Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
چرا غنیسازی خط قرمز است؟
✍ محمدجواد اخوان
#سرمقاله #روزنامه_جوان
در طول دو دهه مذاکره هستهای میان ایران و غرب، یکی از مهمترین نقاط مورد اختلاف در موضوع «غنیسازی اورانیوم» بوده است، اما غنیسازی چرا تا این اندازه مورد مناقشه طرفین است؟
در فناوری هستهای که سالها است موردتوجه بشر قرار گرفته است، «چرخه تولید سوخت اتمی» رکن کلیدی تلقی میشود و به کشوری بهمعنای واقعی هستهای گفته میشود که صفرتاصد این فرایند را در اختیار داشته باشد. در این چرخه که از استخراج عنصر اورانیوم از معادن آغاز میشود و حتی تا بازفرآوری آن استمرار مییابد، مهمترین مرحله «افزایش غنای اورانیوم» بهمنظور آمادهسازی آن برای تولید انرژی است. بهبیاندیگر هستهای بودن در گرو داشتن چرخه کامل سوخت هستهای و چرخه کامل سوخت هستهای منوط به توان غنیسازی صنعتی است.
یکی از دلایل این موضوع سطح پیشرفته بودن سانتریفیوژهای غنیسازی است که برای رسیدن به محصول باید از دقت و کیفیت خاصی برخوردار باشند و در واقع پیچیدهترین قطعه زنجیره تولید سوخت هستهای، غنیسازی است. البته غنیسازی با سطوح و درصدهای مختلفی انجام میگیرد که محصول هر سطح کاربردهای مختلفی دارد. غنای پایین (تا ۵ درصد) عمدتاً بهمنظور تولید برق اتمی، غنای متوسط (تا ۲۰ درصد) با کاربری تولید رادیوایزوتوپها در پزشکی و کشاورزی، غنای بالاتر (تا ۶۰ درصد) قابل بهرهبرداری در وسایل پیشرفتهای، چون زیردریایی و غنای ۹۰ درصد به بالا با کاربریهای نظامی است.
اما دلیل اصرار ایران بر حفظ حق غنیسازی و تلاش امریکاییها برای انکار آن چیست؟
اصلیترین دلیل در واقع همان نقش کلیدی این قطعه در زنجیره گسترده تولید سوخت است. اگر کشوری قدرت و امکان غنیسازی نداشته باشد، عملاً به این معناست که کل این چرخه را در اختیار ندارد. خصوصاً کشور مستقلی، چون ایران که در مدار وابستگی به قدرتهای بزرگ قرار ندارد و طبیعتاً ممکن است به دلایل سیاسی از دریافت سوخت اتمی آماده مصرف محروم بماند. در این صورت حتی ساخت نیروگاههای متعدد اتمی هم کمکی به کشور نخواهد کرد و حتی ممکن است به دلیل خلف وعده تأمینکنندگان خارجی سوخت، کلی فرایندهای هستهای کشور حتی در زمینههایی، چون پزشکی هستهای و کشاورزی بلااستفاده بماند.
از منظری دیگر قدرت غنیسازی اتمی، نوعی ابزار موازنهساز برای ارتقای قدرت ملی نیز به شمار میآید. هرچند جمهوری اسلامی ایران متکی به مبانی دینی خود کاربرد تسلیحات کشتار جمعی و از جمله آن سلاح هستهای را ممنوع میداند، اما دلیلی ندارد از فناوری هستهای بهعنوان یک رکن بازدارنده و اقتدارآفرین برای خود بهره نگیرد. اگر فناوری هستهای بهعنوان یک مؤلفه قدرت ملی تلقی شود که در دنیای امروز اینگونه هست، غنیسازی بهعنوان دال مرکزی آن، به ابزاری اساسی برای تنظیمگری سطح این قدرت و مواجهه با دشمنان و رقبای سیاسی تبدیل شده است.
برای مثال امریکا از قدرت اقتصادی و سیاسی خود برای اعمال تحریمهای مختلف علیه ایران استفاده میکند و حتی کشورهای دیگر را نیز وادار به تبعیت از این تحریمها میکند. جمهوری اسلامی ایران برای به چالش کشیدن این تحریمها و منصرف کردن عامل وضعکننده آنها به ابزاری، چون غنیسازی نیاز دارد. این ابزار در عین حال، رفتار طرف مقابل را نیز تنظیم میکند. اصلاً یکی از دلایل اصرار امریکاییها برای محروم کردن ایران از این حق آن است که در صورت خلف وعده مجدد امریکاییها، دست ایران برای اقدام متقابل مؤثر خالی باشد.
امریکاییها دنبال توافق بدی هستند که هر وقت لازم باشد بدون هزینه از آن عبور کنند، اما توافقی خوب است که زمینههای التزام طرفین در درون آن پیشبینی شده باشد. پسازآنکه ترامپ برجام را پاره کرد، آنچه دست ایران را پر نگاه میداشت، قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران» بود که با دو ابزار افزایش سطح غنیسازی و تنظیم سطح و نوع همکاری ایران با آژانس، به سود ایران موازنه ایجاد کرد و همین امر امریکاییها را چه در دوره بایدن و چه اکنون ناچار به مذاکره کرده است.
بنابراین غنیسازی علاوه بر آنکه حق طبیعی هر یک از کشورها است، تضمینکننده تأمین اطمینانبخش سوخت هستهای برای ما و درعینحال تضمینکننده بقای هر نوع توافقی نیز است. اگر فرضاً توافقی شکل بگیرد، این توافق برای بقا نیازمند تصریح بر حق غنیسازی در آن است، چراکه با توجه به خلف وعده سابق در طرف غربی، بدون غنیسازی، موازنهای شکل نخواهد گرفت که ضامن بقای تفاهم و توافق باشد.
💠 @mjakhavan
✍ محمدجواد اخوان
#سرمقاله #روزنامه_جوان
در طول دو دهه مذاکره هستهای میان ایران و غرب، یکی از مهمترین نقاط مورد اختلاف در موضوع «غنیسازی اورانیوم» بوده است، اما غنیسازی چرا تا این اندازه مورد مناقشه طرفین است؟
در فناوری هستهای که سالها است موردتوجه بشر قرار گرفته است، «چرخه تولید سوخت اتمی» رکن کلیدی تلقی میشود و به کشوری بهمعنای واقعی هستهای گفته میشود که صفرتاصد این فرایند را در اختیار داشته باشد. در این چرخه که از استخراج عنصر اورانیوم از معادن آغاز میشود و حتی تا بازفرآوری آن استمرار مییابد، مهمترین مرحله «افزایش غنای اورانیوم» بهمنظور آمادهسازی آن برای تولید انرژی است. بهبیاندیگر هستهای بودن در گرو داشتن چرخه کامل سوخت هستهای و چرخه کامل سوخت هستهای منوط به توان غنیسازی صنعتی است.
یکی از دلایل این موضوع سطح پیشرفته بودن سانتریفیوژهای غنیسازی است که برای رسیدن به محصول باید از دقت و کیفیت خاصی برخوردار باشند و در واقع پیچیدهترین قطعه زنجیره تولید سوخت هستهای، غنیسازی است. البته غنیسازی با سطوح و درصدهای مختلفی انجام میگیرد که محصول هر سطح کاربردهای مختلفی دارد. غنای پایین (تا ۵ درصد) عمدتاً بهمنظور تولید برق اتمی، غنای متوسط (تا ۲۰ درصد) با کاربری تولید رادیوایزوتوپها در پزشکی و کشاورزی، غنای بالاتر (تا ۶۰ درصد) قابل بهرهبرداری در وسایل پیشرفتهای، چون زیردریایی و غنای ۹۰ درصد به بالا با کاربریهای نظامی است.
اما دلیل اصرار ایران بر حفظ حق غنیسازی و تلاش امریکاییها برای انکار آن چیست؟
اصلیترین دلیل در واقع همان نقش کلیدی این قطعه در زنجیره گسترده تولید سوخت است. اگر کشوری قدرت و امکان غنیسازی نداشته باشد، عملاً به این معناست که کل این چرخه را در اختیار ندارد. خصوصاً کشور مستقلی، چون ایران که در مدار وابستگی به قدرتهای بزرگ قرار ندارد و طبیعتاً ممکن است به دلایل سیاسی از دریافت سوخت اتمی آماده مصرف محروم بماند. در این صورت حتی ساخت نیروگاههای متعدد اتمی هم کمکی به کشور نخواهد کرد و حتی ممکن است به دلیل خلف وعده تأمینکنندگان خارجی سوخت، کلی فرایندهای هستهای کشور حتی در زمینههایی، چون پزشکی هستهای و کشاورزی بلااستفاده بماند.
از منظری دیگر قدرت غنیسازی اتمی، نوعی ابزار موازنهساز برای ارتقای قدرت ملی نیز به شمار میآید. هرچند جمهوری اسلامی ایران متکی به مبانی دینی خود کاربرد تسلیحات کشتار جمعی و از جمله آن سلاح هستهای را ممنوع میداند، اما دلیلی ندارد از فناوری هستهای بهعنوان یک رکن بازدارنده و اقتدارآفرین برای خود بهره نگیرد. اگر فناوری هستهای بهعنوان یک مؤلفه قدرت ملی تلقی شود که در دنیای امروز اینگونه هست، غنیسازی بهعنوان دال مرکزی آن، به ابزاری اساسی برای تنظیمگری سطح این قدرت و مواجهه با دشمنان و رقبای سیاسی تبدیل شده است.
برای مثال امریکا از قدرت اقتصادی و سیاسی خود برای اعمال تحریمهای مختلف علیه ایران استفاده میکند و حتی کشورهای دیگر را نیز وادار به تبعیت از این تحریمها میکند. جمهوری اسلامی ایران برای به چالش کشیدن این تحریمها و منصرف کردن عامل وضعکننده آنها به ابزاری، چون غنیسازی نیاز دارد. این ابزار در عین حال، رفتار طرف مقابل را نیز تنظیم میکند. اصلاً یکی از دلایل اصرار امریکاییها برای محروم کردن ایران از این حق آن است که در صورت خلف وعده مجدد امریکاییها، دست ایران برای اقدام متقابل مؤثر خالی باشد.
امریکاییها دنبال توافق بدی هستند که هر وقت لازم باشد بدون هزینه از آن عبور کنند، اما توافقی خوب است که زمینههای التزام طرفین در درون آن پیشبینی شده باشد. پسازآنکه ترامپ برجام را پاره کرد، آنچه دست ایران را پر نگاه میداشت، قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران» بود که با دو ابزار افزایش سطح غنیسازی و تنظیم سطح و نوع همکاری ایران با آژانس، به سود ایران موازنه ایجاد کرد و همین امر امریکاییها را چه در دوره بایدن و چه اکنون ناچار به مذاکره کرده است.
بنابراین غنیسازی علاوه بر آنکه حق طبیعی هر یک از کشورها است، تضمینکننده تأمین اطمینانبخش سوخت هستهای برای ما و درعینحال تضمینکننده بقای هر نوع توافقی نیز است. اگر فرضاً توافقی شکل بگیرد، این توافق برای بقا نیازمند تصریح بر حق غنیسازی در آن است، چراکه با توجه به خلف وعده سابق در طرف غربی، بدون غنیسازی، موازنهای شکل نخواهد گرفت که ضامن بقای تفاهم و توافق باشد.
💠 @mjakhavan
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
شبکهای که افراد هیجانی را در #آبان۹۸ برای حمله به مراکز نظامی تحریک میکرد، اینک سنگپراکنی به #کامیونداران عبوری از جادهها را تشویق میکند.
دشمنی با جان و نان مردم #ایران مأموریت اینهاست.
@mjakhavan
دشمنی با جان و نان مردم #ایران مأموریت اینهاست.
@mjakhavan
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
از «خود» گذشته برای ملت
#سرمقاله #روزنامه_جوان
✍ محمدجواد اخوان
ماههای پایانی سال ۱۹۷۸، بسیاری از نگاهها به دهکده کوچکی در حومه پاریس دوخته شده بود که مردی از شرق را پذیرا بود. آن روزها خبرنگاران و نمایندگان رسانههای مختلف دنیا خود را به «نوفللوشاتو» میرساندند تا با چهره جدید دنیای سیاست که رژیم متحد غرب در خاورمیانه را به چالش کشیده است، آشنا شوند. فقدان شناخت کافی از امام خمینی (ره)، برای اهالی سیاست دنیا تا حدی بود که در میان پرسشهای متعدد و هرروزه خبرنگاران، سؤالاتی به چشم میخورد که بهمنظور کسب اطلاع از سوابق و ویژگیهای شخصی این رهبر مبارزاتی طرح میشد.
پاسخها، اما برای خبرنگاران اعجابآور بود. معمولاً چهرههای سیاسی خصوصاً آنها که به دنبال رهبری یک جنبش اجتماعی و سیاسی هستند، بخشی از توان خود را مصروف معرفی و برجستهسازی شخص خود میکنند، اما امام مسیر دیگری را میرفت. خبرنگاری فرانسوی از ایشان خواست زندگی خصوصی خود را در طول ۱۵ سال مبارزه در تبعید تشریح کنند. امام پاسخ داد: «زندگی خصوصی من مثل زندگی خصوصی همه مردم عادی است. من طلبهای هستم مثل سایر طلبهها.» (صحیفه امام، ج ۵، ص ۳۰۰)
این تلاش را یکبار دیگر خبرنگار روزنامه انگلیسی تایمز به خرج داد و به امام گفت: «مایلم که قدری درباره دوران کودکی شما و شغل شما در آن زمان بدانم و شاید هم مختصری از دوران طفولیت شما و طریقی که از آن طریق به اعتقاد کنونی راه یافتید.» پاسخ امام، اما مشابه قبلی بود: «زندگی شخصی من هم مانند همه افراد، حادثهای است جزئی از تمام حوادثی که در جهان میگذرد، که نیازی به شرح و توضیح آن نمیبینم.» و در ادامه امام اعتقادات اسلامی را تبیین کرد. (همان، ص ۳۸۷)
این روحیه عبور از «خود» و «منیت» البته ریشه در مکتبی داشت که امام را در ۶۰ سالگی (سنی که بسیاری فعالیت سیاسی را کلاً کنار میگذارند) وارد میدان مبارزه کرد و ناشی از تربیتی اسلامی بود که شجاعت را در «غلبه بر هوای نفس» میداند. همین توصیه عرفانی را نیز پس از انقلاب به مسئولان و انقلابیون داشت که «اینقدر خودنمایی نکنید. این اشتباه است.... هی نگویید من، بگویید: مکتب من. هر وقت میگویید، «مکتب من» بگویید.... از اولیای خدا تعلیم بگیرید که همیشه دنبال مکتب بودهاند، نه دنبال خودشان؛ نه خودشان زرقوبرق دنیایی داشتهاند و نه اینقدر توجه به نفس داشتند که من چه کردم و من چه کردم. خیر، این حرفها نبوده. از آنها باید تعلیم بگیریم و آدم بشویم. آدم، وقتی [ساخته]میشود که خودش را هیچ نبیند و هرچه میبیند خدا ببیند و هرچه هم هست اوست.» (همان، ج ۱۳، صفحه ۸۱)
جوانان و نوجوانان امروز ادراک مستقیمی از شخصیت امام خمینی نداشته و ندارند و جز معدود افرادی که با مطالعه آثار امام، تا حدی با این شخصیت کمنظیر آشنا شدهاند، عمدتاً از امام شناخت کافی ندارند. در دورانی که «خودنمایی» به وجه بارز عصر ارتباطات بدل شده و فناوریها و تکنیکهای رسانهای به کمک برجستهسازی «خود» آمدهاند، رهبری بزرگ که از خود گذشت تا ملتی را از چنگال سلطهگران نجات دهد، کیمیای بیبدیل و گمشده بشر است.
جالب اینجاست که خبرنگاران غربی حتی سعی میکردند برای جهاد خستگیناپذیر امام، جنبهها و اغراض شخصی بسازند. همان خبرنگار تایمز از امام پرسید: «شما شخصاً بهواسطه رژیم شاه رنجهای بسیار بردهاید، تبعید شدهاید، زندانی دیدهاید، پسرتان [شهید سید مصطفی خمینی]به نحو اسرارآمیزی کشتهشده است. آیا با تمام اینها شما هیچ خصومت شخصیای در مورد شاه احساس میکنید؟» امام، اما با قاطعیت پاسخ داد که «ابداً! من بههیچوجه احساس خصومت شخصی با شاه ندارم. برای مبارزه نه شخص خودم مطرح است و نه پسرم؛ و من هیچگاه احساس ناراحتی شخصی از او نکردهام. من برای خیانتهایی که شاه در این پنجاه سال کرده، جنایاتی که به ملت من وارد کرده مخالفم.» (همان، ج ۵، ص ۳۹۳) البته احتمالاً خبرنگار تایمز نمیدانست که کسی حتی اشکهای این انسان خودساخته را در فراق فرزندش حاجآقامصطفی ندید.
همین نفس خودساخته و مغلوب ایمان است که در سنین کهولت، بار سنگین مبارزه برای یک ملت را بر دوش کشید و شجاعتی را به تصویر کشید که مورد اعجاب خبرنگاران غربی هم بود، چنانکه خبرنگار NBC پرسید: «آیا حضرت آیتالله هیچگونه نگرانی یا ترسی از امنیت شخصی خود دارند؟» و پاسخ شنید که «اینها مهم نیست و اشکالی ندارد. اصولاً اگر با کشتن من انقلاب به نتیجه کامل خود برسد، چرا به چنین امری راضی نباشم؟ خون من از خون سایر ایرانیان رنگینتر نیست. درهرصورت خداوند، عالِم و حافظ است.» (همان، ج ۴، ص ۴۳۹) شجاعتی که تنها در مکتب اسلام ناب محمدی (ص) قابل یافتن است.
💠 @mjakhavan
#سرمقاله #روزنامه_جوان
✍ محمدجواد اخوان
ماههای پایانی سال ۱۹۷۸، بسیاری از نگاهها به دهکده کوچکی در حومه پاریس دوخته شده بود که مردی از شرق را پذیرا بود. آن روزها خبرنگاران و نمایندگان رسانههای مختلف دنیا خود را به «نوفللوشاتو» میرساندند تا با چهره جدید دنیای سیاست که رژیم متحد غرب در خاورمیانه را به چالش کشیده است، آشنا شوند. فقدان شناخت کافی از امام خمینی (ره)، برای اهالی سیاست دنیا تا حدی بود که در میان پرسشهای متعدد و هرروزه خبرنگاران، سؤالاتی به چشم میخورد که بهمنظور کسب اطلاع از سوابق و ویژگیهای شخصی این رهبر مبارزاتی طرح میشد.
پاسخها، اما برای خبرنگاران اعجابآور بود. معمولاً چهرههای سیاسی خصوصاً آنها که به دنبال رهبری یک جنبش اجتماعی و سیاسی هستند، بخشی از توان خود را مصروف معرفی و برجستهسازی شخص خود میکنند، اما امام مسیر دیگری را میرفت. خبرنگاری فرانسوی از ایشان خواست زندگی خصوصی خود را در طول ۱۵ سال مبارزه در تبعید تشریح کنند. امام پاسخ داد: «زندگی خصوصی من مثل زندگی خصوصی همه مردم عادی است. من طلبهای هستم مثل سایر طلبهها.» (صحیفه امام، ج ۵، ص ۳۰۰)
این تلاش را یکبار دیگر خبرنگار روزنامه انگلیسی تایمز به خرج داد و به امام گفت: «مایلم که قدری درباره دوران کودکی شما و شغل شما در آن زمان بدانم و شاید هم مختصری از دوران طفولیت شما و طریقی که از آن طریق به اعتقاد کنونی راه یافتید.» پاسخ امام، اما مشابه قبلی بود: «زندگی شخصی من هم مانند همه افراد، حادثهای است جزئی از تمام حوادثی که در جهان میگذرد، که نیازی به شرح و توضیح آن نمیبینم.» و در ادامه امام اعتقادات اسلامی را تبیین کرد. (همان، ص ۳۸۷)
این روحیه عبور از «خود» و «منیت» البته ریشه در مکتبی داشت که امام را در ۶۰ سالگی (سنی که بسیاری فعالیت سیاسی را کلاً کنار میگذارند) وارد میدان مبارزه کرد و ناشی از تربیتی اسلامی بود که شجاعت را در «غلبه بر هوای نفس» میداند. همین توصیه عرفانی را نیز پس از انقلاب به مسئولان و انقلابیون داشت که «اینقدر خودنمایی نکنید. این اشتباه است.... هی نگویید من، بگویید: مکتب من. هر وقت میگویید، «مکتب من» بگویید.... از اولیای خدا تعلیم بگیرید که همیشه دنبال مکتب بودهاند، نه دنبال خودشان؛ نه خودشان زرقوبرق دنیایی داشتهاند و نه اینقدر توجه به نفس داشتند که من چه کردم و من چه کردم. خیر، این حرفها نبوده. از آنها باید تعلیم بگیریم و آدم بشویم. آدم، وقتی [ساخته]میشود که خودش را هیچ نبیند و هرچه میبیند خدا ببیند و هرچه هم هست اوست.» (همان، ج ۱۳، صفحه ۸۱)
جوانان و نوجوانان امروز ادراک مستقیمی از شخصیت امام خمینی نداشته و ندارند و جز معدود افرادی که با مطالعه آثار امام، تا حدی با این شخصیت کمنظیر آشنا شدهاند، عمدتاً از امام شناخت کافی ندارند. در دورانی که «خودنمایی» به وجه بارز عصر ارتباطات بدل شده و فناوریها و تکنیکهای رسانهای به کمک برجستهسازی «خود» آمدهاند، رهبری بزرگ که از خود گذشت تا ملتی را از چنگال سلطهگران نجات دهد، کیمیای بیبدیل و گمشده بشر است.
جالب اینجاست که خبرنگاران غربی حتی سعی میکردند برای جهاد خستگیناپذیر امام، جنبهها و اغراض شخصی بسازند. همان خبرنگار تایمز از امام پرسید: «شما شخصاً بهواسطه رژیم شاه رنجهای بسیار بردهاید، تبعید شدهاید، زندانی دیدهاید، پسرتان [شهید سید مصطفی خمینی]به نحو اسرارآمیزی کشتهشده است. آیا با تمام اینها شما هیچ خصومت شخصیای در مورد شاه احساس میکنید؟» امام، اما با قاطعیت پاسخ داد که «ابداً! من بههیچوجه احساس خصومت شخصی با شاه ندارم. برای مبارزه نه شخص خودم مطرح است و نه پسرم؛ و من هیچگاه احساس ناراحتی شخصی از او نکردهام. من برای خیانتهایی که شاه در این پنجاه سال کرده، جنایاتی که به ملت من وارد کرده مخالفم.» (همان، ج ۵، ص ۳۹۳) البته احتمالاً خبرنگار تایمز نمیدانست که کسی حتی اشکهای این انسان خودساخته را در فراق فرزندش حاجآقامصطفی ندید.
همین نفس خودساخته و مغلوب ایمان است که در سنین کهولت، بار سنگین مبارزه برای یک ملت را بر دوش کشید و شجاعتی را به تصویر کشید که مورد اعجاب خبرنگاران غربی هم بود، چنانکه خبرنگار NBC پرسید: «آیا حضرت آیتالله هیچگونه نگرانی یا ترسی از امنیت شخصی خود دارند؟» و پاسخ شنید که «اینها مهم نیست و اشکالی ندارد. اصولاً اگر با کشتن من انقلاب به نتیجه کامل خود برسد، چرا به چنین امری راضی نباشم؟ خون من از خون سایر ایرانیان رنگینتر نیست. درهرصورت خداوند، عالِم و حافظ است.» (همان، ج ۴، ص ۴۳۹) شجاعتی که تنها در مکتب اسلام ناب محمدی (ص) قابل یافتن است.
💠 @mjakhavan
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📣 کار حضرت ابراهیم(ع) در مورد اسماعیل(ع) از نظر ما ایثار بوده است. آیا در نگاه خود ابراهیم هم چنین بوده است؟/ امام خمینی(ره) پاسخ میدهند.
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
موریانهها و شکست اطلاعاتی در قلب تلآویو
#سرمقاله #روزنامه_جوان
✍ محمدجواد اخوان
انتقال محرمانهترین اسناد امنیتی رژیم صهیونیستی به ایران، تلآویو را در بحرانی بیسابقه فرو برده است. این عملیات که از طریق نفوذ انسانی انجام شده، دستگاه امنیتی رژیم را با شوکی عمیق مواجه ساخته است. این عملیات، آسیبپذیری ساختارهای امنیتی رژیم را آشکار کرد. دولت راستگرای نتانیاهو که پیشتر نیز با اعتراضات گسترده مواجه بود، اکنون با چالشی وجودی روبهرو شده است. برخی رسانههای عبریزبان با اشاره به گستردگی نفوذ ایران، از «ورزش ملی همکاری با تهران» سخن میگویند.
برخی تحلیلگران امنیتی معتقدند که بزرگترین تهدید برای اسرائیل نه موشکهای مقاومت، که ساختار معیوب و ناهمگون خود این رژیم است. جامعهای که بر پایه تبعیض سیستماتیک بنا شده، امروز در حال بلعیدن خود است.
جامعه چندپاره صهیونی ریشه بنیانهای لرزان امنیت ملی این رژیم است. شهروندان عرب که همچون شهروندان درجه ۲ با آنها رفتار میشود، جنگ قدرت میان یهودیان ارتدوکس و سکولار و شکاف عمیق بین یهودیان اشکنازی و سفاردی، تنها گوشهای از زیربنای حفرههای امنیتی است.
در حالی که مقامات تلآویو مدعی برتری اطلاعاتی و امنیتی خود بودهاند، زنجیرهای از افشاگریها، نفوذها و ناکامیهای امنیتی در سالهای اخیر چهرهای متفاوت از آنچه اسرائیل میکوشد نمایش دهد، آشکار ساخته است. رژیمی که ادعای نفوذناپذیری دارد، امروز بیش از همیشه در برابر نفوذهای خارجی، آن هم از دل اختلافات داخلی، آسیبپذیر شده است.
افشای اطلاعات هستهای از نیروگاه دیمونا در سال ۲۰۲۲ توسط یکی از کارکنان ناراضی، تنها آغازگر سلسلهای از شکستهای پرهزینه بود. دستگیری این فرد که از تبعیض علیه یهودیان شرقی شکایت داشت، پرده از چالشی عمیقتر برداشت: شکافهای قومی و طبقاتی در دل ساختار امنیتی اسرائیل. سال بعد، نفوذ یک گروه سایبری وابسته به ایران به واحد ۸۲۰۰، یکی از حساسترین یگانهای نظامی اسرائیل، نیز ناشی از نارضایتی یک افسر مذهبی بود. رسوایی جاسوسی در موساد و فروش اطلاعات پروژههای دفاعی به بازیگران خارجی، تنها تأییدی است بر این واقعیت که تهدیدات بزرگ اسرائیل، نه از مرزها، بلکه از درون برمیخیزند.
در یک مورد تکاندهنده در اوایل ۲۰۲۴، یک تحلیلگر ارشد موساد به اتهام همکاری با حزبالله لبنان دستگیر شد. تحقیقات نشان داد این فرد که از سیاستهای اسرائیل در قبال لبنان ناراضی بود، برای سالها اطلاعات عملیاتی را در اختیار این گروه گذاشته بود.
در ۲۰۲۱، طرحهای پیشرفتهترین پهپاد نظامی اسرائیل (پروژه «فرشته مرگ») به صورت مرموزی به بیرون درز کرد. نهایتاً صهیونیستها پی بردند که یک مهندس شرکت رافائل که به دلیل گرایشهای چپگرایانه تحت نظر بود، این اطلاعات را به یک گروه مرتبط با روسیه فروخته است.
در پی حملات غافلگیرانه مقاومت فلسطین در ۷ اکتبر ۲۰۲۴، اسرائیل با بحرانی مواجه شد که ساختار امنیتیاش را از بنیاد زیر سؤال برد. منابع مستقل گزارش میدهند که بسیاری از نیروهای مرزی در نقاط نفوذشده، از اقلیتهای ناراضی بودند و سیستم هشدار سریع در مناطق پرخطر به دلیل کمبود بودجه تعطیل شده بود. این فاجعه، ناقوس پایان اعتماد به ساختار اطلاعاتی اسرائیل را به صدا درآورد. در جریان تهاجم رژیم به غزه نیز، عدم هماهنگی بین شاباک و ارتش منجر به یک اشتباه استراتژیک شد. اطلاعات نادرست درباره موقعیت گروگانها باعث حمله هوایی به یک تونل اشتباه شد. این اطلاعات غلط عمداً توسط عناصر ناراضی درون ارتش ارائه شده بود.
این شکافها دیگر صرفاً موضوعات اجتماعی نیستند؛ امروز به ابزارهای مؤثر در دست سرویسهای اطلاعاتی متخاصم با رژیم صهیونیستی تبدیل شدهاند.
افزایش چشمگیر مهاجرت معکوس نخبگان، کاهش داوطلبان نظامی، و رشد بیسابقه نارضایتی عمومی، همه نشان از بحرانی ساختاری دارد. تحلیلگران مقایسه اسرائیل با آفریقای جنوبی دوران آپارتاید را دیگر یک تشبیه ساده نمیدانند. شکافهایی که روزگاری پنهان نگاه داشته میشدند، اکنون به ترکهایی در دیوار آهنین این رژیم بدل شده است. جالب اینجاست که برخی از عناصری که در سالهای اخیر اطلاعات حساس و حیاتی صهیونیستها را به بیرون درز دادهاند، هیچگونه انگیزه مادی نداشته و خود در اثر نارضایتیهای متعدد با سرویسهای اطلاعاتی محور مقاومت و دوستان مقاومت همکاری کردهاند.
ضربات اطلاعاتی چند سال اخیر به رژیم صهیونی ترکیبی از دو واقعیت را نمایان ساخت؛ نخست قدرت و برتری جامعه اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران در تهاجم اطلاعاتی به رژیم و دوم ماهیت سست و پوشالی امنیت در جامعه موزاییکی و چندپاره صهیونی. چه بسا پیش از آنکه مقاومت بساط این رژیم جعلی را برچیند، موریانههای درونی آن را بپوسانند.
💠 @mjakhavan
#سرمقاله #روزنامه_جوان
✍ محمدجواد اخوان
انتقال محرمانهترین اسناد امنیتی رژیم صهیونیستی به ایران، تلآویو را در بحرانی بیسابقه فرو برده است. این عملیات که از طریق نفوذ انسانی انجام شده، دستگاه امنیتی رژیم را با شوکی عمیق مواجه ساخته است. این عملیات، آسیبپذیری ساختارهای امنیتی رژیم را آشکار کرد. دولت راستگرای نتانیاهو که پیشتر نیز با اعتراضات گسترده مواجه بود، اکنون با چالشی وجودی روبهرو شده است. برخی رسانههای عبریزبان با اشاره به گستردگی نفوذ ایران، از «ورزش ملی همکاری با تهران» سخن میگویند.
برخی تحلیلگران امنیتی معتقدند که بزرگترین تهدید برای اسرائیل نه موشکهای مقاومت، که ساختار معیوب و ناهمگون خود این رژیم است. جامعهای که بر پایه تبعیض سیستماتیک بنا شده، امروز در حال بلعیدن خود است.
جامعه چندپاره صهیونی ریشه بنیانهای لرزان امنیت ملی این رژیم است. شهروندان عرب که همچون شهروندان درجه ۲ با آنها رفتار میشود، جنگ قدرت میان یهودیان ارتدوکس و سکولار و شکاف عمیق بین یهودیان اشکنازی و سفاردی، تنها گوشهای از زیربنای حفرههای امنیتی است.
در حالی که مقامات تلآویو مدعی برتری اطلاعاتی و امنیتی خود بودهاند، زنجیرهای از افشاگریها، نفوذها و ناکامیهای امنیتی در سالهای اخیر چهرهای متفاوت از آنچه اسرائیل میکوشد نمایش دهد، آشکار ساخته است. رژیمی که ادعای نفوذناپذیری دارد، امروز بیش از همیشه در برابر نفوذهای خارجی، آن هم از دل اختلافات داخلی، آسیبپذیر شده است.
افشای اطلاعات هستهای از نیروگاه دیمونا در سال ۲۰۲۲ توسط یکی از کارکنان ناراضی، تنها آغازگر سلسلهای از شکستهای پرهزینه بود. دستگیری این فرد که از تبعیض علیه یهودیان شرقی شکایت داشت، پرده از چالشی عمیقتر برداشت: شکافهای قومی و طبقاتی در دل ساختار امنیتی اسرائیل. سال بعد، نفوذ یک گروه سایبری وابسته به ایران به واحد ۸۲۰۰، یکی از حساسترین یگانهای نظامی اسرائیل، نیز ناشی از نارضایتی یک افسر مذهبی بود. رسوایی جاسوسی در موساد و فروش اطلاعات پروژههای دفاعی به بازیگران خارجی، تنها تأییدی است بر این واقعیت که تهدیدات بزرگ اسرائیل، نه از مرزها، بلکه از درون برمیخیزند.
در یک مورد تکاندهنده در اوایل ۲۰۲۴، یک تحلیلگر ارشد موساد به اتهام همکاری با حزبالله لبنان دستگیر شد. تحقیقات نشان داد این فرد که از سیاستهای اسرائیل در قبال لبنان ناراضی بود، برای سالها اطلاعات عملیاتی را در اختیار این گروه گذاشته بود.
در ۲۰۲۱، طرحهای پیشرفتهترین پهپاد نظامی اسرائیل (پروژه «فرشته مرگ») به صورت مرموزی به بیرون درز کرد. نهایتاً صهیونیستها پی بردند که یک مهندس شرکت رافائل که به دلیل گرایشهای چپگرایانه تحت نظر بود، این اطلاعات را به یک گروه مرتبط با روسیه فروخته است.
در پی حملات غافلگیرانه مقاومت فلسطین در ۷ اکتبر ۲۰۲۴، اسرائیل با بحرانی مواجه شد که ساختار امنیتیاش را از بنیاد زیر سؤال برد. منابع مستقل گزارش میدهند که بسیاری از نیروهای مرزی در نقاط نفوذشده، از اقلیتهای ناراضی بودند و سیستم هشدار سریع در مناطق پرخطر به دلیل کمبود بودجه تعطیل شده بود. این فاجعه، ناقوس پایان اعتماد به ساختار اطلاعاتی اسرائیل را به صدا درآورد. در جریان تهاجم رژیم به غزه نیز، عدم هماهنگی بین شاباک و ارتش منجر به یک اشتباه استراتژیک شد. اطلاعات نادرست درباره موقعیت گروگانها باعث حمله هوایی به یک تونل اشتباه شد. این اطلاعات غلط عمداً توسط عناصر ناراضی درون ارتش ارائه شده بود.
این شکافها دیگر صرفاً موضوعات اجتماعی نیستند؛ امروز به ابزارهای مؤثر در دست سرویسهای اطلاعاتی متخاصم با رژیم صهیونیستی تبدیل شدهاند.
افزایش چشمگیر مهاجرت معکوس نخبگان، کاهش داوطلبان نظامی، و رشد بیسابقه نارضایتی عمومی، همه نشان از بحرانی ساختاری دارد. تحلیلگران مقایسه اسرائیل با آفریقای جنوبی دوران آپارتاید را دیگر یک تشبیه ساده نمیدانند. شکافهایی که روزگاری پنهان نگاه داشته میشدند، اکنون به ترکهایی در دیوار آهنین این رژیم بدل شده است. جالب اینجاست که برخی از عناصری که در سالهای اخیر اطلاعات حساس و حیاتی صهیونیستها را به بیرون درز دادهاند، هیچگونه انگیزه مادی نداشته و خود در اثر نارضایتیهای متعدد با سرویسهای اطلاعاتی محور مقاومت و دوستان مقاومت همکاری کردهاند.
ضربات اطلاعاتی چند سال اخیر به رژیم صهیونی ترکیبی از دو واقعیت را نمایان ساخت؛ نخست قدرت و برتری جامعه اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران در تهاجم اطلاعاتی به رژیم و دوم ماهیت سست و پوشالی امنیت در جامعه موزاییکی و چندپاره صهیونی. چه بسا پیش از آنکه مقاومت بساط این رژیم جعلی را برچیند، موریانههای درونی آن را بپوسانند.
💠 @mjakhavan
دستاوردهای عملیات دستیابی به اسناد کمیسیون انرژی اتمی رژیم صهیونیستی:
1. *دسترسی به اسناد راهبردی*
- دریافت حجم انبوهی از اسناد طبقهبندیشده با موضوعات:
✓ برنامههای هستهای پنهان (تأسیسات، تحقیقات، همکاری با نهادهای آمریکایی/اروپایی)
✓ پروژههای موشکی و نظامی
✓ اسامی و مشخصات مدیران، دانشمندان و محققین (شامل اتباع غیرصهیونیستی)
- قابلیت بهرهبرداری علمی/تحقیقاتی در ایران و ارائه به نهادهای ذیربط
- امکان تبادل بخشی از اسناد با کشورهای دوست و گروههای مقاومت
2. *افشای نقشههای نظامی غرب*
- اسناد، همکاری مستقیم آمریکا و اروپا در پیشبرد برنامههای تسلیحاتی رژیم صهیونیستی را اثبات میکند.
- تناقضگویی غرب: اتکا به "استانداردهای دوگانه" برای اتهامزنی به ایران درحالی که خود حامی برنامههای هستهای پنهان اسرائیل هستند.
3. * شکست سندسازی علیه ایران*
- کشف گزارشهای دروغین رژیم صهیونیستی به نهادهای بینالمللی علیه برنامههای صلحآمیز هستهای ایران.
- انعکاس همین ادعاهای ساختگی در اسناد رسمی سازمانهای بینالمللی!
نقاط تمایز عملیات:
- شکست تدابیر امنیتی: نفوذ به "دالانهای تودرتوی حفاظتی" و خنثیسازی "تورهای متعدد امنیتی" رژیم صهیونیستی علیرغم تدابیر فوقسختگیرانه.
- عملیات هوشمندانه: طراحی چندلایه و پیچیده فراتر از درک امنیتی دشمن، بهگونهای که اقدامات نمایشی اخیر رژیم (مانند بازداشتهای بیاثر) نتوانست شکست آن را پنهان کند.
- ضربه به افسانه "نفوذناپذیری": این موفقیت، در ادامه عملیات "طوفان الاقصی"، جایگاه امنیتی رژیم صهیونیستی را در افکار جهانی به سخره گرفته است.
پیامدهای راهبردی:
- تقویت گفتمان مقاومت در سطح جهانی
- افشای ماهیت سلطهگران غربی و همدستی آنان با جنایات رژیم صهیونیستی
- افزایش توان دفاعی و علمی ایران از طریق بهرهبرداری از اسناد
- ایجاد بحران مشروعیت برای نهادهای بینالمللی که گزارشهای دروغین اسرائیل را منعکس کردهاند.
@mjakhavan
1. *دسترسی به اسناد راهبردی*
- دریافت حجم انبوهی از اسناد طبقهبندیشده با موضوعات:
✓ برنامههای هستهای پنهان (تأسیسات، تحقیقات، همکاری با نهادهای آمریکایی/اروپایی)
✓ پروژههای موشکی و نظامی
✓ اسامی و مشخصات مدیران، دانشمندان و محققین (شامل اتباع غیرصهیونیستی)
- قابلیت بهرهبرداری علمی/تحقیقاتی در ایران و ارائه به نهادهای ذیربط
- امکان تبادل بخشی از اسناد با کشورهای دوست و گروههای مقاومت
2. *افشای نقشههای نظامی غرب*
- اسناد، همکاری مستقیم آمریکا و اروپا در پیشبرد برنامههای تسلیحاتی رژیم صهیونیستی را اثبات میکند.
- تناقضگویی غرب: اتکا به "استانداردهای دوگانه" برای اتهامزنی به ایران درحالی که خود حامی برنامههای هستهای پنهان اسرائیل هستند.
3. * شکست سندسازی علیه ایران*
- کشف گزارشهای دروغین رژیم صهیونیستی به نهادهای بینالمللی علیه برنامههای صلحآمیز هستهای ایران.
- انعکاس همین ادعاهای ساختگی در اسناد رسمی سازمانهای بینالمللی!
نقاط تمایز عملیات:
- شکست تدابیر امنیتی: نفوذ به "دالانهای تودرتوی حفاظتی" و خنثیسازی "تورهای متعدد امنیتی" رژیم صهیونیستی علیرغم تدابیر فوقسختگیرانه.
- عملیات هوشمندانه: طراحی چندلایه و پیچیده فراتر از درک امنیتی دشمن، بهگونهای که اقدامات نمایشی اخیر رژیم (مانند بازداشتهای بیاثر) نتوانست شکست آن را پنهان کند.
- ضربه به افسانه "نفوذناپذیری": این موفقیت، در ادامه عملیات "طوفان الاقصی"، جایگاه امنیتی رژیم صهیونیستی را در افکار جهانی به سخره گرفته است.
پیامدهای راهبردی:
- تقویت گفتمان مقاومت در سطح جهانی
- افشای ماهیت سلطهگران غربی و همدستی آنان با جنایات رژیم صهیونیستی
- افزایش توان دفاعی و علمی ایران از طریق بهرهبرداری از اسناد
- ایجاد بحران مشروعیت برای نهادهای بینالمللی که گزارشهای دروغین اسرائیل را منعکس کردهاند.
@mjakhavan
Forwarded from روزنامه جوان 🇮🇷
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📚 معجزهای در حرم امیرالمؤمنین (ع)
علامه امینی برای تکمیل کتاب الغدیر، نیازمند کتاب نایاب «دُرَرُ السَّمْطَین» (مناقب امام علی، حضرت زهرا و امام حسنین علیهمالسلام) بود؛ اما آن را در هیچ کتابخانهای نیافت. سرانجام برای گشایش مشکل، به حرم حضرت علی (ع) پناه برد.
🙏 در حرم، مرد روستایی را دید که با صدای بلند دعا میکرد:
«یا علی! فقط یک گاو دارم... اگر بمیرد، بیچاره میشوم! خودت کمکم کن...»
روزها گذشت، ولی علامه نشانی از کتاب نیافت. بار دیگر با دلشکستگی به حرم بازگشت. اینبار همان مرد را دید که شادمانه فریاد زد:
«*یا علی! ممنونم! امروز گاوم نجات یافت!*»
😔 علامه در دل نجوا کرد:
«کاش مرا هم قابل میدیدی و حاجتم را روا میکردی...»
💤 آن شب، امیرالمؤمنین (ع) را در خواب دید:
«حاجت آن مرد را زود برآوردم، چرا که ایمانش سستتر بود و نزدیک به یأس... اما گره کار تو نیز بزودی گشوده میشود.»
✨ صبحگاه، همسایه با کتابی قدیمی درِ خانه را کوبید:
«در جابجایی وسایل، این را یافتیم. همسرم گفت: به علامه امینی بدهیم؛ شاید به کارش بیاید!»
📖 عنوان کتاب که دید، «دُرَرُ السَّمْطَین» بود!
هنوز چند ساعتی از خوابش نگذشته بود، و کتابی که سالها در جستجویش بود، چون معجزه ای به دستش رسید.
🕊️ *شک نکنید؛
دستِ عنایتِ حضرت علی (ع) هماره بر سرِ مؤمنان است.*
---
💠 @mjakhavan
علامه امینی برای تکمیل کتاب الغدیر، نیازمند کتاب نایاب «دُرَرُ السَّمْطَین» (مناقب امام علی، حضرت زهرا و امام حسنین علیهمالسلام) بود؛ اما آن را در هیچ کتابخانهای نیافت. سرانجام برای گشایش مشکل، به حرم حضرت علی (ع) پناه برد.
🙏 در حرم، مرد روستایی را دید که با صدای بلند دعا میکرد:
«یا علی! فقط یک گاو دارم... اگر بمیرد، بیچاره میشوم! خودت کمکم کن...»
روزها گذشت، ولی علامه نشانی از کتاب نیافت. بار دیگر با دلشکستگی به حرم بازگشت. اینبار همان مرد را دید که شادمانه فریاد زد:
«*یا علی! ممنونم! امروز گاوم نجات یافت!*»
😔 علامه در دل نجوا کرد:
«کاش مرا هم قابل میدیدی و حاجتم را روا میکردی...»
💤 آن شب، امیرالمؤمنین (ع) را در خواب دید:
«حاجت آن مرد را زود برآوردم، چرا که ایمانش سستتر بود و نزدیک به یأس... اما گره کار تو نیز بزودی گشوده میشود.»
✨ صبحگاه، همسایه با کتابی قدیمی درِ خانه را کوبید:
«در جابجایی وسایل، این را یافتیم. همسرم گفت: به علامه امینی بدهیم؛ شاید به کارش بیاید!»
📖 عنوان کتاب که دید، «دُرَرُ السَّمْطَین» بود!
هنوز چند ساعتی از خوابش نگذشته بود، و کتابی که سالها در جستجویش بود، چون معجزه ای به دستش رسید.
🕊️ *شک نکنید؛
دستِ عنایتِ حضرت علی (ع) هماره بر سرِ مؤمنان است.*
---
💠 @mjakhavan