Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 حسادت با تاریخ بشریّت گره خورده است و قدیمی ترین رذیله می باشد❗️

📚 #مجموعه_تفسیر_نور_مبین
📕 #تفسیر 1
🏷 سوره فلق
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 وَ مِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ. و از شرّ [هر] حسود، آن گاه كه حَسَد ورزد. ❗️
📌تا انسان وجود دارد حسد هم وجود دارد
این مسأله ادامه دارد تا قضیه یوسف و برادرانش. برادران به یوسف حسد ورزیدند و او را داخل چاه انداختند و... به پیغمبر(ص) اسلام که می‏رسیم نیز همین مسأله مطرح است. عمو و عموزادگان و خویشاوندان به او حسد می برند. از آن‏جایی که این رذیله از نظر سابقه قدمت دارد تا آخر نیز وجود دارد. تا انسان دو پا وجود دارد، حسد نیز وجود دارد.
رگ رگ است این آب شیرین آب شور بر خلائق می رود تا نفخ صور.

📚 #مجموعه_تفسیر_نور_مبین
📕 #تفسیر 1
🏷 سوره فلق
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 حسد رذیله بی مرزی است که پست ترین رذیلۀ که دوست و دشمن، خویشاوند و غریبه نمی شناسد❗️
📌جهت دوّم که خداوند مسأله حسد را در این آیه مطرح کرده است این است که این رذیله به قدری پست است که اگر کسی دارای چنین صفت و حالتی باشد، دوست و دشمن را نمی‏شناسد. غیره و خودی نمی شناسد. خویشاوند و غریبه را نمی‏شناسد. چنین رذیله ای است. رذائل نفسانی هر کدام حدودی دارند، مرزی دارد، لکن حسد مرزی نمی شناسد. هر کس که باشد به او حسد می ورزد. پدر باشد، پسر باشد، برادر باشد، خواهر باشد. چه بسا ممکن است شخصی باشد که در عمرش او را ندیده است و تنها اسمی از او شنیده است؛ به او نیز حسد می ورزد. رذیله حسد مرز ندارد.

📚 #مجموعه_تفسیر_نور_مبین
📕 #تفسیر 1
🏷 سوره فلق
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 حسد حدّی ندارد: حدّ آن به کفر کشیده شدن و نابودی خود یا دیگران است❗️
📌جهت سوّم این است که رذیله حسد از نظر کار و اِعمال کردن حدودی ندارد. اگر کسی نعوذبالله به دیگری حسد ورزید و خواست که حسدش را به کار بندد، نمی‏توان گفت که این حسد سرحدّی دارد و تاکجا می خواهد جلو برود. اینجا مسأله خود عمل مطرح است، نه افراد. از نظر خود عمل حدّ ندارد. از نظر بُعد معنوی، حدّش کفر است. از نظر بُعد مادّی، حدّش نابودی خود یا نابودی محسود است. یا حاسد از بین برود یا محسود. حدّ ندارد. بین کار ایستگاه ندارد که یک توقّف گاه داشته باشد یا تمام شود.

📚 #مجموعه_تفسیر_نور_مبین
📕 #تفسیر 1
🏷 سوره فلق
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 مراحلی که حاسد برای محسود طی می‌کند، که انتهای آن از بین رفتن حاسد یا محسود است❗️
📌در بُعدهای مختلف که حاسد وارد می‏شود، ممکن است که حاسد در ابتدا شروع کند به غیبت کردن محسود. می‌خواهد او را بکوبد. از غیبت می‌بیند که نتیجه‏ای حاصل نشد؛ شروع می‌کند به دروغ پردازی و شایعات دروغ را مطرح می‏کند. از راه شایعه سازی و تهمت زدن وارد می‏شود. اگر از این راه موفق نشد شروع می‌کند به انجام کارهای دیگر. از لفظ تجاوز می‌کند و به کارهای عملی می‏پردازد. آن‏قدر جلو می‌رود که یا او نابود شود یا خودش.
امام‌صادق صلوات‌الله‌علیه در روایتی می‌فرماید: «إِنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ‏ الْإِيمَانَ‏ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ‏»1️⃣؛ حسد ایمان را می‌خورد همان‌گونه که آتش، هیزم خشک را می‌خورد. یعنی تا جایی پیش می‏رود که جان گرفته می‌شود. حاضر است دینش را بگذارد برای اینکه رذیله حسد را اعمال کند. لذا عمل حسد حدّ ندارد. حدّش از نظر معنوی کفر و از نظر مادّی نابودی حاسد یا محسود است. امام‌علی(ع) می‌فرماید: «الْحَسَدُ دَاءٌ عَيَاءٌ لَا يَزُولُ إِلَّا بِهَلْكِ الْحَاسِدِ أَوْ بِمَوْتِ الْمَحْسُودِ»2️⃣؛ حسد یک بیماری است که اگر این بیماری به‌ کار بسته شود، صحّت ندارد تا اینکه یا حاسد و یا محسود از بین برود. چنین بیماری و مرضی است.
1️⃣الکافی، ج2، ص 306 - بحارالأنوار، ج‏70، ص 244
2️⃣غرر الحكم و درر الكلم، ص 103

📚 #مجموعه_تفسیر_نور_مبین
📕 #تفسیر 1
🏷 سوره فلق
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 مراحلی که حاسد برای محسود طی می‌کند، که انتهای آن از بین رفتن حاسد یا محسود است❗️

📚 #مجموعه_تفسیر_نور_مبین
📕 #تفسیر 1
🏷 سوره فلق
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 حسد به تمام امور معنوی، مادّی و اجتماعی سرایت می کند❗️
📌جهت چهارم این است که متعلَّق حسد چیز خاصّی نیست. به طور مثال متعلَّق بعضی از صفات رذیله معلوم است. متعلَّق کبر مقام است. اگر کسی دارای مقامی باشد، می خواهد خودش را بگیرد. می گویند او متکبّر و جاه طلب است. معلوم است چه چیزی را هدف گیری کرده است. مسأله، مسأله مقام و جاه طلبی است. در مسأله حسد هدف خاصی وجود ندارد و حسد در تمام شئون مادّی و معنوی زندگی بشر سرایت دارد. در شئون مادّی مال و مقام را هدف می‏گیرد. در امور معنوی هرچه که باشد را هدف می گیرد. محبوبیّت در امور اجتماعی و هر چه که باشد را هدف می‏گیرد. این گونه نیست که چیزی را مستثنی کنیم و بگوییم که حسد به این کاری ندارد. نمی شود امری را تصوّر کنیم و بگوییم که حسد به این نظر ندارد. تمام امور مادّی و سراسر امور معنوی را مد نظر دارد.

📚 #مجموعه_تفسیر_نور_مبین
📕 #تفسیر 1
🏷 سوره فلق
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

رُوِيَ‏ عَنْ‏ عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ‏عَلَيْهِ السَّلامُ قَالَ:
«لَا يَتْرُكُ‏ النَّاسُ‏ شَيْئاً مِنْ‏ أَمْرِ دِينِهِمْ‏ لِاسْتِصْلَاحِ‏ دُنْيَاهُمْ إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ تَعَالَی عَلَيْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ (أَضَرْ) مِنْهُ»
ترجمه: ترک نمی کنند مردم چیزی از امر دینشان برای اصلاح دنیایشان مگر اینکه خداوند متعال بر ضرر و علیه آن ها درها و راه هایی را باز می کند که کمبود و زیانی بدتر به آن ها می رسد.
شرح: روایت از امیر المؤمنین صلوات الله علیه منقول است که: این کسانی را که ادّعای دین می کنند، می گویند متدیّنیم، خدا را قبول دارند، مبدأ و معاد را قبول دارند، که این ها مدّعیند، راجع به آن هاست؛ این ها اگر بخواهند دنیایشان را آباد کنند به وسیلۀ این که از دینشان مایه بگذارند. از دین، مایه گذاشتن دو جور است، این را گوش کنید. یکی اینکه آدم می رود به سراغ خدا، چون اعتقاد دارد خداست و قادر مطلق هم هست و نسبت به بندگانش هم، مهربان هم هست و خودش هم گفته چیزی می خواهی بیا سراغ من و من بهت می دهم و این ها که داریم خلاصه. یک وقت این جوری می خواهد مایه بگذارد، بسیار خب کار خوبی است، بد نیست. هان؟ خودش گفته، درست است یا نه؟ هرچه می خواهی بیا پیش من. این جور مایه گذاشتن از دین است.
یک جور مایه گذاشتن از دین، و این است که از این طرف از دینم کم بگذارم. آنجا کمبود نیست، آنجا بالابود از دین است،ها! می فهمید ؟از دینم کم بگذارم برای اینکه دنیایم را اصلاح بکنم و آباد بکنم که ازش تعبیر می شود به این که ترک دین برای دنیا. این را خوب دقّت کنید: اصطلاح است. ترک دین برای اصلاح دنیا، درست است؟! این دوّمی است اینجا.
امیرالمؤمنین ؟ع؟ توی این روایت این را می فرماید:«لَا يَتْرُكُ‏ النَّاسُ (يَتْرُكْ‏ اَلنَّاسُ)‏ شَيْئاً مِنْ‏ أَمْرِ دِينِهِمْ‏ لِاسْتِصْلَاحِ‏ دُنْيَاهُمْ» ؛ یعنی فرو بگذارد شخص، چیزی را ، اینجا دارد «شَيْئاً»؛ حالا هرچی می خواهد باشد. حالا ما می گوییم، «شَيْئاً»؛ یعنی چی، «شَيْئاً مِنْ‏ أَمْرِ دِينِهِمْ»؛ از امور دینیش کم بگذارد، ترک بکند دیگر، درست است یا نه؟ برای اینکه دنیایش را آباد کند. درست است؟! «إِلَّا»؛ یعنی بی برو برگرد است. یک همچنین آدمی که می گوید، من متدیّنم، خدا را قبول دارم، همۀ این ها را می گوید. بعد برای اینکه دنیایش را آباد کند از دینش کم می گذارد. شد؟! این، این کار را کرد، بی برو برگرد است. به قول ما استثناء از نفی را می گوییم، این اصطلاح ادبی است. و آن افاده، می گویند حصر می کند؛ یعنی بی بروبرگرد. «إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ تَعَالَی عَلَيْهِمْ»؛ مگر اینکه خدا باز می کند بر علیه آن ها، چی؟ «مَا هُوَ أَضَرُّ (أَضَرْ) مِنْهُ»؛ یعنی چی؟ تو می خواستی کمبود دنیایت را با چی؟ باکسر گذاشتن دینت آباد کنی. درست است؟! خدا از این طرف (ور) یک ضربه می زند بالاتر از آن کمبود، اگر ده درجه بود کمبودت،. یکهو یک دفعه می کند صد درجه. شاید ان شاءالله، روایت معنایش معلوم شد دیگر هان؟! بسیار خوب.
امّا «شَيْئاً مِنْ‏ أَمْرِ دِينِهِمْ»؛حالا بهتان می گویم: یک وقت ترک می کند یک واجبی را برای اینکه به دنیا برسد، یک وقت مرتکب حرام می شود. اینکه دارد حضرت می گوید: «شَيْئاً»؛ دو جور است،ها! گوش کن چه می گویم. یک وقت، یک عمل واجب را می گذارد کنار برای اینکه دنیایش را آباد کند. یک وقت، مرتکب یک معصیت می شود برای اینکه {دنیا را آباد کند}. حالا، خیلی روشن است این ها را که من می گویم. حالا مثال و این ها هم ... خدمتتان عرض شود: فرض کنید یک دروغ می گوید برای خاطر اینکه استفادۀ دنیایی بکند. مثلاً دیگر خیلی، ساده است به اصطلاح، آسان عمل به اش می شود، نه اینکه مهم نیست، برای اینکه از معاصی کبیره است. شد؟! خواستم بگویم که معمول است. هر جوری که باشد، توجّه کنید! اگر کسی که می گوید متدیّنم، بخواهد از دینش مایه بگذارد برای دنیایش، این را بداند، آن کمبود دنیایش را خدا چند برابر می کند، ممکن است چهار سنّار گیرت بیاید اینجا، درست است؟ اما یک چاله برایت می کَند، فهمیدی؟چند برابر آن باید خرج کنی. فهمیدی هان؟! مثال خیلی ساده، توجّه کنید چه می خواهم بگویم. بله، فرض کن، دروغ را گفتی ده تومان هم گیرت آمد، درست است؟ فردا می روی یک بساطی پیش آمد، صد تومان باید خرج کنی یا هزار تومان. برو همین جور، درست است؟
«لَا يَتْرُكُ‏ النَّاسُ (يَتْرُكْ‏ اَلنَّاسُ)‌‏ شَيْئاً مِنْ‏ أَمْرِ دِينِهِمْ‏ لِاسْتِصْلَاحِ‏ دُنْيَاهُمْ إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ (أَضَرْ) مِنْهُ»؛ حواست جمع باشد. شد؟ ادّعای دین نکن، بعد بخواهی برای دنیات از دینت مایۀ این جوری بگذاری. برو مایۀ آن اوّلی را بگذار.

نهج البلاغه حکمت، 106
نَهْجُ الْبَلَاغَةِ، قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِين‏؟س؟: لَا يَتْرُكُ‏ النَّاسُ‏ شَيْئاً مِنْ‏ أَمْرِ دِينِهِمْ‏ لِاسْتِصْلَاحِ‏ دُنْيَاهُمْ إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ مِنْهُ‏.

شرح حدیث
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

رُوِيَ‏ عَنْ‏ عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ‏عَلَيْهِ السَّلامُ قَالَ:
«لَا يَتْرُكُ‏ النَّاسُ شَيْئاً مِنْ‏ أَمْرِ دِينِهِمْ‏ لِاسْتِصْلَاحِ‏ دُنْيَاهُمْ إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ تَعَالَی عَلَيْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ (أَضَرْ) مِنْهُ»
ترجمه: ترک نمی کنند مردم چیزی از امر دینشان برای اصلاح دنیایشان مگر اینکه خداوند متعال بر ضرر و علیه آن ها درها و راه هایی را باز می کند که کمبود و زیانی بدتر به آن ها می رسد.
〰️〰️〰️〰️〰️
شرح حدیث
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 فرق بین غبطه و حسد❗️
📌من در اینجا باید به این نکته اشاره کنم که بین حسد و غبطه فرق است. حسد عبارت از این است که شخصی که رشک می ورزد، می خواهد نعمت از محسود زائل شود، حال چه خود داشته باشد چه نداشته باشد. امّا غِبطه این‏گونه نیست. غِبطه بسیار ممدوح است. غبطه معنایش این است که اگر انسان ببیند دیگری نعمتی دارد؛ هر نوع نعمتی باشد خصوصاً نعمت معنوی؛ ناراحت باشد که چرا من ندارم. نمی خواهد از او گرفته بشود. خوشحال است که او دارد ولی ناراحت است که چرا من ندارم. از نداشتن خودش ناراحت است نه از داشتن او.

📚 #مجموعه_تفسیر_نور_مبین
📕 #تفسیر 1
🏷 سوره فلق
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 غبطۀحضرت آدم(ع) به اسماءطیّبه حضرت محمد(ص)، علی(ع) و زهرا(س) در عرش❗️
📌در داستان حضرت آدم (ع) در بحث تفسیری مان گفتیم که منشأ خروج آدم از بهشت و هبوطش به این مادّه، غبطه بود. در متون اسلامی آمده است که آدم(ع) فکر می کرد اشرف مخلوقات است، کما اینکه این گونه بود و موجودی شریف تر از او در عالم امکان نیست. تا این مسأله به خاطرش خطور کرد، خطابی رسید که توجّهی به بالا کن. در روایات وارد شده است که آدم دید که در ساق عرش با نور اسمائی نوشته است که اوّلش این بود: «محمدٌ حبیب الله» علی(علیه السّلام)، زهرا(سلام الله علیها) و... آدم متعجّب شد که این ها چه کسانی هستند که مافوق من هستند. سؤال کرد. جواب شنید که ایشان از فرزندان تو هستند، ولی بر تو شرافت دارند. آدم غبطه خورد نه اینکه حسد برد. بعضی افراد می نویسند که آدم حسد برد که این ها بسیار اشتباه می کنند. بنابراین، غبطه ممدوح و خوب است. یعنی این ها دارای چنین مقامی هستند و من فاقدم نه اینکه چرا آن ها دارند. خوشحالم که فرزندان من چنین افرادی خواهند بود. از این ناراحت بود که چرا خودم فاقد هستم.

📚 #مجموعه_تفسیر_نور_مبین
📕 #تفسیر 1
🏷 سوره فلق
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 غبطۀحضرت آدم(ع) به اسماءطیّبه حضرت محمد(ص)، علی(ع) و زهرا(س) در عرش❗️


📚 #مجموعه_تفسیر_نور_مبین
📕 #تفسیر 1
🏷 سوره فلق
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 حسادت سرنوشت را تغییر می‏دهد❗️
📌 ضررش هم فردی است و هم اجتماعی. به عبارت دیگر، ممکن است که شخصی محسود واقع شود ضرر شخصی بخورد. ممکن است اجتماع بر اثر حسد متضرر شوند. ضرر اجتماعی است نه ضرر شخصی. ضرر حسد این گونه نیست که وقتی به شخص یا اجتماعی رسید، زودگذر باشد، بلکه ممکن است که جنبه سرنوشتی داشته باشد. روایتی از پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) منقول است که: «كَادَ الْحَسَدُ أَنْ يَغْلِبَ الْقَدَرَ»1️⃣؛ نزدیک است که رذیله حسد بر سرنوشت غلبه پیدا کند. چه فرد باشد چه جامعه. حسد سرنوشت را عوض می کند. بهترین چیز برای فهم این مسأله این است که انسان تاریخ بشریّت را نگاه کند. انسان می بیند که چگونه رذیله حسد همان گونه که پیغمبر اکرم می فرماید سرنوشت ملّت ها را عوض کرده است.
1️⃣الکافی، ج2، ص 307

📚 #مجموعه_تفسیر_نور_مبین
📕 #تفسیر 1
🏷 سوره فلق
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 منشأ شکست حکومت ها و امّت ها حسد است❗️
📌در جمله دیگری حضرت می فرماید: «أَلَا إِنَّهُ قَدْ دَبَّ إِلَيْكُمْ دَاءُ الْأُمَمِ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ هُوَ الْحَسَدُ»1️⃣؛ ای بیچاره ها! همان بیماری که در امم سابق بود به سمت شما روی آورده است، که آن بیماری همان حسد است. به سمت شما دارد می آید. معلوم می شود که پیغمبراکرم(ص) نظر خاص دارد. یعنی شکست هایی که امم سابق خورده اند در اثر حسد بوده است. متعلَقش چه مادّیّات یعنی مال و مقام باشد چه معنویّات باشد. شکست ها از این ناحیه است. تاریخ اسلام را نگاه کنید. منشأ شکست های مسلمین حسد است. اسلام تا قلب اروپا رفت. چه شد که شکست خورد؟ آندولس کجاست؟ اسلام تا کجا رفته بود؟! سران مسلمانان به جان هم افتادند و پس از آن از اندلس بیرونشان کردند. منشأ بقیّه شکست ها در این خلافت هایی که ما دیدیم و برای ما نقل کردند و در تاریخ نوشتند، حسد است. بیش از این نیست. یا پول است یا مقام است یا محبوبیّت ها. گاهی این ها اعمالی را بر اثر حسد مرتکب شده‏اند که انسان واقعاً شرمش می آید.
1️⃣وسائل الشیعه، ج15، ص368

📚 #مجموعه_تفسیر_نور_مبین
📕 #تفسیر 1
🏷 سوره فلق
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 حقیقت امل، آرزو چیست؟❗️
📌در باب حقیقت امل، علمای اخلاق می فرمایند: حقیقت امل عبارت از یک حالت نفسانی استلذا این امل و آرزو که تعبیر کردیم، یا رجاء و امید هم این گونه هستند که صفتی از برای نفس هستند؛ یعنی صفت نفس هستند.
البتّه حقیقتش این است که یک حالت بهجت و سروری است که برای نفس حاصل می شود. خوب دقّت کنید که امل و رجاء حالت بهجت و سروری هستند که از سببِ خاصّی برای نفس حاصل می شود که اسمش را حالت می گذارند. چه موقع این حالت بهجت و سرور برای نفس حاصل می شود که اسمش را علمای اخلاق امل می گذارند؟ آنگاه که انسان تصوّر تحقّق شیء محبوب خودش را می کند و در این رابطه قرار می گیرد؛ این حالت به او دست می دهد. حالا چه در ارتباط با گذشته باشد، چه در ارتباط با آینده باشد؛ یعنی از نظر روند تحقّق اشیا، زمینۀ تحقّق آن در آینده باشد یا نباشد، تفاوتی نمی کند و همین که تصوّر چیز مطلوب را می کند کافی است.
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #اخلاق_ربانی
📕 #آرزو
🏷 جلسه اول
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 با فرسودگی بدن آرزوها تازه می شود❗️
📌جملۀ در نهج البلاغه آمده است، امام علی؟س؟ می فرماید: «الدَّهْرُ يُخْلِقُ الْأَبْدَانَ»؛ روزگار، بدن ها و کالبدها را فرسوده می کند، «وَ يُجَدِّدُ الْآمَالَ...» 1️⃣؛ و آرزوها تازه می شود.
روزگار بدن را فرسوده می کند؛ یعنی وقتی انسان پا به سن می گذارد و سال به سال جلو می رود، به این صورت است که تا یک حدّی رشد دارد؛ از جوانی که عبور می کند، بدن رو به فرسودگی می رود. وقتی بدن رو به فرسودگی می رود، آیا دوشادوش آن آرزوها هم رو به فرسودگی می روند؟ نه، بلکه آن ها تازه می شوند. «الدَّهْرُ يُخْلِقُ الْأَبْدَانَ»، ولی «وَ يُجَدِّدُ الْآمَالَ»؛ آرزوها را نو و تازه می کند، که یک بُعدش این است که آرزوهای تازه ای می آید و جای آرزوهای کهنه را می گیرد.
1️⃣نهج البلاغه، حکمت 72
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #اخلاق_ربانی
📕 #آرزو
🏷 جلسه اول
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

رَوَی مَفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ عَنِ‏ الصَّادِقِ ‏عَلَيْهِ السَّلامُ قَالَ:
«إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى ضَمِنَ لِلْمُؤْمِنِ ضَمَاناً {قَالَ} قُلتُ: : مَا هُوَ قَالَ(ع) ضَمِنَ لَهُ إِنْ أَقَرَّ لِلَّهِ {تَعَالَی} بِالرُّبُوبِيَّةِ، وَ لِمُحَمَّدٍ (ص)بِالنُّبُوَّةِ وَ لِعَلِيٍّ (ع)بِالْإِمَامَةِ وَ أَدَّى مَا افْتُرِضَ عَلَيْهِ، أَنْ يُسْكِنَهُ فِي جِوَارِهِ فَقُلْتُ هَذِهِ وَ اللَّهِ هِيَ الْكَرَامَةُ الَّتِي لَا تُشْبِهُهَا كَرَامَةُ الْآدَمِيِّينَ‏. ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع): اعْمَلُوا قَلِيلًا تَنَعَّمُوا كَثِيراً»
ترجمه: به راستی که خداوند متعال ضمانت کرده است برای مؤمن یک چیزی را،چه ضمانتی کرده است؟ حضرت فرمودند: ضمانت کرده است برای مؤمن که اگر او اقرار به ربوبیّت و پروردگاری خداوند متعال نموده و اقرار کند به اینکه حضرت محمّد (ص)پیامبر خداست و اقرار کند به این که علی (ع)امام اوست و آن چه را خداوند بر او واجب کرده است انجام دهد، او را نزد خود و در جوار خودش جای دهد. من عرض کردم: به خدا قسم که این بزرگواری و کرامتی است که شباهتی به کرامت انسان ها ندارد. پس حضرت فرمودند: عمل کم انجام دهید و در نعمت بسیار باشید.
شرح: مفضّل است که از اصحاب امام صادق صلوات الله علیه است، روایت را نقل می کند که حضرت فرمودند: خداوند ضمانت کرده است برای مؤمن، یک نوع ضمانت؛ عُهده داری به تعبیر ما. «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى ضَمِنَ لِلْمُؤْمِنِ ضَمَاناً {قَالَ} قُلتُ: مَا هُوَ»؛ مفضّل می گوید: عرض کردم به حضرت، آن ضمانتی که خدا کرده است برای مؤمن چیه؟ «قَالَ(ع)»؛حضرت در جواب فرمودند: «ضَمِنَ لَهُ»؛ ضمانت کرده برای مؤمن، «إِنْ أَقَرَّ لِلَّهِ تَعَالَی بِالرُّبُوبِيَّةِ»؛ ضمانت کرده، عُهده داری کرده برای مؤمن، اگر مؤمن اعتراف کند به ربوبیّت خداوند. نگاه کنید! الوهیّت نیست؛ این یک نکته ای دارد درش. «إِنْ أَقَرَّ لِلَّهِ تَعَالَی بِالرُّبُوبِيَّةِ»؛ یعنی آن موجودی که مرا می پروراند و او من را اداره ام می کند، خداست،خودم، پولم، هیچی این ها نیست؛ این را اعتراف بکند. خوب توجّه کنید. یک وقت می گویی، خدایم آن است،یک وقت می گویی، پرورندۀ من آن است. این نکته، اینجاست، «إِنْ أَقَرَّ لِلَّهِ تَعَالَی بِالرُّبُوبِيَّةِ»؛ یک، اعتراف این را بکند.
دو: چهار تا چیز است.«وَ لِمُحَمَّدٍ (ص)بِالنُّبُوَّةِ»؛ اعتراف به نبوّت پیغمبراکرم(ص)بکند که اوست، فرستادۀ خداوند است، آن چه می گوید، از خدا برای من می گوید. «وَ لِعَلِيٍّ (ع)بِالْإِمَامَةِ» اعتراف به امامت علی (ع)، «وَ أَدَّى مَا افْتُرِضَ عَلَيْهِ»؛ آن چه را که خدا بر او چی کرده؟ لازم کرده که انجام دهد، انجام بدهد. نگاه کن! به ترتیب آمد: ربوبیّت، نبوّت که آمد بعد چی؟ امامت. از ناحیۀ این هاست که احکام الهی به دست من و تو می رسد. درست است؟ عمل کند به این ها. «مَا افْتُرِضَ »؛ هم دارد. یعنی آن احکام، ما می گوییم: الزامیّه. مستحبّات پیشکشت، مکروهات پیشکشت، این ها نیست. «وَ أَدَّى مَا افْتُرِضَ عَلَيْهِ»؛ این چهار تا چیز، سه تایش درونی، یکیش بیرونی است. نگاه کنید! اقرار به ربوبیّت، درونی است، نبوّت درونی است، امامت درونی است؛ بیرونیش فقط یکی است و آن چیه؟ آن هایی را که خدا فرض کرده، لازم کرده برایش انجام بدهد. درست است؟ حالا چه چیزی ضمانت کرده؟«أَنْ يُسْكِنَهُ فِي جِوَارِهِ»؛ این را می برد خدا پهلوی خودش می نشاند. پهلوی خودش. جار یعنی چی؟همسایه می گوییم، همسایه «أَنْ يُسْكِنَهُ فِي جِوَارِهِ»؛ می بردش پیش خودش می نشاندش. مفضّل وقتی این را می شنود، رو می کند به امام صادق (ع)، عرض می کند: «هَذِهِ وَ اللَّهِ هِيَ الْكَرَامَةُ لَا تُشْبِهُهَا كَرَامَةُ الْآدَمِيِّينَ‏»؛ این یک بزرگواری است که اصلاً شباهت ندارد به بزرگواری انسان ها؛ یعنی توجّه می کنید؟! اگر یک کسی به کسی بخواهد بزرگواری بکند، کرامت بکند، هیچ بشری قدرت {ندارد} این جوری؛ توجّه کنید! «ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع)»؛ وقتی مفضّل این را می گوید، حضرت در جوابش می گوید، برمی گردد می گوید: «اعْمَلُوا قَلِيلًا تَنَعَّمُوا كَثِيراً»؛ کاری ندارد این هایی که خدا گفته انجام بدهی مشکلاتی نیستش، کم است، چیزی نیست؛ آنی که می خواهد ضمانت کرده بدهد در ازای این، قابل چی؟ قیاس نیست. «اعْمَلُوا قَلِيلًا تَنَعَّمُوا كَثِيراً»؛ کم کار بکن، زیاد چی، بگیر
________________________________________
2025/07/10 15:20:24
Back to Top
HTML Embed Code: