Telegram Web Link
🔍 تشخیص چهره: از رحم تا اجتماع

🔹 تا بحال تصور بر این بود که نوزاد یک ماهۀ انسان به شمایل مشابۀ انسان بیشتر دقت می‌کند تا شکل نامشابه (منبع). اما به تازگی نتایج پژوهشی منتشر شده که نشان می‌دهد نوزاد انسان حتی پیش از زایمان یعنی در مرحلۀ جنینی به الگوهای مشابه چهرۀ انسان بیشتر توجه نشان می‌دهد تا الگوهای نامشابه. پژوهشگران ایتالیایی با تاباندن نور از طریق دیوارۀ رحم، شصت جنین‌ را در معرض الگوهای مشابه (دو نور بالا، یک نور پایین) و نامشابۀ چهرۀ انسان (یک نور بالا، دو نور پایین) قرار داده‌اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که جنین‌ها در سه ماهۀ سوم دوران بارداری، زمان بیشتری را صرف نگاه کردن به الگوی مشابه چهره انسان می‌کنند. اگر این یافته‌ها تصدیق و تکرار شوند، مهر تاییدی خواهد بود بر ذاتی بودن تمایل ما به چهرۀ انسان و یکی از ویژگی‌های تکامل یافتۀ مغز ما به عنوان موجودی اجتماعی و فرهنگ محور (منبع).

✍️ عارف عبادی
@modern_cogitation
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مغز

دکتر حسام نوذری
@modern_cogitation
Modern Cogitation - 20250430
Modern Cogitation
#پرسش_پاسخ با دکتر حسام نوذری _ دکترای بیولوژی

موضوع جلسه پرسش وپاسخ:

فرگشت مغز

برگزار شده در گروه: Modern Cogitation
@modern_cogitation

https://www.tg-me.com/+391gv9MMpe9hNTI0
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#سخنرانی_تد
شاید مغز با کمی کمک بتواند خود را بازسازی کند
ژاسلین بلوش (بِلوچ)
زیرنویس فارسی: آزاده تا

https://www.ted.com/talks/jocelyne_bloch_the_brain_may_be_able_to_repair_itself_with_help?language=fa&subtitle=fa

برگرفته از کانال فراز تد
@modern_cogitation
منیپولاسیون
امید مرجمکی @Modern_Cogitation
موضوع سخنرانی: منیپولاسیون:
اعجاز، تردستی یا درمان؟

ارائه: دکتر امید مرجمکی، پزشک متخصص پزشکی ورزشی

مکان برگزاری.
@modern_cogitation

https://www.tg-me.com/+391gv9MMpe9hNTI0
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا اخلاق یک میراث تکاملی است؟ دکتر آذرخش مکری

@modern_cogitation
نگاهی به تعامل و ارتباط دو طرفه بین سیستم ایمنی و سیستم عصبی مرکزی
علیرضا رنجبر @Modern_Cogitation
موضوع جلسه پرسش  پاسخ :نگاهی به تعامل و ارتباط دو طرفه بین سیستم ایمنی و سیستم عصبی مرکزی

ارائه دهنده :  پروفسور علیرضا رنجبر،

استاد ممتاز بیماری های کودکان و نوجوانان،  ایمونولوژی و آلرژی مولکولی و بالینی بن، آلمان


برگزار شده در گروه:
@modern_cogitation

https://www.tg-me.com/+fBqB6q5jv3xmYzY0
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا موسیقی غمگین رو بیشتر گوش میدیم؟


این کلیپ از ویدئو نقد و بررسی «کتاب تلخ و شیرین نوشته سوزان کین» گرفته شده.

دکتر آذرخش مکری

@modern_cogitation
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴دکتر بنیامین فرهانی

تکامل صرفا یک فرضیه است، نظریه نیست و همش یک سری داستان است.

فسیل‌های بینابینی پیدا نشده‌اند.

پیچیدگی (مانند چشم) را نمی‌توان با تکامل توضیح داد.

اخلاق را نمی‌توان با فرگشت توضیح داد.

منشا حیات را نمی‌توان با فرگشت آغاز کرد.

شواهد قانع کننده‌ای برای فرگشت انسان و شامپانزه وجود ندارد.

فرگشت به زمان بسیار بیشتری نسبت به عمر زمین نیاز دارد و در نتیجه ممکن نیست.

بعضی گونه‌ها مانند سوسک‌ها و کوسه‌ها در طول زمان تغییر نکرده‌اند، پس فرگشت وجود ندارد.

وجود دی‌ان‌ای‌ها اضافی در ژن (Junk DNA) نشان‌دهنده نقص نظریه است.


@modern_cogitation
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
engineering challenge faced by Japan's high-speed trains in the 1990s, where the trains' speed caused air compression in tunnels, resulting in loud booms

چالش مهندسی که قطار های پرسرعت ژاپن در دهه 1990 با آن روبرو بودند ، جایی که سرعت قطار باعث فشرده سازی هوا در تونل ها شد ، که منجر به رونق های بلند شد
@modern_cogitation
آیا قانون جذب یک قانون علمی است؟
دکتر محمد رضا صابری توکلی @Modern_Cogitation
عنوان سخنرانى  :آيا قانون جذب يك قانون علمى است؟

ارائه دهنده : جناب دکتر محمد رضا توکلی صابری، دكتراى داروسازى و فوق دكتراى شيمى پزشكى.


برگزار شده در گروه: Modern Cogitation
@modern_cogitation

https://www.tg-me.com/+391gv9MMpe9hNTI0
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ماهی بزرگ برکه ی کوچک!؟


برای کسانی که بتازگی وارد دانشگاه یا محیط‌های بزرگتر از قبل شدند تا با احساسات جدیدشون آشنا بشن

این کلیپ از ویدئو نقد و بررسی «کتاب حسادت به بالادستی و تمسخر پایین دستی نوشته سوزان فیسک» گرفته شده.

دکتر آذرخش مکری

@modern_cogitation
تبدیل پلاستیک زباله به مسکن استامینوفن

امروزه بسیاری از داروها مانند استامینوفن، عمدتاً از سوخت‌های فسیلی ساخته می‌شوند. جایگزینی این مواد اولیه با محصولات زائد مانند پلاستیک می‌تواند راهکاری مبتکرانه برای حل دو مشکل بزرگ زیست‌محیطی به طور همزمان باشد. 

تحقیقاتی جدید، پیشرفت دلگرم‌کننده‌ای در مقابله با دو مورد از بزرگترین مشکلات سیاره ما، یعنی آلودگی پلاستیکی و استفاده از سوخت‌های فسیلی در فرآیندهای ساخت دارو داشته است.

به نقل از ساینس‌آلرت، افزایش مقیاس این فرآیند و اثبات کارایی آن در سطح صنعتی و تجاری زمان‌بر خواهد بود، اما این فناوری جدید پتانسیل بالایی دارد.

«استفن والاس»(Stephen Wallace) متخصص زیست فناوری از «دانشگاه ادینبرو»(Edinburgh) می‌گوید: این کار نشان می‌دهد که «پلاستیک پلی اتیلن ترفتالات»(PET) فقط زباله یا ماده‌ای که قرار است دوباره پلاستیک شود، نیست؛ بلکه می‌تواند توسط ریزارگانیسم‌ها را به محصولات جدید و ارزشمند، از جمله محصولاتی با پتانسیل درمان بیماری‌ها تبدیل شود.

این فرآیند با تجزیه شیمیایی بطری‌های «PET» آغاز می‌شود. مولکول‌های حاصل سپس به «باکتری اشریشیا کلی»(E. coli) مهندسی شده، خورانده می‌شوند. این باکتری‌ها با استفاده از فسفات به عنوان کاتالیزور، مولکول‌ها را به ترکیبی آلی حاوی نیتروژن تبدیل می‌کنند. در نهایت، این ترکیبات به ماده فعال استامینوفن تبدیل می‌شوند.

از جمله مزایای متعدد این فرآیند این است که در یک آزمایشگاه فشرده در ۲۴ ساعت قابل انجام است و در دمای اتاق کار می‌کند، بنابراین نیازی به گرمایش یا سرمایش زیاد نیست. علاوه بر این، این تیم موفق شده است آن را با بازده چشمگیر ۹۲ درصد به کار گیرد.

این واکنش از یک واکنش شیمیایی شناخته شده موسوم به «بازآرایی لوسن»(Lossen rearrangement) استفاده می‌کند. این واکنش، زیست‌سازگار شده است تا بتواند در سلول‌ها و باکتری‌های زنده کار کند. همه این آزمایش‌ها با استفاده از بطری‌های «PET» انجام شد، اما این پلاستیک به طور گسترده در بسته‌بندی مواد غذایی، مبلمان و تولید نیز استفاده می‌شود. تخمین زده می‌شود که این نوع پلاستیک سالانه بیش از ۳۵۰ میلیون تن زباله تولید می‌کند که به بار آلودگی پلاستیکی می‌افزاید.
https://www.sciencealert.com/engineered-e-coli-transforms-waste-plastic-into-common-painkiller

لینک مقاله
https://www.nature.com/articles/s41557-025-01845-5

@modern_cogitation
آیا حیوانات تصوری از مرگ دارند؟

در گذشته انسان‌شناسان تصور می‌کردند که انسان‌ تنها موجودی است که از فرهنگ بهره برده است. آنان استدلال می‌کردند که فرهنگ، وجه ممیزۀ ماست، ویژگی‌ای که ما را از دیگر جانداران مجزا می‌کند. اما از میانه‌ٔ سده‌ٔ بیستم، پژوهشگران کم‌کم این توهم شیرین را کنار گذاشتند. یکی از بزرگترین ضربه‌های اولیه در دهه‌ی 1960 اتفاق افتاد یعنی زمانی که جین گودال نخستینی‌شناس کشف کرد که شامپانزه‌های ماده گاهی برای خارج کردن موریانه از لانه‌شان از شاخه‌های نازک استفاده می‌کنند. شامپانزه‌ها این ترفند را با تماشا کردن شامپانزه‌های بالغ می‌آموزند. صید موریانه یک سنت فرهنگی است که تنها در میان دسته‌های خاصی از شامپانزه‌ها وجود دارد (برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به این منبع).

امروزه شواهد محکمی در دست داریم که فرهنگ، اخلاق، عقلانیت و حتی اشکال ساده ارتباطات زبانی در میان جانداران غیرانسانی نیز وجود دارد. با این حال یکی از مواردی که کمتر به آن اشاره می‌شود این است که به نظر می‌رسد، حیوانات غیرانسانی نیز دارای تصوری از مرگ هستند، هرچند این تصور (همچون ارتباطات زبانی) ساده‌تر از تصور انسان‌ها از مرگ است.

یک گونۀ خاص که تحقیقات زیادی در مورد آن انجام گرفته صاریغ ویرجینایی (Didelphis virginiana) است (برای نمونه نگاه کنید به اینجا و اینجا). این جانور، زمانی که در خطر قرار می‌گیرد با چشم‌ها و دهان باز به حالت جنینی بر روی زمین دراز کشیده و نسبت به محیط اطراف هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد. در این وضع، دمای بدن و تنفس جانور به شدت کاهش می‌یابد، زبانش که اغلب صورتی رنگ است به رنگ آبی درآمده و از دهان بیرون می‌افتد، جانور ادرار کرده و مایع متعفنی از مقعدش بیرون می‌دهد. در این حالت، شکارچی خیال می‌کند با جانوری مواجه شده که مُرده و در حال فساد است. جانور در حال فساد مزه خوبی ندارد و مملو از میکروب‌های کُشنده است. بنابراین، شکارچی بی‌آنکه آن را بخورد از آن عبور کرده و صاریغ که در تمام مدت محیط اطراف را می‌پایید، فرصت می یابد تا دست به فرار بزند.

چنین نمایشی به این معنا نیست که صاریغ یا شکارچی تصوری روشنی از مرگ دارند. رفتار صاریغ به احتمال زیاد کاملا اتوماتیک است، بی‌آنکه جانور به مرگ باور داشته باشد. اما نباید خیال کنیم که تصور ما انسان‌ها از مرگ، لزوما تنها تصور موجود از مرگ است. برای آنکه تصوری از مرگ داشته باشیم نه نیاز است «ناگزیر بودن» آن را بپذیریم، نه «جهانشمول بودن» و نه «غیرقابل پیشبینی بودن» آن را، حتی لازم نیست درکی از سازوکار فیزیولوژیکی اساسی آن داشته باشیم. تصور حداقلی از مرگ تنها مبتنی بر دو مفهوم است: عدم کارکرد (non-functionality) و برگشت ناپذیری (irreversibility). بنابراین، فهم حداقلی مرگ نیازمند توان شناختی بالا نیست. برای آنکه بگوییم یک جانور دست کم نوعی تصور حداقلی از مرگ دارد کافی است جانور بداند که موجود مُرده کارهای معمولی را که یک حیوان زنده در آن گونه انجام می دهد را انجام نمی‌دهد (عدم کارکرد) و چنین وضعی پایدار است (برگشت‌ناپذیری) (برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به اینجا و اینجا).

عارف عبادی
@modern_cogitation
2025/07/04 05:30:19
Back to Top
HTML Embed Code: