Forwarded from کانال خبری بامدادنو
🔴آرا نفرات اول انتخابات های مجلس بعد از انقلاب در تهران
🔸اسم این موضوع اگر سقوط آزاد مقبولیت نیست پس چیست؟
👈آیت الله هاشمی با کسب ۱۸۹۱۲۶۴ رای در دوره دوم رکورد دار رای نفر اول تهران است
✅@baamdaeno
🔸اسم این موضوع اگر سقوط آزاد مقبولیت نیست پس چیست؟
👈آیت الله هاشمی با کسب ۱۸۹۱۲۶۴ رای در دوره دوم رکورد دار رای نفر اول تهران است
✅@baamdaeno
انا لله و انا الیه راجعون
⚫️رحلت روحانی وارسته، آیت الله حاج شیخ محمد امامی کاشانی، یار دیرین امام و از پیشتازان انقلاب اسلامی و همراهان صدیق آیت الله هاشمی رفسنجانی، موجب تاسف و تالم خاطر گردید.
ضایعه فقدان این عالم آزاداندیش را که در تمام مسئولیتهای خطیری که بر عهده داشت صادقانه ایفای نقش نمود، به کلیه آشنایان، شاگردان و وابستگان آن مرحوم به ویژه همسر محترمه و فرزندان گرامی، تسلیت میگوییم.
از درگاه خداوند متعال برای آن عالم ربانی، رحمت واسعه و برای بازماندگان محترم، صبر و اجر مسئلت می نماییم.
✍🏻خانواده آیت الله هاشمی رفسنجانی
@mohsenhashemi_ir
⚫️رحلت روحانی وارسته، آیت الله حاج شیخ محمد امامی کاشانی، یار دیرین امام و از پیشتازان انقلاب اسلامی و همراهان صدیق آیت الله هاشمی رفسنجانی، موجب تاسف و تالم خاطر گردید.
ضایعه فقدان این عالم آزاداندیش را که در تمام مسئولیتهای خطیری که بر عهده داشت صادقانه ایفای نقش نمود، به کلیه آشنایان، شاگردان و وابستگان آن مرحوم به ویژه همسر محترمه و فرزندان گرامی، تسلیت میگوییم.
از درگاه خداوند متعال برای آن عالم ربانی، رحمت واسعه و برای بازماندگان محترم، صبر و اجر مسئلت می نماییم.
✍🏻خانواده آیت الله هاشمی رفسنجانی
@mohsenhashemi_ir
🔴اینگونه انتخاباتها باعث تضعیف جبهه انقلاب میشود
🔺اگر بخواهیم یک تحلیل درستی از انتخابات و نتیجه آن داشته باشیم باید اینگونه تفسیر کنیم که در این انتخابات برخی گروههای سیاسی و مرجع به نحوی از این انتخابات راضی بودند اما آنها که ناراضی بودند، «مردم» بودند.
🔺براندازان که عمدتا خارج از کشور هستند تبلیغات وسیعی کرده بودند که انتخابات با عدم مشارکت روبرو شود که متاسفانه این موضوع را در کلانشهرها دیدیم، مثلا در شهری مثل تهران با حدود ۷۶ درصد عدم شرکت و حدود ۸ درصد هم رای باطله میتوان گفت آنها راضی شدند و توانستند مشارکت را در انتخابات به پایینترین حد خود حداقل در کلانشهرها برسانند.
🔺جبهه اصلاحات و اصلاحطلبان میخواستند کنار نارضایتی مردم قرار بگیرند و توصیهای به ثبت نام نکردند و از آن طرف هم به دلیل نداشتن کاندیدا عنوان کردند امکان ارائه لیست نداشتند، در نهایت هم تعدادی از بزرگان جبهه اصلاحات رای ندادند آنها هم به احتمال قوی الان راضی هستند چرا که فرضشان بر این است که کنار مردم ناراضی قرار گرفتهاند و به وظیفه خود عمل کردهاند.
🔺اصولگرایان تندرو هم به نظر میرسد از نتیجه انتخابات راضی هستند چرا که نه در عیان بلکه در پنهان سعی بر این داشتند که مشارکت پایین باشد تا بتوانند نامزدهای خود را به مجلس بفرستند و این اتفاق خود به خود برای آنها افتاد. یعنی اینکه ما با یک مشارکت پایین و یک رقابت غیرسیاسی روبرو شدیم و آنها توانستند کسانی که میخواهند و حتی تندترینها را وارد مجلس کنند و از نتیجه انتخابات نیز راضی باشند.
در این انتخابات قطعا مردم ضرر کردند. مردم با این فکر که حاکمیت نظام به این صورت صدای آنها را بشنود پای صندوقها نیامدند و در نتیجه الان مجلسی روی کار آمده که تندتر از مجلس فعلی است و این پیام به جهان مخابره شده که کشور ایران یک درجه دیگر تندتر شده است.
🔺پیام روی کار آمدن این مجلس تندرو به اقتصاد کشور نیز این است که باعث بلاتکلیفی در اقتصاد میشود و این بلاتکلیفی یعنی سرمایهها به سمت فعالیتهای کاذب میرود و وقتی سرمایهها به سمت فعالیتهای کاذب رفت خود به خود موجب کاهش ارزش ریال میشود و در نتیجه در سال آینده شاهد تورم بیشتر خواهیم بود. مجددا فقرا فقیرتر خواهند شد، آنچنان که الان نرخ دلار نیز به ۶۰ هزار تومان رسیده است.
🔺اگر همین روند ادامه پیدا کند در انتخابات بعدی این دور باطل را خواهیم داشت و روز به روز معیشت، آزادی و عقلانیت مردم تحت الشعاع قرار خواهد گرفت. در مجموع همانطور که برخی از سیاسیون گفتهاند که باید روزنهگشایی شود باید به فکر روزنه جدیدی باشیم تا از این سیکل باطل خارج شویم چون مسیری که این طیف از سیاسیون در حال پیمایش آن هستند قطعا به نفع مردم نیست و مردم هم متاسفانه ناچارا در مسیری قرار گرفتهاند که تا حدودی دچار خُسران میشوند و به نظر امیدی نیست.
🔺برخی در مجلات خود در مورد این انتخابات نوشته بودند بازگشت امید به جبهه انقلاب که من فکر میکنم تیتر واقعا غلطی است و میتوان گفت اینگونه انتخاباتها همیشه باعث تضعیف جبهه انقلاب میشود، به صورتی که ما روز به روز داریم مردم را از دست میدهیم و جبهه انقلاب ضعیفتر میشود.
🔺آرای باطله دو بخش دارد؛ یک بخش به خاطر این است که به آنها گفته شده اگر رأی ندهید مسلمان نیستید، بنابراین افراد آمدهاند و آرای سفید ریختهاند. برخی نیز فکر میکنند اگر در انتخابات شرکت نکنند با برخوردهای سخت در زندگی به دلیل ثبت نشدن کد ملیشان مواجه شوند، لذا آمده و رأی دادهاند، اما رأی سفید. آنهایی که خیلی منتقد و عصبانی هستند جملات ناشایستی در این باره مینویسند اما به نظرم باید این بخش از آراء باطله به صورت جدی خوانده و تحلیل شود و نتیجه آن به سمع مقامات ارشد کشور رسانده شود./خبرآنلاین
@mohsenhashemi_ir
🔺اگر بخواهیم یک تحلیل درستی از انتخابات و نتیجه آن داشته باشیم باید اینگونه تفسیر کنیم که در این انتخابات برخی گروههای سیاسی و مرجع به نحوی از این انتخابات راضی بودند اما آنها که ناراضی بودند، «مردم» بودند.
🔺براندازان که عمدتا خارج از کشور هستند تبلیغات وسیعی کرده بودند که انتخابات با عدم مشارکت روبرو شود که متاسفانه این موضوع را در کلانشهرها دیدیم، مثلا در شهری مثل تهران با حدود ۷۶ درصد عدم شرکت و حدود ۸ درصد هم رای باطله میتوان گفت آنها راضی شدند و توانستند مشارکت را در انتخابات به پایینترین حد خود حداقل در کلانشهرها برسانند.
🔺جبهه اصلاحات و اصلاحطلبان میخواستند کنار نارضایتی مردم قرار بگیرند و توصیهای به ثبت نام نکردند و از آن طرف هم به دلیل نداشتن کاندیدا عنوان کردند امکان ارائه لیست نداشتند، در نهایت هم تعدادی از بزرگان جبهه اصلاحات رای ندادند آنها هم به احتمال قوی الان راضی هستند چرا که فرضشان بر این است که کنار مردم ناراضی قرار گرفتهاند و به وظیفه خود عمل کردهاند.
🔺اصولگرایان تندرو هم به نظر میرسد از نتیجه انتخابات راضی هستند چرا که نه در عیان بلکه در پنهان سعی بر این داشتند که مشارکت پایین باشد تا بتوانند نامزدهای خود را به مجلس بفرستند و این اتفاق خود به خود برای آنها افتاد. یعنی اینکه ما با یک مشارکت پایین و یک رقابت غیرسیاسی روبرو شدیم و آنها توانستند کسانی که میخواهند و حتی تندترینها را وارد مجلس کنند و از نتیجه انتخابات نیز راضی باشند.
در این انتخابات قطعا مردم ضرر کردند. مردم با این فکر که حاکمیت نظام به این صورت صدای آنها را بشنود پای صندوقها نیامدند و در نتیجه الان مجلسی روی کار آمده که تندتر از مجلس فعلی است و این پیام به جهان مخابره شده که کشور ایران یک درجه دیگر تندتر شده است.
🔺پیام روی کار آمدن این مجلس تندرو به اقتصاد کشور نیز این است که باعث بلاتکلیفی در اقتصاد میشود و این بلاتکلیفی یعنی سرمایهها به سمت فعالیتهای کاذب میرود و وقتی سرمایهها به سمت فعالیتهای کاذب رفت خود به خود موجب کاهش ارزش ریال میشود و در نتیجه در سال آینده شاهد تورم بیشتر خواهیم بود. مجددا فقرا فقیرتر خواهند شد، آنچنان که الان نرخ دلار نیز به ۶۰ هزار تومان رسیده است.
🔺اگر همین روند ادامه پیدا کند در انتخابات بعدی این دور باطل را خواهیم داشت و روز به روز معیشت، آزادی و عقلانیت مردم تحت الشعاع قرار خواهد گرفت. در مجموع همانطور که برخی از سیاسیون گفتهاند که باید روزنهگشایی شود باید به فکر روزنه جدیدی باشیم تا از این سیکل باطل خارج شویم چون مسیری که این طیف از سیاسیون در حال پیمایش آن هستند قطعا به نفع مردم نیست و مردم هم متاسفانه ناچارا در مسیری قرار گرفتهاند که تا حدودی دچار خُسران میشوند و به نظر امیدی نیست.
🔺برخی در مجلات خود در مورد این انتخابات نوشته بودند بازگشت امید به جبهه انقلاب که من فکر میکنم تیتر واقعا غلطی است و میتوان گفت اینگونه انتخاباتها همیشه باعث تضعیف جبهه انقلاب میشود، به صورتی که ما روز به روز داریم مردم را از دست میدهیم و جبهه انقلاب ضعیفتر میشود.
🔺آرای باطله دو بخش دارد؛ یک بخش به خاطر این است که به آنها گفته شده اگر رأی ندهید مسلمان نیستید، بنابراین افراد آمدهاند و آرای سفید ریختهاند. برخی نیز فکر میکنند اگر در انتخابات شرکت نکنند با برخوردهای سخت در زندگی به دلیل ثبت نشدن کد ملیشان مواجه شوند، لذا آمده و رأی دادهاند، اما رأی سفید. آنهایی که خیلی منتقد و عصبانی هستند جملات ناشایستی در این باره مینویسند اما به نظرم باید این بخش از آراء باطله به صورت جدی خوانده و تحلیل شود و نتیجه آن به سمع مقامات ارشد کشور رسانده شود./خبرآنلاین
@mohsenhashemi_ir
Forwarded from اکوایران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 شریان پایتخت در حال انسداد
نسخه صوتی
▫️محسن هاشمی ، رییس شورای شهر پنجم و مدیرعامل پیشین متروی تهران معتقد است حمل و نقل عمومی برای شهروندان مانند کالای اساسی می ماند و از اولویت های اصلی شهر است اما در دولت ها آن اهمیتی که لازم است به حمل و نقل عمومی نمی دهند.
▫️او معتقد است در گذشته بیشتر به حمل و نقل عمومی توجه می شد و تا ۱۰۰ درصد اعتبارات مورد نیاز خرید اتوبوس از سوی دولت پرداخت می شد که این رقم به ۸۲.۵ درصد رسید.
▫️به گفته هاشمی در ۱۲ سال گدشته سرمایه گذاری لازم در این حوزه انجام نشده است.
▫️هاشمی در این گفت و گو به چالش هایی که سبب شد در دولت روحانی قرار داد ۶۳۰ واگن به نتیجه نرسد هم پرداخته است.
شفافیت قرارداد شهرداری تهران با چین و به سرانجام نرسیدن قطار ملی از دیگر مواردی است که هاشمی در مورد آن صحبت کرده است.
▫️او تاکید می کند بخشی از تجهیزات و واگن های مترو نزدیک به ۳۰ سال عمر کرده اند و حتی اورهال هم برای این تجهیزات جواب نمی دهد برای همین مترو گرفتار خرابی های پی در پی است.
📺 @ecoiran_webtv
نسخه صوتی
▫️محسن هاشمی ، رییس شورای شهر پنجم و مدیرعامل پیشین متروی تهران معتقد است حمل و نقل عمومی برای شهروندان مانند کالای اساسی می ماند و از اولویت های اصلی شهر است اما در دولت ها آن اهمیتی که لازم است به حمل و نقل عمومی نمی دهند.
▫️او معتقد است در گذشته بیشتر به حمل و نقل عمومی توجه می شد و تا ۱۰۰ درصد اعتبارات مورد نیاز خرید اتوبوس از سوی دولت پرداخت می شد که این رقم به ۸۲.۵ درصد رسید.
▫️به گفته هاشمی در ۱۲ سال گدشته سرمایه گذاری لازم در این حوزه انجام نشده است.
▫️هاشمی در این گفت و گو به چالش هایی که سبب شد در دولت روحانی قرار داد ۶۳۰ واگن به نتیجه نرسد هم پرداخته است.
شفافیت قرارداد شهرداری تهران با چین و به سرانجام نرسیدن قطار ملی از دیگر مواردی است که هاشمی در مورد آن صحبت کرده است.
▫️او تاکید می کند بخشی از تجهیزات و واگن های مترو نزدیک به ۳۰ سال عمر کرده اند و حتی اورهال هم برای این تجهیزات جواب نمی دهد برای همین مترو گرفتار خرابی های پی در پی است.
📺 @ecoiran_webtv
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬محسن هاشمی:
✅نتایج انتخابات اخیر، امید را در جامعه کمرنگ کرد
✅برداشت مسئولان از عدم حضور اکثریت و حضور اقلیت، خطرناک است
نسل z اکثریت جامعه از انقلاب عبور کرده است
✅نسل z اقلیت، می خواهد با تندروی مسایل کشور را پیش ببرد
✅حتی کارشناسان جریان اصولگرا و حاکمیت، توسط تندروها به انزوا کشیده شدند
✅می خواهند با مدیریت کبکی، یعنی ندیدن واقعیات و سر در برف فروبردن، کشور را اداره کنند
✅یک اقلیت تندرو ده درصدی، که خود را انقلابی می داند چگونه می تواند مشکلات مردم را حل کند؟؟
@mohsenhashemi_ir
✅نتایج انتخابات اخیر، امید را در جامعه کمرنگ کرد
✅برداشت مسئولان از عدم حضور اکثریت و حضور اقلیت، خطرناک است
نسل z اکثریت جامعه از انقلاب عبور کرده است
✅نسل z اقلیت، می خواهد با تندروی مسایل کشور را پیش ببرد
✅حتی کارشناسان جریان اصولگرا و حاکمیت، توسط تندروها به انزوا کشیده شدند
✅می خواهند با مدیریت کبکی، یعنی ندیدن واقعیات و سر در برف فروبردن، کشور را اداره کنند
✅یک اقلیت تندرو ده درصدی، که خود را انقلابی می داند چگونه می تواند مشکلات مردم را حل کند؟؟
@mohsenhashemi_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬فعالیت پروژه تلکابین واحد علوم و تحقیقات پس از شش سال تعلیق
✅این پروژه توسط محسن هاشمی معاون عمرانی وقت دانشگاه آزاد اسلامی ظرف دوسال طراحی و اجرا گردید
⁉️ اما در آستانه بهره برداری با تغییر مدیریت دانشگاه آزاد، بمدت شش سال تعلیق شد
😢 در این مدت سانحه تلخ اتوبوس در واحد علوم و تحقیقات رخ داد
✅اکنون در شرایط جوی مختلف، دانشجویان و پرسنل دانشگاه براحتی از این سیستم حمل و نقل آسان سریع، سبز و ایمن استفاده می کنند
@mohsenhashemi_ir
✅این پروژه توسط محسن هاشمی معاون عمرانی وقت دانشگاه آزاد اسلامی ظرف دوسال طراحی و اجرا گردید
⁉️ اما در آستانه بهره برداری با تغییر مدیریت دانشگاه آزاد، بمدت شش سال تعلیق شد
😢 در این مدت سانحه تلخ اتوبوس در واحد علوم و تحقیقات رخ داد
✅اکنون در شرایط جوی مختلف، دانشجویان و پرسنل دانشگاه براحتی از این سیستم حمل و نقل آسان سریع، سبز و ایمن استفاده می کنند
@mohsenhashemi_ir
🖌مردم و مثلث قات
در یک ماه گذشته موضوعاتی که در کنار خطر جنگ با اسرايیل موجب بیشترین توجه افکارعمومی و واکنش گسترده در شبکههای مجازی شد، میتوان با سه کلید واژه « قیطریه، ازگل و تلخ گوشت» نام برد که بهطور خلاصه « قات» نام مینهیم.
به عبارت دیگر افکارعمومی با سه چالش دوقطبي ایجاد شده از سوی مسوولان و چهرههای سیاسی مواجه شدند و به آن واکنش قابل تامل نشان دادند که ناشی از عدم اقناع بود.
در موضوع نخست، شهرداری تهران تصمیم گرفت در بخشی از پارک قیطریه، مسجدی احداث کند که با موج منفی اهالی منطقه، نخبگان و افکار عمومی مواجه شد و کارزاری با حدود دویست هزار امضا تاکنون برای جلوگیری از آن توسط شهروندان آماده شده است.
ساخت مسجد در تهران امری طبیعی است به خصوص در دو دهه اخیر، صدها مسجد در تهران ساخته شده و تاکنون کسی با آنها مخالفت نکرده است، پس دلایل این واکنش افکار عمومی چیست؟
نخستین دلیل، انتظار از مدیریت شهری برای رسیدگی به اولویتهای شهروندان است، زمانی که ناوگان حملونقل عمومی تهران، به شدت با کمبود و فرسودگی مواجه است، سنگینی بار ترافیک کمر تهرانیها را شکسته، آلودگی هوا از بزرگترین عوامل مرگومیر در تهران به شمار میآید و اینها همه از وظایف بر زمین مانده مدیریت شهری است، چه اصراری بر ورود به ساخت مسجد در زمینی که گويا واقف آن اجازه نداده و در منطقهای برخوردار که گويا با وصیت خیر مسجدساز نیز سازگار نیست؟ و در محوطهاي كه گويا درختان با بن بالا وجود دارد؟!
دلیل دوم، خدشهدار شدن اعتماد عمومی به مدیریت بهينه است، بعضا دیده شده که با سوءاستفاده از تشکلهای عامالمنفعه يا خیریه، ساخت مساجد و حسینیهها، مراسم مذهبی و القاب معصومین تخلفات و رانتخواری انجام میشود و طبیعتا ذهنیت عمومی به استفاده دستگاههای حاکمیتی از این عناوین حساسیت پیدا کرده است.
دلیل سوم، کاهش حضور و تقاضای متدینین برای عبادات واجب در مساجد است، به نظر نسل جوان با دینزدگی دستوپنجه نرم میکند و طبق نظرسنجیها، آمار حضور جوانان و نوجوانان و حتی ميانسالان در مساجد كاهشي است هر چند در مراسمهاي جنبي و هياتها افزايشي است.
در حالی که در شرایط فعلی همین پارک نمازخانه مناسب و البته بی رونقی دارد، باید نسل اهل مسجد بسازیم نه صرفا ساختمان مسجد .
در موضوع دوم، انتقال زمین حوزه علمیه ازگل به یکی از ائمه جمعه موقت تهران كه اتفاقا بعد از رحلت آيتالله هاشميرفسنجاني و به صورتي به جاي ايشان منصوب شدند، مورد توجه و اعتراض افکار عمومی قرار گرفت، اینکه زمینی که برای استفاده عمومی وقف شده و بخشی از اراضی شهرداری، برای ساخت حوزه علمیه در منطقه ای برخوردار واگذار شود، جاي بررسي و تأمل دارد.
انتقال زمین به موسسهای خصوصی و خانوادگي نیز موجب اعتراض شهروندان شد، به خصوص كه سوءتفاهمات برطرف نشد، چرا كه ابتدا موضوع تکذیب و ادعای جعل امضا شد و سپس حضور و اثر انگشت و امضا پذیرفته شد، اما بعد افکارعمومی، رسانهها وخبرنگاران متهم شدند!
شهید مطهری در دهه چهل در مقالات و سخنرانیهای خود با موضوع سازمان روحانیت، نسبت به خطرات و پیامدهای دولتی شدن حوزههای علمیه و وابستگی آنها به حکومت، در کنار شهید بهشتی هشدار داده بودند و در دوره فعلی نیز اکثر مراجع زنده و در گذشته نظیر آیات صافیگلپایگانی، شبیریزنجانی، وحید خراسانی، علویبروجردی و... با رویکرد دولتی شدن حوزههای علمیه مخالف هستند که در مورد صرف بودجه عمومی کشور در حوزههاست، چه رسد به سوءاستفاده احتمالي از بیتالمال با نام مراكز ديني.
این رویکرد دقیقا ستون فقرات نهاد روحانیت در جامعه که استقلال و سلامت حوزه و مراكز ديني است را هدف قرار میدهد و به چالش کاهش مرجعیت اجتماعی نهاد روحانیت دامن میزند، بنابراین واکنش گسترده افکار عمومی نه فقط به تخلف در این موضوع، بلکه به رانتخواری احتمالي گذشته از بیتالمال به نام دین و حوزه باز میگشت.
در موضوع سوم، اظهارات یک منبری سیاسی دیگر در شبهای قدر در صداوسیما، موجب واکنش گسترده متدینین و افکار عمومی شد، این چهره رسول اکرم و امیرمومنان علیهما السلام را با صفت تلخ گوشت توصیف کرده بود و توضیحات مکرر وی نیز از تغییر نظر وی حکایت نمیکرد.
پیامبری متهم شد که به فرمان وحی، هدایایی برای نرمی دل مشرکان به عنوان مولفه قلوبهم، برای جذب آنان به اسلام میداد و با مومنین و اصحاب خود نیز با نهایت مهر و مدارا رفتار میكرد.
اصولا اظهاراتي از این طرز تفكر را می توان در قالب گفتمان اسلام قدرت محور توصیف کرد، در برابر اسلام قدرت محور، اسلام اخلاق محور قرار دارد که اخلاق را مهمتر از قدرت و حتی به عنوان هدف بعثت پیامبر میداند.
متن کامل را در اعتماد بخوانید
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/215632/
@mohsenhashemi_ir
در یک ماه گذشته موضوعاتی که در کنار خطر جنگ با اسرايیل موجب بیشترین توجه افکارعمومی و واکنش گسترده در شبکههای مجازی شد، میتوان با سه کلید واژه « قیطریه، ازگل و تلخ گوشت» نام برد که بهطور خلاصه « قات» نام مینهیم.
به عبارت دیگر افکارعمومی با سه چالش دوقطبي ایجاد شده از سوی مسوولان و چهرههای سیاسی مواجه شدند و به آن واکنش قابل تامل نشان دادند که ناشی از عدم اقناع بود.
در موضوع نخست، شهرداری تهران تصمیم گرفت در بخشی از پارک قیطریه، مسجدی احداث کند که با موج منفی اهالی منطقه، نخبگان و افکار عمومی مواجه شد و کارزاری با حدود دویست هزار امضا تاکنون برای جلوگیری از آن توسط شهروندان آماده شده است.
ساخت مسجد در تهران امری طبیعی است به خصوص در دو دهه اخیر، صدها مسجد در تهران ساخته شده و تاکنون کسی با آنها مخالفت نکرده است، پس دلایل این واکنش افکار عمومی چیست؟
نخستین دلیل، انتظار از مدیریت شهری برای رسیدگی به اولویتهای شهروندان است، زمانی که ناوگان حملونقل عمومی تهران، به شدت با کمبود و فرسودگی مواجه است، سنگینی بار ترافیک کمر تهرانیها را شکسته، آلودگی هوا از بزرگترین عوامل مرگومیر در تهران به شمار میآید و اینها همه از وظایف بر زمین مانده مدیریت شهری است، چه اصراری بر ورود به ساخت مسجد در زمینی که گويا واقف آن اجازه نداده و در منطقهای برخوردار که گويا با وصیت خیر مسجدساز نیز سازگار نیست؟ و در محوطهاي كه گويا درختان با بن بالا وجود دارد؟!
دلیل دوم، خدشهدار شدن اعتماد عمومی به مدیریت بهينه است، بعضا دیده شده که با سوءاستفاده از تشکلهای عامالمنفعه يا خیریه، ساخت مساجد و حسینیهها، مراسم مذهبی و القاب معصومین تخلفات و رانتخواری انجام میشود و طبیعتا ذهنیت عمومی به استفاده دستگاههای حاکمیتی از این عناوین حساسیت پیدا کرده است.
دلیل سوم، کاهش حضور و تقاضای متدینین برای عبادات واجب در مساجد است، به نظر نسل جوان با دینزدگی دستوپنجه نرم میکند و طبق نظرسنجیها، آمار حضور جوانان و نوجوانان و حتی ميانسالان در مساجد كاهشي است هر چند در مراسمهاي جنبي و هياتها افزايشي است.
در حالی که در شرایط فعلی همین پارک نمازخانه مناسب و البته بی رونقی دارد، باید نسل اهل مسجد بسازیم نه صرفا ساختمان مسجد .
در موضوع دوم، انتقال زمین حوزه علمیه ازگل به یکی از ائمه جمعه موقت تهران كه اتفاقا بعد از رحلت آيتالله هاشميرفسنجاني و به صورتي به جاي ايشان منصوب شدند، مورد توجه و اعتراض افکار عمومی قرار گرفت، اینکه زمینی که برای استفاده عمومی وقف شده و بخشی از اراضی شهرداری، برای ساخت حوزه علمیه در منطقه ای برخوردار واگذار شود، جاي بررسي و تأمل دارد.
انتقال زمین به موسسهای خصوصی و خانوادگي نیز موجب اعتراض شهروندان شد، به خصوص كه سوءتفاهمات برطرف نشد، چرا كه ابتدا موضوع تکذیب و ادعای جعل امضا شد و سپس حضور و اثر انگشت و امضا پذیرفته شد، اما بعد افکارعمومی، رسانهها وخبرنگاران متهم شدند!
شهید مطهری در دهه چهل در مقالات و سخنرانیهای خود با موضوع سازمان روحانیت، نسبت به خطرات و پیامدهای دولتی شدن حوزههای علمیه و وابستگی آنها به حکومت، در کنار شهید بهشتی هشدار داده بودند و در دوره فعلی نیز اکثر مراجع زنده و در گذشته نظیر آیات صافیگلپایگانی، شبیریزنجانی، وحید خراسانی، علویبروجردی و... با رویکرد دولتی شدن حوزههای علمیه مخالف هستند که در مورد صرف بودجه عمومی کشور در حوزههاست، چه رسد به سوءاستفاده احتمالي از بیتالمال با نام مراكز ديني.
این رویکرد دقیقا ستون فقرات نهاد روحانیت در جامعه که استقلال و سلامت حوزه و مراكز ديني است را هدف قرار میدهد و به چالش کاهش مرجعیت اجتماعی نهاد روحانیت دامن میزند، بنابراین واکنش گسترده افکار عمومی نه فقط به تخلف در این موضوع، بلکه به رانتخواری احتمالي گذشته از بیتالمال به نام دین و حوزه باز میگشت.
در موضوع سوم، اظهارات یک منبری سیاسی دیگر در شبهای قدر در صداوسیما، موجب واکنش گسترده متدینین و افکار عمومی شد، این چهره رسول اکرم و امیرمومنان علیهما السلام را با صفت تلخ گوشت توصیف کرده بود و توضیحات مکرر وی نیز از تغییر نظر وی حکایت نمیکرد.
پیامبری متهم شد که به فرمان وحی، هدایایی برای نرمی دل مشرکان به عنوان مولفه قلوبهم، برای جذب آنان به اسلام میداد و با مومنین و اصحاب خود نیز با نهایت مهر و مدارا رفتار میكرد.
اصولا اظهاراتي از این طرز تفكر را می توان در قالب گفتمان اسلام قدرت محور توصیف کرد، در برابر اسلام قدرت محور، اسلام اخلاق محور قرار دارد که اخلاق را مهمتر از قدرت و حتی به عنوان هدف بعثت پیامبر میداند.
متن کامل را در اعتماد بخوانید
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/215632/
@mohsenhashemi_ir
مسجدسازی در پارک!
براساس آخرين گزارش از رصد فرهنگي منتشره در تابستان 1402، در جهان 4 ميليون مسجد وجود دارد كه اندونزي با 800 هزار باب در رتبه اول و ايران با 85000 در رتبه 8 قرار گرفته. تعداد مساجد در ايران بعد از پيروزي انقلاب 3 برابر شده.
البته حدود 73000 باب، اماكن مذهبي و عبادي مانند حسينيه، زينبيه، فاطميه، تكايا به تعداد آن اضافه ميشود. نمازخانهها در اماكن خصوصي و عمومي نيز كمتر از 1 ميليون باب نخواهد بود. مساجد اهل سنت نيز 27 هزار باب است.
مساجد شيعي فاقد امام جماعت 33000 باب است. نماز جماعت در 3 نوبت فقط در 30% مساجد تشكيل ميگردد. در 16% مساجد اصلاً نماز جماعت برگزار نميشود.
براساس آخرين دادهها و نظر سنجيها 58% مردم هميشه نماز روزانه خود را ميخوانند و باقيمانده اغلب، و 11% افراد جامعه نماز نميخوانند. نماز خواني با يك شيب ملايم در حال كاهش است ولي مشاركت در مناسك و روضه خواني و زيارت اماكن مذهبي افزايشي است. 14% مردم اصلاً به هيأت نميروند. به صورتي احساس ميشود واجبات كاهشي و فرع افزايشي شده است.
با توجه به جمعيت 10 ميليون نفري روزانه تهران با 2100 مسجد، به ازاي هر 5000 هزار نفر يك مسجد وجود دارد كه كلانشهر تهران را فقيرتر نسبت به ميانگين كشور نشان ميدهد. پراكندگي آنها نيز همگن نميباشد. محلات قديمي مانند 17 شهريور 270 مسجد در حالي كه در غرب تهران كه جديد است 50 مسجد وجود دارد. لذا تناسب بر قرار نشده است.
در شوراي چهارم مصوبه ساخت 400 مسجد محلهاي داده شده است كه در زمينهاي حداكثر 400 متر مربعي مساجد كوچك در 354 محله تهران ساخته و شهرداري نقش معين را داشته باشد تا خلاء كمبود مساجد در بعضي از محلات برطرف شود. در نتيجه براساس مصوبه قرار نيست كه شهرداري خود مسجد بسازد.
روزنامه جوان وابسته به سپاه در مقالهاي با تيتر سنگر خالي مسجد آورده كه بعد از گذشت دو سه ساعت از اذان، مسجدي را پيدا نميكنيد كه در ورودي آن براي نماز باز باشد. در مورد نماز صبح حتي ممكن است در زمان اذان مسجدي را با درهاي باز پيدا نكنيد.
مأموريتهاي فرهنگي و اجتماعي مساجد فقط در تعداد عملياتي ميشود. اركان مسجد يعني هيأت امنا، امام جماعت و خادم دچار مشكل است. لذا مساجد كه قرار بوده مردمي اداره شود حال منتظر كمك سازمانها دولتي و ارگانهاي هستند. تنها 20% طلاب تمايل به حضور در مساجد به عنوان امام جماعت دارند. سرويسهاي بهداشتي مساجد اغلب خارج از زمان نماز جماعت بسته است.
هيأت امناها ناقص شدهاند و خادمان نيز راضي نيستند. لذا مهمترين مشكلات مساجد هم اكنون مشكل مالي، خانه امام جماعت و خادم است، مساجد علاوه بر فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي بايد به مشكلات محله و مردم را نيز بپردازد. مساجد درآمد پايدار ندارند. ميتوان 60 خدمتي را كه دولت و شهرداريها انجام ميدهند. به مساجد سپرد، از مهد كودك تا كلاسهاي فرهنگي و ورزشي.
منطقه يك تهر ان 50 كيلومتر مربع با 10 ناحيه و 27 محله ميباشد.
با تحليل بر آمايش مساجد محلات، بيشترين مسجد در منطقه دركه و كمترين در قيطريه است. محله قيطريه با جمعيتي معادل حدود 25000 نفر و مساحت حدود 52/1 ميليون مترمربع، در محدوده شمال پارك قيطريه، جنوب جهان تاب، شرق بلوار قيطريه و غرب تا شريعتي داراي يك مسجد است.
با در نظر گرفتن محدوده اي به شعاع 500 متر براي دسترسي به مساجد. بخش مهمي از اين محله خارج از دسترسي تعيين شده به مسجد ميباشد. در نتيجه با توجه به مساحت محله احتياج به مسجد ديگري دارد. ولي محلههاي هم جوار قيطريه مانند دزاشيب، حكمت، چيذر، داراي مساجد بيشتري هستند.
روشن است كه محله قيطريه مسجد ديگري ميخواهد. ولي آيا راه آن است كه شهرداري دنبال ميكند اينكه قبل از اينكه در محله دنبال زمين لازم باشد. به آسانترين راه رو ميكند كه برخي درختان را جابجا كند.
در محل دور درختان با پانلهاي فلزي حصار كارگاهي درست كرده. استفاده كنندگان از پارك را تحريك و با اعتراض هم آنچان برخورد كند كه همين است و ميسازيم و هيچكس نميتواند جلوگيري كند.
سازندگی
@mohsenhashemi_ir
براساس آخرين گزارش از رصد فرهنگي منتشره در تابستان 1402، در جهان 4 ميليون مسجد وجود دارد كه اندونزي با 800 هزار باب در رتبه اول و ايران با 85000 در رتبه 8 قرار گرفته. تعداد مساجد در ايران بعد از پيروزي انقلاب 3 برابر شده.
البته حدود 73000 باب، اماكن مذهبي و عبادي مانند حسينيه، زينبيه، فاطميه، تكايا به تعداد آن اضافه ميشود. نمازخانهها در اماكن خصوصي و عمومي نيز كمتر از 1 ميليون باب نخواهد بود. مساجد اهل سنت نيز 27 هزار باب است.
مساجد شيعي فاقد امام جماعت 33000 باب است. نماز جماعت در 3 نوبت فقط در 30% مساجد تشكيل ميگردد. در 16% مساجد اصلاً نماز جماعت برگزار نميشود.
براساس آخرين دادهها و نظر سنجيها 58% مردم هميشه نماز روزانه خود را ميخوانند و باقيمانده اغلب، و 11% افراد جامعه نماز نميخوانند. نماز خواني با يك شيب ملايم در حال كاهش است ولي مشاركت در مناسك و روضه خواني و زيارت اماكن مذهبي افزايشي است. 14% مردم اصلاً به هيأت نميروند. به صورتي احساس ميشود واجبات كاهشي و فرع افزايشي شده است.
با توجه به جمعيت 10 ميليون نفري روزانه تهران با 2100 مسجد، به ازاي هر 5000 هزار نفر يك مسجد وجود دارد كه كلانشهر تهران را فقيرتر نسبت به ميانگين كشور نشان ميدهد. پراكندگي آنها نيز همگن نميباشد. محلات قديمي مانند 17 شهريور 270 مسجد در حالي كه در غرب تهران كه جديد است 50 مسجد وجود دارد. لذا تناسب بر قرار نشده است.
در شوراي چهارم مصوبه ساخت 400 مسجد محلهاي داده شده است كه در زمينهاي حداكثر 400 متر مربعي مساجد كوچك در 354 محله تهران ساخته و شهرداري نقش معين را داشته باشد تا خلاء كمبود مساجد در بعضي از محلات برطرف شود. در نتيجه براساس مصوبه قرار نيست كه شهرداري خود مسجد بسازد.
روزنامه جوان وابسته به سپاه در مقالهاي با تيتر سنگر خالي مسجد آورده كه بعد از گذشت دو سه ساعت از اذان، مسجدي را پيدا نميكنيد كه در ورودي آن براي نماز باز باشد. در مورد نماز صبح حتي ممكن است در زمان اذان مسجدي را با درهاي باز پيدا نكنيد.
مأموريتهاي فرهنگي و اجتماعي مساجد فقط در تعداد عملياتي ميشود. اركان مسجد يعني هيأت امنا، امام جماعت و خادم دچار مشكل است. لذا مساجد كه قرار بوده مردمي اداره شود حال منتظر كمك سازمانها دولتي و ارگانهاي هستند. تنها 20% طلاب تمايل به حضور در مساجد به عنوان امام جماعت دارند. سرويسهاي بهداشتي مساجد اغلب خارج از زمان نماز جماعت بسته است.
هيأت امناها ناقص شدهاند و خادمان نيز راضي نيستند. لذا مهمترين مشكلات مساجد هم اكنون مشكل مالي، خانه امام جماعت و خادم است، مساجد علاوه بر فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي بايد به مشكلات محله و مردم را نيز بپردازد. مساجد درآمد پايدار ندارند. ميتوان 60 خدمتي را كه دولت و شهرداريها انجام ميدهند. به مساجد سپرد، از مهد كودك تا كلاسهاي فرهنگي و ورزشي.
منطقه يك تهر ان 50 كيلومتر مربع با 10 ناحيه و 27 محله ميباشد.
با تحليل بر آمايش مساجد محلات، بيشترين مسجد در منطقه دركه و كمترين در قيطريه است. محله قيطريه با جمعيتي معادل حدود 25000 نفر و مساحت حدود 52/1 ميليون مترمربع، در محدوده شمال پارك قيطريه، جنوب جهان تاب، شرق بلوار قيطريه و غرب تا شريعتي داراي يك مسجد است.
با در نظر گرفتن محدوده اي به شعاع 500 متر براي دسترسي به مساجد. بخش مهمي از اين محله خارج از دسترسي تعيين شده به مسجد ميباشد. در نتيجه با توجه به مساحت محله احتياج به مسجد ديگري دارد. ولي محلههاي هم جوار قيطريه مانند دزاشيب، حكمت، چيذر، داراي مساجد بيشتري هستند.
روشن است كه محله قيطريه مسجد ديگري ميخواهد. ولي آيا راه آن است كه شهرداري دنبال ميكند اينكه قبل از اينكه در محله دنبال زمين لازم باشد. به آسانترين راه رو ميكند كه برخي درختان را جابجا كند.
در محل دور درختان با پانلهاي فلزي حصار كارگاهي درست كرده. استفاده كنندگان از پارك را تحريك و با اعتراض هم آنچان برخورد كند كه همين است و ميسازيم و هيچكس نميتواند جلوگيري كند.
سازندگی
@mohsenhashemi_ir
🖌فخر فروشي به سبك زاكاني
آنچه هم اكنون در شهر تهران به عنوان حمل و نقل عمومي هر چند ناقص مورد استفاده عموم قرار ميگيرد، سابقهاي حداقل صدو سي ساله داشته، چرا كه مبناي مثل تعارف شاه عبدالعظيمي از خريد بليط دو طرفه واگن دودي ميآيد.
اين سامانه حمل و نقل عمومي توسط ناصرالدين شاه قاجار با قراردادي به سبك BOT در سال 1266 در يك صفحه با شركتي بلژيكي به اجرا در آمد و سالها فاصله تهران تا شاه عبدالعظيم را خدمت رساني ميكرد. اولين خودروي حمل و نقل عمومي مربوط به اواخر دوره قاجار است.
در دوران پهلوي در سال 1331 شركت واحد اتوبوسراني تشكيل و در سال 1354 نيز شركت راه آهن شهري تهران و حومه (مترو) تأسيس و كلنگ مترو نيز براي 4 خط مترو به طول 60 كيلومتر در اوج انقلاب اسلامي در سال 1356 زده شد.
از پيروزي انقلاب تا امروز عليرغم مخالفت دلواپسان وقت با ادامه ساخت مترو، با همت و پيگيري مجمع نمايندگان تهران در مجلس به رياست آيتالله هاشمي رفسنجاني، كارگران، كارمندان و مديران زحمات زيادي كشيده شد تا هم اكنون با 7 خط مترو، 159 ايستگاه و 1507 واگن، توانايي جابجايي حداقل 3 ميليون سفر در روز به دست آمده و تهران مقام بيستم را در سامانههاي حمل و نقل ريلي درون شهري جهان به خود اختصاص داده است.
اين نتيجه با استفاده از اعتبارات بانكي، فاينانس يا يوزانس حداقل 3 ميليارد دلاري و قراردادهاي بينالمللي انجام شده است.
لذا تأمين سامانه حمل و نقل عمومي كارآمد از وظايف ذاتي مديريت شهري بوده و احتياج به اين همه سروصدا و فخرفروشي ندارد.
شايان ذكر است براساس همين وظيفه در هر دوره خدماتي به سرانجام ميرسد. از جمله در دوره پنجم شورا نيز 40 كيلومتر از مترو و 30 ايستگاه 105 واگن اضافه شد. البته نتيجه ادامه فعاليتها از دوره چهارم بود. و قرارداد 105 واگن هم از 25% قرارداد دورههاي قبل بود.
لذا اين طور نيست كه همه فعاليتها منجر به نتيجه، مصادره به شخص شود. برقي سازي حمل و نقل عمومي هم از دهه 70 حداقل با 100 اتوبوس برقي با كابل بالاسري به سرانجام رسيد كه بيش از سي سال و هم اكنون با 64 اتوبوس مشغول به كار است.
لذا مشخص است كه پيشينيان كه زاكاني خود را از همه برتر ميداند و خدمات خود را بهترين عنوان ميكند. و مبتكرانه جمله قويترين دوره مديريت شهري را به راحتي به زبان ميراند، مجدانه بيشتر از آنچه او با اين همه سروصدا به صورتي قول آن را ميدهد، به سامان رساندهاند. بدون پشتوانه قدرت در چهارچوب قانون كارنامه قابل عرضهاي دارند.
نگاهي به ايستگاههايي كه در طول 2 سال گذشته افتتاح شد، اين امر را به خوبي نشان ميدهد. طراحي و مناقصه و كلنگ خط 6 و 7 مترو در سال 1386 به زمين زده شده. چهار دستگاه TBM براي اجراي آن تأمين و ساخت آن در بخش سيويل به حدود 95% رسيد.
ميوه رسيده آن از درخت تناور خطوط 6 و 7 چيده و با فخرفروشي و بدون يادي از پيشنييان به رخ مردم كشيده شد.
قرارداد 630 واگن كه با تبليغات كاذب آن را هزار و اندي مطرح ميكنند، مصوبهاي از سال 1395 دارد. مراحل قانوني مناقصه در اوج تحريمهاي ترامپي و با مخالفتهاي بازرسي كل كشور براي تعيين برنده مناقصه به سختي به امضاي قرار داد رسيده.
تخصيص سهميه فاينانس و تصويب در بانك مركزي ايران و بيمه خلقي چين و ابلاغ به دست اندركاران دو طرف تا مرحله پيش پرداخت را پشت سر گذاشته، خوشبختانه در طول 2 سال و نيم بخشي از پيش پرداخت داده شد. زحمات اين حركت كاملاً بدوش وزارت كشور، معاونت عمراني و سازمان شهرداريها بوده و اصولاً ربطي به شهرداري تهران ندارد. و باز پرداخت هم به عهده دولت است.
معاون حمل و نقل و ترافيك شهردراي تهران از جشن تكميل خطوط 7 گانه مترو خبر داده كه سهم شهرداري فعلي نيم درصد هم نيست. البته خبري هم از شروع احداث ساخت خطوط 8 و 9 و 10 و 11 داده شد كه جاي تبريك دارد و اگر بودجه تأمين شود ميتواند در 15 سال آينده تكميل و به بهرهبرداري برسد.
به نظر آنچه هم اكنون بخشي از اعضاي شوراي شهر را عصباني نموده. تبليغات بي حد و بعضاً بي پشتوانه و بدون نتيجه براي اين دوره شورا با قولهاي پي در پي و بي خبر گذاشتن اعضا از واقعيتها ميباشد.
براي مثال پيش پرداخت 630 واگن از ابتداي سال 1402 چند بار پرداخت شده اعلام شد. و از سهميه فاينانس 25% و 50% تا 1000 واگن هم خبري نيست؟!
هميشه فخر فروشي مورد نكوهش بوده است. البته ذهن به سمت مال و جاه و مقام ميرود. ولي اين مقال فخر فروشي مديران به پشتوانه قدرت حكومتي را مد نظر قرار داده است.
سالها پيش در بازديدي، فردي گفت شهيد ندادهايم تا مديران فخر فروشي كنند و آن هم نه برپايه تخصص و تعهد و يا عملكرد قابل تقدير، بلكه بر پايه اتصال به قدرت و خود را عاري از هرگونه پاسخگويي ديدن.
@mohsenhashemi_ir
آنچه هم اكنون در شهر تهران به عنوان حمل و نقل عمومي هر چند ناقص مورد استفاده عموم قرار ميگيرد، سابقهاي حداقل صدو سي ساله داشته، چرا كه مبناي مثل تعارف شاه عبدالعظيمي از خريد بليط دو طرفه واگن دودي ميآيد.
اين سامانه حمل و نقل عمومي توسط ناصرالدين شاه قاجار با قراردادي به سبك BOT در سال 1266 در يك صفحه با شركتي بلژيكي به اجرا در آمد و سالها فاصله تهران تا شاه عبدالعظيم را خدمت رساني ميكرد. اولين خودروي حمل و نقل عمومي مربوط به اواخر دوره قاجار است.
در دوران پهلوي در سال 1331 شركت واحد اتوبوسراني تشكيل و در سال 1354 نيز شركت راه آهن شهري تهران و حومه (مترو) تأسيس و كلنگ مترو نيز براي 4 خط مترو به طول 60 كيلومتر در اوج انقلاب اسلامي در سال 1356 زده شد.
از پيروزي انقلاب تا امروز عليرغم مخالفت دلواپسان وقت با ادامه ساخت مترو، با همت و پيگيري مجمع نمايندگان تهران در مجلس به رياست آيتالله هاشمي رفسنجاني، كارگران، كارمندان و مديران زحمات زيادي كشيده شد تا هم اكنون با 7 خط مترو، 159 ايستگاه و 1507 واگن، توانايي جابجايي حداقل 3 ميليون سفر در روز به دست آمده و تهران مقام بيستم را در سامانههاي حمل و نقل ريلي درون شهري جهان به خود اختصاص داده است.
اين نتيجه با استفاده از اعتبارات بانكي، فاينانس يا يوزانس حداقل 3 ميليارد دلاري و قراردادهاي بينالمللي انجام شده است.
لذا تأمين سامانه حمل و نقل عمومي كارآمد از وظايف ذاتي مديريت شهري بوده و احتياج به اين همه سروصدا و فخرفروشي ندارد.
شايان ذكر است براساس همين وظيفه در هر دوره خدماتي به سرانجام ميرسد. از جمله در دوره پنجم شورا نيز 40 كيلومتر از مترو و 30 ايستگاه 105 واگن اضافه شد. البته نتيجه ادامه فعاليتها از دوره چهارم بود. و قرارداد 105 واگن هم از 25% قرارداد دورههاي قبل بود.
لذا اين طور نيست كه همه فعاليتها منجر به نتيجه، مصادره به شخص شود. برقي سازي حمل و نقل عمومي هم از دهه 70 حداقل با 100 اتوبوس برقي با كابل بالاسري به سرانجام رسيد كه بيش از سي سال و هم اكنون با 64 اتوبوس مشغول به كار است.
لذا مشخص است كه پيشينيان كه زاكاني خود را از همه برتر ميداند و خدمات خود را بهترين عنوان ميكند. و مبتكرانه جمله قويترين دوره مديريت شهري را به راحتي به زبان ميراند، مجدانه بيشتر از آنچه او با اين همه سروصدا به صورتي قول آن را ميدهد، به سامان رساندهاند. بدون پشتوانه قدرت در چهارچوب قانون كارنامه قابل عرضهاي دارند.
نگاهي به ايستگاههايي كه در طول 2 سال گذشته افتتاح شد، اين امر را به خوبي نشان ميدهد. طراحي و مناقصه و كلنگ خط 6 و 7 مترو در سال 1386 به زمين زده شده. چهار دستگاه TBM براي اجراي آن تأمين و ساخت آن در بخش سيويل به حدود 95% رسيد.
ميوه رسيده آن از درخت تناور خطوط 6 و 7 چيده و با فخرفروشي و بدون يادي از پيشنييان به رخ مردم كشيده شد.
قرارداد 630 واگن كه با تبليغات كاذب آن را هزار و اندي مطرح ميكنند، مصوبهاي از سال 1395 دارد. مراحل قانوني مناقصه در اوج تحريمهاي ترامپي و با مخالفتهاي بازرسي كل كشور براي تعيين برنده مناقصه به سختي به امضاي قرار داد رسيده.
تخصيص سهميه فاينانس و تصويب در بانك مركزي ايران و بيمه خلقي چين و ابلاغ به دست اندركاران دو طرف تا مرحله پيش پرداخت را پشت سر گذاشته، خوشبختانه در طول 2 سال و نيم بخشي از پيش پرداخت داده شد. زحمات اين حركت كاملاً بدوش وزارت كشور، معاونت عمراني و سازمان شهرداريها بوده و اصولاً ربطي به شهرداري تهران ندارد. و باز پرداخت هم به عهده دولت است.
معاون حمل و نقل و ترافيك شهردراي تهران از جشن تكميل خطوط 7 گانه مترو خبر داده كه سهم شهرداري فعلي نيم درصد هم نيست. البته خبري هم از شروع احداث ساخت خطوط 8 و 9 و 10 و 11 داده شد كه جاي تبريك دارد و اگر بودجه تأمين شود ميتواند در 15 سال آينده تكميل و به بهرهبرداري برسد.
به نظر آنچه هم اكنون بخشي از اعضاي شوراي شهر را عصباني نموده. تبليغات بي حد و بعضاً بي پشتوانه و بدون نتيجه براي اين دوره شورا با قولهاي پي در پي و بي خبر گذاشتن اعضا از واقعيتها ميباشد.
براي مثال پيش پرداخت 630 واگن از ابتداي سال 1402 چند بار پرداخت شده اعلام شد. و از سهميه فاينانس 25% و 50% تا 1000 واگن هم خبري نيست؟!
هميشه فخر فروشي مورد نكوهش بوده است. البته ذهن به سمت مال و جاه و مقام ميرود. ولي اين مقال فخر فروشي مديران به پشتوانه قدرت حكومتي را مد نظر قرار داده است.
سالها پيش در بازديدي، فردي گفت شهيد ندادهايم تا مديران فخر فروشي كنند و آن هم نه برپايه تخصص و تعهد و يا عملكرد قابل تقدير، بلكه بر پايه اتصال به قدرت و خود را عاري از هرگونه پاسخگويي ديدن.
@mohsenhashemi_ir
همه چیز درباره خاطرات هاشمی
به بهانه رونمایی از بیستمین جلد خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی
سهشنبه گذشته روزنامه «شرق» میزبان میزگردی برای رونمایی و بررسی کتاب خاطرات مرحوم هاشمیرفسنجانی (سال۱۳۸۰) با عنوان «افراط در اختلاف» بود که با حضور سردار حسین علایی، سیدرضا صالحیامیری، محسن هاشمیرفسنجانی و محمد عطریانفر برگزار شد.
ابتدای نشست با سخنان محسن هاشمی همراه بود که روی نحوه نگارش و سیر تطور خاطرهنویسی مرحوم هاشمی متمرکز شد و در هرتشریح تفاوت خاطرات ۱۳۸۰ با دورههای قبل عنوان داشت: «نحوه نوشتار مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی در طول ۲۰ جلدی که از خاطراتشان منتشر شده، تغییرات مثبتی داشته است»
وی در تبیین این تغییرات مثبت میگوید: «در ابتدا خلاصهنویسی و اشاره به مطالب غیرمهم در خاطرات آیتالله هاشمی بسیار زیاد است، اما به مرور این خلاصهنویسی و ذکر مطالب مهم در خاطرات با تبحر خاصی نوشته شده است. به صورتی که ضمن آنکه مفهوم را میرساند برای کسانی که اهل مطالعه، تحقیق و پیگیری هم باشند به آنها سرنخهایی را هم میدهد تا بتوانند در زمان خود موضوع را پیدا کنند».
به دلیل آنکه محسن هاشمی بیان میدارد: «این خاطرات همان روز یا فردای آن روز (واقعه) نوشته شده است».
لذا به باور او «این خاطرات بسیار متقن هستند، در حالی که بسیاری از خاطرات حال حاضر کشور بر اساس تاریخ شفاهی است و در تاریخ شفاهی امکان دارد که فرد در ذکر برخی خاطرات غلو کند یا آن را به صورت ناشناخته و به شکلی روایت کند که برای فرد بازگوکننده مثبت جلوه داده شود».
با این دلایل فرزند مرحوم هاشمی، تأکید دارد: «چون مرحوم آیتالله هاشمی سعی داشتند زمان نگارش خاطرات قضاوتی نداشته باشند، در نتیجه صرفا مواضعی که دیگران عنوان داشتهاند یا اتفاقاتی را که روی داده است، نوشتهاند».
در بخش دیگری از بررسی نحوه نگارش مرحوم آیتالله هاشمی در خاطراتشان، محسن هاشمی این را هم متذکر میشود: «مرحوم هاشمی آگاه بودند در خاطرهنویسی خود باید به سبکی عمل کنند که اسرار نظام هم مورد خدشه وارد نشود و به همین واسطه در خاطرات مرحوم هاشمی مسائل امنیتی حائز اهمیت دیده نمیشود. در نتیجه میتوان این خاطرات را با یک فاصله زمانی ۲۰ساله در جمهوری اسلامی ایران منتشر کرد».
آغاز اعمال ممیزی در دولت رئیسی
محسن هاشمی در سرفصل دیگری از سخنان خود به موضوع نگاه دستگاهها و نهادهای ذیربط پیرامون ممیزی و سانسورهای درخواستشده بر کتاب خاطرات ورود کرده و این نکته مهم را پیش میکشد: «تا قبل از روی کار آمدن دولت سید ابراهیم رئیسی در سال ۱۴۰۰، هیچگونه مشکل یا محدودیتی برای چاپ خاطرات مرحوم هاشمیرفسنجانی وجود نداشت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم هیچگونه سانسوری را برای انتشار این خاطرات اعمال نمیکرد».
اما به گفته او «در همان اولین سالی که دولت سیزدهم مستقر شد و در زمان بارگذاری کتاب با تأخیر جدی برای اخذ مجوز انتشار مواجه شدیم». این در حالی است که محسن هاشمی بیان میدارد: «معمولا خاطرات مرحوم هاشمی سه یا چهار ماه زودتر به دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای ارسال میشود. با این هدف که اگر این خاطرات مشکلی برای نظام ایجاد میکند یا این خاطرات به پاورقی یا توضیحات احتیاج دارد، ذکر شود که بتوان آن را تصحیح کرد یا اگر نکتهای ضرورت دارد که در خاطرات نباشد و ذکر نشود، اعمال شود».
با وجود این محسن هاشمی تصریح میکند: «تاکنون از دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای هم هیچگونه نظری دراینباره نداشتهایم و هیچوقت هم گفته نشد یا توصیه نشد که این خاطرات را تغییر داده یا درباره بخشهایی از آن توضیحاتی داده شود».
آنطورکه محسن هاشمی ادامه میدهد «در سال ۱۴۰۰ و از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم و پس از چهار ماه چنین اتفاقی روی داد و با وجود آنکه این خاطرات برای اخذ مجوز بارگذاری شده بود، در چاپ آن تأخیر صورت میگرفت». چون به گفته او «سعی شده بود این خاطرات را به نمایشگاه کتاب برسانیم، بهناگاه عنوان شد که بخشهایی از کتاب باید حذف شود».
محسن هاشمی «در مجموع میزان ممیزیهای خاطرات مرحوم هاشمی را حدود ۱۰۰ مورد برآورد میکند که البته به صورت کلیگویی ارائه شده بود و دلیل آن هم از نگاه وی، تعجیل وزارت فرهنگ بوده یا همپوشانی و موازیکاری نهادها و ارگانها».
چراکه او احتمال میدهد: «این خاطرات از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای نهادها، ارگانها و سازمانهای مختلف ارسال شده است و هرکدام از این نهادها و ارگانها تنها به طرح ممیزی مد نظر خود پرداختهاند».
متن کامل را در شرق بخوانید
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-930033
@mohsenhashemi_ir
به بهانه رونمایی از بیستمین جلد خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی
سهشنبه گذشته روزنامه «شرق» میزبان میزگردی برای رونمایی و بررسی کتاب خاطرات مرحوم هاشمیرفسنجانی (سال۱۳۸۰) با عنوان «افراط در اختلاف» بود که با حضور سردار حسین علایی، سیدرضا صالحیامیری، محسن هاشمیرفسنجانی و محمد عطریانفر برگزار شد.
ابتدای نشست با سخنان محسن هاشمی همراه بود که روی نحوه نگارش و سیر تطور خاطرهنویسی مرحوم هاشمی متمرکز شد و در هرتشریح تفاوت خاطرات ۱۳۸۰ با دورههای قبل عنوان داشت: «نحوه نوشتار مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی در طول ۲۰ جلدی که از خاطراتشان منتشر شده، تغییرات مثبتی داشته است»
وی در تبیین این تغییرات مثبت میگوید: «در ابتدا خلاصهنویسی و اشاره به مطالب غیرمهم در خاطرات آیتالله هاشمی بسیار زیاد است، اما به مرور این خلاصهنویسی و ذکر مطالب مهم در خاطرات با تبحر خاصی نوشته شده است. به صورتی که ضمن آنکه مفهوم را میرساند برای کسانی که اهل مطالعه، تحقیق و پیگیری هم باشند به آنها سرنخهایی را هم میدهد تا بتوانند در زمان خود موضوع را پیدا کنند».
به دلیل آنکه محسن هاشمی بیان میدارد: «این خاطرات همان روز یا فردای آن روز (واقعه) نوشته شده است».
لذا به باور او «این خاطرات بسیار متقن هستند، در حالی که بسیاری از خاطرات حال حاضر کشور بر اساس تاریخ شفاهی است و در تاریخ شفاهی امکان دارد که فرد در ذکر برخی خاطرات غلو کند یا آن را به صورت ناشناخته و به شکلی روایت کند که برای فرد بازگوکننده مثبت جلوه داده شود».
با این دلایل فرزند مرحوم هاشمی، تأکید دارد: «چون مرحوم آیتالله هاشمی سعی داشتند زمان نگارش خاطرات قضاوتی نداشته باشند، در نتیجه صرفا مواضعی که دیگران عنوان داشتهاند یا اتفاقاتی را که روی داده است، نوشتهاند».
در بخش دیگری از بررسی نحوه نگارش مرحوم آیتالله هاشمی در خاطراتشان، محسن هاشمی این را هم متذکر میشود: «مرحوم هاشمی آگاه بودند در خاطرهنویسی خود باید به سبکی عمل کنند که اسرار نظام هم مورد خدشه وارد نشود و به همین واسطه در خاطرات مرحوم هاشمی مسائل امنیتی حائز اهمیت دیده نمیشود. در نتیجه میتوان این خاطرات را با یک فاصله زمانی ۲۰ساله در جمهوری اسلامی ایران منتشر کرد».
آغاز اعمال ممیزی در دولت رئیسی
محسن هاشمی در سرفصل دیگری از سخنان خود به موضوع نگاه دستگاهها و نهادهای ذیربط پیرامون ممیزی و سانسورهای درخواستشده بر کتاب خاطرات ورود کرده و این نکته مهم را پیش میکشد: «تا قبل از روی کار آمدن دولت سید ابراهیم رئیسی در سال ۱۴۰۰، هیچگونه مشکل یا محدودیتی برای چاپ خاطرات مرحوم هاشمیرفسنجانی وجود نداشت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم هیچگونه سانسوری را برای انتشار این خاطرات اعمال نمیکرد».
اما به گفته او «در همان اولین سالی که دولت سیزدهم مستقر شد و در زمان بارگذاری کتاب با تأخیر جدی برای اخذ مجوز انتشار مواجه شدیم». این در حالی است که محسن هاشمی بیان میدارد: «معمولا خاطرات مرحوم هاشمی سه یا چهار ماه زودتر به دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای ارسال میشود. با این هدف که اگر این خاطرات مشکلی برای نظام ایجاد میکند یا این خاطرات به پاورقی یا توضیحات احتیاج دارد، ذکر شود که بتوان آن را تصحیح کرد یا اگر نکتهای ضرورت دارد که در خاطرات نباشد و ذکر نشود، اعمال شود».
با وجود این محسن هاشمی تصریح میکند: «تاکنون از دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای هم هیچگونه نظری دراینباره نداشتهایم و هیچوقت هم گفته نشد یا توصیه نشد که این خاطرات را تغییر داده یا درباره بخشهایی از آن توضیحاتی داده شود».
آنطورکه محسن هاشمی ادامه میدهد «در سال ۱۴۰۰ و از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم و پس از چهار ماه چنین اتفاقی روی داد و با وجود آنکه این خاطرات برای اخذ مجوز بارگذاری شده بود، در چاپ آن تأخیر صورت میگرفت». چون به گفته او «سعی شده بود این خاطرات را به نمایشگاه کتاب برسانیم، بهناگاه عنوان شد که بخشهایی از کتاب باید حذف شود».
محسن هاشمی «در مجموع میزان ممیزیهای خاطرات مرحوم هاشمی را حدود ۱۰۰ مورد برآورد میکند که البته به صورت کلیگویی ارائه شده بود و دلیل آن هم از نگاه وی، تعجیل وزارت فرهنگ بوده یا همپوشانی و موازیکاری نهادها و ارگانها».
چراکه او احتمال میدهد: «این خاطرات از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای نهادها، ارگانها و سازمانهای مختلف ارسال شده است و هرکدام از این نهادها و ارگانها تنها به طرح ممیزی مد نظر خود پرداختهاند».
متن کامل را در شرق بخوانید
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-930033
@mohsenhashemi_ir
شرق
مسیر ممیزی و تفاهم در انتشار خاطرات آیتالله
سهشنبه گذشته روزنامه «شرق» میزبان میزگردی برای رونمایی و بررسی کتاب خاطرات مرحوم هاشمیرفسنجانی (سال۱۳۸۰) با عنوان «افراط در اختلاف» بود که با حضور سردار حسین علایی، سیدرضا صالحیامیری، محسن هاشمیرفسنجانی و محمد عطریانفر برگزار شد.
Forwarded from کانال خبری بامدادنو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 گلایه های بغض آلود صادق زیباکلام از علی اکبر ولایتی رییس دانشگاه آزاد و مقیمی رییس دانشگاه تهران
🔸 آقای مقیمی شما چطور رویتان شد درس این آقا (سردار حسین علایی) را حذف کنی؟ این آدم به اندازه وزن شما در جبهه بوده؛ به کرات باید شهید میشد.
🔸 دوست دارم از ولایتی بپرسم که در آن دنیا چه جوری رویت میشود در چشمهای هاشمی رفسنجانی نگاه کنی؟ من میدانم که رفسنجانی چقدر برای این انقلاب زحمت کشید. آنوقت ما میآییم سهتا از بچههایش را از دانشگاه اخراج میکنیم./ جماران
❇️ @baamdadeno
🔸 آقای مقیمی شما چطور رویتان شد درس این آقا (سردار حسین علایی) را حذف کنی؟ این آدم به اندازه وزن شما در جبهه بوده؛ به کرات باید شهید میشد.
🔸 دوست دارم از ولایتی بپرسم که در آن دنیا چه جوری رویت میشود در چشمهای هاشمی رفسنجانی نگاه کنی؟ من میدانم که رفسنجانی چقدر برای این انقلاب زحمت کشید. آنوقت ما میآییم سهتا از بچههایش را از دانشگاه اخراج میکنیم./ جماران
❇️ @baamdadeno
برنامه هفتم در راستاي سند چشمانداز يا شعار؟
سال 1383، يعني سال پاياني دولت اصلاحات و به بيان ديگر سال آخر، 16 سال توسعه اقتصادي و اجتماعي در كشور بود كه دولت سازندگي آن را آغاز كرد و دولت اصلاحات مسير اقتصادي و اجتماعي توسعه را تداوم بخشيد.
در سال 1384، سند چشمانداز بيست ساله كه هدف آن رساندن ايران به قدرت اول منطقه از نظر اقتصادي، علمي و فناوري بود، پس از چند سال تلاش جمعي دولت و مجلس وقت و با مديريت مجمع تشخيص مصلحت نظام و شخص آيتالله هاشميرفسنجاني تدوين و با تاييد نهايي آن توسط رهبر انقلاب، به عنوان نقشه راه جمهوري اسلامي در بيست سال آينده، يعني تا سال 1404 ابلاغ شد.
اكنون يكسال تا پايان اين بيست سال باقي مانده، اما فاصله ايران تا رسيدن به اهداف سند چشمانداز گويي چند هزار سال شده است، چراكه تقريبا در تمامي شاخصها، به جاي پيشرفت و نزديك شدن به هدف در حال دورتر شدن هستيم و برنامه هفتم توسعه كه قرار است گام بعدي سند چشمانداز باشد در هالهاي از توهم و شعار و بدون توجه به شرايط سخت اقتصادي و چالشهاي بنيادين جامعه در مسائل اجتماعي و فرهنگي و بحرانهاي سياست داخلي و سياست خارجي در حال تصويب است.
قانون برنامه هفتم توسعه كه به برنامه پيشرفت جمهوري اسلامي ايران تغيير نام داده است، بعد از حداقل 2 سال و نيم تاخير به مرحله رفع ايرادات 70 گانه شوراي نگهبان در مجلس شوراي اسلامي رسيد. البته مواردي را مجلس اصرار داشت كه ميتواند باز هم باعث تاخير در تصويب نهايي شود.
مجمع تشخيص مصلحت نظام بايد به موارد اختلافي رسيدگي كند. برنامه هفتم پيشرفت 22 فصل، 7 بخش اقتصادي، زيربنايي، اجتماعي، علمي، فناوري، آموزشي و سياستهاي خارجي، دفاعي، امنيتي، اداري، حقوقي، قضايي را شامل ميشود، از بيش از 300 ماده پيشنهادي دولت به 118 ماده و چندين ماده الحاقي تقليل يافته است.
شاخصهاي مهم از جمله رشد 8 درصدي، رشد صادرات نفتي 12 درصدي، رشد صادرات غيرنفتي 22 درصدي و رشد نقدينگي 20درصدي در نظر گرفته شده است. در طول 35 سال گذشته قرار بوده است برنامههاي 5 ساله توسعه يكي از زيربناييترين قوانين سياستگذاري كشور باشد.
به دلايل مختلف از جمله كمبود بودجه، سوءمديريت ترجيح بعضي از سياستهاي امنيتي، دفاعي، خارجي، تحريمهاي ناشي از مصوبه شوراي امنيت سازمان ملل، برنامههاي توسعه پنجم و ششم نتوانستهاند پيشرفت و توسعه كشور، اهداف سند چشمانداز در افق 1404 و گسترش عدالت را محقق كنند. به همين دليل مساله محور شدن برنامه هفتم پيشرفت مورد نظر دولت سيزدهم قرار گرفت.
هماكنون كه در آستانه تصويب نهايي برنامه هفتم پيشرفت اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي به عنوان آخرين برنامه در افق سند چشمانداز بيست ساله كشور كه آيتالله هاشميرفسنجاني براي آن تلاش زيادي كردند، هستيم. با تصويب قانون بودجه 1403 قبل از تصويب نهايي برنامه هفتم پيشرفت، تشريفاتي بودن آن كليد خورده است.
به نظر باز هم مسير نتيجه قابل توجهي نصيب كشور و مردم نميشود و بر اساس شواهد موجود ممكن است نتايج ضعيفتري نسبت به برنامههاي قبلي كه گفته ميشود حداكثر 30درصد موفق بودهاند به دست آيد و همچنان ناترازيها افزايش يابد.
به صورتي احساس ميشود كه مكتب فكري هاشميرفسنجاني براي توسعه و آباداني و رفاه كمرنگ ميشود. با توجه به يكدستسازي سياسي برنامه هفتم توسعه يا پيشرفت ميتوانست حداقل ظرفيتي براي نجات اقتصاد كشور باشد.
بدين معني كه مهمترين معضلات و چالشهاي كشور شناسايي و اولويتها ديده و در احكام برنامه راهكارها ارايه شود. ولي به نظر چنين نشد و با شرايط و سياستهاي موجود و روشهاي برخورد با مسائل جهاني و داخلي دستاوردي كمتر از برنامه فعلي (ششم) داشته باشد.
موارد مهمي كه به آن توجه جدي نشده از قرار زير است:
ادامه مقاله را در اعتماد بخوانید
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/216847/%
سال 1383، يعني سال پاياني دولت اصلاحات و به بيان ديگر سال آخر، 16 سال توسعه اقتصادي و اجتماعي در كشور بود كه دولت سازندگي آن را آغاز كرد و دولت اصلاحات مسير اقتصادي و اجتماعي توسعه را تداوم بخشيد.
در سال 1384، سند چشمانداز بيست ساله كه هدف آن رساندن ايران به قدرت اول منطقه از نظر اقتصادي، علمي و فناوري بود، پس از چند سال تلاش جمعي دولت و مجلس وقت و با مديريت مجمع تشخيص مصلحت نظام و شخص آيتالله هاشميرفسنجاني تدوين و با تاييد نهايي آن توسط رهبر انقلاب، به عنوان نقشه راه جمهوري اسلامي در بيست سال آينده، يعني تا سال 1404 ابلاغ شد.
اكنون يكسال تا پايان اين بيست سال باقي مانده، اما فاصله ايران تا رسيدن به اهداف سند چشمانداز گويي چند هزار سال شده است، چراكه تقريبا در تمامي شاخصها، به جاي پيشرفت و نزديك شدن به هدف در حال دورتر شدن هستيم و برنامه هفتم توسعه كه قرار است گام بعدي سند چشمانداز باشد در هالهاي از توهم و شعار و بدون توجه به شرايط سخت اقتصادي و چالشهاي بنيادين جامعه در مسائل اجتماعي و فرهنگي و بحرانهاي سياست داخلي و سياست خارجي در حال تصويب است.
قانون برنامه هفتم توسعه كه به برنامه پيشرفت جمهوري اسلامي ايران تغيير نام داده است، بعد از حداقل 2 سال و نيم تاخير به مرحله رفع ايرادات 70 گانه شوراي نگهبان در مجلس شوراي اسلامي رسيد. البته مواردي را مجلس اصرار داشت كه ميتواند باز هم باعث تاخير در تصويب نهايي شود.
مجمع تشخيص مصلحت نظام بايد به موارد اختلافي رسيدگي كند. برنامه هفتم پيشرفت 22 فصل، 7 بخش اقتصادي، زيربنايي، اجتماعي، علمي، فناوري، آموزشي و سياستهاي خارجي، دفاعي، امنيتي، اداري، حقوقي، قضايي را شامل ميشود، از بيش از 300 ماده پيشنهادي دولت به 118 ماده و چندين ماده الحاقي تقليل يافته است.
شاخصهاي مهم از جمله رشد 8 درصدي، رشد صادرات نفتي 12 درصدي، رشد صادرات غيرنفتي 22 درصدي و رشد نقدينگي 20درصدي در نظر گرفته شده است. در طول 35 سال گذشته قرار بوده است برنامههاي 5 ساله توسعه يكي از زيربناييترين قوانين سياستگذاري كشور باشد.
به دلايل مختلف از جمله كمبود بودجه، سوءمديريت ترجيح بعضي از سياستهاي امنيتي، دفاعي، خارجي، تحريمهاي ناشي از مصوبه شوراي امنيت سازمان ملل، برنامههاي توسعه پنجم و ششم نتوانستهاند پيشرفت و توسعه كشور، اهداف سند چشمانداز در افق 1404 و گسترش عدالت را محقق كنند. به همين دليل مساله محور شدن برنامه هفتم پيشرفت مورد نظر دولت سيزدهم قرار گرفت.
هماكنون كه در آستانه تصويب نهايي برنامه هفتم پيشرفت اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي به عنوان آخرين برنامه در افق سند چشمانداز بيست ساله كشور كه آيتالله هاشميرفسنجاني براي آن تلاش زيادي كردند، هستيم. با تصويب قانون بودجه 1403 قبل از تصويب نهايي برنامه هفتم پيشرفت، تشريفاتي بودن آن كليد خورده است.
به نظر باز هم مسير نتيجه قابل توجهي نصيب كشور و مردم نميشود و بر اساس شواهد موجود ممكن است نتايج ضعيفتري نسبت به برنامههاي قبلي كه گفته ميشود حداكثر 30درصد موفق بودهاند به دست آيد و همچنان ناترازيها افزايش يابد.
به صورتي احساس ميشود كه مكتب فكري هاشميرفسنجاني براي توسعه و آباداني و رفاه كمرنگ ميشود. با توجه به يكدستسازي سياسي برنامه هفتم توسعه يا پيشرفت ميتوانست حداقل ظرفيتي براي نجات اقتصاد كشور باشد.
بدين معني كه مهمترين معضلات و چالشهاي كشور شناسايي و اولويتها ديده و در احكام برنامه راهكارها ارايه شود. ولي به نظر چنين نشد و با شرايط و سياستهاي موجود و روشهاي برخورد با مسائل جهاني و داخلي دستاوردي كمتر از برنامه فعلي (ششم) داشته باشد.
موارد مهمي كه به آن توجه جدي نشده از قرار زير است:
ادامه مقاله را در اعتماد بخوانید
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/216847/%
روزنامه اعتماد
برنامه هفتم در راستاي سند چشمانداز يا شعار؟
محسن هاشميرفسنجاني