اگر انقلاباسلامی یک قرن پیش پیروز شده بود
✍ محمدجواد اخوان
#سرمقاله #روزنامه_جوان
تصاویر زیبا و اعجابآور بازگشت غرورمندانه مردم شمال غزه و نیز اهالی جنوب لبنان به موطنشان این روزها برای همه آنان که انسانیت در درونشان زنده است، دیدنی است. در این میان گاه صحنهای بس شگفت خلق میشود، همچون صلابت زن محجبه قهرمانی که در مقابل تانک صهیونیستها ایستاده است و عمق صولت مقاومت را به رخ میکشد.
این تصاویر یک معنای مشخص دارد و آن است که ملتی را که ایستاده است، نمیتوان از صحنه خارج کرد و این اشغالگر است که دیر یا زود باید برود. اما تاریخ آن سرزمین روزهای تلخی هم دارد. کافی است به تاریخ نگاه کنیم که یک قرن قبل استعمارگران این سرزمین را میان خود مانند گوشت قربانی تقسیم کردند و ۷۵ سال پیش صهیونیسم «نکبت» اشغال فلسطین و آوارگی میلیونها نفر را رقم زد. ملت یک قرن قبل هم در مقابل اشغالگران تحرکاتی داشتند و در طول ۷۵ سال گذشته مقاومت علیه صهیونیسم یک روز هم تعطیل نبوده است، پس چگونه است که این صحنههای غرورانگیز در ۱۹۴۸ یا ۱۹۶۷ فلسطین مشاهده نشد؟
راز اصلی این پیروزیهای بزرگ حاکمیت «ایمان و اراده قاطع ملتها» است. ایمان و ارادهای که صهیونیستها را در ۲۰۰۰ مجبور به عقبنشینی از جنوب لبنان و در ۲۰۰۵ از غزه کرد. ایمان و ارادهای که در جنگ ۳۳ روزه صهیونیستها را در لبنان و در تهاجمات مکرر به غزه در ۱۵ سال اخیر ناکام گذارد. در ۵۰۰ روز اخیر نیز اراده ملتهای مقاوم فلسطین، لبنان، عراق، یمن و ایران، ائتلاف غربی- عبری را در منطقه ناکام گذارد.
درحالیکه اسرائیلیها از حمله و بمباران وسیع غزه، در پی تکرار «النکبه» و وقوع هولوکاست دوم فلسطین بودند تا برای همیشه آخرین سنگرهای مقاومت فلسطینی را در هم بشکنند و ساکنان غزه را مجبور به فرار به صحرای سینا کنند، در عمل راه بهجایی نبردند و نقشههایشان برای خالی کردن شمال غزه از سکنه نقش بر آب شد. باوجود بمبارانهای شبانهروزی و شلیک مستقیم از زمین و هوا به مردم غزه و تخریب خانه و کاشانهشان، تعدادی از این مردم از جایشان تکان نخوردند و رنجهای بزرگ را به جان خریدند. آنها میدانستند که این باریکه ۳۶۰ کیلومترمربعی سنگر تعیین سرنوشت فلسطین است و در روزها و شبهای جنگ اخیر غزه تاریخ این سرزمین مقدس ورق میخورد.
برخی برای ارزیابی هزینه و فایده تحولات یک سالونیم اخیر به آمار بالای شهدای غزه و نیز برخی چهرههای تابناک مقاومت اشاره میکنند، اما آنها گویا حواسشان نیست که این ایمان، خودآگاهی و اراده جمعی که در ذهن و عمل فلسطینیها، چه ساکنان مقاوم غزه و چه کرانه و حتی ساکنان سرزمینهای ۱۹۴۸ و نیز آوارگان فلسطینی بیرون مرزها رقم خورد، خود مهمترین دستاوردی است که با هیچ موفقیت دیگری قابلقیاس نیست.
این ایمان و اراده که نخستین بار ۴۰ سال پیش در لبنان ظهور یافت و اینک سرنوشت منطقه را رقم میزند، ارمغان گرانبهایی است که انقلاباسلامی برای ملتهای منطقه همراه داشته است. در پیروزی انقلاباسلامی ایران همین عامل ایران را از چنگال امریکا درآورد و سپس ایرانیان راه رهایی را به سایر مستضعفان عالم آموختند.
اگر انقلاباسلامی بهجای ۴۶ سال قبل یک قرن قبل به پیروزی رسیده بود، چهبسا اصلاً صهیونیستها مجال اشغال فلسطین را نمییافتند یا به دست مردم منطقه به عقب رانده میشدند و همان ۷۵ سال پیش صحنه زیبای بازگشت آوارگان فلسطینی به خانههایشان پس از شکست اسرائیل، رقم میخورد. چهبسا چیزی به نام حضور نحس کودککشان جانی صهیونیست نبود و ملتها برای حراست از حقوق خود مجبور نبودند این هزینههای گزاف را پرداخت کنند. چهبسا امریکا و انگلیس بر ثروتها و منابع ملتهای منطقه مسلط نمیشدند و بسیاری از مردم غرب آسیا بر مقدرات خود حاکم بودند. چهبسا اینهمه بذر اختلاف در منطقه افکنده نشده بود و مردم منطقه یکصدا و یکپارچه در مقابل استعمار و استکبار جهانی از حقوق خودشان دفاع میکردند.
💠 @mjakhavan
✍ محمدجواد اخوان
#سرمقاله #روزنامه_جوان
تصاویر زیبا و اعجابآور بازگشت غرورمندانه مردم شمال غزه و نیز اهالی جنوب لبنان به موطنشان این روزها برای همه آنان که انسانیت در درونشان زنده است، دیدنی است. در این میان گاه صحنهای بس شگفت خلق میشود، همچون صلابت زن محجبه قهرمانی که در مقابل تانک صهیونیستها ایستاده است و عمق صولت مقاومت را به رخ میکشد.
این تصاویر یک معنای مشخص دارد و آن است که ملتی را که ایستاده است، نمیتوان از صحنه خارج کرد و این اشغالگر است که دیر یا زود باید برود. اما تاریخ آن سرزمین روزهای تلخی هم دارد. کافی است به تاریخ نگاه کنیم که یک قرن قبل استعمارگران این سرزمین را میان خود مانند گوشت قربانی تقسیم کردند و ۷۵ سال پیش صهیونیسم «نکبت» اشغال فلسطین و آوارگی میلیونها نفر را رقم زد. ملت یک قرن قبل هم در مقابل اشغالگران تحرکاتی داشتند و در طول ۷۵ سال گذشته مقاومت علیه صهیونیسم یک روز هم تعطیل نبوده است، پس چگونه است که این صحنههای غرورانگیز در ۱۹۴۸ یا ۱۹۶۷ فلسطین مشاهده نشد؟
راز اصلی این پیروزیهای بزرگ حاکمیت «ایمان و اراده قاطع ملتها» است. ایمان و ارادهای که صهیونیستها را در ۲۰۰۰ مجبور به عقبنشینی از جنوب لبنان و در ۲۰۰۵ از غزه کرد. ایمان و ارادهای که در جنگ ۳۳ روزه صهیونیستها را در لبنان و در تهاجمات مکرر به غزه در ۱۵ سال اخیر ناکام گذارد. در ۵۰۰ روز اخیر نیز اراده ملتهای مقاوم فلسطین، لبنان، عراق، یمن و ایران، ائتلاف غربی- عبری را در منطقه ناکام گذارد.
درحالیکه اسرائیلیها از حمله و بمباران وسیع غزه، در پی تکرار «النکبه» و وقوع هولوکاست دوم فلسطین بودند تا برای همیشه آخرین سنگرهای مقاومت فلسطینی را در هم بشکنند و ساکنان غزه را مجبور به فرار به صحرای سینا کنند، در عمل راه بهجایی نبردند و نقشههایشان برای خالی کردن شمال غزه از سکنه نقش بر آب شد. باوجود بمبارانهای شبانهروزی و شلیک مستقیم از زمین و هوا به مردم غزه و تخریب خانه و کاشانهشان، تعدادی از این مردم از جایشان تکان نخوردند و رنجهای بزرگ را به جان خریدند. آنها میدانستند که این باریکه ۳۶۰ کیلومترمربعی سنگر تعیین سرنوشت فلسطین است و در روزها و شبهای جنگ اخیر غزه تاریخ این سرزمین مقدس ورق میخورد.
برخی برای ارزیابی هزینه و فایده تحولات یک سالونیم اخیر به آمار بالای شهدای غزه و نیز برخی چهرههای تابناک مقاومت اشاره میکنند، اما آنها گویا حواسشان نیست که این ایمان، خودآگاهی و اراده جمعی که در ذهن و عمل فلسطینیها، چه ساکنان مقاوم غزه و چه کرانه و حتی ساکنان سرزمینهای ۱۹۴۸ و نیز آوارگان فلسطینی بیرون مرزها رقم خورد، خود مهمترین دستاوردی است که با هیچ موفقیت دیگری قابلقیاس نیست.
این ایمان و اراده که نخستین بار ۴۰ سال پیش در لبنان ظهور یافت و اینک سرنوشت منطقه را رقم میزند، ارمغان گرانبهایی است که انقلاباسلامی برای ملتهای منطقه همراه داشته است. در پیروزی انقلاباسلامی ایران همین عامل ایران را از چنگال امریکا درآورد و سپس ایرانیان راه رهایی را به سایر مستضعفان عالم آموختند.
اگر انقلاباسلامی بهجای ۴۶ سال قبل یک قرن قبل به پیروزی رسیده بود، چهبسا اصلاً صهیونیستها مجال اشغال فلسطین را نمییافتند یا به دست مردم منطقه به عقب رانده میشدند و همان ۷۵ سال پیش صحنه زیبای بازگشت آوارگان فلسطینی به خانههایشان پس از شکست اسرائیل، رقم میخورد. چهبسا چیزی به نام حضور نحس کودککشان جانی صهیونیست نبود و ملتها برای حراست از حقوق خود مجبور نبودند این هزینههای گزاف را پرداخت کنند. چهبسا امریکا و انگلیس بر ثروتها و منابع ملتهای منطقه مسلط نمیشدند و بسیاری از مردم غرب آسیا بر مقدرات خود حاکم بودند. چهبسا اینهمه بذر اختلاف در منطقه افکنده نشده بود و مردم منطقه یکصدا و یکپارچه در مقابل استعمار و استکبار جهانی از حقوق خودشان دفاع میکردند.
💠 @mjakhavan
👍1
Forwarded from ✍️ محمدجواد اخوان 🇮🇷 ☫
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
دسترسی به صفحات روزنامه جوان
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4217
🗓️ دوشنبه | ١۵ بهمن ١۴٠٣
📥 دانلود کلیه صفحات به صورت یکجا
🌎 @NewsJavan
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4217
🗓️ دوشنبه | ١۵ بهمن ١۴٠٣
📥 دانلود کلیه صفحات به صورت یکجا
🌎 @NewsJavan
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
دسترسی به صفحات روزنامه جوان
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4218
🗓️ سهشنبه | ١۶ بهمن ١۴٠٣
📥 دانلود کلیه صفحات به صورت یکجا
🌎 @NewsJavan
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4218
🗓️ سهشنبه | ١۶ بهمن ١۴٠٣
📥 دانلود کلیه صفحات به صورت یکجا
🌎 @NewsJavan
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
دسترسی به صفحات روزنامه جوان
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4219
🗓️ چهارشنبه | ١٧ بهمن ١۴٠٣
🌎 @NewsJavan
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4219
🗓️ چهارشنبه | ١٧ بهمن ١۴٠٣
🌎 @NewsJavan
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
دسترسی به صفحات روزنامه جوان
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4220
🗓️ پنجشنبه | ١٨ بهمن ١۴٠٣
📥 دانلود کلیه صفحات به صورت یکجا
🌎 @NewsJavan
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4220
🗓️ پنجشنبه | ١٨ بهمن ١۴٠٣
📥 دانلود کلیه صفحات به صورت یکجا
🌎 @NewsJavan
۶۰ سال پیش، «ایران سلیمی»، دختر معصوم و ۱۱ساله کرمانشاهی هنگام رفتن به مدرسه، با یک جیپ نظامی تصادف میکند. راننده جیپ «چارلز الگری» از افسران نظامی آمریکایی بود که در حال مستی با این دختر تصادف میکند. ایران سلیمی چند روز بعد، به سبب شدت جراحات در ۱۲ اسفند سال ۱۳۴۳ فوت کرد. فشار و اعتراض مردم کرمانشاه، باعث شد که مأمور آمریکایی ساعاتی بازداشت شود؛ اما عوامل سفارت با پیش کشیدن قانون کاپیتولاسیون، قاتل «ایران» را از بازداشت بیرون آوردند و با خودشان به تهران بردند. مردم مقابل دادگستری تجمع کردند و از اینکه یک آمریکایی دختر ایرانی را کشته شکایت داشتند اما بر اساس قانون ظالمانه کاپیتولاسیون که چندماه قبل آن تصویب شده بود، کاری از دستشان برنمیآمد و حکومت وقت نیز اجازه برخورد با گری را نداشت.
در سند فوق که از اسناد لانه جاسوسی است، سفارت آمریکا در ۱۱ مارس ۱۹۶۵ [۲۰ اسفند ۱۳۴۳] است، به وزارت امور خارجه ایران گوشزد میکند که مطابق قانون کاپیتولاسیون، باید این افسر قاتل آزاد شود.
@mjakhavan
در سند فوق که از اسناد لانه جاسوسی است، سفارت آمریکا در ۱۱ مارس ۱۹۶۵ [۲۰ اسفند ۱۳۴۳] است، به وزارت امور خارجه ایران گوشزد میکند که مطابق قانون کاپیتولاسیون، باید این افسر قاتل آزاد شود.
@mjakhavan
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
دسترسی به صفحات روزنامه جوان
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4222
🗓️ شنبه | ٢٠ بهمن ١۴٠٣
🌎 @NewsJavan
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4222
🗓️ شنبه | ٢٠ بهمن ١۴٠٣
🌎 @NewsJavan
👌1
حداقل یادداشت ترامپ را یکبار بخوانید
#سرمقاله #روزنامه_جوان
✍ محمدجواد اخوان
چنین به نظر میرسد که افرادی در تهران شاید دچار آلزایمر شده باشند و ترامپ و واقعیتهای ساختار سیاسی امریکا را کلاً از یاد بردهاند و چنان رفتار میکنند که گویی تازه با دونالد ترامپ و ایدههای او مواجه شدهاند. یادداشت اجرایی ترامپ هرچند ظاهراً فرمان و دستوری دارای ضمانت اجرا نیست، اما روشن میکند ترامپ دنبال چیست و در واقع انتظارات او از مسیر مواجهه با ایران را مشخص میکند:
۱- هرچند عموم افراد از ترامپ شنیدهاند که «ایران نباید سلاح هستهای داشته باشد»، اما مطالعه یادداشت اجرایی نشان میدهد او به همین قانع نیست و توقعات زیادی دارد. از جمله «دست نیافتن به موشک بالستیک قارهپیما» که در واقع اشارهای به تعطیل برنامه فضایی ایران است. در ادامه به ضرورت «خنثی شدن» آنچه «شبکه تروریستی ایران» نامیده شده، اشاره شده که میدانیم مقصود امریکاییها از اینگونه عبارات، «محور مقاومت» است. عجیبتر این است که در ادامه پا را فراتر نهاده و چنین نوشته است: «باید با توسعه موشکی و همچنین سایر تسلیحات و توانمندیهای نامتعارف و متعارف مقابله کرد.» بهبیاندیگر توقف توسعه قدرت دفاعی و بازدارندگی کشور هدف اعلامی ترامپ است.
۲- در ادامه این یادداشت وظایفی برای وزیر خزانهداری به جهت اعمال فشار اقتصادی حداکثری بر دولت ایران، شامل تحریم و اعمال مکانیسمهای اجرایی علیه دورزنندگان تحریم و نیز صدور هشدارباشی برای بخشهای تجاری مرتبط شامل کشتیرانی، بیمه و بندرگاهی با مضمون خطرات نقض تحریمها علیه ایران و دوستانش مشخص شده است. وزیر خارجه نیز موظف شده معافیتهای تحریمی موجود را اصلاح کرده یا بازگرداند و با همکاری وزیر خزانهداری صادرات نفتی ایران را به صفر رساند و نماینده دائم امریکا در سازمان ملل متحد نیز موظف به همکاری با اروپاییها برای فعال کردن مکانیسم ماشه شده است.
۳- ترامپ دادستانی کل امریکا را موظف به برخورد با شبکههای مالی و لجستیکی، عوامل یا سازمانهای صوری مستقر در امریکا موردحمایت ایران و دوستانش و نیز پیگرد رهبران و اعضای «گروههای بهاصطلاح تروریستی» تحت حمایت ایران کرده است. در ادامه ادعا شده که ترامپ «حمایت دائمی آنها از «تروریسم» بهویژه علیه منافع امریکا را تاب نخواهد آورد» و نیز مدعی شده که «وعده سال ۲۰۲۰ ترامپ را برای مقابله با نفوذ خطرناک ایران در سراسر جهان محقق میکند.»
در واقع این یادداشت چیزی نیست جز دستورالعملی برای تضعیف مؤلفههای اقتدار ملی ایران، قدرت دفاعی، علمی، اقتصادی و نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ایران و همه داشتههای بزرگی که برای ملت ایران بازدارندگی ایجاد کرده و به قول ترامپ، امریکا را مجبور کرده که ایران را از «۱۹۷۹ [۱۳۵۷]تاکنون تحمل کند.» البته تیم ترامپ که پیشنویس این یادداشت را برای او نوشتهاند، احتمالاً از خود نپرسیدهاند که چرا کارتر، ریگان، بوش پدر، کلینتون، بوش پسر، اوباما، بایدن و نیز همین ترامپ در دوره پیشین که همین وعدهها را دادند، در انجام آنها همچنان ناکام ماندند و مجبور شدند این ۴۶ سال این ملت مستقل را تحمل کنند؟ روشن است که این تهدیدهای ترامپ، در عمل چیزی را عوض نخواهد کرد، اما ترامپ نیز به سنت اسلافش آنها را تکرار کرد. شاید به این دلیل که امیدوار است کسانی در تهران باشند که در اثر کهولت سن یا چیز دیگری دچار فراموشی شده باشند و از یاد برده باشند که این تهدیدها را قبلیها هم کردهاند.
در واقع این یادداشت اجرایی خاصیتی ندارد، جز «فشار روانی» و آن فشار حداکثری (maximum pressure) که ترامپ یکبار آن را امتحان کرد و دوباره همان حربه کُند را به میدان آورده، چیزی جز برساختهای ادراکی برای تأثیرگذاری بر محاسبات ایرانیان (چه نخبگان و چه عامه مردم) نیست. هدف آن است که ایران با حالت ضعف و تهی از قدرت به پای میز مذاکره بنشیند و امتیاز دهد. برای ترامپی که یکبار برجام را پاره کرد و مؤاخذه نشد، حتی همینکه زیاندیده (یعنی ایران) را به پای مذاکره بکشاند یک دستاورد است. یعنی آنکه جای ظالم و مظلوم عوضشده و مظلوم بازهم برای جلب رضایت ظالم امتیاز دهد.
مذاکره زیر چماق روانی ترامپ (که البته واقعاً تهی است، اما افراد سادهاندیش از آن میترسند) نهتنها آوردهای ندارد، بلکه وجود چنین سادهاندیشانی احتمالاً سبب میشود هم مؤلفههای قدرت ملی ایران تضعیف شود و هم در مقابل عائدهای نداشته باشیم. به اینان باید گفت حتی اگر ماهیت امریکا و ترامپ را که دیدهاید و تجربه کردهاید نیز فراموش کردهاید، یکبار همین یادداشت اجراییاش را بخوانید. افسوس که «مَا اَکْثَرَ الْعِبَرَ وَ اَقَلَّ الِاعْتِبَارَ».
@mjakhavan
#سرمقاله #روزنامه_جوان
✍ محمدجواد اخوان
چنین به نظر میرسد که افرادی در تهران شاید دچار آلزایمر شده باشند و ترامپ و واقعیتهای ساختار سیاسی امریکا را کلاً از یاد بردهاند و چنان رفتار میکنند که گویی تازه با دونالد ترامپ و ایدههای او مواجه شدهاند. یادداشت اجرایی ترامپ هرچند ظاهراً فرمان و دستوری دارای ضمانت اجرا نیست، اما روشن میکند ترامپ دنبال چیست و در واقع انتظارات او از مسیر مواجهه با ایران را مشخص میکند:
۱- هرچند عموم افراد از ترامپ شنیدهاند که «ایران نباید سلاح هستهای داشته باشد»، اما مطالعه یادداشت اجرایی نشان میدهد او به همین قانع نیست و توقعات زیادی دارد. از جمله «دست نیافتن به موشک بالستیک قارهپیما» که در واقع اشارهای به تعطیل برنامه فضایی ایران است. در ادامه به ضرورت «خنثی شدن» آنچه «شبکه تروریستی ایران» نامیده شده، اشاره شده که میدانیم مقصود امریکاییها از اینگونه عبارات، «محور مقاومت» است. عجیبتر این است که در ادامه پا را فراتر نهاده و چنین نوشته است: «باید با توسعه موشکی و همچنین سایر تسلیحات و توانمندیهای نامتعارف و متعارف مقابله کرد.» بهبیاندیگر توقف توسعه قدرت دفاعی و بازدارندگی کشور هدف اعلامی ترامپ است.
۲- در ادامه این یادداشت وظایفی برای وزیر خزانهداری به جهت اعمال فشار اقتصادی حداکثری بر دولت ایران، شامل تحریم و اعمال مکانیسمهای اجرایی علیه دورزنندگان تحریم و نیز صدور هشدارباشی برای بخشهای تجاری مرتبط شامل کشتیرانی، بیمه و بندرگاهی با مضمون خطرات نقض تحریمها علیه ایران و دوستانش مشخص شده است. وزیر خارجه نیز موظف شده معافیتهای تحریمی موجود را اصلاح کرده یا بازگرداند و با همکاری وزیر خزانهداری صادرات نفتی ایران را به صفر رساند و نماینده دائم امریکا در سازمان ملل متحد نیز موظف به همکاری با اروپاییها برای فعال کردن مکانیسم ماشه شده است.
۳- ترامپ دادستانی کل امریکا را موظف به برخورد با شبکههای مالی و لجستیکی، عوامل یا سازمانهای صوری مستقر در امریکا موردحمایت ایران و دوستانش و نیز پیگرد رهبران و اعضای «گروههای بهاصطلاح تروریستی» تحت حمایت ایران کرده است. در ادامه ادعا شده که ترامپ «حمایت دائمی آنها از «تروریسم» بهویژه علیه منافع امریکا را تاب نخواهد آورد» و نیز مدعی شده که «وعده سال ۲۰۲۰ ترامپ را برای مقابله با نفوذ خطرناک ایران در سراسر جهان محقق میکند.»
در واقع این یادداشت چیزی نیست جز دستورالعملی برای تضعیف مؤلفههای اقتدار ملی ایران، قدرت دفاعی، علمی، اقتصادی و نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ایران و همه داشتههای بزرگی که برای ملت ایران بازدارندگی ایجاد کرده و به قول ترامپ، امریکا را مجبور کرده که ایران را از «۱۹۷۹ [۱۳۵۷]تاکنون تحمل کند.» البته تیم ترامپ که پیشنویس این یادداشت را برای او نوشتهاند، احتمالاً از خود نپرسیدهاند که چرا کارتر، ریگان، بوش پدر، کلینتون، بوش پسر، اوباما، بایدن و نیز همین ترامپ در دوره پیشین که همین وعدهها را دادند، در انجام آنها همچنان ناکام ماندند و مجبور شدند این ۴۶ سال این ملت مستقل را تحمل کنند؟ روشن است که این تهدیدهای ترامپ، در عمل چیزی را عوض نخواهد کرد، اما ترامپ نیز به سنت اسلافش آنها را تکرار کرد. شاید به این دلیل که امیدوار است کسانی در تهران باشند که در اثر کهولت سن یا چیز دیگری دچار فراموشی شده باشند و از یاد برده باشند که این تهدیدها را قبلیها هم کردهاند.
در واقع این یادداشت اجرایی خاصیتی ندارد، جز «فشار روانی» و آن فشار حداکثری (maximum pressure) که ترامپ یکبار آن را امتحان کرد و دوباره همان حربه کُند را به میدان آورده، چیزی جز برساختهای ادراکی برای تأثیرگذاری بر محاسبات ایرانیان (چه نخبگان و چه عامه مردم) نیست. هدف آن است که ایران با حالت ضعف و تهی از قدرت به پای میز مذاکره بنشیند و امتیاز دهد. برای ترامپی که یکبار برجام را پاره کرد و مؤاخذه نشد، حتی همینکه زیاندیده (یعنی ایران) را به پای مذاکره بکشاند یک دستاورد است. یعنی آنکه جای ظالم و مظلوم عوضشده و مظلوم بازهم برای جلب رضایت ظالم امتیاز دهد.
مذاکره زیر چماق روانی ترامپ (که البته واقعاً تهی است، اما افراد سادهاندیش از آن میترسند) نهتنها آوردهای ندارد، بلکه وجود چنین سادهاندیشانی احتمالاً سبب میشود هم مؤلفههای قدرت ملی ایران تضعیف شود و هم در مقابل عائدهای نداشته باشیم. به اینان باید گفت حتی اگر ماهیت امریکا و ترامپ را که دیدهاید و تجربه کردهاید نیز فراموش کردهاید، یکبار همین یادداشت اجراییاش را بخوانید. افسوس که «مَا اَکْثَرَ الْعِبَرَ وَ اَقَلَّ الِاعْتِبَارَ».
@mjakhavan
جوانآنلاين
حداقل یادداشت ترامپ را یکبار بخوانید
چنین به نظر میرسد که افرادی در تهران شاید دچار آلزایمر شده باشند و ترامپ و واقعیتهای ساختار سیاسی امریکا را کلاً از یاد بردهاند و چنان رفتار میکنند که گویی تازه با دونالد ترامپ و ایدههای او مواجه شدهاند.
👍1
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
دسترسی به صفحات روزنامه جوان
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4223
🗓️ یکشنبه | ٢١ بهمن ١۴٠٣
🌎 @NewsJavan
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4223
🗓️ یکشنبه | ٢١ بهمن ١۴٠٣
🌎 @NewsJavan
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
داده نما | پیشرفتهای ایران به روایت آمار
🌐 پس از انقلاب اسلامی به کجا رسیدهایم؟
🔗 PDF Download
🌏 @NewsJavan
🌐 پس از انقلاب اسلامی به کجا رسیدهایم؟
🔗 PDF Download
🌏 @NewsJavan
در این سالها و در ۲۲بهمنها، همه تقلاهای یکسال گذشته امریکاییها برای تضعیف #ایران و نابودی #انقلاب_اسلامی را در ذهنم مرور میکنم.
آرزو دارند که سالگرد پیروزی انقلاب را جشن نگیریم و برای این آرزو هرکاری میکنند و البته هرسال آرزو بر دل میمانند و به گور میبرند.
آرزو دارند که سالگرد پیروزی انقلاب را جشن نگیریم و برای این آرزو هرکاری میکنند و البته هرسال آرزو بر دل میمانند و به گور میبرند.
👍2
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
دسترسی به صفحات روزنامه جوان
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4224
🗓️ سهشنبه | ٢٣ بهمن ١۴٠٣
🌎 @NewsJavan
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4224
🗓️ سهشنبه | ٢٣ بهمن ١۴٠٣
🌎 @NewsJavan
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
دسترسی به صفحات روزنامه جوان
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4225
🗓️ چهارشنبه | ٢۴ بهمن ١۴٠٣
🌎 @NewsJavan
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4225
🗓️ چهارشنبه | ٢۴ بهمن ١۴٠٣
🌎 @NewsJavan
👍1
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
دسترسی به صفحات روزنامه جوان
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4226
🗓️ پنجشنبه | ٢۵ بهمن ١۴٠٣
🌎 @NewsJavan
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4226
🗓️ پنجشنبه | ٢۵ بهمن ١۴٠٣
🌎 @NewsJavan
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
دسترسی به صفحات روزنامه جوان
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4227
🗓️ شنبه | ٢٧ بهمن ١۴٠٣
📥 دانلود کلیه صفحات به صورت یکجا
🌎 @NewsJavan
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4227
🗓️ شنبه | ٢٧ بهمن ١۴٠٣
📥 دانلود کلیه صفحات به صورت یکجا
🌎 @NewsJavan
ششسالگی گام دوم انقلاب
#سرمقاله #روزنامه_جوان
✍ محمدجواد اخوان
در هفتهای که گذشت، بیانیه «گام دوم انقلاباسلامی» ششساله شد. بیانیه گام دوم از ابتدا صرفاً بیانیهای تشریفاتی به مناسبت چله انقلاباسلامی نبود. آنگونه که شخص رهبر معظم انقلاب بعداً تصریح کردند، چهار نکتهای که در این بیانیه بر آن تأکید شده بود، عبارتاند از: «عظمت حادثه انقلاب»، «عظمت راه طیشده و کارکرد انقلاب تا امروز»، «عظمت چشماندازی است که باید به آن برسیم» و «عظمت نقش نیروی جوان متعهد». در واقع این بیانیه تبیین همان حدیث امیرالمؤمنین (ع) «رَحَمَ اللهُ امرءً عَرَفَ مِن أین و فی أین و إلی أین» و بعدتر این شعر مولانا که «از کجا آمدهام آمدنم بهر چه بود، به کجا میروم آخر ننمایی وطنم» درباره انقلاباسلامی است و قرار بود گذشته (چله اول)، حال و آینده (چله دوم) انقلاباسلامی را ترسیم کند.
در یاد داریم که همان سال ۹۷، متنی به محضر رهبر معظم انقلاباسلامی تقدیم شد که با عنوان «الگوی پایه پیشرفت» قرار بود ریلگذاری حرکت کشور تا نیمه قرن پانزدهم را مشخص کند که معظمله این سند را به اقتراح عمومی و نخبگانی گذاردند. همان زمان که این متن منتشر شد گلایه بسیاری از صاحبنظران خالی بودن محتوای آن سند از مفاهیم و گزارههای مبتنی بر کلانگفتمان انقلاباسلامی بود و به نظر میرسد یکی از اهداف انتشار بیانیه گام دوم، اصلاح همین نقیصه بود. کشور به سندی انقلابی و اسلامی نیاز داشته و دارد که مسیر آینده را مشخص کند و بیانیه گام دوم هم چنین شأن نزولی داشت.
اکنون و در آغاز هفتمین سال صدور این سند، با در نظر گرفتن این نکته باید از خود و همگان پرسشگر میزان نفوذ و تحقق این سند در حاکمیت و نظامات کشور باشیم. باید پرسید آیا اهداف عالی این بیانیه که خصوصاً در هفتبند پایانی آن ترسیمشده، تبدیل به راهبردها و راهکارهای عملیاتی شده و برای عملیاتی شدن این راهبردها و راهکارها چارهاندیشی شده است؟ کدام قانون، مقررات، آییننامه و دستورالعمل برای تحقق اینها تهیه و تصویبشده و کدام نهاد موظف به انجام این تکالیف و گزارش به مردم شده است؟
در طول عمر این بیانیه یک برنامه پنجساله پیشرفت پایانیافته و اکنون در ابتدای برنامه هفتم هستیم. نظام برنامهریزی کشور تا چه میزان با اهداف کلان این سند خود را تطبیق داده است؟ تا چه حد برای تحقق این اهداف اقدامات اجرایی ملموس تعریف و اجراشده است. قوای سهگانه چه اقدامات عملیاتی برای حرکت در مسیر این بیانیه در پیشگرفتهاند؟ اگر در سالهای اول صدور بیانیه، صرفاً در گام فهم چیستی آن بودیم، اکنون توجیهی برای ماندن در این مرحله نداریم و باید چگونگی و اجرا را دنبال کنیم.
البته میتوان از سطحی بالاتر هم به ماجرا نگاه کرد. اگر بخواهیم بیانیه گام دوم روی کاغذ نماند و حقیقتاً نقشه راه ۴۰ سال آینده کشور باشد، باید از روی «کاغذ» به «ذهن» منتقل و گفتمان عمومی آن بر چارچوب نظری انسان ایرانی مسلط شود. باید «گام دوم» رهنگاشت جامع پیشرفت جامعه ایرانی تلقی شود و این ممکن نیست مگر با باورمندی عمومی به آن. اینجاست که نقش نهادهای فرهنگساز و گفتمانساز روشن میشود. بهطور مشخص رسانهها و آموزشوپرورش دو نهاد اصلی گفتمانسازی گام دوم هستند و باید عملکرد این دو نهاد هم مورد پرسش قرار گیرد.
هرچند همایشهایی با نام بیانیه گام دوم برگزار شد، اما باید پرسید. رسانهها و نظام آموزشی تا چه حد عموم مردم را با این سند و مفاهیم آن آشنا کردند؟ آیا رسانههای گوناگون به شرح و بسط این بیانیه و تبیین دقیق آن برای جامعه همت گماشتند؟ آیا اصلاً اثری از معارف گام دوم در کتابهای درسی دیده میشود؟ آیا معلمان و اصحاب رسانه خود با محتوای این سند آشنایی کافی دارند که بتوانند آن را به مخاطبان خود عرضه کنند؟ واقعیت آن است که بیانیه گام دوم سند اصلی پیشرفت ما در قرن پانزدهم است و جز بازگشت به این سند و تحقق آن مسیری برای تحقق آرمانهای انقلاباسلامی متصور نیست.
💠 @mjakhavan
#سرمقاله #روزنامه_جوان
✍ محمدجواد اخوان
در هفتهای که گذشت، بیانیه «گام دوم انقلاباسلامی» ششساله شد. بیانیه گام دوم از ابتدا صرفاً بیانیهای تشریفاتی به مناسبت چله انقلاباسلامی نبود. آنگونه که شخص رهبر معظم انقلاب بعداً تصریح کردند، چهار نکتهای که در این بیانیه بر آن تأکید شده بود، عبارتاند از: «عظمت حادثه انقلاب»، «عظمت راه طیشده و کارکرد انقلاب تا امروز»، «عظمت چشماندازی است که باید به آن برسیم» و «عظمت نقش نیروی جوان متعهد». در واقع این بیانیه تبیین همان حدیث امیرالمؤمنین (ع) «رَحَمَ اللهُ امرءً عَرَفَ مِن أین و فی أین و إلی أین» و بعدتر این شعر مولانا که «از کجا آمدهام آمدنم بهر چه بود، به کجا میروم آخر ننمایی وطنم» درباره انقلاباسلامی است و قرار بود گذشته (چله اول)، حال و آینده (چله دوم) انقلاباسلامی را ترسیم کند.
در یاد داریم که همان سال ۹۷، متنی به محضر رهبر معظم انقلاباسلامی تقدیم شد که با عنوان «الگوی پایه پیشرفت» قرار بود ریلگذاری حرکت کشور تا نیمه قرن پانزدهم را مشخص کند که معظمله این سند را به اقتراح عمومی و نخبگانی گذاردند. همان زمان که این متن منتشر شد گلایه بسیاری از صاحبنظران خالی بودن محتوای آن سند از مفاهیم و گزارههای مبتنی بر کلانگفتمان انقلاباسلامی بود و به نظر میرسد یکی از اهداف انتشار بیانیه گام دوم، اصلاح همین نقیصه بود. کشور به سندی انقلابی و اسلامی نیاز داشته و دارد که مسیر آینده را مشخص کند و بیانیه گام دوم هم چنین شأن نزولی داشت.
اکنون و در آغاز هفتمین سال صدور این سند، با در نظر گرفتن این نکته باید از خود و همگان پرسشگر میزان نفوذ و تحقق این سند در حاکمیت و نظامات کشور باشیم. باید پرسید آیا اهداف عالی این بیانیه که خصوصاً در هفتبند پایانی آن ترسیمشده، تبدیل به راهبردها و راهکارهای عملیاتی شده و برای عملیاتی شدن این راهبردها و راهکارها چارهاندیشی شده است؟ کدام قانون، مقررات، آییننامه و دستورالعمل برای تحقق اینها تهیه و تصویبشده و کدام نهاد موظف به انجام این تکالیف و گزارش به مردم شده است؟
در طول عمر این بیانیه یک برنامه پنجساله پیشرفت پایانیافته و اکنون در ابتدای برنامه هفتم هستیم. نظام برنامهریزی کشور تا چه میزان با اهداف کلان این سند خود را تطبیق داده است؟ تا چه حد برای تحقق این اهداف اقدامات اجرایی ملموس تعریف و اجراشده است. قوای سهگانه چه اقدامات عملیاتی برای حرکت در مسیر این بیانیه در پیشگرفتهاند؟ اگر در سالهای اول صدور بیانیه، صرفاً در گام فهم چیستی آن بودیم، اکنون توجیهی برای ماندن در این مرحله نداریم و باید چگونگی و اجرا را دنبال کنیم.
البته میتوان از سطحی بالاتر هم به ماجرا نگاه کرد. اگر بخواهیم بیانیه گام دوم روی کاغذ نماند و حقیقتاً نقشه راه ۴۰ سال آینده کشور باشد، باید از روی «کاغذ» به «ذهن» منتقل و گفتمان عمومی آن بر چارچوب نظری انسان ایرانی مسلط شود. باید «گام دوم» رهنگاشت جامع پیشرفت جامعه ایرانی تلقی شود و این ممکن نیست مگر با باورمندی عمومی به آن. اینجاست که نقش نهادهای فرهنگساز و گفتمانساز روشن میشود. بهطور مشخص رسانهها و آموزشوپرورش دو نهاد اصلی گفتمانسازی گام دوم هستند و باید عملکرد این دو نهاد هم مورد پرسش قرار گیرد.
هرچند همایشهایی با نام بیانیه گام دوم برگزار شد، اما باید پرسید. رسانهها و نظام آموزشی تا چه حد عموم مردم را با این سند و مفاهیم آن آشنا کردند؟ آیا رسانههای گوناگون به شرح و بسط این بیانیه و تبیین دقیق آن برای جامعه همت گماشتند؟ آیا اصلاً اثری از معارف گام دوم در کتابهای درسی دیده میشود؟ آیا معلمان و اصحاب رسانه خود با محتوای این سند آشنایی کافی دارند که بتوانند آن را به مخاطبان خود عرضه کنند؟ واقعیت آن است که بیانیه گام دوم سند اصلی پیشرفت ما در قرن پانزدهم است و جز بازگشت به این سند و تحقق آن مسیری برای تحقق آرمانهای انقلاباسلامی متصور نیست.
💠 @mjakhavan
👍1
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
دسترسی به صفحات روزنامه جوان
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4228
🗓️ یکشنبه | ٢٨ بهمن ١۴٠٣
📥 دانلود کلیه صفحات به صورت یکجا
🌎 @NewsJavan
🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4228
🗓️ یکشنبه | ٢٨ بهمن ١۴٠٣
📥 دانلود کلیه صفحات به صورت یکجا
🌎 @NewsJavan
👍1