Telegram Web Link
پیشنهادی عادلانه برای افزایش حقوق

یک پیشنهاد عادلانه برای #حقوق و دستمزد که برای کاهش فقر هم مفید است:

افزایش یک مبلغ مشخص به جای درصد به حقوق کارگران.

مثلا به حقوق همه مزدبگیران ۱۰ میلیون تومان اضافه شود یا عددی دیگر.
اینطور می‌توان امیدوار بود که حداقل نیازهای #معیشت همه #کارگران تأمین میشود‌.
@mjakhavan
👍2👎1
‎دسترسی به صفحات روزنامه جوان

‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/4242

‌‌‌‌‌‌🗓️ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ سه‌شنبه | ١۴ اسفند ١۴٠٣

‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‎‌‏‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‎‌‏📥 دانلود کلیه صفحات به صورت یکجا

🌎 @NewsJavan
حساسیت قانون مشاغل حساس

#سرمقاله #روزنامه_جوان

محمدجواد اخوان

جدیدترین استعفای محمدجواد ظریف از معاونت راهبردی رئیس‌جمهور، بار دیگر موضوع بحث‌برانگیز منع تابعیت مضاعف و قانون مشاغل حساس را به جریان انداخت. پس از تشکیل دولت چهاردهم و بازگشت مدیران دولت روحانی به عرصه مدیریت، با توجه به آنکه برخی از آن مدیران خود یا اعضای خانواده‌شان تابعیت مضاعف داشتند، اجرای این قانون با چالش مواجه شد. از طرفی شنیده شده است که در دولت فقط ظریف مصداق این قانون نبوده و تعدادی دیگر نیز با این منع قانونی مواجهند. 

در یک دهه اخیر بروز معضل مدیران دوتابعیتی در ساختار اجرایی کشور، مشکلاتی جدی ایجاد کرد. به‌عنوان نمونه، خاوری، مدیرعامل اسبق بانک ملی پس از افشای نقشش در فساد ۳هزارمیلیاردی از کشور گریخت و تاکنون هم بازگرداندنش از کانادا به دلیل تابعیت مضاعف او در آن کشور ممکن نشده است. چند مورد مشابه دیگر هم در پرونده‌های مفاسد اقتصادی و جرائم امنیتی در یک دهه اخیر قابل‌مشاهده است. تداوم چنین مواردی نهایتاً نظام حکمرانی کشور را به این جمع‌بندی رساند که عطای مدیر دوتابعیتی را (هرچند در اوج تخصص و کارآمدی باشد) به لقایش بخشد و در این مورد روزه شک‌دار گرفته نشود. البته در قانون از این فراتر رفته شد و خانواده شامل همسر و فرزندان مسئولان ارشد کشور نیز به این خط قرمز اضافه شدند. بند الف ماده ۲ تصریح می‌کند: «انتصاب کسانی که خود، فرزندان یا همسر ایشان تابعیت مضاعف دارند در مشاغل و پست‌های حساس ممنوع است.»

با توجه به تجربه تلخی که در چند سال گذشته در مورد فرار یا خیانت تعدادی از مدیران دوتابعیتی داشته‌ایم، به نظر می‌رسد این قانون کارکرد پیشگیرانه درستی دارد و نقض آن مغایر منافع ملی و مصالح کشور است. اما سؤالی که برخی می‌پرسند آن است که اصرار قانونگذار برای شمولیت قانون به همسر و فرزندان مسئولان چیست؟ خصوصاً آنکه برخی از مسئولان ممکن است ارتباط چندانی با فرزندان خود نداشته باشند.

برای پاسخ به این سؤال می‌توان اصل ۱۴۲ قانون اساسی را به‌عنوان‌مثال در نظر گرفت. مطابق این اصل «دارایی رهبر، رئیس‌جمهور، معاونان رئیس‌جمهور، وزیران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط رئیس قوه قضائیه رسیدگی می‌شود که برخلاف حق افزایش نیافته باشد.» در این اصل همسر و فرزندان مسئولان عالی‌رتبه کشور در امتداد آنها فرض شده و استثنایی برای اینکه آنها ممکن است حتی با پدر یا همسر خود دچار تفاوت نگاه سیاسی باشند، گذاشته نشده است.

فرزند و همسر یک فرد هرچند با او دچار اختلاف‌نظر سیاسی باشند، اما هم دارای رابطه عاطفی عمیقی هستند (که این مورد برای فرزندان مادام‌العمر و ناگسستنی است) و هم از لحاظ اعتبار و شخصیت به او اتصال می‌یابند؛ لذا هم مورد اعتماد جامعه و نهاد‌های گوناگون کشور قرار می‌گیرند و هم به دلیل نزدیکی به فرد مسئول خواه‌ناخواه به اطلاعات و اسناد طبقه‌بندی‌شده‌ای دسترسی پیدا می‌کنند که به‌طور متعارف در اختیار مسئولان عالی‌رتبه است. از سویی اگر خدای‌ناکرده خیانتی از فرزندان یک مسئول (ولو با او تضاد سیاسی و فکری داشته باشند) سر بزند، مردم به آن مسئول و احتمالاً حاکمیت بدبین می‌شوند. با توجه به آنکه افراد دارای تابعیت مضاعف باید به منافع کشور متبوع دوم خود هم پایبند باشند، عملاً احتمال بروز حفره امنیتی در خانواده مسئولان کشور افزایش می‌یابد و انتصاب افراد با چنین وضعیتی به سود کشور نیست.

جالب اینجاست که در سال ۱۳۵۸ برخی از دیپلمات‌های سفارت ایران در امریکا از جمله کاردار وقت ایران به دلیل ازدواج با همسر امریکایی مایل به بازگشت به ایران نبودند و جالب‌تر اینکه دولت وقت امریکا نیز با ماندن او در امریکا مخالفت نمی‌کند. پیداست که تابعیت مضاعف اعضای خانواده مسئولان دارای مشاغل حساس تا چه حد می‌تواند برای امنیت ملی زیانبار باشد.

هرچند دولت لایحه‌ای برای تغییر قانون مشاغل حساس به مجلس داده است، اما با توجه به آنکه وفاداری به ملیت و پرچم بالاترین ارزشی است که در یک کشور معمولاً تعریف می‌شود، قانون «نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس» حتماً قانون درستی است و تغییر آن مغایر منافع ملی است. قانون را نباید عوض کرد، یا مدیران مشمول این قانون فرزندان خود را متقاعد کنند که تابعیت دوم خود را لغو یا به جناب ظریف تأسی کنند و پست مدیریتی عالی را ترک کرده و به‌عنوان یک شهروند مسئول (اما غیرمنتصب در مشاغل حساس) به کشورشان خدمت کنند. چنین تصمیمی شاید برای خود مدیر یا خانواده‌اش سخت باشد، اما عیار خوبی برای آن است که معلوم شود تا چه حد افراد حاضرند برای کشورشان و هموطنان‌شان از خود مایه بگذارند و هزینه دهند.

💠 @mjakhavan
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 چرا مردم کشورهای غیرمسلمان عذاب نمی‌شوند و سختی‌ها همه برای مسلمانان است؟

پاسخ شنیدنی حجت‌الاسلام قرائتی به این شبهه


🌍 @NewsJavan
از این کنوانسیون نامتعارف پرهیز کنید

#سرمقاله #روزنامه_جوان

محمدجواد اخوان

اخیراً دولت لایحه الحاق ایران به معاهده (کنوانسیون) «ممنوعیت یا محدودیت کاربرد برخی سلاح‌های متعارف» را با قید «دو فوریت» به مجلس فرستاده است. این کنوانسیون البته قدمتی بیش از ۴۰ سال دارد و موضوع آن پاره‌ای از سلاح‌های متعارف است که از نظر این کنوانسیون آسیب‌زایی قابل‌توجهی دارند. به‌طور مشخص نگرانی‌هایی وجود دارد که برخی سلاح‌های راهبردی همچون سلاح‌های لیزری یا پهپاد‌های انتحاری بر اساس این کنوانسیون در ردیف سلاح‌های ممنوعه قرار گیرند و پیوستن جمهوری اسلامی ایران به این معاهده موجب تحمیل شرایطی مغایر منافع ملی به ایران شود. 
سخنگوی وزارت دفاع در پاسخ منتقدان توضیح داده است که جمهوری اسلامی تنها به دو پروتکل آن ملحق خواهد شد و اینها مشکلی برای ایران ایجاد نخواهد کرد، اما نکته مهم‌تری که وجود دارد، آن است که اگر در آینده پروتکل‌های الحاقی دیگری (مثلاً در مورد پهپاد‌های انتحاری و سلاح‌های لیزری و...) به این معاهده الحاق شد، چه؟

احتمالاً پاسخ مسئولان دولتی همان است که در مقدمه این لایحه آمده است و آن عبارت است از «فراهم شدن شرکت جمهوری اسلامی ایران در نشست‌های ارکان معاهده مذکور و جلوگیری از گسترش پروتکل‌های مغایر با منافع ملی». در ادامه همین مقدمه عنوان شده است که زمان فعالیت کارگروه تخصصی ذیل معاهده تا پایان سال ۱۴۰۴ است و توجیه دوفوریتی بودن این لایحه آن است که حضور ایران در کارگروه‌های خاص آن مانع از تحمیل پروتکل‌هایی شود که به زیان ایران است. البته تجربه به ما می‌گوید با توجه به نفوذ قدرت‌های غربی در این‌گونه معاهدات اولاً احتمال موفقیت ما تقریباً کم است و ثانیاً در صورت عدم موفقیت ما در این موضوع مشکل بزرگ‌تری پیش می‌آید و همانی است که در ماجرای پروتکل الحاقی به NPT رخ داد.

اکنون و پس از سال‌ها مشخص‌شده که پیوستن ایران به پیمان NPT نه‌تنها به دستیابی ایران به فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای کمکی نکرد، بلکه تعهدات اولیه پذیرفته‌شده، کشور ما را به پذیرش تعهداتی ثانویه و محدودیت‌هایی فراتر وادار کرده است. در واقع هرچند ایران، پروتکل الحاقی را رسماً تصویب نکرده، اما چندین بار با فشار طرف‌های غربی ناچار به اجرای آن شده و همه اینها نتیجه پیوستن به اصل NPT است. اکنون کشور‌ها و رژیم‌هایی در دنیا وجود دارند که اصل پیمان NPT را نپذیرفته‌اند و طبعاً زیر بار تعهدات آن نیز نرفته‌اند. برخی از اینها حتی دارنده سلاح هسته‌ای نیز هستند، بی‌آنکه کسی به آنها تحریمی تحمیل کرده باشد. طبعاً تعامل با دیگر کشور‌ها یا نهاد‌های بین‌المللی اقدامی پسندیده است، اما به‌خودی‌خود فاقد اصالت است. امضای یک توافق یا کنوانسیون بین‌المللی در واقع پذیرش یک تعهد بلندمدت یا مادام‌العمر نه برای یک فرد که برای یک جامعه و نسل‌های آتی آن است.

نکته هزاربار باریک‌ترازمو اینجاست که قید دوفوریت موجود در این لایحه، چالشی جدی است. اگر واقعاً با قید دوفوریت این لایحه در مجلس مورد رسیدگی قرار گیرد، باید بدون درنظر گرفتن مخاطرات متعدد و گاه ناشناخته آن بررسی شود و خطر خطای در تصمیم‌گیری را بالا می‌برد. اگر هم بدون این قید و در مجرای متعارف قوانین بررسی شود و همه جوانب و تهدیدات و فرصت‌های آن در مجلس بررسی شود، ممکن است زمانی که دولت برای شرکت در کارگروه‌های تخصصی مدنظر دارد، از دست رود. ازاین‌رو به نظر می‌رسد باید عطای اصل موضوع را به لقایش بخشید و از گرفتن روزه شک‌دار پرهیز کرد. «فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ»

رهبر معظم انقلاب‌اسلامی در سال۱۳۹۷ در دیدار نمایندگان مجلس فرمودند: «این معاهدات بین‌المللی که به آن در لغت فرنگی گفته می‌شود کنوانسیون، در اصل در یک نقطه‌ای پخت‌وپز می‌شود که اطراف قضیه، مِن‌باب مثال آن ۱۰۰ کشور یا ۱۵۰ کشور که بعداً به آن می‌پیوندند، هیچ تأثیری در آن پخت‌وپز اولیه ندارند. یک جایی بالاخره چند قدرت بزرگ در مجموعه‌های هیئت‌های فکری‌شان - به قول خودشان اتاق فکرشان- می‌نشینند برای یک منافعی و مصالحی که برای خودشان تعریف کردند، یک‌چیزی را پخت‌وپز می‌کنند، بعد این را به‌وسیله دولت‌هایی که همسوی با آنها هستند یا مرعوب آنها هستند یا دنباله‌رو آنها هستند و خیلی منافعی هم در این کار ندارند، تصویب می‌کنند؛ اگر یک دولت مستقلی هم پیدا بشود - حالا مثل جمهوری اسلامی- که مثلاً بگوید «من این را قبول ندارم؛ این کنوانسیون را، این معاهده بین‌المللی را قبول ندارم»، سرش می‌ریزند که «آقا! ۱۲۰ کشور، ۱۵۰کشور، ۲۰۰ کشور این را قبول کردند؛ شما چطور قبول نمی‌کنید؟» کنوانسیون‌ها غالباً این [جور]است... هیچ لزومی ندارد که ما برویم چیز‌هایی را که نمی‌دانیم تَه آن چیست یا حتی می‌دانیم که مشکلاتی هم دارد، به‌خاطر آن جهاتِ مثبت و جنبه‌های مثبت، قبول بکنیم.»

💠 @mjakhavan
👍1
آشفته‌بازار شرکت‌های دولتی

#سرمقاله #روزنامه_جوان

محمدجواد اخوان

تذکری که رهبر معظم انقلاب‌اسلامی در مورد شرکت‌های دولتی و بازگرداندن ارز‌های صادراتی آنها دادند، پیش‌تر نیز از سوی ایشان مطرح شده بود و معظم‌له در ابتدای سال گذشته (۱۴۰۲) در همین دیدار رمضانیه با مسئولان نظام به این نکته اشاره کردند: «چندتا از شرکت‌های بزرگ دولتی که سود خوبی به دست آورده‌اند به آقای رئیس‌جمهور قول دادند، متعهد شدند که طرح‌های عمرانی مفید برای مردم را در بخش‌های مختلف کشور اجرا کنند؛ آقای رئیس‌جمهور از آنها خواسته‌اند، آنها هم متعهد شده‌اند که فلان طرح را عملی کنند. من دو سه هفته پیش، از ایشان پرسیدم که به کجا رسید، اینها چه‌کار کردند؟ یک گزارشی آنها آوردند به ایشان دادند، ایشان هم [برای ما آوردند]؛ نگاه کردیم گزارش را، دیدیم قانع‌کننده نیست؛ یعنی آن کاری که باید انجام بگیرد، انجام نگرفته؛ کار‌هایی شده، اما آن چیزی که نقطه اصلی و کانونی است که خدمت به مردم و رسیدن فایده کار به مردم است، تحقق پیدا نکرده. پس یک الزام هم شد «پیگیری کردن». کار‌ها باید پیگیری بشود؛ مسئولان محترم پیگیری کنند کار را که عمدتاً هم در قوه مجریه این کار باید انجام بگیرد.»

تکرار این تذکر طی این دو سال نشان می‌دهد که این معضل جدی همچنان لاینحل باقی مانده و باید بدان بیشتر توجه کرد. در یک دهه اخیر دستاورد بزرگی در اقتصاد ایران رخ داده و آن‌هم رشد چشمگیر صادرات غیرنفتی است. در سال‌های اخیر میزان درآمد کشور حاصل از صادرات غیرنفتی به حدود ۵۰ میلیارد دلار رسیده که این در تاریخ ایران بی‌نظیر است. خصوصاً آن‌که در نیم‌قرن گذشته، اقتصاد ایران تا حد زیادی وابسته به درآمد نفت بوده و ایران در منطقه‌ای قرار دارد که کشور‌ها در برداشت از مخازن نفتی گوی سبقت را از یکدیگر می‌ربایند.

البته لذت این دستاورد مهم ملی، کام مردم را چندان شیرین نمی‌کند و دلیل آن آماده نبودن زیرساخت‌های ملی برای بهره‌مندی از ارزآوری غیرنفتی است. تا پیش‌ازاین که نفت مهم‌ترین منبع ارزآوری کشور بوده، به دلیل وابستگی مزمن کشور به درآمد نفتی، سازوکار‌های جذب درآمد ارزی حاصل از صادرات نفت تا حد زیادی تثبیت شده، اما مسیر بازگشت ارز حاصل از صادرات غیرنفتی چندان متناسب‌سازی نشده است.

البته روشن است که وضع همه شرکت‌های دولتی در این موضوع یکسان نیست و نمی‌توان همه آنها را به‌طور یکسان مقصر دانست. اما مسئله اصلی آن است که باید واقعیت را پذیرفت که اقتصاد ایران در حال گذار از دوران وابستگی به نفت است و باید بتوان سبد ارزی کشور را از محل صادرات غیرنفتی به صورتی پایدار تأمین کرد. 
برای تحقق این موضوع اول باید گره‌های موجود شناسایی شود و لازمه این امر، ورود نهاد‌های نظارتی به عملکرد شرکت‌های دولتی است. رهبر معظم انقلاب‌اسلامی ۲۸ سال پیش در فروردین ۱۳۷۵، در دیدار اعضای کمیسیون دیوان محاسبات مجلس، بر ضرورت ورود این دیوان به نظارت بر عملکرد شرکت‌های دولتی تأکید کردند و در سال‌های اخیر نیز همین توصیه را تکرار کرده‌اند. البته دیوان تنها نهاد نظارتی مسئول در این حوزه نیست، نهاد‌های نظارتی در دولت، قوه قضائیه و دستگاه‌های اطلاعاتی باید به میدان بیایند و ارزیابی دقیقی از عملکرد ارزی شرکت‌های دولتی در سال‌های اخیر ارائه کنند.

باید دانست تأمین ارز کشور که مستقیماً بر حکمرانی ملی و نیز تأمین نیاز‌های اساسی کشور اثرگذار است، صرفاً یک مسئله اقتصادی نیست و باید در ابعاد امنیت ملی آن را دید و برای آن تصمیمی ملی گرفت. اگر قوانین موجود نیاز به اصلاح دارد باید در قالب لایحه از مجلس درخواست قانون کرد و اگر قوانین کافی است، آن را بلادرنگ اجرا کرد. اگر مدیری در شرکتی متعلق به دولت یا بخش عمومی ارز حاصل از صادرات را به کشور به‌موقع بازنمی‌گرداند، عمل او مصداق بارز اخلال در نظام اقتصادی است و باید از این منظر با او برخورد شود. اگر لازم است یک مقام مسئول با اختیارات ویژه از سوی رئیس‌جمهور متولی پیگیری نظارت بر شرکت‌های دولتی شود، باید این کار انجام گیرد. حکمرانی ارزی یکی از وجوه اصلی حاکمیت ملی است و اگر به آشفتگی موجود ادامه داده شود، کلیت نظام و کشور از آن آسیب می‌بیند. با توجه به تکرار تذکر رهبر معظم انقلاب در این خصوص هیچ تأخیر و تسویفی جایز نیست که «وَإِیاکَ وَالتَّسْوِیفَ فَإِنَّهُ بَحْرٌ یغْرَقُ فِیهِ الْهَلْکَى».

💠 @mjakhavan
1👍1
چرا همه‌اش گات‌تلنت؟
هر شبکه تلویزیون را که می‌زنیم، یک استودیو با حضور تعدادی تماشاگر و ۴ داور و یک ارائه‌دهنده در حال سخنرانی یا هنرنمایی و ‌...آیا اخیرا کسی به مسولین سیما گفته که تنها قالب برنامه تلویزیونی مجاز "گات‌تلنت" است؟ این همه تقلید از روی هم برای چه؟
#صداوسیما
👍21
عبور از سال سخت

#سرمقاله #روزنامه_جوان

محمدجواد اخوان

سال ۱۴۰۳ را از جهت حوادث مهم و البته تلخ برای انقلاب‌اسلامی با سال ۱۳۶۰ مقایسه کرده‌اند. ضایعه از دست دادن بزرگانی همچون رئیس‌جمهور شهیدمان و نیز برخی فرماندهان عالی جبهه مقاومت، همچون سیدحسن نصرالله، سیدهاشم صفی‌الدین، اسماعیل هنیه، یحیی السنوار، محمد ضیف و... همه ما را به یاد عبور از تابستان داغ و پرحادثه ۶۰ انداخت؛ تابستانی که بسیاری را در غرب به این نتیجه رسانده بود که کار جمهوری اسلامی تمام است و، اما واقعیت به‌گونه‌ای دیگر رقم خورد.

امسال نیز عبور از این گردنه سخت به این سادگی‌ها نبود، به قول شیخ بهایی «شب‌های هجر را گذراندیم و زنده‌ایم/ ما را به سخت‌جانی خود این گمان نبود». اما اکنون‌که به این سال پرحادثه نگاه می‌کنیم، کوله‌باری از تجربه را می‌بینیم که در یک مصاف بزرگ با چالش‌ها برای انقلاب‌اسلامی اندوخته شده است. شهادت شهید رئیسی عزیز و همراهانش در پرواز اردیبهشت، هرچند مردم عزیزمان را داغدار و البته نگران کرد، اما عبور بی‌خطر نظام از چالش فقدان رئیس‌جمهوری در روز‌هایی که مجلس هم به پایان دوره قانونی خود رسیده بود، بلوغ تمام‌عیار سیاسی نظام را نشان داد و خود نقطه امیدبخشی بود که مایه تسلی خاطر ملت عزادار شد.

شهادت بزرگان مقاومت فلسطین و لبنان نیز، هم از لحاظ معنوی ثلمه‌ای بر روح بزرگ حامیان مقاومت در اقصی‌نقاط جهان، از جمله ایران وارد کرد و هم دشمن صهیونیستی تلاش کرد بعدازاین اعمال شریرانه تروریستی، کار مقاومت را تمام‌شده اعلام کند، اما خداوند حکیم هم صبر بزرگی در مقابل تحمل این مصیبت‌های بزرگ به ملت‌های مقاوم داد و هم با شگفتی‌آفرینی‌های «وعده صادق ۱ و ۲» نشان داد که خانه عنکبوت تا چه حد همچنان ضربه‌پذیر است و تمام تقلا‌های بعد از طوفان الاقصی نتوانسته است شکاف‌های حصار امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی را ترمیم کند. مقاومت فلسطین دشمن صهیونیستی را وادار به عقب‌نشینی کرد و مقاومت لبنان هم پس از شهادت فرماندهانش چنان سلحشورانه جنگید که همه محاسبات ذهنی صهیونیست‌ها را برهم‌ریخت.

نظام سوریه در این سال دچار فروپاشی شد و رژیم صهیونیستی با حملات روزافزون به خاک سوریه تلاش کرد توان دفاعی این کشور را برای مدت مدیدی از میان ببرد. بی‌دفاع شدن ملت سوریه در برابر صهیونیست‌های متجاوز، غصه بزرگی بود که بر دل ملت‌های منطقه نشست، اما در کنار این در همین سال شاهد بالندگی یک قدرت جدید در منطقه بودیم که تمام ترتیبات حاکم بر آبراه‌های راهبردی منطقه را برهم ریخت و سلطه امریکا بر دریا‌ها را به چالش کشید. مقاومت یمن هم در عرصه موشکی و هم عملیات دریایی نشان داد که قابلیت عرض‌اندام در حد یک قدرت منطقه‌ای با سطح تأثیر بعضاً فرامنطقه‌ای را دارد و صهیونیست‌ها و حامیان غربی‌شان دیگر نمی‌توانند امنیت سرزمینی و غذایی خود را تضمین کنند. در واقع اگر سوریه از مقاومت جدا شد، یمن با قدرتی به‌مراتب اثرگذارتر در میدان ظاهر شد.

عبور از این سال سخت، ما را به یاد آن جمله زیبای سردار دل‌ها شهید حاج قاسم سلیمانی می‌اندازد که فرمود: «من با تجربه این را می‌گویم که میزان فرصتی که در بحران‌ها وجود دارد در خود فرصت‌ها نیست، اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم.» تجربه امسال ما نیز تأکیدی مجدد بر همین فهم طلایی آن شهید عزیز بود، فهمی که برخاسته از معارف قرآنی «إِنَّ مَعَ العُسرِ یسرًا» و «عَسی أَن تَکرَهوا شَیئًا وَهُوَ خَیرٌ لَکم» است. مکتبی که حادثه غم‌بار عاشورا و نهضت خونین کربلا موجب زنده شدن آن می‌شود، از چالش نمی‌هراسد و خانه خود را در دامنه آتشفشان بنا می‌نهد.

در این سال سخت، ایام‌الله بزرگی داشتیم که قدرت الهی خود را نمایان ساخت. منظور فقط در هم کوبیدن هیمنه پوشالی صهیونیست‌ها در وعده صادق ۱ و ۲ نیست، که البته اینها یقیناً مظهر قدرت الهی و یوم‌الله است. اما فراتر از اینها حماسه‌های میلیونی تشییع شهیدان خدمت در تهران و شهیدان مقاومت در بیروت و نمازجمعه دشمن‌شکن به امامت رهبر معظم انقلاب‌اسلامی در مقابل همه تهدیدات دشمن بود که نشان از سرزندگی و ایستادگی یک امت در پشت سر امام‌شان دارد. تلخی‌های پی‌درپی امسال را می‌توان با شیرینی عبور مقتدرانه از آن کمرنگ کرد و لذت دستاورد‌هایی که با مشقت و دشواری‌های بسیار فراهم می‌آید، دوچندان است. سال سخت ۱۴۰۳ به ما نشان داد که بن‌بستی در برابر جمهوری اسلامی قابل‌تصور نیست و همه موانع و بحران‌ها قابل گذر هستند، به‌شرط آنکه اتکال‌مان به ذات باری‌تعالی باشد و به قول شهید سلیمانی «نترسیم و نترسانیم.»

💠 @mjakhavan
👏1
نوروز با نام ‎#امام_علی گره خورده است.
آن روز که رسول‌الله دست علی را بالابرد و مؤمنان را به ولایت او فراخواند، ‎#نوروز بود و
مفهوم ‎#بهار با امامت پیوند خورده است. بهار حقیقی زمین و زمان آنگاه است که ‎#ربیع_الانام از پس پرده برون اید و نوروز جهان را آغاز کند.
1
2025/07/09 22:01:51
Back to Top
HTML Embed Code: