وأنادي:
أنا كربلاء الحنينِ

و فریاد میزنم:
من کربلای دلتنگی‌ام...


@mo_eina

از دور میفهمم چه حالى!
شاد يا غمگين
اما تو چه؟!
ديروز فهميدى پكر بودم؟ :/

@mo_eina

چگونه دَعویِ وصلت کُنَم به جان؟
که شده‌ست
تنم وکیلِ قَضا و
دلم ضمانِ فِراق :/


@mo_eina

داریم صبرِ اندک و
بیش از شمارِ ذوق
پوشیده نیست از تو
قلیل و کثیرِ ما :)

@mo_eina

مستانِ
ره عشقِ تو
دارند،فراغت


@mo_eina

تو...!
لیوانِ گرمِ چایِ میانه برف :)

مُکرر بود وضع روز و شب ،
آن ساقیِ جانها
ز زلف و عارضِ خود ،
صبح و شام آورد مستان را

#صائب_تبریزی
@mo_eina

در عمق دلت جایی اگر هست
به من ده
تا دستِ رقیبانِ پر از کینه نیفتم!

@mo_eina

گفتم
اگر نبینمت
مهر فرامُشم شود
می‌روی و
مقابلی...!
غایب و
در تصوری :/

@mo_eina

چند گویند مرا صبر کن
از لشکر غم؟
بر من از گوشه ی ناگاه بتازد
چه کنم؟

@mo_eina

رمضان ماه عزیزی است بشرطی که فقط
خوردن غصه ی تو روزه به بطلان نکشد..


#لاادری
@mo_eina

دنبالِ  دلم رفتم و
ویران شدم از غم :/
هر آنچه که آمد به سرم
کارِ دلم بود...!


@mo_eina

سر و چَشمی چُنین دلکَش
تو گویی چشم از او بردوز؟
برو کاین وعظ بی‌معنی‌
مرا در سر نمی‌گیرد :)


@mo_eina

مانند غنچه‌ای که بگیرند از او گلاب
ما را گره‌گشای دلِ تنگ، گریه بود

#وحید_قزوینی

@mo_eina

من عاشقی کردم تو عادت،
فرق ما این بود
اهل سیاست بودی و
اهل هنر بودم :/

#مائده_هاشمی

@mo_eina

دیر آمدی
من تکه تکه شدم :/

درخت خشکم و‌
هم صحبت کبوتر ها
توهم که خستگیت رفت
می پری از من :/


@mo_eina

قوم از شراب مست و
زِ منظور بی‌نصیب
من مست از او چنان که
نخواهم شراب را :)


@mo_eina

جان در آن زلفست
کمتر شانه کن
تا نگسلی
هم رگ جان مرا
هم تار موی خویش را

#هلالی_جغتایی

@mo_eina

چرخ گردون
گر ندارد سازگاری
با دلت
دست در جیبت کن و
جدی نگیرش،
بی‌خیال

#محمد_هروان

@mo_eina