مصنّف ناشناختهٔ کتاب «حدودالعالم من المشرق الی المغرب»، در قرن چهارم هجری به سال ۳۷۲ در توصیف خراسان و بزرگترین شهر آن ناحیه در آن روزگار یعنی نیشابور (ص۸۸-۸۹)، مینویسد:
«سخن اندر ناحیت خراسان و شهرهای وی»
ناحیت مشرق وی هندوستان است و جنوب وی بعضی از حدود خراسان است و بعضی بیابان کرگسکوه و مغرب وی نواحی گرگان است و حدود غور و شمال وی رود جیحون است.
و این ناحیتی است بزرگ با خواستهٔ بسیار و نعمتی فراح. و نزدیک میانهٔ آبادانی جهان است و اندر وی معدنهای زر است و سیم و گوهرهایی کی از کوه خیزد.
و ازین ناحیت اسب خیزد و مردمان جنگی. و دَرِ ترکستان است. و ازو جامهٔ بسیار خیزد و زر و سیم و پیروزه و داروها. و این ناحیتی است با هوای درست و مردمان با ترکیب قوی و تندرست.
و پادشای خراسان اندر قدیم جدا بودی و پادشای ماوراءالنهر جدا و اکنون هر دو یکی است. و میر خراسان به بخارا نشیند و از آل سامان است و از فرزندان بهرام چوبیناند و ایشان را ملک مشرق خوانند و اندر همهٔ خراسان عمّال او باشند. و اندر حدهای خراسان پادشاهانند و ایشان را ملوک اطراف خوانند.
نیشابور بزرگترین شهری است اندر خراسان و بسیار خواستهتر به یک فرسنگ اندر یک فرسنگ است و بسیار مردم است و جای بازرگانان است و مستقر سپاهسالاران است و او را قُهَنْدِز است و ربض است و شهرستان است و بیشتر آب این شهر از چشمههاست کی اندر زمین بیاوردهاند. و از وی جامههای گوناگون خیزد پشم و پنبه.
گزینش از محمدرضا ابویی مهریزی
@mirasmaktoob
.
«سخن اندر ناحیت خراسان و شهرهای وی»
ناحیت مشرق وی هندوستان است و جنوب وی بعضی از حدود خراسان است و بعضی بیابان کرگسکوه و مغرب وی نواحی گرگان است و حدود غور و شمال وی رود جیحون است.
و این ناحیتی است بزرگ با خواستهٔ بسیار و نعمتی فراح. و نزدیک میانهٔ آبادانی جهان است و اندر وی معدنهای زر است و سیم و گوهرهایی کی از کوه خیزد.
و ازین ناحیت اسب خیزد و مردمان جنگی. و دَرِ ترکستان است. و ازو جامهٔ بسیار خیزد و زر و سیم و پیروزه و داروها. و این ناحیتی است با هوای درست و مردمان با ترکیب قوی و تندرست.
و پادشای خراسان اندر قدیم جدا بودی و پادشای ماوراءالنهر جدا و اکنون هر دو یکی است. و میر خراسان به بخارا نشیند و از آل سامان است و از فرزندان بهرام چوبیناند و ایشان را ملک مشرق خوانند و اندر همهٔ خراسان عمّال او باشند. و اندر حدهای خراسان پادشاهانند و ایشان را ملوک اطراف خوانند.
نیشابور بزرگترین شهری است اندر خراسان و بسیار خواستهتر به یک فرسنگ اندر یک فرسنگ است و بسیار مردم است و جای بازرگانان است و مستقر سپاهسالاران است و او را قُهَنْدِز است و ربض است و شهرستان است و بیشتر آب این شهر از چشمههاست کی اندر زمین بیاوردهاند. و از وی جامههای گوناگون خیزد پشم و پنبه.
گزینش از محمدرضا ابویی مهریزی
@mirasmaktoob
.
شهرام یاری
مصنّف ناشناختهٔ کتاب «حدودالعالم من المشرق الی المغرب»، در قرن چهارم هجری به سال ۳۷۲ در توصیف خراسان و بزرگترین شهر آن ناحیه در آن روزگار یعنی نیشابور (ص۸۸-۸۹)، مینویسد: «سخن اندر ناحیت خراسان و شهرهای وی» ناحیت مشرق وی هندوستان است و جنوب وی بعضی از…
نواحی خراسان الی ماوراءالنّهر در قدیم ایام مردمان جنگی و متهوّر بسیار داشت.
چنانچه از تواریخ معلوم میگردد كه چه بسیار سلاطین ایران از این قطعه خاک حركت نموده و عالمگیری نمودند. امّا آن زمان استعمال تریاک نبود.
و برعكس، حال بهواسطهٔ استعمال تریاک، چنان فتوّت و مروّت و همّت و حمیت و غیرت و آدمیت از میان ایشان رفته كه حفظ ناموس خود را نمیتوانند بنمایند. (طهرانی، 1381: 65)
مأخذ: طهرانی، مصطفی. 1381. سفرنامه گوهر مقصود. به كوشش زهرا میرخانی. تهران: مركز پژوهشی میراث مكتوب.
@mirasmaktoob
.
چنانچه از تواریخ معلوم میگردد كه چه بسیار سلاطین ایران از این قطعه خاک حركت نموده و عالمگیری نمودند. امّا آن زمان استعمال تریاک نبود.
و برعكس، حال بهواسطهٔ استعمال تریاک، چنان فتوّت و مروّت و همّت و حمیت و غیرت و آدمیت از میان ایشان رفته كه حفظ ناموس خود را نمیتوانند بنمایند. (طهرانی، 1381: 65)
مأخذ: طهرانی، مصطفی. 1381. سفرنامه گوهر مقصود. به كوشش زهرا میرخانی. تهران: مركز پژوهشی میراث مكتوب.
@mirasmaktoob
.
خِتام مِسْک نشستهای دیدار
قریب ۱۵ سال است که چهارشنبههای آخرماه چشممان به جمال مفاخر فرهنگی و هنری معاصر کشور روشن میشود. مکان، تنگ است و مشتاقان همدل و همرنگ بسیار. بهشت کوچکی که هرماه یاران حبیب کنار هم مینشینند و دیدار تازه میکنند. به قول سعدی: یارا! بهشت صحبت یاران همدم است. حُسن خِتام این نشستها، اجرای موسیقی است که لطف اهل هنر همواره شامل جمع فرهیختگان حاضر میشود. در این سالها چه شاعران بزرگی چون موسوی گرمارودی و فرزانه خجندی و... شعر خواندهاند و چه نغمهسرایانی که با نوای دلنشین خود، حال جمع را خوش کردهاند. استادان: علیاصغر شاهزیدی، علی جهاندار، صدیق تعریف، حمیدرضا نوربخش، حسامالدین سراج، غلامرضا رضایی، هاشم احمدوند، حسین علیشاپور، مجتبی عسگری، اشکان کمانگری، مجید ناظمپور(نوازندۀ عود)، کامران همتپور و نوید واحدی که جوانترین است و آیندۀ درخشانی دارد و دعاگویش هستم، و هنرمندان دیگری که اسمشان را اکنون در یاد ندارم.
این سلسله نشستها، اکنون به سنت حسنه و رویدادی فرخنده در منظر اهل نظر جلوهگر است. استادی تعریف میکرد روزی در جلسهای خدمت رئیس جمهور کشوری دوست بودم و ایشان اشاره کرد که از شعرخوانی شما در جمع فرخندۀ مفاخر در میراث مکتوب اطلاع یافتم و شعرخوانی شما را دیدم. دیر نیست که جهانی شود این اتفاق وفاقانگیز.
ما در این رویداد همدلانه، به معرفی فعالیتهای مؤسسه میپردازیم، جلسهای که اهل فرهنگ و هنر کنار هم مینشینند و حرف دل هم را میشنوند و گاه پس از سیچهل سال همدیگر را مییابند، و چه خاطرانگیز است! یادشان گرامیباد روزی که شادروان محمدرضا باطنی با زندهیاد مصطفی ذاکری پس از چهلسال بهم رسیدند و تجدید خاطره کردند و بسیاری دیگر. و یا آن استادی که مشکل درمان داشت و تمام هزینههای درمانش را یکی از حاضران پذیرفت بیآنکه کسی اسمش را بداند. یا کسانی که داوطلبانه هزینۀ آبگوشت را میپردازند، بیآنکه بخواهند نامشان ذکر شود. چقدر این نشستها همدلانه است و فرحبخش. همین چهارشنبه استاد مهدی محقق با گامهای کوتاه دست در دست بزرگبانوی کتابداری ایران نوشآفرین انصاری تشریف آوردند و وقتی استاد بزرگ فرهنگ ایران دکتر فتحالله مجتبایی که نزدیک صدسال هر دو این بزرگوار از عمر پربارشان میگذرد، به این بیمقدار فرمود که برای زیارت شما آمدم، اشک در چشمانم حلقه زند و گفتم: من که باشم که برآن خاطر عاطر گذرم لطفها میکنی ای خاک درت تاج سرم
این مفاخر بزرگ عصر ما، چلچراغ فرهنگ ایران هستند که چشم جان ما به حضورشان روشن است. سایهشان بردوام باد.
https://www.instagram.com/reel/DQKmpPVDL_W/?igsh=OGppcHhzbmk5dTc4
قریب ۱۵ سال است که چهارشنبههای آخرماه چشممان به جمال مفاخر فرهنگی و هنری معاصر کشور روشن میشود. مکان، تنگ است و مشتاقان همدل و همرنگ بسیار. بهشت کوچکی که هرماه یاران حبیب کنار هم مینشینند و دیدار تازه میکنند. به قول سعدی: یارا! بهشت صحبت یاران همدم است. حُسن خِتام این نشستها، اجرای موسیقی است که لطف اهل هنر همواره شامل جمع فرهیختگان حاضر میشود. در این سالها چه شاعران بزرگی چون موسوی گرمارودی و فرزانه خجندی و... شعر خواندهاند و چه نغمهسرایانی که با نوای دلنشین خود، حال جمع را خوش کردهاند. استادان: علیاصغر شاهزیدی، علی جهاندار، صدیق تعریف، حمیدرضا نوربخش، حسامالدین سراج، غلامرضا رضایی، هاشم احمدوند، حسین علیشاپور، مجتبی عسگری، اشکان کمانگری، مجید ناظمپور(نوازندۀ عود)، کامران همتپور و نوید واحدی که جوانترین است و آیندۀ درخشانی دارد و دعاگویش هستم، و هنرمندان دیگری که اسمشان را اکنون در یاد ندارم.
این سلسله نشستها، اکنون به سنت حسنه و رویدادی فرخنده در منظر اهل نظر جلوهگر است. استادی تعریف میکرد روزی در جلسهای خدمت رئیس جمهور کشوری دوست بودم و ایشان اشاره کرد که از شعرخوانی شما در جمع فرخندۀ مفاخر در میراث مکتوب اطلاع یافتم و شعرخوانی شما را دیدم. دیر نیست که جهانی شود این اتفاق وفاقانگیز.
ما در این رویداد همدلانه، به معرفی فعالیتهای مؤسسه میپردازیم، جلسهای که اهل فرهنگ و هنر کنار هم مینشینند و حرف دل هم را میشنوند و گاه پس از سیچهل سال همدیگر را مییابند، و چه خاطرانگیز است! یادشان گرامیباد روزی که شادروان محمدرضا باطنی با زندهیاد مصطفی ذاکری پس از چهلسال بهم رسیدند و تجدید خاطره کردند و بسیاری دیگر. و یا آن استادی که مشکل درمان داشت و تمام هزینههای درمانش را یکی از حاضران پذیرفت بیآنکه کسی اسمش را بداند. یا کسانی که داوطلبانه هزینۀ آبگوشت را میپردازند، بیآنکه بخواهند نامشان ذکر شود. چقدر این نشستها همدلانه است و فرحبخش. همین چهارشنبه استاد مهدی محقق با گامهای کوتاه دست در دست بزرگبانوی کتابداری ایران نوشآفرین انصاری تشریف آوردند و وقتی استاد بزرگ فرهنگ ایران دکتر فتحالله مجتبایی که نزدیک صدسال هر دو این بزرگوار از عمر پربارشان میگذرد، به این بیمقدار فرمود که برای زیارت شما آمدم، اشک در چشمانم حلقه زند و گفتم: من که باشم که برآن خاطر عاطر گذرم لطفها میکنی ای خاک درت تاج سرم
این مفاخر بزرگ عصر ما، چلچراغ فرهنگ ایران هستند که چشم جان ما به حضورشان روشن است. سایهشان بردوام باد.
https://www.instagram.com/reel/DQKmpPVDL_W/?igsh=OGppcHhzbmk5dTc4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چهارشنبههای دیدار (112)
بهیاد محمد دبیرسیاقی
خاطره دکتر ایرانی از زندهیاد محمد دبیرسیاقی و ماجرای کشف حجاب در دورهٔ رضاشاه
مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب – چهارشنبه 30 مهر 1404
@mirasmaktoob
.
بهیاد محمد دبیرسیاقی
خاطره دکتر ایرانی از زندهیاد محمد دبیرسیاقی و ماجرای کشف حجاب در دورهٔ رضاشاه
مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب – چهارشنبه 30 مهر 1404
@mirasmaktoob
.
🙏2❤1
تاریخ بیهقی، تجلی حکمرانی ایرانی
نشست «بیهقی و بنیانهای تاریخنگاری در ایران اسلامی» با سخنرانی شهرام یوسفیفر و محمدرضا حاجی آقابابایی، در مرکز نشر دانشگاهی برگزار شد.
https://mirasmaktoob.com/تاریخ-بیهقی،-تجلی-حکمرانی-ایرانی/
نشست «بیهقی و بنیانهای تاریخنگاری در ایران اسلامی» با سخنرانی شهرام یوسفیفر و محمدرضا حاجی آقابابایی، در مرکز نشر دانشگاهی برگزار شد.
https://mirasmaktoob.com/تاریخ-بیهقی،-تجلی-حکمرانی-ایرانی/
گفتوگو با محمدجعفر یاحقی دربارۀ تاریخ بیهقی
محمدجعفر یاحقی: متأسفانه در حد کار بیهقی به او توجه نشده است و شاید این موضوع بهدلیل فاصلهای باشد که ما از او گرفتهایم و بیهقی ناشناخته مانده و حقش ضایع شده است.
https://mirasmaktoob.com/گفتوگو-با-محمدجعفر-یاحقی-دربارۀ-تاری/
محمدجعفر یاحقی: متأسفانه در حد کار بیهقی به او توجه نشده است و شاید این موضوع بهدلیل فاصلهای باشد که ما از او گرفتهایم و بیهقی ناشناخته مانده و حقش ضایع شده است.
https://mirasmaktoob.com/گفتوگو-با-محمدجعفر-یاحقی-دربارۀ-تاری/
محفل ماهانه میراث مکتوب به یاد محمد دبیرسیاقی / دهخدا دبیرسیاقی را فرزند خود میدانست
یکصد و یازدهمین محفل ماهانه و دوستانه مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب، موسوم به چهارشنبههای دیدار، ۳۰ مهرماه ۱۴۰۴ در سالن کتابخانه این مؤسسه برگزار شد.
https://mirasmaktoob.com/محفل-ماهانه-میراث-مکتوب-به-یاد-محمد-دبی/
یکصد و یازدهمین محفل ماهانه و دوستانه مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب، موسوم به چهارشنبههای دیدار، ۳۰ مهرماه ۱۴۰۴ در سالن کتابخانه این مؤسسه برگزار شد.
https://mirasmaktoob.com/محفل-ماهانه-میراث-مکتوب-به-یاد-محمد-دبی/
❤1
Forwarded from درس گفتارهای شاهنامه خوانی وشاهنامه پژوهی بهمن دمشقی خیابانی- باهمکاری انجمن ایرانی تازیخ، مؤسسه میراث پژوهشی مکتوب و بنیاد ای
🔴 بنیاد ایرانشناسی با همکاری مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب و انجمن ایرانی تاریخ، شعبهٔ آذربایجان شرقی برگزار میکنند:
«کلاسهای شاهنامهخوانی»
دوشنبهها، ساعت : ۱۷:۰۰ تا ۱۹:۰۰
زمان: ۵ آبان ماه ۱۴۰۴
مدرّس:
بهمن دمشقی خیابانی
حضور در این کلاسها رایگان است
مکان: تبریز، خیابان ثقةالاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربتاوغلی، بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی
https://www.tg-me.com/ShahnamehFerdowsiFoundation
«کلاسهای شاهنامهخوانی»
دوشنبهها، ساعت : ۱۷:۰۰ تا ۱۹:۰۰
زمان: ۵ آبان ماه ۱۴۰۴
مدرّس:
بهمن دمشقی خیابانی
حضور در این کلاسها رایگان است
مکان: تبریز، خیابان ثقةالاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربتاوغلی، بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی
https://www.tg-me.com/ShahnamehFerdowsiFoundation
پرهیز از تقابل در فرهنگ
مدیریت امور فرهنگی و هنری ظرافتهای مخصوص خود را دارد. وقتی تربیت خانوادگی، آگاهیسازی در محیط مدرسه، تعادل در جامعه و اعتماد عمومی فراهم باشد، هیچگاه جامعه به سمت رویارویی نمیرود. وقتی اعتماد سلب شود، آشفتگی در مدیریت هنری و فرهنگی بروز میکند. یکی از هنجارهای کشور که اکنون به ناهنجاری تبدیل شده، بدپوششی است. عدم تبیین صحیح وضعیت پوشش کار را دشوار کرده است. جامعه در چرتکۀ ذهنی خود، وقتی افرادی که خود نهادند و نمادند و گاه در کسوت جمعه و جماعات به فریاد، پندار خود را عیان و گفتار نیک را در زبان و کردار پاک را نهان میدارند، مخاطبان راه دیگر گز میکنند و در سودای دیگر سر مینهند. وقتی خاطرات دکتر مهدی حائری را میخواندم و در تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد گوش میدادم، در جایی میگفت، رضاشاه در پاسخ به اعتراض علمای قم در خصوص مسألۀ کشف حجاب، پاسخی مبسوط در ۱۲ صفحه نوشت و فروغی میگوید من این نامه را بردم قم. دکتر حائری آرزو میکند که کاش روزی آن نامه یافت و دستیاب شود. او در خاطراتش مینویسد که رضاشاه تحت تأثیر آتاترک دست به کشف چادر کرد تا زنان با کلاه و پوشش عمومی وارد فعالیتهای اجتماعی شوند. در کتاب جرعهای از دریا تألیف آیةالله شبیری زنجانی هم همین مضمون نقل شده که رضاشاه با روبنده و چادر سراسری مخالف بود، اما با نظر و تقاضای او شدیداً مخالفت شد و او را وادار به تقابل و مواجههای ناخواسته کردند و او تصمیم به رفع روسری و دفع چادر نمود. مرحوم دبیرسیاقی در کتاب رهآورد سفر خاطرات علیاصغر حکمت آورده که وی شاه را دستبهسر میکرد تا بلکه منصرف شود، اما رضاشاه تصمیم خود را گرفته بود و امر قاطع به کشف القناع و رفع الحجب کرده بود و دیگر تقابل علمای دین در او اثر نکرد و جامعه کمکم با او همراه شد، اما قشر دیندار همیشه به قیود دینی خود عامل بود. در سالهای اخیر وضع به طرز عجیبی فرق کرده و اکنونِما، با آن زمانهای دور قابل قیاس نیست. زبان نسل جدید را باید فهم کرد، سخنش را باید شنید و به خواستههایش احترام گذاشت.
https://www.instagram.com/reel/DQP5KBWDGGp/?igsh=MTZ5OXU0eGxraDhjNQ==
مدیریت امور فرهنگی و هنری ظرافتهای مخصوص خود را دارد. وقتی تربیت خانوادگی، آگاهیسازی در محیط مدرسه، تعادل در جامعه و اعتماد عمومی فراهم باشد، هیچگاه جامعه به سمت رویارویی نمیرود. وقتی اعتماد سلب شود، آشفتگی در مدیریت هنری و فرهنگی بروز میکند. یکی از هنجارهای کشور که اکنون به ناهنجاری تبدیل شده، بدپوششی است. عدم تبیین صحیح وضعیت پوشش کار را دشوار کرده است. جامعه در چرتکۀ ذهنی خود، وقتی افرادی که خود نهادند و نمادند و گاه در کسوت جمعه و جماعات به فریاد، پندار خود را عیان و گفتار نیک را در زبان و کردار پاک را نهان میدارند، مخاطبان راه دیگر گز میکنند و در سودای دیگر سر مینهند. وقتی خاطرات دکتر مهدی حائری را میخواندم و در تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد گوش میدادم، در جایی میگفت، رضاشاه در پاسخ به اعتراض علمای قم در خصوص مسألۀ کشف حجاب، پاسخی مبسوط در ۱۲ صفحه نوشت و فروغی میگوید من این نامه را بردم قم. دکتر حائری آرزو میکند که کاش روزی آن نامه یافت و دستیاب شود. او در خاطراتش مینویسد که رضاشاه تحت تأثیر آتاترک دست به کشف چادر کرد تا زنان با کلاه و پوشش عمومی وارد فعالیتهای اجتماعی شوند. در کتاب جرعهای از دریا تألیف آیةالله شبیری زنجانی هم همین مضمون نقل شده که رضاشاه با روبنده و چادر سراسری مخالف بود، اما با نظر و تقاضای او شدیداً مخالفت شد و او را وادار به تقابل و مواجههای ناخواسته کردند و او تصمیم به رفع روسری و دفع چادر نمود. مرحوم دبیرسیاقی در کتاب رهآورد سفر خاطرات علیاصغر حکمت آورده که وی شاه را دستبهسر میکرد تا بلکه منصرف شود، اما رضاشاه تصمیم خود را گرفته بود و امر قاطع به کشف القناع و رفع الحجب کرده بود و دیگر تقابل علمای دین در او اثر نکرد و جامعه کمکم با او همراه شد، اما قشر دیندار همیشه به قیود دینی خود عامل بود. در سالهای اخیر وضع به طرز عجیبی فرق کرده و اکنونِما، با آن زمانهای دور قابل قیاس نیست. زبان نسل جدید را باید فهم کرد، سخنش را باید شنید و به خواستههایش احترام گذاشت.
https://www.instagram.com/reel/DQP5KBWDGGp/?igsh=MTZ5OXU0eGxraDhjNQ==
ناظمالملک سیاستمداری عاشق
وقتی کتاب حقوق ملل ترجمه میرزا محبعلیخان را با مقدمۀ استاد موحد منتشر کردیم، دانستیم که ناظمالملک برای دفاع از حقانیت وطن، زبان ترکی عثمانی را به حدی خوب فراگرفته که متن ترکی را به فارسی ترجمه میکند. وقتی دکتر نصرالله صالحی کتاب ملاحظات و محاکمات چاپ طهوری را مرحمت کرد، دیدم عجب دانشمند تاریخدانی است این غیورمرد آذربایجانی! دکتر صالحی گفت اسناد بسیاری از او در وزارتخارجه است. از جمله کتاب روزنامۀ مأموریت اسلامبول و مأموریت قطور و ...، بلافاصله عقد قرارداد کردم و عهد نمودیم با یاری دکتر صالحی این شخصیت بزرگ را به مردم آذربایجان و حوزۀ دیپلماسی کشور بشناسانیم. پیشهمایشی در مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه برگزار کردیم و حال موفق شدهایم آن را به همایشی ملی تبدیل کنیم. فرخوان دادیم و قریب ۳۰ مقاله گرفتیم. دو کتاب مأموریت اسلامبول و مأموریت قطور راهی چاپخانه شد و مقدمات نشر مجموعه مقالات هم فراهم گردید. به همت یاران و دستاندرکاران استان و رئیس محترم دانشگاه تبریز و استانداری معظم، این همایش در روز چهارشنبه در دانشگاه برگزار و حدود ۲۵ سخنرانی و مقاله ارائه خواهد شد، کاری سترگ و پرمشقت که دوسالی است درگیر آنیم. معرفی این شخصیت امری بود بسیار مهم و ضروری. در این همایش ابعاد شخصیتی ناظمالملک مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت و دربارۀ خدمات و زحمات و فداکاریها و جانفشانیهای او در استراد بیش از پنجاه کیلومتر از خاک وطن، داد سخن داده خواهد شد. سعی میشود از او که روحش ناظر و شاهد است، به نیکی یاد شود و به عنوان الگویی برای دیپلماسی کشور معرفی گردد. امیدواریم در مرند هم پنجشنبه این بزرگداشت بخوبی انجام شود تا نسل امروز با یکی از خدمتگذاران کشور بیشتر آشنا شوند.
#mirasmaktoob
#ناظم_الملک_مرندی_یکانلو
#دانشگاه_تبریز
#مرکز_اسناد_سیاسی_و_بینالمللی_وزارت_امور_خارجه
#استانداری_آذربایجان_شرقی
#بنیاد_ایران_شناسی_کشور
#بنیاد_پژوهشی_شهریار
#گروه_تاریخ_دانشگاه_تهران
https://www.instagram.com/p/DQSJ-e2DKH7/?igsh=aTN1MzlldnUwcGxh
وقتی کتاب حقوق ملل ترجمه میرزا محبعلیخان را با مقدمۀ استاد موحد منتشر کردیم، دانستیم که ناظمالملک برای دفاع از حقانیت وطن، زبان ترکی عثمانی را به حدی خوب فراگرفته که متن ترکی را به فارسی ترجمه میکند. وقتی دکتر نصرالله صالحی کتاب ملاحظات و محاکمات چاپ طهوری را مرحمت کرد، دیدم عجب دانشمند تاریخدانی است این غیورمرد آذربایجانی! دکتر صالحی گفت اسناد بسیاری از او در وزارتخارجه است. از جمله کتاب روزنامۀ مأموریت اسلامبول و مأموریت قطور و ...، بلافاصله عقد قرارداد کردم و عهد نمودیم با یاری دکتر صالحی این شخصیت بزرگ را به مردم آذربایجان و حوزۀ دیپلماسی کشور بشناسانیم. پیشهمایشی در مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه برگزار کردیم و حال موفق شدهایم آن را به همایشی ملی تبدیل کنیم. فرخوان دادیم و قریب ۳۰ مقاله گرفتیم. دو کتاب مأموریت اسلامبول و مأموریت قطور راهی چاپخانه شد و مقدمات نشر مجموعه مقالات هم فراهم گردید. به همت یاران و دستاندرکاران استان و رئیس محترم دانشگاه تبریز و استانداری معظم، این همایش در روز چهارشنبه در دانشگاه برگزار و حدود ۲۵ سخنرانی و مقاله ارائه خواهد شد، کاری سترگ و پرمشقت که دوسالی است درگیر آنیم. معرفی این شخصیت امری بود بسیار مهم و ضروری. در این همایش ابعاد شخصیتی ناظمالملک مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت و دربارۀ خدمات و زحمات و فداکاریها و جانفشانیهای او در استراد بیش از پنجاه کیلومتر از خاک وطن، داد سخن داده خواهد شد. سعی میشود از او که روحش ناظر و شاهد است، به نیکی یاد شود و به عنوان الگویی برای دیپلماسی کشور معرفی گردد. امیدواریم در مرند هم پنجشنبه این بزرگداشت بخوبی انجام شود تا نسل امروز با یکی از خدمتگذاران کشور بیشتر آشنا شوند.
#mirasmaktoob
#ناظم_الملک_مرندی_یکانلو
#دانشگاه_تبریز
#مرکز_اسناد_سیاسی_و_بینالمللی_وزارت_امور_خارجه
#استانداری_آذربایجان_شرقی
#بنیاد_ایران_شناسی_کشور
#بنیاد_پژوهشی_شهریار
#گروه_تاریخ_دانشگاه_تهران
https://www.instagram.com/p/DQSJ-e2DKH7/?igsh=aTN1MzlldnUwcGxh
روایت فرنبغ سروش
روایت فرنبغ سروش به دلیل اشاره صریح به اصلاحات تقویمی در سال ۳۷۵ یزدگردی، جایگاهی بیهمتا در مطالعات تاریخی دارد. این اصلاحات، به نوعی تلاش جامعه زردشتی برای رفع شکاف میان گاهشماری مذهبی و چرخه طبیعی فصول بود.
https://mirasmaktoob.com/روایت-فرنبغ-سروش/
روایت فرنبغ سروش به دلیل اشاره صریح به اصلاحات تقویمی در سال ۳۷۵ یزدگردی، جایگاهی بیهمتا در مطالعات تاریخی دارد. این اصلاحات، به نوعی تلاش جامعه زردشتی برای رفع شکاف میان گاهشماری مذهبی و چرخه طبیعی فصول بود.
https://mirasmaktoob.com/روایت-فرنبغ-سروش/
گزارش کنفرانس مسائل روششناختی «متنشناسی و منبعشناسی شرق»
پانزدهمین دورۀ کنفرانس بینالمللی مسائل روششناختی «متنشناسی و منبعشناسی شرق»، 28 تا 30 مهرماه 1404 در روسیه برگزار شد.
https://mirasmaktoob.com/گزارش-کنفرانس-مسائل-روششناختی-متن/
پانزدهمین دورۀ کنفرانس بینالمللی مسائل روششناختی «متنشناسی و منبعشناسی شرق»، 28 تا 30 مهرماه 1404 در روسیه برگزار شد.
https://mirasmaktoob.com/گزارش-کنفرانس-مسائل-روششناختی-متن/
پیام استاد استادان، محمدعلی موحد
به همایش بزرگداشت میرزا محبعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو
https://www.instagram.com/p/DQVBDjEDBNv/?igsh=ZWhlajlwdDR2OWpo
به همایش بزرگداشت میرزا محبعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو
https://www.instagram.com/p/DQVBDjEDBNv/?igsh=ZWhlajlwdDR2OWpo
پیام استاد استادان، محمدعلی موحد
به همایش بزرگداشت میرزا محبعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو
قریب یکصد و سه سال، همچنان هوش و حافظه جوان و درخشان. نیک به یاد داشت که چندسال پیش مقدمهای بر کتاب «حقوق ملل» میرزا محبعلیخان نوشته، یاد داشت که کتاب «غوغای تبریز» را چاپ کردیم و برایش هدیه بردم و از خصوصیات کتاب برایش گفتم. چه موهبتی و چه سعادتی که خداوند مرحمت فرموده به این ولینعمت روزگار ما که رسم معلمی را پاس میدارد و همچنان از روی لطف تشویق میکند. دوست داشت به هر قیمتی که هست، برای شرکت در این همایش به موطن خود تبریز سفر کند، جایی که مدرسۀ «صفای امید» را بنیان نهاده و هر از گاهی به آن سر میزند و با دانشآموزان مدرسه گفتوگو میکند. عجب گنجینهای است این رادمرد فرهنگ ایران! این شمسشناسِ مثنویپژوهِ حقوقدانِ ادیبِ شاعر. چه خوش اقبالیم ما ایرانیان به وجود ذیجود او که خداوند بر ما ارزانی داشته! چه نیکبختیم که این همایش ملی بزرگ با سخنان گوهربار ایشان افتتاح میشود.
برای دلپذیری مجال و رفع کدورت و ملال و بهبود اوضاع و احوال، که در این ششماه خدا داند چه رنجها متحمل شدیم و از بیمهریها بیبهره نبودیم، لذا با ذوقزدگی، مقدمۀ پیام ایشان را تقدیم میکنم و شکل کامل پیام تصویری ایشان در روز چهارشنبه پس از افتتاح، به سمع و نظر دوستدارانش خواهد رسید.
«دوست عزیزم آقای دکتر ایرانی مژدۀ برگزاری این همایش را به من دادند. متأسفم که حضور فیزیکی در اینجا نصیبم نبود. به ناچار از این راه دور سلام و درود میفرستم به همۀ دوستان عزیز و استادان نامدار که در این همایش شرف حضور دارند. چقدر دوست داشتم که میتوانستم در جمع ایشان باشم. چه کنم که واقعیات حیات، راه بر آرزو بسته است و ایّام پیری، روزگار حسرت است، حسرت آنچه دل میخواهد و جسم فرسودۀ نزار، توان موافقت و همراهی ندارد...»
دیر زیاد آن خداوندگار ادب
#mirasmaktoob
#محمد_علی_موحد
#همایش_آذربایجان_دیپلماسی_و_تمامیت_ارضی_ایران
#میرزا_محبعلی_خان_مرندی_یکانلو
#غوغای_تبریز
#حقوق_ملل
https://www.instagram.com/p/DQVBDjEDBNv/?igsh=ZWhlajlwdDR2OWpo
به همایش بزرگداشت میرزا محبعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو
قریب یکصد و سه سال، همچنان هوش و حافظه جوان و درخشان. نیک به یاد داشت که چندسال پیش مقدمهای بر کتاب «حقوق ملل» میرزا محبعلیخان نوشته، یاد داشت که کتاب «غوغای تبریز» را چاپ کردیم و برایش هدیه بردم و از خصوصیات کتاب برایش گفتم. چه موهبتی و چه سعادتی که خداوند مرحمت فرموده به این ولینعمت روزگار ما که رسم معلمی را پاس میدارد و همچنان از روی لطف تشویق میکند. دوست داشت به هر قیمتی که هست، برای شرکت در این همایش به موطن خود تبریز سفر کند، جایی که مدرسۀ «صفای امید» را بنیان نهاده و هر از گاهی به آن سر میزند و با دانشآموزان مدرسه گفتوگو میکند. عجب گنجینهای است این رادمرد فرهنگ ایران! این شمسشناسِ مثنویپژوهِ حقوقدانِ ادیبِ شاعر. چه خوش اقبالیم ما ایرانیان به وجود ذیجود او که خداوند بر ما ارزانی داشته! چه نیکبختیم که این همایش ملی بزرگ با سخنان گوهربار ایشان افتتاح میشود.
برای دلپذیری مجال و رفع کدورت و ملال و بهبود اوضاع و احوال، که در این ششماه خدا داند چه رنجها متحمل شدیم و از بیمهریها بیبهره نبودیم، لذا با ذوقزدگی، مقدمۀ پیام ایشان را تقدیم میکنم و شکل کامل پیام تصویری ایشان در روز چهارشنبه پس از افتتاح، به سمع و نظر دوستدارانش خواهد رسید.
«دوست عزیزم آقای دکتر ایرانی مژدۀ برگزاری این همایش را به من دادند. متأسفم که حضور فیزیکی در اینجا نصیبم نبود. به ناچار از این راه دور سلام و درود میفرستم به همۀ دوستان عزیز و استادان نامدار که در این همایش شرف حضور دارند. چقدر دوست داشتم که میتوانستم در جمع ایشان باشم. چه کنم که واقعیات حیات، راه بر آرزو بسته است و ایّام پیری، روزگار حسرت است، حسرت آنچه دل میخواهد و جسم فرسودۀ نزار، توان موافقت و همراهی ندارد...»
دیر زیاد آن خداوندگار ادب
#mirasmaktoob
#محمد_علی_موحد
#همایش_آذربایجان_دیپلماسی_و_تمامیت_ارضی_ایران
#میرزا_محبعلی_خان_مرندی_یکانلو
#غوغای_تبریز
#حقوق_ملل
https://www.instagram.com/p/DQVBDjEDBNv/?igsh=ZWhlajlwdDR2OWpo
❤1
