند.
گزینش از محمدرضا ابویی مهریزی
@mirasmaktoob
.
بر رأی انور ارباب هنر پوشیده نماند که هنگام تحریر به تحقیق پیوست که ملکالشعرای خراسان، میرزا فصیحی در سنهٔ هزار و بیست و هفت، شخصی از هرات به لاهور فرستاده بود که استخوان مولوی مغفور را به مشهد مقدّس برند، ده روز قبل از آنکه کسِ میرزافصیحی به لاهور رسد، میرصابر صفاهانی که یکی از یاران اهل این ایام خجستهفرجام است، استخوان عرفی را به نجف اشرف روانه ساخته بود.
سبحان اللّه نتیجهٔ این بیت او به ظهور رسید:
بیت:
به کاوش مژه از گور تا نجف بروم/
اگر به هند به خاکم کنند اگر به تتار/
و مولانا رونقی همدانی به موجب الهام مضمون مصرع ثانی این بیت را تاریخ استخوان بردن مولوی به نجف اشرف پیدا کرده و به رشتهٔ نظم درآورده:
تاریخ:
یگانه گوهر دریای معرفت عرفی/
که آسمان پی پروردنش صدف آمد/
چو عمر او به سر آمد ز گردش گردون/
شکست بر صف دلهای پر شعف آمد/
به گوش چرخ رسانید حرف جانسوزی/
که عمرم از تو چو در معرض تلف آمد/
به کاوش مژه از گور تا نجف بروم/
فگند تیر دعائی که بر هدف آمد/
رقم زد از پی تاریخ رونقی کلکم/
بکاوش مژه از هند تا نجف آمد/
«۱۰۲۷»
بر ارباب دانش و اصحاب بینش پوشیده نماند که میر مذکور از برای خاطر مسطور، جسد مولانا عرفی را به آستانهٔ متبرّکهٔ حضرت امیرالمؤمنین و امامالمتّقین فرستاده و به نیابت جدّ خود صلهٔ شعر او را بدو رسانیده، زهی سعادتمند فرزندی که مدّاح پدر را ندیده و نشناخته از خاک مذلّت بردارد، و پس از مردن وی از گفتهٔ او کامش برآورد، و از بتکدهٔ هندش به کعبهٔ نجف رساند.
گزینش از محمدرضا ابویی مهریزی
@mirasmaktoob
.