This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 مغفرت خواستن هفتاد هزار فرشته ❗️
📌در اینجا دیدم روزنه ای به سویم باز شد. من خودم را به این معنایی که در روایت آمده است، شیعه نمی دانم؛ امّا این را هم دیگر نمی توانم منکر شوم. مطلبی در کار است که قابل انکار نیست. بعد در روایت دیگری از پیغمبراکرم(ص) دیدم که عامّه هم آن را نقل کرده اند. من همۀ این روایات را از پیغمبراکرم(ص) نقل می کنم. سند این روایات را هم نگاه کرده ام. پیغمبراکرم(ص) فرمود:«خَلَقَ اللَّهُ مِنْ نُورِ وَجْهِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ سَبْعِينَ أَلْفَ مَلَكٍ»؛ خداوند از نور چهرۀ امام علی(ع) هفتاد هزار فرشته را خلق فرمود که «يَسْتَغْفِرُونَ لَهُ وَ لِمُحِبِّيهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ»1️⃣؛ کار آن ها این است که از خدا برای دوستان علی(ع) تا روز قیامت طلب مغفرت می کنند.
1️⃣بحارالانوار، ج65، ص142
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #معارف_اسلامی
📕 #نقش_اعمال_از_مرگ_تا_قیامت
🏷 جلسه هشتم
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

رُوِيَ‏ عَنْ‏ عَلِيٍّ ‏عَلَيْهِ السَّلامُ قَالَ:«الْإِيمَانُ‏ عَلَى‏ أَرْبَعَةِ أَرْكَانٍ‏ التَّوَكُّلِ عَلَى اللَّهِ تَعَالَی وَ التَّفْوِيضِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَی وَ التَّسْلِيمِ لِأَمْرِ اللَّهِ تَعَالَی وَ الرِّضَى بِقَضَاءِ اللَّهِ تَعَالَی وَ أَرْكَانُ الْكُفْرِ أَرْبَعَةٌاَلرَّغبَةُ وَ الرَّهبَةُ وَ الغَضَبُ وَ الشَّهوَةُ»
ترجمه: ایمان چهار رکن دارد: توکّل و اعتماد به خداوند. واگذار کردن کارها و امور به خداوند. تسلیم بودن و پذیرفتن هرچه را که او تقدیر می کند. آن چه را او خواسته است، پسندیده و راضی به آن باشد. کفر هم بر چهار اساس قرار دارد: میل نفسانی. گریز و وحشت. غضب افسار گسیخته. شهوت افسار گسیخته.
شرح: روایت از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه منقول است که حضرت فرمودند: ایمان چهار رکن و چهار پایه و اساس دارد.
اوّل: عبارت از این است که انسان اعتماد به خدا بکند، «الْإِيمَانُ‏ عَلَى‏ أَرْبَعَةِ أَرْكَانٍ‏ التَّوَكُّلِ عَلَى اللَّهِ تَعَالَی»؛ به خداوند اعتماد کردن اوّل. دوّم: «وَ التَّفْوِيضِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَی»؛ واگذارکردن امور به خداوند است، همه امورش را. سوّم: «وَ التَّسْلِيمِ لِأَمْرِ اللَّهِ تَعَالَی»؛ انسان، آن چه را که او برای انسان، تقدیر می کند بپذیرد. پذیرش. تسلیم، پذیرش است نسبت به آن چه را که او خواسته است.«وَ التَّسْلِيمِ لِأَمْرِ اللَّهِ تَعَالَی»چهارم: «وَ الرِّضَى بِقَضَاءِ اللَّهِ تَعَالَی »؛ بپسندد و خشنود شود آن چه را که او خواسته است. نگاه کنید این ردیفی را که علی (ع)، کرده است: اعتماد به خدا بکن. وقتی اعتماد به اش کردی، کارت را واگذارکن. واگذارکردی،قهراً الان او نظریه می دهد روالش همین است، من به شما اعتماد می کنم، درست است؟! وقتی اعتماد کردم، کارم را واگذار می کنم بهت؛ درست است؟!وقتی واگذار کردم، تو می گویی: آقا! من نظرم این است که این کار را بکنی. بپذیرم دیگر؛ چون واگذار کردم به تو دیگر، تو برای من، بسم الله، برو این کار را بکن. باید بگویم چشم! چشم گفتن ها دو جور است. یک وقت ته دلت راضی نیست، یک وقت ته دلت هم راضی هست. چهارم: وقتی که او گفت، این باشد، درست؟ تو خشنود باشی و بپسندی آن چرا که او برای تو پسندید.
نگاه کنید! علی (ع)، ردیف کرده: «التَّوَكُّلِ وَ التَّفْوِيضِ»؛ نگاه کنید! همین جور آمده جلو، «وَ التَّسْلِيمِ»؛ بعدش هم «وَ الرِّضَى»؛ توجّه کن، می فرماید: ارکان ایمان نسبت به خداوند، این چهار تاست: اعتماد به خدا، واگذار کردن امور به خدا، بعد هم آن چه را که او برای تو خواست بپذیر، پذیرشت هم با رضا باشد. با رضا، خوشت هم بیاید، خوشحال هم باشی که این را خواست برای من. این مال ایمان است.از آن طرف، «وَ أَرْكَانُ الْكُفْرِ أَرْبَعَةٌ»؛ کفر هم، چهار تا پایه دارد آن هم؛ آن هم چهار تا رکن دارد:اوّل: «الرَّغْبَةُ» بعد: «الرَّهْبَةُ»، «الرَّغْبَةُ»؛ میل نفس را می گویند. توجّه کنید. میل گستردۀ نفس و پیروی از میل گستردۀ نفس کردن، این را به اش می گویند رغبت، شد!. خود ما می گوییم راغبیم به این کار؛ یعنی چی؟ می خواهیم.میل نفسانی، رغبت است.بعد: «وَ الرَّهْبَةُ»؛ از آن طرف عکسش، و او گریز و نفرت است، نفسانی؛ یعنی چی؟ از این طرف یک چیزهایی را می خواهد آدم، برود دنبال آن هایی که می خواهد. از آن طرف یک چیزهایی را نمی خواهم، بکشم کنار. همه اش نفسانی است. این را بدانید، اطاعات، موجب رغبت نفس، نیست. معصیت ها موجب رغبت نفس هست. گوش کن. اوّلیش می گوید:«اَلرَّغْبَةُ » آن هایی را که سر منشأ معصیت و گناه است. دو: «اَلرَّهْبَةُ»؛ آنی که موجب می شود اطاعت نکنی و گریز از اطاعت داشته باشی.سه: بعد می آید سراغ «اَلْغَضَبُ»؛ خشم؛ درست است؟ یعنی خشم افسار گسیختۀ نامقدّس. توجّه کنید به این تعبیر. بعد:«اَلشَّهْوَةُ»؛ شهوت افسار گسیخته. این ها ارکان کفرند؛ یعنی انسان را به وادی کفر می کشند این ها؛توجّه کنید! یعنی هم باید رغبتت، هم رهبتت، هم از طرفی غضبت و هم شهوتت، این ها به مهار شرع، مهار بشوند؛ افسار گسیخته نباشند.
بحار الأنوار، جلد 75 ، صفحه 63
رُوِيَ‏ عَنْ‏ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلامُ قَالَ (ع)‏ الْإِيمَانُ‏ عَلَى‏ أَرْبَعَةِ أَرْكَانٍ‏ التَّوَكُّلِ عَلَى اللَّهِ وَ التَّفْوِيضِ إِلَى اللَّهِ وَ التَّسْلِيمِ لِأَمْرِ اللَّهِ وَ الرِّضَى بِقَضَاءِ اللَّهِ وَ أَرْكَانُ الْكُفْرِ أَرْبَعَةٌ الرَّغْبَةُ وَ الرَّهْبَةُ وَ الْغَضَبُ وَ الشَّهْوَةُ.
〰️〰️〰️〰️〰️
شرح حدیث
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

رُوِيَ‏ عَنْ‏ عَلِيٍّ ‏عَلَيْهِ السَّلامُ قَالَ:«الْإِيمَانُ‏ عَلَى‏ أَرْبَعَةِ أَرْكَانٍ‏ التَّوَكُّلِ عَلَى اللَّهِ تَعَالَی وَ التَّفْوِيضِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَی وَ التَّسْلِيمِ لِأَمْرِ اللَّهِ تَعَالَی وَ الرِّضَى بِقَضَاءِ اللَّهِ تَعَالَی وَ أَرْكَانُ الْكُفْرِ أَرْبَعَةٌاَلرَّغبَةُ وَ الرَّهبَةُ وَ الغَضَبُ وَ الشَّهوَةُ»
ترجمه: ایمان چهار رکن دارد: توکّل و اعتماد به خداوند. واگذار کردن کارها و امور به خداوند. تسلیم بودن و پذیرفتن هرچه را که او تقدیر می کند. آن چه را او خواسته است، پسندیده و راضی به آن باشد. کفر هم بر چهار اساس قرار دارد: میل نفسانی. گریز و وحشت. غضب افسار گسیخته. شهوت افسار گسیخته.
〰️〰️〰️〰️〰️
شرح حدیث
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 کسی که حکم می کند، خداست ❗️
📌روایت در اصول کافی است. امام صادق(ع) می فرماید: «لَقَی الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ (ع)- عَبْدُ اللَّهِ بْنَ جَعْفَرٍ فَقَالَ یَا عَبْدَ اللَّهِ كَيْفَ يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً وَ هُوَ یَسْخَطُ قِسْمَتَهُ»؛ امام حسن(ع) عبدالله بن جعفر را ملاقات کردند. سپس به او فرمودند: ای عبدالله! چگونه مؤمن، مؤمن است و حال اینکه یک حالت ناخشنودی، انکار و اعتراض داشته باشد به حظّ و نصیب و قسمتی که خدا برای او کرده است؟! «وَ یُحَقِّرُ مَنْزِلَتَهُ»؛ و کوچک کند جایگاه و منزلت خودش را، «وَ الْحَاكِمُ عَلَیْهِ اللَّهُ»1️⃣؛ در حالی که کسی که بر او حکم می کند، خداست.
1️⃣جامع السّعادات، ج 3، ص201 - الكافي، ج 2، ص 62
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #معارف_اسلامی
📕 #رضا به قضا و قدر الهی
🏷 جلسه اول
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 در پیشامدها پیش خدا، وا بده ❗️
📌یکی از بزرگان علما در یک تعبیر بسیار ساده ای از نظر اخلاقی توصیه می کرد: در ربط با پیشامدها از نظر درونی پیش خدا، خودت را وا بده. یعنی باید در چارچوب شرعی عمل کرد ولی اگر اوضاع مطابق میل انسان و خواستۀ نفسانی او نشد، نباید ناراحت و معترض باشد. آنچه اتّفاق افتاد، مطابق میل من نباشد. در این صورت، نباید به خدا اعتراض کند و نسبت به او ناخشنود باشد. آنجاست که باید خودش را نزد خدا وا بدهد. البتّه این عدم اعتراض، حالت بسیار ساده ای است که انسان باید داشته باشد. امّا بحث خشنودی و رضا، بحث دیگری است که طبق آن نه تنها ناراحت نباشد؛ بلکه خوشایند او هم قرار گیرد و از آنچه خدا برای او خواسته خوشحال باشد، ولو اینکه مطابق میل او نباشد؛ به عبارتِ دیگر، میلی جز میل خدا و رضایی جز رضای او نخواهد.
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #معارف_اسلامی
📕 #رضا به قضا و قدر الهی
🏷 جلسه اول
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 رضا به قضای الهی❗️
📌مرحوم نراقی(ره) در جامع السّعادات رضا را چنین معنا می کند: «هُوَ تَرْکُ الْإِعْتِرَاضِ وَ السَّخَطِ بَاطِناً وَ ظَاهِراً قَوْلاً وَ فِعْلاً»1️⃣؛ رضا عبارتِ از ترک اعتراض و ترک شکایت و انکار است، چه از نظر درونی و چه از نظر بیرونی، از نظر بیرونی چه از نظر گفتار و چه از نظر کردار. رضا این است که انسان به قضای الهی در ربط با خداوند در درون اعتراض نداشته باشد، و از نظر زبان، زبان به اعتراض نگشاید و از نظر عمل، کردارش نسبت به قضای الهی اعتراض آمیز نباشد.
1️⃣جامع السّعادات، ج 3، ص 203
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #معارف_اسلامی
📕 #رضا به قضا و قدر الهی
🏷 جلسه اول
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 رضا، علامت شناسایی ایمان ❗️
📌در اصول کافی است از امام صادق(ع) که راوی می گوید: به حضرت عرض کردم: «قَالَ: قُلْتُ لَهُ بِأَيِّ شَيْ ءٍ يُعْلَمُ الْمُؤْمِنُ بِأَنَّهُ مُؤْمِنٌ»؛ اگر بخواهیم بفهمیم شخصی که ادّعای ایمان می کند دارای ایمان هست یا نیست، با چه بشناسیم؟ نشانه و علامت شناسایی ایمان شخص چیست؟ «قَالَ بِالتَّسْلِیمِ لِلَّهِ وَ الرِّضَا فِیمَا وَرَدَ عَلَیْهِ مِنْ سُرُورٍ أَوْ سَخَطٍ»؛ حضرت فرمود: نشانۀ آن، حالت تسلیم او نسبت به خدا- بحث آتیۀ ماست- و حالت رضای او است نسبت به آنچه از ناحیۀ خدا بر او وارد می شود، موافق میلش باشد یا نباشد. «فِیمَا وَرَدَ عَلَیْهِ مِنْ سُرُورٍ أَوْ سَخَطٍ»1️⃣؛ در ربطه با نظامی که هست.
1️⃣الكافي، ج 2، ص 63 - وسائل÷ الشیعه، ج3، ص253- بحارالأنوار، ج 69، ص 336
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #معارف_اسلامی
📕 #رضا به قضا و قدر الهی
🏷 جلسه دوم
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 سرآمد طاعت الهی صبر است ❗️
📌 روایتی در اصول کافی از امام صادق(ع) که می فرمایند: «رَأْسُ طَاعَةِ اللَّهِ الصَّبْرُ وَ الرِّضَا عَنِ اللَّهِ فِیمَا أَحَبَّ الْعَبْدُ أَوْ كَرِهَ»1️⃣ سرآمد طاعت الهی صبر است؛ سپس رضا و خشنودی نسبت به خداوند است در آنچه بنده دوست می دارد یا دوست نمی دارد و برایش مکروه است، ولی خدا برایش مقدّر کرده است.
بنده ای که در مسیر زندگی بر طبق دستور الهی به وظایفش عمل می کند، و در این مسیر در برخورد با قضا و قدر الهی و آنچه خدا برای او تعیین فرموده است، موافق میلش باشد یا مخالف میل او، خرسند باشد. در روایات، آن را به عنوان رأس طاعت مطرح می کنند.
1️⃣كافي، ج 2، ص 60 - وسائل‌الشیعه، ج3، ص253- بحارالأنوار، ج 69، ص 333
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #معارف_اسلامی
📕 #رضا به قضا و قدر الهی
🏷 جلسه دوم
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 راه رضایت خداوند از بنده‌اش، صبر بر بلا و شکر در نعمت ❗️
📌امام علی؟س؟ می فرماید: «إِنَّكُمْ إِنْ صَبَرْتُمْ عَلَى الْبَلَاءِ وَ شَكَرْتُمْ فِی الرَّخَاءِ»؛ به درستی که شما اگر در مقابل بلیّات بردباری کردید و آنگاه که در راحتی و رفاه قرار گرفتید شکرگزاری کردید، «وَ رَضِیتُمْ بِالْقَضَاءِ»1️⃣؛ و قضای الهی مورد پسند شما قرار گرفت، «كَانَ لَكُمْ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ الرِّضَا»؛ آنگاه است که شما مورد رضایت خداوند قرار می گیرید.
1️⃣غررالحکم و دررالکلم، ص 270
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #معارف_اسلامی
📕 #رضا به قضا و قدر الهی
🏷 جلسه سوم
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
* بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ *

رُوِيَ‏ عَنْ‏ عَلِيٍّ ‏عَلَيْهِ السَّلامُ قَالَ:
«مَا بَالُكُمْ‏ تَفْرَحُونَ‏ بِالْيَسِيرِ مِنَ الدُّنْيَا تُدْرِكُونَهُ وَ لَا يَحْزُنُكُمُ الْكَثِيرُ مِنَ الْآخِرَةِ تُحْرَمُونَهُ وَ يُقْلِقُكُمُ الْيَسِيرُ مِنَ الدُّنْيَا يَفُوتُكُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ ذَلِكَ فِي وُجُوهِكُمْ وَ قِلَّةِ صَبْرِكُمْ عَمَّا زُوِيَ مِنْهَا عَنْكُمْ كَأَنَّهَا دَارُ مُقَامِكُمْ وَ كَأَنَّ مَتَاعَهَا بَاقٍ عَلَيْكُمْ»
ترجمه: حضرت خطاب می فرماید که چه شده است به این که اگر اندکی از دنیا به شما روی آورد و شما دست به آن پیدا کنید، خوشحال و شاد می شوی؛ امّا اگر بسیاری از امور آخرتی را از دست بدهی و محروم بمانی، اندوهگین و ناراحت نمی شوی؟ و چون کمی از دنیا از دستتان برود شما را مضطرب و نگران می نماید، به طوری که حالت اضطراب و بی تابی از آن چه از دست شما رفته به چهرۀ تو اثر می گذارد، و چهره ات سرخ و برافروخته می شود؟گویا دنیا جایگاه همیشگی توست و خبری از آن طرف نمی باشد. گویا متاع آن برای شما باقی و برقرار خواهد ماند.
شرح: امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، می فرماید: چه شده است شما را«مَا بَالُكُمْ‏ تَفْرَحُونَ‏ بِالْيَسِيرِ مِنَ الدُّنْيَا تُدْرِكُونَهُ»؛ از امور دنیایی،یک کمی که به اش دست پیدا کنی، خوشحال می شوی؛چهار سنّار که گیرت می آید،شنگول می شوی. خیلی همچنین آوردمش پایین سطحش را. «مَا بَالُكُمْ‏ تَفْرَحُونَ‏ بِالْيَسِيرِ مِنَ الدُّنْيَا تُدْرِكُونَهُ»؛ چیه؟ خوشحال می شوی یک کم از دنیا دستت برسد به اش.امّا از آن طرف، «وَ لَا يَحْزُنُكُمُ الْكَثِيرُ مِنَ الْآخِرَةِ تُحْرَمُونَهُ»؛ از امور اخروی، درست است؟ مال آخرت، نه دنیا، زیاد هم که از دست بدهی، می فهمی چه می خواهم بگویم؟ آن جا ککت نمی گزد و اندوهگین هم، «وَ لَا يَحْزُنُكُمُ الْكَثِيرُ مِنَ الْآخِرَةِ تُحْرَمُونَهُ»؛ نگاه کنید چقدر زیبا توی هر دو تا جمله: دنیا، آخرت؛ شادی، حزن؛ کم، زیاد؛ هر سه تایش را آورده است، توی هر سه تا جمله اش دارد،توی دنیایش، توی آخرتش. نگاه کنید. «وَ يُقْلِقُكُمُ الْيَسِيرُ مِنَ الدُّنْيَا يَفُوتُكُمْ»؛ امّا از این طرف، مختصری از امور دنیایی از دست بدهی،مضطرب می شوی، ناراحت می شوی. حالا چه جور ناراحتی؟ «حَتَّى يَتَبَيَّنَ ذَلِكَ فِي وُجُوهِكُمْ»؛ به چهره ات هم معلوم است، نگاهت که بکنی،غمگین و درهم کشیده و به پیشانیت چین می اندازی و بساطی راه می اندازی. چی شده؟ فهمیدی چی می خواهم بگویم؟ یک امر دنیایی از دستت ... آن هم کمش هم باشد؛ کم نه زیاد حالا، کمش هم این جوری است.
«وَ قِلَّةِ صَبْرِكُمْ»؛ کمی شکیباییت، «عَمَّا زُوِيَ مِنْهَا عَنْكُمْ» ؛نمی توانی تحمّل این را بکنی، چهار سنّار از امور دنیایی از دستت رفته، صبر نداری، چرا؟ این چیه؟ سرّش چیه؟علی (ع) می گوید: چرا این جور هستی تو؟یک کمی از دنیا، چهار سنّار؛ شنگولی. آخرت، نعوذبالله، نگویم همه اش را؛ چون دارد: «کَثیر» حضرت می گوید. از این طرف، یک امور معنوی، زیاد اخروی از دستت برود،اصلا ککت نمی گزد، اندوهگین نمی شوی، هیچ ناراحتی هم پیدا نمی کنی.کم دنیا از دستت برود، مضطرب می شوی به جوری که حتّی روی چهره ات هم اثر می گذارد، نه توی دلت،آنجا فرح و شادی و حزن توی دلی بود؛ اینجا می فرماید به این که مال دنیایی که یک کمی از دستت برود، این قدر ناراحت می شوی، مضطرب می شوی حتّی توی چهره ات هم می خواند آدم که: فلانی مثل اینکه درهم بود،تعبیرها را آوردم پایین. علی (ع) قشنگ کف من و تو را خوانده است. تحمّل این را نداری که یک کمی از دستت رفت امور دنیایی، نمی توانی تحمّلش هم بکنی. چیه جریان؟ «مَا بَالُكُمْ»؛ می گوید اوّل. چی شده شماها را؟ خودش جواب می دهد. خود علی (ع) جواب می دهد، سرّش را می گوید: «كَأَنَّهَا دَارُ مُقَامِكُمْ»؛ فهمیدی؟ سرّش این است که من می گویم: دو دانه چیز است:یک: خیال می کنی دنیا، خانۀ همیشگی ات است. ای بی چاره! «كَأَنَّهَا دَارُ مُقَامِكُمْ»؛ این اوّلیش. تو جاودانه هستی توی دنیا. خانۀ همیشگی ات است دنیا.دوّم: «وَ كَأَنَّ مَتَاعَهَا بَاقٍ عَلَيْكُمْ»؛ خیال می کنی این امور دنیایی همیشه برات باقی می ماند؛ نمی دانی می روی بلکه می گذاری و می روی. نه همیشه هستی، نه این برایت باقی می ماند.دو تا دانه اشتباه داری تو. با اینکه اینی که علی (ع) می گوید، وجدانی همه هم هست. سرّی که می گوید،همۀ ما درک می کنیم که نیستیم همیشه، این هم برای ما باقی .


________________________________________
نهج البلاغه دشتی فرازی از خطبۀ 113
...مَا بَالُكُمْ‏ تَفْرَحُونَ‏ بِالْيَسِيرِ مِنَ الدُّنْيَا تُدْرِكُونَهُ وَ لَا يَحْزُنُكُمُ الْكَثِيرُ مِنَ الْآخِرَةِ تُحْرَمُونَهُ وَ يُقْلِقُكُمُ الْيَسِيرُ مِنَ الدُّنْيَا يَفُوتُكُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ ذَلِكَ فِي وُجُوهِكُمْ وَ قِلَّةِ صَبْرِكُمْ عَمَّا زُوِيَ مِنْهَا عَنْكُمْ كَأَنَّهَا دَارُ مُقَامِكُمْ وَ كَأَنَّ مَتَاعَهَا بَاقٍ عَلَيْكُمْ‏...
〰️〰️〰️〰️〰️
شرح حدیث
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 خواسته‌ات باید خواسته‌ی خدا باشد️❗️
به سیّد الشهدا {س} عرض کردند که ابوذر می‏گوید: من فقر را بهتر از غنا می‏خواهم و مرض را بهتر از صحّت. امام‏حسین{س} فرمود: رحمت باد بر ابی‏ذر! رحمت خدا بر او! ولی من می‏گویم: هر کس کار خود را به خدا واگذار کند و از خدا در دل چیزی را تمنّا نکند جز آنچه را خدا اختیار می‏کند. انسان اگر بناست خواسته‏ای داشته باشد، باید خواستۀ‏ او خواستۀ خدا باشد. اگر بناست چیزی بپسندد، همانی را بپسندد که خدا می‏پسندد. این را رضا می‏گویند. عارف شیراز می‏گوید:
فراق و وصل چه باشد، رضای دوست طلب
که حیف باشد از او غیر او تمنّایی
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #معارف_اسلامی
📕 #رضا به قضا و قدر الهی
🏷 جلسه سوم
🎞 #كليپ_تصويرى
🔊 #کلیپ_صوتی
🏞 #پوستر
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 حسین {س} الگوی جامعه اسلامی ️️
همۀ اولیای خدا هر کدام در مرتبۀ خودشان دارای مقامات عالیه هستند،‏ ولی در بین آن‏ها کسی که از نظر ظاهر آن مقام عالی را که در باطن داشت بروز داد، به‏نحوی‏که الگوی عملی جامعۀ انسانی می‏باشد، امام‏حسین{س} است. لذا بعد از شهادت او طولی نکشید که اثر اعمالش که در ربط با فرامین الله‏تعالی بود، ظاهر شد. کسی که برای خدا قدم بردارد، برای خدا سخن بگوید، پسندش پسند خدا باشد، شعلۀ درخشانی می‏شود که هیچ‏گاه نور او خاموش نمی‏شود.
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #معارف_اسلامی
📕 #رضا_به قضا و قدر الهی
🏷 #جلسه_دوم
🎞 #كليپ_تصويرى
🔊 #کلیپ_صوتی
🏞 #پوستر
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 معنای غیرت در کلام علمای اخلاق ️️
اوّل سراغ مباحث اخلاقی بروم و غیرت را از آن منظر بررسی و معنا کنم. علما در باب مباحث اخلاقی، وقتی می‏خواهند غیرت را معنا کنند، می‏گویند: سعی و کوشش در حفاظت از چیزی که باید از آن حفاظت شود؛ یعنی اگر کسی سعی و کوشش کند تا چیزی را که باید از آن محفاظت شود حفظ کند، می‏گویند: او غیرت به‏خرج داده، غیرتمند و غیور است. علمای اخلاق وقتی می‏خواهند رابطۀ غیرت را با دیگر صفات انسانی مطرح کنند، می‏گویند: غیرت از نتایج شجاعت و مربوط به این صفت است؛ یعنی اگر انسان در حفاظت از چیزی که باید از آن حفاظت کند، شجاعت داشته و زبونی و ضعف از خود نشان ندهد، غیرتمند است؛ چون غیرت، حفظ کردن چیزی بود که حفاظت از آن شرعاً یا عقلاً بر انسان لازم است و این مسئله کاملاً به شجاعت و زبون بودن فرد بستگی دارد. شخص غیرتمند حتماً شجاع است و فرد زبون هیچ‏گاه نمی‏تواند در برابر آنچه موظّف به حفاظت است، از خود غیرت نشان دهد.

〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #سلوک_عاشورایی
📕 #غیرت_دینی
🏷 #جلسه_اول
🎞 #كليپ_تصويرى
🔊 #کلیپ_صوتی
🏞 #پوستر
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 تمام معارف اسلام در دست امام ‏حسین{ع} بود️️

📍 تمام معارف اسلام در دست امام‏حسین{ع} بود️️
امام‏ حسین{ع} دید، دین اسلام دارد هَدم می ‏شود. قبل از او هم به این‏شکل، بدعت‏ها ظاهر نشده بود. یگانه کسی هم که در بین امّت، آگاه و عالم بود و نزد مردم پذیرفته شده بود، خود او بود؛ لذا وظیفۀ شخصی‏ اش این بود که قیام کند و قیام هم کرد.در این هم که امام ‏حسین{س}عالم‏ ترین کسی بود که می‏ توانست حقّ را از باطل تشخیص دهد و مقبول مردم هم باشد، هیچ شکّی نیست؛ چون کوفی‏ها به تنها کسی که این‏قدر نامه نوشتند که بیا و کاری کن، امام‏ حسین{ع} بود. پس معلوم می‏ شود که امام{ع} مشارب بنان بود و در آن جامعۀ اسلامی انگشت‏ نما بود. همه از او متوقّع بودند که ببینند چه می‏ گوید و چه‏کار می‏ کند. مگر می ‏شود با این اوضاع، امام ‏حسین{ع} سکوت کند یا با یزید مماشات کند؟ چه رسد به اینکه بیعت کند! بر او واجب بود که وقتی می‏ بیند دین اسلام دارد هَدم می ‏شود، برخیزد و از دین الهی محافظت کند. تمام معارف اسلام در دست امام‏ حسین{ع} بود و او می‏ توانست احکام الهی را از بدعت‏های شیطانی تمیز دهد و همه همچنین انتظاری از او داشتند.
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #سلوک_عاشورایی
📕 #غیرت_دینی
🏷 #جلسه_سوم
🎞 #كليپ_تصويرى
🔊 #کلیپ_صوتی
🏞 #پوستر
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 فتنه یزید شدیدتر از بدعت در اسلام ❗️
📌تعریفی که در باب بدعت وارد شده، این است: «اِدْخٰالُ مٰا لَیْسَ مِنَ الدِّینِ فیِ الدّینِ بِمٰا اَنّه مِنَ الدّینِ1️⃣»؛ اگر انسان مطلبی را که در دین نیست بیاورد و داخل در دین کند، بدعت گذاشته است؛ مثلاً وارد کردن مسائل خرافی در دین، به عنوان اینکه این مسائل جزو دین است، نمونه ای از بدعت است. امّا وقتی ما به تاریخ آن زمان نگاه می کنیم می بینیم، یزید اصلاً بدعت گذار نبود! او کاری به دین نداشت و نمی گفت که این چیزها جزو دین است؛ بلکه می گفت: اصلاً دین، دروغ است و همۀ این حرف ها بازی سیاسی است. او بدعت گذار نبود و اگر هم لفظ مبتدع دربارۀ او به کار می رود، یک تعبیر مسامحی است. بدعت گذار؛ یعنی کسی که می خواهد چیزی را که در دین نیست، به اسم دین، وارد در دین کند؛ ولی یزید می خواست اصل دین و ریشۀ دین را بزند. نمی خواست چیزی را واردِ دین کند، می خواست همۀ دین را از بین ببرد.
1️⃣جواهرالکلام، ج 2، ص 278
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #سلوک_عاشورایی
📕 #غیرت_دینی
🏷 جلسه پنجم
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
2025/06/28 08:39:35
Back to Top
HTML Embed Code: