Islam, Human Rights, and Confluence Theory
IRIC Channel
A Discussion with Prof. Sadegh Haghighat on "Islam, Human Rights, and Confluence Theory" Muslim Scholars' Perspective on Human Rights Welcome to our thought-provoking series "Muslim Scholars' Perspective on Human Rights." In this series, we engage with renowned Islamic scholars who provide valuable insights into how Islam respects and protects human rights. Join us as we delve into the challenges faced in upholding these rights while exploring their significance for social justice, sustainable development, and peace within our societies. Don't miss out on this enlightening journey! Subscribe now for regular updates on our latest episodes. In this episode, we will discuss the topic of human rights, Islam, and confluence theory. We will ask Prof. Haghighat, how different perspectives, such as liberalism, communitarianism, and Islam, view human rights and whether Islamic principles are compatible with human rights principles? What is the difference between liberalism and communitarianism?
• About the Speaker: Prof. Seyed Sadegh Haghighat is a political scientist and a scholar of Shiite jurisprudence. He has a Ph.D. in political thought from TM University in Tehran and has studied at the Islamic Seminaries for 23 years. He has written 18 books, and some of his books have been translated into English and Arabic. He is interested in researching Islamic political thought, the methods of political science, the Iranian Revolution, and political Islam. He is currently a faculty member of the Department of Political Science at Mofid University in Qom. You can find his articles and most full texts of his books at http://www.s-haghighat.ir.
• Highlights: According to liberalism, every person enjoys rights according to themselves. These rights are considered universal human rights because they are not derived from tradition, morality, or other factors. However, in the communitarian idea of human rights, it is believed that these rights can be enriched by tradition, culture, and morality. In liberalism, the self of every individual is considered equal and separate from their religious or cultural background. For instance, liberal countries can coexist with communist or Muslim countries. Liberals argue that the self of individuals can be abstracted from their religious beliefs or secularism. The difference between liberalism and communitarianism is exemplified in John Rawls' Theory of Justice and Michael Sandel's Critique of Liberalism. According to Rawls, rights including human rights are universal and do not differ between countries or traditions. On the other hand, Sandel, a communitarian philosopher, criticizes Rawls by asserting that justice is rooted in tradition, culture, and religion. In an interview I conducted with Sandel, he surprised me by stating that as a Muslim individual one can have their own sense of justice based on the Quran and traditions (Sunnah). Personally, I believe in the critiques of communitarianism on liberalism. In my theory, Confluence Theory, I aim to explain the principles of justice based on Islam, specifically drawing from the Quran and narrations. Confluence Theory refers to the merging of political philosophy and political fiqh or jurisprudence. In matters concerning human rights or justice, both aspects are essential. I believe that two types of reasoning are required: textual and meta-textual. By textual reasoning, I refer to scriptural sources such as the Quran and Sunnah. On the other hand, meta-textual reasoning involves philosophical analysis. Both forms of reasoning are indispensable, and their interaction is crucial.
📺 فایل ویدیو


مناظره
محسن برهانی و سیدعلی میرموسوی؛

فیرحی و معضل حاکمیت قانون


🔊 صوتی اینجا


🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
چاپ یازدهم منتشر شد:
تاریخ تحول دولت در اسلام
دکتر داوود فیرحی
وزیری
478 صفحه
175000 تومان
از #انتشارات_دانشگاه_مفید

#پخش_ققنوس
#پخش_فرهنگ
#پخش_دانشیران
#پخش_حدیث
#کتابفروشی_شهر

كتاب تاريخ تحول دولت در اسلام به مباحثي چون ماهيت دولت در جهان اسلام، تحولات قبايلي شبه جزيرة عربستان قبل از اسلام، چگونگي تأسيس و ساختار دولت - شهر پيامبر اسلام‌(ص) در مدينه و پيدايي و خلافت قريش مي‌پردازد. همچنين سه دولت بزرگ اسلامي ، يعني دولت‌هاي اسماعيلي، عثماني و صفويان به گونه‌اي مفصل مورد مطالعه قرار گرفته است.
پیامدهای قطع همکاری با اساتید دغدغه مند

محمدرضا یوسفی
🔹 کارکرد اصلی دانشگاه؛ تولید، انتقال دانش و تربیت نیروی متخصص است. اما دانشگاه در کنار این مسئولیت ذاتی، به رشد و توسعه فرهنگی و تعالی جامعه کمک می کند. فارغ التحصیلان دانشگاهها با ورود به آموزش و پرورش، دستگاه های دولتی و غیردولتی، فعالیت های اقتصادی، نهادهای مدنی و رسانه ها ، موجب انتقال و اشاعۀ اندیشه ها و ارزشهایی خواهند بود که در دانشگاه فرا گرفته اند و از این طریق موجب توسعۀ اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور می شوند.
🔹 یکی دیگر از مباحثی که در چند دهۀ اخیر به طور جدی در دنیا مطرح شده است، انجام مسئولیت اجتماعی اساتید دانشگاهی با ورود به عرصۀ عمومی و انتقال دانش خویش به زبان عموم مردم است. امروزه دانشمندان مطرحی در جهان وجود دارند که با نوشتن یادداشت های منظم در مطبوعات به تحلیل آگاهانه مردم کمک کرده و از طریق آسیب شناسی سیاستگذاری ها به حکومت کمک می کنند. در میان اقتصاددانان می توان از پل کروگمن برنده نوبل اقتصاد در سال 2008 و رابرت بارو مثال زد. دانشگاهیان از این طریق با رشد تفکر انتقادی، نقد روشمند حکومت و دور کردن مردم از فضای زرد به بلوغ اجتماعی آنان کمک می کنند. اساتیدی که به انجام چنین مسئولیت خطیری اقدام می کنند، به جامعه یاد می دهند چگونه به یک مسئله نگاه کنند. چگونه با یک موضوع موافقت و یا مخالفت کنند و به مردم یاد می دهند که می توان با رعایت اصول اخلاقی و فارغ از هر گونه رفتار احساسی با یکدیگر گفتگو کرد. اینان با رشد عقلانیت به جامعه امید تزریق می کنند.
🔹دانشگاه وقتی می تواند رسالت خود را خوب انجام دهد که بهترین ها جذب شوند. محیطی امن برای تضارب اندیشه فراهم شود. روابط بین المللی با دانشگاه های معتبر دنیا برقرار شود. به دیدگاههای اساتید احترام گذارده شود. انجام مسئولیت اجتماعی یک ارزش محسوب شود. در این شرایط، دانشگاه می تواند مرکز ثقل تعالی جامعه باشد. به همین دلیل است که انتظار می رود با رشد تعداد دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهی، آسیب های اجتماعی در آن جامعه کاهش یابد. سیاستگذاری ها عقلایی تر شوند و سطح رفاه در جامعه افزایش یابد.
🔹اما چرا در ایران با وجود گسترش موسسات آموزش عالی و تعداد اساتید و دانشجویان کشور، چنین پیامدهایی مشاهده نمی شود؟ این امر به دلیل مداخلات فراوان حاکمیتی در فرایند جذب هیأت علمی، نظارت های گسترده پس از آن، وادار کردن به محافظه کاری، هزینه بر کردن ایفای مسئولیت اجتماعی و ریل گذاری غلط برای ارتقاء در دانشگاهها، محدود کردن فضای گفتگو و نقد است. در نتیجه با وجود افزایش مقالات آکادمیک، بحران های فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی و سیاسی در حال افزون بوده و پیچیده تر از گذشته می گردند.
🔹 از مهمترین نتایج سیطرۀ محافظه کاری بر فضای علمی، کم رمقی تضارب اندیشه به ویژه در حوزه علوم اجتماعی و سکوت بسیاری از منتقدان؛ طرح بدون مشکل ادعاهای گزاف، خام و بدون هر گونه پشتوانه علمی و گاه فرصت طلبانه است. در این چند سال، ادعاهای گزاف زیادی مانند دستگاه کرونایاب، طرح پایتون به عنوان ابزاری برای پیش بینی تحولات آینده، ایجاد اشتغال با یک میلیون تومان، ساخت یک میلیون مسکن در سال، امکان تغذیه 250 میلیون نفر با امکانات موجود کشور بدون بهبود روابط بین الملل، صد میلیارد دلار سرمایه گذاری امارات در کیش و... را شنیده ایم. ادبیات نظامی مانند قرارگاه نیز وارد اصطلاحات سیاستگذاری ها شده است. حذف اساتید دغدغه مند و دارای مسئولیت اجتماعی به رشد این نوع ادعاها کمک می کند. نقد آنان در عرصۀ اجتماعی موجب کاهش ادعاهای گزاف می شود.
🔹 نتایج روشن اخراج اساتید منتقد ایفاگر مسئولیت اجتماعی؛ جذب افراد با صلاحیت پایین، رشد تملق، فرصت طلبی، ریا و دورویی و محافظه کاری بیش از پیش خواهد بود.
🔹 این توجه لازم است که اساتید فعلی نیز از فیلترهای سخت گیرانه ای گذر کرده بودند، بنابراین تضمینی برای خالص سازی اساتید وجود ندارد. برخی از آنانی که امروز جذب می شوند، با افزایش دانش و عمق بیشتر علمی، منتقدان فردا خواهند شد.
🔹 یکی از پیامدهای هزینه زایی برای اساتید دغدغه مند، رشد نوشتارهای زرد بخصوص در فضای مجازی است. اساتید با ورود به حوزۀ عمومی به ارتقاء آگاهی عمومی و تعدیل فضاکمک می کردند، اما اکنون با هزینه های تحمیلی، این فضا افراطی تر خواهد شد.
🔹 اخراج اساتید آزادۀ دانشگاه ناشی از نگاه امنیتی به همۀ مسائل کشور، ندیدن افق بلندمدت و سیاست زدگی حکومت است. رفتار حکومت مانع از تعامل مثبت و انتقادی اصلاحی میان دانشگاه و حاکمیت شده است.


@yousefimohamadreza
Forwarded from محمود شفیعی
🔰زبانحال استادان اخراجی دانشگاه

۱. اگر از ما سلب اعتبار و هویت می کنید و شغل ما را از دستمان می گیرید، چرا قبل از حکم قضایی، به انواع اتهامات ما را متهم می سازید؟! این شیوه برخورد با کدام اصول مذهب و دین و دیانت و ایمان سازگار است؟! آیا مصلحت نظام می گوید آبروی ما، در پیش افکار عمومی، بدون مستند قضایی، به حراج گذاشته شود؟! مگر حفظ آبروی مومن بالاتر از حفظ حرمت کعبه نیست؟ چرا وقتی نوبت به استاد دانشگاه رسید، آسمان تپید؟!
۲.اینکه بدون محاکمه و حکم رسمی عادلانه قضایی و بدون توجه به آیین و مقررات آموزشی دانشگاه، شغل کسانی را از دستشان بگیرید و همزمان آبروی آنها را هم بریزید، چگونه با محرم و کربلا و اربعین حسین علیه السلام، که شما ادعای تعلق به جبهه بر حق حسین علیه السلام را دارید، قابل جمع است؟! مگر در کربلا ابتدا به آبروی حسین علیه السلام حمله ور نشدند و او را خارجی (خروج کننده بر حکومت اسلامی) نخواندند و بعد از آن خونش را حلال نشمردند؟! چرا شما عوامل اخراج، در عمل، به جای راه حسین، شیوه مخالفان آنحضرت را نصب العین قرار می دهید؟! با این وضع چگونه می توان شما را حسینی خواند؟!
۳. آیا در میان هیات حاکمه یک نفر پیدا نمی شود تا صدای مظلومیت ما را بشنود و بر عوامل اخراج نهیب بزند؟! با این سکوت و رضایت، چه فرقی است بین شما و آن لشگر خونریز در روز کربلا که کسی از آنان به ندای هل من ناصر حسین علیه السلام، پاسخ نداد؟! چه فرقی است بین آنان و صاحبان قدرت در کشور ما که تا کنون کسی به یاری این ستم دیدگان نشتافته و کلامی در دفاع از آنان به زبان نیاورده؟! لب تر کردن به نفع ستم دیدگان که بماند، راستی چرا طعنه زنندگان به حسین علیه السلام در روز عاشورا برای همیشه تاریخ باید محکوم گردند، اما طعنه زنندگان امروز از سوی هیات حاکمه جایزه دریافت کنند و قدر ببینند و در صدر بنشینند؟!
۴. اگر دیگرانی را بدون حساب و کتاب و در یک چشم برهم زدن بر جای ما گذاشته اید یا خواهید گذاشت، حقوقی که به آنان خواهید پرداخت، طبق کدام اصول یا فروع مذهب حلال بودن آن را احراز کرده اید. آنان که این حقوق را دریافت می کنند، خودشان چگونه آن را برخود حلال می دانند؟! شما که خود را در جبهه حسین علیه السلام می دانید، لحظه ای به خود نهیب زده اید که اگر این کار را در جلو چشمان آنحضرت انجام می دادیم فرقی بین ما و دیگر ستم گران نمی دید و ما را از جبهه خود طرد می کرد؟! آیا فراموش کرده اید که آنحضرت به یارانش فرمود اگر کسی حق الناسی به گردن دارد، با من به جهاد نیاید و جهاد او مقبول نخواهد بود؟! آیا اخراج کنندگان، جایگزین شدگان و حامیان این دو گروه از حکومتیان و غیرحکومتیان، از اعمال خود پشیمان نیستند و از روز جزا و حساب و کتاب الهی نمی ترسند؟!
شرح این هجران و این خون جگر * این زمان بگذار تا وقت دگر
شفیعی ۱۴شهریور۱۴۰۲
@Mahmood_shafiee
#اطلاع_رسانی
#رویداد


⚫️به مناسبت دهه آخر ماه صفر، پژوهشکده اندیشه دینی معاصر و خانه اندیشوران برگزار می‌کند:


◾️سلسله سخنرانی اندیشوران در دهه آخر ماه صفر هر شب ساعت ۲۱ در بستر اینستاگرام و آپارات


◾️عوامل و زمینه‌های دینداری در آینه نهضت حسینی
#محمد_کاظم_تقوی   ۱۴ شهریور ۱۴۰۲


◾️عامل اصلی دین‌گریزی در نگاه امام حسین(ع)
#محمدرضا_غفوریان    ۱۵ شهریور ۱۴۰۲


◾️نقش سکوت و انحراف عالمان در دین‌گریزی توده‌ها
#سید_صادق_قادری   ۱۶ شهریور ۱۴۰۲


◾️دینداری و دین‌گریزی از دیدگاه علامه طباطبائی
#احمدرضا_یزدانی_مقدم   ۱۷ شهریور ۱۴۰۲


◾️نقش مبلغان دینی در دین‌گریزی نسل جوان از منظر شهید مطهری
#علی_باقری‌فر    ۱۸ شهریور ۱۴۰۲


◾️تاثیر گفتگو در گرایش به دینداری
#یوسف_خان_محمدی   ۱۹ شهریور ۱۴۰۲


◾️عوامل دین‌گریزی در جامعه اسلامی
#محمدحسن_موحدی_ساوجی   ۲۰ شهریور ۱۴۰۲


◾️رهزنان دین
#بهرام_دلیر   ۲۱ شهریور ۱۴۰۲


◾️رابطه جوانان و دین
#حمید_سعادتی   ۲۲ شهریور ۱۴۰۲


◾️پیامبر رحمت(ص) و الگوی دینداری
#محمد_اسعدی   ۲۳ شهریور ۱۴۰۲


◾️رابطه دین و دولت و تاثیر آن بر مسئله دینداری و دین‌گریزی
#محمود_شفیعی   ۲۴ شهریور ۱۴۰۲


@andishedinimoaser

https://ibb.co/X7bCQLr

برنامه به صورت همزمان در بستر اینستاگرام و آپارات برگزار می‌گردد.

📍اینستاگرام
https://instagram.com/andishedinimoaser

📍آپارات
https://www.aparat.com/andishedinimoaser

https://ibb.co/X7bCQhttps://ibb.co/X7bCQLr
🔵مجموعه سخنرانی و گفتارهای #داود_ فیرحی در رابطه با #امام_حسین (علیه السلام) و روز #عاشورا


🔹عاشوار و فرهنگ مقاومت

🔹 فساد سیستماتیک و افشاگری امام (ع)

🔹 عاشورا و مسأله بیعت

🔹 بیعت نکردن با یزید

🔹 عاشورا و بحران خلافت

🔹 آستانه سرنوشت

🔹 بازگشت به بنیانگذار

🔹سنت و خلافت

🔹 عاشورا و بحران سنت

🔹 مفهوم فساد و اصلاح در نهضت عاشورا

🔹 هدف اصلاح در نهضت عاشورا

🔹 عاشورا و اصلاح دین

🔹 عاشورا و انسان امروز

🔹 جامعه شناسی حادثه عاشورا

🔹 امر به معروف و نهی از منکر


مجموعه نوشتار و گفتگوها


📍 برای دسترسی به هر موضوع لطفا بر روی عنوان مورد نظر کلیک نمایید.
@feirahi
@andishedinimoaser
نواندیشی دینی، تاملی در رویکردها. به کوشش حمید سعادتی. نویسندگان: سیدمحمد خاتمی، سیدصادق حقیقت، محمدرضا بیات، محمدصادق کاملان، محمود شفیعی، سیدعلی میرموسوی، حمید سعادتی، احمدرضا یزدانی مقدم، یوسف خانمحمدی، و علی مهجور
باسمه تعالی
مذاکره مستقیم/ مذاکره غیرمستقیم
سیدصادق حقیقت، روزنامه شرق، ۲۸ شهریور ۱۴۰۲
بیش از چهار دهه است که به این سؤال پاسخ مشخصی داده نشده که با ابرقدرتی همچون امریکا باید مذاکره مستقیم داشته باشیم یا غیرمستقیم؟ عملکرد ج.ا.ا. در این برهه نشان می دهد خود را به مذاکره باواسطه محدود کرده است. این در حالی است که از نظر دینی، متون قرآنی و روایی و سیره معصومان (ع)، منعی برای گفتگوی مستقیم با دیگر کشورها وجود ندارد. به بیان دیگر، این ویژگی اسلام سیاسی است که خود را مقید به این گونه تابوها می کند.
اخیراً آقای حشمت الله فلاحت پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم، فرموده اند: «مذاکرات هسته‌ای فقط دو طرف دارد: ایران و آمریکا! ایران و ایالات متحده برای نخستین بار یک تصمیم منطقی گرفته اند و به واسطه این تصمیم جدید با حذف واسطه‌ها، بخشی از مشکلات خود را کنار گذاشته اند». دلیل این امر، بسیار مهم است: «بار‌ها که ایران و آمریکا به توافق نزدیک می‌شدند، اصل توافق فدای منافع برجامی واسطه‌ها می‌شد؛ واسطه‌ای مثل روسیه که برجام را تحت‌الشعاع جنگ اوکراین قرار داد، یا چین که بسیار خرسند است که سالی یک میلیارد دلار تخفیف نفتی از ایران می‌گیرد. من معتقدم کشور ما نیز باید از این شرایط استفاده کرده، تابو‌ها را کنار گذاشته و به سمت تنوع مناسباتی حرکت کند. حتی کشور‌های اروپایی که نتوانستند مسیر خرید واکسن کرونا را برای ایران فعال کنند، اما در موضوع برجام برای خود منافعی را در نظر گرفته‌اند».
دستاورد جدید دستگاه دیپلماسی را باید ارج نهاد و از بانیان آن تشکر و قدردانی کرد. به راستی، مذاکره غیرمستقیم مبالغ زیادی از جیب ملت ایران را به حلقوم دیگر کشورها ریخت. حاکم نبودن «اصول اولیه حکمرانی» باعث می شود، اصل بدیهی فوق در طول چهار دهه و نیم نادیده گرفته شود. پس، هرچند باید از دست اندرکاران سیاست خارجی تقدیر کرد که به این باور جدید رسیده اند، اما همچنان این سؤال باقی است که فهم این اصل بدیهی نیاز به فکر و تجربه چند دهه ای داشت!؟ سؤال مهم تر این است که آیا در حال حاضر برای دیگر اصول بدیهی نیز در حال هزینه دادن هستیم!؟
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️نگاهی تطبیقی به اندیشه سیاسی شهید بهشتی و امام موسی صدر

🎤 گفت‌وگو با:
دکتر سیدعلی میرموسوی

بیست‌وششم شهریور

پیش‌زمینه‌های موثر بر شکل‌گیری اندیشه بهشتی و صدر
عدالت و آزادی از نگاه بهشتی و صدر
نظام سیاسی در نگاه بهشتی و صدر

📎مشاهده نسخه کامل گفت‌وگو

#عقل_منفصل
#شهیدبهشتی_امام‌صدر

﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋
❞موسسه مطالعات اسلامی و علوم انسانی اندیشه بهشتی❝

@AndisheBeheshti
#پروژه_نواندیشی_دینی

◽️نواندیشی فقهی، ظرفیت‌ها و تنگناها (۳)
سید علی میرموسوی
       پرسش‌ها و ملاحظات پیرامون این پروژه


۱. نواندیشی فقهی تا چه حد پاسخگوی نیازهای کنونی است؟ اساسا توسعه به مفهوم گسترده آن تا چه حد مبتنی بر فقه است؟
با پذیرش این که برداشت رسمی از فقه با توسعه ناسازگار است، آیا جدال فقهی با خصم راهگشاست؟ یا این که راه حل محدود کردن دامنه فقه و به رسمیت شناختن دانش‌های جدید در حوزه علوم انسانی و علوم اجتماعی است؟

۲. همچنان که نائینی به درستی بیان کرده است معظم سیاسیات خارج از منصوصات است و در عرصه سیاست به ندرت با نصوص دینی روبرو هستیم، باتوجه به این نکته و اینکه در فقه مرجعیت با نصوص دینی است، آیا طرح مباحث جدید از زاویه فقهی مستلزم تحمیل باری گران بر فقه نیست؟

۳. در سنت فقهی شیعه مباحث سیاسی بسیار نحیف و لاغر بوده است و میراث فقهی شیعه بحث چندانی در این زمینه ندارد. فقهای شیعه با پرهیز از پرداختن به مسائل سیاسی، در عمل آن را به عرف واگذار کرده و همچنان که مرحوم شیخ عبدالکریم حائری تصریح کرده است، بنای عقلا را در آن به رسمیت شناخته بودند. اسلام سیاسی با نگاهی انتقادی به سنت فقهی گذشته، مفهوم فقه سیاسی را مطرح و با رویکردی ایدئولوژیک وظیفه سنگین نظریه‌پردازی در امور سیاسی را برعهده فقه نهاد.
آیا پرداختن به مباحث فقه سیاسی هر چند با رویکرد نو اندیشانه، قدسی کردن سیاست و دور کردن آن را در پی نخواهد داشت؟

۴. باتوجه به نحیف بودن سنت فقهی در این حوزه، حتی با فرض این که گذار به تجدد از مجرای سنت امکان‌پذیر باشد، چرا و چگونه می‌توان در این مسیر به فقه استناد جست؟

۵. از دیدگاه برخی از فقیهان همچون آیت الله منتظری، اوامر و نواهی وارد در شریعت در امور اجتماعی و سیاسی ارشادی‌اند و به چیزهایی راهنمایی می‌کنند که عقل و بنای عقلا نیز می‌توانند درک کنند. با توجه به این که این نگرش مستلزم به رسمیت شناختن عقل و بنای عقلا در امور اجتماعی و سیاسی است، چه جایی برای رویکرد فقهی به این امور باقی می ماند؟

۶. بی‌تردید بسیاری از مفاهیم و نهادهای موجود در سیاست امروز همچون دموکراسی، تفکیک قوا، قانون، تحزب در دوران مدرن شکل گرفته‌اند و در سنت فقهی اندیشه ناپذیر بوده‌اند، آیا پرداختن به این مفاهیم با رویکرد فقهی و تطبیق آن با مفاهیم و ابواب موجود در سنت فقهی مستلزم نوعی کژتابی و یا زمان پریشی نیست؟ به عنوان نمونه آیا تطبیق نظریه بازی در علم سیاست مدرن با باب سبق و رمایه در فقه سنتی و توجیه فقهی تحزب بر اساس آن، همچنان که در کتاب فقه و حکمرانی حزبی صورت گرفته است، نوعی کژتابی و مصادره به مطلوب نیست؟ آیا بهره بردن از مفهوم خطابات قانونی در توجیه نوعی برداشت مردم سالارانه استحسان شخصی نیست؟ آیا این نوع تطبیق در چارچوب سنت فقهی اعتبار دارد و مورد پذیرش نهادهای مرجع و فقهای سنتی قرار می‌گیرد؟

۷. آثار نگاشته شده توسط استاد فیرحی که بسیار ارزشمند و درخور توجه هستند، ولی جای این پرسش وجود دارد که این آثار تا چه حد توانسته است در عرف و هنجارهای مرسوم حاکم بر حوزه علمیه و فضای تفکر فقهی تاثیر بگذارد و رویکرد حاکم بر آن متحول سازد؟
آیا این نوع آثار از مرجعیت لازم در سنت فقهی برخوردار است تا چشم انداز نوعی تحول در آینده باشد، یا این که حوزه نفوذ آن به جریان نواندیشی محدود خواهد بود؟
🆔@majmaqomh
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
Forwarded from مصطفی ملکیان
به مناسبت 8 مهرماه، سالروز بزرگداشت مولانا

⭕️انانیت و لوازم آن

مصطفی ملکیان

زان که بیخود فانی است و آمن است     
تا ابد در ایمنی او ساکن است
نقش او فانی و او شد آینه       
غیر نقش روی غیر آنجای نه

( مولانا، دفتر چهارم ابیات 2138 )

🔹اگر تو مثل آینه شوی و از خود فانی شوی ، همۀ نقش ها در تو منتقش می شود و با همه احساس یگانگی خواهی کرد. من که با تو احساس یگانگی نمی کنم ، تصویری از تو بر بک گراندم دارم که با تصویر تو تداخل و طبعا تزاحم پیدا می کند. فرض کنید من انانیت ملی داشته باشم. اگر کسی به ملیت من توهین کرد ، دوستی من با او از بین خواهد رفت. اگر انانیت دینی داشته باشم. کسی که دین مرا نقد یا عیب جویی یا مخالفت کرد ، من با او هم نمی توانم رابطه ای داشته باشم.

🔹اگر انانیت جنسی داشته باشم. دوستی ام با کسی که از مردان بدی بگوید ، مکدر می شود. فرض کنید انانیت شغلی حرفه ای داشته باشم. دوستی من با کسی که از فلسفه مخالفت کرد ، مکدر می شود. به تعداد انانیت هایی که من داریم تعدادی انسانها را از دست می  دهم. غیرت ورزی به رشتۀ تحصیلی ، شغل و حرفه ، ملیت ، دین و مذهب ، مکتب و مسلک ، مشرب و مرام ، ایدئولوژی ، ایسم ، رنگ پوست و اقلیمی که در آن بوجود آمدم ، اصفهانی بودن خود و ... باعث از دست دادن تعدادی از دوستانم می شود. فرض کنید من هیچ انانیتی ندارم. مثل مولانا در پاسخ به یک یهودی که گفت ، دین من از دین شما برتر است ، گفت تو راست می گویی ، حق با توست.

🔹مردم به دو دسته تقسیم می شوند ، موافقان و مخالفان دین من. اگر من غیرت ورزی دینی داشته باشم ، نیمی از مردم با من دوستی نخواهند داشت. حتی اگر پیش یک پزشک مدرن ، دم از پزشکی سنتی زدید ، جوری به شما نگاه می کند که انگار شما می خواهید بنیاد هستی او را بر باد دهید. نمی توانند بپذیرند که حق فوق این است که من در چه رشته ای در حال درس خواندن هستم. و در کجا تخصص پیدا کرده ام. به همین ترتیب پیش یک مارکسیست دم از لیبرال زدن و بر عکس ، گرایش چپ و راست و ... دوستی ها را کم می کند. چون انانیت داریم. اگر کسی هیچ گونه انانیتی نداشته باشد ، شما چگونه می توانید او را بیازارید؟ و او چگونه می تواند شما را بیازارد.

🔹زمانی بحثی راجع به لذت پیش کشیده بودم که ما تا عاشق چیزی غیر از لذت نباشیم ، هرگز نمی توانیم لذب ببریم. کسانی که فقط عاشق لذتند ابسیلونی ، سر سوزنی از هیچ چیزی لذت نمی برند. آدم باید عاشق چیزی غیر از لذت باشد و آنوقت به آن چیز رسید لذت می برد. پارادوکس لذت ، یعنی کسانی که فقط عاشق لذتند از هر لذتی محرومند. کسانی که عاشق چیزهایی غیر از لذتند به لذت دست می یابند.

🔹همان پارادوکس در اینجا است. انانیت تریلیاردها نوع دارد مثل موی بلوند کسی و نگاهش به کله سیاه ها و برعکس. به میزان یک انانیت ، یک خط بین موافقان و مخالفان آدمیان می افتد. گاهی از لحاظ گرایش سیاسی من ، شکافی بین موافقان دینی می افتد و تعدادی از آنها بیرون می روند. فلسفه و موسیقی شرق در مقابل موسیقی غرب و ... کم کم علی می ماند و حوضش. به ازای هر جلوۀ انانیت ما یک بخشی از آنانی که می توانستند بالقوه دوست ما باشند ، نمی گذاریم بالفعل دوست ما باشند. حالا اگر انانیت را کنار گذاشتی می توانی با همه دوستی داشته باشی ، زیرا نقشی نداری که بخاطر آن کسان را از خودت برانی. معنایش این نیست که من به چیزی عقیده یا احساس و عاطفۀ خاصی یا خواسته های خاصی ندارم. هر انسانی همۀ اینها را دارد. ما نمی توانیم دست از اینها ، بی دلیل برداریم. اگر حقیقت طلب باشیم ، دلیلی اقامه شود دست بر می داریم ولی بی جهت نه. مسئله این است که باورها ، احساسات و عواطف ، خواسته های خودت را ترازوی تشخیص حق از باطل قرار نده.

🌂درسگفتار روان درمانگری در مثنوی(برگزار کننده: مؤسسه سروش مولانا)،جلسه 11
@souroshmolana
🔻
@mostafamalekian
Forwarded from داود فیرحی
🍁آینده پژوهی نواندیشی دینی با تاکید بر آثار داود فیرحی

🔹سید صادق حقیقت

https://zaya.io/4on96

@feirahi
🔰 در دفاع از ایده حکمرانی‌نو و لزوم تحقق عملی آن

محمدرضا مهدوی؛ فعال سیاسی و اجتماعی

▪️ازآنجا که ما ایرانیان چه در زندگی فردی و چه در ساحت حکمرانی، همیشه پس از مواجهه با بحران، به فکر علاج آن میوفتیم، این‌بار نیز پس از اتفاقات سال گذشته و دادن هزینه‌های مادی و معنوی، ایده نوسازی حکمرانی و تغییر در پاره‌ای از وجوه آن، توسط برخی از مسئولین امر بیان شده است. این موضوع هرچند کمی دیر مورد توجه واقع شده؛ اما پرداختن به آن اتفاق مبارکی است که نیاز به حمایت و پشتیبانی دارد.

▪️با این‌حال در همین حین، برخی افراد و رسانه‌های سوپرانقلابی (به تعبیر مقام معظم رهبری) که شاید هیچ درکی از مفهوم انقلاب و اصول آن ندارند؛ با حمله به این مفهوم و اشخاص مطرح‌کننده آن، هرگونه تغییر و نوسازی در امور جاری را به معنای عقب نشینی نظام سیاسی در برابر اغتشاشگران عنوان کرده و از آن به دومینوی سقوط تعبیر نموده‌اند. البته هجوم برخی غیر‌منصفانه‌تر از آن بود که بدان پرداخته شود؛ اما دفاع نکردن از چنین امر مبارکی نیز چندان با جانب عدل و انصاف همخوانی ندارد. به همین جهت در ادامه به بررسی این ادعا و نقد آن پرداخته می‌شود.

🔗 برای مطالعه ادامه یادداشت کلیک کنید.

اندیشه‌گاه | محمدرضا مهدوی
🆔 @mmahdavi_ir
Forwarded from داود فیرحی
کمیته اندیشه سیاسی انجمن علوم سیاسی ایران با همکاری خانه اندیشمندان برگزار میکند

فقه دموکراسی و مسأله ایران: به مناسبت سومین سالگرد درگذشت دکتر داود فیرحی


دکتر سید صادق حقیقت، عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی

دکتر ابوالفضل دلاوری، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی

دکتر منصور میراحمدی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

دکتر سیدعلی میرموسوی، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید قم

دکتر سید محمدعلی حسینی زاده، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

دکتر فردین مرادخانی، عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان


دکتر کاوه حسین زاده، دانش آموخته دانشگاه تهران

دکتر محمدرضا مرادی طادی، پژوهشگر مرکز مطالعات کشورهای وارث تمدن ایرانی

دکتر رضا نجف زاده، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۲
ساعت ۱۶
تهران، خیابان نجات اللهی، خانه اندیشمندان علوم انسانی، تالار فردوسی
@feirahi
Forwarded from داود فیرحی
کمیته اندیشه سیاسی انجمن علوم سیاسی ایران با همکاری خانه اندیشمندان برگزار میکند

فقه دموکراسی و مسأله ایران: به مناسبت سومین سالگرد درگذشت دکتر داود فیرحی


دکتر سید صادق حقیقت، عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی

دکتر ابوالفضل دلاوری، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی

دکتر منصور میراحمدی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

دکتر سیدعلی میرموسوی، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید قم

دکتر سید محمدعلی حسینی زاده، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

دکتر فردین مرادخانی، عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان


دکتر کاوه حسین زاده، دانش آموخته دانشگاه تهران

دکتر محمدرضا مرادی طادی، پژوهشگر مرکز مطالعات کشورهای وارث تمدن ایرانی

دکتر رضا نجف زاده، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۲
ساعت ۱۶
تهران، خیابان نجات اللهی، خانه اندیشمندان علوم انسانی، تالار فردوسی
@feirahi
2024/05/15 01:12:30
Back to Top
HTML Embed Code: